نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلشدگان» ثبت شده است

پاکسازی بدن

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

  یکی از استادان بزرگ گفته است:"آن چیزی را که آتش نمی تواند بسوزاند،تیر و کمان نمی تواند به آن صدمه ای بزند و سوراخش کند و هیچ شمشیری نمی تواند آن را ببرد در درون ماست.

آگاه شدن از آن چیز و به دور انداختن هویت از بدنمان یعنی به دور انداختن این تصور که ما بدنمان هستیم،یعنی تجربه کردن روح.اما برای به دور انداختن هویت بدن باید کار خاصی انجام دهیم.باید یاد بگیریم که چگونه می توان این کار را کرد.هرچه بدنمان پاک تر باشد به دور انداختن هویت از آن آسانتر خواهد بود.

   هر چه بدن پاکتر باشد زودتر می توانیم از این موضوع آگاه شویم که ما بدنمان نیستیم.به همین دلیل منزه کردن بدن پایه کار است و بدون بدن بودن ثمرۀ آن.

 

   حال چگونه می توانیم یاد بگیریم که ما بدنمان نیستیم؟

فقط باید تجربه اش کنیم.اگر ایستاده ایم،نشسته ایم،خوابیده ایم ویا بیدار هستیم باید سعی کنیم که این مسئله را به یاد بیاوریم.اگر ذره ای توجه و آگاهی به اعمال بدنمان داشته باشیم اولین قدم را برداشته ایم.

   وقتی در جاده ای قدم می زنید،عمیقاٌ به درون خود نگاه کنید.خواهید دید که در درون شما شخصی وجود دارد که قدم نمی زند.شما خودتان قدم می زنید،دستها و پاها یتان تکان می خورد،ولی چیزی در درونتان هست که نه تنها قدم نمی زند بلکه شاهد قدم زدن شما هم هست.

   اگر پاهایتان یا دستانتان درد می کند،با آگاهی به درون خود توجه کنید.آیا درون شما هم درد می کند؟یا اینکه بدنتان درد می کند و شما با آن درد خودتان را شناسایی می کنید؟متوجه خواهید شد که چیزی در درون شما بدون اینکه دردی داشته باشد تنها نظاره گر این درد خواهد بود.وقتی که شما گرسنه اید،با آگاهی،به این گرسنگی نگاه کنید.آیا شما گرسنه اید یا بدنتان گرسنه است؟وقتی هم که خوشحال هستید به این نکته توجه کنید که این خوشحالی کجا اتفاق می افتد.

   خوب است دقت داشته باشیم که حوادثی که در زندگی ما رخ می دهند در کجا اتفاق می افتند.آیا برای ما اتفاق می افتند و یا اینکه ما فقط شاهد و نظاره گریم.

   هویت دادن در ما به صورت یک عادت قوی در آمده است.حتی ممکن است وقتی به یک فیلم نگاه کنیم شروع کنیم به گریه کردن و یا بخندیم.وقتی هم که چراغهای سینما روشن می شود پنهانی اشکهایمان را پاک می کنیم تا کسی متوجه نشود.ما گریه می کنیم چون خودمان را با این فیلم شناسایی می کنیم.ما معمولاٌ خودمان را با قهرمان آن فیلم شناسایی می کنیم،ممکن است حادثه اسفناکی برای قهرمان فیلم رخ بدهد و ما خود را با درد آن شخص یکی می دانیم و شروع می کنیم به گریه کردن،یکی دانستن مساوی است با هویت دادن.

   ذهنی که می اندیشد تمام چیزهایی که در بدنش اتفاق می افتند واقعاٌبرای او رخ داده اند،همیشه در درد و رنج خواهد بود.فقط یک دلیل برای تمام رنجهای ما وجود دارد و آن هویت دادن و شناسایی کردن خودمان با بدن است. همچنین یک دلیل برای خوشحالی وجود دارد و آن هنگامی است که ما دیگر خودمان را با بدنمان شناسایی نکنیم.

   حتماٌ لازم است که همیشه بدنمان را مشاهده کنیم.شبها وقتی به بستر می رویم باید از این نکته آگاه شویم که این بدنمان است که به خواب رفته است نه خود ما.بنابر این ما نیستیم که خوابیده ایم بلکه تنها بدنمان به خواب رفته است.یا برای مثال به هنگام غذا خوردن ویالباس پوشیدن.هنگامی که کسی شما را اذیت می کند اگر آگاهانه بنگرید قادر خواهید بود که ببینید این فقط بدن شماست که اذیت می شود نه خودتان.به این طریق در یک مقطع زمانی با توجه دائمی یک انفجار درونی را حس خواهید کرد که تمام هویت بدنتان را می شکند.

   آیا می دانید که وقتی خوابیده اید و خواب می بینید دیگر از بدنتان آگاه نیستید و زمانی که  به خواب عمیق فرو رفته اید به هیچ وجه بدنتان را حس نمیکنید و دیگر صورت خود را به خاطر نمی آورید؟هر چه عمیق تر به درونتان فرو بروید،بیشتر بدنتان را فراموش خواهید کرد.وقتی شروع به برگشتن به سطح میکنید آرم آرام هویت بدنتان برمی گردد.

   در صبح هنگامی که ناگهان از خواب برمی خیزید،به درون خود نگاه کنید.به وضوح خواهید دید که هویت بدنتان هم بیدار می شود.

 

   تمرِن جالبی برای قطع هویت بدنمان وجود دارد.اگر یک یا دو بار در ماه این روش را انجام بدهید به شما در از بین بردن هوِیت بدنتان کمک خواهد کرد.

 

اطاق را کاملاً تاریک کنید و روی زمین دراز بکشید.بدن را کاملاً آرام کنید.به این ترتیب شما وارد مدیتیشن میشوید.وقتی که بدن و تنفستان کاملاً آرام شدند و وجودتان در سکوت فرو رفت،حس کنید که مرده اید و فامیل و آشنایان دورتان جمع شده اند.به صورتهای آنها توجه کنید،ناراحتی ها و گریه های آنها را ببینید.آنها چه می کنند؟کدام یک از آنها گریه می کند؟کدامیک فریاد می زند؟با وضوح کامل به آنها بنگرید.این صحنه ها واقعاً جلوی چشم شما خواهند آمد.

   بعد ببینید که تمام همسایه ها هم آمده اند و به آشنایان و فامیل پیوسته اند.حالا مردم جسم شما را در تابوت گذاشته اند و به جایی که مرده ها را می شویند می برند و بعد هم می خواهند که جسمتان را آتش بزنند.به همهء اینها نگاه کنید،همه تصورات هستند ولی اگر چندین بار این تمرین را تکرار کنید به وضوح همهء اینها را خواهید دید.حالا ادامه دهید.آتش تمام اطراف شما را احاطه کرده است و جسم شما آرام آرام تبدیل به خاکستر می شود.هنگامی که دیگر جسمی در کار نیست و کاملاً نبدیل به خاکستر شده اید با آگاهی تمام به درون خود نگاه کنید و ببینید که در آنجا چه اتفاقی رخ می دهد.در این لحظه متوجه خواهید شد که شما جسم نیستید،یعنی هویتتان با بدن کاملاً قطع شده است.

   وقتی که این تمرین را برای چند بار تجربه کنید،پس از آن هر زمانی که صحبت کنید،راه بروید و یا هر کار دیگری انجام دهید،قادرید تا تشخیص دهید که شما بدنتان نیستید.

   ما این مرحله را مرحلهء بدون بدن می نامیم.هر کسی که خودش را اینگونه بشناسد بدون بدن می شود.

   اگر این کار را در تمام مدت روز یعنی به هنگام نشستن،بلند شدن،راه رفتن و حرف زدن انجام دهید یعنی به این نکته توجه کنید که شما بدنتان نیستید.در این هنگام بدن تنها یک خلأ خواهد بود.درک این مطلب که ما بدنمان نیستیم به سختی اتفاق می افتد و هیچ چیز با ارزش تر از آن نیست.در آن هنگام تغییرات زیادی در زندگیتان آغاز خواهد شد.چون تمامی رفتارهای ناآگاهانه بشر به بدن او برمی گردد.اگر انسان تعلق خود به بدنش را قطع کند دیگر هیچ کار اشتباهی نمیتواند انجام دهد.اگر ما آگاه شویم که ما بدنمان نیستیم،دیگر هیچ امکانی برای زجر کشیدن و ناراحتی در زندگی وجود نخواهد داشت.

   مثلاً اگر کسی با چاقو به پشت ما بزند این شخص فقط بدن ما را بریده است و ما آگاهیم که به ما هیچ صدمه ای نخورده است و وجودمان دست نخورده باقی مانده.در این هنگام زندگی ما پر از صلح و امنِت خواهد شد.هیچ حادثهء خارجی نمیتواند بر ما تأثیر بگذارد چون تأثیر این نوع اتفاقات فقط بر روی بدن خواهند بود.امّا ما فکر میکنیم و به اشتباه هم فکر می کنیم که هر چیز بیرونی میتواند بر ما تأثیر بگذارد.به همین دلیل است که زجر می کشیم و احساس درد و رنج می کنیم.

   این اولین مرحلهء تعالیم روحانی است که باید بیاموزیم و آن رها شدن از بدنمان است.مرحلهء سختی نیست و با کمی سعی و کوشش می توانیم آنرا یادبگیریم.

دکتر بتسابه مهدوی

15 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

نقش عشق در مراقبه چیست؟

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

عشق در مراقبه ذهن را از هر آنچه جز دوست داشتن است تخلیه میکند .عشق هر آنچه غیر از عشق را به آتش میکشد و می سوزاند و این همان کنار زدن لایه های کاذب است.

عشق الهی چیزی نیست که خاص خداوند باشد بلکه عشق خود خداوند است.تمام ادیان راههای مختلف برای رسیدن به یک حقیقت واحد هستند.

 

متعالی ترین شکل دعا دعای سکوت است یعنی اشتیاق محض با توجه قلب به سوی خداوند منظور از "قلب "معنوی ترین بخش وجود انسان است.

دکتر بتسابه مهدوی
8 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh
  • بتسابه مهدوی

کاربرد موسیقی درمانی در درمان بیماریها

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۱۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

اغلب مردم هنگام شنیدن یک موسیقی، نوعی واکنش اتونومیکرا تجربه می نمایند. مثلاً هنگام شنیدن یک موسیقی پر تپش ، احساس پر انرژی بودن می نمایند و هنگام شنیدن یک قطعه آرام و کلاسیک، احساس آرامش و سبکی دارند. موسیقی درمانی ارتباط متعادلی میان موسیقی و خلق و خو برقرار می نماید. مطالعات علمی نیز نشان داده اند که موسیقی بر عملکردهای فیزیولوژیک نظیر تنفس و ضربان قلب و فشارخون تأثیر دارد. برای مثال همانطور که میزان هورمون کورتیزول هنگام بروز استرس بالا می رود ، میزان آزادسازی اندورفینها نیز توسط موسیقی افزایش می یابد (اندورفینها هورمونهای طبیعی هستند که در بدن انسان موجب نشاط و سرخوشی و کاهش درد می گردند).

 

موسیقی درمانی عبارتست از کاربرد موسیقی برای القاء آرامش، تسریع روند بهبود بیماریها، بهبود عملکرد ذهنی و ایجاد سلامتی. افراد تحت درمان با موسیقی، بوسیله راهنمایی های یک فرد متخصص که در این زمینه آموزش دیده یا زیرنظر یک موسیقی درمانگر دارای مجوز فعالیت، به موسیقی های خاصی گوش می دهند و یا موزیکهایی را برای خود می سازند. موسیقی درمانی یکی از درمانهای هنری خلاق یا درمانهای بیانگر احساسات (شامل درمانهای هنری، شعر سرایی، درام درمانی و پسیکودرام ) می باشد.

 

قدمت درمان با استفاده از موسیقی تقریباً به قدمت تمدن بشری است. فیلسوفهای یونان باستان همانند سرخپوستان آمریکای شمالی عقیده داشتند که موسیقی قادر به تسریع روند بهبود بیماریهای روحی و روانی در انسانهاست. در ایالات متحده آمریکا در طی سالهای جنگ جهانی دوم برای نخستین بار از موسیقی درمانی به عنوان یک درمان رسمی در بیمارستانهای نظامی این کشور استفاده شد تا به سربازانی که در جریان این جنگ دچار نقص عضو و ناتوانی شده بودند کمک شود. برای نخستین بار طی دهه میلادی به موسیقی درمانگر ها مدارک رسمی اعطا شد و نیز انجمن موسیقی درمانی آمریکا (AMTA) تأسیس و بنیانگذاری شد.

همچنین در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا بخشی وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود. یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می‌تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.

 

در دوران باستان ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. در یونان باستان این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود. یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می‌تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.

 

پژوهشهای انجام شده، نشان می‌دهد که غده تالاموس بهعنوان مهمترین غده در مغز انسان محرکهای صوتی را به وسیله سیستمهای عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می‌دهد. غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت می‌کند به محرکهای صوتی موزون پاسخ می‌دهد، موجب بروز ترشحاتی می‌شود که نتیجه آن آزاد سازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود. با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی می‌توان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجبات آزاد سازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد، موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم می‌سازد، پی‌برد.

 

تحقیقاتی که توسط کولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان می‌دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بوده‌اند تاثیر داشته است زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرکهای موزیکال پاسخ مثبت می‌دهد. موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است. در موسیقی درمانی، ما انتظار داریم که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند. یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید.

 

به خاطر داشته باشید: «انرژی در پی اندیشه می‌آید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد.

 

برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید:

۱٫ صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید.

۲٫ خودتان را تسلیم موسیقی کنید.

دکتر بتسابه مهدوی

23 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

شفای پرانیک(Pranic Healing) چیست؟

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۹ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

پرانا یک واژه سانسکریت به معنای نیروی حیات است و وجود این انرژی حیات‌بخش نامرئی عامل سلامتی و زنده بودن ما می‌باشد. این واژه در فرهنگ شرق Chi یا Ki نیز نامیده می‌شود که ما آن را ازطریق آب، هوا، زمین، در ختان و گیاهان و یا به کمک مراقبه و دعا دریافت می‌کنیم . یک درمانگر می‌تواند واسطه‌ای برای انتقال این انرژی باشد.

 

شفای پرانیک روش درمان با استفاده از انرژی پرانا می‌باشد که در درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها در سطح فیزیکی، احساسی و ذهنی بکار می‌رود. در این روش بدون تماس دست درمانگر با بدن بیمار، انرژی‌های منفی  ناشی از بیماری‌ها  از بدن انرژی نامرئی انسان پاک شده و انرژی تازه و پرانای سالم به بدن بیمار انتقال داده می‌شود . لازم به ذکر است که هرچه بیمار مقاومت کمتری نشان دهد، انرژی راحتتر و آزادتر جریان می‌یابد و روند درمان سریعتر پیش می‌رود.

 

تاریخچه شفای پرانیک چیست؟

 

با مروری بر تاریخچه این درمان در می‌یابیم که زمان آغاز آن به زما‌ن‌های بسیار دور باز می‌گردد . درچین و تبت نام پرانا و درمان با انرژی رواج بسیاری داشته است و در چین، مصر و هند به‌عنوان یک هنر و یک علم ، بطور گسترده مورد تمرین و بررسی بوده است ولی بدلیل نگرانی از استفاده نادرست در خفا انجام شده وبصورت رمزآلودی باقی‌مانده است. همچنین در بسیاری از نقاشی‌ها ، هاله‌های انرژی در اطراف بدن قدیسین دیده می‌شود و یا به صورت نوری که از کف دست‌ها خارج می‌شود، نشان داده شده است.

فردی که باری دیگر این علم و هنر قدیمی را به جهان معرفی نمود یک دانشمند چینی به نام Choa Kok Sui بود که در مدت بیست سال ، تجربیات فراوان خود را در قالب سه کتاب به دوازده زبان عرضه‌نموده است .

 

سطوح مختلف روش شفای پرانیک به چه ترتیب است؟

 Pranic Healing در سه دوره مختلف برگزار می‌شود.

    Pranic Healing مقدماتی برای درمان بیماری‌های ساده‌تر

    Pranic Healing پیشرفته که با استفاده از  پراناهای رنکی و به کمک تکنیک‌های پیشرفته‌تر به درمان بیماری‌های سخت‌تر می‌پردازد.

 

    رواندرمانی Pranic  که به درمان بیماری‌های روانی با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته می‌پردازد.

همچنین بیماری‌هایی که  می‌توان با  Pranic Healing درمان نمود به گروه‌های زیر تقسیم می‌شوند:

  بیماری‌های فیزیکی ساده مانند سردرد،‌ دندان‌درد، گلو درد، دل درد، تب، اسهال، درد‌های استخوانی و یا پیچ خوردگی و سوختگی‌های سطحی که ظرف مدت کوتاهی باعث بهبود می‌شود.

  بیماری‌های سخت‌تر مانند مشکلات قلبی، بیما‌ری‌های کلیوی، سل، هپاتیت، میگرن، کیست‌ها، التهاب مفاصل و صرع که احتیاج به جلسات درمانی بیشتری دارد.

    بیماری‌های ذهنی و احساسی مانند استرس، افسردگی، شیزوفرنی، پارانوئید و انواع ترس‌ها

چه تحقیقات و مستنداتی در مورد تاثیر شفای پرانیک موجود است؟

امروزه مدارک و شواهد علمی برای اثبات بدن انرژی و تاثیر سلامت آن بربدن فیزیکی وجود دارد که بر مبنای اسفاده از دستاورد دانشمندان روسی و استفاده از دوربین کرلیان می‌باشد . با استفاده از این دستگاه ، عکس‌هایی رنگی از بدن انرژی‌ و میدان انرژی اطراف بدن انسان‌ها یا حیوانات گرفته می‌شود. این میدان انرژی تا فاصله‌ای حدود چهار تا پنج اینچ از بدن فیزیکی گستره می شود. این دستگاه نشان می‌دهد که بیماری‌ها قبل از تاثیر بر بدن فیزیکی بر روی بدن انرژی تاثیر می‌گذارند و ما می‌توانیم با گرفتن عکس قبل و بعد از درمان  ،تاثیر Pranic Healing را مشاهده کنیم. آزمایش‌های دیگر توسط این دستگاه بیانگر آن است که تغییر احساسات و ذهنیات باعث تغییر رنگ و درخشندگی و میزان انرژی حیاتی می‌شود.

 

در روش  شفای پرانیک  درمان به چه صورت انجام می شود؟

 

در این روش ، درمان در سه مرحله انجام می‌شود. در ابتدا به کمک دست درمانگر انرژی‌های اطراف بدن بیمار بررسی و اندازه گیری شده و در صورتیکه نا‌هماهنگی و عدم توازن در نقطه‌ای احساس شود، در مرحله بعد با استفاده از روش‌های پاک‌سازی سطوح انرژی، برطرف‌ شده و در پایان با انرژی متعادل و پرانای سالم جایگزین می‌شود.

برای بالاتر بردن میزان دریافت پرانا می‌توان از روش تجسم استفاده‌ کرد. به عنوان مثال با یک تنفس عمیق تجسم می‌کنیم که انرژی پرانا وارد بدن ما‌ می‌شود و در بدن ما گردش می‌یابد و به تمامی اجزا بدن راه می‌یابد. کسی که پرانا را مجسم می‌کند می‌تواند حضور عشق و پروردگار را در خود حس کند.

در هنگام شروع جلسه از بیمار خواسته می شود که خود را در یک گوی سفید نورانی مجسم کند و سپس درمانگر پس از تنفسی عمیق  دست‌ها را در فاصله ای نزدیک پوست بدن از سر تا پای بیمارمی‌کشد و پس از هربار عبور کامل دستها از سر تا پا،  دست‌ها را به سمت آب نمک تکان می‌دهد تا انرژی منفی بطور کامل خارج شود.  درمانگراین عمل را حداقل هفت‌بار انجام می‌دهد تا پاک‌سازی انجام شود.

در مرحله بعد دست‌ها در دو طرف سر بیمار قرار می گیرد و از پروردگار و نیروی عشق می‌خواهیم تا انرژی حیاتی دریافت شود و درمانگر وسیله‌ای برای انتقال آن به بدن بیمار باشد. هر چه در این لحظه در خلوص بیشتری باشیم و با تمام وجود بر خواست خود توجه کنیم حضور بیشتری از پرانا را احساس خواهیم کرد. سپس دست را روی سایر چاکراها برده و به همه نقاط انرژی می‌دهیم.

در آخرین مرحله بازهم بیمار را داخل گوی پرشده از نور سفید مجسم نموده و درمان پایان می‌یابد.

دکتر بتسابه مهدوی

4 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

سلتیک ریکی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۶ ق.ظ

سلتیک ریکی

دکتر بتسابه مهدوی

 

سلتیک ریکی نوعی از (اوسویی ریکی)  بوده که از ارتعاشات زمین و درختها و درختچه هایی به خصوصی به منظور ایجاد محیطی مناسب برای درمان و تجلی استفاده می کند.

انرژی ریکی فرکانس گیاهان و درختان مختلف را تقلید می کند تا مطابق با دانش و معرفت سلتی و  کانالیزه شده جلو رود . از آنجایی که سلتیک ریکی یک ریکی وابسته به انرژی زمین می باشد ، بیش از آنکه به سمت پایین و از میان تاج (چاکرای تاجی) کانالیزه شود     ( که یکی از موارد مربوط به اوسویی ریکی است) ، از میان چاکرای ریشه به سمت بالا کانالیزه می شود . این مسئله سلتیک ریکی را تا حدودی شبیه به کندالینی ریکی می سازد هرچند که سلتیک ریکی بر اساس کندالینی عمل نمی کند. در عوض نتایج به دست آمده شبیه به نتایج به دست آمده از اوسویی ریکی سنتی می باشد ، هر چند که به طور قابل توجهی تحت تأثیر سبک های انرژی " سلتی" می باشند.

امروزه تمام سیستم سلتیک ریکی هنوز شناخته شده نمی باشد اما با این وجود با استفاده از هرآنچه که می دانیم ، از نظر انرژی به اندازه ای تکامل خواهیم یافت که با ارتعاشات قویتری ادامه دهیم.

درجهت دستیابی به اهداف درس سلتیک ریکی انرژی ها از طریق سه همسویی منتقل خواهند شد : اولی انرژی های جدید را معرفی و دانشجویان را برای انرژی های بعدی آماده می سازد، همسویی دوم با انرژی های تجلی یافته سروکار خواهد داشت و سومی در مورد درمان انرژی های اصلی صحبت خواهد کرد. علاوه بر نمادها و توضیحات، هر بخش جنبه های ریکی ، دانش و معرفت سلتیک و دستور العمل های دقیق و مفصل کاربرد آن را خواهد گنجاند.

دکتر بتسابه مهدوی

7 شهریور 1395

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

نکاتی درباره تکنیک های مدیتیشن

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ

نکاتی درباره تکنیک های مدیتیشن

دکتر بتسابه مهدوی

 

انتخاب مدیتیشن مناسب :

هر چند تکنیک های مدیتیشن به شما توصیه می کند که اعمال خاصی را انجام دهید اما تمام این راهها برای آن است که شما را به بی عملی برساند، چرا که حتی در سکوت نشستن نیز نوعی انجام کار است و حتی تلاش برای انجام ندادن هیچ کاری نیز خود نوعی فعالیت است. لازم است از مرحلة‌ سعی کردن فراتر بروید لحظه ای باید فرا برسد که دیگر شما هیچ کاری دربارة‌ مدیتیشن انجام نمی دهید و تنها کاملا هوشیار هستید. هر کوششی در انسان نوعی تنش است و این مانع آرامش می شود بنابراین به تدریج تلاش کردن را رها کنید.

تکنیک های مدیتیشن آنقدر ساده هستند که شاید به نظر مسخره بیایند و ذهن تان به شما بگوید: «این شیوه های مسخره هیچ کمکی به تو نخواهد کرد». ذهن و نفس همیشه چیزهای پیچیده و چالش برانگیز را دوست دارند و وقتی بر این پیچیدگی فایق می شوند احساس غرور می کنند برای همین ذهن این تکنیک ها را نمی پذیرد و نفس شما از مدیتیشن خوشش نمی آید.

تکنیک های مدیتیشن بر دانشی عمیق استوارند بنابراین هرگز از تکنیک های من درآوردی استفاده نکنید و هرگز دو تکنین مختلف را با هم مخلوط نکنید چرا که هر یک در جهت خاصی عمل می کنند، هر چند هدف همة این تکنیک ها یکی است.

تکنیک های مدیتیشن را امتحان کرده و آنها را که متناسب با خودتان یافته اید، مورد استفاده قرار دهید. خیلی جدی با تکنیک ها برخورد نکنید و خیلی ساده با آنها بازی کنید. یکی از شیوه های مدیتیشن را در نظر بگیرید و حداقل برای سه روز با آن بازی کنید در صورتی احساس آرامش کردید جدی تر آن را به کار برید و حداقل سه ماه آن را انجام دهید. اگر تکنیک مناسبی را دنبال نکنید حتی اگر تا ابد هم مدیتیشن را انجام دهید اتفاقی نمی افتد ولی اگر تکنیک شما مناسب باشد حتی سه دقیقه هم برای رسیدن به نتیجة مورد نظر کافیست.

همة استادان مدیتیشن معتقدند بالاخره روزی باید هر تکنیکی را کنار گذاشت. ماهیت ذهن چسبناک است و همیشه علاقه دارد چیز ی را نگاه دارد، شما نباید به هیچ تکنیکی وابسته شوید. وقتی شما به چیزی وابسته نیستید، دیگر لزومی ندارد به جایی بروید، وقتی همة‌ راه ها را رها کردید و تمام آرزوها ناپدید شدند دیگر جایی برای رفتن وجود ندارد و شما به آرامش حقیقی رسیده اید.

در ابتدای مدیتیشن لحظات‌ آرامش بسیار کوتاه است ولی به تدریج طولانی شده و سپس آرام آرام برای همیشه در شما جایگزین می شود. قبل از رسیدن به این حالت تکنیک ها را ترک نکنید. تجسم یک واقعیت است، یک ظرفیت و توانای است که در شما وجود دارد و آن عبارت است از وارد شدن عمیق به موضوعی به شکلی که آن موضوع به واقعیت تبدیل شود. ذهن از طریق تجسم حرکت کرده و بدن نیز از آن تبیعت می کند. تجسم در مدیتیشن به شما بسیار کمک می کند.

دکتر بتسابه مهدوی
4 شهریور 1395
تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

احساسات چیست؟

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ق.ظ

احساسات چیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

مجموعه ای از حالات مانند، خشم، تنفر، شادی، عشق، اندوه، آرزو، ترس و... احساسات هر فرد را تشکیل می دهند.

حرکات کسی که می خندد، برای هر فردی قابل فهم است. ایما و اشاره در سرتاسر جهان معتبر و بیانگر احساسات و عواطف انسان و از ویژگیهای ذاتی وی هستند. وجود احساسات به انسانها کمک می کند که با هم ارتباط بر قرار کنند. احساسات بیانگر وضعیت روانی افراد بوده و برای رفتار مناسب در شرایط مختلف بسیار مهم هستند.

احساسات، تغییرات روانی را به وجود می آورند. این تغییرات در مغز ایجاد می شوند و خود را به صورت واکنشهای ارادی دستگاه عصبی نشان می دهند. برای مثال، تپش قلب، یکی از نمونه های بارز تحریکات جسمی است که با احساسات قوی در ارتباط است. احساسات می توانند تحریکات فیزیولوژیکی بدن را افزایش یا کاهش دهند و روی فکر و رفتار تاثیرات منفی یا مثبت داشته باشند. تحریکات احساسی بیش از اندازه یا دائماٌ ضعیف، می توانند بازدهی فرد را کاهش دهند.

احساسات، حاصل فرایند بسیار پیچیده ای هستند که مرکز آنها در قسمتی از دستگاه عصبی به نام "آمیگدال" قرار دارد. اطلاعات، وارد این مرکز شده و تجزیه و تحلیل می شوند و پیامها با سرعت زیاد به قسمتهای مختلف مغز ارسال می شوند.

دانشمندان معتقدند که احساسات در جریان تکامل شکل گرفته و با هدف مشخصی نیز توسعه یافته اند. چارلز داروین به شباهتهایی در شیوه بیان احساسات، بین انسانهای اولیه و امروزی معتقد بود و اعتقاد داشت چهره انسان در هنگام حمله و دفاع، از زمانهای بسیار دور باقی مانده است.

دکتر بتسابه مهدوی

27 مرداد 1395

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

الرحمن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ

الرحمن 💠 

دکتر بتسابه مهدوی

 

الرحمن اسمی از اسما الاحسنی بوده ،که مختص به الله میباشد و کاربرد آن برای غیر خدا جایز نمیباشد .

الرحمن اسمی است که دلالت دارد بر اینکه رحمت ،قائم و پا برجا به خداوند است ؛به این خاطر این اسم تثنیه است و جمع نمیگردد .

🌿👇🏼🌿🌻

و الرحمن صیغه ی تنظیم از رحمت است همچون رحیم ،با این تفاوت که میزان مبالغه ی رحمت در رحمان بیشتر از رحیم است ؛زیرا رحمت نشات گرفته از رحمان است که تمامی مخلوقات از آن بهره مند میشوند و شامل دوست و دشمن ،صدیق و زندیق ،میگردد .

الرحمن کسی است که نسبت به بندگان بسیارمهربان است چه از لحاظ آفرینش آن ها یا هدایتشان به ایمان و سعادتشان در آخرت .

رحمان و رحیم دو اسم از اسما الاحسنی میباشند و از رحمت حق مشتق شده اند .

🌻☘🌻☘🌻👇🏼         

رحمت مخلوقات است که ناشی از رقت و عطوفت میباشد و اما خالق پاک و بری است از اینکه دچار انفعالات قلبی گردد،پس رحمت او نعمت و فضل و احسان خداوندی است .

            🌿🌻🌿

اسم رحمان برای خداوند بیانگر متصف بودن خداوند به فراوانی رحم میباشد بدون در نظر گرفتن این که به کسی تعلق گیرد .

یعنی این صفت ذات خداوند است (خداوندی که پر از رحمت است )🌻

اما رحیم 🌿️👇🏼

دلالت بر کثرت موجوداتی میکند که رحمت شامل آن ها میشود و آن صفت فعل است به دلیل اینکه شما میگویی :👇🏼🌻

خداوند نسبت به بندگانش رحیم است.  یعنی اثر رحمت خداوند به بندگانش میرسد و نمیگویی که خداوند نسبت به بندگانش رحمان است .

🌹☘👇🏼

رحمان صفت اوست و رحیم فعل است .

رحمان دلالت دارد بر اینکه خداوند با رحمت خود بر بندگانش رحم میکند . هیچ کدام از دو کلمه رحمان و رحیم از یکدیگر بی نیاز نیست . و در عین حال دومی بر اولی تاکید نیست .

زیرا هر کدام از آنها معناهای خاصی دارند و مظاهر رحمت بسیار است . و در توان آدمی نیست که آنها را شمارش کند .

 

 

  • بتسابه مهدوی

نماد کندالینی 1

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

نماد کندالینی

دکتر بتسابه مهدوی


برای اینکه بتوانید به نتیجه ی مطلوب برسید، باید سعی کنید تمرینات پاکسازی روزانه خود را مرتب و مستمر انجام دهید.

نکته: اگر حین مراقبه خوابتان برد، اصلا نگران نباشید، زیرا ریکی به همان قوتی که در بیداری عمل می کند، در خواب نیز تاثیر خود را می گذارد. اما این موضوع را بهانه ای برای فرار از تمرین روزانه نکرده و درمان را به زمان خواب موکول نکنید! همچنین اگر نتوانستید در چند مرحله ی اول تا پایان 30 دقیقه بدون حرکت بمانید، هیچ نیازی به تکرار آن مرحله نیست. نیروی ریکی از نیت شما آگاه بوده و با انجام تمرینات خود درمانی، در آینده اثرش ظاهر خواهد شد.

خوددرمانی ( پاکسازی شخصی ): این قسمت از کار، جوهره و اصل مهم پیشرفت درمانگری و ظهور قدرت های روحی-روانی می باشد، که باید بصورت روزانه و مستمر انجام شود. میزان قدرت شفادهی شما، همچنین بالا آمدن کوندالینی در طول سوشومنا، و به تبع آن شکفتن خواص هر چاکرا، تنها و تنها بستگی به میزان پاکسازی کالبد های خودتان دارد. به نظر نمی رسد که روزی 30 دقیقه تمرین کردن، در زندگی کسی اشکال ایجاد کند! بعلاوه پس از مهارت یافتن در کار با انرژی ها، می توانید به سادگی در طول روز و حین انجام امورات روزانه، پاکسازی خود را نیز انجام دهید. همانطور که برای ورزیده شدن در هر کاری ( ورزش، علم، هنر و ... ) مدت ها وقت صرف می کنید، در این امر نیز باید تمرین و ممارست به خرج دهید.

اگر بتواند دفعات انجام مراقبه را تا 3 بار در روز افزایش دهید، در پیشرفت پاکسازی بسیار موثر خواهد بود، اما بیشتر از این نیازی نیست. زیرا افراط در تمرین، باعث بی حوصلگی و خستگی شما شده و نتیجه ی معکوس خواهد داد. در برخی افراد دیده شده، مدتی پس از احساس اولین علائم فیزیکی در اثر عبور انرژی، در ادامه تمرینات خوددرمانی، این احساس برای مدتی کوتاه قطع می شود. در این مرحله فرد بهتر است حالت مراقبه خود را به حالت مراقبه شماره 4 ( نشسته روی صندلی با کمر صاف ) تغییر داده و تمرینات را همچنان ادامه دهد. انرژی ها لزوما همیشه روی روی کالبد فیزیکی شما درمان انجام نمی دهند و مرتبا بین کالبد های مختلف جاری شده و پاکسازی را صورت می دهند. پس نداشتن علائم بیرونی، دلیل بر جریان نداشتن انرژی نیست. حتی اگر شما به پاکسازی مطلق تمام کالبد های خود رسیده باشید، باید بتوانید حرکت ظریف انرژی را در بدنتان احساس کنید.

شروع روند درمان، برون ریزی بیماری ها و علائم: با شروع روند دریافت انرژی و درمان، متناسب با آلودگی های کالبدی هر فرد، یک سری علائم بیرونی به تدریج ظاهر می شنود، که نتیجه شناسایی و دفع بیماری های ( نهفته و بیدار ) انسان می باشند. در مراحل ابتدایی جریان یافتن انرژی در کالبد های انسان، ممکن است بیماری های قبلی بطور موقت، کمی تشدید شوند. بعلاوه ممکن است بیماری های جدیدی بروز کنند، که همان بیماری ها و آلودگی های پنهان فرد هستند، که علائم بیرونیش تا قبل از این بروز نکرده، و بطور نامحسوس در حال پیشرفت و تخریب بوده اند. البته جای هیچ نگرانی نیست! بلکه برون ریزی ها نشانه ی بسیار خوبی هستند که روند درمان و پاکسازی با قدرت تمام در حال پیشرفت است و هیچ گونه فشاری به بیمار وارد نخواهد شد. جریان انرژی این بیماری ها را تشخیص داده، به سطح آورده و شروع به درمان آن ها می کند. با ظهور علائم درمان بیمار باید مراقبه های روزانه ی خوددرمانی را بطور منظم و پیوسته انجام دهد. این علائم متناسب با شدت مریضی و علی الخصوص قدمت آن، ممکن است از چند روز تا چندین ماه ادامه داشته باشد. این کمترین هزینه ی ممکن است که هر فری برای بدست آوردن گنج سلامت می تواند بپردازد.

در افراد عادی که از سلامت ظاهری برخوردارند، علائم زیر گزارش شده اند:

احسای سوزن سوزن شدن بدن، سِرّ شدن اعضاء، خارش، گرم یا سرد شدن بدن، احساس فشار، لرزش و تکان خوردن خفیف اعضا، خستگی، کرختی. در بیماری های شدید تر مانند بیماری های مزمن و کهنه مثل سینوزیت، آسم و حساسیت، عفونت های دستگاه تنفسی و گوارشی، علائم زیر گزارش شده اند:

آبریزش بینی، سرفه و عطسه، سرگیجه ی خفیف، تپش قلب موقت، اسهال.

در بیماری های پیشرفته ای مانند سرطان و سرع، بدیهی است که علائم برون ریزی نسبت به دیگر گروه ها شدید تر خواهد بود:

سِرّ شدن و تعرق بدن، حالت تهوع، سرگیجه ی شدید، تشنج، از حال رفتن موقت ( به خواب رفت سریع بیمار حین دریافت انرژی ).

در بیماری های روانی علائم زیر گزارش شده اند:

افسردگی موقت، میل شدید به گریه یا خنده. هیجانات زودگذر ( قلیان احساسات سرکوب شده ).

بیمارانی که علائمی مانند سرگیجه دارند می توانند در حالت مراقبه ی درازکش، بدون هیچ گونه نگرانی از حالت سقوط و برخورد با زمین، به روند درمان و یا دریافت انرژی ادامه دهند. بیماران دیگری که عفونت های مجاری تنفسی دارند ممکن است بدلیل خروج عفونت های بیماری از ناحیه بینی، نتوانند حین مراقبه از بینی نفس بکشند. می توانند هر چند دقیقه یکبار بینی خود را تخلیه کرده، به آرامی از دهان نفس کشیده و به مراقبه خود ادامه دهند.

تکرار می کنم، در مواردی نیز در روز های اول، دریافت کننده هیچ علائمی ندارد و می گوید که این روش تاثیر نداشته و دروغ می باشد! نکته این جاست که این گروه، دارای گره ها و آلودگی های شدیدی در کالبد های خود می باشند. اگر قرار باشد انرژی به یکباره آلودگی ها را کنار زده و با شدت، راه خود را باز کند، به بیمار فشار زیادی وارد می شود. لذا با متانت و آرامش تمام، بصورت آهسته شروع به پاکسازی این افراد می کند. این گروه باید با نظم و استمرار بیشتری نسبت به سایرین، مراقبه های خود را برای دریافت انرژی و پاکسازی خودشان انجام دهند، تا معبر جریان این انرژی هوشمند باز گردد. برخی افراد انتظار دارند، وقتی صحبت از جریان انرژی به میان می آید، احساسی مانند عبور جریان الکتریکی از میان بدنشان حس کنند و یا حتما این جریان با علائمی شدید و قابل لمس همراه باشد. باید گفت که به هیچ وجه این امر لزومی ندارد! ریکی که نقش اصلی را در کنترل روند پاکسازی بر عهده دارد، نیرویی بسیار نجیب و آرام بوده و با ظرافت بسیار زیادی در روند درمان عمل خواهد کرد. هر فردی به همان میزان و شدتی که نیاز دارد و به صلاحِ اوست نیروی درمان را جذب می کند.

مرحله دوم: در این مرحله انرژی خفته کوندالینی توسط ریکی بیدار شده و شعله ور می شود. انرژی حاصل از این انفجار از درون کانال سوشومنا که در مرحله ی قبلی پاکسازی شده است، هدایت شده، سوشومنا را برای بار دوم، این بار از پایین به بالا پاکسازی و عریض کرده، و از چاکرای تاج، با حالتی مانند اسپری شدن خارج می گردد.

مهم: شما می توانید هر زمان که مایل بودید این مرحله را انجام دهید، حتی یک روز بعد از مرحله اول. اما باید در نظر داشت که این مرحله قابل بازگشت نیست. یعنی زمانی که غلاف ودور هسته کوندالینی برداشته شده و انرژی آن آزاد می گردد، دیگر نمی توان آن را خاموش کرد و یا شدت انرژی دهی آن را کم کرد. البته این موضوع به هیچ وجه جنبه منفی نداشته و روند پاکسازی کالبد ها را بسیار تسریع می کند. اما پاکسازی با ریکی همانگونه که با نیت ذهنی شما شروع می شود، با نیت ذهنی شما متوقف می گردد. اما بعد از آزاد سازی کوندالینی، دیگر شما نمی توانید روند پاکسازی را متوقف کنید. توصیه شده است که برای وارد آمدن فشار کمتر در اثر افزایش چرخش انرژی در بدن، بین مرحله 1 و 2 سه تا چهار روز فاصله باشد، اما اجباری نیست.

برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که غلاف دور کوندالینی را برداشته و آن را مشتعل کرده و انرژی اولیه آزاد شده را به درون کانال اصلی انرژی هدایت کند، تا این بار کانال اصلی ستون فقرات شما از پایین به بالا پاکسازی شود. چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید. در شکل زیر این روند را مشاهده می کنید.

پس از این مرحله، شما می توانید همان کار های مرحله ی اول را با هر دو نیروی ریکی و کوندالینی انجام دهید. یعنی نیت می کنید که با هر دو نیرو درمان را انجام داده و انرژی بدهید.

نکته: در آموزش های سنتی یوگا، کار کردن با نیروی کوندالینی 2 مرحله دارد. مرحله اول بیدار سازی است و مرحله ی دوم، بالا آوردن فنر مشتعل کوندالینی در طول کانال ستون فقرات می باشد.

 

  • بتسابه مهدوی

اصول و روشهای مراقبه

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۸ ق.ظ

اصول و روشهای مراقبه

چگونه مراقبه کنیم؟

دکتربتسابه مهدوی

نحوه انجام:

زمان کافی و مکانی ساکت و آرام بیابید

هنگام مراقبه، داشتن مکانی آرام به دور از مزاحمت و زمانی اختصاصی می تواند برای داشتن مراقبه ای بی وقفه و بدون مزاحمت مفید باشد. زمانی که تازه شروع به مراقبه می کند، از روزی چند دقیقه (5 یا 10) شروع کنید، همین زمان کم هم می تواند به شما کمک کند تا آن را تبدیل به عادت کنید بعدا اگر دوست داشتید می توانید زمانش را بیشتر و بیشتر کنید.

راحت بنشینید

زمانی که مراقبه می کنید، مهم است راحت و آسوده باشید، اما نه آنقدر که خواب تان ببرد (مگر اینکه برای مشکلات خواب مراقبه کنید). بسیاری از افراد ترجیح می دهند برای مراقبه در راحت ترین وضعیت بنشینند. اگر اولین بارتان است که می خواهید مراقبه کنید وضعیت های نشستن متفاوت را امتحان کنید و هرکدام برای تان راحت تر بود را انتخاب کنید مهم این است که بدن تا در حالت راحت و ریلکس باشد.

بر زمان حال تمرکز کنید

آیا صدای آرام درون سرتان را می شناسید گفتگوی درونی تان؟ آن گزارش لحظه به لحظه ای از گذشته ها و تامل و تعمق در گذشته، برنامه ها و مشغولیت ذهنی تان نسبت به آینده و تحلیل هرچیزی را شامل می شود. زمانی که مراقبه می کنید با تمرکز بر لحظه حال این صدای آرام ذهن تان را خاموش کنید. تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا تمرکزتان در لحظه حال بمانید.

تمرکز بر...

اگر فکر می کنید، رهایی از این پرگوییهای ذهن «کار خیلی ساده ای است...» ممکن است حق با شما باشد. آن صدای آرام  می تواند سمج و یکریز باشد، و بر «هیچ چیز» تمرکز نداشته باشد، اما سعی کنید ذهن تان را کاملا خالی و شفاف نگه دارید، این کار نیاز به تمرین دارد. (هر زمان که مراقبه می کنید این کار را هم تمرین می کنید!) برخی ترجیح می دهند برای تمرکز و رهایی از این پرگویی ذهن بر ذکری تمرکز کنند، بقیه بر تنفس شان، موسیقی مراقبه، یا امثال هم تمرکزی می کنند، همه اینها می تواند مفید باشند. تکنیک های مراقبه بسیاری برای تمرکز وجود دارد، و گاهی یافتن تمرکزهای جدید می توانند بسیار مفید باشد.

شما عالی هستید

افراد بسیاری فکر می کنند که نمی توانند مراقبه کنند چون ساکت کردن این صدای درون ذهن از هر صدای دیگری سخت تر است. اگر متوجه شده اید که این صدای درون تان فعال تر شده است و هنگام مراقبه باعث حواس پرتی تان می شود، شما جایی «اشتباه» نکرده اید در حقیقت ممکن است به این معنی باشد که شما در مسیر صحیحی هستید! این اتفاق حتی برای افرادی که اغلب و طولانی مدت مراقبه می کنند هم می افتد، اگر زمانی را به مراقبه اختصاص می دهید، و به خاطر دارید که در هر لحظه بر لحظه حال تمرکز کنید، شمال کارتان را به نحو احسن انجام می دهید، پس نگران چیزی نباشید.

توصیه ها:

    وقتی تازه شروع به مراقبه می کنید، بهتر است از روزی 5 دقیقه شروع کنید، به جای اینکه هفته ای 35 دقیقه مراقبه کنید روزی 54 دقیقه مراقبه را در برنامه تان بگنجانید، منظم و مرتب بودن مراقبه از مدت زمان آن مهم تر است. زمانی که این کار را به عادت بدل کنید، می توانید مدت زمان مراقبه تان را افزایش دهید، و اگر زیادی به خودتان سخت بگیرید، هرگز نخواهید توانست آن را تبدیل به عادتی مثبت در زندگی تان کنید.

    هدف نهایی خوب 10-20 دقیقه، یک تا دوبار در روز است. به راحتی می توانید به مراقبه بپردازید، چون زمان چندانی از زندگی شما را نمی گیرد، اما به مرور فواید بسیار آن را خواهید دید، مانند کاهش استرس.

بدون کمک مراقبه نمیتوانید در مورد خود وجودی دانشی به‌دست آورید. بدون آن نمی‌توانید به مرحله ملکوتی ارتقا پیدا کنید. بدون آن نمی‌توانید خود را از شر قیود و محدودیت‌های ذهن رها کرده به جاودانگی برسید. مراقبه تنها مسیر شکوهمند به سوی رهایی است. مراقبه نردبانی است اسرارآمیز که از زمین به بهشت کشیده شده است. از خطا به حقیقت، از تاریکی به روشنایی، از درد و رنج به سعادت، از ناآرامی به آرامش جاودان، از جهالت به آگاهی، از فناپذیری به جاودانگی.

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی