مراقبه روی ماه
مراقبه روی ماه
دکتر بتسابه مهدوی
هنگامی که میخواهی روی قرص ماه مراقبه کنی، احساس کن آگاهی در تو همانند گلی شکفته. نیلوفر برگهای بسیاری داردمیتوانی به نیلوفری که در درونت شکفتهی شکفته شده بیندیشی. میتوانی از زیبایی آن نیلوفر به شگفتی درآیی. زمانی که روی قرص ماه مراقبه میکنی باید احساس کنی که یک برگگل باز شده و برگگلهای بسیار دیگری هم هستند که باز خواهند شد. در اینجا باز شادی را احساس کن، چون تو امیدواری که فردا هم یکی دیگر از برگگلها شکفته شود و باز پسفردا هم یکی دیگر. از این راه پیشرفت پیوستهی خود را خواهی دید. هنگامی که چیزی از پیشرفت را دیدی، احساس کن که گل بزودی باز باز خواهد شد. قرص ماه به تو شادی کمال را خواهد بخشید و ماه نو شادی شناخت پیشرفت گامبهگام را به تو خواهد داد.
صلح و آرامش
مرکز فرق سر بالای کف سر جای دارد، آن را ساهاسراها چاکرا مینامند. تصور کن که این چاکرا هفت بار باز میشود- این تصور را بکن اما باز شدنها را نشمار. در هر بار باز شدن، دایرهای گردنده را تصور کن. هنگامی که آن میچرخد، "صلح" یا "اوم" یا "سوپریم" را ذکر بگو. نیز میتوانی دو تا از این مانتراها را بیازمایی.
روشنایی
تصور کن صفحهای در برابر چشم سومت ( کمی بالاتر از میان دو چشمت) هست و در جهت عقربههای ساعت میگردد و همراه آن هفت بار "روشنایی"، "اوم" یا "سوپریم" را ذکر بگو، هر کدام را که خودت میخواهی.
آنگاه در این صفحهی گردنده، هفت شعلهی بسیار فروزان را تصور کن. بکوش تصور کنی من دارم با آن هفت شعله بازی میکنم. و بکوش گاهی ببینی که من به جای آنکه با آن هفت شعلهی کوچک بازی کنم، با آنها یکی شدهام.
نیکبختی
اکنون میخواهیم روی مرکز دل مراقبه کنیم، این جایگاهی است که آوای بیآوا- آناهاتا نادا- از آن میآید. اینک خواهش میکنم صفحهای را تصور کن که دور مرکز دلت میچرخد. آنگاه "نیکبختی"، "اوم" یا "سوپریم" را چندین بار بازگوی. گلستانی بیکرانه را در این دایره، در دلت تصور کن. بکوش در این گلستان بزرگ و بسیار زیبا برکهی کلانی را ببینی. آب آن برکه نقرهای است. در آن شنا کن، غوطه خور و هر کاری را که به تو شادی میدهد بکن. آنگاه قایقی طلایی را روی برکه ببین. سوار آن قایق طلایی بشو و در آن دمی که سوارش میشوی، تصور کن که همهی هستی تو یکسره طلایی شده است.
مراقبه روی سادگی، خلوص، پاکی و امنیت
خواهش میکنم آرام و باآرامش در ذهن خود واژهی "سادگی" را تکرار کنید. ما برای انجام این روش مراقبه باید دستمان را بر بالاترین بخش سرمان بگذاریم، یعنی روی ساهاسراها چاکرا یا همان مرکز فرق سر. اکنون خواهش میکنم باآرامش هفت بار واژهی "سادگی" را بازگویید و خود را تنها و تنها روی همین یک جای تنتان تمرکز بدهید.
اینک خواهش میکنم با آرامش هفت بار واژهی "اخلاص" را پرشور بازگویید. خود را روی دلتان متمرکز کنید و هفت بار باآرامش واژهی "اخلاص" را بازگویید.
اکنون خواهش میکنم واژهی "پاکی" را در مرکز نافتان یا در دور و بر ناف خود بازگویید ]تصور کنید که در آنجا بازگفته میشود[. خواهش میکنم باآرامش هفت بار واژهی "پاکی" را با بیشترین شوری که میتوانید در این کار داشته باشید، بازگویید.
اینک روی چشم سومتان مراقبه کنید، روی جایی از پیشانیتان که میان دو ابرو ]و کمی بالاتر[ جای دارد. خواهشمندم واژهی "اطمینان" را هفت بار بر زبان آورید.
(شری چینموی انگشت میانی دست راست خود را روی چشم سومش میگذارد، روی آجنا چاکرا)
"خواهش میکنم در اینجا باآرامش هفت بار واژهی "اطمینان" را بازگویید.
اکنون خواهشمندم دستتان را بر روی فرق سرتان بگذارید و سه بار به سادگی بگویید: "من سادهام، من سادهام، من سادهام."
اینک خواهشمندم دستانتان را روی قلبتان بگذارید و ساده سه بار بگویید: "من اخلاصمندم، من اخلاصمندم، من اخلاصمندم."
حالا خواهش میکنم دستتان را روی نافتان بگذارید و بگویید: "من پاکم، من پاکم، من پاکم."
اینک دستهایتان را روی چشم سومتان بگذارید و سه بار بگویید: "من مطمئنم، من مطمئنم، من مطمئنم."
دکتر بتسابه مهدوی
27 شهریور 1395
تهران
- ۰ نظر
- ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۴۶