نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جشن» ثبت شده است

جشن گاوگیل

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

سبب این جشن را گفته‌اند مملکت ایران در این روز از ترکستان جدا شده و گاوهایی که ترکستانیان از ایرانیان به یغما برده بودند، پس گرفته شد.

 

جشن بادبره

روز بیست و دوم هر ماه باد نام دارد. این واژه در اوستا وات و یکی از ایزدان در دین زرتشتی است. ابوریحان بیرونی می‌گوید در قم و حوالی آن باد روز با مراسم بسیار مفصلی که با شادی و پایکوبی همراه است برگزار می‌شود و بازاری تدارک می‌بینند که در آن بازار وسایل شادی و رفت و آمد و گونه‌ای کارناوال برپا می‌گردد.

 

جشن روزهای گات‌ها

دوازده ماه سی روزه درست ۳۶۰ روز می‌شد، پنج روز باقی مانده را در شمار ماه محسوب نمی‌داشتند این پنج روز خمسهٔ مسترقه یا به فارسی پنجه، و پنجهٔ دزدیده، اندرگاه، روزهای گاتها و نامهای دیگر نامیده می‌شد. این پنج روز را ایرانیان جشن می گرفتند و شادی می کردند و این را ایام نزول فروهرها یا ارواح درگذشتگان به خانه می‌دانستند.

دکتر بتسابه مهدوی

1 بهمن 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن آبریزگان

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

جشن آبریزگان از جمله مراسم معتبر و مشهوری است که به نوروز منسوب است و اغلب مورخان و نویسندگان بدان اشاره کرده‌اند. از جمله مراسم این جشن رسم شست و شوی و غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر می‌باشد. در مناطق جنوب غرب کشور در مناطقی از استان کهگیلویه و بویراحمد این جشن در پائیز و به منظور درخواست باران برگزار می شود. این هنگامی است که کشاورزان در پاییز غلات خود را می کارند و در اواخر بهار برداشت می کنند.

 

این جشن به نام محلی خشک گلال نام دارد. این جشن بدین گونه برگزار می شود که در یک شب مردان و زنان و کودکان در روستا گرد هم آمده و با برداشتن دوتا سنگ و کوبیدن آنها به هم و خواندن عبارت" گلال گلال اوو برد خشک گلال اوو برد" خانه های روستا را یک به یک می گردند.

 

رسم است که اهالی هر خانه به جمعیت آب بپاشد و بعد مقداری آرد به آنها بدهد. بعد از جمع آوری آردها زنهای شرکت کننده در جشن آنها را خمیر کرده و به تعداد افراد شرکت کننده در جشن گلوله خمیری درست می کنند. به طور محرمانه ای در یکی از گلوله های خمیر یه ریگ یا شن قرار می دهند و گلوله های خمیر را به افراد حاضر تعارف می کنند. با برداشت گلوله های خمیر و مشخص شدن فردی گه دارای خمیر ریگی بوده است جشن به پایان می رسد ولی در صورتی که تا دو شبانه روز باران نبارد فردی که دارای ریگ بوده است را کتک می زنند یا در برکه ای آب سرد می اندازند تا خدا دلش بسوزند و باران بزند.

 

نوروز کوچک

 

روز نخست فروردین ماه نوروز عامه یا نوروز کوچک یا نوروز صغیر خوانده می‌شد. پنج روز اول فروردین جشن نوروز گونه‌ای همگانی داشته و عموم مردمان به اجرای مراسم و سرور و شادمانی می گذرانیده‌اند از اینرو آنرا نوروز عامه نامیده‌اند.

 

نوروز بزرگ

 

نوروز بزرگ یا خرداد روز یا نوروز خاصه یا به اصطلاح پارسیان هند خرداد سال، نام ششمین روز فروردین ماه در ایران باستان بوده‌است. این روز در میان جشن‌ها و اعیاد فراوان ایران باستان به ویژه دوران ساسانیان از اهمیت و ارزش و تقدس خاصی بهره داشته‌است. از جمله زرتشتیان بدان باور دارند که تولد زرتشت نیز در چنین روزی است.

دکتر بتسابه مهدوی

1 بهمن 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

نوروز رود ها

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

فروردین روز از اسفندماه برابر با 19 اسفند در گاهشماری ایرانی جشن «نوروز رودها»، گرامیداشت، لایروبی و پاکسازی رودها، کاریزها و چشمه ها همراه با پاشیدن عطر و گلاب بر آنها.

 

جشن گلدان

بهرام روز از اسفندماه برابر با 20 اسفند در گاهشماری ایرانی جشن «گلدان» یا «اینجه»، روز آماده سازی و کاشت گل ها و گیاهان در گلدان ها و نیز جشن درختکاری.

 

بیست وششم اسفند

اشتاد روز جشن «فروردگان»،جشنی در یادکرد و بزرگداشت روان و فروهر در گذشتگان در این روز و تا پایان سال. این نام به گون های «فرورگان/فروردگان»نیز در آمده است.

چهارشنبه سوری

برابر با شب آخرین چهارشنبه ی سال جشنی به نام «چهارشنبه سوری» یا «جشن شب سوری» در سراسر سرزمین های ایرانی

همراه با آتش افروزی و پریدن از روی آن و مراسمی ویژه برگزار می شود.«دل هر ایرانی آتشکده ای است»

 

آجیل چهارشنبه سوری

آجیل چهارشنبه سوری نیز همچون همه ی جشن های ایرانی جز ضروریات سفره ی شب چهارشنبه سوری می باشد که از هفت نوع میوه ی خشک و برنج، عدس، خرسِه، نخود، تخمه ی آفتابگردان، تخمه کدوی بو داده، کشمش و گردو تهیه شده و در هر خانواده باید آن را تهیه می کرد و به نام هفت امشاسپند در سفره ی چهارشنبه سوری می گذاشتند.

از این آجیل همه ی اعضای خانواده برای شگون و تندرستی می خوردند، سپس درکوزه ی کهنه ی سال پیشین مقداری آب ریخته از بالای بام به زمین می انداختند زیرا می گفتند که فروهرها از کوزه ی نو دیدن خواهند کرد و از آب آن کوزه ی کهنه که به معنی روشنایی بود در خانه آن ها پاشیده می شد.

در زمان ساسانیان به جای آب سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند به منزله ی این که روزی و برکت برای آنان نازل شود.

دکتر بتسابه مهدوی

28 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن«وخشنکام»

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

آبان روز از اسفندماه برابر با 10 اسفند در گاهشماری ایرانی جشن «وَخشنکام» در گرامیداشت رود «آمودریا» یا «جیهون»، بزرگ ترین رود سرزمین های ایرانی.این نام از بزرگ ترین شاخه ی آمودریا بنام رود «وخش» برگرفته شده است. ابوریحان بیرونی «وخشنکام» را «فرشته جیهون» می داند و می بایست با «اَناهیتـَه» یا «آناهید» اینهمانی داشته باشد.

دکتر بتسابه مهدوی

28 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن اسفندگان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

سپندارمذ روز از اسفندماه برابر با 5 اسفند در گاهشماری ایرانیروز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپندارمذ» نام دارد.

این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) می باشد و نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپنته» یا «سپند» به مانک پاک و مقدس و «آرمئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شده است و معنی این دو با هم فروتنی ِپاک و مقدس است.

 

این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند»شده است.امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین ِسرسبز و نشانی از باروری و زایش است. جشن «سپندارمذگان» یا «اسفندگان»، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مردگیران» یا «مژدگیران» یا «مزدگیران»(=هدیه گرفتن از مردان) نیز در ادبیات فارسی بکار رفته است.یکی دیگر از نام های این جشن نیز، جشن «برزگران» یا «برزیگران» است که به مناسبت نقش مهم برزگران و کشاورزان در سبز کردن زمین و باروری زمین بوده است.

 

به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درست کار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان به شمار می رفت. مردم به جهت گرامیداشت، به آنان هدیه داده و بخشش می کردند. زنان نه تنها از هدایا و دهش هایی برخوردار می شدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی می کردند و مردان باید که از آنان فرمان می بردند.

 

گردیزی نیز در کتاب زین الاخبار خود به واژه ی «مردگیران» اینگونه اشاره کرده است که از این جهت این جشن را مردگیران می گفتند که زنان به اختیار خویش و با آزادی، شوی و مرد زندگی خود را برمی گزیدند.هنوز نیز در برخی از گوشه های ایران زمین مانند اصفهان، پهله، ری و دیگر شهرهای ناحیه ی مرکز و غرب ایران، مراسم جشن اسفندگان همچون گذشته برگزار می شود، در این روز بانوان لباس و کفش نو می پوشند، زنانی که مهربان، پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بوده اند و در زندگی زناشویی خود فرزندان نیک را به جامعه تحویل داده اند مورد تشویق قرار می گیرند و از مردهای خود پیش کش هایی دریافت می کنند. آن ها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف شده و مردان و پسران وظایف جاری زنانه را در خانه به عهده می گیرند.

دکتر بتسابه مهدوی

28 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

درندز

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۱۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

سیزدهم فوریه برابر با 24 بهمن در گاهشماری ایرانیجشن آتش افروزی در میان ارمنیان ایران به نام «دِرِندِز» یا «ترانتاز»ارمنیان ایران این جشن را در نیمه ی زمستان و در شب 13 فوریه به نام «تیرن انداراج»(tearan andaraj یا

«دیارنداراج» با تشریفات خاص برپا می کردند و بعدها در ارمنستان «تِرانتاز» و «دِرِندِز» خوانده شد ولی مراسم کنونی این جشن هنوز شباهت های بسیار به مراسم جشن سده دارد.

 

در ارمنستان باستان برای آتش، صفات زنانه و برای آب، فروزه های مردانه ای می پنداشتند. در افسانه های بسیار کهن ارمنی چنین آمده است که خدایان «آرامازد»(همان اهورامزدا) و «آستقیک» بر قله ی کوه پاقات نشیمن داشتند و کمی پایین تر از نوک کوه، جایگاه آتشی جاویدان و در پای کوه منزل چشمه ای بزرگ بوده است.

 

پس آتش و آب خواهر و برادر بودند. بنابراین نه تنها آب و آتش بلکه خاکستر نیز مقدس شمرده می شد.این جشن رفته رفته صورت دینی به خود گرفت و در فرهنگ مسیحی ارمنیان، وارد شد و با برخی پیرایه ها در زمره ی جشن های کلیسای ملی ارمنی درآمد.اکنون ارمنیان هرساله این جشن را در غروب روز 13 فوریه برابر با 24 بهمن ماه به یادبود ورود مریم مقدس همراه با مسیح ِچهل روزه، به بیت المقدس و استقبال از آن ها با افروختن آتش و آذین بندی گذرگاه با مشعل و چراغ، در کلیساها جشن می گیرند.

 

در این جشن، کـُپه های بوته را که در حیاط کلیسا می چینند و با شمع افروخته ای که مقام روحانی ارمنیان از مهراب کلیسا می آورد، آتش می زنند.

هر کس پس از جشن درندز و در هنگام بیرون رفتن از کلیسا، شمع یا فانوس یا اخگردانی (مشعلی) را با آتش فروزان در حیاط کلیسا روشن کرده و به خانه می برد.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بادروزی

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

باد روز از بهمن ماه برابر با  22 بهمن در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «بادروزی» یا «کژین» یا «بادبره» یا «باذ وره» در گرامیداشت باد، در اوستایی «واتـَه»، و ایزد نگاهبان آن با همین نام که از بزرگ ترین ایزدان ایرانی در باورهای «زَروانی» یا «زُروانی» بشمار می رفته است.

 

کوشیار گیلانی در «زیج جامع» از آن به نام «باذ وره» یاد کرده است.این جشن نیز با بازار همگانی همراه بوده است و در آن روز ریسمان هایی از نخ هفت رنگ را به آغوش باد می سپرده اند.

 

افسانه ای نیز درباره ی این جشن وجود دارد :گویند هفت سال در ایران باد نیامد، در این روز شبانی نزد کسری آمده و گفت : «دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید»، پس در آن روز نشاط کردند و شادی نمودند.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بهار کردی -میانه ی زمستان

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

دی به مهر روز از بهمن ماه برابر با 15 بهمن در گاهشماری ایرانی جشن میانه ی زمستان و گاهنباری فراموش شده که دلیل فراموشی آن دانسته نیست. با این وجود برخی دیگر از جشن های میانه ی زمستان، بازمانده ای از این گاهنبار هستند.

 

همچنین آغاز سال نو در تقویم های شمال غربی ِهندوکش در افغانستان امروزی، آغاز سال نو در تقویم های محلی لرستان، بختیاری و کردستان بنام «وَهار کردی».و همچنین هنگام جشن مهرگان «میر ما» یا «مهرماه» در تقویم طبری.

دکتر بتسابه مهدوی

25 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

طوبی شباط

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

پانزدهم ماه شواط (شباط) عبری برابر با 14 بهمن در گاهشماری ایرانی روز درختکاری یا جشن سال نو درختان در آیین یهودیان ایران، این جشن با کشاورزی در ارتباط است، پس از نخستین باران زمستانی در روز 15 شباط برگزار می گردد.

دکتر بتسابه مهدوی

23 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

اوستا _آتش نیایش

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

جشن سده در نواحی مختلف با نام­های مختلفی شناخته می­شود : در خراسان «سَرِه»، در نواحی اراک «جشن چوپانان»، در خمین «کُردِه»، در دلیجان «هَله هَله» و در بَدَخشان تاجیکستان به نام «خِرپَچار». در فراهان، سنگسر سمنان، چهار روز پیش و پس از سده را «چاروچار» و سردترین شب زمستان می­دانند.

همان­گونه که می­دانیم در ایران باستان سال به دو بخش تابستان بزرگ «هَمَه» و زمستان بزرگ «زَیِنَه» تقسیم شده بود که هریک را چَهره می­نامیدند. بخش نخست که تابستان است از آغاز فروردین تا آخر مهر، یعنی 210 شبانه روز و بخش دیگر که زمستان بزرگ است از آغاز آبان ماه تا آخر اسفند یعنی پنج ماه به اضافه­ی روزهای کبیسه و به عبارت دیگر در سه سال نخستین 156 روز و سال چهارم 157 روز بوده است. بنابراین سده عبارت است از 100 روز از آبان گذشته که سده یا سته نامیده می­شود، یعنی 100 روز از زمستان گذشته است.

 

ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» می­نویسد :«... ایرانیان پس از آن­که کبس از ماه­های ایشان برطرف شد، در این وقت منتظر بودند که سرما از ایشان برطرف شود و دوره­ی آن به سر آید، زیرا ایشان آغاز زمستان را از پنج روز که از آبان ماه بگذرد می­شمردند و آخر زمستان ده روز که از بهمن ماه می­گذشت می­شد... و اهل کرج این شب را «شب گَزَنه» می­گویند، یعنی شبی که در آن گزیدن زیاد است و مقصودشان این است که سرما شخص را در این شب می­گزد ...»

و در کتاب «التفهیم» نیز درباره­ی نامگذاری جشن سده آورده است: «... و اما سبب نامش چنان است که از آن تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب ...»

 

سده را به اردشیر پاپکان و برخی دیگر به کیومرث نسبت داده­اند و گفته­اند چون عدد فرزندانش به سد رسید، جشنی بزرگ برپا کرد و آتشی فراوان افروختند و آن را سده نام نهادند. از پیروزی فریدون بر ضحاک نیز خبر آمده است.خلف تبریزی در «برهان قاطع» آورده است که :«کیومرث را سد فرزند از اناث و ذکور بود، چون به حد رشد و تمیز رسیدند، در شب این روز جشن ساخت و همه را کدخدا کرد و فرمود که آتش بسیار برافروختند بدان سبب آن را سده می­گویند.»

 

 گوشه ای از مراسم سده:از بسیاری اشارات نویسندگان، مورخان و پژوهشگران، آشکار است که جشن­های نوروز، سده و مهرگان، جشن­هایی بوده ­است همگانی که با سرور و شادمانی و به صورت کارناوال برپا می­شده است. مردمان هریک به فراخور توان به تهیه­ی هیزم و خار و خاشاک به ویژه چوب «گزمی» می­پرداختند و پشته­هایی از آن­ها فراهم می­کردند و آتش می­زدند، سپس با صورتک­هایی بر چهره و دست افشانی و پایکوبی تا چندین روز با گریز از همه­ی قیود، به جشن و شادمانی مشغول می­شدند.

 

آتش­ها در بالای پشت بام­ها یا در دشت­ها و بلندی­ها روشن می­شد، مراسم جشن سده علاوه بر آتش افروزی­های گسترده، با برپایی مجالس سور و سرور و میهمانی­های بسیار مفصل همراه بوده است. پس از مراسم آتش افروزی، نیز این میهمانی­ها ادامه داشته و بر سر خوان می­نشتند و نوشخواری در حد

افراط از رسوم بوده است. مجالس رقص و موسیقی و آواز تا بامدادان به طول میانجامید و روز پس از جشن، پادشاه و بزرگان به پذیرایی می­نشستند.

دکتر بتسابه مهدوی

23 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی