نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۳۹ مطلب با موضوع «دکتر بتسابه مهدوی :: روان شناسی» ثبت شده است

تأثیر عاطفه روی گیاهان

بتسابه مهدوی | جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۹ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

در صبح‌گاه روز '۱۲/۱۱/۱۳۴۵' به هنگام انجام آزمایش بر روى گیاهان 'کلوباکستر' بازپرس سابق سازمان 'سیا' و متخصص دستگاه پلى‌گراف (دروغ سنج) بر حسب یک تصادف محض متوجه شد که گیاه مورد آزمایش عکس‌العمل عاطفى و روانى نظیر آنچه در انسان مشاهده مى‌شود از خود بروز داده است.

دستگاه پلى‌گراف وسیله‌اى است که براى کشف حالات درونى افراد تدارک شده و مى‌تواند هرگونه تغییرات در کیفیت تنفس، فشارخون، ضربان نبض و تعرق ناشى از هیجانات احساسى و عاطفى را با قلم ثبات روى نوار مخصوص ثبت کند و با توجه به همین تغییرات است که متخصصین مى‌توانند سخن راست را از دروغ تشخیص دهند.

'باکستر' که الکترودهاى دستگاه را به برگ گیاه متصل نموده و سرعت رسیدن آب از ریشه به برگ گیاه را آزمایش مى‌کرد به محض مشاهدهٔ علائم و آثار احساسى در روى نوار درصدد برآمد که با روشن کردن کبریت، برگى از گیاه را آتش بزند و نتیجه را بر روى نوار ملاحظه کند، به مجرد خطور این فکر تغییرات کلى و اضطراب آمیز به نشانهٔ بیم و هراس در نوارهاى پلى‌گراف به ثبت رسید. در تعقیب این آزمایش 'باکستر' خرچنگى زنده را در محوطهٔ اتاق آزمایش، به درون آب جوش انداخت، یکبار دیگر همان عوارض و نشانه‌هاى ناشى از تحریک‌پذیرى گیاه مشاهده شد و با ملاحظهٔ این حالات 'باکستر' به این نتیجهٔ کلى دست یافت که هر سلول از هر موجود زنده به آنچه در اطراف آن به‌وقوع مى‌پیوندد حساسیت و آگاهى دارد و در عین حال قادر است علائم آن را به سلول‌هاى موجودى دیگر منتقل نماید.

'باکستر' براى احتراز از هر نوع اشتباه و یا تداخل احساس از ناحیهٔ فرد آزمایش‌کننده، دستگاه پلى‌گراف را طورى ترتیب داد که در یک لحظهٔ نامعین بدون حضور خود وى یک خرچنگ زنده به‌طور اتوماتیک به داخل آب جوش انداخته شود. یک‌بار دیگر، آزمایش نشان داد که دقیقاً، هم‌زمان با کشته شدن خرچنگ، همان عکس‌العمل اضطراب آمیز از طرف گیاه، در دستگاه به ثبت رسیده است.

بعدها 'باکستر' به این آزمایش‌ها ادامه داد و ملاحظه کرد که به هنگام شادى‌ها و غم‌ها و نگرانى‌هاى خود او نیز در هر نقطه که باشد گل‌ها و گیاهان منزل وى حساسیت و واکنش مناسب نشان مى‌دهند و به این ترتیب گیاهان نه تنها خود را دوست، و دلسوز و غمخوار صاحب خود مى‌دانند، بلکه از هر نوع بیگانه که قصد آزار آنها را داشته باشد به بیم و وحشت فرو مى‌روند.

نظر دکتر 'چاندرابز' دانشمند و محقق هندوستان براساس تجربیات فیزیکی، روانشناسى و فیزیولوژى استوار است. وى نشان داد که عالم گیاهان یک عالم کاملاً زنده و سرشار از احساس و آگاهى است. وقتى یک سوزن به ساقه یا برگ گیاهى جوان فرو بریم، آهنگ رشد آن بلافاصله به یک‌چهارم تقلیل مى‌یابد و حدود ۲ ساعت زمان لازم است تا وضع به حالت سابق برگردد. یک شوک الکتریکى ضعیف واکنش مثبت و یک شوک قوى واکنش منفى در گیاه ایجاد مى‌کند و این عیناً وضعى است که در مورد جانداران رخ مى‌دهد. حساسیت گیاهان در قبال آهنگ‌هاى شادى‌بخش یا غم‌انگیز نیز همانند جانوران است.

پدیدهٔ عجیب دیگر، تأٍیر دعا و نیایش در رشد گیاهان است. کامل‌ترین تحقیقات در این زمینه به‌وسیلهٔ 'ریورندفرانکلین لور' یکى از اعضاء برجستهٔ کلیسا و مؤسس بنیاد تحقیقات مذهبى آمریکا انجام شده است. وى در خلال سه سال تحقیقات خود که به اتفاق ۱۵۰ نفر بر روى ۷۰۰ واحد تجربى و با ۱۰۰،۰۰۰ بار آزمایش انجام داد به این نتیجهٔ کلى رسید که:

'توجه و نیایش و طلب خیر و برکت بر رشد گیاهان تأثیر مى‌گذارد' .

دکتر 'مارسل فوژل' برندهٔ چند جایزهٔ علمى آزمایشى در رابطه با گیاهان انجام داد که نتیجهٔ مثبتى گرفت. وى توانست یک برگ چیده شده از شاخهٔ گلى را به‌مدت چهارهفته با تلفیقات روانى خود زنده و شاداب نگهدارد و به این ترتیب ثابت کرد که انرژى ساطع از مغز آدمى مى‌تواند زندگى گیاه را تحت تأثیر قرار دهد.

گیاهان نیز همانند انسان و حیوان گهگاه حداکثر آمادگى خود را براى پذیرش نوازش و محبت آدمى نشان مى‌دهد و در زمان‌هائى دیگر کاملاً بى تفاوت باقى مى‌مانند و هیچ‌گونه واکنشى از آنها مشاهده نمى‌شود. دکتر 'مارسل فوژل' نتایج تجربیات خود را به شرح زیر خلاصه مى‌نماید:

۱. گیاهان موجوداتى زنده و حساس هستند.

۲. انسان مى‌تواند با گیاه ارتباط فکرى دوجانبه داشته باشد.

۳. کلیهٔ ارگانیسم‌هاى زنده از تمامى سطح بدن خود نوع خاصى از انرژى ساطع مى‌کنند که انعکاسى از فعالیت‌هاى حیاتى خاص موجود زنده است و همین پرتوهاى نورانى است که در اطراف موجود زنده میدان انرژى ایجاد مى‌کند و گهگاه به‌صورت هاله‌اى نیمه روشن متجلى مى‌شود.

۴. انسان و گیاه مى‌توانند انرژى‌هاى مفید حوزهٔ مغناطیسى اطراف خود را متقابلاً با هم مبادله نمایند.

دکتر بتسابه مهدو ی

23 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

آرام کردن خرد

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

آرام کردن خرد

دکتر بتسابه مهدوی

 

خرد مانند یک بچه‌میمون است. اگر بچه‌میمونی به سوی تو بدود و همواره ترا گاز و نیشگون بگیرد، باید از یک راهی رویش را کم کنی. اگر هر بار که آن بچه‌میمون نزدیکت می‌شود، ضربه‌ای به آن بزنی، خواهد دید که آزار دادن تو، گونه‌ای از پررویی است که نمی‌تواند براستی مایه‌ی آزار تو شود. تو باید همواره تا می‌شود بیدار و هشیار باشی. زمانی که یک اندیشه‌ی نایزدانی به درون تو رخنه می‌یابد، باید آن را بی‌درنگ بیرون کنی. اگر همواره بیدار و هشیار باشی، این اندیشه‌ها هم سرانجام کوتاه خواهند آمد و دیگر در پی آزارت نخواهند بود.

از همه چیز پرارزش‌تر تمرین است. خرد تو امروز رفتار همان بچه‌میمون را دارد. پیوسته به در و دیوار دلت می‌کوبد و به  آرامش دل تو گزند و آسیب می‌رساند. اما تو کاری نداشته باش که آن بچه‌میمون هر چند وقت یک‌بار سراغت می‌آید، او را بگیر و بیرون بینداز، یا آگاهانه همه‌ی توجهت را به چیز دیگری بده. اگر بگذاری آن ترا به بیراهه ببرد، بر تو چیره خواهد شد. تو باید بدانی که در این گیتی، هر کسی دارای غرور و خودپسندی و خودبینی خویشتن است. اگر تو هر بار که آن، در می‌زند، در دلت را به رویش بسته نگاه داری و هیچ محلش نگذاری، خرد هم پس از گذشت زمانی، آزار دادن ترا کسر شان خود خواهد شمرد.

 

پرسش: چرا همیشه اندیشه‌های آزاردهنده، روان مرا به بیراهه می‌کشانند؟

شری چینموی: ریشه‌ی اینکه چرا اندیشه‌ها همیشه آدم را به بیراهه می‌برند، در این نکته نهفته است که همه می‌کوشند با خرد خود مراقبه کنند. سرشت خرد به گونه‌ای است که از اندیشه پیشواز می‌کند- از اندیشه‌های خوب، از اندیشه‌های بد، از اندیشه‌های یزدانی، و از اندیشه‌های نایزدانی. اگر بخواهی با خواست خود به عنوان یک بشر، بر خرد چیره شوی، مانند این است که از یک بچه‌میمون یا یک مگس خواهش کنی دست از سرت بردارد. گاز و نیشگون گرفتن در سرشت بچه‌میمون است؛ آزار دادن انسان هم در سرشت مگس.

برای آرام ساختن خرد، نیرویی بالاتر باید باشد. این نیرو همان، توان روان است. تو باید روشنایی روان را از ژرفای دلت بیرون بکشی. تو دو اتاق داری. اتاق دل و اتاق خرد. اتاق خردت در این دم، تاریک است و بی‌تابش و ناپاک؛ آمادگی آن را ندارد که در خود را به سوی روشنایی باز کند. اما در اتاق دل را همیشه می‌توان به روی روشنایی باز کرد؛ چون آن، جایگاه روان است. هنگامی که خود را متمرکز ‌کنی و بتوانی روی واقعیتی که در ژرفای دلت نهفته است، مراقبه می‌نمایی، نه روی خرد، آن واقعیت هم گامی پیش می‌گذارد و خود را پدیدار می‌سازد. اگر در دل خود خوب فروبروی و روشنایی روان ترا در آن پیش براند، می‌توانی گام به اتاق خرد بگذاری و آن را هم روشنایی بخشی.

 

آوردن خرد به درون دل:

 

احساس کن در دلت چیزی هست که از خرد، بسیار بسیار تواناتر است. روانت را احساس کن و آن را از ژرفنای دل خود بیرون بکش.

احساس کن روان، از توانی بسیار شگرف و سترگ برخوردار است. شاید تو روان را نبینی، اما توان درونیت را به کار بکش و با آن لگام خرد را به دست خود بگیر. به خرد بگو: "تو گذاشتی من چند دقیقه‌ای آرام باشم و من برای این از تو سپاسگزارم. اما من باز هم همیشه مراقبه خواهم کرد و باز هم خواستار آرامش و روشنایی و خورسندی خواهم بود؛ و آنگاه تو باز نخواهی گذاشت کار خود را دنباله گیرم."

گریبان خرد را به سادگی بگیر و آن را در توفان درون دلت بنشان. تا او می‌گذارد مراقبه کنی، نباید اندوهی بخوری. اما زمانی که او آغاز به آزار دادن تو می‌کند و سرت را به درد می‌آورد، این یعنی باز با تو سر ناسازگاری گذاشته. باز نمی‌گذارد آرامش و روشنایی را از بالا دست‌یافت خود کنی.

خردت را بگیر و احساس کن کودکی بی‌ادب است. کودک می‌خوابد و می‌گذارد مادر مراقبه کند و یزدان را نیایش نماید. اما وی هم‌اینک بیدار است و می‌خواهد کار درست کند. می‌خواهد نگذارد مادرش دنباله‌ی نیایش خود را بگیرد و مراقبه کند و آرامش و روشنایی و خورسندی بیشتری داشته باشد. اینک مادر باید چه کند؟ او به کودک هشدار خواهد داد و خواهد گفت: "من دارم هنوز نیایش و مراقبه می‌کنم. تو نباید مرا آزار دهی، و گرنه خدمتت می‌رسم."

 دکتر بتسابه مهدوی

5 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

علت این که انسان ها از نظر احساس و عواطف متفاوتند چیست؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۳ ق.ظ

علت این که انسان ها از نظر احساس و عواطف متفاوتند چیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

 دو علت دارد: یکی وراثت و دیگری تربیت.

شخصیت انسان در افکار، گفتار و رفتار و منش آدمی ظهور دارد و منشأ پیداش آن سه چیز است: یکی فطرت است که در همة انسان موجود است و دیگر: تکرار قول و عمل مداوم و پیوسته، به گونه ای که رفته رفته درون او نهادینه شده و به شکل خُلق و خوی ثابت آید. اهمیت نقش تربیت در اینجا بسیار است و البته راه های تربیتی بسیار گسترده و دقیق است.

سوم وراثت است. به عبارت دیگر: آن چه که باعث تفاوت افراد از نظر شخصیت، احساس و عواطف میشود. به عبارت دیگر: یکی تفاوت ژن ها و صفات موروثی است،دیگری تفاوت فضای تربیتی است که موجب میشود فطرت یا استعادهای بالقوة درونی به صورتی هماهنگ به فعلیت صحیح و کامل و شایستة مقام انسانیت برسد یا اصلاً به فعلیت نرسد یا فعلیتی ناموزون و هماهنگ یافته و یا حتی شیطانی پیدا کند، و به یک موجود مسخ شده مبدّل گردد. این ها اموری هستند که زمینه ساز تفاوت شخصیت ها و صفات درونی است.

دکتر بتسابه مهدوی

14 شهریور 95

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

عملکرد ضمیر ناخودآگاه

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۰ ق.ظ

عملکرد ضمیر ناخودآگاه

دکتر بتسابه مهدوی

 

ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه می دارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانه مان احساس می کنیم ، تمام چیزهایی را که می بینیم، می شنویم، حس می کینم، می چشیم و بو می کنیم برای تحلیل و بررسی های آتی به ذهن فرستاده می شوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهد شد.

در این قسمت از ذهن، نوعی مرجع کامل پیرامون کلیه وقایع زندگی ما درست می شود. فرض کنید شما یک تجربه منفی را در زندگی خود بدست آورده باشید، در این شرایط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان دیگری با یک چنین رویدادی به طور مجدد در زندگی خود مواجه شوید، ضمیر ناخودآگاه به طور اتوماتیک آن خاطره منفی را به یاد می آورد و فوراً احساسات، تصاویر و خاطرات مشابه را به ذهن می فرستد. کلیه خاطرات گذشته را به یاد شما می آورد و به شما آموزش می دهد که چگونه می توانید با در نظر گرفتن کلیه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهید.

یک نمونه مناسب که می توان در این زمینه مطرح کرد، مثال همان کتری پر از آب در حال جوشیدن است. اگر دست شما یک مرتبه با کتری بسوزد در ذهن شما حک میشود که کتری داغ بوده و می تواند دست شما را بسوزاند و به شما آسیب وارد سازد. اگر یک چنین قابلیتی را نداشتیم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه میدادیم.

ضمیر ناخودآگاه این قابلیت را دارد که در آن واحد کارهای متفاوت را انجام داده و واکنش های بیشماری را بررسی کند. در عین حال شما می توانید راه بروید، تنفس کرده، و قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... کلیه این وقایع در ذهن فرد ثبت می شود.

لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24 ساعته در حال فعالیت می باشد، یکسره و بدون توقف و استراحت.

یکی دیگر از نمونه های بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است. زمانیکه شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمی کنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمی دهید، بلکه همه کارها  به صورت اتوماتیک وار انجام می شوند، شما فقط رانندگی می کنید.

نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخواگاه وجود دارد این است که ما را قادر می سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. می توانید ذهن خود را طوری برنامه ریزی کنید که سبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی گردد.

کلیه افکار، رفتار، و تجربیاتی که از طریق ذهن خوآگاه درک می گردند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط می شوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخوآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیت ها و تصورات ذهنی فرد قائل نمی شود. برای ضمیر ناخودآگاه فرد محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد.

یکی از بهترین تکنیک هایی که از طریق آن می توانید ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید. این کار به شما کمک می کند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور می بایست تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید. این تجسم هم شامل احساسات شما می شوند و هم افکارتان.

فکر کردن به چیزهای خوب و مثبت همچنین می تواند ضمیر ناخودآگاه رادر رسیدن به موفقیت ترغیب کند. شما این قدرت را دارید که افکار خودتان را انتخاب کنید. باید نسبت به چیزهایی که فکر می کنید، آگاه بوده و آنها را به طور کنترل تحت کنترل خود در آورید. به هر چیزی که فکر می کنید، از قسمت خودآگاه مغز به قسمت ناخوداگاه فرستاده می شود و ضمیر ناخودآگاه نیز آنرا به عنوان یک حقیقت می پذیرد. هیچ گاه به خودتان نگویید که: "من شکست می خورم"، "توانایی انجام این کار را ندارم"، و یا "قابلیت انجام چنین کاری را ندارم"؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه به سرعت آنرا باور کرده و به عنوان یک حقیقت آنرا می پذیرد.

باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، و سلامت و عشق فکر کند.

با استفاده از ضمیر ناخودآگاه خود می توانید موفقیت، ثروت، شغل مناسب، خانه زیبا، ماشین دلخواه، و هر چیز دیگری را که فکرش را بکنید به زندگی خود وارد کنید. میتوانید جملات مثبت خود را به طور روزانه تکرار کنید. زمانی هم که آنها را تکرار می کنید، در ذهن خود به تصویر بکشید و آنها راحس کرده و لذت ببرید.

ما با قدرت و نیروی خاصی که در ضمیر ناخودآگاهمان وجود دارد، پا به دنیا می گذاریم. فقط باید یاد بگیریم که چگونه می توانیم تا بیشترین حد از آن استفاده نماییم.

اگر شما تمایل شدیدی به موفقیت داشته باشید، می توانید قدرت، نیرو و توان ضمیر ناخودآگاه خود را به منصه ظهور برسانید.

دکتر بتسابه مهدوی

14 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

عواطف یعنی چه ؟

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ق.ظ

عواطف یعنی چه ؟        

 دکتر بتسابه مهدوی

 

معمولاً پاسخ مردم به این که عواطف چیست، این است که عواطف یعنی احساس محبت و علاقه و بروز آن احساس نسبت به شخص دیگر.

گاهی هم می شنویم که می گویند: “ فلانی آدم عاطفی است.” و منظورشان این است که فلانی آدم لطیف و حساس و پرمحبتی است.

درمجموع وقتی صحبت از عواطف می شود بلافاصله حالت احساسی خوشایندی از جنس عشق و محبت به ذهن متبادر می شود.

حالا اگر بپرسند هیجان یعنی چه؟ چه می گویید؟ در این باره هم معمولاً پاسخی می شنویم دلالت بررفتاریمی کند از جنس جوش‌وخروش و ناآرامی و اضطراب.

هرچند همه‌ی این اظهار نظرها تا حدی درست است و به بخشی از رفتارهای هیجانی یا عاطفی اشاره دارد اما همه‌ی مطلب نیست.

حالا به تعریف هیجان از نظر علوم رفتاری توجه کنید. معمولاً هیجان و عواطف نیز یکسان یا نزدیک به هم معنی شده‌‌است.

“هیجان Emotion ، واکنش احساسی پیچیده‌ای است مرکب از یک عده تغییرات فیزیولوژیک که در تغییرات بدنی که مقدمه ی اعمال آشکارند، ظاهر می شود.”

پس هیجان یاعاطفه نوعی واکنش است. یعنی نوعی رفتار و جنبه‌ی احساسی دارد یعنی ناشی از یک حس و ادراک آن است.

(توجه به تعریف احساس از نظر روانشناختی نیز ضروری است.)

از آنجا که احساس در انسان‌ها دارای جنبه‌های خوشایند یا ناخوشایند است. پس عواطف و هیجان‌ها که رفتارهای ناشی از احساس‌های انسان است. خود دارای جنبه‌های خوشایند و ناخوشایند می باشد.

بنابراین تصور این‌که عواطف تنها دارای بار خوشایند است، درست نیست.

با چند مثال از هیجان‌ها و عواطف به اثر آن‌ها در زندگی می پردازیم.

حالت هایی مثل غم،شادی،خشم،عصبانیت،ترس،اضطراب،افسردگی همگی حالت های عاطفی یا هیجانی است که به نوعی عکس العمل رفتاری را نیز با خود دارد.

شیوه‌های بروز عواطف در افراد، گوناگون است و تحت تاثیر یادگیری و زمینه‌های زیستی و ارثی قرار می گیرد. اما آنچه قطعیت دارد این است که رفتارهای‌ عاطفی بیشتر متاثر از الگوهای محیطی است و چون این رفتارها جنبه‌ی یادگیری دارد، بنابراین می توان برنامه‌هایی برای آموزش ایجاد تعادل و هماهنگی در بروز عواطف در نظر گرفت و به این ترتیب بطور غیرمستقیم به کودکان کمک کرد تا عواطف خود را به نحو درست بروز دهند.

عده‌ای فکر می کنند که تسلط بر رفتار عاطفی یعنی کوشش برای سرپوش گذاشتن برآن و بروز ندادن آن‌ها؛ که این تصور نادرست است و باید به فکر ایجاد محیط‌هایی باشیم تا در آن فرزندان ما بطور غیرمستقیم و با یادگیری از الگوهای سالم در اطراف خود بتوانند عواطف خود را به درستی و به اندازه‌ی لازم نشان دهند.

اصولاً نشان دادن عواطف چه عواطف خوشایند چه عواطف ناخوشایند برای سلامتی، بقا و ارتباط سالم بین انسان‌ها ضروری است

دکتر بتسابه مهدوی

13 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

سمبل ذهنی/احساسی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ

سمبل ذهنی/احساسی

دکتر بتسابه مهدوی

 

خانم تاکاتا نام این سمبل را "ذهنی" گذاشته بود ولی از سالهای 90 به بعد بعنوان سمبل "ذهنی/احساسی" شناخته شده، بیشتر به این علت که برای شفای احساسات هم به همان اندازۀ شفای ذهن کار می کند.

 

این سمبل ریشۀ سانسکریت دارد و در معبد سن مون در کوه کوراما جایی که دکتر اوسوئی ریکی را کشف کردند، پیدا می شود . نام مقدس این سمبل "تغییر عادات "است. همانطور که از نامش پیداست بر روی ذهن و احساس کار می کند و انرژی را در سطحی بالاتر از حوزۀ هاله متمرکز می کند. همچنین در چاکرای قلب، گلو و چشم سوم نیز کار می کند.

 

این سمبل را در مواقعی که احساسات نیاز به شفا دارند استفاده کنید. هنگامی که احساس غم، پوچی، ترس، خشم یا حسادت می کنید. هر زمان که احساسات یا هیجانات آسیب دیده اند و یامتعادل نیستند.

 

معمولاً ریکی گیرنده ها در جلسۀ اول درمان به گریه می افتند چون با یک احساس عشق و گرما پر می شوند و انسدادهای احساسی و انرژیهای منفی آنها رها می شود و به هماهنگی می رسند.

 

همچنین برای استفاده های مثبت ذهنی مانند حافظه، یادگیری، آزمون و ترک عادات ناخواسته و دیگر فعالیتهای فکری کار می کند.

 

روابط

اثر بسیار شگفت انگیزی برای شفا و پیشرفت روابط داردکه شامل انواع روابط می باشد: شاگرد/معلم ، والدین/بچه، رئیس/کارمند، دوستان ،روابط عشقی، ازدواج وغیره.

اغلب روابطِ انسانی بر پایۀ احساسات برقرار است، زمانی که این روابط با خشم، ترس، حسادت یا دیگر احساسات منفی پر شود، دیگر رابطۀ دلنشینی نیست.

 

با فرستادن ریکی و استفاده از سمبل ذهنی/احساسی می توان روابط را سر و سامان داد. من در اینجا چند روش را می آورم:

 

به رابطه ایی که شکسته شده فکر کنید

رابطۀ بین خودتان و شخص دیگر را در یک کاغذ 3 در5 بنوسید

کاغذ را بین دو دست بگیرید و سمبل را بکشید

برای 10 دقیقه ریکی بدهید. اینکار را هر روز انجام دهید. مخصوصاً قبل ازاینکه با شخص مورد نظر روبرو شوید

اجازه دهید ریکی به شما کمک کند اعمال و کلام مناسب را در برابر شخص داشته باشید و روابط را به سمت تعادل و توازن پیش ببرید

 

سه روز پی در پی انجام دهید و نتیجه را ببینید و این را بدانید که ریکی مشکلاتِ روابط را شفا میدهد، مشکلاتی که شاید شما نتوانید حل کنید، ریکی موقعیت های مناسب را خلق میکند.

 

برآوردن خواسته ها/جملات تاکیدی

 

جمله تاکیدی خود را روی کاغذی بنویسید

سمبل ذهنی/احساسی را با نور روی آن بکشید

آن را بارها و بارها بنویسید

کاغذ را بین دستانتان بگیرید و سمبل را روی کاغذ تا شده بکشید

اینکار باعث می شود که خواستۀ شما به ذهنتان وارد شود، جایی که قوی تر کار می کند

را همیشه همراه داشته باشید و روزی چند بار به آن انرژی بدهید. مخصوصاً هنگامی که از خواب بیدار می شوید

 

حافظه

همۀ ما گاهی اوقات چیزهایی را فراموش می کنیم مثلاً کلید منزل یا ماشین، یا نام اشخاص. ریکی می تواند برای یادآوری کمک کند. این روش را دنبال کنید:

 

سمبل را کف دست بکشید و آن را روی سر بگذارید

به خودتان بگویید: من به خاطر دارم که(هر چیزی را می خواهید به یاد بیاورید رابگویید)و سه دقیقه جمله را تکرار کنید

برای 1 دقیقه به خود ریکی دهید. بعد سعی کنید که بخاطر بیاورید

اطلاعات در عرض چند ثانیه به ذهن شما جاری می شود

 

مطالعه و آزمون

از این سمبل می توانید برای تمرکز بیشتر در هنگام درس خواندن استفاده کنید. وهمچنین کمک می کند تا اطلاعات را برای زمان بیشتری در خاطر داشته باشید.

 

سمبل را روی کتاب یا جزوه ای که مطالعه می کنید بکشید

به خود بگویید"من مطالب این کتاب را براحتی می فهمم و به خاطر می سپارم و هر زمان که احتیاج دارم به راحتی به یاد می آورم."

سپس خواندن را شروع کنید

هم علاقۀ شما به مطلب بیشتر می شود و هم راحتتر در حافظه جا می گیرد

 

زمانی که در جلسه امتحان هستید این روش را انجام دهید

سمبل را روی کاغذ امتحان بکشید

به کاغذ برای 1 دقیقه انرژی بدهید

و همزمان بگویید:"تمامی آنچه را که برای این امتحان لازم دارم به خاطر می آورم"

سپس جواب دادن را شروع کنید

 

ترک عادات ناخواسته

تکنیکی که در زیر می آورم توسط خانم یاماگوچی سالها قبل از آنکه از دنیا برود ،نوشته شده است. او یکی از شاگردان دکتر هایاشی بود. این تکنیک می تواند برای ترک عادات مفید باشد:

 

شخص را در جای راحتی بخوابانید

سمبل ذهنی/احساسی را روی چاکرای تاجی اش بگذارید

هر دو دست را روی چاکرا بگذارید

این عبارت را با صدای بلند بگویید" این عادت ناخواسته(عادت مورد نظر)برای نوع بشر نامناسب است. پس رهایش کن" (با لحن امری بگویید) و 3 بار تکرار کنید

دست ها روی چاکرای تاجی باشد و با چشم تان به چشم سوم شخص ریکی بدمید

پانزده تا بیست دقیقه ادامه دهید

 

یک تکنیک دیگر برای عادات ناخواسته

 

با شخص در مورد عادتش صحبت کنید. همچنین تصمیم بگیرید چه عادت سالمی برای جایگزینی مناسب است

یک جملۀ تاکیدی برای رهائی از عادت پیدا کنید. بعنوان مثال اگر شخص می خواهد سیگار کشیدن را ترک کند می توانید این جمله را بگویید"من عادت سیگار کشیدن را رها می کنم و تمرین ریکی را جایگزین آن می کنم" می توانید جایگزین های دیگر هم انتخاب کنید مانند: تنفس عمیق، پیاده روی کوتاه، مراقبه کردن با تصور منظرۀ غروب آفتاب یا هر منظرۀ دلنشین دیگر و یا عادات سالم دیگر

بعد شخص را در جای راحتی بخوابانید و کف دستتان سمبل ذهنی/احساسی و قدرت را بکشید

سپس دست چپ خود را زیر سر او بگذارید بطوری که نوک انگشتانتان سمت گردن باشد. دست راست را روی پیشانی بگذارید.

در حین ریکی دادن جملۀ تاکیدی را با صدای بلند تکرار کنید

یک درمان کامل ریکی انجام دهید وهر جا که احتیاج به انرژی بیشتر داشت ریکی بیشتری بدهید

جملۀ تاکیدی را به او بدهید تا روزی چند بار آن را تکرار کند

چندین جلسه تکنیک را انجام دهید تا عادت بکلی عوض شود

 

 

درمان ام اس ، سکته مغزی وخوانش پریشی و پارکینسون

 

بعضی ها می گویند سکته مغزی با ریکی درمان نمی شود، ولی ما به هیچ مشکلی در این رابطه بر نخورده ایم.

 

تکنیکی را در اینجا می آورم که می تواند مفید باشد، همچنین برای دیگر بیماری های حرکتی/عصبی موثر است. این تکنیک کمک می کند تا انرژی در تمام لایه ها بالانس و درمان شود. از خانم مری هال برای ابداع این روش تشکر می کنم.

 

شخص را ازپشت روی تخت ریکی بخوابانید

از او بخواهید که مچ دست چپ را بصورت ضربدر روی مچ دست راست بگذارد

و در پاها برعکس، مچ پای راست روی مچ پای چپ

سمبل ذهنی/احساسی را بکشید

دستانتان را روی دو طرف سر طوری بگذارید که کف دست تاجِ سر را لمس کند و شست ها روی پیشانی به سمت پاها(پایین) باشد

برای 20 دقیقه ریکی بدهید

سپس بگوئید که جای پاها و دستها را عوض کند/چپ و راست

اگر بیشتر از یک نفر ریکی میدهید می توانید به محل ضربدر دستها و پاها نیز انرژی دهید

 

نتیجۀ درمان شگفت انگیز است

 

برای خودتان هم می توانید انجام دهید. پاها را بطور ضربدری بگذارید و دستها را روی تاج سرتان بصورت ضربدر قرار دهید طوری که نوک انگشتان به سمت گوشها باشند.

 

این تکنیکها بسیار قدرتمند هستند و می توانند تاثیرات مهمی در زندگی شما بگذارند. فقط باید ازآنها استفاده کنید و به یاد داشته باشید که رشد شخصی هم می تواند بصورت عادت در بیاید.

 

سراسر زندگی پر از انتخاب های ماست، هر آنچه که شما برای زمان و انرژی تان انتخاب می کنید همانقدر کیفیت زندگی تان را ساخته اید و من امیدوارم که همواره انتخاب درست را انجام دهید.

دکتر بتسابه مهدوی

7 شهریور 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

سلتیک ریکی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۶ ق.ظ

سلتیک ریکی

دکتر بتسابه مهدوی

 

سلتیک ریکی نوعی از (اوسویی ریکی)  بوده که از ارتعاشات زمین و درختها و درختچه هایی به خصوصی به منظور ایجاد محیطی مناسب برای درمان و تجلی استفاده می کند.

انرژی ریکی فرکانس گیاهان و درختان مختلف را تقلید می کند تا مطابق با دانش و معرفت سلتی و  کانالیزه شده جلو رود . از آنجایی که سلتیک ریکی یک ریکی وابسته به انرژی زمین می باشد ، بیش از آنکه به سمت پایین و از میان تاج (چاکرای تاجی) کانالیزه شود     ( که یکی از موارد مربوط به اوسویی ریکی است) ، از میان چاکرای ریشه به سمت بالا کانالیزه می شود . این مسئله سلتیک ریکی را تا حدودی شبیه به کندالینی ریکی می سازد هرچند که سلتیک ریکی بر اساس کندالینی عمل نمی کند. در عوض نتایج به دست آمده شبیه به نتایج به دست آمده از اوسویی ریکی سنتی می باشد ، هر چند که به طور قابل توجهی تحت تأثیر سبک های انرژی " سلتی" می باشند.

امروزه تمام سیستم سلتیک ریکی هنوز شناخته شده نمی باشد اما با این وجود با استفاده از هرآنچه که می دانیم ، از نظر انرژی به اندازه ای تکامل خواهیم یافت که با ارتعاشات قویتری ادامه دهیم.

درجهت دستیابی به اهداف درس سلتیک ریکی انرژی ها از طریق سه همسویی منتقل خواهند شد : اولی انرژی های جدید را معرفی و دانشجویان را برای انرژی های بعدی آماده می سازد، همسویی دوم با انرژی های تجلی یافته سروکار خواهد داشت و سومی در مورد درمان انرژی های اصلی صحبت خواهد کرد. علاوه بر نمادها و توضیحات، هر بخش جنبه های ریکی ، دانش و معرفت سلتیک و دستور العمل های دقیق و مفصل کاربرد آن را خواهد گنجاند.

دکتر بتسابه مهدوی

7 شهریور 1395

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

سایکیک هیلینگ

بتسابه مهدوی | شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ

سایکیک هیلینگ

دکتر بتسابه مهدوی

سایکیک: ابعاد ذهنی و جسمی افراد دارای یک میدان مغناطیس منحصر به فرد می باشد .این میدان انرژی باید هماهنگی کاملی داشته باشد . و ضعف هماهنگی در آن موجبات نا هماهنگیهای مختلف در روح و روان فرد و همچنین موجب بروز ناراحتیعهای جسمانی خواهد شد . در حقیقت با توجه به انرژِ های مسدود شده هر فرد و یا به تحلیل رفته یا فراموش شده توسط سایکیک هیلرها هماهنگی خود را دو باره بازیابی می نمایند .

در رابطه با اهمیت نقاط معینی از بدن باید دانست که ریشه در تعلیمات مکاتب شرقی دارد . بدن به قسمتهای متفاوتی تقسیم شده و هر قسمت وظیفه خاصی را در پرداخت انرژی ایفا می نماید . به این قسمتها چاکرا هم می گویند . مثلا چاکرای چشم سوم .چاکرائی است که بین دو ابروان ، بالاتر به پهنای یک بند انگشت بالای پل بینی این چاکرا چاکرای ششم از مجموع 7 چاکرای اصلی تلقی می گردد.روشن بینی درک عالی و حس خروج روح از بدن وظیفه این چاکرا می باشد .

دوست عزیز تمام این موضوعات مرتبط است به نوع نگاه هر مکتب و هر آئین.در اسلام تزکیه نفس و روح نیز از عبادت خالصانه به پیشگاه خداوندی که به خوبی آنرا شناخته باشند در همین مقوله است . اصولا تمام این تزها مرتبط است به تقوی و پرهیزگاری و این تقوی کارش هماهنگ سازی تمام انرژیهای است . شما توجه کنید به تمام بزرگان معنوی در تمام مذاهب دقیقا پر از انرژی و لبریز از حس خوب هستند . در حضور هر یک حالتی راضی کننده پیدا می کنید . ابر انسان در تمام موارد کسی است که پرهیزگاری و تقوی را پیشه خود ساخته و همواره حالتی متعادل دارد.

سایکیک هیلینگ :ترمیم روانی- درمان روانی

سایکیک هیلینگ ( درمان روانی) نام سنتی برای دستکاری میدان بیو انرژتیک ( انرژی- زیستی) اطراف بدن بیمار جهت درمان می باشد.

ثابت شده است که تمام موجودات زنده در اطراف و درون بدن خود دارای میدان انرژی هستند که سایکیک هیلرها (درمانگران روان ) بر این باور هستند که همین میدان انرژی است که مولکولهای بدن را در شکل مناسب خود نگه می دارد.منبع الگو و نقشه ی هر شخص یا حیوان، همان طرح ذهنی و فکری ( تصویر از خود ) است که برای تک تک موجودات منحصر به فرد بوده و نتیجه نهایی کنش و واکنش فرد با جهان هستی می باشد.

روان درمانگران متبحر( سایکیک هیلرها ) در خواب مغناطیسی و هیپنوتیزم که در دستکاری در تصحیح طرح و نقشه ی وجودی شخص در حد و مرتبه فکری و ذهنی، آناتومی، فیزیولوژی، روان درمانی، تغذیه و مشاوره بسیار مفید می باشد، چیره دست هستند.

آنان همچنین در درمان روان ِ سنتی که همانا دستکاری مستقیم میدان انرژی اطراف جسم شخص هست نیز ماهر می باشند.

روان درمانگر ( سایکیک هیلر) به تعامل بین انرژیها در سطح ذهنی، احساسی و فیزیکی معتقد بوده و می دانند که این رقص و هماهنگی بین آنهاست که باید به سطحی از تعادل برسد که سلامت و بهبود را برای بدن فراهم سازد. این درمانگران ( سایکیک هیلرها) از درمان گران ایمان و باور (faith healer ) کاملا ً متمایز هستند.از این جنبه که شما نیازی به باور و اعتقاد ندارید، کار آنها حتی روی حیوانات و گیاهان نیز اثر بخش است.

همچنین آنها از درمانگران روحی- معنوی ( Spiritual healer ) ها متمایزند. از این جنبه که هیچ عقیده دینی خاصی نه برای درمانگر نه برای بیمار پشتوانه کارشان نیست ،آنان مسوولیت خود را می پذیرندو آن را به گردن راهنمایان معنوی و الهی نمی اندازند.

بسیاری از بیماران یک جلسه درمانی توسط سایکیک هیلر را به یک ماساژ یا نیروی حیاتی تشبیه می کنند.

روان درمانگران ( سایکیک هیلرهای ) سنتی معتقدند، البسه ی مصنوعی باعث ایجاد اختلال در میدان انرژی فرد می شود. بنابراین از بیمار خود می خواهند که مثل یک جلسه ی ماساژ درمانی برهنه باشد. این درمانگران از روغنهای درمانی در کارشان استفاده می کنند تا اثر دستکاری انرژی را به حداکثر برسانند. بنابر این وقتی که چاکراهای شما تنظیم می شوند در عین حال از گرفتگی برخی عضلات نیز آسوده خواهید شد.

چاکراها و کانالهای انرژِی مرتبط با آنها شامل :

۱) Ida & pingala :

قسمتی از دستور کار درمانگر است. چون آنها از این طریق روی شکل دهی دوباره وقایع احساسی فرد کار می کنند.

ترومای بعد از عمل جراحی ( ضربه چه جسمی چه روحی) ، افسردگی بعد از زایمان و ترومای بعد از استرس همگی نشاندهنده اختلال هستند ، یعنی عدم جریان انرژی یا اختلال جریان انرژی ، که تماماً بصورت فیزیکی در بدن یا روحیه ی بیمار اثر می گذارد.

ترس، احساس گناه، عصبانیت و نا امیدی همگی علائم بسته شدن احساس هستند. Emotional block

درمان بدون کلام ، اغلب بهترین درمان جهت معلولین ذهنی، کودکان، افراد کر، و بیماران با زبان دیگر می باشد.

یکی از ظریف ترین و زیباترین نکته ها در مورد سایکیک هیلینگ، اینست که شما نیازی به دوباره زنده کردن و تغییر دادن تجربه ی اولیه و بنیادی به جهت آزاد سازی انرژِی مسدود شده در آن مسیر نیستید.

اغلب روان درمانگران سنتی با تجربه ی عضو انجمن روان درمانگران استرالیا بوده که علاوه بر سوگند خوردن به قواعد جدی اخلاقی انجمن ، مورد بازرسی و تشخیص صلاحیت نیز قرار گرفته اند. عضویت همکاری برای هر شخص که علاقمند در این زمینه می باشد مهیا می باشد.

 

وقتی روح از بدن خارج می شه کالبد مکان مناسبی می شه برای ورود روحهای سرگردان و اجنه .یعنی یه عالمه موجود غیر ارگانیک تسخیرت می کنن. این از مضراتش حالا خود دانی. یکم فکر کن مثلا این کارو کردی اخرش چی ؟ می خوای به همه بگی من این کارو کردم خوب بعد چی به دست می یاری.غیر از جلب توجه ایا نتیجه ای هم داره . یکم فکر کن.موفق باشی

دکتر بتسابه مهدوی

6 شهریور 1395

تهران

 

 

 

 

  • بتسابه مهدوی

خودپذیری

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

خودپذیری

دکتر بتسابه مهدوی

 

در ساده‌ترین تعریف، خودپذیری یعنی اینکه شما خودتان را به‌صورت کامل و آنچنانی که هستید، بپذیرید. مفهوم درست خود پذیری یعنی اینکه شما هم پذیرای نکات مثبت وجود خود باشید و هم پذیرای نکات منفی آن.

 

بنابراین خودپذیری فرایندی است که انسان را به سوی پذیرش افکار و احساسات، بدون انکار یا طفره رفتن، متمایل می‌کند. فقدان خود پذیری باعث می‌شود که تمایلی به پذیرش افکار و احساسات خود نداشته باشید و در نتیجه آن به‌خود انکاری روی آورید.

 

بنابراین خود پذیری در مفهوم درست آن یعنی به جای انکار، انتخاب، نادیده انگاشتن یا سرکوب کردن آن چیزهایی که در وجود خودتان نمی‌پسندید، صادقانه حقایقی را در مورد واقعیت وجودیتان، بپذیرید.

 

خود پذیری به معنای آنکه شما نمی‌توانید چیزهایی را که در وجود خودتان دوست ندارید، تغییر دهید، نیست! بلکه ترجیحاً تنها روشی است که شما می‌توانید چیزهایی را که نمی‌پسندید تغییر داده و بهبود بخشید.

 

احساسات خود را بپذیرید

 

درست است که خودپذیری شما را به سوی لمس و پذیرش احساسات سوق می‌دهد اما این به معنای اینکه احساسات بر امور حکمفرما و تفکر منطقی ناتوان شود، نیست. به‌عنوان مثال، فرض کنید شما امروز حوصله کار کردن را ندارید اما می‌دانید که مجبورید سر کار بیایید، چرا که در حال تکمیل یک پروژه مهم هستید.

 

فردی که مهارت خود پذیری ندارد در اینگونه مواقع به‌طور خودکار سعی بر تکذیب یا سرکوب احساساتش دارد چرا که نمی‌داند چطور می‌توان واقعیت و احساسات را همزمان در نظر گرفت. توالی این نادیده انگاری احساسات می‌تواند به‌صورت مشکلات جسمی مانند نا‌امیدی، استرس، خستگی یا حتی عصبانیت نمود پیدا کند.

 

این قضیه به این دلیل اتفاق می‌افتد که به احساس حقیقی خود توجه نکرده و روز خود را با خودانکاری و نادیده گرفتن واقعیت آغاز می‌کنید. در نتیجه شما نمی‌توانید رفتار مناسبی برای چاره اندیشی این موقعیت، اتخاذ کنید چرا که درون خودتان تضاد وجود دارد و دچار علائم جسمی اشاره شده در بالا هستید.

 

البته در موقعیت یاد شده، کسی که دارای مهارت خود پذیری است- برخلاف افراد دیگر که ترجیح می‌دهند در مقابل احساسات خود با تکذیب یا سرکوب آن، مقاومت کنند- می‌تواند اعتراف کند که حوصله کار کردن ندارد اما همزمان با پذیرش احساسات خود، پروژه کاری خود را نیز تکمیل می‌کند.

 

در نتیجه این‌گونه افراد روز خود را با ذهنی روشن آغاز کرده و روی کار خود تمرکز می‌کنند.

 

تمرین کنید، چه چیزی را باید بپذیرید

 

پذیرفتن هر آنچه تجربه کرده‌اید یا در حال تجربه آن هستید، یکی از اجزای اساسی خود پذیری است و حتی ممکن است نقش مهمی در تعیین میزان سلامتی شما در آینده داشته باشد.

 

بسیاری از پزشکان معتقدند، شمار زیادی از بیماری‌هایی که افراد به آن مبتلا می‌شوند ناشی از احساس‌های منفی‌ای است که در طول زندگی دچار شده‌اند اما آنها را بروز نداده‌اند.

 

مادامی که فردی قادر به پذیرش ِاحساساتی مانند تنفر، عصبانیت و خشم نباشد و نتواند از طریق بخشیدن آنها، احساس رهایی یابد، تأثیرات منفی بر زندگیش خواهند داشت.

 

در حقیقت، بیمارانی که به‌نظر درمان ناپذیر بوده‌اند، چگونه با پذیرفتن اشتباهات و ناراحتی‌های موجود در گذشته‌شان و بخشیدن آنها، شفا یافته‌اند.

 

هرچند این بخشش برای بسیاری از بیماران آسان نیست و لازمه‌اش شجاعتی است که بتوان از طریق آن با دردی که در سراسر زندگی سرکوب شده، مواجه شد.

 

در این مرحله است که بیماران واقعیت شرایط خود را اعتراف، تجربه و درک می‌کنند و توان می‌یابند، انرژی منفی‌ای که در زندگی‌شان باعث احساس بیماری در آنها شده را رها سازند.

 

این مثال تنها یکی از سودمندی‌های قابل توجه ِ خودپذیری است که در زندگی شما نمود پیدا می‌کند.

 

مجبور نیستید هرچیزی را که می‌پذیرید، دوست داشته باشید

 

یکی از بزرگ‌ترین مفاهیم اشتباه که افراد در مورد خودپذیری به آن باور دارند این است که تصور می‌کنند خودپذیری یعنی هرچیزی را باید دوست داشته باشند و قادر به تغییر دادن هیچ‌چیز نخواهند بود. این باور نمی‌تواند برآمده از یک حقیقت باشد!

 

مهم است بدانیم، خود پذیری لزوماً به معنای دوست داشتن یا لذت بردن از همه آن چیزهایی که پذیرفته‌ایم، نیست! بلکه به معنای پذیرش واقعیت صحیح یک موقعیت است حال، آن واقعیت برایمان خوشایند باشد یا نباشد!

 

افرادی که خود وجودیشان را پذیرفته‌اند، درک می‌کنند که واقعیت، حقیقت دارد و فرار از مشکلات، راه حلی برای آن نیست. اینگونه افراد همچنین درک می‌کنند که همزمان با پذیرش چیزهایی که دوست ندارند، می‌توانند آنها را تغییر داده یا بهبود بخشند.

 

هر خطایی، همیشه علتی دارد

خود پذیری باعث می‌شود شما احساس رحم و شفقت نسبت به‌خود پیدا کنید و دوست خود شوید. این حالت بدین معنا نیست که اگر کاری انجام دادید که باعث شرمساری یا تأثر است، تلاش کنید کار اشتباه خود را درست جلوه دهید. بلکه خود پذیری باعث می‌شود که رفتار خود را مورد بررسی قرارداده و در آن تجدید نظر کنید. این عمل مستلزم آن است که چرایی انجام یک رفتار را درک کنید و بفهمید چرا یک رفتار باعث احساس بد یا احساس خوشایند می‌شود و در چه زمانی کدام رفتار مناسب یا حتی ضروری است؛ مخصوصاً نکته آخر بسیار مهم است.

 

هرچند تقریبا امکان ندارد به چرایی رفتار کسی در وهله اول و بدون مشاهده انگیزه‌ها و علل درونی که به افراد اجازه انجام رفتاری را می‌دهد، پی ببریم.

 

برای به تصویر در آوردن این موضوع می‌توانید یک جانی یا قاتل سریالی را در نظر بگیرید. اگر از یک جانی بپرسید که چرا فردی را به قتل رسانده است، ابتدا به شما خواهد گفت او معتقد است که آن فرد مستحق مرگ بوده است و بعد دلیلی برای چرایی این عمل خود خواهد آورد. این دلیل رفتارش را توجیه و اجازه پیشبرد و انجام آن را صادر کرده است.

 

این اصل ساده نه تنها برای توجیه رفتار یک قاتل بلکه برای توجیه رفتار همه افراد به کار می‌رود. هر کسی برای کاری که انجام می‌دهد در ذهن خود دلیلی دارد که آن دلیل به او اجازه انجام آن رفتار را می‌دهد. حتی اگر در عمل آنچه انجام گرفته است بسیار اشتباه باشد اما پذیرش آن نشان می‌دهد که دلیلی برای انجامش وجود داشته است.

 

هنگامی که در حال تمرین - خود پذیری هستید بسیار مهم است درک کنید، همیشه در بعضی از انواع موضوعات که بدترین رفتارها در آن نمود پیدا می‌کند، می‌توانید قبل از انجام آن رفتار نادرست، اشتباه بودن آن را احساس کنید.

 

بنابراین در مفهوم درست، خود‌پذیری ناشی از رفتار اشتباه، درست انگاشتن یا بالعکس نیست، بلکه خود پذیری یعنی درک موضوعات و نتایج رفتارهایی که از شما سر می‌زند.

 

 

  • بتسابه مهدوی