نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۴۲ مطلب با موضوع «دکتر بتسابه مهدوی :: انرژی درمانی» ثبت شده است

خواص سنگ های درمانی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سنگ های معدنی باعث پرتو افکنی در بدن انسان شده و حتی امواج بسیار ضعیف آنها، برای درمان مفید هستند.

چاکرای اول: پایه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژی حیات انسان).

رنگ: قرمز، نشانه زندگی، قوت، نیروی حیات و طبیعت فیزیکی است. طبیعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.

تمام سنگهای قرمز: مرجان، یاقوت کبود، سنگ یشم، بلادستون.

خواص درمانی:

۱-  بهبود کم خونی (از جمله لاغری، فقر غذایی، سرمازدگی).

۲-  غش.

 

چاکرای دوم: پایین شکم، مرتبط با طحال و دستگاه تولید مثل.

رنگ: نارنجی، نشانه غلبه بر خشم و کنترل بر خویشتن است.

تمام سنگهای نارنجی: کارنلین (عقیق قرمز)، اُپال آتشین (یشم و عقیق آتشین)، یشم نارنجی.

خواص درمانی:

تنظیم هضم غذا و گردش خون.

 

چاکرای سوم: ناف و سولر پلکسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ی فوق کلیوی.

رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درایت زیاد، عقل و ذهنیت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردی  می باشد.

تمام سنگهای زرد و طلایی: توپاز (یاقوت زرد)، سیترین، کهربا.

 خواص درمانی:

۱- در شرایطی که سیستم عصبی آسیب پذیر می شود و انرژی مربوط به سولر پلکسوس از تعادل خارج می گردد، می تواند متعادل کننده باشد.

۲-  در بیماری دیابت (مرض قند).

۳- یبوست.

۴- اگر کسی به طور غیر عادی لاغر باشد (یعنی اشعه قرمز را زیاد جذب می کند) رنگ زرد این شرایط را در سیستم فیزیکی بدن خنثی می کند.

۵- اگر کسی بیش از حد چاق باشد (رنگ آبی را زیاد جذب می کند) رنگ زرد آن را خنثی می کند.

 

چاکرای چهارم: قلب، عشق الهی، جوهر هستی، دستگاه گردش خون، سیستم لنفاوی و سیستم ایمنی.

رنگ: سبز، نشانه هارمونی (هماهنگی)، همدردی، خلاقیت، سلامت و فراوانی است.

تمامی سنگهای سبز: زمرد، تورمالین سبز، مالاکایتو، جید، کرایزوپریز، دایوپتز، پریدات، اون تورین، عقیق خزه ای، یشم سبز.

در طیف رنگی، رنگ سبز در حد میانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجی و زرد) مربوط به جنبه های فیزیکی و سه رنگ آبی، نیلی و بنفش مربوط به جنبه های ذهنی و روانی می باشند.

خواص درمانی:

۱- تنظیم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.

۲- تمدد اعصاب و شارژ انرژی حیاتی.

۳-  هر کس که محتاج انرژی است کمک می کند.

 

چاکرای پنجم: مرکز گلو، مرتبط با دستگاه تنفس (محل ورود پرانا).

ابراز وجود و خلاقیت، اعتماد به نفس، احترام به خود و کار آیی.

خواص درمانی:

۱- بیماریها یا مشکلات گلو.

۲- انواع التهاب ها.

۳- خونریزی های داخلی.

 

چاکرای ششم: چشم سوم یا غده هیپوفیز، دیدن درونی و بیرونی، مرتبط با سیستم عصبی و غدد مترشحه داخلی.

رنگ: نیلی، نشانه مرزهای صوفیانه، نیل به روحانیت، خودکفایی و عقل می باشد.

 تمام سنگهای نیلی: آندیگو، سفیر نیلی، آزورایت.

خواص درمانی:

۱-  بهبود بیماری های ذهنی و روانی.

۲- کمک به گشودن چشم سوم.

 

 چاکرای هفتم: تاج سر یا غده مخروطی (صنوبری)، محل ورود پرانا.

رنگ: بنفش، نشانه تسلط روحانی است، بالاترین و عمیق ترین نوری است که با بالاترین عامل در وجود ما که همان چاکرای هفتم است در رابطه است.

تمام سنگهای بنفش: آمتیست و فلورایت.

خواص درمانی:

۱-  کمک به رفع بی خوابی.

۲- رفع هر نوع بیماری یا نارسایی ذهنی و اختلالات روانی.

دکتر بتسابه مهدوی
26 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

یکی از راههای کسب انرژی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۰ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

این افراد ممکن است نزدیک شما بیایند و برای شما درد دل کنند و بگویند که چه آدم بدبخت و فلک زده ای هستند و و هر چه شما راه چاره نشانشان می دهید گوش نمی دهند، چون نمی خواهند که تغییری در وضعیتشان بوجود بیاید چرا که این تنها راهی است که می توانند انرژی بگیرند، آنها با این کار در حال گرفتن انرژی شما هستند در حالی که شما دلتان به حالشان سوخته است.

پس اگر بجای یک گفتگوی منطقی دوطرفه، وارد گفت و شنودی شدید که هر راه حلی ارائه دادید با جمله : آره درست میگی، ولی.. پاسخ داد، بدانید که دارید انرژی از دست می دهید.

 

راه دیگر انرژی گرفتن از شما تحقیر کردنتان است: بعضی از مردم سعی میکنند با هر حیله ای متوسل شوند و تحقیرتان کنند تا  انرژیتان را بگیرند که نام دیگر این کار دیگرآزاری یا سادیسم است. شخص سادیستیک با تحقیر دیگری احساس خود برتربینی کرده و انرژی دیگران را از آن خود می کند.

تحقیر کردن میتواند نسبت به پوشش، ظاهر، جسم، جنسیت، رفتار، گفتار، و باشد.

خیط کردن دیگری و یا انتقاد از او، تحت هر نامی که صورت گیرد در واقع تحقیر است و انرژی را به سمت تحقیر کننده می کشاند.

بهتر است که یادتان باشد اکثر این افراد از کاری که انجام میدهند کاملا بی اطلاعند در رابطه با آنها پس از مدتی زمانی کوتاه یا بلند، احساس می کنید بی انرژی و بی حوصله شده اید در حالیکه آنها سرحال آمده اند. اینگونه رابطه ها را دوست دارید قطع کنید و از رابطه با اینگونه افراد بدون اینکه بدانید چرا، طفره می روید.

 

اگر واقعا به این افراد دوست و نزدیک هستید میتوانید موضوع را با آنها در میان بگذارید و به آنها کمک کنید. چون این افراد با اینکار رابطه اجتماعی خودشان را با دوستان و اطرافیان تخریب می کنند.

در صورتی هم که این شخص در زندگیتان و برایتان اهمیتی ندارد بهتر است که از او دوری کنید.

دکتر بتسابه مهدوی
25 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

آسیبهای انرژی منفی بر بدن

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

امروزه از نظر علمی ثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند .

قانون “دوبروی ” می گوید: “هر ذره ای از خود انرژی به همراه دارد” . حتی با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند .

هاله های انرژی با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.

تحقیقات در مهندسی بیو شیمی نشان می دهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند به نام اندروفین .( مورفین طبیعی بدن )

کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی که از مغزشان ترشح می شود بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است : یک ماده با دو خاصیت!

 

ما می توانیم هاله های انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می شود .

 

هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبت.

به این ترتیب که اندیشه های مثبت، مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا می برد و از نظر کمی نیز میتواند هاله انسان را بزرگتر نماید .

برعکس اندیشه های منفی، بدبینی ها، خودخواهی ها، احساس تنفر از خود و یا دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه بد بر هاله اثر تخریبی می گذارد و سطح انرژی های آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان می گیرد.

 

وقتی در مکانی احساس بدی می کنید بدین معناست که آن محل از انرژی های منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما می گذارد یعنی او حامل انرژی منفی است .

جالب است که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی ، حرف زدن ، گوش کردن و به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل می شود .

 

انجام اعمالی مانند مدیتیشن، عبادت و تمرین تفکر مثبت، حضور در طبیعت و دوستی با آن، از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژی هاله می باشد.

 

احتمال دارد که شما در طول زندگی با انجام کارهایی هاله نورانی خود را آلوده کرده باشید . هر گونه اضطراب ، دلهره ، ترس و حتی  دروغگویی ، غیبت کردن ، بدبینی، آبروی دیگری را بردن و کلیه مسائلی از این قبیل منجر به آلودگی و تجمع انرژی های تخریب گر در هاله شما می شوند.

این انرژی منفی آنقدر در هاله شما نفوذ می کند تا در جسم (آخرین سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بیماری نشان دهد.

 

توجه کنید که انرژی منفی منشا تمام بیماریهای روحی- روانی و جسمی انسان است و به مرور زمان رد پای خود را بر چهره و بدن ما بر جای می گذارد.

 

پس اگر دائما مریض می شوید به پاکسازی هاله و دوری از آلوده کننده های هاله تان فکر کنید.

انرژی هاله تان را با راههای مثبتی که گفته شد بالا ببرید تا نیازی به راههای منفی نداشته باشید.

و اما افرادی هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه می کنند. معمولا آنها افرادی هستند که ما اصلا بهشان شک نداریم.

دکتر بتسابه مهدوی
25 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

خاصیت مغناطیس بر بدن

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

در سال های اخیر دانشمندان  روسیه با کار کردن بر روی آب مغناطیسی و قرار دادن دو آهنربا در دو طرف لوله رسوب زده و مغناطیسی کردن آب در حال گذر در لوله به نتایج جالبی دست یافتند و توانستند رسوبات داخل لوله ها را از بین ببرند و در پی این اکتشاف به فکر استفاده از این فناوری و کاربرد آن در زمینه درمان شدند و با آزمایشاتی بر روی موجودات زنده دریافتند که آب مغناطیسی می تواند باعث سم زدایی و پاکسازی رسوبات داخل عروق خونی  شود . به دنبال این موفقیت آنها این علم را در کشاورزی استفاده نمودند و محصولات با کیفیت تر ، بهتر و بیشتری را تولید کردند .

 

مغناطیس‏ درمانی ریشه در قوانین طبیعی دارد. لذا به کارگیری آن ساده و ارزان است. برای شروع و ادامه کار هیچ نیازی به مقدمه چینی یا آماده‏سازی طولانی و پویا ندارید، فقط دو عدد آهن‏ربا تجویز می‌شود. با استفاده از این دو آهن‏ربا می‌توانید افراد زیادی را در طی سالهای طولانی درمان کنید. با همان آهن‏رباها می‌توانید آب یا هر مایع دیگری را نیز آهن‌ربایی کنید و آن را در روند اصلی درمان به کار بگیرید. اگر خاصیت آهن‌ربایی این یک جفت آهن‏ربا پس از سالها استفاده ضعیف شد، می‌توانید آنها را تقویت کنید و عمر دوباره به آنها بدهید. برای این کار هیچ نیازی به مخارج مجدد نخواهید داشت.

 

آهن‏ربا وسیله‌ای است که با آن می‌توان در زمان نیز صرفه‌جویی کرد. دیگر نیازی نیست در صف انتظار برای درمان شدن در بیمارستان‏ها بایستید و می‌توانید ناخوشی‏های متداول را در خانه درمان کنید.

 

اگر علاوه بر نوشیدن آب مغناطیسی روزی ده دقیقه از مغناطیس استفاده کنید، می‌تواند تأثیر بازدارنده علیه بیماری‏ها و خستگی داشته باشد.

 

اگر پیوسته از مغناطیس استفاده کنید، هیچ خطر اعتیاد به آن نیز وجود ندارد. اگر مغناطیس را مدت زیادی روی بدن خود استفاده کنید، به هیچ وجه تأثیر آن به دلیل استفاده طولانی کاهش نمی‌یابد.در ضمن هیچ عوارض جانبی نیز ندارد. حتی اگر از آهن‏ربایی قوی به مدتی طولانی‌تر از حدی که تجویز شده است استفاده کنید، تنها واکنشی که ممکن است به آن نشان دهید خستگی اندکی است که بلافاصله پس از به کارگیری آن ممکن است حس کنید که آن هم پس از اندک زمانی برطرف خواهد شد.

 

یک اتفاق تصادفی باعث شد تحقیقات علمی بر روی آثار مغناطیسی شدن آب انجام گیرد. این تحقیقات علمی به سرعت گسترش یافت. فن‌آوران و دانشمندان روسی، چند دهه قبل به دنبال روش ساده‌ای می‌گشتند تا دیواره‏های داخلی لوله‌ها را از رسوبات نمک پاک کنند. آنها در طی آزمایش‏های خود با کمال حیرت متوجه شدند که اگر آب مغناطیسی از داخل لوله‌ها عبور کند، رسوبات سفت نمک می‌افتند و در آب حل می‌شوند. علاوه بر این مسئله متراکم شدن رسوبات نیز کاهش می‌یافت و یا اصلاً قطع می‌شد. آنها در مورد رادیاتور خودروها نیز به چنین نتایجی دست یافتند.

 

به این ترتیب ثابت شد که خاصیت مغناطیسی می‌تواند آب را به مایعی پرجاذبه تبدیل کند. طبق این پژوهش‏ها معلوم شد که پس از قرار گرفتن آب در معرض میدان آهن‌ربایی دما، غلظت، تنش سطحی چسبندگی، و خاصیت رسانایی جریان برق در آن تحت تأثیر قرار می‌گیرد. خاصیت آهن‌ربایی باعث افزایش سرعت میزان رسوب‏گذاری ذرات ریز معلق در آب و تشدید خاصیت رسانایی آن می‌شود. این امر روند یونیزاسیون در آب را نیز سرعت می‌بخشد.

 

مطالعه تأثیر خاصیت آهن‌ربایی بر آب به طور طبیعی توجه زیست‏ شناسان مغناطیس شناس را به خود جلب کرد. بعد آنها مهمترین مایع بدن یعنی خون را مورد مطالعه مشابهی قرار دادند. نتایج آن نیز حیرت انگیز بود.

 

آنها متوجه شدند که تماس آن با مغناطیس بلافاصله باعث فعال شدن مقدار آهن موجود در خون می‌شد و در نتیجه جریان ضعیفی ایجاد می‌کرد. این افزایش از نظر تعداد کانون‏های بلورسازی که به وجود می‌آورد، نسبت مستقیمی با قدرت میدان آهن‌ربایی داشت. روند یونیزاسیون (یعنی جدا شدن اتم‏ها و ملکول‏ها به ذرات باردار الکتریکی) نیز سریعتر انجام می‌شد.

 

این امر خطر انعقاد خون در رگ‏ها را کاهش می‌داد و باعث جریان فی‌البداهه و آسانتر خون در سرخرگ‏ها و سیاهرگ‏ها می‌شد. جریان مغناطیسی ایجاد شده در خون منجر به افزایش گلبول‏های قرمز و گلبول‏های فاسد غیرفعال خون می‌شد و آن‌ها را تقویت می‌کرد. حرکت هموگلوبین در رگ‏های خونی تسریع می‌شد و رسوبات کلسیم و کلسترول خون به حداقل می‌رسید.

 

علاوه بر این، متوجه شدند که خاصیت مغناطیسی، تأثیر مشابهی بر همه مایعات دیگر بدن دارد. این امر همچنین به ترشح هورمون‏ها کمک می کرد، یاخته‌های جدید می‌ساخت و بافتها را دوباره جوان می‌کرد و بر کدهای ژنتیکی نیز تأثیر پایداری می‌گذاشت.

 

پدیده‌های مغناطیسی در تمام اعصار، تأثیر مسحور کننده‌ای بر ذهن انسان داشته است. سنگ ماگنتیتی (که نوعی سنگ آهن‏ربا است) به صورت رسوب در رگه‌های آهنی مغناطیس‌دار جمع شده و اولین ماده مغناطیسی بوده که بشر از آن آگاهی یافته است.

 

نحوه عملکرد مغناطیس درمانی به چه صورت است؟

 

تمام عملکردهای فیزیکی و ذهنی هر فرد با میدانهای الکترومغناطیسی کنترل می شود که با حرکت یون های الکتروشیمیایی در بدن تولید می شوند .

وقتی جایی از بدن زخم می شود و بافتی از بدن آسیب می بیند یون های مثبت به سمت مکان آسیب دیده حرکت کرده و باعث ایجاد درد و ورم می شوند . برای اینکه این زخم بهبود یابد می بایست قسمت آسیب دیده به یون های منفی طبیعی خود بازگردد ، مواد الکترو شیمیایی مربوط به ورم و درد نیز می بایست برداشته شده و اکسیژن و مواد مغذی به منطقه آسیب دیده برسد.

 

میدان مغناطیسی با بازگشت تعادل الکترومغناطیس خون به حالت متعادل اولیه به بهبود منطقه آسیب دیده کمک می کند . میدان مغناطیسی دیواره های مویرگها و همچنین ماهیچه های بدن وبافت های مربوط به آن را به حالت آرامش در آورده و باعث افزایش جریان خون می شود در نتیجه اکسیژن و مواد غذایی بیشتری به منطقه آسیب دیده رسیده و باعث از بین رفتن مواد الکتروشمیایی مضر و موادشیمیایی درد آور می شود و باعث کاهش درد و از بین رفتن عوارض شده و به فرایند بهبود سرعت می بخشد .

دکتر بتسابه مهدوی

24 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh
  • بتسابه مهدوی

تله پاتی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۰۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

تله پاتی دریافت افکار یا انتقال فکر می‌باشد. تله پاتی با چشم سوم ارتباط دارد. روشهای مختلفی برای تسلط بر تله پاتی پیشنهاد می‌شود. معمولاً تله پاتی با غده صنوبری در ارتباط است. تکنیک‌های مدی‌تیشن نیز به تله پاتی کمک می‌کند. البته همیشه بزرگنمایی‌هایی هم در مورد تله پاتی انجام شده است. اگر بخواهیم بطور واقعی به موضوع تله پاتی بپردازیم. تله پاتی در بعضی به ما کمک می‌کند و جواب می‌دهد و ممکن است در بعضی جاها هم جواب ندهد و گاهی اوقات تله پاتی فرد را اذیت هم می‌کند. همانطور که گفته شد تله پاتی خواندن افکار یا انتقال فکر می‌باشد. با انجام تمرین می‌توانیم غده صنوبری را فعال کنیم و افکاری که هم فرکانس ما می‌باشند را دریافت کنیم و یا اینکه با راداه و تصویر سازی ذهنی(تصویر سازی ذهنی زبان انتقال افکار است) می‌توانیم فردی را وادار به کاری کنیم. تله پاتی از نظر تئوری کاملاً جواب می‌گیرد ولی از نظر عملی ممکن است که جواب مورد نظر نگیریم به همین دلیل باید با تمرین و ممارست تسلط خود را در تله پاتی افزایش دهید. بسیاری مواقع شده است که کسی می‌خواسته زنگ بزند و شما از قبل متوجه موضوع شده‌اید و این همان تله پاتی است. اکثر تله پاتی هایی که بصورت ناخودآگاه است درست از آب در می‌آید و در بعضی مواقع که اراده خودآگانه بخواهیم آن را انجام دهیم. نتیجه مطلوب ممکن است کسب نکنیم که البته با تمرین می‌توانیم این وضعیت را بهبود بخشیم. برای تقویت تله پاتی از تمرینات ساده شروع کنید. حدس بزنید. سعی کنید خودتان را آرام کنید و هر تصویر که بر ذهنتان آمد را مورد برسی قرار دهید. با کمکی تمرین متوجه می‌شوید که اتفاقات را دارید پیش بینی می‌کنید. برای تسلط بیشتر بروی تله پاتی تمرین نگاه کردن به آینه را انجام دهید. به نقطه وسط پیشانی در آینه به مدت ۳۰ دقیقه نگاه کنید. اگر پلک بزنید مشکلی ندارد ولی سعی کنید با آرامش و توجه به نقطه پیشانی نگاه کنید. تله پاتی رااز خودتان شروع کنید. خودتان را رها کنید و اجازه دهید افکار به سراغتان بیایند. سعی نکنید که این افکار را کنترل کنید.

 

تمرینات تله پاتی گاهاً ساده و در بعضی مواقع برای اینکه بتوانیم در شرایط سخت استفاده کنیم. تمرینات سختی را باید بگذرانیم. تمرین تله پاتی ارتباط مستقیم با دیدن هاله دارد و گاهی اوقات تله پاتی از طریق هاله انجام می‌گیرد. در تکنیک‌های پیشرفته انرژی می‌توانیم با استفاده از تکنیک دستور دارد به آجنا تاثیرات مستقیمی را روی افراد یا اشیا ایجاد کنیم. در مراحل پیشرفته‌‌تر تله پاتی می‌توانید بر روی اشیا تاثیر بگذارد
دکتر بتسابه مهدوی

23 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

هاله انرژی و عرفان

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

در نوشته های باقیمانده از عرفا به ندرت از حوزهء انرژی سخنی بمیان آمده است ولی نظرات آنان طی گذشت بیش از هفت هزار سال در سراسر جهان با مشاهدات دانشمندان تا به امروز مطابقت دارد. تمامی مذاهب معنوی از روئیت نور در اطراف سراشخاص سخن گفته اند، که بواسطه عبادات و نیایش قلبی وجودشان سرشار از اگاهی شده به رفعت ، مراتب و مقامات معنوی ومتعالی رسیده قابلیتهای پنهان حس برتر در آنان آشکار میشود0

در باورهای سنتی معنوی هند باستان که حدود پنجهزار سال قدمت دارد از نوعی انرژی کیهانی بنام پــــراناperana)) سخن گفته اند که این انرژی کیهانی تشکیل دهنده و منشاء اصلی حیات قلمداد میشود. پرانا یا نفس حیات، در تمام کالبدها دمیده شده و به آنها هستی می بخشد0

یوگی ها، جین ها، مرتاضان و عرفا با استفاده از ذن، مدیتیشن، مراقبه، فنون تنفسی و تمرینات جسمی تلاش میکنند تا این انرژی را به تسلط خویش در آورده هشیاری و طول عمر فرا تراز حد معمول بدست آورند0

چینیان در هزاره سوم پیش از میلاد به وجود انرژی حیاتی بنام چــــی(chi) معتقدند،که تمام موجودات جاندار و بیجان متشکل از این انرژی اند0

چــــی که ترکیبی از دو قطب نیرو یعنی یین (yin) و یانگ(yang) میباشد.وفتی این دو نیرو در حالت متعادل باشند انسان تندرست و سالم است. و در صورت عدم تعادل دچار بیماری میشود0

غلبه نیروی یانگ موجب فعالیت شدید اعضاء بدن و برتری یین باعث کاهش فعالیت و نقصان در بدن خواهد بود. که حاصل هر دو حالت غیر متعادل بروز بیماریست. هنر طب سنتی چین و رشته های زیر مجموعه آن بر ایجاد تعادل بین یین و یانگ استواراست0

در مکتب عرفانی یهودیت کالابا ( kalaba) در حدود 540 سال پیش از میلاد حضرت مسیح (ع) به همین دونیرو به عنوان نور اثیری اشاره میکندکه به آن کارنایین(karnaeen ) نیز اطلاق کرده اند. وبه عنوان مثال میکل آنژ در تندیس حضرت موسی (ع) کارنایین را به شکل دو شاخ نشان داده در حالی که میتوانسته آنرا با دو رشته نور نیز نشان دهد وشاید این کار او ناشی از معنی این لغت در زبان عبری باشد که دارای دو معنی شاخ و نور است. همچنین در اسطوره اسب شاخدار که سمبلی از عشق و الوهیت است، شاخی در پیشانی اسب سفید ونوری در اطراف او ترسیم شده است0

در کتاب عهد عتیق نیز در باره نوری جانداران خصوصا" انسانها اشاراتی متعدد شده است0

در کتاب علوم آینده نوشته جان وایت از 97 فرهنگ مختلف که پدیده هاله را با 97 نام مختلف میشناسند، یاد شده است0

در بسیاری از مکاتیب تعالیم اسرار و رموزمانند مغ ها درمتون قدیم ایران باستان،کاهنین در مصر باستان، ودیک (vedic)،الهی شناسان، کیمیا گران، بومیان آمریکا، قبائل آفریقایی، بوداییان هندوستان، تبت، نپال، بودیست های ذن در چین و ژاپن وتفسیر متون سانسکریت، کنفوسیوس، فیثاغورث ، کریشنا و بسیاری دیگر0

از قرن شانزدهم میلادی به بعد افراد مختلف خصوصا" پزشکان زیادی که در پی کشف درمان بیماریها بوده اندو محققین معاصر در تعلیم نوین علمی موفق شده اند نتایج مشاهدات عینی خود را به این اطلاعات اضافه نمایند که در بخشهای مختلف (تاریخچه هیپنوتیزم) و هاله درمانی از آنها به تفصیل یاد خواهد شد0

نظریه وجود انرژی کیهانی که با تسلط به طبیعت و قابلیت نفوذ در تماس اجزاء آن توسط بسیاری از نظریه پردازان مطرح شده و به عنوان کالبدنورانی شناخته شده است نخستین بار حدود پانصد سال قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) توسط پیروان فیثاغورث به ثبت رسیده است، آنان معتقد بودند این نور میتواند بر اندامهای بدن انسان تاثیر گذار بوده و درمانی بر بیماریها باشد0

دانشمندانی همچون بویراک (boirak)  و لی بوالت (lee bovalt) در قرن دوازدهم نوعی انرژی را در بدن انسان شناسایی کردند که عامل تاثیر از راه دور در بین افراد است.

 به نظر آنان هر کسی به دلیل حضور خود درهر جایی میتواند تاثیرات مطلوب یا نا مطلوب ، مثبت یا منفی بر روی دیگران بگذارد وحتی میتواند این تاثیرات را تا فاصله های دوری روی دیگران منتقل نماید0

 

پاراسلسوس فیزیکدان و مصلح مذهبی سویسی (1541-1493 ) این انرژی را ایلیاستر(ILLiaster) نامید و آنرا ترکیبی از انرژی حیات و عنصر حیات میدانست0

هلمونت (HeLmont) ریاضیدان قرن نوزدهم، سیالی کیهانی را که در تمام طبیعت وجود و نفوذ دارد و ماده ای دارای جسم یا قابل تراکم نیست معرفی نمود  به نظر او این سیال روح حیاتبخش خالصی است که در تمام کالبدها نفوذ میکند0

لایب نیتـــــــز(Leibnitz) دانشمند ریاضیدان نیز معتقد بود که عالم از عواملی تشکیل شده که هر یک منشاء انرژی بوده و خود محرک خویش هستند0

پدیده انرژی کیهانی در قرن نوزدهم توسط هلمونت و مسمر(Mesmer)

که بنیانگذار مسمریسم بودند مطرح شد که بعدها به نظریه هیپنوتیزم تبدیل شد0(تاریخچه هیپنوتیزمراجعه شود)

به نظر آنان اجسام و اشیاء ، جاندار و بیجان بوسیله این انرژی شارژ شده و کالبدهای مادی میتوانند از فاصله های دور تاثیراتی یکطرفه یا متقابل بر هم داشته باشند0

با طرح این نظریه فرضیه ای مطرح شد که بر اساس آن احتمال وجود میدانی از انرژی تا حدی با حوزه الکترو مغناطیسی قابل قیاس بود0

کنت ویلهم رایش باخ (Count WiLheLm Von Reich Bach) در قرن نوزدهم طی سی سال وقت خود را صرف انجام آزمایشهای تجربی اطراف  نوعی حوزه انرژی بنام ادیک (Odic ) نمود به نظر او ادیک بخشی از خصوصیات حوزه الکترو مغناطیسی تشریحی، توسط  جیمزکلرک ماکسول (Jemes Clerk Maxwell ) را دارا بود، او در کشف ادیک به این نتیجه رسید که قطبهای آهنربا نه تنها نماینده قطبیت مغناطیسی بلکه دارای قطبی منحصر بفرد بنام میدان ادیک هستند. سایر اشیاء مثل کریستالها هم بدون اینکه خاصیت مغناطیسی داشته باشند دارای این میدان هستند. ضمنا" میدان ادیک را نماینده مشخصات ذهنی ای چون( داغ، قرمزو نامطلوب)  یا (سرد، آبی و مطلوب) دانست. ضمن اینکه نتیجه گرفت قطبهای همنام مغناطیسی همدیگر را جذب نمیکنند ولی قطبهای همنام ادیک به سوی هم جذب میشوند، واین اصل یکی از مهمترین خواص پدیده هاله هاست.

رایش باخ رابطه بین انفجار های الکترو مغناطیسی خورشید و غلظت های حوزه ادیک مربوطه به هر کدام را مورد بررسی قرار داد و کشف کرد بیشترین تمرکز این انرژی درطیفهای قرمز و بنفش متمایل به آبی اشعه خورشیدی است و بارهای مخالف،مفاهیم ذهنی گرما و سرما را با درجات قدرت متفاوتی تولید می کند. او موفق شد طی یک رشته آزمایشات نوسانات مربوطه را در یک طبقه بندی نوسانی قرار دهد .

تمام شاخصهای الکتریکی مثبت در افراد مورد آزمایش حس گرما را القا و عواطف نا مطلوب تولید کردند و شاخصهای منفی حس سرما و خوشایند را تولید نمود.

میزان قدرت این عواطف به نسبت وضعیت آنها در جدول نوسانی تغییر میکرد .دریافتهای حسی از گرما تا سرما متغییر و با رنگهای مختلف طیفها از قرمز تا نیلی مطابقت داشتند .

رایش باخ به این نتیجه رسید که میدان انرژی ادیک از طریق سیم قابل انتقال است ،اما سرعت آن بسیار کند و تقریبا" چهار متر بر ثانیه است (این مطلب در انتقال انرژی از راه دور تاثیر فراوانی گذاشت) و سرعت مذکور بیشتر به جرم عنصر تشکیل دهنده سیم بستگی دارد تا به درجه رسانایی آن .

او کشف نمود که این حوزه انرژی مثل حوزه الکتریکی میتواند اشیاء و اجسام را در محدوده خود باردار نماید.آزمایشاهای دیگر او نشان داد بخشی از این انرژی میتواند مانند نور از طریق عدسی متمرکز شود،در حالی که بخش دیگری از آن از اطراف عدسی دفع میشوند،درست مثل شعله شمعی که از اطراف موانع جریان پیدا میکند این بخش منحرف شده از حوزه انرژی ادیک در مقابل جریان هوا و برخی موانع مانند شعله شمع عمل میکند (انتقال انرژی شفا بخشی در برخورد با برخی موانع چنین عمل میکند) به نظر می رسد که طبیعتی همچون گاز مایع دارد. بر اساس این آزمایشات میدان هاله در طبیعت خود همچون سیالات است و در بعد انرژی مانند امواج عمل می کند .

به نظر اوجریان دریافت نیروی ادیک در بدن انسان تقارنی شبیه به آنچه در بلورها در راستای محور اصلی وجود دارد ایجاد میکند. براساس این کشف تجربی،او سمت چپ بدن را به عنوان قطب منفی و سمت راست بدن را قطب مثبت دانست و این مساله با مفهوم یین و یانگ در چین باستان مطابقت دارد.

 چیزهایی که انرژی حیاتی (هاله) شما را به سرعت دچار کاهش، خفگی یا تغییر شکل می‌کنند عبارتند از:

 

1ــ ترس، استرس، اضطراب، تنفر، حسادت یا هر فکر یا احساس منفی دیگر

 

2_ بحرانهای فیزیکی در بدن، مانند بیماریها، تحریکهای مصنوعی (داروها) وغیره. این عوامل می‌توانند بطور موقت انرژی هاله را افزایش دهند ولی بعد از آن شخص دچار افت انرژی می‌شود، این اثر شبیه بالا رفتن حرارت بدن شما در هنگام بیماری است. برای تشخیص چنین بحرانی باید بتوانید هاله را تفسیر کنید. چنین هاله‌ی تقویت‌شده‌ای به احتمال زیاد سفید خواهد بود.

 

3_ لباسها و محیطی که با هاله‌ی شما تضاد دارند. لباسهای دارای رنگهای مات، به جای اینکه انرژی حیاتی شما را تقویت کنند آن را جذب می‌کنند. جالب است که بدانید، در زمین به طور کلی مردان صرف‌نظر از فرهنگ، نژاد و تغذیه، در سنین پایین‌تری نسبت به زنان می‌میرند. به نظر ما علت این است که مردان برای بیشتر مدت عمر خود از لباسهایی به رنگ سیاه یا خاکستری استفاده می‌کنند و به ندرت رنگهای دیگر را بکار می‌برند، زنان در لباسهای خود از رنگهای متنوع‌تری استفاده کرده، بطور مکرر آنها را تغییر می‌دهند. جالب است که در طبیعت، پرندگان نر اغلب رنگهای روشن‌تری نسبت به پرندگان ماده دارند، و عمرشان هم طولانی‌تر است. طبیعت همیشه به ما درس می‌دهد، و کاری که ما باید انجام دهیم این است که از طبیعت ایده بگیریم.

 

یک اثر فوری پوشیدن لباسهای خاکستری، سیاه یا قهوه‌ای این است که خستگی شما را تسریع می‌کنند. آیا توجه کرده‌اید که جوانان امروزه به مراتب مسن‌تر از آنچه هستند، به نظر می‌رسند؟

 

منطقی است که ما تا حد امکان از تمام عوامل بالا دوری کنیم. به سر بردن با هر یک از این عوامل به مدت طولانی، می‌تواند بر روح و هاله‌ی شما تاثیری پایدار بگذارد.
دکتر بتسابه مهدوی

20 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

افزایش نیروی حیاتی و تأثیرات آن

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

پرانا به سه روش که شامل روش طبیعی ( یا خود به خود)، اکتسابی ( و از طریق تمرین) و دریافت از منبع بالاتر، افزایش می‌یابد. همان‌طور که گفته شد، افزایش میزان پرانا در شخص با هم‌سویی و هماهنگی با جهان و منشأ‌ وحاکم آن یعنی خداوند ارتباط مستقیم دارد. بنابراین، هر چه میزان تسلیم و سرسپردگی شخص به نیروی الهی حاکم بر جهان بیشتر شود، از این نیرو بیشتر برخوردار می‌شود و اجازه استفاده از آن را نیز می‌یابد. به تعبیر کامل‌تر کسی که تسلیم اراده خداوند است، بیشترین مقدار جذب را دارد. ارادة او ارادة خداوند است و ارادة خداوند، ارادة او. بنابراین، از تمام توانمندی‌های لازم برای پیشبرد اعمال هم‌سویی که انجام می‌دهد، برخورداراست.

 

برعکس، هنگامی که شخص از آن هماهنگی و تسلیم و همسویی دور شود، از این نیرو تهی می‌شود. این موضوع در شکل بیرونی به صورت کاهش موفقیت نمود پیدا می‌کند و در مواردی حتی سلامت او مختل می‌شود یا در موارد حاد آن، موجب بروز بیماری‌های سخت و حتی مرگ می‌گردد. در نظر بگیرید که شاخه‌ای از درخت جدا شود، برای او چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نیروی حیات بخش درخت را از دست می‌دهد و سرنوشت معلومی خواهد داشت(چاییدن).

 

با افزایش پرانا، نیروی حیاتی و به تبع آن، خلاقیت، آگاهی و حضور شخص بسط می‌یابد. از نتایج دیگر آن، سرعت در تصمیم گیری، تفکر روشن، بدون پراکندگی، شرطی شدگی‌های معمول، افزایش صبر و محبت است. گاه شخص از توانمندی‌هایی بسیار فراتر از معمول برخوردار می‌شود. مثلاً با چشم‌های بسته قادر به دیدن است و می‌تواند چیزهایی را ببیند و بشنود که قبلا قادر به آن نبوده ‌است. ارادة او به تحقق نزدیک می‌شود و در مواقعی حتی تحقق پیدا می‌کند. به طور کلی می‌توان دو تقسیم بندی کلی به دنبال این افزایش مطرح کرد: مادی و باطنی. افرادی که پرانای زیادی داشته باشند اما رویکردشان مادی باشد، آن را در حیطة مادی متجلی و صرف می‌کنند. آنان انسان‌های بسیار موفقی می‌شوند. افرادی که رویکردشان باطنی باشد آن را در حیطه‌های باطنی فعال و صرف می‌کنند. در آنان توانمندی‌های باطنی متجلی می‌شود. شکل‌هایی از این توانمندی‌ها عبارت‌اند از: افزایش قدرت اراده، حرکت بر روی آب، پرواز در هوا(شناوری و طی‌الاض)، شفابخشی، و در نوع بسیار پیشرفتة آن، تبدیل شخص به موجودی الهی یا خداگونه است که از قابلیت‌های بسیار بالایی برخوردار می‌گردد.

 

نیروی حیاتی پرانا هم‌چنین قابل انتقال به انسان، حیوان و گیاه و حتی جامدات است. به‌طور مثال وقتی به یک سنگ، نیروی حیاتی پرانا منتقل شود، سنگ، به اصطلاح شارژ می‌شود به طوری که با دستگاه‌های آشکار ساز، می‌توان این تغییر را مشاهده و ثبت کرد. همة افراد، کم و بیش تجربه‌ای از این موضوع دارند. وقتی با علاقه به عیادت بیماری می‌رویم، می‌بینیم که امواج و ارتعاشات مثبت ما بر او اثر می‌گذارد. در این حالت، چیزی منتقل شده است. آن چیز در واقع پراناست.

 

بعضی اشخاص به صورت آگاهانه و بعضی بدون خودآگاهی آن را به دیگری منتقل می‌کنند. در صورت انتقال به دیگری، اتفاقاتی در شخص دریافت کننده رخ می‌دهد. این اتفاقات بستگی به قدرت و قصد ارسال کنندة پرانا دارد. برای مثال اگر دریافت کننده بیمار باشد، ممکن است بیماری‌اش شفا بیابد و یا نیرویی مانند نیروی روشن بینی یا ... در دریافت کننده احیا شود.(9) قصد منتقل کننده، نقش تعیین‌کننده‌ای در نوع تغییر دارد.

دکتر بتسابه مهدوی

18 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

جذب و ذخیره نیروی حیاتی پرانا

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

پرانا را می ‌توان جذب و ذخیره کرد. ذخیرة پرانا مانند پس‌انداز کردن آن است. بعضی عوامل موجب جذب بیشتر پرانا و بعضی عوامل موجب دفع آن می‌شود. ذخیرة پرانا خود موجب افزایش آن می‌شود. هنگامی که مقدار پرانا در کسی افزایش یابد، تأثیر مستقیمی بر روحیات و افکار و اعمال شخص می‌گذارد و شخص، توانمندی‌های خارق‌العاده‌ای از جنس قدرت‌های فیزیکی و متافیزیکی از خود بروز می‌دهد.

 

افزایش نیروی حیاتی، تأثیرات ملموسی دارد که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم قابل مشاهده است. حوزة این تغییرات بسیار است و بیان تمام موارد آن مقدور نیست، اما برای نمونه و در حد اشاره چند مورد بیان می‌شود. به نسبت افزایش نیروی حیاتی، توان شخص نیز افزایش می‌یابد و شخص نهایتاً تبدیل به انسانی کامل می‌شود. هنگامی که این نیرو باز هم افزایش یابد، شخص به موجودی افسانه‌ای تبدیل و قابلیت‌های کیهانی و الهی از او صادر می‌گردد.

 

بعضی به‌ طور طبیعی جاذب پرانا هستند و ذخیرة زیادی از آن را دارند. بعضی نیز دافع پرانا هستند و ذخیرة کمی از آن دارند. بعضی اعمال نیز موجب افزایش و حفظ پرانا و بعضی اعمال موجب کاهش آن می‌شود. تمریناتی نیز برای افزایش و ذخیرة پرانا وجود دارد.

 

ذخیرة انرژی پرانا نیازهای حیاتی شخص را کاهش می‌دهد. برای مثال، از نیاز شخص به آب و خوراک و خواب کاسته می‌شود. گزارش‌هایی از کسانی که قادر به ذخیره و افزایش میزان پرانا در خود بوده‌اند، ثبت شده است که برای مدت‌های طولانی بدون هوا و یا آب و غذا و خواب زندگی کرده‌اند.

 

پرانا را نه تنها از طریق تنفس، بلکه از طرق مختلفی از جمله آب یا غذا یا غیره می‌توان جذب کرد. گاه نیز می‌توان آن را مستقیماً از کیهان، کائنات یا آسمان به دست آورد. انجام اعمال هم‌سوی با ارادة الهی نیز موجب می‌شود که قدرت جذب شخص بالا برود. انسان و موجودات زنده دارای حداقلی از این نیرو برای زنده ماندن هستند. وقتی این نیرو افزایش می‌یابد، توانمندی‌های شخص نیز افزایش می‌یابد.

 

به طور طبیعی کسانی که این نیرو را در خود ذخیره کنند، یا سطح آن را افزایش دهند، از سلامت بسیار خوبی برخوردار می‌شوند. با توجه به این که نیروی حیاتی ارتباط مستقیمی با غدد مختلف بدن دارد، ارتباط این دو مستقیم است. با کاهش یکی، آن دیگری هم کاهش می‌یابد و با افزایش آن، دیگری نیز افزایش خواهد یافت. این نیرو که پالایش نیز می‌یابد، موجب تأمین سلامت و افزایش طول عمر شخص خواهد شد.

دکتر بتسابه مهدوی

16 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

چه وقت با بدن اثیری خود مواجه می شوید؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ق.ظ


دکتربتسابه مهدوی

 

هنگامیکه راه می روی از را رفتنت آگاه باش وقتی ایستاده ای وقتی غذا می خوری و هر فعالیتی که با بدنت انجام می دهی به آن آگاه شو.تو اگر نتوانی از بدن زمخت خود که با چشم قابل رویت است آگاه شوی آگاهی از بدن های ظریف غیر مریی غیر ممکن است.

    پس با هر کنشی کوچک که بدن مادی انجام می دهد توجه به طور مطلق ضروری است.این مراقبه است.انجام اعمال بدنی با آگاهی کامل باعث می شود همذات پنداری ما با بدن مادی شکسته شده و احساس جدا بودن از بدن مادی آغاز آگاهی از بدن اثیری است. فایده بدن مادی تنها در این است که به ما دریافتی از بدن های ظریفتر خود را می دهد.از خواب بیدار شو و آگاهانه با بدنت زندگی کن.

 

اگر اولین بدن یعنی بدن فیزیکی خود را بشناسی آنوقت از بیرون نسبت به دومین بدن آگاه می شوی. بدن اثیری مثل دود متراکم است .می توانی بدون هیچ مانعی از درونش بگذری اما شفاف نیست نمی توانی از بیرون به داخل آن نگاه کنی . وقتی بدن فیزیکی می میرد دومین بدن 13 روز زنده می ماند و همراه تو سفر می کند و بعد ازآن تبخیر می شود .اگر وقتی بدن اول زنده است به شناخت بدن دوم دست پیدا کنی می توانی از این اتفاق آگاه باشی.

 

بدن دوم می تواند از کالبدت بیرون بیاید چون برای بدن دوم نیروی جاذبه وجود ندارد. بنابر این وقتی بدن دوم را بشناسی یک رهایی مسلم که برای بدن مادی ناشناخته بود را حس می کنی .در این حال می توانی از بدنت بیرون رفته و دوباره به آن باز گردی.

دومین بدن دارای دو امکان بالقوه است یکی ترس و نفرت و خشم است و دوم عشق و شجاعت و مهربانی است.

سرکوب یا ابراز ترس و نفرت و خشم راه رسیدن به تکامل معنوی نیست بلکه باید آنها را پذیرفت. آن کس که می پذیرد ترس دارد و ترسش را زمینه یابی کرده به زودی به جایی می رسد که در می یابد فراسوی ترس چیست و نترس می شود.

با مراقبه می توان امکانات بالقوه و طبیعی چاکرای دوم را دگرگون ساخته و از نیروی آن در جهت تکامل معنوی استفاده کرد.

دکتر بتسابه مهدوی

16 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

دو راه برای آزاد کردن چاکراها

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۱۱ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

اما دو راه اساسی مؤثر برای آزاد کردن چاکراها وجود دارد، راه اول این است که چاکراها را در معرض انرژی هایی قرار دهیم که با هر یک از آنها ساختاری هماهنگ دارد. چاکرا با امواج طبیعی از قفل ها آزاد می شود، این چنین انرژی می تواند در رنگ های شاد و ساده، در جواهرات،‌ صداها و روغن های خاصی پیدا شود. وقتی انرژی های سد شده در چاکراها به این طریق آزاد می شوند، در درون احساس عمیق سرور، آرامش و روشنی می کنیم.

 

اثر تنفر و پرخاشگری بر چاکرا

 

حالت عکس انسداد چاکراها زمانی است که چاکراها خود به خود نسبتا باز شده باشند،‌ در این صورت شما به شدت گیرندة‌ انرژی هایی خواهید شد که وارد هاله تان می شوند ولی قادر نخواهید بود که نوعی از امواج را ساطع کنید که انرژی های سودمند را جذب می کنند و یا نمی توانید انرژی های منفی محیط اطراف تان را خنثی کنید.

اگر در فضایی قرار بگیرید که امواج عدم موفقیت، تنفر و یا پرخاشگری غالب باشد چاکراهایتان زیر بارش انرژی های منفی قرار می گیرند و یا برای این که از خودشان محافظت کنند ممکن است منقبض شوند،‌ نتیجة‌ هر دو حالت وضعیت نامناسب برای انرژی های مثبت زندگی است.

 

چاکراها و روابط

 

چاکراهای ما پیوسته انرژی دریافت و ارسال می‌کنند، لذا ما گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفی بر دیگران اثر می‌گذاریم و از آنها اثر می‌پذیریم. جای تعجب نیست که بعضی افراد از دیگران دوری می کنند.

اگر انرژی‌های شما قوی باشند، بر هر کسی که در حضور شما قرار گیرد، اثر می‌گذارید. خصوصیات این اثر به شرایط سیستم انرژی شخص دیگر بستگی دارد. کسی که دارای انرژی‌های ضعیف است یا احساس خوبی ندارد ممکن است در حضور شما احساس حقارت کند، تحت تأثیر قرار گیرد یا از حضور شما احساس خودباختگی کند. آن شخص همچنین ممکن است از شما نیرو و انرژی بگیرد. چنانچه، شخص دیگر هم دارای انرژی‌های قوی باشد، احتمالاً تعادل انرژی بهتری برقرار شده و رابطه متعادل‌تر می‌گردد و هر دو احساس تعادل و برابری می‌کنید.

ما انرژی را عمدتاً از بازترین چاکراهای خود تجربه می‌کنیم. چنانچه، چاکرای جنسی شما بازترین چاکرا باشد در آن صورت، صرفنظر از هر چیزی که از دیگران دریافت کنید، شما آن را در سطح جنسی تجربه خواهید کرد. نه تنها این بلکه انرژی شخص دیگر هم عمدتاً از سطح جنسی خارج خواهد شد. اگر چاکرای قلب شما بازترین باشد، شما معمولاً زندگی را به صورت عشق تجربه خواهید کرد.

انرژی دریافتی توسط چاکراهای خیلی باز طحال یا ناف سبب واکنش‌های عاطفی خواهد شد. بعضی افراد اکثر انرژی را از طریق چشم سوم یا پنجم دریافت می‌کنند، آنها با جهان عمدتاً در یک سطح ذهنی ارتباط دارند. واکنش‌های غیر منتظرة دیگران ناشی از این فرآیند ”انسداد ناگهانی“ چاکرا می‌باشد، در این مورد بعداً بیشتر بحث خواهیم کرد. عکس این موضوع هم صادق است، شما انرژی‌های نیرومند را از دیگران از طریق قوی‌ترین چاکرا دریافت می‌کنید. وقتی که شما از یک واکنش قوی، نسبت به شخص دیگر آگاه می‌شوید ولی آن واکنش را نمی‌فهمید، سعی کنید ناحیه یا چاکرای بدن خود، که این انرژی در آن شدیدتر احساس می‌شود را پیدا کنید. اگر فکر می‌کنید واکنش انرژی شما نامناسب است آگاهانه انرژی را به یک ناحیة چاکرای متفاوت (مانند قلب یا ابرو) انتقال دهید.

وقتی که دریافتید که انرژی‌های شما خیلی شدید و قوی هستند بدن خود را کشش دهید و نفس عمیق بکشید. با این کار الگوی استرس خرد می‌شود و روانی جریان انرژی افزایش می‌یابد. راه دیگر برای دست‌یابی به تعادل، بیرون فرستادن انرژی از پاها و بالای سر می‌باشد. رقصیدن، انرژی را در سراسر بدن تعادل می‌بخشد و بنابراین وقتی که ناحیة پاها دچار گرفتگی یا بسته باشد، روش خوبی برای آزادسازی انرژی است، رقصیدن همچنین می‌تواند به عنوان مقدمه‌ای برای مدیتیشن یا کار فشردة ذهنی استفاده شود.

دکتر بتسابه مهدوی

14 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی