نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امواج» ثبت شده است

هدف از خلقت انسان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۱ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

یکم. هدف انسان در کارهایش، رسیدن به کمال یا رفع نقص است؛ براى مثال غذا مى خورد تا رفع گرسنگى و نیاز بدن کند؛ لباس مى پوشد تا خود را از سرما و گرما حفظ کند؛ ازدواج مى کند براى ارضاى نیازى که در این باره احساس مى نماید. عبادت مى کند تا به کمال نهایى و قرب الهى برسد و خدمت به خلق خدا مى کند، تا کمالات عالى را کسب کند. اما خداوند، هیچ نقصى ندارد تا با افعالش، آن را برطرف سازد و کمالى را فاقد نیست، تا براى رسیدن به آن بکوشد.

دوم. هدف مندى همیشه با نیاز همراه نیست؛ بلکه به هر میزان موجودى کامل تر و بى نیازتر باشد به رفع نیاز دیگران بیشتر اقدام مى کند و این از ویژگى ها و نشانه هاى موجود کامل و مهربان است. خداوند مهربان نیز در جستجوى نفعى براى خود نیست؛ بلکه مهم ترین هدف او، خیر رساندن به دیگران و ایجاد زمینه رشد و کمال براى موجودات است.

از این رو هدف خداوند از آفرینش این است که هر ممکن الوجودى را به کمال ممکن و شایسته آن برساند؛ بدون آنکه در این کار، براى ذات پاک او نتیجه اى داشته باشد. هر امر ممکنى در این جهان، براى خود قابلیت و شایستگى هست شدن و دریافت کمالات وجودى را دارد و گویى همگى با لسان حال درخواست وجود و طلب کمال مى کنند. آفرینش جهان، پاسخ به این سؤال هاى طبیعى و ذاتى اشیاء و در حقیقت به کمال رساندن آنها است.

به دیگر سخن، آفرینش احسان و فیضى است از جانب خدا نسبت به موجودات ممکن. چنین آفرینشى حسن ذاتى دارد و قیام به چنین فعلى؛ جز اینکه خود فعل زیبا باشد، به چیز دیگرى نیاز ندارد. او با آفرینش، کمالى را افاضه مى کند و وسایل کمال برتر هر موجودى را در اختیار آن مى گذارد. و خوددارى از آن بخل و نقص است؛ پس سزاوار است خداى حکیم و کمال مطلق، جهان را بیافریند و آن را در غایت حکمت و لطافت ایجاد کند. بنابراین آفرینش الهى حکیمانه است؛ هر چند در مرتبه آفرینش، نه نیازى بود و نه نیازمندى؛ چه از ناحیه خالق و چه از ناحیه مخلوقات.

اما از آنجا که خداوند هیچ کمالى را فاقد نیست؛ بلکه عین همه کمالات - از جمله فیاضیت على الاطلاق - است. بنابراین او با آفرینش نیز به فیاض بودن دست نمى یازد؛ بلکه چون واجد کمال فیاضیت است، جهان و انسان را مى آفریند. از همین رو گفته شده است: آفرینش جهان، لازمه فیاض بودن خداوند و تجلّى آن است؛ نه مقدمه و سبب فیاض شدن. بنابراین تلازم بین فیاضیت مطلقه الهى و آفرینش جهان، به معناى آن نیست که «خدا باید جهان را بیافریند تا فیاض باشد»! این تعبیر مستلزم نوعى نیاز است. دقت در توضیحات گذشته، نشان مى دهد که مسئله برعکس است؛ یعنى، خداوند فیاض است و نتیجه آن، آفرینش جهان است(1).

سوم.عبادت

«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»؛ ذاریات (51)، آیه 56.؛ «جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا عبادت کنند».

در این آیه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بیان شده است.


دکتر بتسابه مهدوی

17 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

امواج مغزی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

امواج مغزی را بر اساس فرکانس آنها نامگذاری می‌کنند. که به ترتیب عبارتند از: بتا، آلفا، تتا و دلتا.

 امواج بتا اولین موج است و فرکانس آن بیشتر از 13 هرتز در ثانیه یا نوسان در ثانیه است. در حالت بیداری امواج مغز در حالت بتا است. هنگام تمرکز، توجه و دقت؛ تفکر و حل مساله؛ مذاکره، راه رفتن و یا رانندگی فرکانس امواج مغزی در محدوده بتا می‌باشد. هرچه قدر کارها با آرامش بیشتری صورت گیرد امواج در قسمتهای پایینی قرار می گیرد و چنانچه همراه با هیجان شدید و یا استرس باشد امواج مغزی بالا می رود و گاهی اوقات تا 60 نوسان در ثانیه هم خواهد رسید.

 

امواج بتا: هنگامی که چشمان ما باز می شود در محدوده بتا هستیم. بسیاری از داروهای آرام بخش امواج بتا را افزایش می دهند و برعکس آرامش ظاهری، فعالیت مغز را افزایش می‌دهد. در ضمن هنگامی که افراد از داروهای آرام بخش استفاده می‌کنند خواب عمیق و آرام ندارند و به همین دلیل با وجود استراحت شبانه باز هم کم انرژی و خسته می باشند. امواج بتا دندانه ای شال و نامرتب هستند.

 

٢-امواج آلفا: هنگامی که چشم ها بسته می‌شود؛ در افراد بالغ عضلات شل و چشم ها ریلکس هستند ولی هنوز نسبت به محیط آگاهی دارد امواج مغزی بین 12-8 نوسان در ثانیه قرار می گیرد که به آن آلفا می گویند. هنگامی که مغز در حالت آرامش و استراحت باشد و مغز اطلاعات بینایی را پردازش نمی‌‌کند امواج آلفا نمایان می‌گردد. امواج بتا در جلو سر قابل اندازه گیری هستند و امواج آلفا در قسمت پس سر قابل اندازه گیری می‌باشند. هنگامی که در حالت ریلکسیشن قرار می‌گیریم یا مراقبه انجام می‌دهیم ریتم امواج مغزی در حالت آلفا قرار دارد. هر چه قدر به آرامش فکری و جسمی بیشتری فرو رویم در سطح عمقی تری از آلفا قرار می‌گیریم. امواج آلفا به شکل دوکی شکل و منظم هستند و امواج مغز در هر دو نیمکره قابل اندازه گیری می‌باشند. در استراحت معمولی بعد از بستن چشمها هماهنگی بین دو نیمکره کم است و با بستن چشمها در حالت آلفا هماهنگی بین دو نیمکره راست و چپ زیاد می‌شود.

با وارد شدن به حالت خواب طبیعی امواج آلفا ناپدید و امواج دیگری به نام تتا که از کیفیت و فرکانس پایین تری برخوردار هستند نمایان می‌شود.

 

امواج تتا

٣- امواج تتا بین 8-4 می باشند.در کودکان تا سن 13 سالگی در حالت بیداری هم دیده می‌شوند. ولی در بزرگسالان پس از وارد شدن به خواب ظاهر می‌گردد. در بعضی از مراقبه های عمیق همانند تکنیک آدمک مغزی این امواج نمایان می‌شوند. این امواج در ناحیه گیجگاهی ظاهر می‌شود.

 

۴- امواج دلتا

فرکانس این امواج 4-5/0 نوسان در ثانیه است. در خواب بسیار عمیق و نوزادان دیده می‌شود. آلفا در سنین کودکی ظاهر می‌گردد و امواج بتا در بزرگسالان دیده می‌شوند. همانگونه که گفته شد امواجی هستند در قسمت پس سری که قابل اندازه‌گیری هستند و نشانگر وضعیت خاصی از آگاهی یا فعالیت مغزی است. در این زمان نیمکره سمت چپ مغز فعالیتی را از خود نشان نمی‌دهد. نیمکره سمت چپ زمانیکه امواج تتا هستند یا بیدار هستیم نمایانگر هستند. تمام داده هایی که وارد مغز می‌شود در حالت امواج بتا پردازش می‌شوند و آنچه را بخواهد وارد نیمکره سمت راست می‌کند. نیمکره سمت راست همان ناخودآگاه است و بیشتر مربوط به احساسات و عواطف می‌باشد. هنگامی که وارد حالت آلفا می‌شویم اطلاعاتی که وارد مغز می‌شود بدون پردازش نیمکره چپ وارد مغز می‌شود. به همین دلیل یکی از بهترین وضعیتهایی که می‌توان جهت تلقین به خود استفاده کرد و یا در یادگیریهای علمی یا نظری ذهنی یا فنی از آن استفاده کرد تکنیک وارد شدن به حالت آلفا می باشد. حالت آلفا پایه و دروازه ورود به سمت نیروهای برتر یا ناخودآگاه است و حالت مشترک در بین تمام قبایل و ادیان جهت دعا و ارتباط با دنیای ماوراء می‌باشد.

دکتر بتسابه مهدوی
1 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

آرام سازی با امواج روحی و روانی (دو موج روحی و روانی)

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

 1- امواج مثبت: انسان فطری مثبت بوده و دارای امواج و انرژی مثبت می‏باشد.به طورمثال بچه پاک و معصوم و کاملاً مثبت است و دارای"اورا"یا هاله‏ای پاک و جذاب می‏باشد.اگر از "اورا"ی بچه عکس بگیریم،می‏بینیم که پاک و مثبت است؛برای همین جذاب است.بچه هر چقدر که زشت باشد باز هم جذابیت دارد و این به خاطر اورای پاک اوست.پس فطرت تمام انسان‏ها پاک و مثبت است.خداوند در قرآن می‏فرماید:" من از روح خود در انسان دمیدم."

 

2- امواج ماند یا منفی: (شیطان)موج روحی و روانی منفی،"ماند"نام دارد که این نام از مکتب راه هندو گرفته‏شده‏است و از محیط دریافت‏می‏شود."ماند"مخرب روح و روان است و روح و روان را آزار می‏دهد. به دو دسته‏ی: مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‏شود.

 

ماند مستقیم:هر چیزی که در کتب الهی،اخلاقی و اجتماعی انسان را نسبت به آن آگاهی داده‏اند؛مثل:دروغ ‏گفتن، غیبت‏کردن، دزدی‏کردن، سرقت و تجاوزکردن به حقوق دیگران و غیره.

 

ماند غیر مستقیم: هر چیزی که با انسان برخوردکند و روح و روان انسان را از طریق محیط مورد تخریب قراردهد؛مثال: مسخره‏کردن، دست‏انداختن دیگران، حتی دیدن زباله، قطع‏کردن درخت و غیره.

 

هر یک از این امواج منفی به صورت لایه‏ی رسوبی‏شکل روی "اورا"ی بچه را می‏پوشاند و هر طبقه لایه رسوبی باعث می‏شود که انسان فاصله‏ی بیشتری از خداوند بگیرد.لایه‏ها زیادمی‏شود و انسان و نیروی مثبت اولیه‏ی او را محصورمی‏کند. دیگر انسان آثاری از نیروی مثبت اولیه، موفقیت، تکامل و آرامش نمی‏بیند.

 

دو روش برای مقابله با "ماند" غیر مستقیم:

 

1- از در عشق و دل واردشدن:یعنی در مقابل منفی،مثبت پاسخ دهیم.شاید با خود بگویید ما در مقابل فلان کس یا فلان موضوع منفی نداده و تحمل‏کردیم اما دوباره منفی دیدیم این چه اصلی است؟خیر،شما در مقابل منفی مثبت دادید اما با احساسات و عواطف منفی؛یعنی ادای مثبت را درآوردید و این خلاف این اصل است؛پس قبل از دادن امواج و عمل مثبت،احساسات و عواطف را باید مثبت‏کرد و سپس عمل مثبت را انجام‏داد.

 

2- ردکردن:ماند را با زیرکی و درایت ردکرده و اثرات منفی آن را دریافت‏نکنیم و آنان را از خود دور کنیم؛مثل:حرف‏توی‏حرف‏آوردن یا توجه‏نکردن،سکوت‏کردن،سر راه هم قرارنگرفتن،ایجاد حساسیت نکردن(مثلاً سیگار نکش یک حرف حق است ولی یک‏بار گفتن آن کافی است.آمار نشان داده که اگر به این خانم و آقا این قدر گفته نمی‏شد سیگارنکش،سیگار را ترک‏می‏کرد ولی از بس گفته شده‏است،لج‏کرده و هنوز سیگارمی‏کشد،تا حالا که مشکل ریه پیداکرده‏است.)،چشم گفتن،چشم‏پوشی‏کردن از بعضی حقایق و واقعیت‏های زندگی. 

 

3- هدف ما از این پس این است:1- تقویت قوه‏ی آگاهی و شناسایی ماند و اینکه امواج ماند تازه‏ای دریافت نکنیم.2-خود نیز امواج ماند آزاد نکنیم.پس از مدتی به تطهیر و پاکیزگی روح خواهیم رسید.

دکتر بتسابه مهدوی
28 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

امواج و انرژی های پیرامون انسان

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

همانطور که می دانیم که همه ی عالم از انرژی ساخته شده و همه چیز بر اساس تبادل انرژی در کائنات رخ می دهد...می توان این انرژی ها را به سه دسته ی کلی تقسیم کرد:

 

انرزی های مثبت ، انرژی های منفی و انرژی های خنثی .

 

اساس این مقاله بر مبنای قدرتی است که مغز انسان در ارسال امواج دارد و مانند یک فرستنده ی رادیویی یا مخابراتی عمل می کند. همین طورسلول هایی در مغزوجود دارد که دارای توانایی دریافت امواج رسیده ازمحیط است و به صورت یک گیرنده رادیویی یا مخابراتی عمل میکند.می توان این قدرت مغز را در حیوانات نیز مشاهده کرد.حتما شنیده اید که بعضی از حیوانات قبل ازوقوع زلزله واکنش نشان میدهند، در واقع امواج حاصله از واکنش های ژئوفیزیکی را خیلی سریع تر از انسان دریافت می کنند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند.

  این مساله به این دلیل است که سلول های گیرنده ی مغزشان حساس تر از انسان هاست .بنابر این چنین توانایی در مغز انکار ناپذیر است.حال به اصل موضوع بر می گردیم.

 

 از انجا که انرژی در حالات گوناگون به صورت امواج منتقل می شود، می توان در ادامه ی بحث بسته های انرژی را به امواج محدود کنیم ، بنابراین بحث این مقاله پیرامون امواج منفی است که قطعا همه ی ما به نوعی با آن برخورد داشته ایم....

 

روح و فطرت انسان ذاتا تمایل به بخش مثبت کائنات دارد مثلا تمایل به زیبا بودن ،برتری،موفقیت،ثروتمند بودن،سلامتی و... در عمل هیچ انسانی تمایل به منفی بودن نداردوبالفطره هر عامل منفی روح او را می آزاردو حس بدی بر جان انسان می نشاند.

یکی از حقایقی که به شدت باعث ازار فرد است، دریافت امواج منفی است.اما این امواج چگونه و از کجا ناشی می شوند.به طور کلی میتوان عوامل ایجاد امواج منفی را به دو دسته ی کلی تقسیم کرد:

عوامل محیطی عواملی هستند که در بیرون از وجود شخص قرار دارند و توسط دیگران بوجود آمده و در فرد احساس می شود که البته در این حالت خود شخص می تواند به طور غیر مستقیم در بوجود آمدن این امواج دخالت داشته باشد.

 

باید گفت که هر نوع فکر منفی توسط اشخاص می تواند بزرگترین عامل بوجود آورنده ی امواج منفی باشد.به عنوان مثال کینه توزی یکی از بزرگ ترین عوامل سازنده ی این پدیده است.مثلا اگر شخصی نسبت به ما کینه ای به دل داشته باشد،حتی اگر در ظاهرش چنین حسی نسبت به ما دیده نشود به دلیل نوع افکارش سیگنال های منفی را توسط فرستنده ی مغزش در محیط ساطع می کند و از آنجایی که در مورد ما فکر می کند گیرنده های مغز ما آن را به صورت یک حس بد دریافت می کند.

 

مثال دیگری که می توان برای عوامل سازنده ی چنین امواجی ذکر کرد حسادت است .در کتاب مقدسمان به دفعات دیده شده که از حسادت به عنوان امری زشت و نکوهیده نام برده شده ،همین طور تجسس و دخالت در امور شخصی دیگران و یا سوء ظن نسبت به دیگران،غیبت ودادن القاب زشت به یکدیگر.. و کتاب مقدس ما را از چنین اعمالی منع کرده است.همه ی ما می دانیم که چنین اعمالی دیده نمی شود پس چطور می تواند باعث کینه و کدورت ،دشمنی ورنجش خاطر گردد؟

 

همه ی این موارد به یک دلیل است، قدرت فکرانسان در ایجاد سیگنال هایی که می تواند به دیگران رسیده و عامل بد دلی و کدورت شود و جالب است که در اکثر مواقع ،اشخاص حتی نمی دانند چرا نسبت به کسی حس بدی پیدا کرده اند ..

 

بررسی های گوناگونی برای چگونگی دفع و مبارزه با این امواج منفی صورت گرفته است.مثلا به همراه داشتن گل ، قرار دادن دست ها در آب جاری ، دود کردن اسپند و...اما این روش های جالب در یک مورد اثر بخش نیست و آن زمانی است که این امواج عللی درونی داشته باشد.

لازم به ذکر است که عامل سازنده ی امواج درونی هم مغزانسان است .در این حالت کل عالم در نقش یک آینه یا بازتاب کننده است که سیگنال های تابیده از مغز انسان را به خودش باز می تاباند.در مثل می توان گفت افرادی که نسبت به دیگران بدبین هستند یا اعتماد به نفس کافی ندارند،یا نمی توانند ارتباط درستی با جامعه برقرار کنند و بیشتر وقتشان در تنهایی میگذردو یا حس حسادت در وجودشان شعله ور است با این افکار منفی نا خواسته روی محیط خود اثر گذاشته واین امواج منفی و زشت به خودشان باز می گردد.

 

مثال دیگری که می توان برای این امواج درونی ذکر کرد حالتی است که فرد در برابر شخصی مرتکب خطایی شده و از آنجایی که نتوانسته است خود را ببخشد حتی اگر شخص مذبور وی را بخشیده باشد ،باز هم این امواج منفی را برای خود تولید کرده و باعث آزار خود می شود.بنابر این در چنین شرایطی تنها چیزی که به ما کمک می کند آن است با خود دوست باشیم و اول از همه خود را ببخشیم.باید سعی کنیم که در مورد دیگران خوب فکر کنیم تا نتیجه ی امواج مثبت ذهنمان به خودمان باز گردد.باید حس حسادت را در وجودمان ریشه کن کرده و به جای آن بهترین آرزو ها را برای اطرافیانمان جایگزین کنیم تا این آرزو ها و خواسته های مثبت به خودمان باز تابیده شود.باید یاد بگیریم نگاهمان به گونه ای باشد که گویی هیچ زشتی و پلیدی در دنیا وجود ندارد،فقط زیبایی مطلق را ببینیم و از همه چیز به نفع خودمان لذت ببریم.اینگونه هاله ای از انرژی های مثبت را در اطرافمان بوجود آورده و به انرژی های منفی اجازه ی ورود نمی دهیم.

 

کلماتی که به کار می بریم می تواند یکی دیگر از عوامل سازنده ی امواج منفی باشد ...باید بدانیم که در کلمات روحی نهفته است که می تواند بر محیط و شنونده اش به راحتی تاثیر گذارد.بنابر این باید دقت بالایی در انتخاب کلماتی که بکار می بریم داشته باشیم.و اگرخواهان دریافت امواج مثبت از دیگران هستیم باید از کلمات مثبت و جذاب به تناسب محیطی که در آن هستیم ،استفاده کنیم .بدین ترتیب با ایجاد امواج مثبت در اطرافمان ،مانع از کسالت و دریافت امواج منفی از دیگران میشویم .در کتاب مقدسمان به دفعات به خوشرویی و لبخند سفارش شده ایم ...دلیلش آن است که با لبخند و چهره ای بشاش حس مثبت را در دیگران القا کرده و به جای حس بد شادی را از دیگران هدیه می گیریم.

اگر همیشه مثبت بیندیشیم ،همین افکار مثبت در قالب کلمات بر زبانمان جاری شده و مانع از دریافت امواج منفی خواهد شدوهمیشه شادی را احساس خواهیم کرد.

دکتر بتسابه مهدوی
27 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

منبع انرژی و کائنات

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۸ ق.ظ

منبع انرژی و کائنات

بتسابه مهدوی

 

همه ما از یک هسته انرژی بوجود آمدیم  و همه جهانیان در این تکامل شرکت کرده تا به اینجا رسیدیم.

کمی بر میگردم به عقب و به زمانی که بشر پا به عرصه وجود نهاد.

انسان تنها موجودیست بر روی زمین که از قدرت ذهن و فکر برخورداره. و شاید همین مسئله باعث دوری ما از موج کائنات (منبع انرژی) شد. انسان همانند دیگر موجودات عمل نکرد و منجر تا شد از منبع انرژی فاصله گرفته و از راه های دیگر انرژی خود را فراهم آورد.

این موج انرژی همواره در کل هستی جریان دارد و طبق گفته نیوتن هیچ گاه از بین نمیرود. بلکه از جسمی به جسم دیگر انتقال میابد.

هر چیزی در این دنیا از انرژی ساخته شده و در جریانی نوسان میکند و فرکانس خاص خود را دارا میباشد. به همین منظور است که وقتی شما به یک نقاشی نگاه میکنید و یا به یک ترانه گوش فرا میدهید و یا . احساس شادابی میکنید. ولی بعضی اوقات است که شما با شنیدن آن ترانه به وجد آمده و احساس میکنید دوست دارید به هوا بپرید!!!

دلیل این امر اینست که فرکانس آن ترانه با فرکانس شما در یک رنج قرار داشته و باعث شده شما بتوانید از آن ترانه انرژی دریافت کنید.

جدا شدن انسان از منبع انرژی باعث شد تا ما نتوانیم به دیدن انرژی ها ادامه دهیم.

مثلا بالاترین انرژی به رنگ بنفش و پایین ترین انرژی به رنگ قرمز است (البته در نورها)که ما بالاتر از بنفش را نمیتوانیم روئیت کنیم (ماوراء بنفش) و همچنین قادر به دیدن پایین تر از قرمز هم نیستیم ( مادون قرمز )در صورتی که اگر بر روی ادراک درونی و اتصال دوباره به منبع انرژی کار کنیم، خواهیم توانست باز هم به دنیای کائنات برگردیم. همانطور که بیشتر عرفا و فلاسفه به این مهم دست پیدا کرده و در طی این سالیان دراز قصد داشتند تا ما را به این گوهر گرانبها نزدیک کنند. ولی مشغله فکری و کاری انسانها باعث میشود نتوانند به این مبحث پرداخته و خود را آماده پذیرایی از کائنات نمایند.

زیاد از صورت مسئله فاصله گرفتیم. بر گردیم سر بحث انرژیبالاترین درجه انرژی نور است و به همین علت میتواند با بالاترین سرعت حرکت کند. و پایینترین درجه انرژی متعلق به خاک است. در بسیاری از ادیان بحث در مورد بهشت و جهنم باز میشود. حال من این قضیه را برای شما توضیح میدهم.

وقتی شما انسانی مثبت بوده و همواره از انرژی های منفی فاصله داشته باشید، خواهید توانست انرژی های مثبت دیگر را دریافت کنید. و بالعکس. اگر شما منفی باشید قادر به دریافت انرژی های مثبت نبوده و انرژی های منفی بیشتری را جذب میکنید.

و قصه از لحظه مرگ آغاز میشود. وقتی آدمی جان خود را از دست بدهد روح او که انرژی خالص است به موج انرژی کائناتی برگشته و جسم او باقی میماند.

وقتی روح به منبع انرژی برگشت، اگر مثبت بوده باشد میتواند از قدرت سبکی و نورانی خود استفاده کرده و با انرژی های مثبت دیگر هم طراز شود و در بلندترین نقطه ها قرار گیرد (که این میشود همان بهشت) و اگر روح منفی باشد به درجه پست ترین رتبه که خاک و آتش است بر میگردد و قدرت ترکیب و استفاده از انرژی های مثبت را ندارد ( که این میشود همان جهنم)همانطور که میدانید از قدیم هم گفته شده که بهشت و جهنم را خود انسان برای خود میسازد. در گذشته چون بشر قادر به درک مبحث انرژی و کائنات نبود پیامبران و رهبران دینی مجبور بودند به گونه ای برای آنها تعریف کنند که بتوانند درک کنند.به همین علت جهنم را جایی پر آتش و سوزنده توصیف نموده و از بهشت جایی پر از سبزی و خرمی و شادابی یاد کرد.

کاتولیک ها اعتقاد دارند که مسیح به صلیب کشیده نشده و یک شب قبل از ادام خود، به آسمان باز گشته و هنوز زنده است. خب این بیان که هنوز زنده است شاید در دید اول منطقی نباشد ولی در دید متافیزیک گفته میشود که تمامی مردگان زنده هستند و در موج انرژی قرار دارند. و اینکه مسیح پرواز کرده و به آسمان رفته، من خود این موضوع را به عنوان معجزه اصلا قبول ندارم ولی اینکه پرواز کرده را قبول دارم!! چرا؟ به این علت که اگر انسان بتواند از جهان پیرامون خود انرژی دریافت کرده و انرژی را منتقل کند میتواند انرژی زیاد بدست آورده و همانند نور سبک شود و حتی میتواند با گرفتن بیش از حد انرژی از دید دیگر انسانها خارج شود. مانند ارواح حیوانات چون از منبع انرژی جدا نشده و همواره مسیر تکامل را طی میکنند قادر به دیدن هر انرژی در هستی هستند. چنانچه میدانید حیوانات قادر به دیدن ارواح هم هستند.

وقتی شما از صمیم قلب به یک درخت عشق بورزید و سعی کنید از آن انرژی دریافت کنید، مطمئن باشید که دریافت میکنید. که به این قضیه قانون شفا گفته میشود.

در هند خیلی از عرفا به گاو اعتقاد داشتند و انرژی خود را از آن گاو میگرفتند ولی به دلیل مقام طلبی رهبران دینی، آنها گاو پرست لقب گرفتند و مشرک حساب میشدند!!

 

حتما شما هم داستان سنگی را که به کودک اعتماد به نفس میداد شنیدید. آن سنگ فقط سنگ بود ولی چون آن کودک از صمیم قلب به آن سنگ اعتقاد داشت پس انرژی را از آن میگرفت. خیلی از افراد بشر به درخت پارچه ای میبندند و میگویند آن درخت آنها را شفا داده. بله درسته. واقعا آن درخت شفا داده. چون آنها اعتقاد داشتند که میتوانند از آن درخت شفا بگیرند و با کسب انرژی شفا گرفتند.

حال یکی به امامزاده اعتقاد دارد . فرقی نمیکند. از هر چیزی که بخواهید و البته بخواهید، حتما انرژی دریافت میکنید.

خیلی وقتها شده که شما در خواب میبینید که پرواز میکنید و یا پشت پیانو نشسته و زیبایی مینوازید و یا امثال آینها. در صورتی که شما هیچ وقت دست به پیانو نزده اید و یا بالی برای پرواز ندارید. خب منظور از این خواب چیست؟

شما قادر به انجام هر کاری هستید و فقط احتیاج به تمرین دارد.

مگس پرواز میکند پس چرا ما نمیتوانیم؟ مگر اشرف المخلوقات نیستیم؟

شما اولین باری را که برای رانندگی پشت فرمان ماشین نشستید را به خاطر بیاورید. آن زمان شما اول به فکر خلاص بودن دنده بودید. بعد به خود میگفتید که حالا باید پای خود را روی کلاج گذاشته و دنده را عوض کنم و به آرامی پای خود را بردارم و حرکت

اما آیا الان هم به این چیزها فکر میکنید؟ غیر ازین است که شما تا پشت ماشین مینشینید تمامی این کارها را ناخودآگاه انجام میدهید؟

چرا؟ چون رانندگی کردن در ضمیر ناخودآگاه شما قرار گرفته و شما دیگر به آن فکر نمیکنید. برای هر کاری باید به همین منوال تمرین نمود تا آن کار به ضمیر ناخودآگاهتان برود. و از آن پس دیگر احتیاجی به فکر کردن نیست. چون به صورت خودکار انجام میشود.

شما اگر بتوانید انرژی زیادی را دریافت کنید بی شک از شدت سبکی پرواز خواهید کرد. گویی که بیشتر مرتازان هندی این کار را میکنند. اگر شما جذب انرژی را تمرین کنید بدون شک به چیزهایی دست پیدا خواهید کرد که دیگر به فکر هیچ کار و مشغولیتی نیستید.

نکته بسیار مهم در مورد این انرژی ها و انسان نمادینه کردن چاکرا هاست (chakra) بدن انسان از ۷ چاکرا بهره مند است که هر یک از این ۷ چاکرا، قادر به دریافت نوعی از انرژی هستند.

هر چیزی، هر موجودی، هر گیاهی و از انرژی تشکیل شده و این انرژِ در اطراف آن دیده میشود. که به این محدوده انرژی، هاله نورانی (Aura) گفته میشود. این هاله با کم و زیاد شدن و تغییرات حسی مانند خوشحالی و ناراحتی و تغییر رنگ و حجم میدهد.

بدن انسان ۷ لایه هاله نورانی را شامل میشود و هر یک از این لایه ها نشانگر انرژی خاصی هستند. مثلا اگر شخصی خوشحال باشد این هاله بزرگتر، شفاف تر و به رنگ سبز و نارنجی در می آید. و وقتی ناراحت باشد این هاله کدرتر، کوچکتر و به رنگ قرمز و قهوه ای در خواهد آمد..

 

دکتر بتسابه مهدوی
20 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی