نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۱۴ مطلب با موضوع «خود شناسی» ثبت شده است

کودک درون و مراحل شفای کودک درون

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

کودک درون، خردسال پنهان ماست که نیاز به مراقبت و محبت دارد و با برآورده شدن این نیازاو ، استرس و غم  درون ما کاهش می یابد.

 کودک درونتان علاقه‌مند به شنیدن چه چیزهایی است؟

او مایل است که به او بگویید:

دوستت دارم، مواظبت هستم و تو را همان‌طور که هستی می‌پذیرم، از این که تو را دارم بسیار مغرور و مفتخرم، تو همه چیزی هستی که دارم، تو بسیار زیبا و جذاب هستی عزیزم، تو هنرمند و خلاقی،  تو تواتمند و پرتلاشی،  متاسفم از اینکه به تو آسیب رساندم،  متاسفم از اینکه فراموشت کردم،  متاسفم از اینکه تو را به عنوان یک کودک آن‌طور که بودی نپذیرفتم و انتظار داشتم به سرعت رشد کنی و بزرگ شوی، می‌توانی به من اعتماد کنی و هر طور دلت می‌خواهد باشی (خودت باشی)، ما برای رسیدن به سلامتی ، رشد، شادی و لذت  با هم همکاری خواهیم کرد.

 

 پیامدهای منفی سرکوب کردن کودک درون

وقتی در مقام یک بزرگسال، تمایلات، خواسته‌ها و نیازهای کودک درون را سرکوب می‌کنید، در معرض خطرات زیر قرار می‌گیرید:

 

- هرگز یاد نمی‌گیرید چگونه احساس طبیعی داشته باشید، بازی کنید و لذت ببرید.

 

- هرگز یاد نمی‌گیرید چگونه آرام باشید و استرس‌های خود را کنترل کنید.

 

- از اینکه به اندازه کافی «خوب نیستید» احساس گناه می‌کنید و  از بودن در کنار خانواده و کودکتان لذت نمی‌برید.

- نسبت به افرادی که از زندگی لذت می‌برند، بدبین می‌شوید.

- از صمیمی شدن با دیگران می‌ترسید، منزوی می‌شویدو می‌ترسید که در ارتباط با مردم بی‌کفایت ارزیابی شوید.

مراحل شفای کودک درون

 

مرحله 1: به منظور آشنایی با کودک درونتان ابتدا چشم‌هایتان را ببندید و آرام باشید، سعی کنید حداقل به مدت نیم ساعت خودتان را در نقش کودکی خردسال (3 تا 8 ساله) مجسم کنید و خودتان را ببینید که با اعضای خانواده در تعاملید و به واکنش‌های کودکانه خود دقت کنید.

- خودتان را با هم بازی‌هایتان مجسم کنید. توجه کنید که در کنار آنان چه احساسی دارید و چقدر لذت می‌برید.

- خودتان را در کلاس درس مجسم نمایید و دقت کنید که با معلم چگونه ارتباط برقرار می‌کنید.

اگر احساس کردید در آن حالت، کودکی ناراحت و ناراضی هستید، سعی کنید به یادآورید، آخرین بار در کودکی چه زمانی شاد و خوشحال بودید. این آخرین خاطره شما از کودک شاد همان «کودک درون» است که در حال حاضر به منظور مقابله با استرس درونتان مخفی شده است.

مرحله 2: اکنون که با کودک درونتان آشنا شدید، سعی کنید به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:

الف) کودک درونتان را چگونه وصف می‌کنید؟

 

ب) چه زمانی کودک درونتان تصمیم گرفت در درون شما مخفی شود؟

ج) چگونه می‌توانید  پیام‌های مثبت را به او انتقال دهید؟

د) عقاید غیرمنطقی درباره کودک درونتان، در زندگی چیست؟ و چگونه با آن مقابله می کنید؟

مرحله 3: در حال حاضر، برای برنامه‌ریزی عملی در جهت مراقبت از کودک درونتان آماده‌اید. سه فعالیت زیر می‌تواند در برنامه‌ریزی شما و مراقبت از کودک درونتان موثر باشد.

فعالیت اول: یادبگیرید چگونه از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید.

چشم‌هایتان را به روی زیبایی‌های طبیعت بگشایید و از آنها لذت ببرید، دایره لغات «حسی» خود را گسترش دهید. سعی کنید زندگی را با تمام وجود و با تمام حس‌هایتان تجربه کنید. با طبیعت ارتباط برقرار کنید.

 برای مثال در ساحل رودخانه قدم بزنید، نور مهتاب را تماشا کنید و در زیر آسمان پرستاره پیاده روی کنید. خود را با کودکان و حیوانات مشغول کنید، در یک کلاس سرگرم کننده و شادی‌آور شرکت کنید و حسی از شوخ طبعی را در خودتان ایجاد کنید و از آن لذت ببرید.

شادی کودکانه

فعالیت دوم: یاد بگیرید چگونه احساس کنید و چگونه احساسات خود را با دیگران تقسیم کنید. به این منظور نیز باید گام‌هایی بردارید:

 احساسات خود را همه روزه دردفترچه یادداشت بنویسید.

یک داستان فانتزی در دفترچه یادداشت خود بنویسید، داستانی که تجربه شما را حداقل در 10 احساس مثبت متفاوت، وصف می‌کند.

آرام باشید و خودتان را مجسم کنید که احساسات مثبتی را تجربه می‌کنید. تجربه حاصل را در دفترچه یادداشت خود ثبت کنید.

فعالیت سوم: یاد بگیرید چگونه کودکانه بازی کنید.

 

سعی کنید «خشک بودن» و جدیت را کنار بگذارید و خود انگیخته باشید و بگذارید «کودک درونتان»  خود را رها سازد.

سعی نکنید حالت‌ها و رفتارهای کودک گونه را در حین بازی در خود خفه کنید، راحت باشید.

بازی، مستلزم استفاده از تخیل است پس در بازی کردن از تخلیه و خیال کمک بگیرید.

برای خودتان چشن تولد بگیرید.

در مجموع، همه فعالیت‌های ارائه شده، به منظور آزاد سازی بخش‌ نبستاً مهمی از روان شماست. با آزاد شدن این بخش از روان، از انرژی و قدرت لازم برای رشد و کمال شخصی برخوردار خواهید شد. به‌علاوه زخم‌های احساسی شما زودتر بهبود می‌یابند، انرژی بیشتری برای کار و فعالیت دارید و دردها و ناراحتی‌های جسمانی، شما را ترک خواهند کرد.

دکتر بتسابه مهدوی

6 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 5 آبان 1395

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۴ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

کارما

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ق.ظ


دکتر بتسابه  مهدوی

 

کارما واژه ای است سانسکریت‌ به‌ معنای‌ «متعادل‌ کردن‌». همچنین‌ می‌توان‌ آن‌ را چنین‌ معنی‌ کرد که:‌ هر عملی‌، عکس‌العملی‌ در پی‌ دارد. این ‌مفهوم‌ به‌ اصل‌ علت‌ و معلول‌ مربوط‌ می‌شود. اگر به‌ کسی‌ بدی‌ کنی‌ انرژی ‌آن‌ باید متعادل‌ شود. این‌ را می‌توان‌ چنین‌ معنی‌ کرد که‌ آن‌ شخص‌ زمانی ‌دیگر رفتاری‌ مشابه‌ آن‌ با شما خواهد داشت، یا این‌ که‌ زمانی‌ پیامدهای‌ اعمالتان‌ را درک‌ خواهید کرد و تصمیم‌ خواهید گرفت‌ که‌ نگرش‌ و رفتارتان ‌را عوض‌کنید. زمانی‌ که‌ به‌ درک‌ فکر یا عملتان‌ نایل‌ شوید مقداری‌ از نیروی‌ کارمایی‌ آزاد می‌گردد. معمولاً با انجام‌ عملی‌که‌ اشتباهتان‌ را اصلاح ‌نماید خودتان‌ انرژی‌ را به قدر کافی‌ تغییر خواهید داد تا اینکه‌ دیگر در زیر بار عقوبت‌ کارمایی‌ نباشید.

 

به عنوان‌ مثال‌ اگر فردی‌ منفی‌ و ریاکار بوده‌اید و بعداً خود را اصلاح‌نموده‌اید، احتمال‌ دارد که‌ اعمال‌ خطایتان‌ کاملاً پاک‌ شود؛ یعنی‌ آن‌ را متعادل‌ نموده‌اید.

 

اگر چه‌ کارما به‌ معنی‌ متعادل‌ کردن‌ است‌ اما اغلب‌ آن‌ را به‌ معنی‌ پرداختن‌ هزینه‌ای‌ برای‌ اعمال‌ بد می‌دانند. ممکن‌ است‌ معنای‌ کارمای‌ خوب‌ اشتباه‌ فهمیده‌ شود؛ اما به نظر می‌رسد که‌ انجام‌ اعمال‌ خوب‌ به‌ منظور کسب‌ کارمای‌ خوب‌ نتیجه‌ای‌ عالی‌ دارد. اما با این‌ وجود اگر شخصی‌ به‌ این ‌موضوع‌ وابسته‌ شود ممکن‌ است‌ کارمای‌ خوب‌ در زمان‏های‌ نامناسب‌ و به ‌طرزی‌ عجیب‌ به‌ سراغش‌ بیاید.

 

کارمای‌ بد را می‏توانیم‌ فقدان‌ رشد و درک‌ بشماریم‌ که‌ فقط‌ ضربات‌ سخت‌ اتفاقات‌ نامطلوب‌ می‌توانند موجب‌ آن‌ شوند. به عنوان‌ مثال‌ رفتار ظالمانه‌ داشتن‌ با دیگران‌ می‌تواند باعث‌ شود که‌ بعداً در زمان‌ دیگری ‌خودمان‌ رفتار ظالمانه‌ای‌ را تحمل‌ نماییم که نتیجه آن،‌ توجه‌ و محبت‌ نسبت‌ به‌ دیگران‌ خواهد بود. اگر واقعاً از زاویة‌ گسترده‌تری‌ به‌ نگاه‌کنیم‌، شاید چیزی‌ بنام‌ «کارمای‌ بد» وجود نداشته‌ باشد. می‌توان‌ آن‌ را به عنوان‌ فرصتی‌ در نظر آورد که‌ به‌ ما کمک‌ می‌کند رشد کنیم‌ و راهی‌ برای ‌بهتر بودن‌ را درک‌ نماییم‌. کارمای‌ خوب‌ می‌تواند تنها چیز ساده‌ای‌ در ردیف‌ آرامش‌ فوق‏العاده‌ و عشقی‌ باشد که‌ به دست‌ می‌آید؛ که‌ عشق‌ غیر شرطی‌ و ارائه‌ خدمت‌ عاشقانه‌ و داوطلبانه‌ به‌ دیگران‌ موجب‌ آن‌ بوده‌است‌.

 

کارما ممکن‌ است‌ به صورت‌ عشق‌، نفرت‌، طمع‌ یا دیگر احساسات‌ و تمایلات‌ بروز کند. این‌ پدیده‌ به صورت‌ انرژی‌ تظاهر پیدا می‌کند که‌ می‌بایستی‌ متعادل‌ گردد. زمانی‌ که‌ خود را دچار احساس‌ خاصی‌، نظیر عشق‌ یا نفرت می یابید‌، ممکن‌ است‌ بخواهید از منشأ آن‌ اطلاع‌ پیدا کنید.

 

پس‌ از آن‌ که‌ کسی‌ از نوع‌ کارمای‌ ورای‌ یک‌ موقعیت‌ مطلع‌ می‌شود، مقدار زیادی‌ از قدرت‌ آن‌ کارما آزاد می‌شود و فرد چندان‌ در سطیره‌ آن ‌باقی‌ نمی‌ماند. گاهی‌ اوقات‌ علت‌ کارمایی‌ مخفی‌ و پوشیده‌ می‌ماند تا زمانی که‌ شخص‌ به قدر کافی‌ تجربه‌ بیندوزد تا رشد مطلوب حاصل‌ شود.

 

تمام‌ اتفاقاتی‌ که‌ برای‌ افراد حادث‌ می‌شوند ناشی‌ از کارما نیستند. بسیاری‌ از اوقات‌ اتفاقی از طریق‌ ابعاد ژنتیکی‌ عمل‌می‌کند که یا موجب رشد شخص و یا موجب رشد دیگران می‏شود.

دکتر بتسابه مهدوی

5 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 4 آبان 1395

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 3 آبان 1395

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

در جست‌وجوی حقیقت زندگی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

بسیاری از انسان‌ها تصویر درستی از زندگی ندارند. آنان برخلاف قانونمندی‌های جهان هستی حرکت می‌کنند و روزها و شب‌ها را با ناکامی طی کرده و در سرای آخرت، به جهنم خدا می‌روند.

 

چه زیباست که ما در هر لحظه، در وادی خودآگاهی و خودهوشیاری و اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود، درست فکر کنیم و درست عمل کنیم و هر روز با خلق زندگی آرام و پرحاصل، از مواهب الهی استفاده کنیم و از لحظه‌های قشنگ زندگی لذت ببریم و در سرای آخرت به بهشت خدا برویم.حقیقت زندگی، رسیدن به رستگاری است که همانا در مسیر کمال و شناخت و معرفت انسان شکل می‌گیرد.

 

معیارهای ارزشی، انسان را به حقیقت زندگی هدایت می‌کند و آن مقوله‌ای است که نشان می‌دهد چقدر در مسیر سعادت و رستگاری قدم برمی‌داریم.

حقیقت زندگی در وجود خود ما شکل می‌گیرد و در دنیای بیرون به واقعیت تبدیل می‌شود. حقیقت زندگی، اکسیر گران‌بهایی است که گم‌شده‌ی انسان‌های هوشیار می‌باشد. همان انسان‌های سعادتمندی که مراقب‌‌اند تا زندگی را درست زندگی کنند.

 

حقیقت زندگی که ما آن را در مفاهیم الهی و اسلامی، رسالت انسان در عرصه‌ی هستی معنا می‌کنیم، به کمک رهنمودهای دینی از طریق آیات و روایات، قابل دسترسی و شناخت است. پیامبران الهی و معلمان مصلح، همواره انسان‌ها را به خودآگاهی، هشدار می‌دهند و اینکه انسان‌ها قدر لحظه‌های عمر خود را بدانند و زندگی و عمر را که پدیده‌ای بی‌بازگشت است، پرحاصل طی کنند.

 

شناخت حقیقت زندگی، مقوله‌ی‌ست که انسان را به یک استراتژی درست در زندگی می‌برد. این استراتژی در واقع، استفاده کردن از مواهب الهی و لذت بردن از لحظه لحظه‌های زندگی است.

 

در واقع زندگی، عبارت است از نحوه‌ی گذران روزها و شب‌ها. بنابراین آن روزی حقیقت زندگی را درست دریافته‌ایم که شب هنگام موقعی که به رختخواب می‌رویم، با قاطعیت و خوشحالی و رضایت بگوییم: «امروز ، روز فوق‌العاده‌ای بود.» چنین احساسی در انسان، ایجاد آرامش و رضایت می‌کند و این خود ، علامت این است که حقیقت زندگی را خوب دریافته‌ایم و واقعیت زندگی‌مان، به حقیقت زندگی نزدیک است. به یاد داشته باشیم که حقیقت زندگی، در ذهن ما شکل می‌گیرد و واقعیت زندگی، در دنیای بیرون به‌وجود می آید آنجا که اندیشه‌های درست ما در دنیای بیرون به عینیت می‌رسند، احساس رضایت و شادمانی محقق می‌شود.

 

زندگی، تبدیل رویاها به واقعیت‌هاست یعنی رسیدن از حقیقت به واقعیت. خوشا به سعادت انسان‌هایی که رویاهای زیبایی در سر می‌پرورانند و آن‌ها را هوشیارانه با عشق و تلاش در فضای زندگی عینیت می‌بخشند.

 

حقیقت زندگی، خلق یک زندگی موفق در راستای معیارهای ارزشی با دنیایی از معنی و مفهوم و رسیدن به خوشبختی و سعادت است. همان زندگی که همواره آرزوی رسیدن به آن را در سر می‌پرورانیم با وجود همه‌ی سختی‌ها، موانع و محدودیت‌ها.

 

در واقع حقیقت زندگی، برخاسته از تفکر ما، باورهای ما و ارزش‌های‌مان است.

حقیقت زندگی در چهارچوب قانون‌های معنویت، معنا پیدا می‌کند که می‌تواند انسان را به آرامش و سعادت برساند و از ما، انسان رهایی بسازد. انسان‌های رها و آزاد ، فقط قانون‌‌های خلق یک زندگی معنوی و پرحاصل را اجرا می‌کنند و به نتیجه‌ی آن، کاری ندارند. آنان تلاش می‌کنند و حاصل را که در واقع رزق خداوند است، به خدای کریم واگذار می‌کنند.

 

در واقع ما با کشف حقیقت زندگی، به موجودیت در زندگی خود در عالم خاکی، معنی و مفهوم می‌بخشیم. تمام عمرمان را صرف جستجو برای یافتن می‌کنیم تا خوشحال شویم و احساس خوشبختی کنیم. در واقع حقیقت زندگی، برخاسته از تفکر ما، باورهای ما و ارزش‌های‌مان است.

دکتر بتسابه مهدوی

3 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

رهایی از افسردگی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

برای رهایی از افسردگی از رنگ قرمز استفاده کنید. تی شرت هایی به رنگ قرمز بپوشید. پردة‌ قرمز در اتاق تان باعث می شود که گرما و شور و سرزندگی به زندگی شما باز گردد.

 

غلبه بر ضعف جسمی

    غلبه بر ضعف جسمی و طی کردن دوران نقاهت خصوصا بعد از عمل جراحی به چاکرای اول مربوط می شود. سنگ آهن نیرو و انرژی لازم را به بدن شما باز می گرداند. و انرژی های پنهان در چاکرای اول را فعال می کند.

 

علاقه به زندگی

    اگر زندگی را بار سنگینی بر دوش خود حس می کنید چاکرای اول شما کم کار است. برای این که بتوانید با مسایل روزمرة زندگی خود روبه رو شوید از نوارهای ضبط شده صدای طبیعت استفاده کرده و قبل از خواب به این آهنگ ها گوش دهید. البته رفتن به دامن طبیعت بهتر است.

 

رهایی از احساسات سرکوب شده جنسی

برای رهایی از احساسات سرکوب شده جنسی خصوصا در دوران نوجوانی گوش دادن به صدای پرندگان، صدای جریان آب و حتی نوای شرشر یک فوارهء کوچک یا پخش صدای ضبط شدهء‌ آن در لحظاتی از شب یا روز بسیار ثمربخش است و چاکرای دوم را آرام می کند.

دکتر بتسابه مهدوی

3 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 2 آبان 1395

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۳ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

چگونه از شر انرژی های منفی خلاص شویم؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

 گفته می شود که وجود سنگ کریستال باعث می شود که کیفیت نور هالة‌ شما تقویت شده و یک نوع غلاف محافظ داشته باشید. لباس زیر ابریشمی نیز همین خاصیت را دارد به خصوص برای بچه های نوپا.

    اگر زمانی ترس ناگهانی، شوک یا عصبانیت باعث ناراحتی تان شد روش مؤثر دیگری به شما پیشنهاد می شود که می تواند فورا شما را از شر انرژی های جمع شده خلاص کند. بایستید به طوری که پاها کمی از هم فاصله د اشته باشند،‌ عضلات تان را برای چند ثانیه تا جایی که می توانید منقبض کنید. اگر تنها هستید فریاد بزنید وگرنه ریه هایتان را با یک انفجار خالی کنید. این کار را تکرار کنید تا حال تان بهتر شود. این تمرین قفل هایی را که در اثر اتفاق ناگهانی ایجاد شده و سیستم انرژی شما نتوانسته از عهدة‌ آن بر بیاید، برطرف می کند. اگر احساس خوبی داشته باشید ممکن است میل داشته باشید به بدن تان کشش بدهید،‌ انگار که از خواب عمیق و آرامی بیدار می شوید.

دکتر بتسابه مهدوی

2 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 1 آبان 1395

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ب.ظ


  • بتسابه مهدوی