نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سال» ثبت شده است

معنی ماه های سال

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۰۳ ق.ظ

آیا معنی ماه های ایرانی را می دانید؟

شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

شبکه نیوز- به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند

 

فروردین؛ فروردهای پاکان

 

 

فروردین نام نخستین ماه از فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای دیگر می‌روند

 

اردیبهشت؛ طبیعت

 

اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو جزء: جزء اول "اشا” از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی. و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه "وهیشت” باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت "مانند بهشت” هم آمده است.

 

خرداد؛ طبیعت

 

 خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه‌شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ،در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.

 

 

تیر؛ تماشای جنگل در جزیره

 

 تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر را در زبان های اروپایی سیریوس خوانده اند. هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.

 

مرداد؛ جنگل

 

 مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی  خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول "ا” ادات نفی به معنی نه، دوم "مرتا” به معنی مردنی و نابود شدنی نیست و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابراین امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه "مرداد” به غلط استعمال می‌شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.

 

در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از:

 

نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.

 

شهریور؛ جنگل

 

شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیر یه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعاً یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

 

 مهر؛ محیط زیست

 

در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر و در پهلوی میتر و در فارسی مهر گفته می‌شود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است.

 

 از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای آن که از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است. مقام مهر در بالای کوه "هرا” است، انجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است. این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.

 

  آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و کر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم "میترس” می‌ستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند. نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.

 

 آبان؛ محیط زیست

 

در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها "آپ” به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه "زو” که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده، او را شکست داده، تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردیده و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می‌گیرد.

 

آذر؛ محیط زیست

 

در اوستا آتر، آثر، در پارسی باستان آتر، در پهلوی آتر، و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگتری ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان ،آگنی خولنده شده و در "ودا” (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یاکماندار قرار می گیرد.

 

دی؛ زمستان، یخ ، برف رودخانه

 

در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر "دا” به معنی دادن و افریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی (آفریدگار،دثوش) موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به "دی” با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند. مثلا روز هشتم را "دی باز” و روز پانزدهم را "دی بمهر” و.دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

 

بهمن؛ برف

 

 در اوستا وهومنه ،در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: "وهو” به معنی خوب و نیک و "مند” از ریشه من به معنی منش: پس یعنی بهمنش، نیک اندیش، نیک نهاد. نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند. یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می‌دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند، ویژه بهمن است. همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.

 

اسفند؛ دویدن در برف زمستانی

 

در اوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ، و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند، که صفت است به معنی پاک و مقدس، یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست، شاید و بجا. دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن. بنابراین ارمتی به معنی فروتنی، بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.

 

 در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است. وی موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.

 

  • بتسابه مهدوی

نوروز مبارک

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

روز زن در ایران باستان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۵۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

از گذشتگان دور روز زن را در اسفندگان (پنجم اسفند) برگزار مى کردند. این روز  نامیده مى‌شود که نام فرشته نگهبان زمین است، از آنجایى که زمین همانند زنان بارورى دارد، این جشن براى گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار مى شود. برگزارى مراسم جشن و سرور در این روز ضرورى است. در این روز براساس سنت باستانى بانوان با پوشیدن لباس هاى نو، مورد تکریم قرار مى گیرند، مادران از فرزندان خود و زنان از مردان پیشکش‌هایى دریافت مى کنند و زنان نیکوکار، پاکدامن، پرهیزگار و مادرانی که فرزندان درستکار تربیت نموده‌اند مورد تشویق قرار مى گیرند.

 

در سفره این جشن جامى از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن است قرار دارد. به جز آنها میوه هاى فصل به ویژه انار و سیب، شاخه هاى گل، شربت و شیرینى، برگ هاى خشک آویشن با دانه هایى از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار مى دهند و مواد خوشبو و کندر بر روى آتش مى گذارند و مقدار کمى از هفت گونه حبوبات و دانه ها که در جشن مهرگان براى سفارش کاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار داده اند مى‌گذارند.

 

اسفندگان از جمله جشن‌هاى ماهیانه اى است که اطلاع دقیقى از گذشته برپایى آن نوشته نشده است. اما بنابر گفته ابوریحان بیرونى (که در نقشی همانند فردوسی بزرگ زنده کننده جشن‌ها و مراسم ایران باستان بود) در ایران قدیم جشنى با نام مزدگیران یا مردگیران در بین مردم رواج داشته است. از ویژگى‌هاى این جشن که زمان برگزارى آن 5 روز نخست ماه اسفند بوده، استراحت کامل زنان از کار و تلاش و کوشش و فرمان‌بردارى کامل مردان از زنان بوده است. در این چند روز به پاس تلاش یک ساله زنان، مردان وظایف ایشان را بر دوش گرفته و با این کار، فعالیت‌هاى یک زن را تجربه مى‌کردند و در عین حال در این روز هدیه دادن به زن خانه از آداب و رسوم اصلى این جشن به شمار رفته است.

 

این جشن به نام «سپنته آرمئى تى» نماد از خودگذشتگى، فروتنى و مهر بى‌پایان شناخته شده است. واژه سپندارمزد در اوستا به معنى فروتنى و بردبارى است. «سپنته آرمئى تى» یا سپندارمز یا اسفند امروزین، نام چهارمین امشاسپند و نام پنجمین روز هر ماه است که به خاطر داشتن صفت پاک و ارزشمند فرشته نگهبان زمین نام گرفته است. در نوشته‌های آیین ایرانیان باستان آمده است: سپنته آرمئى تى، فروزه‌اى (نوری) است با ویژگى‌هاى زنانه و مادرانه یعنى مهر و عشق بى‌پایان، ایمان و پارسایی، تواضع و فروتنى، پاکی و راست کرداری.

 

طبق سالنامه باستانی، روز اسفند از ماه اسفند یعنى پنجمین روز از این ماه (5 اسفند)  و بنابر نگرش برخی در تقویم امروزى (هجری خورشیدی) 29 بهمن ماه روز سپاسدارى از جایگاه زنان و مادران است.

 

 

علت تفاوت این جشن در دو سالنامه ایرانی چیست؟

می دانیم که سال خورشیدی 365 روز و حدود شش ساعت است. در ایران باستان هر سال ایرانی، دوازده ماه و هر ماه سی روز بوده است. پنج روز آخر را پس از سی‌ام اسفند، اندرگاه یا پنجه دزیده یا وهیگک یا وهیجک می‌نامیدند. هر چهار سال، این کسرها را نیز یک روز حساب کرده و بعد از پنجه به نام اَوَرداد یا روز افزوده می‌نامیدند. اما پس از دگرگونی تقویم سالیانه به هجری شمسی، گاهنامه باستانی اصلاح شد تا تکلیف پنجه یا پنج روز اضافی را روشن کنند، بدین ترتیب که شش ماه آغاز سال را سی و یک روزه  و پنج ماه دوم از مهر تا اسفند را سی روزه به‌شمار آورده، اسفند را بیست و نه روز و هر چهار سال یک بارآن‌را نیز سی روزه شماره کردند.

این تغییرات که حاصل سی و یک روز به شمار آوردن شش ماه آغاز سال است باعث شد که جشن اسپندگان شش روز با آن چیزی که پیش از آن بوده تفاوت پیدا کند، که امروزه بنا به گاهنامه‌ی اصلاح شده‌ی خورشیدی 29 بهمن و بنابه تقویم باستانی، 5 اسفند ماه برگزار می شود.

 

منتقدان بر این نگرش اند که:

چون در منابع ناب ایرانی آمده است که: جشن سده پس از ۴۰ روز از شب چله، و پس از ۱۰۰ روز از آغاز آبان قرار دارد و همچنین جشن سده پیش از ۲۵ روز از چشن اسفندگان است، بنابراین ۳۰ آذرجشن یلدا، ۱۰ بهمن جشن سده، و ۵ اسفند جشن سپندارمزگان است.

بنابراین شایسته نیست که در روزهای جشنهای ملی ایران که در درازنای هزاران سال در جریان بوده، دست برد و آنها را دگرگون ساخت. ایشان این دگرگونی را که در ۲۰ سال اخیر پید آمده است را باعث آشفتگی در برترین و پیشرفته ترین گاهشمار گیتی (یعنی تقویم هجری شمسی) می داند.

 

روز اسفندگان متعلق به همه ایرانیان است از هر قوم و از هر مذهب. این روز را (29 بهمن یا ۵ اسفند) را میتوان روز عشق و دوستی نامید که تقریبا برابر و بسیار بهتر از روز ولنتاین بیگانگان می باشد که در حال رسوخ به فرهنگ ناب ایرانی ما می‌باشد.

دکتر بتسابه مهدوی

6 بهمن 1395

تهران
  • بتسابه مهدوی

تقویم بعد ازاسلام

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۱۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

کبیسه کردن تاریخ از اواخر دوران ساسانیان در بوته فراموشی قرار گرفت به همین جهت در زمان خلفای بنی عباس برای زارعین و مالکین از حیث پرداخت مالیات اشکالاتی تولید شد ، برای رفع این اشکال در سال 242 هجری قمری المتوکل خلیفه عباسی فرمان داد تا مطابق سابق عمل کرده یعنی صد بیستم را کبیسه کنند . لیکن این فرمان عملی نشد ،در سال 282 هجری قمری یعنی زمان خلافت معتضدبالله خلیفه عباسی مقرر شد که تاریخ پارسی ازتاریخ ژولیانی (رومی )پیروی کرده و در هر چهار سال ، سال را کبیسه کنند که این فرمان نیز عملی نشد تاریخی که بعد از اسلام برای ترتیب سال و ماه بین پارسیان معمول شده است تاریخ یزد گردی نام دارد که مبدا ان را اغاز سلطنت یزد گرد سوم حساب می کردند . در تقویم ید گردی مطابق معمول کنونی ماه به چهار هفته تقسیم نمی شود لیکن ، هر کدام از روزهای ماه دارای نام خاصی است هر روزی به ملکی اختصاص دارد ، بجز چند روز در هر ماه که بخدا متعلق است که ان روزها عبارتند از، روز اول هر ماه که ان را اور مزد می نامیدند.

 

اسامی ماهها و روزها در تقویم اوستایی جدید مطابق ضبط معمول بعد از اسلام به شرح زیر است : فروردین ، رادی بهشت ، خرداد،تیر،مرداد فشهریور ،مهر ،ابان ،اذر ،دی ،بهمن ،اسفند و اسامی روزهای ماه :هرمز ،بهمن ،اردی بهشت،شهریور ،اسفندارمز،خرداد ،رواد،دی به اذر ،اذر ،ابان،خور ،ماه،تیر،جوش،دی مهر،مهر،سروش،رشن،،فروردین،بهرام،رام،باد،دی بدین،دین،ارده اشتاد،اسمان ،رامباد،ماراسفند،انیران،ماهی را که با روز همان ماه دارای یک اسم مشترک بودند جشن می گرفتند . پنج روزاضافی اخر سال که بنام اندر گاه معروف بود بنام یکی از فصول گاتها خوانده می شد .

 

تقویم اوستابعد از انقراض سلسله ساسانیان منسوخ نشد و در میان پیروان مذهب زردشت باقیمانده در خود ایران نه تنها نوروز بلکه سایر اعیاد دوران گذشته مدتها بقی بود حتی بعضی از انها تا عصر حاضر بر اسامی مختلف در نواحی ایران معمول است

دکتر بتسابه مهدوی

5 بهمن 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

تقویم در زمان ساسانیان

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۱۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

در زمان ساسانیان هر سال مرکب از 365 شبانه روزو دارای 12 ماه بود که هر ماه 30 روز داشت و پنج روز اخر سال اندر گاه (پنجه دزده) نام داشت که این پنج روز بصورتی مستقل و مربوط به هیچ یک از ماهها نبود ، همان است که در دوران اسلامی به خمسه مترقه معروف شد ه است .

 

نظر به اینکه سال مداری (حقیقی) دارای 365 روز و 48 دقیقه و 49 ثانیه است و سال عرفی زمان ساسانیان دارای 365 روز بود به همین علت پس از هر چهار سال یک روز سال عرفی عقب تر از سال طبیعی می افتاد یعنی نوروز که با یستی همیشه در اول فروردین ماه باشد پس از گذشت هر چهار سال یک روز عقب می رفت با این حساب بعد از هر 120 سال مدت یک از سال طبعی (حقیقی) عقب تر می افتاد به همین سبب برای روحنیون به ملاحظه رعایت اعیاد و عادات مذهبی لازم بود که سال شمسی حقیقی بدانند روی همین اصل قرار گذاشتند که با دخالت دولت بعد از هر 120 سال ، سال را 13 ماه حساب می کردند . که به نوبت دو فروردین ،دو اردی بهشت، دوخرداد ، الی اخر ...می شمردند ، سال کبیسه را بهزیک نامیده که به مناسبت ان جشن می گرفتند . عقب رفتن نوروز با این ترتیب از 30 روز تجاوز نمی کرد .

دکتر بتسابه مهدوی

5 بهمن 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

آذر

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۹ ب.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

کوسه برنشین

هُرمزد روز از آذرماه برابر با 1 آذر در گاهشماری ایرانی در روزگار ساسانیان آغاز بهار به دلیل در نظر نگرفتن کبیسه با اول آذرماه مصادف بود از این رو مراسم سنتی «بهار جشن» را در آغاز آذرماه که همزمان با بهار بود انجام می دادند.

یکی از این مراسم که شهرتی بسیار داشت و همانند جشن های کارناوالی بوده است«کوسه برنشین» نام دارد. بیرونی شرح این رسم را چنین آورده که در نخستین روز از آذرماه - یا نخستین روز بهار - مردی کوسه (بی ریش) با شمایلی عجیب و غریب را بر خری می نشاندند که به دستی کلاغ داشت و به دستی بادبزن و خود را مرتب باد می زد.

 

او برای جلوگیری از نفوذ سرما با روغن های گرم کننده ی ویژه ای خود را چرب کرده و خوراک و آشامیدنی های گرم کننده می خورد؛ مردم به این کوسه ی ژنده پوش که اشعاری در وصف بدرود با زمستان و سرما می خواند می خندیدند و آب و برفابه به سوی او پرتاب می کردند.

شمار فراوانی از مردم کوچه و بازار و نیز برخی ماموران حکومتی به دنبال او بودند و او مجاز بود که از هر خانه و دکانی یک درم سیم یا یک دینار بگیرد. اگر کسی از پرداختن این وجه سرباز می زد مرد کوسه می توانست از ظرف مرکب سیاه یا گل سرخرنگی که همراه داشت او یا خانه او را نشان کند و گاه به لودگی فرمان تاراج او را می داد.

 

بخشی از این پول که از آغاز مراسم تا میانه ی روز به دست می آمد سهم حاکم و درآمد میانه ی روز تا پایان مراسم به هنگام غروب سهم کوسه و همراهان او بود.مردم از ترس حکومت و مسخرگی و لودگی کوسه و نیز از بیم آلوده شدن لباس و جامه معمولا این پول را پرداخت می کردند.

پس از غروب آفتاب، کوسه باید می گریخت و پنهان می شد، وگرنه مردم مجاز به ضرب و شتم او بودند و کسی نیز مانع آن ها نمی شد.

 

در برهان قاطع نیز می خوانیم : «جشنی است که پارسیان در غره ی آذرماه می کرده اند و وجه تسمیه اش آن است که در این روز مرد کوسه ی یک چشم بدقیافه ی مضحکی را بر الاغی سوار کرده و داروی گرم بر بدن او طلا می کردند و آن مرد مضحک مروحه و بادزنی در دست داشت و پیوسته خود را باد می کرد و از گرما شکایت می نمود و مردمان برف و یخ بر او می زدند و چندی از غلامان پادشاه نیز با اوهمراه بودند و از هر دکانی یک درم سیم می گرفتند و اگر کسی در چیزی دادن اهمال و تعلل می کرد گل سیاه و مرکب [ که ] همراه او بود بر جامه و لباس آن کس می پاشید و از صباح تا نماز پیشین هرچه جمع می شد تعلق به سرکار پادشاه داشت و از پیشین تا نماز دیگر به کوسه و جمعی که با او همراه بودند و اگر کوسه بعد از نماز دیگر به نظر بازاریان درمی آمد او را آنقدر که توانستند می زدند و آن روز را به عربی «رکوب کوسبج» خوانند ... گویند در این روز جمشید از دریا مروارید برآورد و در این روز خدایتعالی حکم سعادت و شقاوت فرمود هر که در این روز پیش از آنکه حرف زند بهی بخورد و ترنج ببوید تمام سال او را سعادت باشد.»

 

 

در عجایب مخلوقات طوسی نیز آمده است که :«... در این روز لٶلٶ از دریا برآرند و گویند که در این روز باری تعالی حکم به سعادت و شقاوت هر کسی معلوم کرده است. هر که در این روز پیش از آن که سخن گوید «سفرجل» (بِه) تناول کند و ترنج ببوید در تمامی سال مسعود باشد.»

شمس الدین صوفی دمشقی نیز به این مراسم اشاره دارد، با این تفاوت که در توصیف او کوسه بر گاوی می نشیند و زمان مراسم نیز هفت روز است. این جشن به جشن های بابلی «ساکئا» و «زگموگ» شباهت فراوانی دارد. در جشن «ساکئا»، شاه مقام خود را به یک محکوم به مرگ تفویض می کرد مرد محکوم به جامه ی شاهانه درمی آمد بر تخت می نشست و فرمان می داد و پادشاه چون دیگر رعایا در بین مردم می ماند. پس از یک روز فرمانروایی (که معمولا با فرامین طنز همراه بود) او را اعدام می کردند و شاه دوباره برتخت می نشست.

 

در کتاب «گوژپشت نتردام» هم ویکتورهوگو به کارناوالی در روز خاصی به نام «جشن احمق ها» اشاره می کند که به این مراسم شباهت فراوانی دارد.

 

در روزگار ما، با توجه به اینکه بهار در جای خود در اعتدال ربیعی، مراسمی در برخی مناطق ایران انجام می شود که شباهت هایی به کوسه برنشین دارد همچون مراسم «حاجی فیروز»، «پیربابو» و «عروس گولی»، اما آنچه پیداست این است که امروزه در این مراسم تنها عنصر نمایشی باقی مانده و جنبه های آیینی خود را کاملا از دست داده است، حال آنکه در مراسم

«کوسه گردی» و «کوسه گلین» که هنوز در برخی مناطق قم و استان مرکزی توسط شبانان برگزار می شود، نشانه هایی از اعتقادات و باورهای اساطیری برای طلب باران دیده می شود.

دکتر بتسابه مهدوی

20 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

تیرما سیزه شو

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ب.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

تیرما سیزه شو ماه روز از آبان ماه برابر با 12 آبان در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «تیرما سیزه­شو» یا «تیرماه سیزه شو» در گاهشماری باستانی تبری، که همان جشن تیرگان در مازندران است.

 

دهواحنینا

روز هیجدهم ماه تورا مندایی برابر با 14آبان در گاهشماری ایرانی در گاهشماری صابئین مندایی روز هیجدهم ماه تورا (چهارمین ماه سال) جشنی برپا می­شود به نام «دهواحنینا» یا «عید کوچک» که از آیین­های این جشن می­توان به دید و بازدید و تهیه­ی خوراکی­های ویژه­ نام برد.

 

پاییزانه

دی­ به­ مهر از آبان ماه برابر با 15آبان در گاهشماری ایرانی میانه­ی فصل پاییز هنگام برگزاری جشنی به نام «پاییزانه» یا «جشن میانه­ی پاییز» است که در گاهشماری گاهنباری نیز هنگام یکی از گاهنبارها به نام «اَیاثرِم»(در اوستا اَیاثرِیمَه) به مانک «آغاز سرما» بوده است.

این گاه در باور سنتی زرتشتیان هنگامی است که خداوند گیاهان و رستنی­ها را آفریده است.جشن پاییزانه هنوز در بین مردم کرمانشاه برگزار می­شود و از مراسم این جشن می­توان به خواندن دعا و پختن خروس به شمارگان فرزندان خانواده نام برد.

دکتر بتسابه مهدوی

20 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

گاهنبار پتیه شهیمگاه

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

از اشتاد روز تا انارام روز از شهریورماه برابر با 26 تا 30 شهریور در گاهشماری ایرانی«پَتیه شَهیم»(در اوستایی پئی تیشههیه)، به معنی پایان تابستان، سومین جشن از جشن های گاهنباری است.

در باور سنتی زرتشتیان این جشن یادآور سومین مرحله ی آفرینش است و هنگام آفریده شدن زمین.مراسم این جشن نیز به مانند جشن های گاهنباری دیگر است، با این تفاوت که این جشن، جشن کشاورزی است و با گردآوری دانه ها در کشتزارها و چیدن میوه ها در باغ ها برگزار می شود.

دکتر بتسابه مهدوی

17 دی 1395

تهران
  • بتسابه مهدوی

آب پاشی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

این جشن در کنار آب ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران درسال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده است.

 

درگذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است.«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی«کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه ای دانسته اند.

 

جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده بدر) وسیزدهم مهرماه نیز برگزار می شود.ارمنیانایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین هایی برگزار می کنند که برگرفته و در ادامه ی جشن تیرگان است.

دکتر بتسابه مهدوی

14 دی 1395

تهران

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

جشن نیلوفر

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

خرداد روز از تیرماه برابر با ششم تیر در گاه شماری ایرانی هنگام برگزاری جشنی است به نام «جشن نیلوفر» که امروزه بسیار ناشناخته مانده است و شاید به مناسبت شکوفا شدن گل های نیلوفر در آغازین روزهای تابستان به این نام نامیده شده است.

 

«ابوریحان بیرونی» از آن به نام جشنی تازه نام برده و «خلف تبریزی» در برهان قاطع روز برگزاری این جشن را هفت یا هشتم مرداد ماه برمی شمارد ولی از نوشته ها چنین برمی آید که 5 روز پیش از جشن نیمه تابستانی ایرانی و 7 روز پیش از تیر روز و جشن تیرگان برگزار می شده است. 

 

در لغت نامه دهخدا نیز با اشاره به برهان قاطع آمده است که: در این روز هر حاجتی که از پادشاه خواستی البته روا شدی.

دکتر بتسابه مهدوی

13 دی 1395

تهران
  • بتسابه مهدوی