نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

آفریجگان

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

انارام روز از بهمن ماه برابر با 30 بهمن در گاهشماری ایرانیجشن آبریزگان دیگری که با نام «آفریجگان» نیز شناخته شده است.همچنین هنگام جشن مهرگان (میرما) در تقویم دیلمی و در گیلان.

دکتر بتسابه مهدوی

27 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

درندز

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۱۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

سیزدهم فوریه برابر با 24 بهمن در گاهشماری ایرانیجشن آتش افروزی در میان ارمنیان ایران به نام «دِرِندِز» یا «ترانتاز»ارمنیان ایران این جشن را در نیمه ی زمستان و در شب 13 فوریه به نام «تیرن انداراج»(tearan andaraj یا

«دیارنداراج» با تشریفات خاص برپا می کردند و بعدها در ارمنستان «تِرانتاز» و «دِرِندِز» خوانده شد ولی مراسم کنونی این جشن هنوز شباهت های بسیار به مراسم جشن سده دارد.

 

در ارمنستان باستان برای آتش، صفات زنانه و برای آب، فروزه های مردانه ای می پنداشتند. در افسانه های بسیار کهن ارمنی چنین آمده است که خدایان «آرامازد»(همان اهورامزدا) و «آستقیک» بر قله ی کوه پاقات نشیمن داشتند و کمی پایین تر از نوک کوه، جایگاه آتشی جاویدان و در پای کوه منزل چشمه ای بزرگ بوده است.

 

پس آتش و آب خواهر و برادر بودند. بنابراین نه تنها آب و آتش بلکه خاکستر نیز مقدس شمرده می شد.این جشن رفته رفته صورت دینی به خود گرفت و در فرهنگ مسیحی ارمنیان، وارد شد و با برخی پیرایه ها در زمره ی جشن های کلیسای ملی ارمنی درآمد.اکنون ارمنیان هرساله این جشن را در غروب روز 13 فوریه برابر با 24 بهمن ماه به یادبود ورود مریم مقدس همراه با مسیح ِچهل روزه، به بیت المقدس و استقبال از آن ها با افروختن آتش و آذین بندی گذرگاه با مشعل و چراغ، در کلیساها جشن می گیرند.

 

در این جشن، کـُپه های بوته را که در حیاط کلیسا می چینند و با شمع افروخته ای که مقام روحانی ارمنیان از مهراب کلیسا می آورد، آتش می زنند.

هر کس پس از جشن درندز و در هنگام بیرون رفتن از کلیسا، شمع یا فانوس یا اخگردانی (مشعلی) را با آتش فروزان در حیاط کلیسا روشن کرده و به خانه می برد.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بادروزی

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

باد روز از بهمن ماه برابر با  22 بهمن در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «بادروزی» یا «کژین» یا «بادبره» یا «باذ وره» در گرامیداشت باد، در اوستایی «واتـَه»، و ایزد نگاهبان آن با همین نام که از بزرگ ترین ایزدان ایرانی در باورهای «زَروانی» یا «زُروانی» بشمار می رفته است.

 

کوشیار گیلانی در «زیج جامع» از آن به نام «باذ وره» یاد کرده است.این جشن نیز با بازار همگانی همراه بوده است و در آن روز ریسمان هایی از نخ هفت رنگ را به آغوش باد می سپرده اند.

 

افسانه ای نیز درباره ی این جشن وجود دارد :گویند هفت سال در ایران باد نیامد، در این روز شبانی نزد کسری آمده و گفت : «دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید»، پس در آن روز نشاط کردند و شادی نمودند.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بهار کردی -میانه ی زمستان

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

دی به مهر روز از بهمن ماه برابر با 15 بهمن در گاهشماری ایرانی جشن میانه ی زمستان و گاهنباری فراموش شده که دلیل فراموشی آن دانسته نیست. با این وجود برخی دیگر از جشن های میانه ی زمستان، بازمانده ای از این گاهنبار هستند.

 

همچنین آغاز سال نو در تقویم های شمال غربی ِهندوکش در افغانستان امروزی، آغاز سال نو در تقویم های محلی لرستان، بختیاری و کردستان بنام «وَهار کردی».و همچنین هنگام جشن مهرگان «میر ما» یا «مهرماه» در تقویم طبری.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

طوبی شباط

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

پانزدهم ماه شواط (شباط) عبری برابر با 14 بهمن در گاهشماری ایرانی روز درختکاری یا جشن سال نو درختان در آیین یهودیان ایران، این جشن با کشاورزی در ارتباط است، پس از نخستین باران زمستانی در روز 15 شباط برگزار می گردد.

دکتر بتسابه مهدوی

23 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

اوستا _آتش نیایش

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

جشن سده در نواحی مختلف با نام­های مختلفی شناخته می­شود : در خراسان «سَرِه»، در نواحی اراک «جشن چوپانان»، در خمین «کُردِه»، در دلیجان «هَله هَله» و در بَدَخشان تاجیکستان به نام «خِرپَچار». در فراهان، سنگسر سمنان، چهار روز پیش و پس از سده را «چاروچار» و سردترین شب زمستان می­دانند.

همان­گونه که می­دانیم در ایران باستان سال به دو بخش تابستان بزرگ «هَمَه» و زمستان بزرگ «زَیِنَه» تقسیم شده بود که هریک را چَهره می­نامیدند. بخش نخست که تابستان است از آغاز فروردین تا آخر مهر، یعنی 210 شبانه روز و بخش دیگر که زمستان بزرگ است از آغاز آبان ماه تا آخر اسفند یعنی پنج ماه به اضافه­ی روزهای کبیسه و به عبارت دیگر در سه سال نخستین 156 روز و سال چهارم 157 روز بوده است. بنابراین سده عبارت است از 100 روز از آبان گذشته که سده یا سته نامیده می­شود، یعنی 100 روز از زمستان گذشته است.

 

ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» می­نویسد :«... ایرانیان پس از آن­که کبس از ماه­های ایشان برطرف شد، در این وقت منتظر بودند که سرما از ایشان برطرف شود و دوره­ی آن به سر آید، زیرا ایشان آغاز زمستان را از پنج روز که از آبان ماه بگذرد می­شمردند و آخر زمستان ده روز که از بهمن ماه می­گذشت می­شد... و اهل کرج این شب را «شب گَزَنه» می­گویند، یعنی شبی که در آن گزیدن زیاد است و مقصودشان این است که سرما شخص را در این شب می­گزد ...»

و در کتاب «التفهیم» نیز درباره­ی نامگذاری جشن سده آورده است: «... و اما سبب نامش چنان است که از آن تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب ...»

 

سده را به اردشیر پاپکان و برخی دیگر به کیومرث نسبت داده­اند و گفته­اند چون عدد فرزندانش به سد رسید، جشنی بزرگ برپا کرد و آتشی فراوان افروختند و آن را سده نام نهادند. از پیروزی فریدون بر ضحاک نیز خبر آمده است.خلف تبریزی در «برهان قاطع» آورده است که :«کیومرث را سد فرزند از اناث و ذکور بود، چون به حد رشد و تمیز رسیدند، در شب این روز جشن ساخت و همه را کدخدا کرد و فرمود که آتش بسیار برافروختند بدان سبب آن را سده می­گویند.»

 

 گوشه ای از مراسم سده:از بسیاری اشارات نویسندگان، مورخان و پژوهشگران، آشکار است که جشن­های نوروز، سده و مهرگان، جشن­هایی بوده ­است همگانی که با سرور و شادمانی و به صورت کارناوال برپا می­شده است. مردمان هریک به فراخور توان به تهیه­ی هیزم و خار و خاشاک به ویژه چوب «گزمی» می­پرداختند و پشته­هایی از آن­ها فراهم می­کردند و آتش می­زدند، سپس با صورتک­هایی بر چهره و دست افشانی و پایکوبی تا چندین روز با گریز از همه­ی قیود، به جشن و شادمانی مشغول می­شدند.

 

آتش­ها در بالای پشت بام­ها یا در دشت­ها و بلندی­ها روشن می­شد، مراسم جشن سده علاوه بر آتش افروزی­های گسترده، با برپایی مجالس سور و سرور و میهمانی­های بسیار مفصل همراه بوده است. پس از مراسم آتش افروزی، نیز این میهمانی­ها ادامه داشته و بر سر خوان می­نشتند و نوشخواری در حد

افراط از رسوم بوده است. مجالس رقص و موسیقی و آواز تا بامدادان به طول میانجامید و روز پس از جشن، پادشاه و بزرگان به پذیرایی می­نشستند.

دکتر بتسابه مهدوی

23 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

پیر شالیار

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

از سپندارمذ روز از بهمن ماه برابر با 5 بهمن در گاهشماری ایرانی از حدود 5 ام بهمن ماه مراسمی به نام «پیرشالیار» در اورامان تخت (هورامان) کردستان و در کنار مرقد پیرشالیار برگزار می شود که سه روز به درازا می کشد.

در این مراسم از باغ پیرشالیار گردوهایی چیده شده و برای اهالی فرستاده می شود.آغاز مراسم روز چهارشنبه است. بامداد روز نخست دامداران دام های نذری خود را می آورند و قربانی می کنند، گوشت قربانی در بین مردم تقسیم می شود و مقداری دیگر از گوشت ها برای تهیه ی غذای دسته جمعی، «آش جو» یا «هولوشینه تشی» به داخل خانه ی پیر برده می شود نیمروز روز دوم گروه های دف زن  خود را آماده کرده و شروع به دف زنی می کنند.

 

نوجوانان، جوانان و پیران دست در دست هم زنجیره ای بزرگ تشکیل داده و رقص دسته جمعی را آغاز می کنند و با حرکتی نمادین همبستگی همیشگی خود را به نمایش می گذارند. در هنگام رقص، افرادی نیز قصیده هایی از بر می خوانند و گروه بزرگ رقص هم لفظ «جلاله الله» را زمزمه می کنند.

 

در این سه روز مردم هورامان تخت تمام کارهای خود را تعطیل کرده و فقط وقتشان را در این جشن باستانی صرف می کنند.در روز پایانی نیز مردم تا شب به رقص می پردازند و ساعاتی از شب را نیز در خانه ی پیرشالیار می گذرانند، که به این شب، شب نشست یا «شه وونیشتی» گفته می شود. در این شب سخنرانان به سخنرانی درمورد پیر شالیار و بحث های مذهبی و عرفانی می پردازند. بعد از آن سرودی یا قصیده ای خوانده می شود وپایان جلسه با دعا ختم می شود.

 

پیر شالیار

پیرشالیار فرزند جاماسب یکی از رهبران و مغان آیین زردشت بوده که در اورامان می‌زیسته است ، وی مردی دانا و آگاه با طبعی روان بود . ایم مغ کتابی را به نام مارفه‌تو پیرشالیار (‌معرفت پیرشهریار) به لجهه کردی اورامی به نظم در آورده است مشتمل بر امثال و حکم و پند و اندرز با ذکر نکاتی چند از آداب و رسوم آیین باستانی و تاکید و توصیه در جهت حفظ و نگهداری آن . نسخه این کتاب اکنون کمیاب است و فقط عبارات و ابیاتی از آن را برخی از مردم آن سامان در حفظ دارند و در مواردی به جای مثل به کار می برند .

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بهمن

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

جشن بهمنگان

بهمن روز از بهمن ماه برابر با 2 بهمن در گاهشماری ایرانی جشنی در ستایش و گرامیداشت بهمن در اوستایی «وُهومَنَه»و در پهلوی«وَهمَن» به معنی «اندیشه ی نیک» یا «بهترین اندیشه».

بخش نخست این واژه«وُهُو»از «وَنگهو»اوستایی که صفت است به معنی خوب و نیک ، که در فارسی هخامنشی «وَه وُ» و در سانسکریت «وَس وُ»خوانده میشود،در پهلوی «وِه» ودر فارسی «به» شده است.بخش دوم «مَنَه» برابر است با وازه ی سانسکریت «مَنَس»که در پهلوی «منیشن» و در فارسی «منش» شده است.در این روز آشی به نام «آش بهمنگان» یا «آش دانگو» به صورت گروهی پخته می شده است که نام«دانگو»یا«دانگی»بر گرفته از همین سنت اشتراکی است .

 

برخی دیگر از آداب و رسوم این جشن: پختن نوعی دیگر ی آش به نام آش بهمنگان موسوم به دیگ بَهْمَنْجَنَه بسیار رایج و معمول بوده است. در این آش از هر نوع حبوبات و سبزی و گوشت که موجود در آن فصل بوده ریخته و می پختند(آش شلقلمکار) در هر خوراکی  از گیاه بهمن سرخ و بهمن سفید استفاده می کردند. این گیاه دارای خواص دارویی است و در روزگار باستان ایرانیان معتقد بودند که خوردن آن به تقویت حافظه بسیار کمک می کند. 

 

یکی از رسوم نیک این روز،  آن بود که طی تشریفاتی به کوه و دشت رفته و گیاهان ویژه ای را که خواص دارویی داشت می کندند تا در طول سال مورد استفاده قرار دهندو هم چنین تهیه شیره ها و روغن های نباتی و ساقه ها و چوبها و برگ های سوزاندنی که بوی خوش پراکنده و گندزدا باشند در این روز انجام می شد.

 

همچنین زرتشتیان در این روز از کشتار حیوانات سودمند و گوشت آنان خودداری می نمایند و برخی نیز در تمام روزهای بهمن ادامه می دهند. این جشن حامی مردان درستکار می باشد.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

کوسه گلدی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

در نیمه ی زمستان، چوپانان و دامداران مناطق مرکزی ایران مراسمی به نام «کوسه گلدی» برگزار می کنند.

 

در این مراسم یک نفر نقش کوسه را بازی می کند و لباس قرمز و پوستینی به تن کرده، کلاه ویژه ی قرمز رنگی به سر می گذارد و تنبک زنان و رقص کنان به در خانه های دامداران رفته و با خواندن آواز از صاحب خانه ها، گردو و بادام هدیه  می گیرد.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن تبیکان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

دی به مهر روز از دی ماه برابر با 15 دی در گاهشماری ایرانی جشنی همراه با ساخت تندیس ها و پیکره هایی به شکل انسان با گل یاخمیر که در پشت بام ها قرار می دادند و گاه آن ها را می سوزاندند.در باورمردم این کار برای از بین بردن موجودات آزار رسان بوده است.

 

در برخی متون از این جشن به نام «تبیکان» یا «بتیکان» نام برده شده است که به احتمال شکل تغییر یافته ی «دیبگان» است.

 

 همچنین در بامداد این روز سیب خورده و نرگس می بوییدند و با فرا رسیدن شامگاه سنبل بر آتش می نهادند و بر این باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و دور از فقر و خشکسالی خواهند بود.

 

جشن«درامذینان»:مهر روز از دی ماه برابر با 16 دی در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «درامزینان» یا «کاکتل» یا «کاکثل» در متون ایرانی که جشنی بسیار کهن و اسطوره ای و ناشناخته است که نام های گوناگون آن ارتباط با «درفش

کاویان» و «گاو کتل» یا «گاو درفش» را نشان می دهد.

 

در این روایت ها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و می دانیم که در باورهای کهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد.(مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُرمایه» یا «گاو بَرمایه» و گرزه ی «گاو سر» فریدون) گونه های مختلف نام های کهن، نشانه ی دیرینگی ِاین آیین و فراموش شدن شکل اصلی نام آن است. این روز احتمالا در پیوند با دیده شدن صورت فلکی «گاو» یا «ثور» نیز بوده است.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی