اثر ترس بر چاکراها
دکتربتسابه مهدوی
انسان به طور بالقوه توانایی کامل شدن را به طور درونی دارد اما بدن فیزیکی و ذهن به اطلاعاتی که صرفا از راه حواس دریافت می کنند، اعتماد دارند و این نیروی بالقوة درونی الهی به فراموشی سپرده می شود. پیامد این موضوع تجربة بسیاری از ترسهاست. احساس تکامل درونی و امنیت را در زندگی از دست دادیم و شروع کردیم به جستجوی آن در دنیای اطراف، اما بارها از تلاش خود برای پیدا کردن تکامل ناامید شدیم. در این روند فراموش کردیم که ما هیچ وقت نابود نمی شویم و مرگ صرفا یک تغییر شکل بیرونی است. فرار از ترس و باز یافتن حس گمشدة یگانگی هدف تمام راه های روحانی در شرق و غرب است. چاکراهای بدن انسان نسبت به ترس بسیار آسیب پذ یرند و ترس باعث می شود انرژی نتواند آزادانه در آنها جریان پیدا کند و همین مانع تأمین نیازهای مختلف بدن می شود.
تجربة جدایی، تنهایی، ترس و مرگ باعث می شود که در دنیای بیرون از خود به جستجوی آن چیزی باشیم که می توانیم فقط در هستة مرکز ی وجودمان پیدا کنیم اما به جای آن خود را به عشق و شناخت دیگران، حواس فیزیکی و موفقیت و تملک های مادی وابسته منی کنیم. به جای پربار کردن زندگی خود این چیزها ضرورت می شود تا با آنها خلاء وجود خود را پر کنیم. اگر آنها را ا ز دست بدهیم ناگهان با پوچی مواجه می شویم. وقتی انسان فراموش می کند که در هستی الهی همگی بخش هایی از دیگری هستیم، به جای عشق به انسان های اطرافمان شروع می کنیم به این که آنها را رقیب یا حتی دشمن خود می بینیم. نهایتا به این احساس می رسیم که باید از خود محافظت کنیم و از اشخاص یا شرایط خاصی دوری کنیم و از دادن اطلاعاتی که صمیمیت ایجاد می کند خودداری می کنیم. برای این که از درگیر شدن دوری کنیم آنتن های خود را جمع می کنیم و به دنبال آن انقباض و گرفتگی در چاکراها به وجود می آید.
به همین دلیل انرژی ها نمی توانند به شکل اصلی خود ساطع شوند تغییر شکل داده و از مانع به نحوی به بیرون پراکنده و تخلیه می شوند و به صورت های قوی و غالبا به شکل احساسات منفی و یا به طور اغراق آمیز نیاز به فعالیت جلوه می کنند.
دکتر بتسابه مهدوی
14 آبان 1395
تهران
ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh