نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۴۲ مطلب با موضوع «دکتر بتسابه مهدوی :: ایران باستان :: آئین های ایرانیان» ثبت شده است

مانویت

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

مانویت در فاصله میان ظهور مسیحیت و اسلام پدید آمد و در مدت کوتاهى فراگیر شد و پیروانى پرشور برای خود پیدا کرد.

 

مانویت ترکیبى است از اعتقادات صابیان، بوداییان، زردشتیان و مسیحیان.

 

اصول عرفانى و انسانى این آیین به گسترش آن شتاب داد و آن را در شرق تا چین و در غرب تا مرکز اروپا پیش برد.

 

حاکمان ایران و روم و سرزمینهاى دیگر با مانویان، خصومت کردند و دسته دسته آنها را کشتند و سرانجام، محکمه تفتیش اروپا، آخرین گروه مانویان را در قرن سیزدهم میلادى نابود کرد.

 

سرگذشت مانى

 

مانى در یک خانواده ایرانى در شهر بابل به سال 216 م . متولد شد. پدرش پاتک نامیده مى‌شد که از همدان به بابل رفته و آیین صابیان را پذیرفته بود.

 

مانى در سال 228 م. ادعاى رسالت کرد و براى تبلیغ آیین خود به سرزمین‌هاى مختلف رفت. (با توجه به منابع فعلی، تایید یا رد رسالت مانی، بسیار دشوار است)

 

وى به سال 243 م. هنگام تاجگذارى شاپور اول نزد او آمد و وى را به دین خود دعوت کرد. شاه از او استقبال کرد او نیز کتابى به پهلوى ساسانى نوشت و آن را شاپورگان نامید.

 

وى براى تبلیغ دین خود به آسیاى میانه نیز سفر کرد و پس از بیست سال در زمان بهرام اول به ایران بازگشت.

 

این پادشاه با مانى دشمنى کرد و او را در سال 274 م . کشت.

 

پیروان مانى پس از او مانویت را تبلیغ کردند و حتى آن را به قسمتهایى از اروپا و چین گسترش دادند.

 

بیشتر مانویان در آسیاى میانه بودند. این آیین بر اثر فشار زردشتیان و مسیحیان ضعیف شد.

 

اقلیت‌هایى از مانویان در مناطقى مانند بوسنى هرزگوین تا قرنها باقى ماندند و سرانجام نابود شدند.

 

برخى از نهضتهاى ملى ایرانیان در قرون نخست اسلام از مانویت الهام مى‌گرفت همچنین برخى زندیقان قرون نخست اسلام گرایشهاى مانوى داشتند.

 

شیوه تبلیغی مانویان

 

مانویان برای گسترش آیین خود شیوه خاصی را اتخاذ کردند و آن این بود که در هر منطقه جغرافیایی که نفوذ می‌‌کردند نام خدا و ایزدان و اهریمنان اصلی دین را با حفظ ویژگی‌‌ها به نام اساطیر و شخصیت‌ها و قهرمانان آن منطقه در می‌آوردند. اینگونه بود که پیروان جدید با این دین احساس بیگانگی نداشتند.

 

منابع مانوى

 

بسیارى از منابع مانوى قرن‌ها پس از ظهور اسلام وجود داشته و مطالبى از آنها در کتب تاریخى قدیم نقل شده است.

 

این کتاب‌ها اندک اندک از میان رفت تا اینکه اخیرا مقدار زیادى از آثار مانوى در شهر تورفان در ترکستان چین از خاک بیرون آمد.

 

یکى از نوآوری‌هاى مانى این بود که با در نظر گرفتن بیسوادى عموم مردم، از نقاشى استفاده مى‌کرد و علاوه بر نوشتن مطالب دینى، آنها را نقاشى مى‌کرد و مجموعه‌اى به نام ارژنگ پدید آورده بود که بقایاى آن اخیرا کشف شد. برخى از کتابهاى دیگر او و پیروانش نیز مصور بودند.

 

6 کتاب زیر قطعاً توسط مانى نوشته شده است:

 

1. شاپورگان که به زبان پهلوى بوده و قطعاتى از آن در تورفان کشف شده است؛

 

2. انگلیون (انجیل) این کتاب مصور بوده و احتمالا ارژنگ همان است؛

 

3. گنجیه زندگان شامل احکام؛

 

4. پراگماتیا (کتاب جامع)؛

 

5. کتاب رازها؛

 

6. کتبا دیوها؛

 

تعالیم و مبانى

 

مانى مى‌گفت: «حکمت و حقیقت الهى را پیامبران در زمانهاى مختلف و سرزمینهاى گوناگون نشر دادند. روزگارى بودا در هندوستان، زمانى زردشت در ایران، هنگامى عیسى در فلسطین و اکنون من، مانى پیغمبر خدا هستم و براى نشر حقایق در سرزمین بابل ماموریت دارم.»

 

بیشتر تعالیم مانى بر مسیحیت و زردشتى‌گرى استوار است و در این آیین جنگ نور و ظلمت نقش مهمى بر عهده دارد.

 

مانویان جامعه را به پنج طبقه دینى تقسیم مى‌کردند

 

1. فریستگان یا فریشتگان که دوازده تن بودند و جانشینان مانى شمرده مى‌شدند؛

 

2. ایسپاساگان یا اسقفان که هفتاد و دو تن بودند؛

 

3. مهیشتگان یا کشیشان که سیصد و شصت نفر بودند؛

 

4. ویزیدگان یا گزیدگان که شمارشان بسیار بود و دین مانى را تبلیغ کردند؛

 

5. نغوشاکان یا نیوشندگان که عامه پیروان مانى بودند و شمارشان از همه بیشتر بود.

 

مانویان، تحت تاثیر آیین زردشت، سه اصل اخلاقى را رعایت مى‌کردند و آنها را سه مهر مى‌نامیدند؛

 

1. مهر دهان (پرهیز از گفتار زشت)؛

 

2. مهر دست (پرهیز از کردار زشت)؛

 

3. مهر دل (پرهیز از پندار زشت).

 

پیروان مانى گیاهخوار بودند و طبقات اول تا چهارم، حق ازدواج و مال اندوزى نداشتند.

 

زندگی پس از مرگ

 

باورهای آنان بر این استوار است که اصل نور از اصل ظلمت جداست و کسی سزاوار رسیدن به نور و سرزمین روشنایی است که از بدی‌ها منزه شده باشد. از این رو انوار پاک و روح انسان‌‌های معتقد به دین که در رده دینی برگزیدگان و یا بالاتر بوده و سختی‌ها و مشقت‌‌های زندگی پرهیزگارانه را تحمل کرده باشند توسط فرشته‌‌ای که از جانب هرمزدبغ آمده به سوی بهشت نو و از آنجا به سوی منشا ابدی نور که همان جایگاه زروان است رهسپار می‌شود.

دکتر بتسابه مهدوی

29 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

جشن خردادگان

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ق.ظ

جشن خردادگان

دکتر بتسابه مهدوی

 

در دوران باستان در سرزمین ما در روز ششم از ماه خرداد، به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشنی برگزار می شده به نام خردادگان. خرداد پنجمین امشاسپند از شش امشاسپند در آیین ایرانیان باستان است. خرداد در زبان پهلوی، هَئورْوَتات Haurvatat که مرکب است از هَئورْوَ Haurva به معنی رسایی و کمال و جزء دوم تاتtat پسوند است که دلالت بر اسم مجرد مونث می نماید. پس این نام صفت است، از صفات اهورامزدا که نشانه کمال و رسایی اوست. اما در عالم مادی و زمین، نگاهبانی آب با خرداد است. نیاکان ما در این روز به سرچشمه ها یا کنار رودها و ساحل دریاها می رفتند پس از ستایش اهورامزدا روز را با شادی و سرور با خانواده و دوستان می گذرانده و به یکدیگر گل نیلوفر یا یاس پیشکش می نمودند.

در گاهشماری زرتشتیان هر سال دوازده ماه سی روزه دارد و یک پنج روز که به او پنجه می گویند.هر کدام از روز های ماه نامی دارند که در این بین نامهای دوازده ماه نیز وجود دارد مانند فروردین،خرداد،بهمن و ... هر گاه نام روز با نام ماه یکی شود ایرانیان آن روز را جشن می گیرند.روز ششم هر ماه خرداد نام دارد.جشن خردادگان در روز ششم خرداد ماه و به مناسبت همنام شدن روز و ماه برگزار می شود.به دلیل سی و یک روزه بودن بعضی از ماه ها در گاهشماری خورشیدی روز ششم خرداد ماه یا همان خردادگان با چهارم خرداد برابر می شود.

  خرداد امشاسپند مادینه موکل بر آب نامیده می شود و ششم خرداد از ماه خرداد جشنی در ستایش از این امشاسپند برگزار می شود.خرداد یا هئورتات به معنی تمامیت ، کلیت ، کمال است و مظهری از مفهوم نجات برای افراد بشر است.از کارهای عمده خرداد حمایت از آب است و شادابی گیاهان از اوست.همچنین خرداد مظهر تندرستی و سلامتی است.خرداد همواره در متون همراه امرداد ، امشاسپند مادینه دیگر ذکر می شود.این دو امشاسپند با آب و گیاه ارتباط دارند.از آنجا که پاره ای از مراحل آفرینش مثل آب و گیاه به گونه ای طبیعی جفتند، پس پاسداران آنان نیز خرداد و امرداد، بیشتر اوقات با هم می آیند.هدایای آنان ثروت و رمه چهارپایان است، به گونه ای که این دو نماینده آرمانهای نیرومندی،سرچشمه زندگی و رویش هستند.

  هماوران خاص آنها دیوان گرسنگی و تشنگی اند.همکاران خرداد،ایزد تیشتر و باد و فروهر پرهیزکاران هستند.خرداد امشاسپند در دوران حمله اهریمن، آب را به یاری فروهرها می فرستاند.به باد می سپارد و باد آن را به شتاب به سوی کشورها می برد و به وسیله ابر می باراند.در نامگذاری ماهها خرداد و امرداد در هر دو طرف ماهی هستند که نماد آن تیر یا تیشتر است و تیشتر ایزد باران است.در این جا هم ارتباط میان این دو امشاسپند را با آب می بینیم.افزون بر این ، در ملکوت خدا،تندرستی و رندگی جاودان زیر نظر این دو امشاسپند بهره آدمی خواهد شد.

  در بندهشن(آغاز آفرینش)،یکی از کتابهای پهلوی که بر اساس ترجمه ها و تفسیرهای اوستا تدوین یافته و در بردارنده اسطوره های مربوط به آفرینش،تاریخ اساطیری و واقعی ایرانیان،جغرافیای اساطیری و حتی نجوم و ستاره شناسی است،درباره این امشاسپند آمده است:خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست ازاین روی است که او سرور همه است.او آب را مایملک دنیوی است.هستی،زایش و پرورش همه موجودات جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست.چون اندر سال اگر نیک زیستن،به سبب خرداد است....او که آب را رامش بخشد یا بیازارد آن گاه خرداد از او آسوده یا آزرده بود.او را همکار تیر و باد و فروردین است.

  در یشت ها،یکی از بخشهای اوستا،کتاب مقدس زرتشتیان،که در ستایش و نیایش ایزدان است،فقط برای دو امشاسپند،اردیبهشت و خرداد،هر یک یشتی جداگانه موجود است.خرداد یشت در ستایش خرداد امشاسپند،چهارمین یشت اوستاست که متاسفانه آسیب زیادی دیده و بسیاری از کلمات آن از بین رفته یا ناخواناست.تفسیر پهلوی که آن هم ممکن بود تا اندازه ای کلید فهم آن باشد،امروزه در دسترس نیست.اما آن چه باقی مانده،در یازده بند به یاد کردن از امشاسپندان به ویژه خرداد سفارش شده است.چون یاد آنان دیوان را دور می سازد و یاد خرداد ، بخصوص دیو نسو دیو فساد و گندیدگی را می راند.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی