نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درباره مدیتیشن» ثبت شده است

عکس نوشته 9 مهر 95

بتسابه مهدوی | جمعه, ۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

درباره مدیتیشن

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۰ ق.ظ

درباره مدیتیشن

دکتر بتسابه مهدوی

 

هشیاری آن است که ذهن آگاه باشد، اما تمرکز نداشته باشد.هشیاری آگاه بودن از همه چیزهایی است که در حال روی دادن اند. شما به گونه عادی نمی توانید از همه‌ چیزهایی که در حال رخ دادن اند هشیار باشید زیرا بدین گونه نا متمرکز خواهید شد. بخش نفی شده، بخش ناخود آگاهتان تنها زمانی می تواند پویا و آفریننده باشد که شما به زندگی بعد تازه ای بیفرایید بعد سرخوشی و بعد بازی کردن را.

 

منظور از سرخوش بودن این است که توانایی شاد کامی جستن لحظه به لحظه از همة‌ چیزهای رخ دهنده بر خود را داشته باشید. در شادکامی خود کنش است که ارزشمند است. چنان چه بتوانید هر کنشی را در خودش ارزشمند سازید، آن گاه سرخوش شده و می توانید آن را جشن بگیرید. سرخوشی در لحظه است در خود کنش نه در دلواپسی رسیدن به دستاوردهای آن، چیزی نیست که بخواهید به آن دست یابید.

 

وقتی ارتباط با کل هستی دور از گزینش باشد و به هر چیزی اجازه پیش آمدن دهید این شادکامی مراقبه است. آگاهی یافتن از ناخودآگاه یعنی آگاهی از این که ذهن شما آگاه نیستید و ذهن آگاه تنها بخشی از ذهن است . «من» هر دو بخش هستم و بخش بزرگتر نامشروط و بی قید و بند است. مراقبه کوششی است برای پر یدن به ناخودآگاه. با حسابگری نمی توان پرش انجام داد زیرا هر محاسبه ای آگاهانه است و ذهن آگاه به شما اجازة‌ پرش نمی دهد. مسیر ناخودآگاه تاریک و ناشناخته است و به دیدة‌ فرد نابخردانه می نماید بنابراین اگر برای ورود به مراقبه اندیشه کنید راه به جایی نخواهید برد چرا که بخشی اندیشنده به شما اجازة‌ چنین کاری را نخواهد داد.

 

شما نمی توانید بدون اندیشیدن خیز بردارید و بپرید بنابراین به دستاویز نیاز دارید دستاویز تنها برای آموزش دادن به ذهن نیاز است وگرنه به کار نمی آید. پس از پرش خواهید گفت به دستاویز نیاز نبود. دستاویز چیزی ساختگی است. کلکی است برای آن که ذهن خردگرای شما آرام شود تا بتوان آن را به ناشناخته ها هل داد. روش نیرومند نه تنها ذهن بلکه تن و احساس شما ـ همة‌ هستی تان ـ‌ را در بر می گیرد.هیچ شیوه ای نمی تواند خواستگاه مراقبه باشد از این رو هر شیوه ای امکان پذیر است هر شیوه ای یک دستاویز است. همة شیوه ها دروغین اند.

 

همة‌چیزی که مورد نیاز است این است که به کمک هر دستاویزی از ذهن خود به بیرون هل داده شوید.باریک سازی تمرکز ذهن زمانی که به بیرون رو دارید، سودمند است اما به درون که رو داشته باشید زیان بار و کشنده است. در پیوند با دیگران کارآمد و در پیوند با خود انسان عامل خودکشی است. کسی داناست که بتواند هر دوی نیاز ها را برآورده کند. ذهن را چون یک ابزار بکار برید نه چون غایت همة چیزها. همین که فرصتی دست داد از آن بیرون آیید. آن گاه دم را غنیمت شمرده و از آن، از خود هستی شادکامی بجویید.

 

رها کردن شرطی شدگی ها از راه مراقبة‌ پویا امکان پذیر است. چنین رهایی ای بی علت دست خواهد داد. مراقبه شرایطی را فراهم می کند تا به ناشناخته برسید. هر چیزی پیش آید کردة شما نیست چیزی خواهد بود که رخ می دهد.

از راه بندهای منفی از طریق مراقبه می توانید به سوی دیگر هل داده شوید. وقتی شما از گذشته خود بگسلید آن گاه در همان دم انفجاری رخ می دهد و درست همان دم به مرکز می روید و در هستی خود متمرکز می شوید آن گاه همة چیزهایی را که همواره از آن تان بوده اند و همة چیزهایی را که هم اینک در انتظارتان هستند خواهید شناخت.


هدف زندگی آگاه شدن است. شما از چیزی آگاهی دارید . در مراقبه هیچ موضوعی یافت نمی شود و تنها خود آگاهی برجا می ماند. در مدیتیشن در گام اول شما می بایست هم از موضوع نگرش تان آگاه باشید و هم در کنار این موضوع از کسی که می نگرد. در گام دوم مراقبه هم شناسنده و هم موضوع شناسایی را رها کرده، و تنها آگاه باشید این هدف ناب مدیتیشن است. برای آگاهی نیاز به موضوعات بیرونی دارید در غیر این صورت احساس خواب آلودگی می کنید. موضوعات زیاد باعث بی خوابی می شود. با موضوعات تازه شما آگاه تر می شوید چیزهای کهنه خسته کننده می شوند. وقتی چند زمانی با یک موضوع زندگی کردید هشیاری خود را بدان از دست می دهید. دل تان را می زند. تکرار یک مانترا خستگی و خواب ژرفی را بار می آورد.

شما به ذهن نیاز دارید که حتی اگر چیزهای تازه ای هم یافت نشوند باز بتواند هشیار باشد. اگر آگاهی به چیزی وابسته باشد این چیز به ناگزیر باید تازه باشد. آگاهی بدون موضوع آزادی می آورد هر وقت دلتان خواست به خواب روید یا بیدار شوید. شما از جهان موضوعات آزاد می شوید.اگر خواهان خشنودی، آرامش ذهن،‌ سکوت و خواب هستید خوب است که پیوسته با موضوعات یکنواخت به سربرید ولی این کار روحانی نیست . در پیوند با یوگا می بایست خردورزانه پیش روید اما تنها برای این که به پهنه‌ چیزهایی که با خرد جور در نمی آیند پرش کنید. نهایت ناگزیر است که نابخردانه باشد. سرچشمه می بایست از شما بزرگتر باشد. سرچشمه ای که شما و همه چیز همة گیتی از آن آمده است و بار دیگر بدان فرو می رود و در آن ناپدید می گردد می بایست بیش از خرد باشد.

یوگا می گوید خردگرایانه است که انسان چیزهای نابخردانه را به پندار در آورد. کسی که الوهیت را تجربه کرده در اثبات آن کوشش نخواهد کرد. کل را نمی توان با پاره هایش اثبات کرد اما می توانیم آن را حس کنیم. می توان به ژرفای درون رفت. بگویید من خدا را باور دارم چون نمی توانم او را اثبات کنم. باور دارم چون امکان پذیر نیست. اگر بود نیاز به باور کردن نبود چرا که جای خود را به یک ایده عادی می داد. ایمان چیزی ذهنی نیست پرشی است به درون ناممکن. مدیتیشن روشی است برای آوردن شما تا سرحد خرد و نیز یک روش پریدن است .مراقبه در نهایت با شیوه های بی خردانه سروکار دارد.

 

 

 

  • بتسابه مهدوی