نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

شب یلدا (شب چله) و ارتباط آن با کریسمس

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۱۲ ق.ظ

 

 دکتر بتسابه مهدوی

 

شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به 4 هزار سال است که شب یلدا ــ آخرین شب پاییز و آذرماه ــ را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار مانده، در کنار یکدیگر خود را سرگرم کرده تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و نیز سردی هوا روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب رفته و لختی بیآسوده اند.

 

پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را «خور روز» و «دیگان = دی گان» می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیانا مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد، ولو کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بزرگ می شمرد.

 

«هرمان هیرت» زبانشناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبانهای آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبانها است نظر داده که «دی» به معنای «روز» به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و ازخانواده بزرگتر زبانهای آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه «دی گان» به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.

 

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و.

گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

 

«خور روز (دی گان)، یکم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتا قطع می شد و بسیار دیده شده است که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.

 

واژه «یلدا» از دوران ساسانیان که متمایل به بکار گیری خط سریانی (الفبای از راست به چپ) شده بودند بکار رفته است. «یلدا » همان "میلاد" به معنای زایش، زادروز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال ، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله ( 40 روز مانده به جشن سده ــ شب سیاه و سرد ) استفاده می شود.

 

مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح ) را 25 دسامبر قراردادند که چهار روز و در سالهای کبیسه سه روز پس از یلدا (شب 21 دسامبر) است و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریبا باهم بر گزار می شده اند. آراستن سرو وکاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیراکه ایرانیان به این دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در «خور روز» در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.

 

  • بتسابه مهدوی

فلسفه تزیین درخت کریسمس

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۲۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

شب عید میلاد مسیح(ع) Christmas Eve: ۲۴ دسامبر روز پیش از کریسمس که در تعداد اندکی از کشورهای مسیحی تعطیل عمومی است.

روز کریسمس یا عید میلاد مسیح(ع)، (Christmas Day): ۲۵ دسامبر آئین برگزاری روز تولد عیسی(ع) از مریم(س) در بیت اللحم، احتمالاً در ۴ پیش از میلاد. کریسمس (از لحاظ لغوی Christ mass) از دیرباز برگزار می شد. با این حال دلیلی بر این که این واقعه تاریخی در ۲۵ دسامبر رخ داده باشد وجود ندارد. مدارکی وجود دارد که مسیح(ع) در سپتامبر متولد شده است.

 

کریسمس

کلیسای اولیه شرق، هم کریسمس و هم عید تجلی را در ۶ ژانویه جشن می گرفت. در مغرب زمین، جشن میلاد از ۳۳۶ میلادی در ۲۵ دسامبر گرفته می شود تا جای ”جشن خورشید“ مربوط به کفار[مذهب مهر - م] را که در همین تاریخ یا نزدیک به آن برگزار می شد، بگیرد. از پایان سده چهارم، سراسر جهان مسیحیت کریسمس را در ۲۵ دسامبر برگزار می کردند، جز در ارمنستان که این جشن را هنوز در ۶ ژانویه برگزار می کنند.(گر چه کلیساهای ارتدکس کریسمس را در ۲۵ دسامبر می گیرند، اما جشن های آن بنابر تقویم گریگوری در ژانویه می افتد، چون مسیحیت شرق هنوز از تقویم یولیانی استفاده می کند).

کریسمس به انگلیسی: Christmas به فرانسه: Noël روزی است که برپایه گاهشماری مسیحیان زاد روز عیسی دانسته می شود و بزرگترین جشن مسیحیان جهان می باشد. مسیحیان این روز را با آیین های ویژه برگزار میکنند. برای نمونه درخت کریسمس را می آرایند و شخصیتی به نام بابانوئل در این روز پیشکش هایی به مردم می دهد. سرچشمه این جشن را در مهرپرستی -که کیش رومیان پیش از گرویدن به مسیحیت بود- می دانند.

 

داستان سنت بانی فیس Saint Boniface

افسانه های بسیاری درباره پیدایش درخت کریسمس وجود دارد. یکی از آن ها داستان سنت بانی فیس Saint Boniface یک راهب انگلیسی که کلیسای مسیحی را در فرانسه و آلمان سازماندهی کرده است. او در یکی از سفرهای خود به گروهی از بت پرستان برمی خورد که به دور درخت بلوط بزرگی گرد آمده بودند و می خواستند کودکی را برای خدایی به نام تور(Thor)، قربانی کنند. بانی فیس برای نجات جان کودک و جلوگیری از این رسم وحشیانه، درخت تنومند را با یک ضربه مشت خود بر زمین می اندازد. در جای این درخت، یک نهال کوچک صنوبر می روید. این قدیس به بت پرستان می گوید که این صنوبر کوچک، درخت زندگی و نماد زندگی جاویدان حضرت مسیح است.

 

 افسانه مارتین لوتر Martin Luther

یک افسانه دیگر می گوید که مارتین لوتر(Martin Luther)، بنیان گذار مکتب پروتستان، در شب کریسمس از میان جنگلی می گذشت. او در حین راه رفتن محو زیبایی هزاران ستاره که از میان شاخه های درختان همیشه سبز جنگل می درخشیدند شده بود و آن چنان تحت تاثیر این زیبایی قرار گرفته بود که درخت کوچکی را برید و برای خانواده اش برد. در آن جا برای به وجود آوردن منظره جنگل، درخت را با شمع های کوچکی بر تمام شاخه ها، آراست.

 

افسانه هیزم شکن فقیر و کریسمس

قصه دیگر درباره هیزم شکن فقیری است که سال ها پیش، در شب کریسمس به کودک گرسنه و گمشده ای بر می خورد و با وجود فقر فراوان، برای کودک غذا و سرپناهی محیا می کند. هنگام صبح، هیزم شکن بیدار شده و درخت درخشان و زیبایی را در پشت در منزل خود می بیند. آن کودک گرسنه، در واقع حضرت مسیح بوده و درخت زیبا را به عنوان هدیه ای به مرد نیکوکار در آن جا گذاشته بوده است.

 

سرچشمه ای از نمایش بهشت Paradise Play

عده ای سرچشمه پیدایش درخت کریسمس را، "نمایش بهشت"(Paradise Play) می دانند. در قرون وسطی، زمانی که اکثر مردم بی سواد بودند، برای آموزش داستان های مذهبی به آنان از نمایش استفاده می کردند. یکی از این نمایش ها، نمایش بهشت بود که درباره پیدایش آدم و حوا و داستان رانده شدن آن ها از بهشت صحبت می کرد و همه ساله در 24 دسامبر اجرا می شد. اجرای نمایش در زمستان، یک مشکل کوچک داشت و آن نیاز به یک درخت سیب بود اما درختان سیب در زمستان باری نداشتند، با یک تغییر کوچک، مشکل حل شد و آن آویختن سیب به شاخه های درخت همیشه سبزی چون صنوبر، بود. درخت های مزین به گوی های رنگین، در واقع نوادگان این درخت های نمایشی هستند.

تزیین درخت کریسمس

این روزها، با ورود به هر مغازه ای، با انواع تزیینات درخت کریسمس، با جنس ها، قیمت ها و شکل های مختلف روبرو می شویم. چیزی که زمانی یک رسم ساده خانوادگی بوده، اکنون به صنعتی چندین میلیارد دلاری تبدبل شده است. مانند اکثر آداب و رسوم کریسمس، این رسم هم از درهم آمیختن رومیان باستان و مذهب فراگیر مسیحیت به وجود آمده است. مسیحیان اولیه اعتقاد داشتند که درختان خاصی خارج از فصل خود و در شب کریسمس، به خاطر تولد مسیح، گل می دهند. این اعتقاد با یک رسم رومی که عبارت از آراستن خانه با شاخه های سبز در شب سال نو بود، درهم آمیخت و رسم آراستن یک درخت همیشه سبز را به طوری که تداعی کننده گل دادن آن باشد، به وجود آورد.

  • بتسابه مهدوی

کریسمس

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۵۴ ق.ظ


دکتربتسابه مهدوی

 

کریسمس یکی از روزهای مقدس سال است که به سالروز میلاد حضرت عیسی بن مریم(ع) اشاره دارد، اما به طور کلی جشن کریسمس تولد مسیح (ع) تحت تأثیر سنتها و رسوم سکولار جشنهای زمستانی چون ساتورنالیا قرار گرفته است.

 

سنتهای کریسمس دربرگیرنده نصب تصویر سنتی تولد مسیح، تزئین درخت کریسمس و تبادل هدیه و کارت تبریک و حضور بابانوئل در شب عید کریسمس است و محورهای این عید بر ترویج حسن نیت، بخشندگی، مهربانی و گردهمایی های خانوادگی استوار است.

 

کریسمس به صورت سنتی روز ۲۵ دسامبر برگزار میشود، اما برخی کلیساهای ارتدکس شرقی روز ۷ ژانویه را به عنوان کریسمس جشن میگیرند که با ۲۵ دسامبر در تقویم جولیان یکسان است. این تاریخها تنها سنتی بوده و به نظر نمیرسد تاریخ حقیقی تولد مسیح چنین روزی بوده باشد.

 

کریسمس در بسیاری از کشورهای سراسر جهان جشن گرفته میشود و این امر به چگونگی پراکندگی مسیحیان و فرهنگ غربی و ترکیب آن با جشنهای زمستانی ارتباط دارد. علی رغم نفوذ شایع سنتهای کریسمس آمریکایی و بریتانیایی که در فیلمها، ادبیات، تلویزیون و سایر رسانه ها مشاهده میشود، سنتهای متعددی به منظور جشن کریسمس هنوز هم در مناطق و محلهای مختلف برگزار میشوند.

 

جشنهای زمستانی پیش از کریسمس

در سنتهای بسیاری از فرهنگها جشن زمستانی از جشنهای بسیار محبوب تلقی میشود و بخشی از آن به کم شدن کارهای کشاورزی در فصل زمستان برمیگردد، از دیدگاه دینی ایستر (عید پاک) مهمترین جشن در تقویم کلیسایی بوده و کریسمس از اهمیت کمتری برخوردار بود، از سوی دیگر کلیساهای اولیه به جشن گرفتن تولد اعضای کلیسا معترض بودند. برتری جشن کریمسمس در دوران مدرن از بسیاری لحاظ منعکس کنده تأثیر فزاینده سنت جشنهای زمستانی است که در آن میان میتوان به جشنهای ساتورنالیا، ناتالیس سولیس ایویچتی، یول اشاره کرد.

 

در عصر رومنها، جشن ساتورنالیا مشهورترین جشن زمستانی و زمان استراحت، جشن، شادی و پایان قوانین رسمیمحسوب میشد. این جشن به احترام ساتورن از ۱۷ تا ۲۴ دسامبر برگزار میشد اما در دوره امپراطوری این جشن از هفت به پنج روز تقلیل یافت.

 

ناتالیس سولیس ایویچتی روز ۲۵ دسامبر تحت عنوان "تولد خورشید مغلوب نشدنی" جشن گرفته میشد و دربرگیرنده ستایش الههها و خدایان خورشید بود. الگابالوس امپراطوری رومی (۲۲۲-۲۱۸) بنیانگذار این جشن بود که مجبوبیت آن در دوران اریلیان به اوج خود رسید. روز ۲۵ دسامبر همچنین تاریخ انقلاب زمستانی است و این جشن نشان دهنده عدم مغلوب شدن خورشید در زمستان بود. بسیاری از نویسندگان اولیه مسیحیت تولد دوباره خورشید را به تولد مسیح نسبت داده اند و کاتولیکها استدلال میکنند که جشن سول اینویکتوس همان تاریخ کریسمس و میلاد مسیح است.

 

جشن یول در اواخر دسامبر و اوایل ژانویه برگزار میشد و هدف از آن احترام و ستایش خدای رعد بود؛ یک کنده بزرگ چوب را با این اعتقاد بود که هر جرقه رعد بیشتر باشد نشان دهنده تعداد خوک یا گوسالهای است که سال آینده متولد خواهد شد آتش میزدند و جشن تا سوختن کامل کنده ادامه داشت و گاهی به ۱۲ روز میکشید. از آنجا که اروپای شمالی از آخرین بخشهایی بود که به مسیحیت روی آورد جشنهای غیر مسیحی آنها تأثیر بسیاری بر شکلی گیری جشن کریسمس داشت. اسکاندیناویها هنوز هم کریسمس را یول مینامند، که این کلمه به تدریج در زبانهای انگلیسی و آلمانی معادل کریسمس شد.

 

خاستگاه های جشن کریسمس

به درستی مشخص نیست که چه زمان و چرا ۲۵ دسامبر را به تاریخ تولد مسیح نسبت دادند، چرا که عهد جدید هیچ تاریخی را در اینباره ذکره نکرده است. ***توس جولیوس آفریکانوس نخستین مورخ مسیحی بود که شرح وقایع جهانی را آغاز کرد در رایج کردن این ایده که مسیح روز ۲۵ دسامبر متولد شد نقش محوری داشت. این تاریخ نه ماه پس از تاریخ آبستن شدن حضرت مریم(س) (۲۵ مارس) محسوب میشود. از سوی دیگر ۲۵ مارس تاریخ اعتدال بهاری بوده و خلق حضرت آدم (ع) تلقی میشود.

 

مسیحیان در دوران اولیه ظهور مسیح بر این باور بودند که ۲۵ مارس تاریخ مصلوب شدن مسیح است.

تعیین تاریخ میلاد مسیح(ع) در ابتدا الهام بخش برگزاری جشن و سرور نبود. ترتولیان از متألهان اولیه مسیحیت میلاد مسیح را به عنوان جشن مهمی در کلیسای رومیآفریقا تلقی نکرده است. در سال ۲۴۵، اوریگن فیلسوف و متأله مسیحی یونانی جشن گرفتن میلاد مسیح را تقبیح کرد و اظهار داشت که تنها گناهکاران روز تولد خود را جشن میگرفتند.

 

نخستین اشاره به جشن کریسمس (میلاد مسیح) در تقویم فیلوکالوس مشاهده میشود که در سال ۳۵۴ در روم گردآوری شد. در شرق نیز مسیحیان تولد مسیح را به عنوان بخشی از عید تعمید مسیح و دیدار سه مرد حکیم ستاره شنان ایرانی از عیسی جشن گرفته میشود؛ اگرچه این جشن بر تعمید مسیح تمرکز دارد. پس از مرگ والنس امپراطور طرفدار عقاید اریوس در نبرد ادیرنه سال ۳۷۸ جشن کریسمس در شرق رنگ بیشتری به خود گرفت، اما این روند در قرن چهارم بیش از پیش مجادله برانگیز بود و پس از آنکه گریگوری نازیانزوس در سال ۳۸۱ به عنوان اسقف منصوب شد این جشن از میان رفت و در سال ۴۰۰ با انتصاب جان کریستوستوم بار دیگر به قوت خود باز گشت.

 

قرون وسطی

اوایل دوران قرون وسطی روز کریسمس تحت تأثیر جشن تعمید مسیح بود و در غرب بر دیدار سه مرد ستاره شناس ایرانی از نوزاد مسیح تمرکز میکردند. اما تقویم قرون وسطی تحت نفوذ تعطیلات مربوط به کریسمس قرار گرفته بود. برجستگی کریسمس پس از امپراطوری شارلمان تقویت شد، چرا که مراسم تاجگذاری وی در روز کریسمس سال ۸۰۰ و ویلیام اول پادشاه بریتانیا روز کریسمس سال ۱۰۶۶ انجام شد.

 

در اواسط قرون وسطی تعطیلات کریسمس به قدری پررنگ بود که وقایع نویسان و مورخان به کرات اشاره کرده اند که بسیاری از نجیب زادگان و اشراف کریسمس را جشن میگرفتند. ریچارد دوم پادشاه انگلستان در سال ۱۳۷۷ جشن کریسمسی برگزار کرد که ۲۸ گاو و ۳ هزار گوسفند به عنوان غذا سرو شد. سرود خواندن در جشنهای کریسمس نیز از قرون وسطی شکل گرفت، اما بسیاری از نویسندگان آن زمان این گروه های موسیقی را تقبیح کرده و اظهار داشتند که این شیوه ممکن است به ادامه یافتن سنتهای ساتارنولیا و یول منتهی شود.

 

اصلاحات دهه ۱۸۰۰

در طول دوره اصلاحات مسیحیت، پروتستانها جشن کریسمس را به عنوان تجملات کلیسای کاتولیک و پاپها محکوم کردند. کلیسای کاتولیک نیز به واسطه افزایش مؤلفه های دینی این جشنها به انتقاد پروتستانها واکنش نشان داد. طی جنگ داخلی بریتانیا، در سال ۱۶۴۷ پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سخت گیری مذهبی کریسمس را ممنوع کردند اما طرفداران کریسمس در چندین شهر تظاهرات کرده و به مدت چند هفته کنترل کانتربری (مقر اسقف اعظم انگلیس) را در دست گرفتند. در سال ۱۶۶۰، دوران بازگرداندن چارلز دوم به سلطنت این ممنوعیت از بین رفت، اما هنوز هم برخی از روحانیون انگلیکن با استناد به استدلالهای پروتستان با جشن کریسمس مخالف هستند.

 

در آمریکا که مستعمره انگلستان بود، پیوریتنها (پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سختگیری مذهبی) با کریسمس مخالفت کردند و جشن کریسمس از سال ۱۶۵۹ تا ۱۶۸۱ در بوستن غیرقانونی تلقی میشد. در همان زمان ساکنان ویرجینیا و نیویورک مراسم کریسمس را آزادانه برگزار میکردند، پس از انقلاب آمریکا به علت نسبت دادن کریسمس به رسوم انگلیسی جشن کریسمس محبوبیت خود را از دست داد.

 

طی دهه ۱۸۲۰ که تنشهای فرقه ای در انگلستان آرام شده بود، نویسندگان بریتانیایی نسبت به از بین رفتن و کمرنگ شدن جنش کریسمس ابراز نگرانی کردند و تلاشهایی در راستای احیای این سنتها صورت گرفت. کتاب ترانه کریسمس چارلز دیکنز که در سال ۱۸۴۳ منتشر شد نقش مهمی در خلق مجدد کریسمس با محور خانواده، حسن نیت و مهربانی ایفا کرد.

 

اوایل قرن نوزدهم علاقه به کریسمس در آمریکا به واسطه چند داستان کوتاه نوشته واشنگتن ایروینگ احیا شد. مهاجران آلمانی و آمریکایی هایی که پس از جنگ داخلی آمریکا به کشور بازگشتند سهم مهمیدر آوردن سنتهای کریسمس اروپایی به قاره آمریکا برعهده داشتند. کریسمس در سال ۱۸۷۰ به عنوان یکی از تعطیلات فدرال ایالت متحده اعلام شد.

 

قرن بیستم و پس از آن

در سال ۱۹۱۴، نخستین سال جنگ جهانی اول میان سربازهای آلمانی و بریتانیایی آتش بس موقت وغیر رسمی شکل گرفت و سربازان هر دو طرف اقدام به خواندن سرودهای کریسمس کرده و جنگ را متوقف کردند، از سوی دیگر داستانهای بسیاری درباره این آتش بس روایت شده اما شواهدی مبنی بر وقوع این رویداد وجود ندارد.

 

اواخر قرن بیستم ایالات متحده با مناقشه ای برسر ماهیت کریسمس و جایگاه آن به عنوان جشن دینی یا سکولار مواجه شد، چرا که برخی به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت میدانند و این امر چندین بار در دادگاه های مختلف مطرح شد و دادگاه عالی ایالات متحده روز ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ حکم داد که به رسمیت شناخت روز کریسمس به عنوان تعطیلات رسمیو عمومینقض کننده قانون جدایی دین از حکومت نیست چرا که این روز یک هدف واضح سکولار در پی دارد.

 

  • بتسابه مهدوی

روز ها و فرشته ها در ایران باستان

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۲ ق.ظ


دکتربتسابه مهدوی

 

باد:

در پهلوی به شکل «وات vat» و در اوستایی به شکل « واتَه vata»یا «وایو vayu » آمده است و ابوریحان بیرونی در فهرست روزهای ایرانی این روز را «باد» آورده و در سغدی و خوارزمی از آن به شکل «واذ» یاد کرده است.

 

زرتشتیان امروز نیز این روز را «باد» خوانند.(روزشماری برگ های ۵۳و۵۴) از (حاشیه ی برهان قاطع چ معین : باد) و در سنسکریت و اوستا اسم مخصوص پروردگار و ایزد مخصوص عنصر باد است و نخستین ایزد مخصوص عنصر باد است و نخستین ایزدی ست که نذور را می پذیرد. در وید(ودا) گاهی برای اسم خاص ایزد باد آمده است. در یشت ها سه بار وات به معنی فرشته آمده(مهریشت، رشن یشت، و فروردین یشت. این واژه را از «وا Va» به معنی وزیدن گرفته شده است." وا "(ویو) یکی از دیو ها ی خیر می باشد که نگهبان هوای پاک است وسود بخش ؛ هرچند دیوی دیگر نیز بوده است که نشانه ی هوای ناپاک و زیان آور و در فرگرد وندیداد به روشنی از این دیو یاد شده و با دیو مرگ یک جا نام برده شده است.

 

روز بیست و دویم از هر ماه شمسی تدبیر ومصالح آن روز بدو تعلق دارد ونیک است در این روز نو بریدن و نو پوشیدن و بر اسب نو سوار شدن.

باد نام فرشته ای موکل بر تزویج و نکاح ونام فرشته ی موکل بر تدبیرو مصالح روز نیز " باد" است.رافعی می گوید : همیشه تا بود از پیش رش مهر و سروش چنان که از پس بهرام، رام باشد و باد.

 

بباد(دین) :

در پهلوی به شکل «دین din» و در اوستایی به شکل «دینا daena» و در پازند«din» و ارمنی «den» آمده است. ابوریحان بیرونی نیز در فهرست نام های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دینا از مصدر اوستایی «da» «شناختن و اندیشیدن» آمده که برابر است با ریشه ی «dhi» در سنسکریت .دین، نام فرشته ای است که به محافظت(نگهبانی) قلم مأمور است. و این فرشته از ایزدان آیین زرتشتی است و نگهبانی روز بیست و چهارم ماه به ایزد «دین» سپرده شده است .روز بیست و چهارم بود از ماه های شمسی و نیک است در این روز فرزند به مکتب فرستادن و نکاح کردن.     فردوسی گوید: بمان تا بیاید مه فروردین که بیفزاید اندر جهان هور دین .

 

ارد:

در پهلوی "ارد " به شکل« ارت » و در اوستایی به شکل« اشی ونگوهی» آمده است. در این جا «ونگهو» صفت یا ویژگی است به معنی «نیک و خوب» و معنای روی هم رفته ی آن«اشی نیک» است و در گات ها و دیگر بخش های اوستا،«ارت (اشی)» گاه اسم مجرد به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و پاداش و بهره و گاه اسم خاص آیزدی که نگهبان مال و خواسته و دارائی است، آمده است. نام این فرشته در گات ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، اناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مؤنث شناخته شده است. در جهان مینوی و روز واپسین، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام می شود. در تفسیر پهلوی، در شرح یسنای ۶۰، بند ۴ واژه ی «اشی(ارت)» را چنین تفسیر کرده اند:«توانگری که از درستکاری و رستگاریست. ارت ایزد؛ خانه ی بهشتی است و بهتر است که او را اَهلیش وَنگ بنامید، برخی نیز او را اشیش ونگ می نامند، او به فر و شکوه خانه می افزایإ»ارد برگرفته شده از« اَرْتَه (arta) و اَرِتَه (areta) و اِرِتَه (ereta)» اوستایی و «رتَه» سنسکریت، و به معنی « درستی و راستی و پاکی و تقدس» آمده است و همین واژه در نیمه ی نخست، اردشیر و اردوان و اردویراف و اردی بهشت و به شکل مکان در نام های، اردبیل و اردستان و اردکان، آمده است.ارد نام ایزدی در آیین ایرانیان باستان است .

 

اشتاد:

در پهلوی به شکل «اشتات» و در اوستایی به شکل «ارشتاد» آمده است.نام روز بیست و ششم است از هرماه شمسی. نیک است در این روز صدقه دادن و جامه پوشیدن و حاجت خواست. ایزد اشتاد نام یکی از ایزدان همکار هفتمین امشاسپندان «امرداد» بوده است و همچنین نام فرشته ای است موکل بر مصالح و اموری که در روز اشتاد واقع می شود.به باور ایرانیان قدیم، نام فرشته ای که موکل روز اشتاد است.

زراتشت بهرام می گوید : روانت باد ویژه جان ودل شاد//نگهدارت سروش و شن و اشتاد.

به اوستایی ارشتاد به معنی روح صداقت آمده. ارشتاد نام فرشته ای هم بود.( لغت شاهنامه ص ۲۵).

 

آسمان:

در پهلوی به شکل «آسیمان» و در اوستایی به شکل«آسمن» بوده است.نام روز بیست وهفتم از هرماه شمسی است. و در این روز نیک است به سفر دور شدن و نشاید هیچ کار دیگر کردن.

در تداوم عوام، هوای بی ابر. نام فرشته ی موکل تدبیر امور و مصالح آسمان روز:همه ساله ز اشتاد و از آسمان تن و جانت با شادی و کامتان. و دیگر آنکه نام فرشته ی موکل بر ممات یعنی عزرائیل نیز می باشد

 

زمی یا زمامیاد:

در پهلوی به شکل «زمیک زمامیات ـ زامدات zamik » و در اوستایی به شکل «زام» آمده است و نام روز بیست و هشتم است از هرماه شمسی و گویند دراین روز تخم افکندن و درخت نشاندن و عمارت کردن بسیار خوب است.

 

ابوریحان بیرونی نام این روز را در فهرست روزهای ایرانی «زامیاد» و در سغدی «رام جید» (کتاب روزشماری در ایران باستان،بقلم دکتر معین) و در خوارزمی، راث یاد کرده زرتشتیان این روز را زامیاد خوانند.

 

در پارسی زمی به معنی زمین و فرشته آن هر دو آمده است.نام فرشته ای است که به نگهداری حوران بهشتی و تدبیر مصالح این روز گماشته شده است. سروشی است که به نگهداری حوران بهشتی مأمور است و تدبیر امور و مصالح روز معاد بدو متعلق است. پورداود:" نوزدهمین یشت از بیست و یکمین یشت اوستا، زامیادیشت است که اما نظر به مندرجاتش باید آن را کیان یشت نامید، چنان که در یک نسخه ی قدیم ... زامیاد یعنی زم یزد یا به عبارت دیگر فرشته ی زمین.

 

ایزدان بزرگ نیز خود بنوبت از همکاران امشاسپندان هستند... و ایزد زامیاد از ایزدان همکار امرداد(امشاسپندی که ماه مرداد بنام او است) می باشد.. در مزدیسنا همه ی عناصر و به ویژه «زمین» مقدس و زامیاد یعنی: زم یزد یا به عبارت دیگر فرشته ی زمین(در اوستا:زم« zam »محترم است و نام او در ردیف فرشتگان سی روز ماه یادشده و از این جهت آبادانی زمین و زراعت بر مزدیسنان واجب بوده است.

 

امشاسپند سپندارمذ در اوستا:

سپنته آرمئنی« Spenta Armaiti ») فرشته ی نگهبان زمین و گاه نیز خود زمین به شمار رفته است.

در کتاب روزشماری در ایران باستان، تالیف دکتر معین آمده: زامیاد مرکب است از دو جزء زام که ایزد و فرشته ی زمین است و جزء دوم یاد از حروف زواید و پسوند است که در اوستا و پارسی باستان(دات) آمده، چنان که در واژه های بنیاد و فریاد دیده می شود. ایزد زامیاد(زمین) با ایزد آسمان اغلب یک جا یا در هر دو مقدس شمرده شده اند. نگهبانی روز ۲۸ با ایزد نامبرده است.

 

در فرهنگ ها آمده در این روز درخت بنشاندن و تخم کاشتن و عمارت بغایت خوب است.(روزشماری ص ۶۳ ۶۴)زَمی مخفف زمین است که برگرفته شده از زم«با واژه ی زم در پهلوی که به معنی سرما و زمستان است، اشتباه نشود و در اوستا زیم آمده (حاشیه ی یشت ها جلد۲ برگ۳۰۳، زمین و زم)» ماراسپند ـ مهرسپند:مارسپند،ماراسفند در پارسی و در پهلوی به شکل «امهراسپنت» و در اوستایی به شکل «مَنَثرَه سپَنتَ»« Manthra Spenta » آمده است و به معنی کلام مقدس.. نام روز بیست و نهم از هر ماه شمسی است.

 

نام فرشته ای که موکل آب است و امور مصالح این روز به او تعلق دارد.

فردوسی: به روز زمیاد مهر اسفند نبیند ستم خلق و دشمن به بند.آمده که؛ نام پدر آذرباد، ماراسپند بوده است که یکی از موبدان ایشان بوده.(برهان) در کتب زرتشتی«اتورپات ماریسپندان»« Aturpat Marispandan » یا آذرپاد پسر ماراسپند یاد شده است(مزدیسناص۱۰۳ و آذرپاد و خرده اوستا ص۳۰ فصل ۳۳، بندهشن،بند۳)

 

انیران:

در پهلوی و پارسی به شکل «انیران aniran » آمده و در اوستایی به شکل« انغره ــرئوچه»«anaghra raoca» آمده است، که بخش نخست آن از «اَنan.» که علامت نفی و «اغره» به معنی «پایان و حد و حصر» و بخش دوم به معنی «روشن» است و روی هم رفته یعنی «روشنی بی پایان» است.

 

انغره ــ رئوچه بارگاه شکوه و بزرگی اهورامزداست یا عرش اعظم به شمار آمده و علاوه بر آن نام فرشته یا ایزدی است که نگهبانی روز سی ام بدو سپرده شده است.(انیران به معنی بیگانه و غیر ایرانی است).(حاشیه ی برهان قاطع چ معین)ابوریحان بیرونی در فهرست روزهای ایرانی این روز را «انیران» و در سغدی «نغز» و در خوارزمی«اونرغ» آورده و زرتشتیان امروز «انارام» گویند. دیگر انیران از اوستایی «اَنْ ائیریا an airya » است که از دو بخش بوجود آمده است که بخش نخست «اَنْ an » که علامت نفی و بخش دوم به معنی« آریایی و ایرانی» است و روی هم رفته غیرآریایی«ناایرانی» معنی می دهدنام فرشته ای است که موکل بر عقد و نکاح می باشد.(برهان قاطع)،(ناظم الاطباء).

 

مهر:

در پهلوی به شکل (میتر)، در اوستایی به شکل (میثرَ) و در پارسی باستان به شکل (باگ یادیش)، بوده است. میترا (ایزد خورشید یا مهر) یکی از ایزدان آریایی یا هندوایرانی پیش از روزگار زرتشت بوده است.

پس از آمدن زرتشت، یکی از فرشتگان آیین مزدیسنا گردید.آریاییان به مظاهر قدرت طبیعت یعنی:

 

۱) ایندرا (ایزد تندر و جنگ)

۲) وارونا(ایزد آسمان پرستاره)

۳) میترا (ایزد خورشید یا مهر)

۴) آگتی (ایزد آتش) «دئوه» می گفتند.

 

البته برتر از دیگر مظاهر ایندرا بوده است که اژدهاکش و ایزد«تُندر»(رعدوبرق) و «جنگ»به شمار می آمده است.

این ایزد با این نام در میان آریاهای ایران آن رواج را که میان هندوان می داشت، نیافت. نزد ایرانیان ظاهراً پرستش میترا «مهر» جای آن را گرفت و ایندرا رفته رفته و به ویژه پس از زرتشت در ردیف دیوان مردود درآمد

 

در فرهنگ های ایرانی یا فارسی، مهر را فرشته ای دانسته اند که موکل است بر مهر و محبت و تدبیر امور مالی و مصالحی که در ماه مهر (ماه هفتم) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو متعلق است و حساب و شمار خلق از ثواب و عقاب به دست اوست. (از یشت ها جلد۱دیوان چ دبیر سیاقی،برگ۱۳۳): «آنکه گردون را به دیوان برنهاد و کار بست/ و ان کجا بودش خجسته مهر اهرمین گرا»

 

سروش:

سروش در اوستایی به شکل «سَرئوشَ Sraosha» آمده است و به معنی «اطاعت و فرمان برداری» و به ویژه پیروی از دستورات خداوندی است و آن را از ریشه ی اوستائی (سرو )(sru سرو srav ) به معنی «شنیدن» آمده است.

 

در گات ها بیشتر سرئوشه به همین معنی یاد شده(یسنا،۴۴، قطعه ی۱۶،یسنا۴۵،قطعه ی۵،و جز آن) و نیز در دیگر بخش های اوستا بدین معنی بارها آمده و همچنین در اوستا سرئوشه به عنوان علم(دانش) برای فرشته ای یاد شده و او را مقامی مهم دارد و به صفت«میهن»و «بزرگ» متصف گردیده است.

(گات ها،یسنا۳۳،قطعه ی۵).وی مظهر(نشانه ی) اطاعت (فرمانبرداری) و نماینده ی صفت (ویژگی) خشنودی و فرمانبرداری در برابر دستورات اهورایی است.

 

سروش از جهت مقام با مهر برابر است و گاه او را در جزو امشاسپندان به شمار می آورند. در ادبیات متأخر زرتشتی سروش از فرشتگانی است که در روز رستاخیز به کار حساب و میزان گماشته خواهد شد و از گات ها نیز بر می آید که این فرشته در اعمال (کارهای) روز جزا(پاداش) دخالت دارد(یسنا۴۳،قطعه ی۱۲).

و هم در کتاب های متأخر زرتشتی و فرهنگ های فارسی سروش پیک ایزدی و دربردارنده ی وحی خوانده شده، از این رو در کتاب های فارسی اور را با جبرئیل سامی یکی دانسته اند. نگاه داری روز هفدهم هرماه به سروش ایزد سپرده شده.

 

بیرونی در فهرست روز های ایرانی (آثارالباقیه) روز یاد شده را «سروش» و در سغدی«سرش» و در خوارزمی «اسروف» یاد کرده است.نام روز هفدهم باشد از هر ماه خورشیدی. نیک است در این روز دعا کردن و به آتشکده رفتن و باقی امور بد است.(برهان)مسعود سعد: «روز سروش است که گوید سروش/ باده خور و نغمه ی مطرب نیوش»

 

رشن:

نام روز هیجدهم از ماه پارسی مرادف رش است.(آنندراج)،(از انجمن آراء)

نام اوستایی رش یا رشن،«رشنو» است که نام فرشته ی دادگستری است. روزی است از ماه ایرانیان که آن رش خوانند.(لغت فرس اسدی).مخفف رشت هم می باشد.

روز هیژدهم (هیجدهم) از هر ماه خورشیدی و در این روز با دوستان صحبت داشتن و سفر کردن ممنوع است(فرهنگ جهانگیری)

نام فرشته ی که تدبیر امور و مصالح روز رشن با اوست.(از شعوری، جلد۲، برگ۱۲) و نام یکی از ایزدان همکار امشاسپند امرداد است.(از مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی،برگ۱۶۲)

 

فروردین:

در پهلوی به شکل «فرورتینfravartin »، در اوستایی به شکل«فره وشی»، و در پارسی باستان به شکل «فرورتینام» «fravartinam» آمده است. و به شکل فرورتی در حالت اضافی است و به معنی «فروردهای پاکان و فروهرهای پارسیان» است.

بنابراین «ین» علامت نسبت نیست.(از حاشیه ی برهان چ معین). نام ماه نخست شمسی باشد و آن بودن آفتاب است.

نام فرشته ای هم هست که از خازنان بهشت است و تدبیر امور و مصالحی که در این ماه و در روز فروردین که نوزدهم این ماه است واقع شود، بدو متعلق است.

 

نام روز نوزدهم باشد از هر ماه شمسی و در این روز از ماه فروردین پارسیان جشن سازند و عید کنند بنابر قاعده ایی کلی که پیش ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نام همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به باور ایشان جامه ی نو پوشیدن و دیدن گوسفندان و گله و رمه ی گاوان و اسبان.(برهان).

 

تلقین نام یک یشت از کتاب یشت ها که خود بخشی از بخش های پنج گانه ی اوستای موجود است. پورداود نویسد" قسمتی از این یشت که در نیرو و عظمت فرورها و قسمتی دیگر که در استغاثه و طلب یاری از آن هاست."

به ویژه در هنگام فرود آمدن فرورها، یعنی در آخرین گاهنبار سال سروده می شود.(از یشت ها جلد۱،صص ۵۹۸ ۵۹۷) .

جشن فروردیان، جشن فرودها(فروهران) است که هنگام فرود آمدن فروهران به زمین محسوب می شود وآن ده روز است از اشتاد روز تا انیران روز از اسفندماه و پنج روز گات ها(خرده اوستا تألیف پورداود،صص۲۱۸ ۲۱۹)

 

بهرام:

در پهلوی به شکل «واهرام» و در اوستایی به شکل «ورثَرغنَ» آمده است.نام روز بیستم از هرماه شمسی.(برهان)

نام فرشته ای است که نگهداری مردم مسافر بدو سپرده شده است و امور و مصالحی که در روز بهرام واقع می شود به او تعلق دارد.(برهان). نام ملکی است که امور روز بهرام بدو متعلق است و محافظت مسافران می کند.(رشیدی)

 

رام:

در پهلوی به شکل (رامشن= ramishn) رام در اوستایی به شکل (رامن=ramon) و یا (رامه=rama) آمده است.(از مزدیسنا ذیل ص۲۲۹).

رام نامی مقدس در میان آریاییان ایران و هند بوده است.به هندی نام خداوند بزرگ است.(برهان)

(از لغت محلی شوشتری): " خود بخود هستند چون با عاشقان خود کام رام / از چه می گویند خوبان هندو رام رام.(اشرف از آنندراج).

صاحب انجمن آرا و بتبع او صاحب آنندراج آرد: " روز رام و آن مهرگان بزرگ است و روز پیروزی یافتن فریدون است بر ضحاک تازی و در این روز ایرانیان (پارسیان) شکر و پرستش و زمزمه کردندی که از ستم ضحاک تازی رهایی یافته اند.

نام فرشته موکل بر مصالح روز رام است و آن مهرگان بزرگ است(آنندراح)(انجمن آراء).

 

ـ نام های «رام» عبارتند از :

رامشن،

رامن،

رامین،

رامتین،

رام هرمز،

رام اردشیر،

راماشاه،

رامشین،

رامنی،

رامیتن،

رامیثن،

رامینه،

رامان،

رام جرد،

رام شهرستان و ...

رام در پهلوی به شکل «رامشن ramishn» و در اوستایی به شکل«رامن ramon» یا «رامه rama» آمده است.

رام نام روز بیست و یکم از ماه های پارسی که به رسم ایرانیان، هر یک از سی روز ماه به نام فرشته ای موسوم بوده است.

ـ رام روز = روز رام: "رام روز است و بخت و دولت رام/ ای دلارام خیز و درده جام(مسعود سعد) .

ـ آذر رام خراد= آتش فره ایزد رام (مزدیسنا ذیل ص ۲۲۹) .

دل شاه از اندیشه ازاد شد/ سوی آذر رام خرداد شد.

(فردوسی) (از مزدیسنا ص ۲۲۹): " ترا روز رام از جهان رام باد/ همان باد را با تو آرام باد/ می خور کت باد نوش بر سمن و پیلگوش / روز رش و رام و جوش روز خور و ماه و باد.

 

رام نام فرشته ای است که موکل روز رام و مصالح امور مردم است در آن روز. نام ایزدی است که نگه بانی روز بیست و یکم هر ماه بدو سپرده شده . مزدیسنا ذیل ص۲۲۹.شرحی درباره ی نام رامین. رامین اسم خاص می باشد.سامانی گوید: رامین مرکب است از «رام» به معنی طرب، فرح، فیریدگی، کروز، کروژ، نشاط، رامش، خوشی، خوشدلی، سرور، نشاط کردن، وشاد شدن،شادی،) و «ین» و معنی ترکیبی آن طربناک است.طربناک(صفت مرکب)(شادمان،خوشحال،با نشاط) .

 

نظامی: نام عاشق ویس است و قصه ی ویس و رامین مشهور است از فخرالدین اسد گرگانی (۴۶۶ه.ق) که این داستان را از پهلوی به نظم پارسی درآورده است و خلاصه ی داستان عشق ویس و رامین چنین است که رامین ،جوانی است زیباروی و خوش اندام، که شیفته ی لذت و زیبایی است، چنگ نیکو می نوازد و سرود خوش می گوید و حتی به باور گرگانی، وی پدید آورنده ی چنگ است:" نشان است این که چنگ بافرین کرد/ که او را نام چنگ رامتین کرد(رامتین که یکی از نوازندگان و رامشگران دوران ساسانی دانسته شده است).

  • بتسابه مهدوی