نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

عدد مقدس هفت

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۵۵ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

هفت وادی میترایسم در ایران

 

1 ) کلاغ : منسوب به عطارد , نماد هوا و باد

2 ) همسر : منسوب به زهره , نماد آب

3 ) سرباز : منسوب به مریخ , نماد خاک

4 ) شیر : منسوب مشتری , نماد آتش

5 ) پارسا : منسوب به قمر

6 ) خورشید : منسوب به مهر , ستاره صبح

7 ) پیر مرشد : منسوب به زحل بیشتر

 

   هفت باور نیک ایرانیان باستان

 

1 ) پرستش هرمزد یا اهورامزدا خدای دانای یکتا

2 ) اشویی , پاکیزگی و پارسایی

3 ) سدره و کشتی , بستن نشان خداپرستی برای جوانانی که به سن بلوغ می رسند

4 ) برگزاری آیین و دردگان ( درگذشتگان )

5 ) دستگیری از نیازمندان و تنگدستان

6 ) برگزاری جشنهای ملی و مذهبی

7 ) به جای آوردن نمازهای پنج گانه زرتشت

دکتر بتسابه مهدوی

30 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

فلسفه عدد مقدس هفت نزد ایرانیان

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

عدد هفت در نزد ایرانیان از دیرباز تاکنون عددی مقدس و مشهور بوده . از میان همه اعداد , عدد هفت همیشه مورد توجه مشرق زمین و به خصوص ایرانیان قرار داشته اغلب در امور ایزدی و نیک و گاه در امور اهریمنی و شر به کارمیرفته است ولی اکثر موراد در جهت نیت پاک و روحانی و مقدس استفاده می گردیده . وجود بعضی عوامل طبیعی مانند تعداد سیاره های مکشوف جهان باستان و همچنینرنگهای اصلی موید رجحان و جنبه ماوراطبیعی این عدد گردیده است. با توجه به آیین کهن میترائیسم ایران که قدمتی بیش از پنج هزار سال دارد بایستی بپذیریم که ایرانیان نخستین ملتی بودند که به رمز و راز این عدد آسمانی پی بردند .

تمدنهای بسیاری در مشرق زمین و به خصوص خاورمیانه شکل گرفت که پایه های تمدن بشری محسوب می شوند ولی نکته جالب آن این است که از میان همه آنها تنها تمدن ایران باقی ماند و به عبارتی همه تمدنهای اطراف به نوعی یا در تمدن ایران حل شدند و یا از میان رفتند . تمدن مصر , سومر , اکدیها , کلده , آشور , بابل نمونه ای از این تمدنهاست . از میان آنها آیین مهرپرستی و میترایسم ایران از قدمتی پیش از همه این تمدنها برخوردار است . امروزه نمادهای مهر را در ایران و آداب و رسوم مردم ایران هنوز به روشنی می بینیم . به عبارتی میتوان گفت که تمدن های بین النهرین بیشترا به درون تمدن ایران رفتند و یک تمدن بزرگ را شکل دادند .

 

تمدن بین النهرین در حدود سه هزار سال پیش به قدرت بزرگ جهان مشهور بود ولی پس از روی کار آمدن کوروش بزرگ , منطقه بین النهرین بخشی از تمدن ایران شدند و به کشور ایران پیوستند و تا انتهای دوره شاهنشاهی ساسانی این منطقه بخشی از تمدن و خاک ایران محسوب می شد . به صورتیکه پایتخت ایران در بغداد ( عراق ) بود و به عراق کنونی دل ایرانشهر گفته میشده است . پس از حمله تازیان به ایران این منطقه مورد یورش عربهای بدوی قرار گرفت و همه تمدن و شکوه باستانی اش به یکباره ویران شد و اثری از آن همه تاریخ به جای نماند و عربها به مرور زمان به آنجا مهاجرت کردند و زبان عربی را به دیگر ایرانیان آن منطقه غلبه نمودند و فرهنگی عربی را جایگزین تمدن کهن بین النهرین کردند .

 

ملتها و تمدنهای اطراف ایران نیز به پیروی از ایرانیان مهرپرست و مهر اندیش متوجه سیارات شده بودند و رمز و رازی اهورایی را یافته بودند و در نتیجه به صورت نماد شگون می پرستیدند. آنچه که شواهد نشان می دهد میترائیسم ایرانی تاثیر گذار ترین آیین در ادیان جهان بخصوص در مسیحیت و اسلام بوده است . روز زایش مهر در ایران , همان روز بیست و پنجم دسامبر در مسیحیت است که جشن گرفته می شود . لباس قرمز پاپ از آیین میترایسم گرفته شده است . همچنین مهرابه های درون کلیساها نیز به مهرابه های مهری مشهور است .

از دیگر نفوذ آیین مهر نیز میتوان بر رومیان و یونانیان نیز اشاره کرد . در داخل معبد و انتهای معابد آنان حجاری های برجشته مهر وجود داشته است که میترا در حال کشتن گاوی است . هنوز در برخی از کلیسا های کهن اروپا آثار آن پابرجاست . میترایسم در اسلام نیز نفوذ چشم گیری داشت . در زیر به برخی موارد نفوذ عدد هفت میترایسمی در اسلام نیز اشاراتی خواهیم داشت . مشهورترین مهد تمدن مهرپرستی ایران شهر خرم آباد است .

عدد هفت میتراییان ایران نیز به همین منوال در مذاهب و تاریخ جهان در تصوف و درسنن و آداب کهن بیشتر ملتها نفوذ کرد . در تاریخ ایران و بناهای بازمانده از دوره‌های تاریخی گوناگون، توجه به عدد هفت مشهود است. دور تا دور قلعه همدان (هگمتانه) پایتخت مادها، دارای هفت دیوار بوده است که کنگره‌هایی به رنگ‌های مختلف داشته اند. داریوش بزرگ با شش تن دیگر از نجبای ایران هفت تنی را تشکیل دادند که دست به دست هم دادند و گئومات مغ دروغین که بر ضد کمبوجیه پادشاه هخامنشی قیام و سه ماه بر مردم ایران حکومت کرد را از تخت پادشاهی سرنگون کردند.در نقوش نقش رستم بالای آرامگاه داریوش بزرگ در دو طرف، شش نفر وجود دارند که با خود داریوش بزرگ ، هفت نقش را تشکیل داده‌اند . از سوی دیگر عدد هفت در نزد ایرانیان به عنوان یک نماد انرژی اهورایی نیز مطرح است . به طوریکه در برخی از نقوش فرشهای دست بافت محلی یا گلیم های ایرانی دور تا دور دایره میانی آنها با هفت رنگ مختلف تهیه شده است تا انسانی که بروی آن استراحت میکند از نیروی آرامش بخش اهورایی آن برخوردار شود .

دکتر بتسابه مهدوی

29 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

سرو ایرانی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۰ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سرو ایرانی به عنوان نماد استقامت و سرفرازی ایرانیان توصیف می شود. سرو در تصویرگریهای پس از ورود اسلام به ایران به شکل سرشکسته دیده می شود. گفته می شود که این گونه تصویرگری از سرو در نقاشی های این دوره نشان از این دارد که اعراب به این وسیله در پی نشان دادن از بین رفتن صلابت ایرانیان پس از حمله به ایران بوده اند.

سرو نام درختی است همیشه سبز که ۳ قسم دارد:۱-سروناز:که شاخه هایش متما یل است.۲-سرو آزاد که شاخه هایش راست رسته است.-۳ سرو سهی: که دو شاخش راست رسته باشد.

 

عقاید گوناگونی در مورد سرو وجود دارد،در اساطیر یونان سرو را نشان سوگواری و از دست دادن یار می دانستند.چوب این درخت را فنا ناپذیر تصور می کردند و در ساختن مجسمه ها،معابد و کشتی ها از آن بهره می بردند. مثلا” مطابق تورات از چوب سدر یا سرو برای ساخت کشتی نوح استفاده شده است.

 

درخت سرو با آئین زرتشتی و ایرانی همبستگی خاصی دارد.درخت سرو سمبل اهورا مزداست و به علت همیشه سبز بودنش نشان جاودانگی تلقی می شود.طبق روایات گذشته روزی زرتشت سروی در ناحیه ربونه سبزوار کاشت.این درخت بهشتی و فنا نا پذیر شد و به عنوان سرو کاشمر شهرت یافت.زرتشت این درخت را بهشتی می داند که برگش دانش و خرد است و هر کس میوه آن را بچیند جاودانه خواهد ماند.آن سرو بعد ها به دست خلیفه عباسی قرس شد و به بغداد برده شد . زرتشتیان امروزه آن محل را قهستان می نامند.

اکنون نیز نمونه های کهنسال دیگری از درخت سرو در جاهای دیگر ایران همچنان استوار است که مهم تر از همه، سرو کهنسال چند هزارساله، در شهر ابرکوه یزد است که کهنسال ترین سرو جهان به شمار می رود.

 

سرو ابرکوه در استان یزد واقع است. گویند زرتشت ، چون موسم اسپند به ابرکو رسید ، با دست خود بذر سرو بر این دشت فشاند و بر مردمان نوید داد که درختی در آن میان بماند تا ببیند درفش ، فرزندش ، بهرام ، پادشاه صبح دم رستاخیز را کویر ابرکوه را که درمی نوردی ، به پیرترین ساکن کویرهای جهان خواهی رسید. سرو ۵هزار ساله ابرکوه را اگر مسن ترین موجود زنده جهان بنامیم ، چندان به بیراهه نرفته ایم. در ایران باستان ، کاشتن درخت از اهمیت بسیار بالایی در طبقات مختلف جامعه برخوردار بوده است. در نگاره ها و آثار باستانی مانند حجاری های دوره هخامنشی در تخت جمشید، نماد درخت و به طور خاص ، سرو آورده شده است.

 

در فرهنگ زرتشتیان آمده است : سرو به دلیل آن که درختی همیشه سبز است ، همواره در ایران اهمیت خاصی داشته است و سرو ۵هزار ساله ابرقو نیز که آن را سرو زرتشت می نامند، نمادی از همین امر به شمار می رود. غیر از نگاره ها و حجاری ها در پارچه بافی ها هم به گونه ای گیاه ، درخت و همان سرو خمیده که بعدها در فرهنگ ایرانی ترمه نامیده شده ، دیده می شود. سرو ابرقو در دیگر هنرهای ایرانی نیز به چشم می خورد. مینیاتور بهترین مجال برای شناسایی این درخت کهنسال است که به شکلی منحصر به فرد در آثار هنرمندان این مرز و بوم جلوه کرده است. سرو ابرقو، این نگین سبز کویر ایرانیان در تمامی جهان به عنوان نمادی از زندگی و زیبایی معرفی شده است.

این در حالی است که در کشور ما بسیاری حتی از وجود این جاذبه مسلم گردشگری بی خبرند. چندی پیش ، دانشمندانی از ژاپن و روسیه پس از بازدید از سرو ابرقو عمر آن را تا ۸۰۰۰ سال برآورد کردند؛ اما الکساندر روف ، دانشمند روسی عمر این درخت را میان ۴۰۰۰تا ۴۵۰۰سال برآورد کرده است. حمدالله مستوفی هم در کتاب نزهت القلوب که در سال ۷۴۰هجری قمری تالیف شده است ، درباره این سرو آورده است : آنجا سروی است که در جهان شهرتی عظیم دارد. چنانچه سرو کشمیر و بلخ شهرتی داشته و اکنون این از آنها بلندتر و بزرگ تر است. حتی برخی مورخان پارا فراتر نهاده و معتقدند نهال این درخت را یافث ، پسر نوح کاشته است. اختلاف نظر بسیار و درباره چند هزار سال سن این زنده ترین موجود تاریخ دنیا هم نمی تواند از اهمیت این جاذبه گردشگری کشورمان بکاهد.

پیرترین موجود زنده دنیا با ۲۵متر ارتفاع ؛ ۱۸متر محیط و ۵/۱۱ متر اندازه دور تنه در قلب ایران آرام آرام زندگی می گذراند. با اقداماتی نظیر آفت کشی و آزادسازی حریم این سرو تاریخی که سال گذشته از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد صورت گرفته است اکنون سرو ۵هزار ساله ابرقو براحتی می تواند نفس بکشد. نگین سبز کویر ایران این روزها به بار نشسته است تا در عین کهنسالی نشانه دیگری از زایش و باروری به نمایش بگذارد. سرو کهنسال کشورمان نیاز به مراقبت بیشتری دارد، شاید توجه بیشتر به این جاذبه گردشگری در دل کویر ایران بتواند روزی آن را به عنوان قلب گردشگری تفریحی و یا حتی گردشگری علمی در ژرفای کویر تبدیل کند.

 

یکی از ذخیره گاه های کم مانند سروهای کهنسال ایران بیش از ۲۲ اصله سرو ۲۶۰۰ ساله، در استان ایلام است که آن ها را به نام سروهای زربین می شناسند. این سروها به علت عدم ثبت و ناشناخته ماندن، و در پی سوزانده شدن و بریده شدن، در معرض نابودی هستند. بیش از ۲۲ اصله سرو زربین با دیرینگی ای بیش از ٢۶٠٠ سال در استان ایلام در روستای «بان سول» در بخش «چوار» از توابع شهرستان ایلام جای دارند. این درخت های کهن بصورت ثبت نشده باقی مانده اند و نامی از آن ها در جایی نیست. در سال های اخیر به غیر از سوزاندن این درختان سرو توسط مردم، گرد و غبار و خشکیدگی و همچنین بریدن شاخ و برگ های درختان سرو ایلام، باعث نابودی شماری از این درختان شده است. تلاش برای نگهداری این سروها در دست بررسی است و معاون فنی منابع طبیعی استان ایلام در این باره گفته است، «مناطقی هستند که به دست ادارهٔ کل منابع طبیعی استان ایلام شناسایی می شوند تا گونه های ژنتیکی و بسیار کمیاب در آن ها، زیر چتر نگهداری بیشتر جای بگیرند.»«بان سول» در بخش «چوار» از توابع شهرستان ایلام جای دارند.

 

سرو در زمان هخامنشیان نیز مقدس و محترم بود تا جایی که در حجاری های پلکان شرقی کاخ آپادانا تصویر این درخت را در کنار سربازان می بینیم.

در بسیاری از سنگ قبر های اطراف کاشان ،مزار هایی هست که تصویر سرو بر روی آنها کنده شده که نشانه اعتقاد به جاودانگی وزندگی پس از مرگ در نزد ایرانیان حکایت دارد.

در دوره آل بویه و سلجوقیان در نقش های پارچه،فرشتگان هورتات و امرتات(خرداد و امرداد)هستند که وظیفه آسمانی خوددر نگهبانی سرو که نشانه روح مقدس یا یزدان ،انجام می دهند.

 

در اکثر صنایع دستی ایران شاهد طرحی به اسم بته جقه هستیم.از اواخر قرن یازدهم این شکل در آثار گوناگونی مانند:فرش،پارچه و دیگر صنایع دستی رایج شد.در واقع بته جقه کوچک شده سرو است و از آنجایی که پس از اسلام ظهور کرده ،مطمئنا”عقاید و اندیشه اسلامی در به وجود آمدن آن نقش داشته.البته بعضی ها هم بته جقه را از گیاهی هندی دانسته که از قرن دوازدهم به شکل بته جقه طراحی شده است که با توجه به سوابق آن تصور غلطی است.بر بالای کلاه پادشاهان ایران پرک بوته ای کوچکی از پر پرندگان بود که نقشی شبیهه به بته جقه دارد که در واقع همان کوچک شده سرو است.

 

در جای دیگری که شاهد این شکل هستیم بر روی لباس ورزشکاران پهلوی یا زور خانه ای است که نشانی از مردانگی و آزادگی این مردان است . حتی بازو بند پهلوانی که هر سال به یکی از آنها تعلق می گیرد ، در بر دارنده یک نقش بته جقه است

 

نقش بته میری یکی از نقشهای متداول در هنر قالی بافی است . در قالی های سرآبند ایران و در بعضی از قالی های صحنه ، این نقش تنها نقش تزئینی را تشکیل می دهد که به تعداد خیلی زیاد تکرار می شود . در قالی های خراسان ،کرما ن، شیراز ، افشار ایران و در تعدادی از قالی های قفقاز نقش بته را به همراه سایر نقشها می بینیم .

امروز این نقش در صنعت پارچه بافی ،بر روی ظروف غذا خوری و تزئینی ،صنایع منبت کاری شده و قلمکاری ها و.به وفور دیده می شود . بعضی ها معتقدند این طرح هیچگاه قدیمی نمی شود.

دکتر بتسابه مهدوی

29 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

سرو

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۲۵ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

بر بنیان باورهای مهری، نیاکان مان نام هایی چون < سرو ناز > را بر فرزندان خود می نهادند و در هنگام زایش فرزندان شان به جای قربانی کردن، به نام نوزاد درخت سروی می کاشتند تا سرو آزاد و فرزندشان باهم بزرگ شوند و زندگی سبز و سرنوشتی روشن داشته باشند. نزد مهربانان، درخت سرو با صفاتی چون آزاد، راستین، بلند، سرفراز، سرکش، تازه، جوان، جوانه، نوخاسته، سایه دست، سایه گستر، سهی، پابرجای، پادرگل، پایدار، چمن زاد، بستانی و بوستان آرای شناخته شد.

 

اما <سرو مهر> را در شب زایش مهر با نمادها و نشانه هایی دیگر نیز می آراستند که هر یک نزد مهریان نشانی ویژه با پیامی رازگونه و نهفته در خویش بود. چنانکه برفراز سرو به نشانه خورشید یا مهر تابان ستاره ای زرین یا سرخ برمی افراشتند و شاخه های درخت سرو را با دو رشته زرین و سیمین به نشانه خورشید و ماه می آراستند. همچنین جوانان آرزومند به امید برآورده شدن آرزویشان، به گونه ای نمادین پارچه ای ابریشمی یا سیمین بر شاخه های سرو می آویختند و در پای سرو نیز هدایایی می گذاشتند.

 

پس از گسترش آیین مسیح در اروپا، پیروان این آیین نیز به بسیاری از سنت های مهری همچنان پایبند ماندند؛ چنانکه می دانیم امروز سنت کهن برافراشتن و آراستن سرو به صورت آذین بندی درخت کاج هنوز متداول است. پس بر این پایه می توان در نظر گرفت که با بهره گیری از نمادهای ویژه آیین مهر، آراستن و آذین بندی درخت سرو نیز انجام شود و خانواده های ایرانی نیز این رسم کهن مهری را به عنوان بخشی از مراسم جشن یلدا در خانه های خود زنده کنند و پاس بدارند.

 

درخت سرو از هزاران سال پیش در ایران کاشت می شده و یکی از نمونه های کهنسال این درخت، سرو کاشمر بوده است که بنا به قول مشهور به دست زرتشت کاشته شده بود. اکنون نیز نمونه های کهنسال دیگری از درخت سرو در برخی از نقاط ایران همچنان استوار است که مهم تر از همه سرو کهنسال چند هزارساله در شهر ابرکوه یزد است که کهنسال ترین سرو جهان به شمار می رود. به هر روی، خوشبختانه درخت سرو در ایران و همه کشورهای جهان در دسترس ایرانیان است و حتی در کشورهای سردسیر با اندک تلا شی می توان آن را در گلخانه کاشت و نگهداری کرد و در جشن یلدا استفاده کرد. تیره سرو در دنیا دارای ۱۳ تا ۱۵ جنس و نزدیک به ۱۴۰ گونه است.

 

امروزه در سراسر ایران و در همه فصول سال می توان نهال های گلدانی گونه های مختلف سرو را با بهای مناسب از گلخانه ها تهیه کرد و لا زم به یادآوری نیست که دوستداران فرهنگ ایران و آیین مهر که از پاسداران زمین ومحیط زیست نیز هستند از آسیب رساندن به این درختان همیشه سبز و یادگاران کهن فرهنگ ایران زمین در چنین مراسمی پرهیز می کنند و می کوشند تا پس از پایان جشن شب یلدا، در صبح روز بعد (خرم روز) این درختان زیبا را به خانه اصلی خود در طبیعت بازگردانند و در باغ و باغچه و بوستان ها به خاک بنشانند.

دکتر بتسابه مهدوی

27 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

طراحی پرچم ها

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

پرچم ها معمولاً مستطیل شکل هستند اما می توانند به شکل های دیگری که بتوان آنها را برافراشت نیز طراحی شوند. مثلاً به شکل سه گوش.

از انواع غیرمعمول پرچم ها می توان به پرچم غیرمستطیل شکل نپال و پرچم مربع شکل سوئیس اشاره داشت و از جمله پرچم هایی که طراحی متفاوتی در جهات مختلف خود دارد می توان به پرچم پاراگوئه اشاره کرد.و یا پرچم لیبی که تماماً به یک رنگ است را می توان منحصر به فرد دانست.

 

استفاده از پرچم در ورزش

در فوتبال آمریکایی و کانادایی داوران برای نشان دادن خطای بازیکنان از پرچم استفاده می کنند و در فوتبال آمریکایی معمولاً از پرچم های زردرنگ و در فوتبال کانادایی از پرچم قرمز استفاده می شود.

در مسابقات موتورسواری برای ارتباط بین موتورسوارها از پرچم استفاده می شود و پرچم ۴خانه سیاه و سفید پایان خط مسابقه را نشان می دهد.

در فوتبال کمک داورها با تکان دادن و حمل پرچم هایی در کناره های خط زمین و خروج توپ یا منطقه «آف ساید» را نشان می دهند.

همچنین طرفداران کلیه مسابقات ورزشی به طرفداری ازتیم موردنظرشان پرچم خاصی را تکان می دهند.

 

پرچم صلیب سرخ یا هلال احمر

در این پرچم صلیب قرمزرنگی بر روی زمینه سفید طراحی شده است. صلیب سرخ جهانی در سال ۱۸۶۳ در ژنو سوئیس تأسیس شد و این علامت در آن زمان به عنوان نشانه ای جهت اعلام بی طرفی و عدم وابستگی به جناح و یا گروهی خاص در جنگ و نبرد طراحی شد.

 

البته لازم به ذکر است که در کشورهای اسلامی علامت صلیب به شکل یک هلال ماه طراحی می شود و به آن سازمان، هلال احمر گفته می شود.

 

نخستین بار این پرچم به طور رسمی در سال ۱۸۸۱ در آمریکا به اهتزاز درآمد و (calara Barton) با افراشتن آن از مردم دعوت کرد تا به قربانیان آتش سوزی در جنگل میشیگان کمک کنند.

 

پرچم رسمی المپیک

یکی از پرچم های آشنای دیگر، پرچم بازیهای المپیک است. این پرچم در سال ۱۹۱۴ طراحی شد و ۵ حلقه به هم پیوسته را بر روی زمینه ای سفید ایجاد کردند.

 

هر کدام از حلقه ها نشانگر ۵قاره جهان و به هم پیوستگی آنها مظهر دوستی و اتحاد حاصل از این رقابتهاست. رنگهای این حلقه ها، آبی، زرد، سیاه ، سبز و قرمز است.

 

انتخاب این رنگها به این دلیل بوده است که حداقل یکی از آنها در پرچم هر کشوری وجود دارد.

 

این پرچم نخستین بار در مسابقات المپیک ۱۹۲۰ برافراشته شد.

 

رنگ پرچم ها و معنای آنها

 

قرمز : نشاندهنده خطر، انقلاب، شجاعت و قدرت

 

سفید: صلح، صداقت و راستی و احاطه داشتن بر اوضاع و شرایط

 

نارنجی: نشانه شجاعت و فداکاری

 

سبز: امنیت، امید و جوانی، سرسبزی

 

زرد: احتیاط

 

سیاه: مرگ و عزاداری

 

دکتر بتسابه مهدوی

27 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

دوره قاجارها، پرچم چهار گوشه

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۱۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

در دوران آغا محمدخان قاجار، سر سلسله قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که آغامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت، سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد.

 

دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت، با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود.

 

نکته شگفتی آور این که شیر پرچم زمان صلح شمشیر بدست داشت در حالی که در پرچم عهد جنگ چنین نبود. در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفید رنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد. در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران «ابوالحسن خان شیرازی» به دربار تزار روس کشیده، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر، پیشاپیش سفیر در حرکت است.

 

سالها بعد، امیرکبیر از این ویژگی پرچم‌های سه گانه دوره فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد. در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار می‌رفته‌است که بر روی یکی شمشیر دو سر حضرت علی (ع) و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی و دومی درفش ملی و نظامی بود.

 

امیرکبیر و پرچم ایران

میرزا تقی خان امیرکبیر، بزرگمرد تاریخ ایران، دلبستگی ویژه‌ای به نادرشاه داشت و به همین سبب بود که پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می‌کرد شرح زندگی نادر را بخواند.

 

امیرکبیر همان رنگ‌های پرچم نادر را پذیرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد (بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه) و سراسر زمینه پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی 10 سانتی متر در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباً به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.

 

پرچم و مقاصد نظامی

استفاده از پرچم به منظور مقاصد نظامی و صف بندی در میادین جنگی تا اواخر قرن ۱۹ ادامه داشت و هر واحد نظامی اغلب پرچم خاص و مشخص خود را به همراه داشت که اغلب آن را با روبان های رنگی تزیین می کرد و در رویارویی در میدان جنگ هر گروه که می توانست پرچم دیگری را به چنگ آورد، افتخار بزرگی را برای خود به بار می آورد و طرف مقابل این اتفاق را شرمندگی بزرگ می نامید. اما همان طور که ذکر شد این رسم در اواخر قرن ۱۹ از بین رفت.

 

پرچم و وضعیت هوا

استفاده دیگر از پرچم در اعلان وضع هوا بود و بر کشتی ها اغلب پرچم هایی نصب می شد که وضعیت باد در دریا را نشان می داد.

پرچم قرمز با مربعی سیاه در مرکز آن نشانه تندباد و نصب دو پرچم با این شکل در کنار هم نشانه گردباد است و استفاده از پرچم های قرمز، زرد یا سبز در سواحل هم برای مشخص شدن وضعیت مطمئن یا غیرمطمئن امواج ساحلی و یخ زدگی آن منطقه است.

پیش از استفاده از امواج رادیویی برای مخابره و ارسال پیام ها با افراشتن پرچم هایی که بر روی آنها کلماتی نوشته شده بود و استفاده از طرح ها و رنگهای خاص انتقال اخبار صورت می گرفت.

 

پرچم ها و ملیت ها

یکی از متداول ترین و معمول ترین مصارف پرچم در مشخص کردن کشورها و ملیت هاست. طراحی و شکل بعضی از پرچم ها الهام بخش، پیدایش و طراحی سایر پرچم ها بوده است و برخی از آنها براساس نظر و هدفی خاص ایجاد شده است.

 

۱) پرچم دانمارک که Dannebrog نام دارد را با پرچم کشورهای فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد مقایسه کنید همگی طرح صلیبی شکل دارند.

 

۲) پرچم سوئیس که الهام گرفته از پرچم صلیب سرخ بین المللی است.

دکتر بتسابه مهدوی

24 خرداد 1396 

  • بتسابه مهدوی

نخستین تصویر بر روی پرچم ایران

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۱۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

در سال 255 خورشیدی ( 976 میلادی) که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یک‌سره سیاه بود، زردوزی کنند. سپس در سال 410 خورشیدی (1031 میلادی) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد؛ تا انقلاب اسلامی در سال (1979 میلادی).

 

 افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر

در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه‌هایی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود؛ رسمی که به سرعت در مورد پرچمها نیز رعایت شد.

 

در مورد علت استفاده از خورشید، دو دیدگاه وجود دارد: یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد (اسد) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر (برج اسد) با میانه تابستان نشان داده می‌شود.

 

نظریه دیگر بر تأثیر آیین مهرپرستی و میتراییسم در ایران دلالت و از آن حکایت دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آیین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکه‌ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.

 

 پرچم در دوران صفویان

در میان شاهان سلسله صفویان که حدود 230 سال بر ایران حاکم بودند، تنها شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند. پرچم شاه اسماعیل یک‌ سره سبز رنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت. شاه تهماسب نیز چون خود زاده ماه فروردین (برج حمل) بود، دستور داد به جای شیر و خورشید تصویر گوسفند (نماد برج حمل) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکه‌ها ترسیم کنند.

 

پرچم ایران در بقیه دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی می‌کردند. البته موقعیت و طرز قرار گرفتن شیر در همه این پرچمها یکسان نبوده، شیر، گاه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده. در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن.

 

به استناد سیاحت نامه ژان شاردن جهانگرد فرانسوی استفاده او بیرق‌های نوک تیز و باریک که بر روی آن آیه‌ای از قرآن و تصویر شمشیر دو سر حضرت علی (ع) یا شیر خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده‌است. به نظر می‌آید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

 

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردی خودساخته بود، توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد. در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران به‌وجود آمد.

 

درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته می‌شد و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت؛ اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود:

 

«المک الله». سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی، پادشاه هند، کشیده شده‌است، بیرقی سه گوش با رنگ سفید در دست دارند که در گوشه بالایی آن نواری سبزرنگ و در قسمت پایینی آن نواری سرخ دوخته شده‌است. شیری با دم برافراشته به صورت نیمرخ در حال راه رفتن است و درون دایره خورشید آن باز هم «المک الله» آمده‌است.

 

بر این اساس می‌توان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است. زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچم‌های نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

دکتر بتسابه مهدوی

23 خرداد 1396

  • بتسابه مهدوی

پیدایش و تاریخچه پرچم ایران

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ق.ظ

دکتر  بتسابه مهدوی

 

نخستین رنگ‌های پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه‌ای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد.

پرچم ایران، به رنگ‌های سبز، سفید، و قرمز، درمیان این سه رنگ بسته به نوع حکومت‌هایی که بر ایران فرمان‌روایی کرده‌اند گاه شیر و خورشید که قدمت بیشتری دارد و گاه سفید (بدون نشان) قرار گرفته‌است، درحال حاضر و بعد از انقلاب 1357 هجری شمسی ایران نشانی که بیان‌گر «الله» و شعار «لا اله الا الله» است به رنگ قرمز در میان پرچم و روی رنگ سفید قرار گرفته‌است، همچنین 22 «الله‌اکبر» به رنگ سفید و به نشانه پیروزی انقلاب در روز 22 بهمن، در حاشیه پایین رنگ سبز و حاشیه بالای رنگ قرمز قرار گرفته‌است.

 

معنای رنگ‌های پرچم

سبز نشانه خرمی و دوستی

سفید صلح و دوستی (بر گرفته از نشانه زرتشتیان)

قرمز نشان خون از دست رفتگان در راه ایران (شهیدان)

این سه رنگ از دیر باز در نمادهای ایرانی بکار می‌رفته‌اند. برای نمونه در نگاره‌هایی که از کاخ‌های شوش بدست آمده‌است این سه رنگ را با این ترتیب می‌توان دید.

 

درفش کاویانی

نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی‌دهاک (ضحاک) برمی‌گردد. در آن هنگام، کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیش‌بند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شوند.

 

سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید. فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیش‌بند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و در و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدین سان درفش کاویانی پدید آمد. نخستین رنگ‌های پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه‌ای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد.

 

درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله تازیان به ایران، به ویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان، پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می‌گفتند؛

 

محمدبن جریر طبری در کتاب تاریخ خود به نام الامم و الملوک می‌نویسد: درفش کاویان از پوست پلنگ درست شده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است، 60 سانتی متر به حساب آوریم، تقریباً پنج متر عرض و هفت متر طول می‌شود. ابوالحسن مسعودی نیز در مروج اهب به همین موضوع اشاره می‌کند.

 

به روایت بیشتر کتاب‌های تاریخی، درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد. هر پادشاهی که به قدرت می‌رسید، تعدادی جواهر بر آن می‌افزود. به هنگام حمله اعراب به ایران، در جنگی که در اطراف شهر نهاوند درگرفت، درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور «بهارستان» نزد عمر بن خطاب، خلیفه مسلمانان، بردند، وی از بسیاری گوهرها، درها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود، دچار شگفتی شد و به نوشته فضل الله حسینی قزوینی در کتاب المعجم: « سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند.

دکتر بتسابه مهدوی

23 خرداد 96

  • بتسابه مهدوی

راز حمام شیخ‌بهایی چه بود؟

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۴۴ ق.ظ

 بتسابه مهدوی

 

ساختمان حمام شیخ بهایی مربوط به دوره صفوی - قاجار است و در تاریخ 29 تیر 1377 با شمارهٔ ثبت 2063 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 این حمام با استفاده از یک سیستم پیچیده مهندسی به مدت طولانی تنها با یک شمع روشن می‌شده است.

 درباره چگونگی گرم شدن این حمام به کمک شمع شایعات فراوانی وجود دارد، اما تنها نظریه قابل قبول درباره این حمام این است که یک سیستم سفالینه لوله کشی زیرزمینی در حد فاصل آبریزگاه مسجد جامع و این حمام وجود داشته که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی را به مشعل خزینه حمام هدایت می‌کرده و این گازها به عنوان منبع گرما در مشعل خزینه می‌سوخته است.

 این احتمال وجود دارد که این گازها به طور مستقیم از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمع آوری می‌شده است.

 

در جریان مرمت خانه شیخ بهایی که در نزدیکی گرمابه قرار دارد در کف زمین تنپوشه‌های سفالی و چاه‌های مرتبطی پیدا شده که احتمال دارد مربوط به طراحی حمام باشد.

 همچنین با مطالعات باستان‌شناسی در این منطقه مشخص شد که فاضلاب شهر اصفهان توسط لوله‌های جمع آوری فاضلاب وارد خزینه حمام می‌شده است.

 در واقع شیخ بهایی طبق محاسباتی دقیقی خزینه حمام را به گونه‌ای طراحی کرده بود که فاضلاب این مکان تبدیل به گاز متان شود.

 همچنین بخشی از لجن‌های ته نشین شده در این مکان  برای تولید بیوگاز مورد استفاده قرار می‌گرفت، بدین شکل که شیخ بهایی با محاسباتی حجم لجن مورد نیاز برای تولید بیوگاز را مشخص کرده بود و گاز تولید شده به وسیله شعله‌هایی مخزن آب حمام را گرم می‌کرد.

 بنابراین آب این حمام با سیستم «دم و گاز» یعنی به کمک گاز متان فاضلاب مسجد جامع و چکیدن روغن عصارخانه شیخ بهایی (عصارخانه محلی برای تهیه روغن از دانه‌های روغن بوده است) در مجاورت حمام روشن می‌شده است.

 

*‌ چگونه یک شمع می‌تواند یک مخزن آب را گرم کند؟

 در سال‌های اخیر یک مخترع مشهدی پس از 300 سال با شبیه سازی حمام شیخ بهایی به راز این موضوع پی برد.

 علی‌اصغر برهمند، رئیس انجمن مخترعان خراسان رضوی و طراح شبیه سازی حمام شیخ بهایی مدعی شد که منبع آب این گرمابه از طلا بوده و با توجه به این که طلا رساناترین فلز انتقال گرما است، با حرارت کم انرژی زیادی تولید و آب منبع گرم می‌شده است.

 در طرح شبیه سازی شده به علت دسترسی نداشتن به طلا از مس استفاده شده که در حمام منازل هم قابل استفاده است و موجب صرفه جویی 30 درصدی در مصرف سوخت می‌شود.

 این اثر پژوهشی که به تایید انجمن مخترعان خراسان رضوی رسیده موفق به کسب دو نشان طلای سوئیس در سال 2006 و مدال طلای مسکو 2007 شده است.

دکتر بتسابه مهدوی

23 اردیبهشت 96

  • بتسابه مهدوی

تاریخچه تشکیل خانواده

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۲۰ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

قدمت خانواده درست به اندازه قدمت تاریخ بشریت است. نمی‌دانم شاید با دو سه روزی تفاوت. آنچنان که از کتب مقدس آسمانی استفاده می‌شود یزدان پاک پس از خلقت جهان به جبرئیل گفت به کهکشان برو و مشتی خاک برگیر و بیا ، می‌خواهم آدم را بیافرینم. جبرئیل رفت و در سرتاسر کهکشان گشت؛ از ناهید ، عروس آسمان گرفته تا عطارد که منشی افلاک بود و تا کیوان مرزبان. اما خاک هیچ کدام را مناسب ندید. نزد خدا برگشت و کسب تکلیف کرد. خدا گفت که از زمین خاک برگیر.

 

جبرئیل مشت مشت خاک برد و خدا گل آدم را از آن سرشت. آدم در باغ مینو اسکان گرفت، جایی که مملو از رودها و زیباییها بود و هر آنچه که می‌توانست آرزو کند و در تعریف نگنجد. با این حال آدم راضی نبود. چیزی کم داشت. گرسنه نبود ، تشنه نبود، درد نداشت اما نیازی او را می‌آزارد. نیاز غلبه بر تنهایی و رهایی از احساس بی‌کسی. وجود معاشری که افکارش را با او در میان بگذارد، به کمک او نظمش دهد و بر دانائیش بیفزاید. بنابراین اولین اصل فلسفی در مورد جنس بشر پایه ریزی شد و آن این بود که، تنهایی در بهشت هم ارزش ندارد. و اینچنین اولین خانواده شکل گرفت.

آدم نیازش را با آفریدگارش در میان گذاشت . خدا به صرف صفت مهربانیش برای این مشکل او ، چاره‌ای اندیشید و همسری از دنده وی برایش آفرید. حوا موجودیت پیدا کرد و اولین کانون یک جامعه مدنی شکل گرفت. خداوند به آنها این آزادی را داد که در سرتاسر فردوس بگردند و از هر نعمت تا آنجا که می‌خواهند استفاده نمایند.

 

تنها خوردن میوه ممنوعه‌ای را قدغن کرد که از درخت دانش خداوند و شیطان بود. شاید این به آن دلیل بود که اولین درس برای برقراری یک جامعه مدنی داده شود. درس قانون گذاری و قانون پذیری! اما شیطان ، حوا را به خوردن میوه ممنوعه ، وسوسه کرد و حوا ، آدم را. خداوند به جرم قانون شکنی بندگان برگزیده و محبوب خویش را از مدینه فاضله‌اش راند و بدینگونه بود که آدم و حوا به همانجایی که خاکشان از آن بر گرفته شده بود فرود آمدند... .

 

نخستین خانواده ایرانی

نخستین اشاراتی که به خانواده ایرانی شده است به دوران عتیق و باستان باز می‌گردد. از ترسیمی‌ترین اجتماعات بشری ، آریایی‌ها هستند. معنی کلمه آریا از نظر دینی ، پرستنده و قربانی دهنده و از نظر اصطلاح علمی ، شریف و نجیب ، آقا و صاحب اختیار است. سه فرشته مذکر اردیبهشت ، شهریور و بهمن نام دارند. سه فرشته مونث خرداد ، مرداد و اسفند نامیده می‌شوند. کوچکترین واحد هر قبیله آریایی خانواده یا کولا بود. نام پدر که رئیس خانواده نیز به شمار می‌رفت، پاتی به معنی دارا و مالک یا پیتری به معنی خوراک دهنده بود. مادر ، ماتری خوانده می‌شد.

 

چند خانواده آریایی تشکیل یک عشیره را می‌دادند و چون هر عشیره دارای گاو و گوسفند بود، نام عشیره را گوترا به معنای محل محافظت گاو می‌نامیدند. به رئیس هرگوترا ، گوتراپاتی می‌گفتند. عشیره‌ها و خانواده‌هایی که دارای یک چراگاه مشترک بودند را گشتا می‌نامیدند، که به معنی چراگاه می‌باشد. در اوستا که پیشینه آن به سال 1700 قبل از میلاد باز می‌گردد به خانواده ، قداست و اهمیت خاص داده شده است. تأثیر اصالت و فرهنگ خانواده و همچنین پیوستگی‌های دودمانی در قصه‌های شاهنامه نیز به خوبی نمایان است.

 

خانواده در اوستا

خانواده در اوستا (Nafa) و خانوار (Man) نامیده می‌شد. در اوستا برای زنان و مردان نقشهای جنسیتی متفاوتی تعیین شده است. با این حال به نظر می‌رسد صرف نظر از تفاوتهای شخصیتی هر کدام از جنسیت‌ها که باعث تعریف وظایفی متفاوت در زندگی اجتماعی آنها می‌شده، زن و مرد در سطحی برابر باهم قرار داشتند. در بیان استعاری گاها ، از سه فرشته مونث و سه فرشته مذکر نام برده شده است که به واسطه پاک منشی خویش به اهورامزدا نزدیک می‌شوند. جالب است که بدانیم نام این شش فرشته ، نام شش ماه در تقویم کنونی ایرانی است. حتی در استعاره‌ها هم ، زنان و مردان در جایگاهی برابر با هم قرار دارند.

 

یکی از مظاهر مقدس برای ایرانیان باستان فرشته آناهیتا بود که نماد یک زن و مظهر معصومیت ، پاکی ، راستی ، صداقت ، آبادانی و باروری است. از ممتازترین خصوصیات یک زن خوب در اوستا که به کرات از آن یاد شده، باروری است. به طوری که زوجین بی‌فرزند عملا ارزشی نداشتند. بی‌فرزندی باعث ننگ بود و به همین دلیل خانواده‌های فاقد فرزند ، کودکی را که معمولا پسر بود به فرزندی می‌پذیرفتند. ترجیح دادن فرزند پسر به دختر به دلیل داشتن شرایط زیست بومی ایران بود. کمبود دائمی آب که کشت و زرع بیابان‌های خشک را سخت می‌کرد و مستلزم نیروی کار قوی بود. همچنین تقویت سپاه و لشکر جهت بالا بردن قدرت دفاعی در برابر هجوم قبایل همجوار از جمله دلایل این انتخاب بود.

دکتر بتسابه مهدوی

30 فروردین 96

  • بتسابه مهدوی