نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۷۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

خواص درمانی عود

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۴ ق.ظ

خواص درمانی عود

دکتر بتسابه مهدوی

 

 از دیدگاه گیاه درمانی, عودهای گیاهی به علت خواصشان استفاده می شده اند تا ایجاد بوی خوش در فضا که البته با توجه به خواص غریب عود همچنان مورد استفاده نیز می باشند.

بسیاری از گیاهان و علفهای دارویی به خودی خود بویی ندارند و باید حتما سوزانده شوند. عود و گیاه درمانی همواره با هم همراه بوده اند. قدیمی ترین منابع مربوط به گیاه درمانی و عود به "وداهای" هندی باز می گردد. بوداییها در طب "آیوراودا" از عود به عنوان وسیله ای معجزه گر استفاده می کنند.

 

 تحقیقات گسترده دانشمندان, پزشکان و بزرگان گیاه شناسی بر روی عود ویژگیهای زیر را به اثبات رسانده است:

 * روایح مطبوع موجود در عود, فرد را فعالتر و سر زنده تر ساخته و باعث ارتباط شخص با درون خود می شود(مراقبه)

* استنشاق روایح مطبوع باعث ایجاد و ارسال پیامهای عصبی در مغز و کل سیستم عصبی و دریافت واکنشهای مثبت می شود.

* سوزاندن عود خود به تنهایی یکی از درمانهای اثر بخش برای جلوگیری و رفع استرس, ایجاد آرامش و تمدد اعصاب, رفع خستگی و بسیاری از بیماریهای دیگر می باشد.

* سوزاندن عود باعث دور شدن امواج و انرژیهای منفی موجود در محیط می شود.

* همانطور که گفته شد رایحه درمانی قدمتی افزون بر5 هزارسال دارد. رومیان و مصریان از آن به عنوان ماده ضد عفونی کننده, ضد باکتری و دارویی برای درمان زخم کمک می گرفتند.

* ترکیبات معطر طبیعی گلها و گیاهان که درعود یافت می شود, از طریق مژکهای موجود در بینی وارد سیستم لیمبیک مغز و قسمت مخاطی هیپوتالاموس شده و با تحریکات اعصاب بویایی این قسمت که مسئولیت احساسات, تنفس, ضربان قلب, غدد درون ریز, حافظه و یادگیری را بر عهده دارد, تاثیر قابل توجهی بر روحیات و خلق و خو می گذارد.

* عصاره معطر گیاهان موجود در عود بدلیل ساختار تشکیل دهنده شان که معمولا شامل آلدئیدها, کتونها, استرها, است, نقش بسزایی در سلامت جسم و ذهن دارند. البته هریک از رایحه ها خاصیت ویژه ای دارند.

* برخی مثل اطوخودوس که حاوی آلدئیدها هستند اثرات ضد التهابی داشته, آرام بخش و ضد ویروس هستند برخی دیگر از عصاره ها مثل یاسمن, مشک و رز و لیموباعث هوشیاری و افزایش تمرکز و یادگیری می شود.

* رایحه درمانی توسط عود یکی از بی خطرترین ,کم هزینه ترین , ارزان ترین و اثر بخش ترین متدهای درمانی می باشد یعنی برای انجام آروماتراپی (رایحه درمانی) در خانه به راحتی می توان از سوزاندن عود استفاده کرد. همانطور که گفته شد عودهای مختلف با روایح متفاوتی که دارند علاوه بر خوشبو کردن محیط کارهایی خاص خود را نیز انجام می دهند.

 

 

  • بتسابه مهدوی

حضور ذهن چیست

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ

حضور ذهن چیست

دکتر بتسابه مهدوی

 

احتمالا پیش از این نیز با عبارت «حضور ذهن» روبرو شده‌اید. در حقیقت این کلمه در زمان حاضر بسیار متداول است. با اندکی توجه متوجه خواهید شد که محیط وب و سایر بخش‌های اجتماع از عباراتی نظیر «حضور ذهن» و «مراقبه» پر شده است و صد البته نادیده گرفتن تمام آن‌ها نیز همچون آب خوردن است. اما در پس تمام این ادعاها که اغلب با حالتی تبلیغاتی در خصوص حضور ذهن با آن‌ها مواجه می‌شویم، یک مفهوم بسیار ارزشمند نهفته است: حضور ذهن و مراقبه واقعا کاربردی هستند.

انسان‌ها برای هزاران سال مسیرهای مختلف مراقبه و مدیتیشن را پیموده‌اند و حضور ذهن نیز یکی از بخش‌های گستره‌ی مراقبه است. مسیری که گاه با خرافه و شبه‌علم در هم آمیخته، اما اثرات علمی و حقیقی آن بر ذهن همچنان انکار ناپذیر است. در مراقبه یا مدیتیشن، شخص تلاش می‌کند ذهن خود را کاملا از هرگونه فکر و تصور خالی کرده، و به حالتی از شفافیت ذهنی عمیق و آرام دست یابد؛ در همین حالت تهی و آرام است که ذهن می‌تواند استراحت کرده و نیروی دوباره بگیرد. حتی چند دقیقه اجرای این فرآیند می‌تواند بسیار نشاط بخش باشد. آخرین باری که با حالتی غیر از غرق شدن در سیل عظیم کارهای موجود بر دوش‌تان روبرو شدید چه زمانی بوده است؟ احتمالا بسیاری از شما نیز حالتی مرتب و آرام را در ذهن خود به خاطر ندارید. مادامی که ذهن‌تان سرشار از امور و تفکرات مختلف است که هر یک برای تسخیر شما در رقابت هستند، به یک خودآگاه آرام دست نخواهید یافت.

 حضور ذهن یکی از شاخه‌های فعالانه‌تر مراقبه محسوب می‌شود. هنگامی که حضور ذهن داشته باشید، در حقیقت تنها بر همان لحظه و کاری که در حال انجام آن هستید متمرکز خواهید شد. در این حالت خبری از نگرانی‌های روز گذشته و برنامه‌ریزی برای روز آینده نخواهد بود و ذهن شما به هر کجا که بخواهد سرک نخواهد کشید. حضور ذهن به معنای آن است که نسبت به آنچه حس می‌کنید و به آن فکر می‌کنید آگاهی داشته و در این میان نشانی از قضاوت یا تلاش برای تغییر حالت نباشد. این حالت به معنای رها بودن در مقابل تغییر، احساس و تجربه است.

ممکن است تصور کنید بدون هیچ کار خاصی نیز معمولا این اقدام را انجام می‌دهید و قادر هستید به این حالت دست پیدا کنید، یا حداقل تصور کنید اجرای چنین حالتی در ذهن کار دشواری نخواهد بود. اما در صورتی که چند بار برای رسیدن به حالت درونی حضور ذهن تلاش کنید، تضمین می‌کنم که خواهید دید دستیابی به این حالت ذهنی از آنچه تصور کرده‌اید دشوارتر است.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 


 

 

  • بتسابه مهدوی

حجاب های روحی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ

حجاب های روحی

دکتر بتسابه مهدوی

اولین چیزی که برای روندگان راه حقیقت و در مسیر حرکت به سوی خدا پیش می‌آید، این است که در اثر ایمان به پروردگار و کنار گذاشتن چیزی که دلخواه انسان است و خدا آن را نمی‌خواهد، فهم قلبی انسان، به همان مقداری که انسان از خواسته‌های دل گذشت می‌کند، به حقایق باز می‌شود و حقایق را به تدریج می‌فهمد. به یک معنای دقیق‌تر، می‌گویند حقایق برایش کشف می‌شود؛ یعنی آن بینایی و بصیرتی که قبل از ترک گناهان نداشت، پس از آن‌که در اثر ایمان به پروردگار، خواسته‌های نفسانی را ترک کرد، یک فهم دیگری پیدا می‌کند و به تدریج حقایق برایش روشن می‌شود.

 

کسی که از عمق قلبش خدا را شناخته، به سوی خدا حرکت می‌کند، و با تمام وجود به سوی خدا بر می‌گردد و وقتی چنین شد این حالت را پیدا می‌کند؛ چون نمی‌شود انسان قلبش متوجه خدا بشود، اما به سوی او حرکت نکند و اعمال و رفتارش خدایی و خداپسندانه نشود، و آن‌گاه حقایق معنوی به قلبش باز نشود و هر روز حقایق جدیدی از آیات قرآن نفهمد؛ مثل راننده‌ای که در جاده حرکت می‌کند، هرچه جلوتر می‌رود مناظر جدیدتری می‌بیند، لذا سالک الی الله هرچه بیشتر به سوی خدا می‌رود حقایق بیشتری برایش کشف می‌شود و پرده‌های بیشتری از جلوی چشمش کنار می‌رود.

 

مراحل تزکیه نفس مانند کشیدن یک نقشه است و پس از آن انسان باید در جاده اصلی قدم بگذارد

برنامه‌های تزکیه نفس هم، استاد طی ده، دوازده سال کار، بر روی روحیات سالک الی الله، تازه آن نقشه را بر کاغذ یعنی همان روح او ترسیم کرده است و پس از آن و البته مقداری هم در بین مراحل، شاگرد باید ماشین زندگی و اعمال خود را در جاده واقعی زندگی معمولی حرکت دهد و از پیچ و خم‌های امور روزمره، مانند یک راننده با دقت، طبق قوانین، به سلامت عبور کند و آن وقت از هر گردنه و بیابان و کوهستانی که واقعاً عبور کرد و طبق اصولی که در مراحل تزکیه نفس بر روحش تثبیت شده دقیقاً عمل کرد، در آن مرحله آزمایش شده و ایمانش برای همیشه پایدار مانده است؛ و الا ممکن است بعضی از سالکین الی الله، سال‌ها از استاد درس بگیرند و مرحله بگذرانند، اما وقتی در جاده با ماشین اعمال و رفتارشان به راه می‌افتد، درست رانندگی نکنند و حتی گاهی به خاطر کم استقامتی و یا عجله، نتوانند مرحله‌ای را درست امتحان بدهند و خداوند آن‌ها را طی حوادث و زمان‌های طولانی، مردود کند و از راه باز بمانند.

 

عیناً مانند راننده‌ای که پس از ترسیم نقشه، در جاده به راه می‌افتد اما وسط راه حوصله‌اش سر می‌رود و استقامت کامل از خود نشان نمی‌دهد و دیگر جلو نمی‌رود و همان وسط راه در دهکده‌ای یا کنار منظره‌ای می‌ماند و این مثل کسانی است که در بین مراحل تزکیه نفس و حتی پس از طی یک دوره تزکیه نفس استقامت نمی‌کنند و در یکی از منازل بین راه و مراحل سیروسلوک می‌مانند و اگر خدای نکرده مثل راننده کم حوصله، عجله کنند، که دیگر اصلاً به مقصد نمی‌رسند و در دره پرت می‌شوند.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

چهار گروه از امواج مغزی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

چهار گروه از امواج مغزی

دکتر بتسابه مهدوی

 

امواج بتا: بیشتر لحظات بیداری خود را در حالت بتا به سر می بریم که در آن امواج مغزی با فرکانس 13 - 39 هرتز مرتعش می شود. در حالت بتا، توجه ما بر دنیای بیرون و افکار روزمره و به تعریفی بر فعالیت های منطقی نیمکره چپ مغزمان متمرکز است.

 

امواج آلفا: امواج آلفا مانند پلی آگاهی و ناخودآگاه یا فرآگاهی را بهم متصل می کنند. وقتی ما در حال استراحت هستیم، امواج مغزی از امواج بتا به امواج آلفا تغییر می کنند و در این حالت فرکانسی بین 8 تا 12 هرتز دارند. در حالت آلفا (برعکس حالت بتا) ما به زمان و مکان محدود نیستیم. این امواج ما را از نیمکره منطقی چپ مغز رها کرده و به اجازه می دهند که به قسمت خلاق و شهودی نیکره راست مغز دست یابیم.

 

نیمکره راست مغز تصاویر و صداهایی را دریافت می کند که ماورای مرزهای محدود بشری است. از اینرو در این حالت افکار، احساس و فعالیت های ما خلاق است، آشفتگی و حواس پرتی کمتر است و شنیدن صدای درون آسان تر. مغز در زمان مراقبه در حالت آلفا است.

 

بسیاری از هنرمندان، دانشمندان و ورزشکاران موفق نیز به طور آگاهانه یا نااگاهانه خود را در حالت آلفا می برند تا بهترین اجرا یا الهام خود را بدست آورند. امواج آلفا منشأ خلاقیت، سرعت بخشی در یادگیری، ارتقای وضعیت روحی، و کاهش استرس است. روشن بینی، شناخت شهودی، الهام و ... با امواج آلفا توصیف می شوند.

 

امواج تتا : امواج تتا، با فرکانس 4تا 7 هرتز، به عمیق ترین تجارب مدیتیشن و خلاقیت مرتبط می باشند. امواج تتا، از آلفا و بتا آرامترند و دامنه بزرگتری دارند. دستیابی به امواج تتا معمولا در زمان خواب ممکن می شود.

 

امواج دلتا: امواج دلتا، امواج فراآگاهی و سیستم ارتباطی به آگاهی چند بعدی هستند. بلندترین دامنه و پایین ترین فرکانس (4-5 هرتز) را دارند. فرکانس این امواج به صفر نمی رسد زیرا داشتن فرکانس صفر به معنای مردن است. امواج مغزی افراد در حالت کما شباهت به امواج مغزی دلتا دارد. یوگی های ورزیده می توانند به طور آگاهانه خود را در حالت امواج دلتا ببرند. آنها قادرند دمای بدن و ضربان قلب خود را تنظیم کرده و حتی به حالتی شبیه مردن رفته و دوباره خود را زنده کنند. امواج دلتا عمیق ترین حالت خواب سنگین است.

 

این امواج منشأ انواع معجزات، شفا، آگاهی الهی، رشد فردی، احیا، یگانگی با جهان، و تجارب نزدیک به مرگ، شهود و روشن بینی هستند.

 

وقتی می خواهیم بخوابیم، ابتدا امواج بتا فعال هستند؛ کم کم امواج آلفا ظاهر می شوند و بعد تتا و دلتا. وقتی بیدار می شویم، امواج مغز ما در جهت برعکس از دلتا و سپس تتا به آلفا و در آخر به بتا تغییر می کنند. در بیداری، روش هایی برای تغییر امواج از حالت سریع و نامنظم بتا به حالت های آرام تر (مثل آلفا) وجود دارد. ما توانایی آرام کردن افکار و خارج کردن ترس ها و آشفتگی های درونی خود را با تمرکز داریم. استفاده از مانتراها و یا جملات مثبت می تواند افکار منفی را از بین ببرد.

 

به عبارت دیگر وقتی افکار و احساس منفی را (از درون یا بیرون) دریافت می کنیم، می توانیم از مانترا های خود برای دستیابی مجدد تعادل و آرامش استفاده کنیم. برای مثال، وقتی ترسیدید که به هدفتان نمی رسید، مانترای تصویری شما تصویری از موفقیت شماست و مانترای کلامی می تواند چنین جمله ای باشد: "من به هدفم میرسم

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

چگونه مراقبه کنیم؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۱ ق.ظ

چگونه مراقبه کنیم؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

شما در هر وضعیتی که دوست دارید بنشینید. توجه دارید که مراقبه حتماً باید در حالت نشسته انجام شود. مراقبه در حالت خوابیده نداریم. وضعیتی راحت به خود می گیریم. چشمهای خود را می بندیم و سکوت می کنیم.

مانترا

مانترا یا ذکر در مراقبه، غالباً واژه ای بی معنی است که صرفاً یک فرکانس صوتی دارد. یک صدا و صوت است و دیگر هیچ. نه معنی دارد نه مفهوم. نه فکر را به خود مشغول می کند. البته جلوتر، که از نقش ذکر در عرفان اسلامی به عنوان یک تمرین مؤثر برای ایجاد تمرکز صحبت می کنیم، می گوییم که ذکر در ابتدا باید با معنی باشد و سپس در اثر تکرار بر زبان و در ذهن بی معنی می شود. در مدیتیشن وقتی به مراقبه نشستید و چشمها را بستید، حالا باید واژه ای بی معنی را مدام در ذهن خود تکرار کنید. این واژه به میل خودتان، هر واژه بی معنایی می تواند باشد.

در نزد یوگیها مهمترین و متداول ترین مانتراها صوت “اوم” می باشد. یعنی شخص می نشیند، چشمها را می بندد و مدام در ذهن خود تکرار می کند: اوم، اوم، اوم . . . و این عمل را ۲۰ دقیقه مداوم انجام می دهد.

روان شناسی امروز ثابت کرده است که با ذکر یک مانترا عملاً بعد از دقایقی تمام قسمتهای ذهن را خستگی و رخوت می گیرد و صرفاً یک نقطه فعال باقی می ماند. مانترای شما نیز می تواند واژه “اوم” یا هر واژه بی معنای دیگری باشد که انتخاب می کنید. اما آنچه بسیار مهم است این است که این مانترا همیشه ثابت باشد و هیچ وقت آن را تغییر ندهید و همیشه با این مانترا مراقبه کنید. اشتباه مسلمی که بعضی از معلمان تکنیک مدیتیشن مرتکب می شوند و امروزه علم آن را به شدت مردود اعلام می کند، این است که می گویند هر کس مانترا یا صوتی مخصوص به خود دارد و ادعا می کنند که قادرند مانترای هر کسی را کشف کنند و مانترای مخصوصش را به طور خصوصی اعلام کنند و حتی به او می گویند که این واژه صرفاً مال شماست و مراقب باشید که آن را با هیچ کس در میان نگذارید. علم این موضوع را امروزه کاملاً رد کرده است. شما می توانید هر واژه ثابتی را که دوست دارید انتخاب کنید و همیشه از آن استفاده کنید.

نکات مهم

۱. مراقبه یا مدیتیشن را روزی دوبار صبح و بعد ازظهر و هر بار۲۰ دقیقه انجام دهید.

۲. در مراقبه همه چیز باید طبیعی پیش برود و هیچ قصد و منظوری نباید داشته باشید. اگر چه مراقبه دستاوردهای فراوانی از جمله بهبود تمرکز دارد اما هنگام انجام تکنیک، مطلقاً نباید انتظار چیزی را داشته باشید. حتی به این فکر نکنید که دارید با قسمتهای عمیق مغز ارتباط برقرار می کنید. فقط تکنیک را به مدت ۲۰ دقیقه انجام دهید و مانترا را تکرار و تکرار کنید. پس هر انتظاری در طول مراقبه، خود نوعی فکر محسوب می شود که این تفکر با فلسفه انجام مدیتیشن منافات دارد.

۳. فکرهایی که در طول مراقبه به ذهن شما خطور می کند کاملاً طبیعی است. مثلاً شاید حدوداً یک دقیقه از جریان مراقبه شما نگذشته باشد که فکری یا خاطره ای به ذهنتان خطور کند. این کاملاً طبیعی است و مطلقاً نباید جلوی این روند طبیعی را بگیرید. بگذارید فکر، شما را با خود به هر جایی که می خواهد ببرد و دوباره به مانترای خود باز گردید. دوباره فکر ایجاد می شود و دوباره مانترا. همان قدر از تکرار مانترا استقبال کنید که از فکر استقبال می کنید. هر دو را به عنوان یک طبیعت و یک واقعیت بپذیرید.

۴. در طول مراقبه لحظاتی هست که در ذهن شما فقط مانترا وجود دارد و لحظاتی هم هست که می بینید از مانترایتان غافل شده اید و دارید فکر می کنید. لحظاتی وجود دارد که شما در ذهن خود هم مانترا دارید و هم فکر، و سرانجام زمانی پیش می آید که شما نه مانترا دارید نه فکر. همه اینها طبیعی است. چه مانترا، چه فکر، چه فکر و مانترا با هم و چه هیچ کدام. برای همین است که می گویند در مدیتیشن همه چیز طبیعی است. بگذارید با تکرار مانترایی که اراده کرده اید، فکرتان به هر سو که می خواهد برود؛ یا در مانترا غوطه ور شوید یا در فکر، یا در هردو و یا در هیچکدام. تأکید می کنیم هر مقاومتی در مقابل جریانهای فکری که به ذهنتان خطور می کند غلط است. فقط آسوده بنشینید و به تکرار مانترا بپردازید و این را بیست دقیقه ادامه دهید.

۵. فکرهایی که به ذهن شما خطور می کند، در حقیقت نوعی پالایش است. این فکرها از قسمتهای عمیق ذهن یا ناخودآگاه یا حافظه بلند مدت به سطح می آیند و خالی می شوند. گاهی اوقات خاطره دیروز، رؤیای فردا و گاهی اوقات رویدادهای گذشته شما به ذهنتان می آیند. بگذارید همه اینها بیرون آیند و درونتان پالایش شود. پس از چند روز تا چند هفته انجام تمرین مداوم این تمرین، به چنان پاکی درون و خلأ ذهنی می رسید که تجربه اش برایتان بسیار جالب و دوست داشتنی است.

۶. شرایط محیطی که در آن به انجام مراقبه می پردازید با شرایط ریلکسیشن تفاوتی ندارد. محیطی آرام، نسبتاً ساکت و بی دغدغه.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

چگونه سمبلهای ریکی کارمی کنند؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۹ ق.ظ

چگونه سمبلهای ریکی کارمی کنند؟

دکتر بتسابه مهدوی

درک من"ویلیام لی رند" ازچگونگی عملکرد سمبلها از منابع زیادی آمده است. در طی 25 سالی که با ریکی کارکرده ام و تجربه کسب کرده ام(چه از لحاظ متا فیزیکی وچه علمی), روی تجربیات خودم و شاگردانم تمرکز کردم و همچنین با کسانی که روشن بین بودند صحبت کرده ام و خواستم که به من بگویند وقتی که سمبل ها را بکار می بریم چه می بینند و چگونه آن را تعبیر میکنند.

سمبل های ریکی فوق طبیعت کار میکنند و از سمبل های دیگر متفاوت هستند.اغلب سمبلهای غیرریکی برای انتقال اطلاعات هستند, مانند چراغ راهنمایی , علامتهای کنار جاده ,ایکون های کامپیوتر وسمبلهای علمی یا ستاره شناسی.

 

دیگر سمبل های غیر ریکی مانند سمبل قلب یا مذاهب یا متافیزیکی اثری بیشتر از یک حس عقلانی در مشاهده کننده می گذارند, آنها می توانند یک اثر احساسی یا اثر معنوی بر روی فرد بگذارند. این سمبلها که اغلب بطور اتوماتیک اثر میگذارند با یک پروسه شرطی شدن در فرد وجود دارند.

این شرطی شدن در مکانیزم محرک واکنش قرار دارد جایی که سیستم اعصاب سمپاتیک عمل می کند(دانشمند روسی به نام ایوان پاولف این مکانیزم را روی سگش آزمایش کرده است). بیشتر شبیه به حس دفاع از جان است چه در انسان چه در حیوان, که باعث واکنش سریعتر می شود و همچنین کمکی است برای کارهای عادی روزانه مانند رانندگی ,فعالیت های ورزشی,...که به مرور احتیاج به فکر کردن کمتری دارند و خودکار شده اند.

مکانیزم واکنش حتی در تبلیغات هم استفاده شده است بطور مثال "کوکاکولا"برای رفع تشنگی، بارها وبارها در تلویزیون نشان داده می شود و تماشاگر شرطی می شود و وقتی احساس خستگی و تشنگی بکند و طالب احساس خوب باشد بطور خودکار به فکر "کوکاکولا" می افتد. راه اندازی رفتارهای عادتی چه سالم چه ناسالم در یک جا قرار دارد, زیرا عملکرد مکانیزیم واکنش در یک جا است.

سمبلهای ریکی هم با همین مکانیزم واکنش بکار می افتند.با این تفاوت که بعلت طبیعت انرژی همسویی, زمان کمتری برای نشان دادن واکنش می برند و همچنین واکنش همسویی در جایی بالاتر یعنی در حوزهُ انرژی شاگرد جا دارد, در جایی که فراتر از واکنش های معمولی است.

قبل یا در طی کلاس، سمبلها به شاگرد نشان داده می شوند بعد شاگرد همسویی را میگیرد. در طی همسویی سمبلها و انرژی های ریکی در پایه مغز جای میگیرند. جایی که در قسمت پائینی مغز قرار دارد. این قسمت از مغز مانند گذرگاه عمل میکند، هم ارتعاشات را به سمت بالا و مغز هدایت میکند و هم به سمت پایین به درون ستون فقرات. همچنین جایگاه خیلی از رفلکس های اتوماتیک است مانند ضربان قلب, تنفس, قورت دادن غذا و غیره. پس بهترین جا برای قرارگیری سمبلهاست.

فرآیند همسویی یک مکانیزم رفلکس اتوماتیک یا یک پروسه واکنش بین پایه مغز و دیگر قسمتهای سیستم سمپاتیک اعصاب ایجاد می کند که به حوزه بالاتر انرژی وصل است. پس زمانی که شاگرد یک سمبل را می کشد یا تصور می کند یا نامش را می گویدحوزه انرژی آنها بطور خودکار جواب می دهد (واکنش) و فرکانس هایِ بالایِ انرژیهای معنوی افزایش می یابند و سمبل کار می کند.

این یکی از معجزه های ریکی است. فرآیند واکنش برای سمبلها در طی همسویی خیلی سریع انجام می شود و احتیاجی به تکرار آن نیست و همچنین واکنش ها در جایی فراتر از سیستم انرژی فرد قرار دارند, فراتر از "من" و ذهن خودآگاه، در جایی که برای خیلی ها قابل دسترس نیست مگر با سالها تمرین و به همین علت است که ریکی برای همه قابل آموزش است.

فقط باید خیلی سپاس گزار باشیم به خاطر این هدیهُ فوق العاده که در این زمان به ما داده شده است و ما می توانیم برای رفع مشکلات از آن استفاده کنیم.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

چگونه سمبل های ریکی را فعال کنیم؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۵ ق.ظ

چگونه سمبل های ریکی را فعال کنیم؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

به چند روش سمبلها فعال می شوند، می توان آنها رابا انگشت وسط در هوا کشید یا در کف دست و یا در بالای بدن ریکی گیرنده جایی که می خواهید درمان شود. می توانید آنها را تجسم کنید و بعد نامش را 3 بار بگویید. به هر حال هر طور که به نظرتان بهتر می آید.

 

استفاده از سمبل قدرت

منبع این سمبل هنوز بطور مشخص پیدا نشده است و مانند 2 سمبل دیگر کانجیِ ژاپنی نیست. سانسکریت هم نیست. اما نقش آن در تمام سنگ نوشته های قدیمی پیدا میشود. که احتمالاٌ با شمنیسم ربط دارد. اما به نظر می آید که ارتباط بیشتری با شینتوئیسم داشته باشد و معنی مانترای آن "به حکم خداوند" است. استفاده از این سمبل ،قدرت انرژی ریکی شما را افزایش می دهد که تجربۀ قابل توجه ایست و به همین خاطر اغلب ریکی کارها آن را قبل از هر درمان بکار می برند و چندین بار در طی درمان فعالش می کنند که باعث میشود جریان ریکی قوی بماند.

سمبل قدرت همچنین می تواند برای تمرکز انرژی در یک نقطۀ مشخص در بدن استفاده شود.خانم تاکاتا معنی آن را اینگونه می گفت"تمام قدرت جهان را در اینجا قرار بده."

 

رها کردن انسدادها

یکی از دلایل بیماری افراد این است که جریان انرژی در یک نقطه منسدد می شود .اگر در طول درمان احساس کردید در نقطه ایی انسداد انرژی است، می توانید از سمبل قدرت استفاده کنید و انسداد به سرعت پاک می شود.

 

تبرک غذا

زمانی که در حال پخت غذا هستید سمبل را بکشید و برای چند دقیقه به غذا، انرژی ریکی بفرستید. قبل از خوردن غذا هم می توان اینکار را کرد. در حقیقت هرانرژی منفی ای را از غذا پاک می کنید. وقتی که غذا گوشتی باشد این تکنیک خیلی مفید است چون ممکن است حیوان در هنگام ذبح خشمگین یا ترسیده باشد و این انرژیهای منفی به شما منتقل شود.

و علاوه بر این فوائد هضم غذا وجذب مواذ غذایی نیز راحتر می شود.

 

تبرک دیگران

این سمبل برای تبرک دیگران هم استفاده می شود. زمانی که با کسی دست می دهید یا در آغوش می کشید سمبل قدرت را در ذهن تان 3 بار بگوئید.

 

تبرک محل

پاک کردن انرژی های منفی و پر شدن اتاق ها از انرژی های مثبت خیلی لذت بخش است. مخصوصاً زمانی که در اتاق هتلی هستید یا هر اتاقی که آدمهای زیادی آنجا بوده اند ، ممکن است که انرژی منفی داشته باشد. تبرک اتاق کیفیت اعمال شما را افزایش می دهد و فضایی پر از آرامش و موفقیت بوجود میاورد.

 

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

چگونه استقامت و قدرت ذهنمان را افزایش دهیم؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ق.ظ

چگونه استقامت و قدرت ذهنمان را افزایش دهیم؟

بتسابه مهدوی

 

همه ی ما در طول روز ، در خانه ، در محل کار ، در فروشگاه ، در خیابان و ... با چالش های زیادی روبه رو می شویم . بعضی از آنها فقط چالش های کوچکی هسنند که به راحتی و به صورت خودکار از پس آنها بر می آییم . اما بعضی از آنها به استراتژی ، فکر و استقامت ذهنی بالایی نیاز دارند.

همچنین شما در رفتار با فرزند نوجوانتان، مراقبت از اولیاء سالمندتان و یا تجارت با افراد سرسخت به استقامت ذهنی احتیاج دارید. همانطوری که ما تحت تاثیر تغییرات در زندگیمان هستیم  باید یاد بگیریم که چطور استقامت ذهنیمان را بالا ببریم . استقامت ذهنی به معنای  بی اراده گی و یا تحمل درد و رنج نیست . این توانایی، تمرین قدرت درونی ست ، توانایی درست رفتار  کردن با همه ی این چالش هاست . این امر مستلزم درجه معینی از اراده ، اعتماد به نفس ، نظم و انظباط و توانایی استقامت در مورد آنچه انجام می دهید است .

ما باید یاد بگیریم که چطور با ذهنمان دقیقا بر روی آنچه انجام می دهیم تمرکز کنیم و به خودمان اجازه ندهیم  که دچار ذهن پریشانی شویم . همچنین نباید تسلیم به خواسته های غیر منطقی و ناعادلانه ی مردم اطرافمان شویم . ما باید یاد بگیریم که بر روی جاده هدفمان بمانیم هر چقدر هم که ماندن و رفتن بر روی آن جاده سخت باشد .

وقتی که ما استقامت ذهنی را ساختیم باید به خودمان یاد بدهیم که هرگز همه ی چیزها را ناتمام رها نکنیم . استقامت ذهنی ما را در راه رفتن نگه می دارد حتی اگر جسم ما خسته شده باشد و بخواهد تمام کند .

قدرت درونی، ما را در مسیر رفتن حفظ می کند صرفه نظر از مشکلات و چالش هایی که ما با آن روبه رو هستیم .

نکاتی در مورد افزایش استقامت و قدرت ذهنی:

شما می توانید استقامت ذهنیتان را درست به همان روشی که یک ورزشکار استقامت بدنی اش را افزایش می دهد، افزایش دهید: از طریق تمرین و تمرین

 

تمرینات ذهنی مغز را به چالش می کشند و به آن قدرت می دهند و همچنین سطح عمل و استقامت و قدرت تمرکز و حافظه  را بالا می برند .

راههای مختلفی برای تقویت مغز و ذهنتان وجود دارد . یکی از این راهها حل جدول و پازل است . زیرا آنها نیاز دارند شما از سر خود استفاده کنید و حقایق، واژگان و جزئیات را به یاد داشته باشید . بعضی از بازیهای کامپیوتری و یا بازیهای دیگر می تواند ذهن و مغزتان را به چالش بکشد مانند شطرنج.

تمرینات فیزیکی نه تنها برای بدن مهم است بلکه برای مغز نیز اهمیت دارد زیرا آنها اکسیژن و خون زیادی را به مغز می فرستند . فوکوس کردن بر روی آنچه که انجام می دهید قدرت تمرکز ، اعتماد به نفس و استقامت ذهنتان را افزایش می دهد . به جای اینکه توجه خود را همزمان روی دو چیز قرار دهید مثلا روی کار و خیالبافی ، خواندن کتاب و تماشای تلویزیون ، انجام تکالیف و گوش دادن به موزیک و ... سعی کنید بر رو یک چیز تمرکز کنید .

سعی کنید کارهایی را انجام دهید که قبل از این هرگز انجام نداده اید و کارهایی که  قبلا انجام داده اید را از راه دیگری انجام دهید.

سعی کنید کارهای جدیدی یاد بگیرید ، مهارتتان را افزایش دهید ، یک تفریح و سرگرمی جدیدی را شروع کنید و ...

همه ی این چیزها از ذهنتان کار می کشد و بنابراین قدرت و استقامت و اراده تان را افزایش می دهد.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

جـهان های موازی کجا هستد؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

جـهان های موازی کجا هستد؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

احتمالاً تاکنون چیزهایی درباره جهان های موازی شنیده اید. بر اساس نظریات مطرح در کیهان شناسی، این جهان ها در واقع حوزه های فضا-زمانی مستقلی از جهان ما هستند. این حوزه های فضا-زمانی مستقل در ابعادی فراتر از چهار بُعد فضا-زمانی جهان ما در پهنه بیکران کائنات شناورند. شاید تصور کنید که همه این جهان ها از جهان ما بسیار دور هستند و در فواصل فراکیهانی نسبت به جهان ما قرار گرفته اند اما لزوماً چنین نیست. هرچند شاید باور نکنید ولی در واقع برخی از این جهان های موازی ممکن است حتی از فاصله‌ای که شما هم‌اکنون از صفحه مانیتور خود دارید هم به شما نزدیک‌تر باشند! اما ببینیم چگونه؟

 

راز این معمای شگفت انگیز به حدود دو دهه قبل باز میگردد. در سال ۱۹۹۵ میلادی، دو فیزیکدان به نام‌های ادوارد ویتِن از موسسه مطالعات پیشرفته پرینستون آمریکا و پائول تاونسند از دانشگاه کمبریج انگلستان، نسخه‌های مختلف نظریه مشهور ابرریسمان را در فیزیک تعمیم داده و با این کار، نظریه جدیدی به نام “نظریه M” را ارائه دادند (M حرف اول واژه “مادر” یا “اسرارآمیز” به زبان انگلیسی است)

بر مبنای نظریه M، کل هستی، یازده بعدی است که ده بعد آن، ابعاد مکانی و یک بعد آن، بعد زمان است . این هستی یازده بُعدی مجموعاً حوزه نامتناهی و اسرارآمیزی به نام ابرجهان را تشکیل می‌دهد. براساس نظریه M، جهان ما در واقع یک حباب یا بهتر بگوییم، یک ابرحباب چهار بُعدی شناور در ابر جهان است. اما برمبنای نظریه M علاوه بر ابرحباب جهان ما، ابرحباب ها یا جهان‌های بی‌شمار دیگری نیز در گستره ابعاد بالاتر ابرجهان شناورند ولی ازآنجائیکه این جهان‌ها در خارج از ابعاد جهان ما واقعند متوجه حضور آنها نمی‌شویم.

 

برای درک بهتر این موضوع و با توجه به آنکه ذهن بشر نمی‌تواند بیش از سه بُعد مکانی را تجسم کند، مسأله را به یک بعد کمتر تقلیل می‌دهیم تا قابل تجسم باشد. فرض کنید جهان ما بجای سه بُعدی، دو بعدی بود (مثلاً مثل سطح یک کُره). در این صورت ما انسان ها نیز موجوداتی دو بُعدی بودیم که در این جهان یعنی روی سطح این کُره زندگی می‌کردیم. در این مثال، جهان‌های دیگر همانند کُره‌های دیگری هستند که در عرصه بیکران ابرجهان سه بُعدی شناورند. آدم‌های دو بُعدی هیچ درک و تصوری از بعد سوم ندارند. به همین دلیل هم حتی اگر برخی از این کُرات یا همان جهان‌های دیگر به کُره آنها بسیار نزدیک هم باشند، بازهم آنها متوجه حضورشان نخواهند شد. این آدم‌های دو بعدی ممکن است با تلسکوپ‌هایشان قادر باشند تا دوردست‌های روی سطح کُره (جهان) خودشان را هم ببینند ولی از حضور کُرات دیگری که ممکن است حتی بغل گوششان باشند بی‌خبرند. به همین ترتیب ما هم هرچند با تلسکوپ‌های قدرتمند خود می‌توانیم تا مرزهای افق کیهانی جهان خود را رصد کنیم اما از وجود جهان‌های دیگری که ممکن است فقط یک قدم با ما فاصله داشته باشند بی‌خبریم.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن خردادگان

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ق.ظ

جشن خردادگان

دکتر بتسابه مهدوی

 

در دوران باستان در سرزمین ما در روز ششم از ماه خرداد، به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشنی برگزار می شده به نام خردادگان. خرداد پنجمین امشاسپند از شش امشاسپند در آیین ایرانیان باستان است. خرداد در زبان پهلوی، هَئورْوَتات Haurvatat که مرکب است از هَئورْوَ Haurva به معنی رسایی و کمال و جزء دوم تاتtat پسوند است که دلالت بر اسم مجرد مونث می نماید. پس این نام صفت است، از صفات اهورامزدا که نشانه کمال و رسایی اوست. اما در عالم مادی و زمین، نگاهبانی آب با خرداد است. نیاکان ما در این روز به سرچشمه ها یا کنار رودها و ساحل دریاها می رفتند پس از ستایش اهورامزدا روز را با شادی و سرور با خانواده و دوستان می گذرانده و به یکدیگر گل نیلوفر یا یاس پیشکش می نمودند.

در گاهشماری زرتشتیان هر سال دوازده ماه سی روزه دارد و یک پنج روز که به او پنجه می گویند.هر کدام از روز های ماه نامی دارند که در این بین نامهای دوازده ماه نیز وجود دارد مانند فروردین،خرداد،بهمن و ... هر گاه نام روز با نام ماه یکی شود ایرانیان آن روز را جشن می گیرند.روز ششم هر ماه خرداد نام دارد.جشن خردادگان در روز ششم خرداد ماه و به مناسبت همنام شدن روز و ماه برگزار می شود.به دلیل سی و یک روزه بودن بعضی از ماه ها در گاهشماری خورشیدی روز ششم خرداد ماه یا همان خردادگان با چهارم خرداد برابر می شود.

  خرداد امشاسپند مادینه موکل بر آب نامیده می شود و ششم خرداد از ماه خرداد جشنی در ستایش از این امشاسپند برگزار می شود.خرداد یا هئورتات به معنی تمامیت ، کلیت ، کمال است و مظهری از مفهوم نجات برای افراد بشر است.از کارهای عمده خرداد حمایت از آب است و شادابی گیاهان از اوست.همچنین خرداد مظهر تندرستی و سلامتی است.خرداد همواره در متون همراه امرداد ، امشاسپند مادینه دیگر ذکر می شود.این دو امشاسپند با آب و گیاه ارتباط دارند.از آنجا که پاره ای از مراحل آفرینش مثل آب و گیاه به گونه ای طبیعی جفتند، پس پاسداران آنان نیز خرداد و امرداد، بیشتر اوقات با هم می آیند.هدایای آنان ثروت و رمه چهارپایان است، به گونه ای که این دو نماینده آرمانهای نیرومندی،سرچشمه زندگی و رویش هستند.

  هماوران خاص آنها دیوان گرسنگی و تشنگی اند.همکاران خرداد،ایزد تیشتر و باد و فروهر پرهیزکاران هستند.خرداد امشاسپند در دوران حمله اهریمن، آب را به یاری فروهرها می فرستاند.به باد می سپارد و باد آن را به شتاب به سوی کشورها می برد و به وسیله ابر می باراند.در نامگذاری ماهها خرداد و امرداد در هر دو طرف ماهی هستند که نماد آن تیر یا تیشتر است و تیشتر ایزد باران است.در این جا هم ارتباط میان این دو امشاسپند را با آب می بینیم.افزون بر این ، در ملکوت خدا،تندرستی و رندگی جاودان زیر نظر این دو امشاسپند بهره آدمی خواهد شد.

  در بندهشن(آغاز آفرینش)،یکی از کتابهای پهلوی که بر اساس ترجمه ها و تفسیرهای اوستا تدوین یافته و در بردارنده اسطوره های مربوط به آفرینش،تاریخ اساطیری و واقعی ایرانیان،جغرافیای اساطیری و حتی نجوم و ستاره شناسی است،درباره این امشاسپند آمده است:خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست ازاین روی است که او سرور همه است.او آب را مایملک دنیوی است.هستی،زایش و پرورش همه موجودات جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست.چون اندر سال اگر نیک زیستن،به سبب خرداد است....او که آب را رامش بخشد یا بیازارد آن گاه خرداد از او آسوده یا آزرده بود.او را همکار تیر و باد و فروردین است.

  در یشت ها،یکی از بخشهای اوستا،کتاب مقدس زرتشتیان،که در ستایش و نیایش ایزدان است،فقط برای دو امشاسپند،اردیبهشت و خرداد،هر یک یشتی جداگانه موجود است.خرداد یشت در ستایش خرداد امشاسپند،چهارمین یشت اوستاست که متاسفانه آسیب زیادی دیده و بسیاری از کلمات آن از بین رفته یا ناخواناست.تفسیر پهلوی که آن هم ممکن بود تا اندازه ای کلید فهم آن باشد،امروزه در دسترس نیست.اما آن چه باقی مانده،در یازده بند به یاد کردن از امشاسپندان به ویژه خرداد سفارش شده است.چون یاد آنان دیوان را دور می سازد و یاد خرداد ، بخصوص دیو نسو دیو فساد و گندیدگی را می راند.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی