نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

تاثیر اعداد بر سرنوشت انسان ها

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۵۰ ب.ظ

 

دکتر بتسابه مهدوی

 

یکی از علوم جهانی که روز به روز در حال توسعه و ترویج می باشد، علم ریاضیات و سپس ستاره شناسی و نجوم می باشد. این علم را ایرانیان چهارده هزار سال پیش در متون خود آورده اند. علم اعداد یکی دیگر از علومیست که بر پایه ریاضیات بنا شده است ولیکن به جنبه های مرموز و اسرار آمیز و معانی نهفته در اعداد می پردازد.

 

ایرانیان باستان بر پایه علم اعداد به طالع و سرنوشت انسان می پرداختند و تا قرن ها پس از روزگار خود را بر پایه این علم پیش گویی و پیش بینی می کردند. علم اعداد، علم رمل و ستاره یاب(اسطرلاب)، علم جفر جامع و جفر اصغر، علوم کیمیا، سیمیا، ریمیا، رموز جادوگری و غیره، همه و همه جزو علم مهم ریاضیات بوده است. پیتا گوراس حکیم، از بزرگ نوابغ ایرانی در علم اندازه (هندسه) وایاره (ریاضی) بوده که بعدها او را به نام فیثاغورس لقب کرده و یونانی دانسته اند!!! و یا زردشت نخست که خود یکی از بزرگترین ریاضی دانان جهانی بوده و در آثار خود به نسبیت پرداخته که بعدها شیخ شهاب الدین سهرودی و ملاصدرا نظریه نسبت را در فلسفه خود آوردند. در دوران ایران باستان، هدف علوم از جمله شمارگری و علم اعداد، رسیدن به راز هستی و آفرینش بوده است و شمار هرچند که نمایشگر کمیت هاست، لیکن در کنه خود، کیفیت نما نیز بوده است.

 

هندوهای باستان و مصری ها و کلدانی ها را می توان استادان مطلق شناسائی رموز مخفی اعداد دانست. آنها همچنین به چگونگی ارتباط و به کارگیری اعداد در زندگی روزمره پی برده بودند. با مطالعاتی که بر روی علم اسرار انجام گرفته است در می یابیم که بشر از دیرباز به آنچه که به نحوی با زندگی او سرو کار داشته عددی اختصاص داده است. در مورد کیهان اگر به خود اجازه دهیم و همانطوریکه این کار را می کنیم یک لحظه خلقت و یک لحظه فنا وجود دارد. همچنین در ارتباط با سالها، ماه ها، روزها و ساعت ها که زنجیره زندگی بشر را تشکیل می دهند، غیر منطقی نخواهد بود که بگوئیم هر کدام از حلقه های زنجیرهء زندگی نه تنها دارای مکان خاصی است، بلکه دارای عددی خاص می باشد.

 

اعداد معانی زیادی به همراه خود دارند و زندگی ما ارتباط تنگاتنگ با این اعداد دارند. اعدادی مثل آدرس منزل، آدرس محل کار، شماره تلفن، شماره حساب و ده ها عدد دیگر که ما را احاطه کرده اند هر کدام به اندازه انرژی نهفته خود و ارتعاش خود می توانند در زندگی روزمره ما تاثیر زیادی بر جای بگذارند که ما از آنها بی خبریم.

 

برای مثال اعدادی که دارای صوت های بسیار سنگین و ارتعاشات بالا و هماهنگ و هم چنین انرژی های بی کران هستند، عبارتنداز :3 ، 7 ، 9 و 40 که هریک از این اعداد، به نوبه خود با زندگی بشر و انسانهای زمینی وابسته و آمیخته شده است. مرگ انسان نیز با این اعداد ارتباطی تنگا تنگ دارند. برای نمونه، در روز سوم مرگ انسان ، روح فرد که از جسم خویش خارج گردیده است، تا روز سوم پس از مرگ، هنوز دارای ارتعاشاتی زمینی است و در اطراف بدن وی می باشد. در روز هفتم مرگ، ارتعاشات اطراف هاله جسد خارج گردیده و دیگر آن جسد دارای ارتعاش نیست. روح نیز به طور کامل از بدن فرد جدا می گردد و دیگر هیچ گونه وابستگی ارتعاشی به بدن خویش نخواهد داشت. هنگامی که 40 روز از مرگ کسی می گذرد، زمانی است که فرد از چهل حلقه جهان اول ارتعاش گذشته و وارد جهان اثیری می گردد.

مثال دیگر اینکه روز آدینه (جمعه) که هفتمین روز هفته می باشد، در تمامی نقاط کره زمین، روزی است که اغلب انسان ها احساس دلتنگی و افسردگی، بخصوص در هنگام غروب دارند. این حالت به خاطر اینست که ارتعاشات سطحی زمین و کره ماه با یکدیگر برخورد نموده و طی آن اثری بوجود می آید که بر روی اعصاب و افکار انسان های زمینی اثر نامطلوب می گذارد. بر عکس روز یکشنبه که روز خورشید است، روز شادی بخش و دارای ارتعاشات هماهنگ برای انسان می باشد.

عدد 666 ، میان مسیحیان به عدد شیطانی معروف است. این عدد در طول تاریخ برای اروپای غربی گرفتاری های زیادی را بوجود آورد.

 

 

عدد یکی از مفاهیم و نکات ریز در فرهنگ و تاریخ هر کشوری است که به علت مذهبی یا خرافی و حتی علمی، حضوری چشم گیر داشته و می توان ردپای آن را در کشورهای مختلف جستجو کرد. اعتقاد به رمز گونه بودن ویژگی های عدد و استفاده از آن برای پیش بینی سرنوشت فرد یا جامعه، از کهنترین دوران ما و بیش از هرجای دیگر در میانرودان، بین مردم ساکن بابا وجود داشت و از آن جا به یونان نفوذ کرد. به ویژه میان فیثاغورسیان ریشه گرفت و به تدریج، ویژگی های شکل هندسی به آن افزوده شد. یاری گرفتن از حرف های الفبا و اغلب در رابطه با عدد، برای پیش بینی، تاریخی تازه تر دارد و آغاز آن را باید سده های میانه دانست و به تقریب می توان گفت هیچ سزمینی از آن مصون نبود.

 

بر خلاف آنچه که ما فکر می کنیم حاکم بر زندگی و سرنوشتمان هستیم ولی اکثر مواقع ، وقایع زندگی ما توسط نیروهای دیگر هدایت می شود و مسیر دلخواه ما را برهم می زند. هر یک از ما پتانسیل ها و ویژگی هایی داریم که با استفاده از آن استعداد ها می توانیم راه موفق تری را انتخاب کنیم. علم اعداد در این مواقع می تواند به ما بگوید چگونه پتانسیل های شخصی را مشخص نموده و از زمان و موقعیت ها حداکثر استفاده را برد.

 

جدول اعداد حروف (دایره آلفا - α ) به قرار زیر است :

 

9 8 7 6 5 4 3 2 1

I H G F E D C B A

R Q P O N M L K J

- Z Y X W V U T S

 

در این جدول به هر حرفی عددی اختصاص داده شده است. برای مثال عدد حروف C,L,U عدد سه(3) می باشد.

مثال : فرضا می خواهیم عدد یک اسم و فامیل را محاسبه کنیم : محمد لوری زاده

اعداد حروف صدادار را در بالای اسم (A,E,I,O,U) و اعداد حروف بی صدا ( تمامی حروف به غیر از حروف صدادار- حرف Y حالتی دو گانه دارد) در پایین اسم نوشته می شود، به ترتیب زیر :

5 = 2+3 = 32 = 5 1 9 3 6 1 1 6

M O H A M M A D L O U R I Z A D E H

4 3 9 8 4 8 = 56= 5+6 = 11 = 1+1 = 2 4 4 8 4

پس از این مرحله باید تمامی اعداد را به نحو زیر با هم جمع کنیم تا به یک عدد برسیم :

5= 2+3 = 32 = 5+1+9+3+6+1+1+6

عدد 5 مجموع اعداد بالای اسم و فامیل است که از مجموع اعداد حروف بی صدای اسم و فامیل حاصل می شود که به آن عدد احساسی گفته می شود(S.N به بخش عدد احساسی مراجعه شود)

پس از این مرحله باید اعداد پایین اسم و فامیل را که از مجموع اعداد بی صدا (P.N) حاصل می شود را به نحو ذیل با هم جمع کنیم :

2 = 1+1 = 11 = 6+5 = 56 = 8+4+8+9+3+4+4+4+8+4

سپس دو عدد حاصل را (s.n و p.n ) را با هم جمع می کنیم که از حاصل این دو عدد (G.N ) حاصل می شود :

7 = 2+5 = G.N

 

 

اولین عدد S.N یا Spritual Nunber یعنی عدد احساسی، روحی، عاطفی و معنوی.این عدد بیانگر احساسات ،عواطف و خصوصیات روانی ماست. این عدد در دوستی ها ،در ازدواج،در نامزدی و...موثر است. این عدد روی اعداد دیگرر اثر می گذارد و اثر می پذیرد.

 

محاسبه: از مجموع اعداد حروف صدادار (‌ a, e, i, o, u ) اسم و فامیل به دست می آید. حرف Y وضعیتی دوگانه دارد. اگر حرف قبل از آن بی صدا باشد این حرف صدادار تلقی می شود و بلعکس.

کران اعداد بی نهایت است پس اعداد را باید از 1 تا 9 خلاصه کنیم. یعنی اعداد را آنقدر با هم جمع کنیم تا به یک عدد خلاصه شوند.

 

دومین عدد P.N یاPersonal Number یعنی عدد شخصیتی که بیانگر شخصیت، هویت و ساختارهای رفتاری ما در بیرون است. این عدد از هیچ یک از اعداد دیگر تاثیر نمی گیرد.

 

محاسبه: از مجموع اعداد بی صدای اسم و فامیل به دست می آید.

 

سومین عدد G.N یا General Number یعنی عدد عمومی و ترکیب وبرآیندی است از ساختار زندگی، رفتارو عملکرد ما؛ و به معنای کلی پتانسیل هایی است که در زندگی ما می توانندبه وقوع بپیوندند.

 

محاسبه: از جمعSN با PN به دست می آید.

چند نکته برای درست نوشتن اسم و فامیل:

1- باید دقیقا همان اسم و فامیلی را که صدا می شویم بنویسیم. نام نوشتاری هیچ ارزشی از جهت محاسبه ندارد.

2- حروف مشدد را دوبار می نویسیم. مثل:mohammad.

3- اسم یا فامیل هایی که آخر آنها به ی ختم میشود چه در اسم و چه در فامیل فقط با i نوشته می شوند. از نوشتن آنها با y و e باید پرهیز کرد.

4- اسم و فامیل را همانطور که صدا می شوند می نویسیم. مثلا اگر زهرا، زری صدا می شود همان زری را می نویسیم.

5- ش با sh نوشته می شود.

6- خ با kh نوشته می شود.

7- غ یا ق با gh نوشته می شود.

8- ژیا ج با j نوشته می شوند.

9- نوشتن اسم ها یا فامیل ها باoo غلط است و باید با ou نوشته شود مثل: minou

10- گ باg نوشته می شود.

11- ع بر حسب جایگاهش و تلفظش با ai / ae / aa نوشته می شود.

12- اسم هایی مثل لیلا بصورتleyla نوشته می شود.

13- حرف x به هیچ عنوان نوشته نمی شود. این حرف در فارسی مترادفی ندارد.

14- ه آخر اسم یا فامیل با eh نوشته می شود.

15- y بر حسب جایگاهش حالتی دو گانه دارد؛ یعنی اگر بعد از حروف صدادار واقع شود به عنوان حروف بی صدا شناخته می شود و اگر هم بعد از حروف بی صدا قرار بگیرد به عنوان حرف صدادار شناخته می شود.

1-توانایی ترکیبب : باید تمام اطلاعات را با هم در نظر بگیریم.

2-توانایی حذف: باید بتوانیم نقایص و اختلالات را با اعداد خوب و مناسب جبران کنیم که در این صورت اثر موارد بد خنثی یا در مواردی تبدیل به موارد مثبت شود.

3- علم الاعداد از تمام زندگی شخص صحبت می کند.

4-از نظر علم اعداد نتیجه حوادث مهم است نه خود حوادث.

5-از دادن اطلاعات زیاد به عموم پرهیز کنیم.

 

 

بررسی شخصیت آدولف هیتلر :

Sn=3: تمایل به هنر و خلاقیت و تخیل قوی.(او نقاش بوده است)شخصی که از حمایت و دوستی های پر نفوذ بر خوردار است.علایق هنری وکمال جو، بی پروایی،افراطی،دخالت در کار دیگران،دوستان و حامیان پر نفوذ.

عدد 3 در احساسات به معنی تنوع طلبی است (هیتلر 19 معشوقه داشته است) مگر اینکه عدد دیگری جلوی آنرا بگیرد.

Pn=8 خشن ودشمن بیرحم و سلطه جوو بسیار جسور و استفاده نابجا از قدرت.

Gn =2 اجتماعی، عاطفی که عاطفی بودن از بین می رود چرا که pn فرد 8 است و آنرا از بین می برد.

2 عدد گروه و شراکت است. این فرد همیشه با گروه رشد می کند. همان طور که می دانیم او با تشکیل حزب رشد کرد.

 

تفسیر گروه:

همیشه گروه اول نمایا نگر فعالیت شخص است و گروه دوم جهت آنرا نشان می دهد.

شخصیت: عاطفی- مادی.

مسیر زندگی اش محقق ساختن رویاها و خیالات مادی اش است. عاطفی بودن از بین می رود چرا که pn فرد 8 است. چون عدد عاطفی 5 و مادی 2 است و اختلاف زیاد است موفقیت تا مراحلی پیش رفته و سپس شکست می خورد.

گروه اول به ما می گوید که تمام زندگی آقای هیتلر در جهت محقق ساختن و رویاها و خیالات او صورت می گیرد. و به دلیل گروه دوم (مادی) این رویاها به مادیات و جاه طلبی های او تعلق خواهد داشت. اول موفق میشود ولی بعد شکست می خورد. چون امتیاز گروه اول 5 وگروه دوم 2 است.

 

حرف اول و دوم اسم و فامیل:

اسم:

A: وقتی این به عنوان اولین حرف صدادار در یک اسم واقع شود, وجود طبیعی سلطه جو را می رساند.

D : اراده قوی.

فامیل :

H : قوی، خشن، استوار و اراده ای قوی.

I : افسار گسیختگی خلل ناپذیر که ناشی از ذهن و روحیه قوی فرد می شود.

 

 

تکرار حروف:

L: کسانی که چند l در اسمشان وجود دارد از فعالیت های عشقی متنوعی بهره می برند.

O : اقبال خوب برای مال اندوزی.

F : جاودانگی، روشنایی و امید ولی pn=8 این عوامل را از بین می برد.

T : نشانه قدرت تشخیص و از خود گذشتگی که این مطلب اشتباه است چون عدد عقلانی ضعیف تر است و حرف a اول اسم از خود گذشتگی را از بین می برد.

E : قدرت تکلم خوب و توانایی ایجاد ارتباط.

R : نیروی شگفت طبیعت. نماد دنیای مادی است.

 

تکرار اعداد:

عدد 7 نشانه ترحم ودلسوزی و عدالت است. این عدد در اسم و فامیل هیتلر وجود ندارد پس این خصوصیات در او دیده نمی شود.

عدد 9 (قوی)در کارهای اجتماعی قدرتمندند.

عدد 😔قوی)از تخیل قوی و ارتباط قوی.

عدد 6 (قوی)حمایت دائم شدن که با pn خنثی می شود.pn 8 دشمن بسیار بدی است.

عدد1: (جاه طلبی)

عدد2: توانایی کار گروهی.

عدد3 :سلطه جو.

عدد4 : لجبازی وسرسختی و خواست مادی زیاد.

عدد5: دمدمی مزاج

عدد8: سلطه گری.

سال شخصی ( Personal Year ) :

 

به سال جهانی کاری نداریم، سال شخصی به ما می گوید امسال برای ما چه سالیست و در این سال چه کارهایی باید بکنیم و چه کارهایی نباید بکنیم.

 

 

طریق محاسبه:

ماه تولد+ روز تولد+ سال حاضر جهانی= سال شخصی.

سال شخصی دارای ریتمهای اختیاری و اجباری است. سال شخصی،روز شخصی و ماه شخصی ریتم اختیاری است ولی ریتم 9 ساله اجباری است. زندگی ریتم های 9 روزه،9 هفته،9 ماهه و نه ساله دارد که ریتم های کوچک بر ریتم های بزرگ غالب هستند.

مثال:13/1/1974

13+1+2004+=2 PY))

 

ماه شخصی(Personal Month) :

این عدد به ما می گوید این ماه برای ما چه ماهی است. در چه چیزی موفق در چه چیزی ناموفق هستیم.

طریقه محاسبه:

عدد سال شخصی+ ماه حاضر جهانی= ماه شخصی

 

با مطالعه اعداد سال و ماه مورد نظر مطالبی به دست می آید. باید در نظر داشت زمان کوچکتر غالب است بر زمان بزرگتر، یعنی اتفاقات ماه بر سال در کوتاه مدت غالب است ولی اتفاقات سال ماندگاری بیشتر دارد یعنی تاثیر آن در زندگی فرد ماندگارتر است. ولی ماه شخصی دوره اش +9 و-9 روز است.

ماه شخصی 9 تایی است چون کران اعداد در علم اعداد از 1 تا 9 است ولی سال 12 ماه است. پس همواره برای هر کس سه ماه همیشه تکرار می شود که ماههای عطف نامیده می شود.

مثال: که با توجه به تقویم پایین ماههای 5 6 7 برای این شخص ما ههای عطف است زیرا در سال تقویمی وی تکرار شده است.

5-6-7-8-9-

1-2-3-4-5-

6-7-

 

روز شخصی(Personal Day) :

این عدد به ما می گوید هر روز برای ما چه معنایی دارد. در چه امری موفق ویا ناموفق هستیم.

طریقه محاسبه:

ماه شخصی+ روز حاضر جهانی= روز شخصی.

 

زمان تصمیم گیری و اقدام به کارها:

 

کار مالی را در روز یکم و هشتم هر ماه انجام دهید.(ماه 1 یا روز8)

امور عاطفی را در روز 2 3 6 انجام دهید.(خانمها 2و6 و آقایان 3و6)

امور سلامتی در روز 4 و 5 انجام شود.

امور سفر و تفریح در روز 3و7و9 انجام شود.

تحصیلات و اقدامات متناسب تحصیلی در روز 7و 9 انجام شود.

هیچ یک از کارهای طولانی مدت را در عدد 5 آغاز نکنیم.

در زمان 4 هر کاری را آغاز کنیم آن کار به سختی پایان می پذیرد. عدد 4 انسان را دچار وام و قرض و قسط می کند.

برای پرداخت زود قرض و وام باید از عدد 3 استفاده کنیم..

در ریتم 8 رشد مالی بسیار خوب است ولی اگر زمین بخوریم و یا ورشکست شویم دیگر جای جبران باقی نمی ماند. خانم ها در ریتم 8 می توانند صاحب همسر پولدار شوند.

درخواست ارتقاء و تغییر محل سکونت را در ریتم 1 انجام دهیم.

 

 

به اعتقاد علم اعداد پتانسیل های انسانی چهار گونه اند :

 

1-رفتارهای ذهنی و عقلانی

2-رفتارهای مادی، جسمی و مالی

3-رفتارهای احساسی و عاطفی

4-رفتارهای شهودی و درون یافتی.

این 4 گروه به زمینه فعالیت فرد در زندگی می پردازند.

به هر یک از این رفتارها اعدادی اختصاص یافته که بر اساس زیر است:

ذهنی و عقلانی: 1 و 8

مادی و مالی و جسمانی: 4 و 5

احساسی وعاطفی: 2 و3 و6.

شهودی: 7,9

 

گروههای چهار گانه اعداد:

 

1و 8 گروه اعداد عقلانی.ذهنی.استعداد و هوش

4 و 5 مادی. مالی. سلامتی.

2و 3 و 6 عاطفی. احساسی. جنسی

7 و 9 شهودی و معنوی.

 

نکته مهم : محاسبه تاریخ تولد افراد با این اعداد صورت نمی گیرد.

نکته مهم : اگر فردی دارای ارزش مساوی در بین رفتار های بالا بود اولویت بندی شخصیتی فرد بدین قرار است:

1- مادی2 .عقلانی3 .عاطفی. 4-شهودی.

یعنی چنانچه چند امتیاز یکسان باشد اول مادی بعد عقلانی و سپس عاطفی و سرانجام شهودی محاسبه می شود.

  • بتسابه مهدوی

فلسفه جشن تولد در ایران

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ب.ظ

 

دکتر بتسابه مهدوی

 

از روزگار بسیار کهن، ایرانیان را مرسوم بود که جشن تولد برگزار میکردند. رئیس خانواده، کد بانو، پسران ودختران خانواده، امیران وامیر زادگان و.. را در همه طبقات، این جشن مرسوم بود.چنین رسمی نمایانگر نگاداشت دقیق زاد روز هر کس و سن افراد بوده است. هرودوت به روشنی از این جشن میان ایرانیان یاد کرده است:

(( پارس ها عادت دارند که روز تولد خود را جشن بگیرند. در آن روز آن ها مجالس میمانی برگزار می کنند و جشن وشادی می نمایند و این را رسمی شایع می دانند که باید برگزار شود. در آن روز حق خود می دانند ه جامه های نو بپوشند و خوراک های خوب و متنوع تهیه کنند، ب طوری که با دیگر روزها تفاوت داشته باشد. اعیان و ثروتمندان؛ گاو، شتر، اسبی را کشته و پس از پاک کردن، درسته آن را در تنور با تشریفاتی می پزند و کباب می کنند.اشخاص بی چیز و فقیر به کشتن حیوانات کو ک تری ناعت می کنند. اما این جشن یاد بودی همگانی است.

 

قدیمی ترین سند درباره جشن تولد در ایران، به هرودوت برمی‌گردد. بنا به گفته هرودوت: ایرانیان زاد روز خود را با جشن‌های شکوهمند و قربانی کردن و دادن غذا برگزار می‌کردند. با شکوه ترین ضیافت در کاخ‌های سلطنتی در دوره هخامنشیان، در زاد روز پادشاه هخامنشی بود؛ تنها روزی که پادشاه سر خود را با صابون می‌شست و به پخش کردن هدایا می پرداخت. در دوره ساسانیان هم احتمالاً جشن های زاد روز برگزار می شده، اما سندی در این مورد در دست نداریم. در شاهنامه هم اشاراتی به مراسم تبریک گویی در روز تولد آمده است؛ مثلاً شادمانی بسیار به‌ هنگام تولد رستم ، یا شاد باش موبد ، خطاب به فریدون به ‌هنگام تولد منوچهر .

 

البته برای طبقات فرودینه اجتماع کم تر حرف و شرح و بسط جشن تولد آمده است.

بعدها اشاراتی دیگر به جشن تولد در دوره اسلامی شده است. از جمله در روز تولد عضدالدوله دیلمی جشن برگزار می‌شده است.

عضدالدوله به زنده‌کردن فرهنگ ایران قدیم علاقه داشت، بنا براین روش خود را از ساسانیان گرفته بود.

 

زرتشتیان نیز به گونه ی سنتی، هنوز جشن تولد حضرت زرتشت را در روز ۶ فروردین (که خردادروز است) برگزار می‌کنند و در آن روز به یکدیگر تبریک می‌گویند.

با توجه به نکته‌های یاد شده، نکته مهمی که به اندازه لازم و کافی به آن توجه نشده، ذکر اهمیت پیشینه تاریخی جشن تولد است که باید در اطراف آن صحبت‌های بیشتری بشود و همگان به نکته‌های حساس و جالب آن بیشتر توجه کنند. برای نمونه بسیاری از ما فکر می کنیم جشن تولد یکی از آداب و رسوم فرنگی و خارجی است که ایرانیان در این اواخر مثل مد از اروپا تقلید کرده‌اند. حتی شعر Happy birth day to you را که با اصرار و علاقه خاصی می‌خوانند نوعی تظاهر و تلاش برای نشان دادن استثنا و پیشرفتگی به نظر می‌آید. غالب این مراسم برای بچه‌هایی که خانواده‌های سطح بالای ثروت و اعیانی است، برگزار می‌شد و می‌شود.

با توجه به این گفته‌ها و ترجمه‌ها، باید متوجه شد جشن تولد، جشنی است ایرانی با پیشینه ایرانی و ریشه در اعماق تاریخ تمدن، فرهنگ آداب و سنن مردم ایران دارد و به قول هرودوت، ایرانی‌ها روز تولد خود را جشن می‌گیرند. اگر تقلیدی وجود دارد، توسط فرنگی‌ها و غیر ایرانی‌ها است.

در نهایت، این سنت مدت‌ها بود که بنا به دلایلی، موقوف، پنهان، غیر متعارف یا ناچیز شده بوده ولی باز پس از چند سده به شکل روزآمد و تقلید از اروپاییان به ایران بازگشته و دوباره زنده و جاری شده ، اما کم‌تر کسی در پی تحقیق و پژوهش ریشه این جشن برآمده است .

نکته غم‌انگیز اشتباه دیگر، آن که در بسیاری از این مراسم، عده‌ای خیال می‌کنند که این روز، روز خودخواهی، جلوه‌گری، تظاهر و نمایش اهمیت خود و نشان و طبقه است و حال آن که هرگز چنین نیست، بلکه روزی است برای: ستایش، نماز، نیایش، شادمانی، عبادت و سپاسگزاری از موهبت‌های الهی، همچون: فرزند، پدر، مادر، همسر و . در چنین روزی است که در واقع، ما می‌گوییم: خداوندا! شکر، سپاس که این فرزند را دارم، این مادر را، این پدر را، این عزیز را دارم و در واقع روزی است برای سپاسگزاری و توجه به روزگار گذران و غنیمت شمردن نعمت‌های موجود زندگی؛ نه روز تظاهر، فخر فروشی و تکبر.

 

یادمان بماند که:

۱٫ جشن تولد، سنتی است ایرانی، با پیشینه و روز شکرگزاری است.

۲٫ باید قدر آن را دانست، جدی گرفت و مراسم جشن تولد را به خوبی و شادابی برای همه، از بزرگ و کوچک برگزار کرد.

۳٫ باید از لحاظ پاسداری و ارزش‌گذاری بگویم حدود سال‌های ۱۳۵۰ نوازنده پیانو، آهنگساز محبوب، استاد انوشیروان روحانی برای جشن تولد آهنگی ساخته‌اند که در میان آهنگ‌های مشابه گل کرده و به شهرت رسیده است. شعر آن را که بسیار کوتاه و ساده است تنی چند از کارمندان موسسه ی فاکوپا، از جمله شاعر معروف آقای نوذر پرنگ ساخته یا جور کرده‌اند. و بدین گونه:

 

تولد، تولد، تولدت مبارک؛ تولد، تولد، تولدت مبارک

بیا شمع‌ها رو فوت کن که صد سال زنده باشی

لبت شاد و دلت خوش، چو گل پر خنده باشی

 

 

شمع روی کیک

 

کیک تولد از اجزای مراسم تولد محسوب می‌شود. روی کیک شمعی عددی یا تعدادی شمع معادل یک سال کمتر از سن شخص در روز تولد وی می‌گذارند و این بدین معنی است که شخص سن سال قبل را پشت سر می‌گذارد. معمول است شخص در هنگام فوت کردن شمع های جشن تولدش نیز آرزویی کند.

فلسفه شمع جشن تولد روایت های زیادی دارد. برخی میگویند:

عالم خلقت اگر تجزیه شود به چهار عنصر می رسیم: آب...آتش...باد....خاک

 

براساس باور های گذشتگان اگر موقع دعا کردن این چهار عنصروجود داشته باشند استجابت دعا انجام می شود.

در شمع این چهار عنصر را داریم : موم شمع: خاک, شعله شمع: آتش, دود شعله: باد و موم ذوب شده: آب

و به روایت دیگر میگویند:

استفاده از شعله های شمع با توجه به اهداف متافیزیکی،به گذشته های دور بر می گردد. شمع، نماد و سمبل انسان فعال است. هم از نظر فیزیولوژیکی و هم از نظر روانی، استفاده از شمع در درمان، به طور ناخودآگاه تقلید از شیوه های نیاکانمان است که در طول تاریخ به آن عمل می کردند. در دوران کهن،آتش مظهر بزرگ ترین قدرتی شناخته می شد که زندگی و روح انسان ها را تحت تاثیر قرار می داد.

 

بنابراین، استفاده از نور شمع برای اهداف متافیزیکی و مدیتیشن برای برخورداری از تأثیرات و جنبه های روانی آن در ارتباط با ذهن و روح انسان می باشد.

شمع خاموش، نمادی از زندگی عادی و سکوت و انزواست که هیچ لطفی ندارد. برای ایجاد تحول و دگرگونی در این زندگی باید آتش معنویت را بر افروخت. آتش سمبل معنویت است. پیمودن مراحل کمال، به تولد دوباره (تولد معنوی) نیاز دارد.

  • بتسابه مهدوی

پبشینهٔ جشن یلدا

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۲۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌کردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است.

این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.

نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه‌هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه‌هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می‌برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه‌تر نشانه‌ای از غلبهٔ تاریکی.

یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است (زیرا برخی معتقدند که مسیح در این شب به دنیا آمد). ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» می‎‎پنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می‌کردند. آن گاه خوانی الوان می‌گستردند و « میزد» نثار می‌کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه‌ای که آن را « میزد» می‌نامیدند، بر سفره جشن می‌نهادند. باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون (ثروتمند افسانه ای)، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه‌ها می‌آید و به مردم هیزم می‌دهد، و این هیزم‌ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می‌شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می‌ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می‌کردند.

 

جشن یلدا در ایران امروز

 

جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی ‌هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

 

یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می‌شود

یلدا در افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می‌شود.

 «ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می‌آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می‌ماند و روز فرا می‌رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می‌اندیشد و ستاره ای را اجیر می‌کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می‌کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می‌دهد. ماه به استقبال مهر می‌رود و راز دل می‌گوید و دلبری می‌کند و مهر را از رفتن باز می‌دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می‌کنند و عاشقی پیشه می‌کنند و مهر دیر بر می‌آید و این شب، «یلدا» نام می‌گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می‌رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست. »

یلدا در افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می‌شود.

در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می‌گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین‌های بسیاری در آن برگزار می‌شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می‌یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می‌شود خورشید از نو زاده می‌شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می‌کند و خرمی‌ جهان را فرا می‌گیرد.

لازم به ذکر است یلدا در سرزمین‌های فلات ایران روسیه و دیگر کشورها با پیشینه ی تاریخی برگزار می‌شود.

 

  • بتسابه مهدوی

تاریخچه‏ ی نذر کردن و نذری دادن

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۴ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

از مطالعات انسان‏شناختی استنباط می‏شود که نذورات و زیارت اماکن مقدس از دیرپا، بنیادین و کهن‏ترین صور رفتارو تجربه‏های دینی فرهنگ‏ها و جامعه‏ها بوده‏است . انسان کرومانیون که پیشرفته تر از گونه‏های قبلی بوده و از جمجمه‏ی بزرگتری هم برخوردار بود علاوه بر رفتارهای انسان‏های نئاندرتال، شروع به نقاشی کردن روی دیوارهای  غاری که در آن زندگی می‏کرد نمود و نیز روی ابزار خودش خط وشکلی کشید و خیال کرد که این شکل‏ها درشکار و جنگ کمکی به او می‏کند. او شکل حیوان مورد نظر خود، که آرزوی شکارش را داشت بر دیواره‏های غار نقاشی می‏کرد. یکی از دلایلی که برای این عمل انسان‏های نخستین حدس می‏زنند این است که اعتقاد آنان این بود که با این کار در شکار خود موفق خواهند شد. شاید بتوان این عمل را ابتدایی ترین صورت نذر و قربانی کردن در نظر گرفت. اعتقاد به این که سرنوشت انسان در دست خدایان است و انگیزه‏ی خشنودی خدایان و دفع شر و بلایای طبیعی از مهمترین دلایل نذورات و قربانی ها بوده است.

 

همه تجربه‏های دینی به طریقی با زیارت و اعمال زایرانه جمعیت‏های متدین درپیچیده‏اند . به دیگر سخن، دینی را بدون زیارت و اعمال و آداب آن و نذر و نیاز سراغ نداشته و نمی شناسیم . از زمان پیدایش ادیان و معابد و پرستشگاه‏ها و زیارتگاه‏ها در روی زمین ، موضوع نذر و نیاز و زیارت نیز وجود داشته است ، زیرا امور معابد و زیارتگاه‏ها معمولاً از طریق هدایا و نذورات پیروان آن ادیان و معابد و یا از محل درآمد اراضی موقوفه‏ای بوده که وقف یا نذر بر آن معبد یا پرستشگاه یا زیارتگاه می‏شده است و روحانیون مخصوصی تصدی انجام این امور را به عهده داشته‏اند . 

این امر اتفاقی نیست که زنده ، غنی ، معنوی و فعال‏ترین محوطه‏ها و مکان‏ها در گذشته زیارتگاه‏ها بوده‏اند . معماری ، هنر ، ادبیات و آداب زیارت و اهدای نذور را بی ‏غراق می‏توان از گرانمایه‏ترین ذخایر معنوی و میراث جمعیت‏های زایر دانست . ثروتی را که در گذشته زایران از طریق اهدای نذرها برای زیارتگاه‏ها هزینه می‏کرده‏اند با توجه به امکانات محدود مادی و تنگناهای معیشتی ، شگفت‏آور بوده است .  

 

در ایران باستان نیز نذر و وقف ، ریشه‏ای دیرینه دارد و از زمان ورود آریاها به فلات ایران و هندوستان ، نذورات و موقوفات معابد و زیارتگاه‏ها وجود داشته‏است.در کتاب "ریگ ودا"ی هندوها و "اوستا "، از نذر و نیاز صحبت شده است. یکی از سنت‏های پسندیده مردم که پیرو آیین یکتاپرستی دین رزتشت بوده‏اند ، نیکی و نیکوکاری و کمک به همنوع و اهدای نذرها به معابد و اماکن زیارتی بوده‏است . زرتشتیان این عمل نیک را از جمله وظایف ملی و مذهبی آیین خود می دانسته و به آن عمل می‏کردند . دین زرتشت با توجه به نمونه‏هایی که در کتاب مقدس « اوستا » به آنها اشاره شده ، به موضوع نذر و نیاز ، چه برای اهورا مزدا ( خدای یکتا ) و چه برای انجام مراسم مذهبی در آتشکده‏ها و اهدا به آن جا و یا پیشکش نمودن به همنوعان پرداخته شده‏است . هم اکنون نیز هموطنان زرتشتی ما در کرمان و یزد ، نذورات و موقوفاتی دارند که نذر و وقف برگهنبار شده و همه ساله درآمد آنها در محل صرف نیات نذر کننده و واقف می‏شود. 

 

  این نذرها در طول تاریخ  و در میان مذاهب گوناگون اشکال مختلفی داشتند. از قربانی‏های انسانی و حیوانی گرفته تا پختن غذاهای نذری، سفره های نذری و آجیل‏ها ی نذری.

  • بتسابه مهدوی

سفره نخود مشکل گشا

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

در آیین های دختر شاه پریان و بی بی سه شنبه و پیر وهمن روز آیین نخود مشکل گشا هم برگزار می شود اما خود سفره نخود مشکل گشا، شکلی کاملا مخفی دارد و فقط خود صاحب سفره که ممکن است زن یا مرد باشد از مکان و روز آن باخبر است. برای برگزاری، دستمال سبزی روی زمین سنگ چین شده پهن می کنند و سفره را روی آن می گسترند. در سفره آب تازه، سه عدد مغز بادام، سه تکه نان بیات که خود مومنان پخته اند، مشتی نخودچی و کمی کشمش سبز قرار می دهند و کم کم پاک می کنند و قصه گو قصه مشکل گشا را تعریف می کند. حاضران که فقط زن هستند یا فقط مرد، هماهنگ با یکدیگر، می گویند بله! پس از پایان قصه هر یک جداگانه مقداری از نخود مشکل گشا را بر می دارند و در سر گذر بین عابران خیر می کنند.

قصه این سفره بنا بر آن که گوینده آن زن باشد یا مرد، تفاوت می کند زن ها معمولا مختصری از قصه پیر خارکنی را تعریف می کنند که برای سیر کردن شکم دخترش دست به دامن سه سوار سبزپوش و سفیدپوش می شود و بالاخره به دلیل «خیر کردن» نخود مشکل گشا به مراد دل می رسد و زنان دیگر با تایید سخنان او کار را به پایان می برند. اگر صاحب سفره مرد باشد یا مردی باشد که خود به مراد دل رسیده است قصه پیر خارکن را به تفصیل بر زبان می راند و سپس قصه شاه اشتاد ایزد را به اختصار می گوید و پس از آن نخود مشکل گشا را که متبرک شده است خیر می کنند.

«این سفره ها توصیفی است زنده از زندگانی گذشته زنی که امروز زن زرتشتی نام گرفته است. زنی که سفره های مقدس به توصیف شیوه اندیشه او می پردازد در گذشته در واحه هایی کنار آب روان در صحراها و کوه و کمری که ایرانش می خوانیم زندگی می کرد و همیشه در مقام مادر به نگاهبانی از زندگانی مشغول بود. چه در افسانه های مشکل گشا و بی بی سه شنبه و چه در قصه های وهمن امشاسپند و دختر شاه پریان او تمدنی شگفت انگیز آفرید. این قصه ها که در آن نقش تکرار زن _ مادر برجسته است، متعلق به زمانی است که جنگ در حکم یک نهاد اجتماعی هنوز اختراع نشده بود ... .

به هر حال زن زرتشتی این سفره های سپندینه با افسانه هایشان را در کنج نهان خانه دل و دین خود چنان خوب جا سازی کرده است که هم نیاز فرهنگی او را برآورده می کند و هم زندگانی مادی سرشاری برایش به ارمغان می آورد.»

  • بتسابه مهدوی

سفره های نذری زرتشتیان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سفره دختر شاه پریان

مراسم سفره دختر شاه پریان در اتاقی ویژه این آیین برگزار می شود. سفره ای سفید بر روی زمین می گسترند و سفره ای سبز بر روی آن قرار می دهند. چراغ خاص سفره نیز در میان سفره سبز قرار می گیرد. در چهار گوشه سفره، پوست بادام و پوست گردو که درون آن روغن و فتیله قرار دارد، می گذارند. صاحب سفره زنی روزه دار است که چراغ ها را روشن می کند و خوردنی های خاص برای آن تهیه می کند و بر سر سفره قرار می دهد.

زن آبستن و مرد حق ورود به اتاق را ندارند. کشتن مرغ و خروس سیاه در این آیین ضروری است. اشیا فولادی هم نباید در اتاق باشد. سفره سالانه برگزار می شود و هیچ خانه ای حق ندارد در سال بیش از یک بار آیین را برگزار کند.

در قصه این سفره، مراد دهنده دختر شاه پریان است. در قصه مردان نقشی ندارند یا نقش فرعی دارند و زن چوپانی هست که نیازمند و بی اعتقاد است ولی با برگزاری آیین سفره که آیین شاد و جشن گونه ای است به مراد دل می رسد و پس از ماجراهایی که بر او می رود بر حق بودن دختر شاه پریان بر او ثابت می شود. سپس صاحب سفره زنان دیگر را فرا می خواند تا با برگزاری آیین سفره دختر شاه پریان به مراد دل برسند.

 

سفره پیر وهمن روز

هر ماه در روز وهمن از تقویم زرتشتی، آیین ساده سفره وهمن روز را برگزار می کنند و سالی یک بار و معمولا روز وهمن از ماه بهمن از تقویم قدیم زرتشتی آیین سفره اصلی برگزار می شود ولی این قاعده چندان مهم به شمار نمی آید. آیین قربانی کردن گوسفند در روز اورمزد و خوردن گوشت آن در روز اردیبهشت برگزار می شود. معمولا مکان سفره بر سر چاهی است که بالای آن آلاچیقی برپا کرده اند ولی این ویژگی امروزه رعایت نمی شود. گفته می شود این سفره در گذشته خاص مردان بوده است ولی به دلیلی آیینی امروزه زن ها هم در سفره پیر وهمن روز شرکت می کنند. سفره پیر وهمن روز آیینی مخفی محسوب می شود و مخفی بودن آن امروزه نیز به شکل نمادین رعایت می شود. جز مومنان شناخته شده نباید کسی در روز برگزاری آیین در مکان سفره حضور داشته باشد. سفره این آیین باید از پارچه نخی دست باف در زیر و پارچه ابریشمی سبز مستطیل شکل روی آن باشد.

شخصیت اصلی قصه پیر وهمن روز مردی چوپان است که از طریق او زنش به درگاه پیر وهمن روز می رسد و به او متوسل می شود. زنان و مردان هر دو در این آیین و نیز در قصه آن نقش دارند ولی مومنان به امشاسپند پیر وهمن روز، کاملا ایمان دارند که این آیین در اصل متعلق به مردان است و زن ها امروزه فقط مردان را در برگزاری آیین کمک می کنند.

 

  • بتسابه مهدوی

تعبیر خواب خوردن‌

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

خوابهای‌ دلپذیر و خوشایند مرتبط با غذا خوردن‌، به‌ این‌ معنا هستند که‌ در ارتباط با زندگی‌ واقعی‌تان‌،احساس‌ رضایت‌ و شادمانی‌ می‌کنید.

 

اگر در خواب‌، در حین‌ خوردن‌ به‌ شما حالت‌ تهوع‌ دست‌ بدهد یاپرخوری‌ کنید، یعنی‌، در رابطه‌ با یک‌ دوستی‌، احساس‌ نگرانی‌، گناه‌ و عذاب‌ وجدان‌ می‌کنید.

 

اگر درخواب‌، به‌ تنهایی‌ مشغول‌ غذا خوردن‌ باشید، یعنی‌، احساس‌ غم‌ و غصه‌ به‌ شما دست‌ داده‌ است‌ وناراحت‌ و ناراضی‌ هستید. اگر در خواب‌، مشغول‌ تماشای‌ غذا خوردن‌ دیگران‌ باشید، یعنی‌، احساس‌می‌کنید که‌ از مهمانی‌ و ضیافت‌ زندگی‌ دور افتاده‌اید، از این‌ رو، در زندگی‌ بیداری‌تان‌ به‌ ارتباطات‌ دوستانه‌، محبت‌، علاقه‌ و رضایت‌ خاطر بیشتری‌ نیاز دارید.

 

به‌ منظور تعبیر صحیح‌ چنین‌ خوابهایی‌، لازم‌است‌ که‌ تمام‌ جزییات‌ آن‌ را به‌ دقت‌ بررسی‌نمایید، مثلا در خواب‌ در حال‌ خوردن‌ چه‌ غذایی‌بودید و آیا به‌ تنهایی‌ مشغول‌ خوردن‌ بودید و یابا غریبه‌ها یا آشنایان‌. خوردن‌ در خواب‌ معمولاسمبل‌ آرامش‌، سرگرمی‌، تفریح‌ و عشق‌ است‌.

 

مادر زندگی‌ روزمره‌ خویش‌ می‌توانیم‌ از موادغذایی‌ هم‌ استفاده‌ درست‌ به‌ عمل‌ آوریم‌ و هم‌نادرست‌. در واقع‌ برای‌ پروراندن‌ جسممان‌ ازمواد غذایی‌ استفاده‌ می‌کنیم‌.

 

پس‌ خوردن‌ بخش‌اصلی‌ از زندگی‌ روزمره‌ ما محسوب‌ می‌شود وحتی‌ در نظر عده‌ای‌ یک‌ مشکل‌ و معضل‌ به‌ شمارمی‌آید. اگر در زندگی‌ روزمره‌تان‌ دائما در حال‌پیروی‌ از رژیم‌های‌ گوناگون‌ غذایی‌ هستید وخودتان‌ را از خوردن‌ محروم‌ می‌کنید، چنین‌خوابهایی‌ می‌توانند ماهیت‌ چرائی‌ داشته‌ باشند.

 

اگر در زندگی‌ روزمره‌ احساس‌ تنهایی‌ و یا کمبودمحبت‌ می‌کنید، احتمالا به‌ کرات‌ چنین‌خوابهایی‌ را مشاهده‌ خواهید کرد. خوردن‌ درمجموع‌ نمایانگر ضرورت‌ تغذیه‌ جسمانی‌، روحی‌و روانی‌ است‌.

 

  • بتسابه مهدوی

تعبیر خواب سفره

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سفره در خواب همان است که در بیداری یعنی خوان گسترده ای است که در آن نعمت های بسیار نهاده اند. سفره نعمت است و خیر و برکت. اگر در خواب ببینید که سفره ای بزرگ پیش روی شما گسترده اند یا سرمیزی نشسته اید که انواع غذا ها روی آن هست خواب شما خبر می دهد که به نعمت می رسید ولی حق انتخاب دارید. از سفره هر کس به قدر شکمش غذا می گیرد و می خورد این خواب نیز می گوید به نعمت می رسید ولی به اندازه سهم خودتان حق برگزیدن دارید و باید انتخاب کنید.

 

اگر دیدید سفره ای پر از غذاهای رنگارنگ گسترده اند و شما فقط نان و پنیر و سبزی گرفتید سهم شما از نعمت ها اندک است یعنی به جائی می رسید که امکان این است که خیلی زیاد متمتع و متنفع می شوید اما نصیب و سهم کمی می برید. اگر در خواب دیدید سفره ای محقر و کوچک پیش روی شماست نعمت مختصری حاصل می کنید. چنانچه ببینید که بر سفره ای نشسته اند و دیگران نیز هستند و می خورند و می ریزند خواب شما خبر می دهد شما ناظر اتلاف پول و سرمایه ای خواهید شد و کسانی هستند که به نا حق چیزهائی را تصاحب می کنند.

 

اگر آن ها را در خواب بشناسید در بیداری بیگانه هستند و اگر نشناسید در بیداری آشنایان شما این تجاوز را انجام می دهند. اگر در خواب سفره ای چرک و کثیف ببینید که بر آن غذاهای نیکو نهاده اند از راه غیر صحیح سود می برید و چنانچه سفره تمیز و درخشنده باشد و غذائی کثیف بر آن نهاده باشند تعبیر خلاف آن است.چنانچه سفره را بتکانید مالی را هدر می دهید اگر چه چیزی در آن سفره نباشد. برخی از معبران قدیمی نوشته اند تکاندن سفره بذل و کرم است. سفره گستردن برای دیگران سودرسانی است و اگر کسی پیش روی شما سفره گسترد، به اندازه وسعت سفره به شما سود می رساند و همین تعبیر را دارد اگر کسی سفره را از پیش روی شما جمع کند یعنی او مانع سود بردن شما می شود. رنگ سفره باید سفید باشد و چنانچه رنگ های غیر طبیعی داشته باشد نیکو نیست.

 

محمدبن سیرین گوید: اگر کسی بیند سفره نو داشت، دلیل است مال و نعمت یابد و کنیزکی صاحب جمال بخرد. اگر آن سفره چرکین بود، دلیل که آن کنیز زشت بود. اگر بیند سفره پرنان و نعمت داشت، دلیل است از کنیزک منفعت یابد. ابراهیم کرمانی گوید: دیدن سفره درخواب ، دلیل بر سفری بود با منفعت و هر چند سفره در خواب نیکوتر و بزرگتر بیند، دلیل که منفعت آن بیشتر بود. اگر کوچک و تهی بیند، دلیل است که منفعت آن کمتر باشدحضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن سفر درخواب بر چهار وجه است. اول: کنیز. دوم: خدمتکار. سوم: سفر. چهارم: کسب و معیشت.

 

غذا به طور کلی نعمت و روزی است و خیر و خوبی ولی اگر غذائی که پیش روی داشته باشید بد رنگ و متعفن و بد بو باشد در شما کراهت پدید آورد تعبیر غذای سالم را ندارد و بیماری و رنجوری تعبیر می شود.

 

اگر از آن غذا بخورید شور باشد گرفتار ندامت یا خشم می شوید و اگر ترش باشد غم می آوردچنانچه تلخ باشد تلخ کامی و شکست است .

 

اگر غذائی که می خورید دارچین و فلفل داشته باشد همین تعبیر را دارد یعنی گرفتار تلخ کامی می شوید و چنانچه زردی زعفران و زردچوبه را تشخیص دهید غمگین می شوید.

 

به کار گرفتن زعفران و زرد چوبه اگر ندانید و به شما نگویند و زردی آن را نبینید مهم نیست و تعبیر بد ندارد. محل صرف غذا هم اثر می گذارد.

 

برای غذا تعابیر گفته شده قطعی است اما اگر در خواب دیدید که در بیابان سفره گسترده اید و غذا می خورید و از آن غذا خوشتان می آید در سفر مالی به دست می آورید.

 

اگر محل صرف غذا در خانه یک دوست باشد در شهر یا محلی مشابه به پول می رسید که تامین دارید و احساس آرامش می کنید که این را البته خود بیننده بهتر می تواند تشخیص دهد.

 

اگر دیدید که در آشپزخانه غذا صرف می کنید به وسیله همسرتان پولی به دست می آورید. روی هم رفته دیدن غذا در خواب خوب است به شرطی که سالم و ماکول باشد.

  • بتسابه مهدوی

ام‌ّ البنین‌

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌ - که‌ نزد عامه مردم‌ ایران ‌ به‌ مادر حضرت‌ عباس‌ شناخته‌ شده‌، و به‌ «ام‌ البنی‌» معروف‌ است‌ - در میان‌ زنان‌ مسلمان ‌ شیعه ‌ پایگاه‌ قدسی‌ و منزلت‌ والایی‌ دارد.

زنان‌ ایرانی‌ برای‌ این‌ بانوی‌ بزرگوار ارزش‌ نمادی‌ ویژه‌ای‌ قائلند و برای‌ برآورده‌ شدن‌ آرزوها و حاجت‌ها و سامان‌ گرفتن‌ کارها و بالا بردن‌ نیروی‌ شکیبایی‌ خود در تحمل‌ مصایب‌ و رنجها به‌ او توسل ‌ می‌جویند.

 

توسل‌جویی‌

قرنهاست‌ که‌ زنان‌ شیعه‌ برای‌ دور کردن‌ بلا و نقمتی‌ و دست‌ یافتن‌ به‌ خواسته‌ و نعمتی‌ به‌ این‌ خاتون‌ بزرگوار توسل‌ می‌جویند و از او طلب ‌ یاری‌ و مرادخواهی‌ می‌کنند. توسل‌ به‌ ام‌البنین‌ معمولاً از طریق‌ نذر و دادن‌ نذری‌هایی‌ مانند انداختن‌ سفره نذری‌، پختن‌ آش ‌ و حلوای‌ نذری‌، و خیر کردن‌ خرما در راه‌ خدا و به‌ نام‌ او صورت‌ می‌پذیرد. مردم‌ با برگذاری‌ اینگونه‌ مراسم‌ و شعائر دینی‌ معتقدند که‌ می‌توانند ارواح‌ مقدسان‌ را به‌ یاری‌ بطلبند و با کمک‌ آنها تنگی‌ها و مصایب‌ زندگی‌ را از میان‌ بردارند.

این‌ مراسم‌ و شعائر یک‌ واقعیت‌ اجتماعی‌ است‌ و بخشی‌ از حیات ‌ دینی‌ و زندگی‌ معنوی‌ مردم‌ مسلمان ‌ در جامعه‌های‌ سنتی‌ را شکل‌ می‌دهد و کارکردی‌ روانی‌ - اجتماعی‌ در انسجام‌ نظام‌ زندگی‌ و پاسخ‌ گویی‌ به‌ خواست‌ها و انتظارات‌ عاطفی‌ برگذار کنندگان‌ مراسم‌ دارد.

 

مهمات در اهدای‌ نذری‌

در اهدای‌ نذری‌ به‌ ام‌ البنین‌، یا هر شخصیت‌ مقدس‌ دیگر، عقیده‌ و عمل‌ِ صاحب‌ نذر، و اسباب‌ و مواد نذری‌ نقشی‌ مهم‌ و اساسی‌ میان‌ نذر دهنده‌ و نذر گیرنده‌ دارد.

وضع‌ و حالت‌ احساسی‌ و معنوی‌ و قصد و نیت ‌ خالص‌ و پاک‌ نذر دهنده‌، پاکیزه‌ و حلال ‌ بودن‌ اسباب‌ و خوراکی‌های‌ نذری‌، ادعیه‌ و اوراد مخصوص‌ آیین‌های‌ نذری‌ و توسل، و کامل‌ و دقیق‌ انجام‌ دادن‌ اعمال‌ مربوط به‌ مراسم‌ و شعایر نذر و نیاز، صاحبان‌ نذر را در نزدیکی‌ به‌ مقدسان‌ و رسیدن‌ به‌ آرمان‌ها و آرزوهایشان‌ کمک‌ می‌کند.

 

سفره ام‌ البنین‌

این‌ سفره‌ در میان‌ مردم‌ برخی‌ از شهرها و آبادیهای‌ ایران‌ به‌ «سفره مادر حضرت‌ ابوالفضل‌» یا «سفره مادر حضرت‌ عباس‌ » نیز شهرت‌ دارد.

سفره‌ای‌ به‌ نام‌ « بی‌ بی‌ سه‌شنبه ‌» را نیز در جاهایی‌، مانند خراسان‌ به‌ حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌، و در جاهایی‌ دیگر مانند شاهرود به‌ حضرت‌ فاطمه زهرا - علیه‌السلام- نسبت‌ داده‌اند و به‌ نام‌ آن‌ دو بی‌بی‌ «سفره ام‌البنی‌» و «سفره حضرت‌ فاطمه ‌» نامیده‌اند.

 

بی‌بی‌ سه‌ شنبه‌

در پندار عامه‌، بی‌بی‌ سه‌شنبه‌ زنی‌ نیکوکار بوده‌ که‌ در روز سه‌شنبه‌ زاده‌ شده‌، و سه‌شنبه‌ ازدواج ‌ کرده‌، و سه‌شنبه‌ نیز مرده‌ است‌.

شاید منسوب‌ کردن‌ سفره‌های‌ حضرت‌ فاطمه زهرا و فاطمه ام‌ البنین‌ به‌ بی‌بی‌ سه‌شنبه‌، به‌ این‌ سبب‌ بوده‌ است‌ که‌ در گذشته‌ سفره‌های‌ نذری‌ این‌ دو خاتون‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌انداخته‌اند.

هنوز هم‌ در بعضی‌ از مناطق‌ ایران ‌، آش‌ ام‌ البنین‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌پزند و سفره‌اش‌ را هم‌ در این‌ روز می‌اندازند. [۱۰۴]

ام‌ البنین‌، این‌ مادر مقدس‌ مثالی‌ نیز در آیین‌ اهدای‌ نذری‌ با حضور خود همچون‌ یک‌ میانجی‌ نمادی‌ میان‌ آدمیزادگان‌ و پروردگار عمل‌ می‌کند و زمینه نزدیکی‌ نذر دهندگان‌ را با خداوند برای‌ برآورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ و رهایی‌ آنان‌ از تنگی‌ و سختی‌ معیشت ، فراهم‌ می‌نماید.

 

اسباب‌ و خوراکی‌های‌

اسباب‌ و خوراکی‌های‌ سفره ام‌ البنین‌، ساده‌تر و کمتر از سفره حضرت‌ ابوالفضل‌ است‌.

قرآن‌، شمع‌، آینه‌، جانماز، مهر، تسبیح‌ و کتاب‌ دعا از اسباب‌ مخصوص‌ سفره‌؛ کاچی‌، نان‌، پنیر، سبزی‌، ماست‌ و آجیل‌ مشکل‌گشا و خرما از خوراکی‌های‌ نذری‌ سفره‌ است‌.

آش و حلوا و پلو و چند گونه‌ خوراکی‌ و میوه دیگر نیز از خوراکی‌های‌ دیگر سفره ام‌البنین‌ است‌ که‌ برخی‌ از آن‌ها جنبه نذری‌، و برخی‌ دیگر جنبه تشریفاتی‌ دارد. صاحبان‌ نذر، بنابر نیت‌هایی‌ که‌ می‌کنند، سفره‌های‌ نذری‌ خود را پیش‌ یا پس‌ از بر آورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ می‌اندازند و اهدا می‌کنند. خوراکی‌های‌ نذری‌ را صاحب‌ سفره، خود به‌ تنهایی‌ یا با مشارکت‌ زنان‌ حاجتمند و نذردار دیگر فراهم‌ می‌کند. مشارکت‌ مردم‌ در انداختن‌ سفره ام‌ البنین‌ به‌ اینگونه‌ است‌ که‌ هر کس‌ هر نوع‌ خوراکی‌ را که‌ نذر کرده‌ است‌، تهیه‌ می‌کند و به‌ صاحب‌ سفره‌ می‌دهد که‌ در سفره‌اش‌ بگذارد.

حلال‌ بودن‌ خوراکی‌های‌

حلال‌ بودن‌ اسباب‌ و خوراکی‌های‌ سفره‌ و پولی‌ که‌ این‌ اسباب‌ و خوراکی‌ها با آن‌ فراهم‌ می‌شود، همچنین‌ پاکیزگی‌ و مطهر بودن‌ زنان‌ شرکت‌ کننده‌ در پای‌ سفره نذری‌ از شرایط بنیادی‌ در آیین‌ سفره‌های‌ نذری‌ است‌.

برخی‌ نیز برای‌ فراهم‌ کردن‌ مواد خوراکی‌های‌ نذری‌ سفره‌، دوشیزگان‌ نابالغی‌ را که‌ فاطمه‌ نامیده‌ می‌شوند و در پندار عامه‌ پاک‌ و معصوم ‌ انگاشته‌ می‌شوند، برمی‌گزینند.

                                                                             

آداب‌ سفره‌ اندازی‌

انداختن‌ سفره‌ام‌ البنین‌ معمولاً زمان‌ معین‌ و مشخصی‌ ندارد و آن‌ را در هر روز از سال‌ و در هر موقع‌ از روز می‌توان‌ انداخت‌. در بعضی‌ جاها، از جمله‌ خراسان ‌، این‌ سفره‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌اندازند. سفره ام‌ البنین‌ را که‌ یک‌ سفره پارچه‌ای‌ سفید است‌، در میان‌ اتاقی‌ در خانه‌ می‌گسترند و اسباب‌ و خوراکی‌ها را روی‌ آن‌ می‌چینند. از آداب‌ سفره نماز و دعاست‌. نماز سفره‌، دو رکعت نماز حاجت‌ است‌ که‌ آن‌ را صاحب‌ سفره‌ و زنانی‌ که‌ حاجت‌ و نیازی‌ دارند، روی‌ سجاده ‌ و در پای‌ سفره‌ می‌خوانند. زنان‌ به‌ هنگام‌ نیت ‌ کردن‌، حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌ را به‌ دست‌های‌ بریده فرزندش‌ ابوالفضل‌ قسم ‌ می‌دهند که‌ حاجتشان‌ را برآورده‌ کند. در برخی‌ از مناطق‌ ایران‌، پیش‌ از خواندن‌ نماز ام‌البنین‌، دو رکعت‌ نماز هم‌ به‌ نام‌ حضرت‌ ابوالفضل‌، باب‌ الحوائج ‌، می‌خوانند و حاجت خواهی‌ می‌کنند. پس‌ از پایان‌ نماز، دعای‌ توسل‌ می‌خوانند.

آنگاه‌ صد بار به‌ شمار دانه‌های‌ تسبیح ‌ این‌ اوراد را که‌ مخصوص‌ سفره ابوالفضل‌ است‌، می‌خوانند:

ای‌ ماه‌ بنی‌هاشم‌، خورشید لقا عباس‌ - ای‌ نور دل‌ حیدر، شمع‌ شهدا عباس‌

از رنج‌ و غم‌ و محنت‌، ما رو به‌ تو آوردیم‌ - دست‌ من‌ محزون‌ گیر، از بهر خدا عباس‌

دعا و اوراد سفره‌ را معمولاً ملاّ یا روضه‌خوان‌ زن‌ که‌ او را در خراسان‌ «آتو» و در تهران ‌ «خانم‌ درسی‌» می‌گویند، می‌خواند و بانوان‌ پای‌ سفره‌ پس‌ از او تکرار می‌کنند. سرانجام‌، حاضران‌ در مجلس‌ خوردن‌ خوراکی‌های‌ سفره ‌ را آغاز می‌کنند.

 

اختصاص‌ به‌ بانوان‌

سفره ام‌ البنین‌ اختصاص‌ به‌ بانوان‌ دارد و مردان‌ نباید در مراسم‌ سفره‌اندازی‌ شرکت‌ کنند. خوردن‌ بعضی‌ از خوراکی‌های‌ نذری‌ این‌ سفره‌، مانند کاچی، حلوا، خرما و آش برای‌ مردان‌ و پسر بچه‌ها ممنوع‌ است‌. خراسانی‌ها خوردن‌ آش‌ ام‌ البنین‌ را برای‌ مردان‌ ناشایست‌ می‌دانند و می‌گویند که‌ اگر مردی‌ از این‌ آش‌ بخورد، به‌ زندان ‌ می‌افتد. زنان‌ باردار را نیز از خوردن‌ این‌ آش‌ باز می‌دارند تا اگر طفل‌ در شکم‌ آنان‌ پسر باشد، در بزرگی‌ به‌ زندان‌ نیفتد.

 

آش‌ و حلوای‌ نذری‌

از نذری‌های‌ دیگری‌ که‌ به‌ نام‌ فاطمه ام‌ البنین‌ می‌دهند، آش‌ و حلواست‌. این‌ آش‌ و حلوا در بیش‌تر جاها و در میان‌ مردم‌ به‌ نام‌ آش‌ مادر ابوالفضل‌ و حلوای‌ ام‌ البنین‌، و در خراسان‌ به‌ نام‌ آش‌ اُماج‌ کماج‌  معروف‌ است‌.

 

فراهم‌ کردن‌ مواد آش‌

فراهم‌ کردن‌ مواد آش‌ و طرز پختن‌ آن‌ آداب‌ خاصی‌ دارد. معمولاً آرد آش‌، یا پول ‌ خرید آرد را زنان‌ در شب‌ سه‌شنبه‌ با گدایی ‌ از ۷ خانه ‌ که‌ در آن‌ زنی‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ باشد، به‌ دست‌ می‌آورند. بُنشَن‌ و مواد آش‌ را هم‌ از دکانهای‌ سرگذر و محله‌ می‌خرند. آرد را در سینی‌ یا بشقابی‌ می‌ریزند و در همان‌ شب‌ سه‌شنبه‌ همراه‌ با شمع ‌یا چراغی‌ افروخته‌ در اتاقی‌ روی‌ سفره نذری‌ می‌گذارند و در اتاق‌ را می‌بندند. سپیده‌ دم‌ روز سه‌شنبه‌ در اتاق‌ را می‌گشایند و آرد را که‌ می‌پندارند ام‌ البنین‌ تبرک ‌کرده‌، بر می‌دارند و خمیر می‌کنند و از آن‌ اُماج‌ (دانه‌هایی‌ گرد به‌ شکل‌ و اندازه ماش‌) و یا رشته‌ درست‌ می‌کنند و در آش‌ نذری‌ می‌ریزند. کسانی‌ که‌ حلوا یا کاچی‌ نذر کرده‌اند، آرد را با آب و روغن و زعفران ‌و شکر یا عسل ‌ می‌آمیزند و حلوا و کاچی‌ می‌پزند. خراسانی‌ها با مقداری‌ از این‌ آرد چند قرص‌ نان ‌ هم‌ به‌ نام‌ کماج‌ روی‌ ساج می‌پزند. آش‌ و حلوای‌ نذری‌ را کاسه‌ کاسه‌ و بشقاب‌ بشقاب‌ میان‌ خویشان‌ و همسایگان‌ پخش‌ می‌کنند، یا در سفره نذری‌ ام‌ البنین‌ که‌ خود یا دیگران‌ انداخته‌اند، می‌گذارند.

 

روضه خوانی

در خراسان‌ آش‌ اُماج‌ کماج‌ را با چند شمع ‌ روی‌ سفره ‌ می‌چینند. وقتی‌ همه‌ زنان‌ پای‌ سفره‌ نشستند، آتو روضه ‌می‌خواند و ۷ آیه ‌از آیه‌های‌ سوره یس‌ را که‌ مخصوص‌ سفره ام‌ البنین‌ است‌، قرائت ‌می‌کند. زنان‌ پس‌ از خواندن‌ هر آیه‌، یک‌ صدا می‌گویند: السلام‌ علیک‌ یا امیرالمؤمنین‌. دختر نابالغی‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ نیز که‌ پای‌ سفره‌ و رو به‌ قبله‌ نشسته‌ است‌، پس‌ از هر آیه‌ مقداری‌ آش‌ را با قاشقی‌ که‌ در دست‌ دارد، از کاسه‌اش‌ بر می‌دارد و در بشقابی‌ می‌ریزد و در آخر آش‌ را در کاسه‌ برمی‌گرداند. پس‌ از پایان‌ خواندن‌ دعا و اوراد، آش‌ را در بشقاب‌هایی‌ می‌ریزند و میان‌ زنان‌ مجلس‌ پخش‌ می‌کنند.

 

نذر دهندگان‌ معتقدند که‌ اگر نذرشان‌ در پیشگاه‌ حق‌ پذیرفته‌ گردد، حضرت‌ ام‌ البنین‌ شب‌ هنگام‌ با حضور روحانی‌ خود در پای‌ سفره گسترده‌ در اتاق‌ در بسته‌، آرد مخصوص‌ آش‌ یا حلوا یا کاچی‌ نذری‌ آنها را تبرک ‌ می‌کند. نشانه حضور نمادین‌ بی‌ بی‌ ام‌ البنین‌، و تبرک‌ آرد را اثری‌ می‌پندارند که‌ بر روی‌ آرد افتاده‌ است‌. این‌ اثر را نقشی‌ رمزی‌ و نمادین‌ از پنجه‌ یا مهر یا تسبیح ‌ ام‌ البنین‌ می‌انگارند و آن‌ را علامت‌ قبول‌ نذر و برآورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ می‌پندارند.

 

سفره‌های‌ نذری‌ زرتشتیان‌

نظیر چنین‌ پنداشتی‌ از قدیم‌ در میان‌ جامعه زرتشتی ایران ‌ نیز رواج‌ داشته‌ است‌. زرتشتیان‌ معتقدند که‌ نذر و حاجتشان‌ هنگامی‌ پذیرفته‌ و برآورده‌ می‌شود که‌ دختر شاه‌ پریان‌ بیاید و از خوراکی‌های‌ سفره نذریشان‌ بخورد. زرتشتیان‌ سفره‌های‌ نذری‌ خود را در سفره‌خانه‌های‌ خانه‌شان‌ می‌اندازند و یک‌ شب‌ درِ سفره‌خانه‌ را می‌بندند تا دختر شاه‌ پریان‌ بر سر سفره‌ بیاید. نشانه حضور دختر شاه‌ پریان‌ و پذیرش‌ نذریشان‌ از پدید آمدن‌ علامتی‌ روی‌ تخم‌ مرغی‌ که‌ در پنبه ‌ گذارده‌ شده‌ است‌ و رویش‌ آویشن ‌ پاشیده‌اند، آشکار می‌گردد.

 

  • بتسابه مهدوی

سفره های مذهبی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۵ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

                                                                                 سفره های مذهبی

                                                                                          

حکایت دل، حکایت منطق و عقل نیست، حکایت ماده و خلق نیست، با دل می‌توان سفر کرد، می‌توان به عرش و فرش رفت.

با دل می‌توان تلالؤ خورشید را در شب هنگام دید، می‌توان بامدادهای آن نقطه کور هدف را رنگین و نادیده‌ها را ظاهر کرد، حکایت دل حکایت آوارگی خلقیات است، می‌توان بر ابرهای آسمان باورها، قدم گذاشت.

وقتی که عقل کار به جایی ندارد، وقتی خلق به کارت نمی‌آید، وقتی روی دنیای مادی، از تو برگردان است، چه کسی تو را می‌جوید...

اینجاست که حکایت دل به میان می‌آید دلی که همیشه با تو هست دلی که می‌توان با او دیدگان را روشنایی بخشید.

 

حکایت سفره‌های مذهبی حکایت دل است حکایت رنگ و بوی امید و رحمت، حکایت باورهای واحد مطلق، احد و واحدی که دل، بر او گرهی محکم بسته است، حکایت سفره، حکایت بخشش دل است، بخشش در راه رضای او، و او امید است، امیدبر گشایش تمام قفل‌ها.

 

آش قل هو الله

رسم بر این است که از روز اول ماه مبارک رمضان جمعی از زنان محل در مسجد یا در خانه شروع به خواندن قرآن می‌کنند و روزانه مجموع آنها یک جزء از قرآن را می‌خوانند. به همین ترتیب کار ادامه می‌یابد تا روز آخر که جزء سی ام قرآن خوانده می‌شود. این جزء اختصاصاً به صورت سوره توسط هر نفر خوانده می‌شود. حتی افراد بیسواد هم حق دارند بخوانند و طبعاً فردی که در کنار آنهاست برایشان می‌خواند. همه در انتظار آن هستند تا سوره‌ی قول هوالله به نام آنها درآید. آنان این شانس را بسیار خوش یمن دانسته و کسی که قول هوالله به نام او درآید درواقع شانس و اقبال او بلند خواهد بود. به همین دلیل باید بعد از ماه رمضان در اولین فرصت سفره‌ای برای آن جمع انداخته در آن آش و شیرینی بگذارد. جمع افراد سر آن سفره جمع شده و ضمن خوردن از آن آش، برای صاحب قول هوالله دعای خیر برای سفر یا ازدواج دختر خوانند. و پسر می‌خوانند.

 

سفره امام حسن (ع)

این سفره به اسم مبارک امام حسن مجتبی (ع) که در عرف مردم به کریم و بخشنده معروف است، می‌باشد. کسی که حاجت خاصی دارد نذر می‌کند که این سفره را بیندازد. بسته به نذر ممکن اسست قبل از گرفتن حاجت باشد یا بعد از آن. سفر انداخته شده و از همسایگان و آشنایان دعوت می‌شود. همان‌طور که سفره پهن است یک روحانی برای خواندن روضه امام حسن (ع) دعوت می‌شود. پس از آن که روضه ‌خوانده شده همه سر سفره نشسته از آنچه در آن است می‌خورند. سفره امام حسن بسیار غریبانه چیده می‌شود. شگفت اینکه مردم بر این اعتقادند که هر چه در سفره گذاشته می‌شود از خود سفره گرفته تا ظروف و خوراکی‌ها باید به رنگ سبز باشد. مثلاً سبزی، خیار، کوکو و غیره آنها می‌باشد. در سر این سفره غریبانه هیچ گونه پختنی گذاشته نمی‌شود.

 

حجله حضرت قاسم (ع)

وسایل حجله حضرت قاسم از نوعی پارچه تور و سبز با چراغ‌های سبز و شمع و غیره است که تنها برخی از افراد در اختیار دارند. این وسایل به گونه‌ای چیده می‌شود که مثل حجله دامادی است و افرادی که آن را در اختیار دارند به دیگران هم قرض داده و یا بابت آن پولی می‌گیرند که باز آن را هزینه همه وسایل می‌کنند. این حجله داخل یک اتاق نصب شده و در داخل آن حنا، نقل، و شکلات و غیره گذاشته می‌شود. چینش حجله به گونه‌ای است که می‌توان داخل آن شد. زنان داخل آنجا شده دو رکعت نماز حاجت می‌خوانند و بر این باورند که حاجت آنها برآورده می‌شود. در کنار این حجله مراسم روضه‌خوانی برپا می‌شود. غذا دادن جزو برنامه رسمی نیست اما بسته به اوقات خاص ممکن است سفره‌ای هم پهن شود. طبعاً روضه هم معمولاً روضه حضرت قاسم یا روضه حضرت علی اکبر است. طی این مراسم در اطراف حجله شادی هم می‌شود و زنانی هستند که بارها به دور آن چرخند.

 

ختم امام جواد (ع)

این مراسم معمولاً عصر چهارشنبه که باور این است که روز یاد شده متعلق به امام جواد (ع) است برگزار می‌شود. زنان معمولاً در خانه‌ای دعوت شده و شروع به خواندن دعای توسل می‌کنند. وقتی به امام جواد (ع) رسیدند 114 یا 140 بار می‌گویند یا جوادالائمه ادرکنی. ختم این ذکر که تمام شد، بقیه دعای توسل خوانده می‌شود. بعد از آن ذکر مصیبت حضرت جواد الائمه خوانده شده و مردم حاجات و دعاهای خود را بر زبان می‌آورند. معمولاً بعد از ختم مراسم پذیرایی مختصری بسته به نظر صاحب خانه از میهمانان به عمل می‌آید ختم امام جواد (ع) در برخی از محلات قم چندان معمول شده که هر هفته به نوبت در خانه‌های مختلف محله برگزار می‌شود و تقریباً بی‌وقفه ادامه دارد.

 

سفره ختم انعام

قدیم الایام ختم سوره انعام در جلسات معمول بوده و در بین آیات معین، دعاهایی نیز خوانده می‌شد. یکی از معجزات بزرگ وجاویدان پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی الله علیه وآله) قرآن مجید است. این کتاب آسمانی دارای کلمات و جملاتی است که هیچ بشری تا به حال نتوانسته مانند آن بیاورد در واقع محور زندگی فردی واجتماعی همه انسان‌ها قرآن شریف است بر این اساس گروهی از حاجت‌مندان به نیت اجابت و نزدیکی جلسه ختم انعام برگزار می‌کنند و به رسم ثواب و پذیرایی سفره‌هایی می‌گشایند البته به نوع سلیقه سفره و خوراکی‌های آن متفاوتند.

 

سفره نذر عقیقه

عقیقه عبارت است از ذبح گوسفند هنگام ولادت برای اطعام نکاتی که در این مورد باید توجه کرد اینست که: الف) عقیقه برای فرزند مستحب موکد است بلکه برخی علما آنرا واجب دانسته‌اند ب) مستحب است برای پسر گوسفند نر عقیقه شود و برای دختر گوسفند ماده ج) زمان عقیقه کردن روز هفتم ولادت است و اگر در آن تأخیر بیفتد استجابت آن ساقط نمی‌شود بلکه پدر و مادر اگر برای فرزند عقیقه نکردند مستحب است شخص پس از بلوغ برای خود عقیقه کند د) مستحب است که گوشت عقیقه را میان مؤمنان تقسیم کنند و از آنان بخواهند برای نوزاد دعا کنند ولی بهتر است عقیقه را بپزند و حداقل ده نفر از اهل ایمان را دعوت کنند تا از آن بخورند و برای نوزاد دعا کنند مستحب است در تقسیم کردن گوشت عقیقه، استخوان‌های آن را نشکنند و پا و ران بلکه یک چهارم آن را برای آنان بفرستند و برای پدر ومادر نوزاد مکروه است از عقیقه نوزادشان بخورند واین کراهت برای مادر نوزاد بیشتر است، دعا کردن هنگام ذبح عقیقه مستحب است دعاهایی که در این باره از اهل موارد داده شده بسیار است (وسایل‌الشیعه فج 20 ص 428 تحریرالوسیله)

 

سفره‌های روضه‌خوانی

این سلسله عزاداری و وعظ که اساس تعزیه یعنی درام مذهبی به شمار می‌رود، روضه‌خوانی از 3 تا 20 روز طول می‌کشد، در خانه شخصی یا در ابنیه دینی (مسجد، تکیه، حیاط امامزاده) انجام می‌گیرد (این روضه‌خوانی نه تنها در ده محرم بلکه در ماه صفر، روز شهادت حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، حضرت رضا (ع) و گاهی پنج‌شنبه‌ها و... دایر است). بعضی از این مجالس روضه‌خوانی مخصوص زنان است و برخی مخصوص مردان و بعضی‌ها مختلط است.

 

در مجالس روضه‌خوانی زنانه، زن‌ها چای، قهوه، عدس بو داده، برنجی که با کره سرخ شده و بر روی آن شکر پاشیده‌اند و بالاخره با قاووت (آرد نخود، پسته و بادام و فندق کوبیده مخلوط با شکر) بر سر سفره گذاشته و پذیرایی می‌کنند. اشخاص ناشناس که به این مجالس روضه می‌آیند و صاحب خانه را نمی‌شناسند در گوشه‌ای می‌نشینند. خوردنی‌هایی که ذکر شد در فواصل روضه‌خوانی بر سفره نهاده می‌شود.

 

سفره حضرت ابوالفضل (ع)

این سفره هم با نذر شروع می‌شود و ممکن است پیش از برآورده شدن حاجت یا بعد از آن باشد. سفره حضرت ابوالفضل (ع) به عکس سفره امام حسن (ع) بسیار مجلل و باشکوه می‌باشد و بسته به توان شخص از انواع خوراکی‌ها و آجیل‌ها و میوه جات در آن گذاشته می‌شود. عدس پلو، آش، حلوا، شله زرد، شیرینی و میوه از جمله چیزهایی است که سر این سفره گذاشته می‌شود. وقتی سفره چیده شد و همسایگان و آشنایان جمع شدند روضه‌خوان روضه حضرت ابوالفضل (ع) را می‌خواند و بعد از آن جماعت شروع به خوردن می‌کنند. در پایان هم اگر چیزی در سفره ماند برخی از افراد برای تبرک آن را به خانه‌شان می‌برند تا سایر افراد خانواده هم از آن استفاده کنند.

 

این سفره برای برآمدن هرگونه حاجتی از قبیل شفای بیمار و سلامت مسافر، پیداشدن مال و... مفید است.

مراسم اجرای این نذر و انداختن سفره آن به این طریق انجام می‌شود که صاحب نذر روزی را معین کرده از زنان آشنا دعوت می‌کند که به منزل او بیایند مقارن عصر همان روز سفره پاک سفید در وسط اتاق پهن کرده چند کاسه آش رشته و چند بشقاب شله زرد و کاچی و حلوا و نان و پنیر و سبزی و مقداری میوه از قبیل خربزه، هندوانه، سیب، گلابی و انار و انگور و مقداری آجیل، دوازده زنگ، با یک بشقاب عدس پلو و دو بشقاب آرد داخل سفره می‌چینند چند دانه شمع هم روشن کرده بعد یک خانم روضه‌خوان بالای منبر رفته و روضه ابوالفضل را که شرح غم انگیز حضرت ابوالفضل (ع) در روز عاشورا است را با صدای بلند می‌خواند.

 

پس از ختم روضه هریک از زنان مجلس شمعی را از میان سفره برداشته به نیت برآمدن حاجت خود آنرا روشن می‌کند و در بشقاب آرد قرار می‌دهدو از حضرت ابوالفضل (ع) درخواست می‌کند که حاجت او نیز برآورده گردد.

 

سپس شربت و آش و عدس پلو و خوردنی‌ها بین حاضران تقسیم و پس از رفتن مهمان‌ها صاحب خانه آرد زیر شمع‌ها را برداشته الک می‌کند و سایر خوردنی‌ها را که باقی مانده بین فقرا تقسیم می‌کند و پس مانده آرد و سفره را در آب روان سرمی‌دهند.

 

سفره حضرت رقیه خاتون

سفره حضرت رقیه به عقیده عوام برای نذر و حاجتی از قبیل بیماری و صحت مسافر، خانه خریدن و زیارت رفتن مؤثر می‌باشد. این سفره معمولاً در اماکن متبرکه انداخته می‌شود صاحب نذر می‌تواند سفره را در خانه شخصی خود نیز بیندازد مشروط بر آنکه خانه او بسیار پاک و طاهر باشد.

سفره حضرت رقیه در سه نوبت و هر نوبت یکی از شب‌های جمعه می‌اندازند. بعضی معتقدند که این سفره را در شب دوشنبه نیز می‌توان انداخت. آیین گستردن سفره حضرت رقیه و انجام مراسم آن از سفره حضرت ابوالفضل (ع) و سفره بی‌بی حور و بی‌بی نور ساده‌تر است.

 

اگر کسی که مراد یا حاجتی داشته باشد به نیت برآمدن حاجت خویش شب جمعه مقارن غروب آفتاب یک عدد نان و دو عدد شمع و کمی کاه و پنج سیر خرمای تازه یا خشک از کسبه سر گذر می‌خرد و به خانه می‌برد وقتی به خانه رسید وضو می‌گیرد و با خلوص نیت هسته‌های خرما را بیرون می‌آورد و به آب روان سر می‌دهد. بعد سفره سفید و تمیزی از خانه برداشته با خرما و نان و کاه و شمع‌ها و یک عدد بشقاب به مسجد می‌برد و در آنجا سفره قرار می‌دهد. آنگاه نان را به هشت قسمت تقسیم می‌کند و در سفره می‌چیند و روی هر تکه نان مقداری خرما می‌گذارد. سپس کاه را در بشقاب می‌گذارد و دو رکعت نماز حاجت می‌خواند. پس از ختم نماز از روضه‌خوانی دعوت می‌کند که در کنار سفره بنشیند و رضه حضرت رقیه (س) را که عبارت از شرح مصیبت آن خاتون مقدس در ویرانه شام و قساوت و بی‌رحمی یزید بن معاویه است بخواند، بعد از اتمام روضه‌خوانی و شمع‌ها سوخت صاحب نذر با چشم گریان کاه‌های توی بشقاب را برمی‌دارد و بر سر و روی خود می‌پاشد و نان و خرما را هم بین کسانی که دور سفره جمع شده و به روضه گوش فراداده‌اند تقسیم می‌کند و می‌گوید (یا حضرت رقیه مراد مرا بده) مردمی که نان و خرما گرفته‌اند با وی همداستان شده حضرت رقیه (ع) را به روح پدر و جد بزرگوارش سوگند می‌دهند که هرچه زودتر حاجت صاحب نذر را برآورد و او را به مراد خود برساند.

 

پس از انجام مراسم صاحب نذر سفره را جمع می‌کند و به خانه بازمی‌گردد و شب جمعه بعد چهار عدد شمع و دو عدد نان و ده سیر خرما (دو برابر اول) می‌خرد و به مسجد می‌رود و باز همان مراسم را انجام می‌دهد. پس ار ختم روضه و تقسیم کردن نان و خرما به خانه می‌آید آن‌وقت سفره سوم را «گرو» نگاه می‌دارد تا حاجتش برآورده شود. همین که به مراد خود رسید سفره سوم را هم می‌اندازد منتهی این بار شش دانه شمع و سه عدد نان و پانزده سیر خرما در سفره می‌گذارد.

 

مراسم ساختمان

وقتی که می‌خواهند خانه‌ای، باغی و یا تنوری بسازند معمولاً یک گوسفند قربانی می‌کنند و با دست راست حیوان را آغشته به خون می‌کنند و بر روی درب خانه می‌زنند. گوشت گوسفند میان مستمندان پخش می‌شود این قربانی را برای این می‌کنند که اقبال یار شود و خونریزی آینده را از آن بنا دور سازند.

در بنای گرمابه یک گاو معمولاً قربانی می‌کردند ویا با دست گاو که آغشته به خون اواست، روی در خانه اثر می‌گذارند.

 

مراسم سفر

هنگامی که مسافری به خوشی به خانه بازگردد، گوسفندی را قربانی کی کنند و گوشتش را به فقرا می‌دهند، وقتی که مسافر از مرکب خود پیاده می‌شود او می‌خواهد وارد خانه بشود گوسفند را سر می‌برند و باید افزود که خون قربانی زمین را خیس بکند و مسافر از روی آن بگذرد.

 

مراسم بیماری

وقتی که عضو خانواده‌ای سخت بیمار باشد، برای رفع خطر گوسفندی قربانی می‌کنند در چنین مواقعی اگر حیوان با اجل طبیعی خود بمیرد، دلیل قطعی رحمتی است براینکه بیمار شفا می‌یابد، زیرا سرنوشت آن حیوان را جانشین بیمار کرده است.

 

آش دندان

همینکه نخستین دندان کودک نیش زد به افتخار او آش دندان درست می‌کنند و اهل خانه و دوستان با هم از این غذا می‌خورند کمه هم به کبوتران امامزاده محل می‌دهند در این هنگام دایه هدیه‌ای دریافت می‌کند.

 

گروهی معتقدند این آش زمانی پخته می‌شود که طفلی در حال دندان درآوردن است. تصور عمومی برآن است که طفل در وقت دندان درآوردن رنج می‌برد و این آش را برای آسان ساختن آن می‌پزند. آش یاد شده از نخود و لوبیا و ماش و عدس بوده و بسیار درهم و برهم و سفت است و چندان هم خوشمزه نیست. از این آش سهمی برای همسایه‌ها می‌فرستند.

 

روضه مسلم

این روضه معمولاً به خاطر غریب بودن مسلم برای امور و حاجت‌های خاصی است. مثلاً وقتی کسی گم شده یا کسی زندانی می‌شود این روضه را برگزار می‌کنند. معمولاً نذر می‌کنند که در هفت شنبه می‌باید برگزار شود. روضه‌خوان دعوت شده و طی هفت شنبه با حضور زنان همسایه وآشنا برگزار می‌شود. در این مراسم روضه مسلم را می‌خواند. معمولاً حاضران با آش یا میوه پذیرایی می‌شوند و این بسته به نظر صاحب خانه است و قاعده خاصی ندارد.

 

آش زین‌العابدین

این آش که نوعی شورباست از آن روی اهمیت دارد که در دوران بیماری امام سجاد (ع) برای ایشان آش می‌پخته‌اند. طبعاً این آش که از مواد بسیار ساده‌ای است که بسیار ساده و کم ماده بوده و به دلیل استفاده از سبزی رنگ آن اندکی به سبزی می‌گراید. افراد برای رسیدن به حاجات خود پختن این آش را نذر می‌کنند و آن را برای همسایگان می‌فرستند.

 

سفره مراسم دیگ جوش

این سفره در مراسم گروه ویژه‌ای گسترده می‌شود که بعد از مراسم دعا و نیایش خاص خود سفره‌ای را می‌گسترانند گوشت پخته گوسفند را لقمه لقمه کرده و به هریک از مهمان‌ها یک لقمه تعارف می‌شود و در دیگ دیگری که کله‌پاچه می‌پزند و بعد از تعارف لقمه‌ها یک کاسه کوچک آب کله‌پاچه به مهمان‌ها داده می‌شود.

 

سفره ایتام و مستمندان

قرآن گزارش می‌کند که اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نیز همانند جد بزرگوار خویش حضرت ابراهیم (ع) همواره در اطعام و پذیرایی از دیگران پیشتاز بوده‌اند. در روایات بسیاری است که حضرت پیامبر (ص) همواره کسی را بر سر سفره میهمان می‌کرد خداوند در سوره انسان (دهر) به سیره و سنت اهل بیت (ع) اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که آن حضرت برای خشنودی خدا به مسکین و یتیم و اسیر کافر اطعام کرده و از غذای خویش گذشته و به سیر کردن آنان پرداختند. (انسان آیات 5 تا 8)

 

بسیاری از مردم به یتیمان خویشاوند بی‌توجه هستند و گمان می‌کنند که تنها کمک مالی کفایت می‌کند درحالی که خداوند تأکید بر اطعام ایشان و پذیرایی از آنان دارد؛ زیرا قرار دادن یتیم در کنار خود بر سر سفره موجب می‌شود تا آنها کمبود محبت را احساس نکرده و از فقدان پدر و مادر در رنج نیافتند. از این رو از مردم خواسته شده آن یتیمان را اطعام کرده و در سفره خویش پذیرایی کنند تا احسان را نسبت به آنها کامل گردانند.

 

کسی که می‌خواهد اهل بهشت و از اصحاب آن قرار گیرد می‌بایست این راه و رویه را در پیش گیرد.

این اطعام به مناسبت‌های مختلف از قبیل شادی و غم و رفع بیماری و رهایی از گرفتاری و شفایابی می‌تواند انجام پذیرد. در روایات است که به هر مناسبتی می‌توان اطعام داد و ولیمه‌ای برپا کرد و مردمانی را بر سر سفره غذا خواند.

 

خداوند در آیه 40 و 48 سوره مدثر هرگونه ترک اطعام مستمندان و نیازمندان را از اسباب گرفتار شدن به دوزخ برمی‌شمارد و این که اشخاصی از اطعام و میهمان کردن نیازمندان خودداری ورزند از شفاعت شفاعت‌کنندگان نیز بهره‌مند خواهند شد. (همان)

خداوند حتی کسانی را که دیگران را به اطعام دادن تشویق نمی‌کنند سرزنش می‌کند تا چه رسد که شخص خود اقدام به اطعام نکند و یا حتی از آن بازدارد. (حاقه آیات 25 و 35)

 

به هرحال کسی که بخواهد از عنایت خاص خداوند در دنیا و آخرت برخوردار گردد و از مقام ابرار و یا اصحاب یمین در بهشت برخوردار شود می‌بایست اطعام را مورد توجه قرار داده و آن را سیره و روش زندگی خویش گرداند تا هم اتفاقی انجام شود و هم محبت و مهری جلب گردد.

 

سفره خیرات اموات

گاهی یاد اونهایی می‌افتیم که در بین ما نیستند یاد مهربانیهاشان، یاد خاطرات شیرین، یاد حرف‌های تلخ و پندآموزشان، گاهی دلمان برایشان پر میزنه، میره و میره تا یک جوری پیداشون کنه وقتی حال و هوای او تمام وجودمان را پر کرد وقتی دلمان خواست با او حرف بزنیم و یا با او یک استکان چای بخوریم، می‌بینیم که جای او خالی است، خالیه خالی، پس به یاد او به چیزی خیره می‌شویم آن لحظه است که دین به کمکمان می‌آید، به این می‌اندیشیم که روح رفتگان شب جمعه به آسمان این دنیا می‌آیند پس به نیت او چیزی مثل خرما، حلوا و... و گاهی هم سفره‌ای با غذاهای رنگین، خیرات می‌کنیم.

پس از مرگ انسان بر اطرافیان و دیگر مؤمنان اعمالی واجب است مانند غسل، کفن، نماز دفن و... و برخی اعمال برای اموات مستحب است مانند صدقه دادن، دعا کردن، خواندن قرآن.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: برای مردگان خود هدیه بفرستید. پرسیدند: هدیه برای مردگان چیست؟ فرمود: صدقه و دعا و فرمود: ارواح مؤمنان هر شب جمعه به آسمان دنیا می‌آیند و مقابل خانه‌های خود می‌ایستند و با صدای محزون و گریه می‌گویند: ای اهل من! ای اولاد من! ای پدر و مادر من! ای خویشان من! خدا شما را رحمت کند! بر ما مهربانی کنید با چیزی که الان عذاب و حسابش با ما و نفع و بهره آن برای غیر ماست. بر ما به درهمی یا قرص نانی یا لباسی مهربانی کنید... (جامع الاخبار)

 

پیامبر اعظم (ص) فرمودند: سخت‌ترین لحظه برای میت، همان ابتدای شب اول است؛ پس با صدقه دادن به رفتگان خود رحم کنید، و اگر چیزی برای صدقه دادن نداشتید، دو رکعت نماز بخوانید، در رکعت اول سوره حمد را یک بار و سوره توحید را دو بار قرائت نمایید، و در رکعت دوم سوره حمد را یک بار و سوره تکاثر را ده بار بخوانید. پس از سلام بگویید: بارالها! درود فرست بر محمد و آل محمد و برسان ثواب این نماز را به قبر این میت. (مستدرک الوسایل، ج 2، ص 113)

سفره طعام و سفره سوگواری

زمانی که مرده را از مسکن خود بیرون می‌برند جلوی تابوت یک گوشت ران گوسفند و کمی آرد سرخ کرده می‌گذارند.

روز دوم فوت، هنگام شب به یاد مرده حلوایی درست می‌کنند واز آن به تمام حاضران وحتی و رهگذران می‌دهند. اگر متوفی خیلی مسن باشد باید جوانان از حلوای او حتماً بخورند تا آنان نیز به سن پیری برسند، این غذا را روز هفتم و چهلم و پایان سال فوت نیز تهیه و پخش می‌کنند. پس از به خاک سپردن مرده خویشان و دوستان به خانه او برمی‌گردند و در آنجا زنان غذایی درست می‌کنند که مخلوطی است از آرد گندم سفید و عسل و ادویه (زعفران) که به یاد مرده می‌خورند و از آن سهمی به دوستان و آشنایان دیگر می‌فرستند تا آنان نیز همین افتخار را نصیب مرده بنمایند. بعلاوه کسانی که می‌خواهند به اموات خود احسان کنند عصر پنج‌شنبه با یک سینی پر از حلوا و خرما و انجیر دم در خانه‌شان می‌ایستند و به رهگذران از آن خوردنی‌ها تعارف می‌کنند و اینان یکی از میوه‌ها و یا لقمه‌ای از حلوا را برمی‌دارند و سوره فاتحه و سوره اخلاص را می‌خوانند و این خواندن حمد و قول هوالله موجب آمرزش مردگان خواهد بود.

از سوی دیگر شب دوازدهم شعبان و یا در آغاز پانزدهمین شب همان ماه (شب تولد امام دوازدهم) حلوا تهیه می‌شود و بین فقرا تقسیم می‌کنند تا مردگان امرزیده شوند.

در سومین شب پس از این احسان، فتیله‌ای و یا شمعی در دهلیز اتاق‌ها روشن می‌کنند زیرا در این شب مرده‌ها از خانه خود دیدن می‌کنند.

 

  • بتسابه مهدوی