مشخصات نیمکره
های راست و چپ بدن
دکتر بتسابه مهدوی
ما دو نیمکرده داریم یکی راست و دیگری چپ است. هنگامی که
ما از دو نمی کره راست و چپ استفاده می کنیم قدرتمان چندین برابر می شود چون شباهتی بین نیمرکره راست
و ضمیر ناخود گاه می باشد گفته شده شاید ناخوداگاه در نیمکره راست است هم اکنون مشخصات
ناخوداگاه راباهم بررسی می کنیم نیمکره راست حرکات چپ بدن را کنترل می کند. غیرعقلانی،
احساسی، مشهور جایگاه سازها و آوازه ها، حافظه دائم، پرتاب اشیاء موسیقی، تخیل، تجسم،
احساسات و خلاقیت، حرکات موزون است.
نیمکره چپ استعدال و استقلال عقلانی است حرکت راست بدن را
کنترل می کند. ریاضیات، منطق، فلسفه، تحلیل گرایی، زبان دوم و کلام است، اعداد است.
ضمیر ناخودآگاه
ساده لوح است مانند یک بچه طبق آخرین اطلاعات برنامه ریزی می شود و فیلتر تحریک و تعلیم
است. اطلاعاتش را از حواس پنج گانه می گیرد . تولید و جایگاه باورها کانون عادتهاست.
هیچ کاری انجام نمی دهد مگر مفید واقع شود.. و محل ثبت اطلاعات دائمی است و اطلاعات
را اسکن می کند.
لحظاتی که ناخودآگاه در دسترس می باشد برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه از طریق تصویر و تمثیل
و احساس است توی شرایط آلفا، خواب طبیعی و هیپتونیزم در زمان کودکی و در دسترس است احساسات شدید، جملات تأکیدی و تکرار آنها غیرمستقیم
برنامه ریزی میشود.
ما از دو نیمکره راست و چپ باید همزمان استفاده کنیم.
ضمیر ناخودآگاه
مثل بچه عمل می کند وقتی به او می گویید لولوء آمد سریع می پذیرد. هر پیامی را به او
بدهید او می پذیرد حالا اگر بگویید من بدبختم اون می پذیرد. حالا چه پیام را خودتان
بگویید چه کسی دیگر به شما این پیام را برساند پس باید سعی کنید همیشه آخرین اطلاعات
را درست و کامل به ضمیر ناخودآگاهتان بدهید و آخرین اطلاعات را خودمون به خودمون بدهیم.
اگر جایی رفتیم که فضای آنجا منفی بود و یا شخصی حرف منفی به ما زد ما باید خودمان
به خودمان اطلاعات مثبت و حسام بدهیم.
قانون عادتها در جایگاهی قرار دارد که در ضمیر ناخودآگاه
است برای همین می گوییم ترک عادت موجب مرض است. و ما نمی توانیم عادتهایمان را ترک
کنیم.
حال می خواهیم بدانیم برای ترک عادت باید چه کار کنیم؟
باید کار دیگری را جایگزین کنیم. مثال در شرایط عصبانیت که همیشه شما غذا می خرید واین جایگزینش این است که آب بخورید.
اگر می خواهیم باوری را در ضمیر ناخودآگاهمان عوض کنیم یا
بسازیم باید آن را تکرار کنیم. فقط رمزش تکرار و تمرین است.
ضمیر ناخودآگاهتان قدرت پردازش ندارد. فعل های منفی شما را
نمی گیرد. وقتی می گویید من بدبخت نیستم او درک می کند که شما می گویید من بدبخت هستم
پس باید بگوید من خوشبخت هستم.
شما می توانید جملات
تأکیدی مثبت را در هر جایی قرار دهید. در روی در یخچال، در ماشین، روی میزتان، اگر
حتی خواب باشید و از خواب بیدار شوید بدون اینکه دقت کنید آن را به ضمیر ناخودآگاهتان
پیام می دهید. یا در کیفمان قرار دهیم. و هرازگاهی آنها را درآورده و مرور نمایید.
پس از این به بعد خیلی خیلی باید مواظب کلامتان باشید. به
جای اینکه بگویید مشکل دارم بگویید مسئله دارم. به جای اینکه بگویید دستتان درد نکند
بگویید خدا قوت و به جای اینکه بگوئید شکست خورده ام بگویید تجربه کسب کرده ام.