نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افکار مثبت» ثبت شده است

آب حیات

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۳۷ ب.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

شاید بارها داستانهایی راجع به آب حیات یا آبی که عمر انسانها را زیاد می‌کند را از زبان بسیاری از پدر بزرگها یا مادر بزرگها شنیده باشید، داستانهای زیبایی که حتی بعضی از شاعران یا نویسندگان معروف نیز به آن پرداخته‌اند، اما آنچه که در این مقاله تقدیم شما می‌شود نه داستان است و نه شعر بلکه حاصل سالها تحقیق و تلاش دانشمندی است که برای اثبات وجود این آب سالیان درازی را دور از وطن خود سپری کرد تا راز عمر طولانی انسانهایی که در پنج نقطه جهان زندگی می‌کنند را بیابد گرچه این آب عمر ابدی به انسانها نمی‌دهد ولی سبب شده است که آنها طول عمری به طور متوسط بین 140- 120 سال داشته باشند. از جمله این مکانها می‌توان هونزا (Hunza) واقع در هیمالیا را نام برد که مردم آنجا سن متوسط 140- 120 داشتند.

 

همچنین روستاهایی در فرانسه  نیز وجود دارند که مردمان بسیار سالم با طول عمری قابل توجه دارند، که البته همه این موارد ارتباط نزدیک با آب موجود در آن منطقه دارد.

دکتر هنری کوانادا Dr.Henri Coanda )) که به پدرعلم دینامیک مایعات معروف است و در سن 78 سالگی موفق به دریافت جایزه نوبل شد، به مدت شش دهه (60 سال) بر روی آب موجود در هونزا تحقیق کرد تا در‌یابد چه چیز سبب فواید بیشمار این آب برای بدن ساکنین آن منطقه شده است. او کشف کرد که این آب دارای خواص بسیار متفاوتی ازدیگر آبها‌ست. برای مثال نقطه جوش، نقطه انجماد و همچنین میزان کشش سطحی و ویسکوزیته(گرانروی) متفاوتی دارد. این محقق از آنجایی که دیگر پیر شده بود ادامه تحقیقات خود را به یکی از محققان جوانش که مورد اعتماد او نیز بود سپرد، این محقق جوان دکتر پاتریک فلاناگل Dr. Patrick Flanaga).) بود که او نیز به مدت سی سال دیگر هم بر روی این آب تحقیق کرد. او این آب را بارها و بارها سنتز کرد و خواص آن را مورد بررسی‌های دقیق قرار داد.

دکتر فلاناگل سرانجام توانست مدل مصنوعی این آب را بسازد اما مشکل این بود که این آب همانند نوع طبیعی آن در هونزا پایدار نبود و با کوچکترین تکان یا حرکت، خواص خود را از دست می‌داد. زمانیکه این دانشمند بر روی مقاومت و پایداری آب کار می‌کرد، دریافت که ذرات کوچکی وجود دارند که به شکل کروی بوده و قطری در حدود 5 نانو متر یعنی 2000 بار کوچکتر از سلولهای قرمز خون هستند که دارای نیروی پتانسیل الکتریکی بالایی بوده که به نام پتانسیل زتا نامیده شد.

این ذرات، نانو کلویید‌هایی بودند که با تداخلات الکتریکی که با اکسیژن و هیدروژن در داخل آبهای مذکور بوجود می‌آوردند سبب ایجاد ساختمانهای کریستالوییدی ظریفی می‌شدند. نکته جالب توجه این است که این کریستالوییدهای ظریف بسیار شباهت به کریستالوییدهای موجود در مایعی داشت که در اطراف سلولهای بدن و پروتینهای موجود در سلول‌ها وجود دارد، در واقع بدن طی مراحلی آبی را که ما بطور معمول مصرف می‌کنیم را تبدیل به این آبی می‌کند که در منطقه هونزا وجود دارد و دیگر بدن کسانیکه آب هونزا را مصرف می‌کنند، نیازی به تبدیل آن ندارد!

یکی دیگر از خواص ویژه این آب این است که کشش سطحی آن خیلی کمتر از آبهای معمولی است در واقع اگر کشش سطحی آب معمولی 73دینس بر سانتیمتر باشد در این آب 45 دینس بر سانتیمتر است و این کاهش کشش سطحی در نفوذ بیشتر آب به درون سلولها بسیار کمک می‌کنند و نه تنها در آبرسانی سلولها موثرتر است بلکه در دفع بهتر سموم نیز موثرتر است.(همچنین در بررسیهای علمی‌ این آب شگفت‌انگیر موارد بسیاری نیزکشف گردید که بدلیل تخصصی بودن مبحث و طولانی شدن مقاله امکان بیان آن نیست.) سرانجام این محقق به کمک همسرش توانست این ذرات نانو را در یک محیط مایع تولید نماید که آنرا کریستالهای انرژی نامیدند و با اضافه‌کردن قطره‌ای از این آب به آب معمولی آنرا تبدیل به آب حیات بخش نماید و خواصی مشابه به آن را ایجاد کند. بدلیل تقاضاهای زیادی که از ایشان شد بیش از 10.000 شیشه تولید و در اختیار مردم قرار دادند تا اینکه به فکر تولید و فروش آن افتادند. البته قابل ذکر است که گفته می‌شود به دلیل عبور بزرگ راهها از نزدیکی منطقه هونز و نیز حضور جمعیت و رفت و آمد بیشتر، خواص آب این منطقه نیز دستخوش تغییراتی شده است که این نشانگر تاثیر منفی آلودگی‌های زیستی بر دنیای پاک و سالم اطراف ماست.

دکتر بتسابه مهدوی

20 اردیبهشت 1396

  • بتسابه مهدوی

افکار خود را اصلاح کنید

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۵۴ ب.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

نوع نگاه آدمی به حوادث، رابطه مستقیم با میزان درد و عذاب ناشی از آن حوادث دارد؛ به گونه ای که اگر با دیدی روشن و مثبت به یک حادثه نگریسته شود، نکات مثبت و آموزنده ای در آن می توان یافت که تسکین بخش و آرامش دهنده انسانهاست. به عنوان نمونه، توجیه زیبایی که برای یک واقعه می کنیم، از شدّت و عمق ناراحتی و استمرار رنج، جلوگیری می کند.

 

برخی افکار غلط، بزرگ ترین دشمن زندگی افرادند و خسارت و زیان فراوانی بر زندگی وارد می سازند. پاره ای از این باورهای غلط و مخرّب، عبارت اند از: نیاز شدید و غیر اصولی به تأییدشدن از طرف اطرافیان و دیگران، نیاز شدید به جلب توجه بیش از اندازه و نیاز شدید به قدردانی و همچنین اعتقاداتی از قبیل اینکه ما قدرت مقابله با غم و غصه و اندوه و آلام و رنجها را نداریم، و محکوم جبرِ سرنوشتیم.

 

در مقابل، اعتقادات و باورهای سازنده ای وجود دارند که باعث آرامش و آسایش زندگی می شوند، به طور مثال: اعتقاد به اینکه خدا، پشت و پناه انسانهاست و با تکیه بر قدرت و حمایت او انسانها به پیش می روند، اعتقاد به اینکه آنچه در زندگی رخ می دهد، حکمتی دارد و موجب رشد و تکامل در این جهان و اجر و پاداش در آخرت می شود، باور به اینکه انسانْ ارزشمند است و با تکیه بر ارزشهای درونی خود می تواند بهترین باشد و سرانجام، باور به اینکه: «خواستن، توانستن است» و اینکه افراد، آنچه را که بخواهند، می توانند روزی به دست آورند.

 

انسانهای عاشق خوشبختی، از خوشحال سازیِ دیگران و انجام دادن کار و خدمت به دیگران دریغ نمی ورزند، ترحّم بیش از اندازه بر حال خود، روا نمی دارند، از اشتغال بیش از حد به خویشتن پرهیز دارند، در دوستی و محبت ورزی پیش گام اند، از کینه توزی و خشونت به دورند، و دارای نگرش مثبت و عزّت نفس بالایی هستند.

دکتر بتسابه مهدوی

3 اردیبهشت 1396

  • بتسابه مهدوی

افکار مثبت

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ

افکار مثبت

دکتر بتسابه مهدوی

 

این ما هستیم که زندگی خود را می سازیم . آن چه که شما را به زندگی امیدوار می کند  وفکری که شما را به خوشحالی و هیجان می رساند ، از افکار مثبت سرچشمه می گیرد .

 

هرگونه که فکر و عمل کنید ، بازتابش را خواهید دید. به عبارتی گویی از پشت شیشه ای رنگی به زندگی می نگریم و با هر  رنگی  که به وقایع و رویداد های بیرونی نگاه کنیم ، همان گونه آن ها را حس می کنیم. پس ما مختاریم هر دیدی داشته باشیم .وجودلایزال  الهی ما را مختارآفریده است؛ او کریم است  و ما را آزاد خلق کرده ، حتی اجازه داده تا احساس بدبختی وبیچارگی داشته باشیم. همچنین این قدرت را به ما داده است که با ایجاد افکار و دید مثبت ، خوشبختی را لحظه به لحظه با تمام وجود و با تک سلولهایمان حس کنیم.

 

تصویر ذهنی مثبت در احساس ما بیشترین نقش را دارد.ما می توانیم موفقیت ، خوشحالی و سلامتی را به خود تلقین و تأکید کنیم. می توانیم احساس را در چهره ، قامت ، طرز لباس پوشیدن  و ادای‌ کلمات ایجادکنیم.

 

اگر خود را شاهزاده بدانیم و لایق  ارزش و احترام، مردم نیزهمان گونه با ما رفتار خواهند کرد. ساده‌ تر بگویم ، هر کس تصویری در ذهن دارد که حاصل تجربیات گذشته و تربیت اجتماعی اوست. با توجه به تصویری که از خود در ذهن شاخته ایم، ارزش و اعتماد به نفس خود را تعیین می کنیم .تصویر ذهنی ، تمام رفتار و شخصیت ما را شکل می دهد.

 

 

  • بتسابه مهدوی

تاثیر افکارمثبت و منفی 1

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۴ ق.ظ

تاثیر افکارمثبت و منفی

دکتر بتسابه مهدوی

 

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید .

این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ... بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .

افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

 

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

 

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

 

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

 

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

 

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

  • بتسابه مهدوی

تاثیر افکارمثبت و منفی

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ق.ظ

تاثیر افکارمثبت و منفی

دکتر بتسابه مهدوی

 

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید .

این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ... بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .

افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

 

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

 

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

 

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

 

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

 

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

  • بتسابه مهدوی