نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

مـــوانع مـــراقبــه

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۹ ق.ظ

مـــوانع مـــراقبــه

بتسابه مهدوی

 

بررسی دقیق و درک موانع اصلی موجود بر سر راه مراقبه، فرد جستجوگر را برای رویارویی با این موانع و غلبه بر آنها آماده می‌کند. باجدیت، سخت‌کوشی و اراده‌ای قاطع می‌توان تبدیل به یک انسان معنوی بزرگ شد. راه مراقبه مملو از مشکلات و موانع است، اما هر چالشی ممکن است شاگرد یوگا را برای رسیدن به مراحل بالاتر موفقیت ترغیب کند

 

1- موانع فیزیکی

 

الف) بی هدف پرسه زدن و سرگردان بودن

انرژی بسیاری به هدر می‌رود، افراد زیادی حتی به مدت یک هفته هم نمی‌توانند در یک محل بمانند.

 

ب) قطع تمرین‌ها

شاگردان می‌توانند با تغییر برنامه تمرینات خود، به ذهن کمی استراحت بدهند و برای آن تنوع ایجاد کنند اما هرگز نباید برنامه تمرینات خود را به طور کل متوقف کنند. قطع تمرینات اشتباه بزرگی است. شاگردان مبتدی که سرشار از اشتیاق و شور هستند اغلب امیدوارند که خیلی سریع به قابلیت روانی دست یابند اما وقتی چنین اتفاقی نمی‌افتد ناامید می‌شوند و تصمیم می‌گیرند تمرینات خود را متوقف کنند. تمرین و تکرار مراقبه باید به طور مداوم ادامه داشته باشد، چرا که بدون هیچ‌گونه انتظاری به تدریج به دست می‌آید. خلوص نیت، داشتن نظم و نهایتاً صبر و حوصله پیشرفت نهایی را تضمین می‌کند.

 

ج) سلامتی و رژیم غذایی

این کالبد فیزیکی ما وسیله‌ای است برای رسیدن به خودشناسی و بهتر است که این کالبد را سالم و قوی نگه داریم. فردعاقل با تمرین منظم، آسانا، پرانایاما، رژیم غذایی متعادل، استراحت و هوای تازه کافی، بدن خود را سالم نگه می‌دارد. او باید تا آنجا که می‌تواند از دارو و دوا دوری کرده و اگر لازم شد از درمان‌های طبیعی بهره‌جوید. البته بعضی پیروان طریق معنویت در نقطه کاملاً مقابل قرار دارند و حتی وقتی به شدت بیمار می‌شوند حاضر نمی‌شوند دارو بخورند، این افراد بی‌دلیل به بدن خود آسیب می‌رسانند، می‌گذارند بیماری سلامتشان را از بین برده و توانایی جسمی خود را برای اجرای سادهانا از دست می‌دهند. بهتر است که فرد چند روزی دارو بخورد و تمرینات خود را دوباره زود از سر بگیرد.

همان طور که ابرها جلوی خورشید را می‌گیرند،‌ ابرهای بیماری هم جلوی فرد را می‌گیرند و نمی‌گذارند به تمرینات و خویشتن‌‌داری خود ادامه دهد. حتی اگر فرد به شدت بیمار باشد باز هم می‌تواند به جاپا و مراقبه سبک بپردازد.

همان‌طور که کالبد فیزیکی و مادی از غذایی که می‌خوریم شکل گرفته است، ذهن هم از غذایی ظریف شکل گرفته است، اگر غذا ناخالص باشد ذهن هم ناخالص می‌شود. غذا باید ساده، سبک و مغزی باشد. غذاهای آماده، عمل آورده شده و رقیق شده‌ای که در سوپر مارکت‌ها وجود دارند در رژیم غذایی یوگا جایی ندارند.

عده زیادی از مردم بیش از مقدار لازم و فقط از روی عادت یا به خاطر احساس رضایت و خشنودی غذا می‌خورند. رژیم غذایی غیرمتعادل، دلیل اکثر بیماری‌های جوامع امروزی است. اگر فرد گرفتار دل‌درد و یا خواب‌آلودگی باشد نمی‌تواند مراقبه کند. فرد از دو ساعت قبل از انجام مراقبه نباید غذا بخورد و اگر بخواهد در ساعات اولیه روز مراقبه کند غذای شب او باید سبک باشد.

هـ ) گرفتاری‌ها و مسایل زندگی روزانه

معاشرت ناپسند و نامطلوب بسیار فاجعه‌آمیز است و ذهن را با افکار بیهوده پر می‌کند. مراقبه کننده باید در مقابل عوامل مزاحم به دقت از خود محافظت کند. کسانی که دروغ می‌گویند، دزدی می‌کنند، حریص هستند یا غیبت می‌کنند در زندگی فرد معنوی هیچ جایی ندارند. معاشرت ناپسند شامل تمام افراد و تمام چیزهایی است که موجب شکل‌‌گیری افکار منفی می‌شوند. محیط ناهنجار، کتاب‌ها و آهنگ‌هایی که موجب ناخشنودی می‌شوند، فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی که به خشونت و شهوت‌رانی می‌پردازند، این سرگرمی‌ها به جای این که ذهن را متوجه درون کنند آن را به مسایل خارجی مشغول می‌کنند.

 

و ) گفتگو‌های بیهوده

حرف زدن زیاد قدرت معنوی را از بین می‌برد.  پرحرفی، و بی‌بندوباری زبان، انرژی را هدر داده، فرد را ناآرام و در نتیجه توانایی انجام مراقبه را از دست می‌دهد. عقلا کم حرف می‌زنند و تنها آنچه را ضروری است بر زبان می‌آورند. اما با همین صرف‌جویی در لغات حداکثر تأثیر را بر دیگران می‌گذارند. برای آرام کردن و تحت کنترل گرفتن ذهن روزی دو ساعت سعی کنید مونا(Mouna) (سکوت) را رعایت کنید. افراد متفکر در معرض خطر بحث و گفتگوی غیر ضروری قرار دارند. استدلال خردمندانه که برای پرسش متافیزیکی به کار می‌رود می‌تواند شاگرد را به آستانه شهود هدایت کند که پس از این نقطه، مسایل فوق طبیعی فراتر از قدرت منطق می‌باشد.

عیب‌جویی باعث افزایش نگرش منفی ذهن می‌شود و به تصفیه فردی کمک نمی‌کند. وقتی ذهن درگیر این‌گونه فعالیت‌هاست نمی‌تواند درون‌نگر باشد. نقایص دیگران را فراموش کنید و در درجه اول به اصلاح خود بپردازید.

 

ز) توجیه خود

توجیه خود، علاوه بر دیگر خصوصیات آن چون ابراز وجود، لجاجت، تزویر و ریا (دروغ‌گویی) یکی از عوامل مضر برای بهبود تمرکز است. وقتی این ضعف‌ها در شخصیت فرد جا بیفتند، از بین بردنشان بسیار مشکل است، زیرا نفس پست هرگز به اشتباهات و نواقص خود اعتراف نمی‌کند.

 

ح) نداشتن معلم معنوی

راه معنویت راهی است پر زحمت و پرفراز و نشیب و تقریباً در هر قدم مملو از مشکلات و سختی‌ها. بهره‌گیری از راهنمایی‌های مربی که خود آن مسیر را قبلاً پیموده است ضروری می‌باشد.

 

2- موانع ذهنی

الف) عصبانیت

نمود‌های عصبانیت از جمله خجالتی بودن، بیزاری، رنجش، خشم، غضب و آزردگی خاطر، دشمنان بزرگ آرامش فردی به حساب می‌آیند. عصبانیت شکل دیگری از حرص و آز است. وقتی فرد به آنچه دلخواهش است نمی‌رسد عصبانی می‌شود. ذهن سر درگم فرد حافظه و درک و فهم خود را از دست می‌دهد. حرف‌هایی می‌زند یا کارهایی می‌کند که نسبت به آنها هوشیاری و کنترل ندارد. عصبانیت علاوه بر دیگران، به جسم و روح خود فرد هم خسارت فراوان وارد می‌آورد. یک حمله عصبی به کل سیستم عصبی بدن صدمه می‌رساند.

گاهی یک معلم معنوی ظاهراً ابراز عصبانیت می‌کند تا شاگردش را اصلاح کند. این نوع عصبانیت را نباید با طغیان احساسی اشتباه گرفت. یک استاد واقعی اگر چه ممکن است ظاهری خشن و عصبانی داشته باشد. اما خونسردی درونی خود را حفظ می‌کند و انگیزه او تنها رشد شاگردان خود است. فرد باید به دقت مراقب ذهن خود باشد تا نشانه‌های آزردگی را فوراً تشخیص دهد. آزردگی و عصبانیت مداوم بر سر مسایل جزیی و کم اهمیت نشانه ضعف ذهنی و روحی فرد است. با تقویت نیروی مقابل عصبانیت یعنی صبر و بردباری می‌توان بر این ضعف غلبه کرد.

عصبانیت بر اثر تکرار تقویت می‌شود، فرد با کنترل عصبانیت خود به تدریج نیروی اراده خود را تقویت می‌کند. پرداختن به مراقبه به رفع عوامل و دلایل عصبانیت کمک می‌کند، زیرا به تدریج ارزش‌ها و دیدگاه‌های فرد را تغییر می‌دهد. اگر فرد یاد بگیرد در مقابل توهین و ناسزا آرامش خود را حفظ کند، می‌تواند قبل از این که وسوسه‌ها و احساسات او شکل بگیرند آنها را راحت‌تر کنترل کند.

 

ب) افسردگی

افسردگی به دلایل مختلف در شاگردان مبتدی به وجود می‌آید. این دلایل عبارتند از: تمایلات پیشین، تاثیر موجودات اثیری، همنشین بد، روزهای ابری و غیره. با یک پیاده‌روی چالاکانه، دویدن در هوای تازه، خواندن آهنگ‌های الهی یا خواندن "ام" با صدای بلند می‌توان با افسردگی مقابله کرد.

 

ج) تردید

وقتی اعتقاد فرد متزلزل می‌شود، وی در معرض خطر کاهش میزان تلاش‌ها و ترک کامل تمرین‌ها و اعمال خود قرار می‌گیرد. شاگرد وقتی با شک و تردید رو به رو شود، فوراً باید به سراغ معاشرت با افرادی برود که از نظر معنوی آموزنده می‌باشند. ست سنگ (Satsang) با افرادی که ایمان و عقیده راسخ و مشخص دارند تردید‌ها را از وجود فرد می‌زداید.

وقتی انتظارات یک شاگرد غیر منطقی باشد تردید حتماً در وجود او سر بر می‌آورد . شاگردان مبتدی فکر می‌کنند که کوندالینی خیلی زود بیدار می‌شود و با شکل‌‌گیری نیروهای روانی شکوفا می‌شوند. با مطالعه کتب مذهبی، پرسش صحیح و استدلال می‌توان تردید را از بین برد.

 

د) تنبلی و خواب

خوابیدن برای اکثر مردم یک نیاز روانی است و به کمک انجام مداوم مراقبه می‌توان آن را به تدریج کاهش داد. معمولاً رخوت، بی‌حالی و افسردگی، شاگردانی را که تازه به مراقبه روی آورده‌اند عذاب می‌دهد. یک شاگرد جدی انجام دهنده مراقبه، برای تمرین خود برنامه روزانه درست می‌کند. اگر این رخوت برای فرد تبدیل به مانع شود، فعالیتی که نیاز به فرزی و چالاکی دارد و یا امور خیریه می‌تواند موقعیت او را اصلاح کند. فعالیت‌‌های جسمانی، تعادل لازم برای مراقبه را نیز ایجاد می‌کند.

فرد معمولاً هنگام مراقبه به این فکر می‌افتد که آیا ذهن به عادت دیرینه خوابیدن پرداخته یا واقعاً مشغول مراقبه است. پاسخ این سؤال به راحتی مشخص می‌شود, هنگام مراقبه بدن احساس سبکی کرده و ذهن شاد است ولی هنگام خواب، بدن و پلک‌ها احساس سنگینی کرده و ذهن کسل و بی‌حال است. اگر فرد در حین مراقبه خوابش ببرد باید این مشکل را با پاشیدن آب سرد روی صورت، انجام تمرینات تنفسی یا ایستادن روی سر به مدت پنج دقیقه حل کرده، ذهن را به حالت هوشیاری بازگرداند.

د) حافظه، یا به یادآوردن وقایع گذشته

نگاه به گذشته خاطرات را زنده می‌کند و ذهن را از سادهانا دور می‌کند و این مساله در مورد رویاپردازی هم صدق می‌کند. عقلا هرگز به گذشته مراجعه نمی‌کنند، بلکه بر یکی شدن با وجود مطلق تمرکز می‌کنند.

 

هـ) ترس

به اشکال مختلف ظاهر می‌شود. ترس از مرگ، از بیماری، از تنهایی و از معاشرین. تخیل با تحت اختیار گرفتن ذهن موجب آشفتگی ذهن می‌شود و فرد را طعمه انواع ترس‌ها می‌کند. ترس از انتقاد دیگران معمولاً مانعی است بر سر راه پیشرفت مراقبه شاگردان. ترس، توهم و خیالی بیش نیست. به کمک پرسش از خود، ایمان به عامل برتر و پرورش شهامت می‌توان بر ترس غلبه کرد.

 

و) حر ص و آز

حرص سیری‌ناپذیر است. ذهن را مضطرب می‌کند و انواع ظریف متفاوتی دارد. کسی که تشنه شهرت و قدرت است در مسیر پیشرفت معنوی دلسرد می‌شود. تمایل به تاسیس چندین آشرام بزرگ و داشتن هزاران پیرو هم نوعی حرص و طمع است. فرد باید به طور مداوم انگیزه‌های خود را با دقت کامل کنترل و بررسی کند. شیفتگی، وابستگی و حرص به کمک پرسش از خود به طور جدی و مراقبه منظم نابود می‌شود.

 

ز) نفرت

نفرت ممکن است به‌طور موقت فروکش کند، اما می‌تواند دوباره با نیرویی دو برابر ظاهر شود. تحقیر، تعصب و تمسخر انواع مختلف نفرت هستند. نفرت ممکن است به شکل خصومت با مذهب یا فرقه یا ملتی دیگر ظاهر شود. نفرت در کالی یوگا(Kali Yuga) (عصر آهن) بسیار شایع می‌باشد. خدمت بی‌شائبه به‌طور مداوم همراه با مراقبه در حکم پادزهر نفرت می‌باشد.

 

ح) از دست دادن انرژی حیاتی

برای پیشرفت جدی در مسایل معنوی، برهماچاریا (Brahmacharya) ضروری است. برهماچاریا یعنی کنترل کامل همه حواس. تجرد به عنوان یک مفهوم مستقل، برای غربی‌ها ناآشناست. با این حال برای کلیه مذاهب جهان، مساله‌ای کهن و همیشگی است. می‌گویند زمانی فرد به 99 درصد از اهداف معنوی خود دست می‌یابد که بر تجربیات شهوانی خود کنترل پیدا کند. این کنترل، به دلیل حسن رضایت خاطر و خشنودی حاصل از شهوت بسیار مشکل است. تولیدمثل جز طبیعت ذاتی همه موجودات زنده است. پس از تنفس قوی‌ترین وسوسه در ذات موجودات شهوت است. در تجربه جنسی انرژی از بین می‌رود. از راه برهماچاریا این انرژی به قوی‌ترین نیروها یعنی کوندالینی شاکتی تبدیل می‌شود.

 



 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی