عکس نوشته 19 فروردین 96
- ۰ نظر
- ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۰۰
دکتر بتسابه مهدوی
نقش اسب
اسب از روزگاران کهن در اساطیر ملل مورد توجه بوده و به نگهبانی و تیمار این حیوان سودمند که به صفات تند و تیز و چالاک و دلیر و پهلوان موصوف است ،اهتمام داشته اند. معنای سمبلیک اسب به معنی آزادی ، اندام زیبا ، انرژی خورشید ، بخشندگی ، پایداری ، پیروزی ، تحمل ، حرکت ، حس شنوایی ، خیر خواهی ، دانش زمانی ، سپاس کذاری و قدر دانی ، سرعت ، فراوانی فهمیدگی ، نیرومندی هوش ، خیره سری ، جنگ ، سر سختی ، لجاجت و غرور .در باورهای قومی و اساطیری از نشانه های لجاجت خانوادگی ، آماده برای هر گونه خدمت در زمان صلح و جنگ بوده .
ایرانیان باستان برای تداوم گردش خورشید و آسمان ، اسب را در پیشگاه خدای خورشید قربانی می کردند . اسب با بال موجدار نشانه خورشید است .
اسب در حال پرواز مرکب خدایان نشانه ظهور علم و فهم و هوش است . از جمله نقوش مربوط به اسب مجسمه اسب برنزیسواری از دوره هخامنشیا ن است مربوط به قرن 4-6 ق .م در موزه بریتانیا است .
این مجسمه نشان می دهد که در زمان کوروش بزرگ اسب هایی که در زمان جنگ بدست می آورند و یا به عنوان پیش کش به به آن ها تقدیم می کردند در سواره نظام به کار می بردند و تنها هدیه ای که می پذیرفتند اسب و سلاح بود.
قربانی کردن اسب در مراسم تاج گذاری هخامنشیان نیز رواج داشته.
اسب سفید یا طلایی در اساطیر ایران باستان شکلی از نیشتر ( آورنده آب ) نشانه چهار جهت اصلی است .
دکتر بتسابه مهدوی
19 فروردین 96
دکتر بتسابه مهدوی
خورشید
خورشید روشنایی و گرما می بخشد، نشانه حیات و سرچشمه نیروی ( انرژی) انسان و کیهان است. ایرانیان خورشید را مظهر گرما،نور،خشکی، تابستان می دانستند.
در باستان پدر بشر نامیده می شود، مظهر مجسم نیروهای آسمان و زمین.
خورشید از بطن زمین یا ازژرفای دریا سر برمی کشد و درجهان غیر ناپدید می شود.
در کیش های بیشمار خورشید پرستی ، لحظات اسرارآمیز و ناپیدای ناگهانی اش، مواقع سجده و عبادت خورشید است.
در بعضی روایات دیگر می گویند خورشی شب هنگام به سرزمین مردگان فرود می آید.
مردم آن زمان خورشید را چون پدر هر جانداری می پرستیدند.
شیرها و جانداران شاخدار منصوب به خدای خورشید شده اند. بز کوهی و گل چند پری که در میان شاخ هایش ترسیم می شد نماد خورشید بودند.در هر روز خورشید رمز زندگی انسان طلوع به اوج رسیدن و غرورش با مراحل مختلف زندگی انسان، تولد، رشد، افول، مرگ،برابری یافته است.
در مرکز کیهان تصور شده و نشانه عقل عالم است. مظهر عمر جاویدان، شکوه و جلال و سلطنت، تاج پادشاهان دارای شعاع یا کنگره نور یا بال بوده است.
ماه
ماه، مه، قمرهم چون خورشید در اساطیر کهن ایران نقش مهمی دارد. زیرا در شب تار در برابر دیو ظلمت، ماه یگانه مشعل ایزدی است که پرده ی ظلمت را دریده و عفریت سیاهی رسوا ساخته است.
در آئین زرتشتی ماه پاسدارستوران است. حامل نژاد آنها، اوستا به ماه اختصاص داشته دورازهم هر ماه شمسی «ماه روز» ماه نیایش سه بار در ماه اجرا می شود. ماه حافظ نطفه ی ستوران و جانوران است آنچه از نطفه گاو و نخستین پاس و توانا بود به ماه انتقال یافت.
در بسیاری از نقاط ایران خورشید و ماه ، زن و مرد دلداده یکدیگرند.
لکههای چهره ماه اثر دست خورشید است به اعتقاد قدما نور ماه جامه کتان را سوراخ می کند و دیوان را آشفته تر می سازد.
در ادبیات فارسی ماه مظهر زیبایی،روشنی، عمود بلندی است.
زیبایی زنان به ماه تشبیه شده است.
خدای ماه در بین النهرین ، سین نام داشت.
دکتر بتسابه مهدوی
15 فروردین 96
دکتربتسابه
مهدوی
گلها نیز بسیار مورد توجه و علاقه هندوان هستند. آنها تقریبا در اکثر مراسم خود از گل به اشکال مختلف استفاده میکنند. گل سرخ چینی برای شیوا, گل سفید برای ویشنو, گل نیلوفر برای لکشمی (Laxmi) (الهه ثروت و خوشبختی), گل زرد برای سرسوتی, گل انبه به خدای کام وگل نیلوفر سرخ برای خورشید , نمونههایی از تقدیم گل به خدایان هستند.
دکتر بتسابه مهدوی
15 فروردین 96
دکتر بتسابه مهدوی
لغت نامه دهخدا در معنای کلمه «گوکرن» آورده: «درخت زندگی در افسانههای ایران باستان که شفابخش هر مرض به شمار میرود.»
درخت بس تخمه یا همه تخمه که منشا تمامی گیاهان جهان است و همه نوع گیاه از او میروید. سیمرغ، پرنده اساطیری ایران، بر این درخت آشیان دارد و هر سال، بنا بر متن پهلوی گزیدههای زاد سپرم، «آن درخت را بیفشاند، آن تخمهای (فرو ریخته) در آب آمیزد، تیشتر (ایزد باران در اساطیر ایران) آنها را با آب بارانی ستاند، به کشورها باراند» و به این ترتیب، همه نوع گیاه در همه جای زمین روید.
این درخت در دریای فراخکرد، دریای بیانتهای کیهانی، به همراه درخت «گوکرن» یا «هوم سفید» قرار دارد. درخت گوکرن درخت مهم اساطیری دیگری است که اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان به مردمان میبخشد و بر اثر آن، همه مردم جاودانه بیمرگ میشوند. بنابر متن پهلوی بندهشن، این درخت برای بازداشتن پیری بد دم است.
اهریمن برای از بین بردن این درخت وزغی را در دریای فراخکرد به وجود میآورد اما در مقابل، اورمزد دو ماهی مینوی به نام «کر» میآفریند که مامور نگاهبانی از این درخت میشوند و همواره یکی از این ماهیها وزغ را زیر نظر دارد. در آغاز آفرینش آدمی نیز درخت به یاری مشی و مشیانه، نخستین زوج بشر، میآید. مشی و مشیانه برای طبخ غذای خود نیازمند آتش بودند و آتش مورد نیاز آنان را دو درخت کنار و شمشاد که بنابر اساطیر ایران آتش دهنده ترند، فراهم کردند.
در هندوستان درختان و گیاهان نیز به عنوان یکی از مظاهر طبیعت, مورد احترام هندوان هستند به طوریکه آنها پیش از قطع یک درخت او را ستایش کرده و عذر خواهی میکنند که این نوع احترام به طبیعت با فرهنگ سرخپوستان بسیار مشابهت دارد. مقدس ترین گیاه هند , انجیرمقدس (Pippala) است که نماینده ویشنو است. این درخت حتی مورد احترام بوداییان نیز هست زیرا معتقدند که بودا زمانیکه زیر سایه این درخت نشسته بود, به حقیقت دست یافت. از دیگر درختان مقدس میتوان از درخت پنبه ابریشم نما, درخت تمالا , درخت ویلوا و درخت شمینام برد.
نزد عربها ، درخت زقوم مقدس است.
دکتر بتسابه مهدوی
14 فروردین 1396
دکتر بتسابه مهدوی
در داستان آفرینش زرتشتیان، گیاه خودروی ریواس که به هنگام رعد و برق در کوه میروید، موجب پدیدار شدن بشریت میشود. درمتون زرتشتی همچون «بندهش» و «زاداسپرم» از ده نبرد آفریدگان گیتی با اهریمن سخن به میان آمده که چهارمین آن نبرد گیاهاست:
«چون چهارم بر گیاه آمد. به مقابله او همان گیاه بکوشید. چون آن گیاه نخستین بخشکید. «امرداد» که او را گیاه نشان گیتی است، وی را برگرفت و او را خرد بکوفت و با آب تیشتری بارانی بیامیخت. پس از باران همه زمین را رستنیها آشکار شد، ده هزار نوع اصلی و یک صدهزار نوع به نوع اندر نوع چنان رستند که از هرگونهای و آیینی بود. او آن ده هزار نوع را به باز پس داشتن ده هزار بیماری آراست. پس از آن یک صد هزار نوع گیاه تخم برگرفت. از گرد آمدن تخمها درخت «همه تخمه» را میان دریای فراخکرد بیافرید که همه گونه (های) گیاهان از او همی رویند و سیمرغ آشیان بدو دارد. هنگامی که از آن به فراز پرواز کند. آنگاه تخم خشک آن را به آب افکند و به باران باز به زمین باریده شود. به نزدیکی آن درخت «هوم سپید» را بیافرید که دشمن پیری، زنده گر مردگان و انوشه گر زندگان (است).»
اما هوم چیست
شربتی مقدس از شیره گیاه ” افدرا” شده که شاخههای آن را در آب میشویند و در هاون میکوبند و با شاخهای از درخت انار میسایند و صاف میکنند. این شیره سپس با شیری که با هوم مخلوط میشود محصول نهایی است. هوم قبل از مراسم آماده میشود و بعد ضمن بر خواندن فصلهای ۹ – ۱۱ یسنا که اختصاص به ستایش هوم دارد مصرف میشود. تهیه آن برای دومین بار با یسنا ۲۲ آغاز میشود و در مدت خواندن اولین گاهان یسنا ۱۸ – ۳۴ ادامه مییابد.
هَومَ (هُومه) Haoma نام ایزدبانوی درمان و نگاهبان گیاه مقدس و آیینی (هوم) است. جایگاه این ایزدبانو درون درخت «گوکرن» (Gokarn) است. یسنه- هاتهای ۹ تا ۱۱ که هوم یشت خوانده میشود، و نیز بیستمین یشت اوستا به نام «هوم یشت» سرود ستایش و نیاش اوست. هوم در اوستا و سوم در سنسکریت نام گیاه مقدسی است که افشره آن گونهای آشامیدنی آیینی بشمار میآید و آیینها و نیایشهای مربوط بدان در اوستای نو و در دین زرتشتی جای ویژهای دارد. از نوشابه هوم با صفت «دوردارنده مرگ» یاد میشود و به نوشته بندهش هوم سرور و شهریار گیاهان است و در فرشکرد، بیمرگ (اَنوش) را او میآرایند.
دکتر بتسابه مهدوی
30 اسفند 95
تهران
دکتر بتسابه مهدوی
در اسطورهشناسی به بررسی درختانی میپردازد که از زمانهای کهن نماد مورد علاقه مردم بودهاند و وارد در اسطورهشناسی آنها شدهاند.
در فرهنگ ایرانی، همچون بسیاری از اقوام دیگر، برای برخی از گیاهان و درختان نیرو و خواص و تقدس خاصی قائل بودهاند.
گلها و گیاهانی ماننداسپند، هوم، گل محمدی، (گل سرخ)، نسترن زرد و سفید، «تهم – Taham چنار و کنار و انار و موز (رز، تاک) و سرو و درختتوت و درخت سنجد و درخت گز ودرخت تاقوک… در ایران کمتر دهی است که نمونهای از درختان مورد احترام را در خود نداشته باشد، این درختان و درختچههای گوناگون، در باور عامهٔ مردم دارای ویژگیهای کم و بیش یکسانی هستند. از جمله اینکه بریدن آنها و حتی شکستن شاخههای آنها سبب نابودی و یا زیانهای عمده برای شکننده دربر خواهد داشت این درختان برآورندهٔ حاجات نیازمندان بوده، در دفع برخی امراض و چشم زخم مؤثر میباشند. نیازمندان بر آن دخیل میبندند، پارچه میبندند، نخ گره میزنند و قندیل میآویزند و افسانهها و داستانهای بسیاری در پیرامون آنها نقل میشود.
در ایران دو درخت مقدس معروف وجود داشتهاست:
درخت سرو
شواهد بسیار زیادی از مقدس بودن سرو نزد آیینهای کهن ایرانی وجود دارد نوشتههای بجای مانده از حکایت درخت سرو کشمر که بدستور خلیفه بریده شد و مورد نفرین واقع شد حکایت معروفی در تاریخ اسلام است.
هنوز هم نزد روستاییان خراسان از تقدس برخوردار است که این احترام و تقدس در کتابهای تاریخی نیز منعکس شدهاست و آن داستان سروک شمر است. «در شاهنامه آمدهاست که پیامبر زرتشت، یک درخت سرو شگفت که سرشتی مینوی و اندازهای بسیار بزرگ داشت، در ناحیهٔ کشمر (از روستاهای شهرستان بردسکن کنونی) بر در آتشکدهٔ برزین مهر بر زمین نشاند.
بهشتیش خوان ارندانی همی
چرا سروکِشمَرش خوانی همی،
چراکش نخوانی نهال بهشت،
که چون سرو کِشمَر به گیتی که کشت؟
در متنهای تاریخی پس از اسلام، به نام سروعظیم مقدسی بر میخوریم که با زرتشت و موبدان و مغان پیوستگی دارد و تا اواسط قرن نهم میلادی بر سر پا بوده است. تا اینکه سرانجام در سال ۸۴۶ میلادی (۲۳۲ هـ ق)به فرمان و فتوای «متوکل» خلیفهٔ عباسی آن را بریده و فرو افکندند».
در فرهنگ ایرانی، همچون بسیاری از اقوام دیگر، برای برخی از گیاهان و درختان نیرو و خواص و تقدس خاصی قائل بودهاند.
در ایران کمتر دهی هست که نمونهای از درختان مورد احترام را در خود نداشته باشد، این درختان و درختچههای گوناگون، در باور عامهٔ مردم دارای ویژگیهای کم و بیش یکسانی هستند. از جمله اینکه بریدن آنها و حتی شکستن شاخههای آنها سبب نابودی و یا زیانهای عمده برای شکننده دربر خواهد داشت این درختان برآورندهٔ حاجات نیازمندان بوده، در دفع برخی امراض و چشم زخم مؤثر میباشند. نیازمندان بر آن دخیل میبندند، پارچه میبندند، نخ گره میزنند و قندیل میآویزند و افسانهها و داستانهای بسیاری در پیرامون
درخت تاقوک درخت تاگوک یا داغداغان. یا تَگوک Taghouk یا درخت”” تـَ “” یکی از درختانی است که به همراه درخت سرو نزد ایرانیان باستان از تقدس برخوردار بوده و معمولا خانمها بر آن پارچهای و یا رووش(تکه باریک پارچه) میبستند برای رفع بلا و یا بر آورده شدن حاجات. هنوز هم این سنت در بعضی از مناطق ایران حفظ شدهاست درخت سرو زیبد و درخت تاقوک زیبد درقهستان و همچنین در منطقه ترکمن صحرا را میتوان نام برد.
دکتر بتسابه مهدوی
30 اسفند 95
تهران