نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جشن» ثبت شده است

پیر شالیار

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

از سپندارمذ روز از بهمن ماه برابر با 5 بهمن در گاهشماری ایرانی از حدود 5 ام بهمن ماه مراسمی به نام «پیرشالیار» در اورامان تخت (هورامان) کردستان و در کنار مرقد پیرشالیار برگزار می شود که سه روز به درازا می کشد.

در این مراسم از باغ پیرشالیار گردوهایی چیده شده و برای اهالی فرستاده می شود.آغاز مراسم روز چهارشنبه است. بامداد روز نخست دامداران دام های نذری خود را می آورند و قربانی می کنند، گوشت قربانی در بین مردم تقسیم می شود و مقداری دیگر از گوشت ها برای تهیه ی غذای دسته جمعی، «آش جو» یا «هولوشینه تشی» به داخل خانه ی پیر برده می شود نیمروز روز دوم گروه های دف زن  خود را آماده کرده و شروع به دف زنی می کنند.

 

نوجوانان، جوانان و پیران دست در دست هم زنجیره ای بزرگ تشکیل داده و رقص دسته جمعی را آغاز می کنند و با حرکتی نمادین همبستگی همیشگی خود را به نمایش می گذارند. در هنگام رقص، افرادی نیز قصیده هایی از بر می خوانند و گروه بزرگ رقص هم لفظ «جلاله الله» را زمزمه می کنند.

 

در این سه روز مردم هورامان تخت تمام کارهای خود را تعطیل کرده و فقط وقتشان را در این جشن باستانی صرف می کنند.در روز پایانی نیز مردم تا شب به رقص می پردازند و ساعاتی از شب را نیز در خانه ی پیرشالیار می گذرانند، که به این شب، شب نشست یا «شه وونیشتی» گفته می شود. در این شب سخنرانان به سخنرانی درمورد پیر شالیار و بحث های مذهبی و عرفانی می پردازند. بعد از آن سرودی یا قصیده ای خوانده می شود وپایان جلسه با دعا ختم می شود.

 

پیر شالیار

پیرشالیار فرزند جاماسب یکی از رهبران و مغان آیین زردشت بوده که در اورامان می‌زیسته است ، وی مردی دانا و آگاه با طبعی روان بود . ایم مغ کتابی را به نام مارفه‌تو پیرشالیار (‌معرفت پیرشهریار) به لجهه کردی اورامی به نظم در آورده است مشتمل بر امثال و حکم و پند و اندرز با ذکر نکاتی چند از آداب و رسوم آیین باستانی و تاکید و توصیه در جهت حفظ و نگهداری آن . نسخه این کتاب اکنون کمیاب است و فقط عبارات و ابیاتی از آن را برخی از مردم آن سامان در حفظ دارند و در مواردی به جای مثل به کار می برند .

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

بهمن

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

جشن بهمنگان

بهمن روز از بهمن ماه برابر با 2 بهمن در گاهشماری ایرانی جشنی در ستایش و گرامیداشت بهمن در اوستایی «وُهومَنَه»و در پهلوی«وَهمَن» به معنی «اندیشه ی نیک» یا «بهترین اندیشه».

بخش نخست این واژه«وُهُو»از «وَنگهو»اوستایی که صفت است به معنی خوب و نیک ، که در فارسی هخامنشی «وَه وُ» و در سانسکریت «وَس وُ»خوانده میشود،در پهلوی «وِه» ودر فارسی «به» شده است.بخش دوم «مَنَه» برابر است با وازه ی سانسکریت «مَنَس»که در پهلوی «منیشن» و در فارسی «منش» شده است.در این روز آشی به نام «آش بهمنگان» یا «آش دانگو» به صورت گروهی پخته می شده است که نام«دانگو»یا«دانگی»بر گرفته از همین سنت اشتراکی است .

 

برخی دیگر از آداب و رسوم این جشن: پختن نوعی دیگر ی آش به نام آش بهمنگان موسوم به دیگ بَهْمَنْجَنَه بسیار رایج و معمول بوده است. در این آش از هر نوع حبوبات و سبزی و گوشت که موجود در آن فصل بوده ریخته و می پختند(آش شلقلمکار) در هر خوراکی  از گیاه بهمن سرخ و بهمن سفید استفاده می کردند. این گیاه دارای خواص دارویی است و در روزگار باستان ایرانیان معتقد بودند که خوردن آن به تقویت حافظه بسیار کمک می کند. 

 

یکی از رسوم نیک این روز،  آن بود که طی تشریفاتی به کوه و دشت رفته و گیاهان ویژه ای را که خواص دارویی داشت می کندند تا در طول سال مورد استفاده قرار دهندو هم چنین تهیه شیره ها و روغن های نباتی و ساقه ها و چوبها و برگ های سوزاندنی که بوی خوش پراکنده و گندزدا باشند در این روز انجام می شد.

 

همچنین زرتشتیان در این روز از کشتار حیوانات سودمند و گوشت آنان خودداری می نمایند و برخی نیز در تمام روزهای بهمن ادامه می دهند. این جشن حامی مردان درستکار می باشد.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

کوسه گلدی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

در نیمه ی زمستان، چوپانان و دامداران مناطق مرکزی ایران مراسمی به نام «کوسه گلدی» برگزار می کنند.

 

در این مراسم یک نفر نقش کوسه را بازی می کند و لباس قرمز و پوستینی به تن کرده، کلاه ویژه ی قرمز رنگی به سر می گذارد و تنبک زنان و رقص کنان به در خانه های دامداران رفته و با خواندن آواز از صاحب خانه ها، گردو و بادام هدیه  می گیرد.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن تبیکان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

دی به مهر روز از دی ماه برابر با 15 دی در گاهشماری ایرانی جشنی همراه با ساخت تندیس ها و پیکره هایی به شکل انسان با گل یاخمیر که در پشت بام ها قرار می دادند و گاه آن ها را می سوزاندند.در باورمردم این کار برای از بین بردن موجودات آزار رسان بوده است.

 

در برخی متون از این جشن به نام «تبیکان» یا «بتیکان» نام برده شده است که به احتمال شکل تغییر یافته ی «دیبگان» است.

 

 همچنین در بامداد این روز سیب خورده و نرگس می بوییدند و با فرا رسیدن شامگاه سنبل بر آتش می نهادند و بر این باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و دور از فقر و خشکسالی خواهند بود.

 

جشن«درامذینان»:مهر روز از دی ماه برابر با 16 دی در گاهشماری ایرانی جشنی به نام «درامزینان» یا «کاکتل» یا «کاکثل» در متون ایرانی که جشنی بسیار کهن و اسطوره ای و ناشناخته است که نام های گوناگون آن ارتباط با «درفش

کاویان» و «گاو کتل» یا «گاو درفش» را نشان می دهد.

 

در این روایت ها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و می دانیم که در باورهای کهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد.(مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُرمایه» یا «گاو بَرمایه» و گرزه ی «گاو سر» فریدون) گونه های مختلف نام های کهن، نشانه ی دیرینگی ِاین آیین و فراموش شدن شکل اصلی نام آن است. این روز احتمالا در پیوند با دیده شدن صورت فلکی «گاو» یا «ثور» نیز بوده است.

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

سیرسور

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ق.ظ

 دکتر بتسابه مهدوی

 

گوش روز از دی ماه برابر با 14 دی در گاهشماری ایرانی جشنی در گوش روز از دی ماه برگزار می شده است به نام

«سیرسور» که در این روز ویژه، همراه با غذا سیر می خوردند یا آن را در میان گوشت نهاده و می پختند و بر این باور داشتند که خوردن این غذاها زیان های دیوها را دور می کند.

 

نیز روز غلبه ی دیوان بر جمشیدشاه و کشته شدن وی در روایت های ایرانی، که در شاهنامه ی فردوسی هم آمده است که پدیده ی گوشت خواری پس از جمشید رواج پیدا کرده.در زین الاخبار نیز در این باره آمده است : «... سنت بر آن بود که در این روز از خوردن چربی خودداری کنند ...»

 

در برهان قاطع نیز می خوانیم : «... در این روز فارسیان عید کنند و جشن سازند و در این روز گوشت و سیر برادر پیاز خورند و گویند که خوردن آن ایمن بودن از مس جن است و جن گرفته را از آن دهند. نیک است در این روز فرزند به مکتب دادن پیشه و صنعت آموختن.»

دکتر بتسابه مهدوی

22 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن دیگان

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۴۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

یکم،هشتم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به«دی/دادار»(خداوند/هرمزد).

 

دی به آذر روز از دی ماه برابر با 8 دی در گاهشماری ایرانی  واژه ی دی که در اوستا «دتهوش»(Dathush) یا «دزوه» (Daz-vah) می باشد به معنی دادار یا آفریننده و آفریدگار است که همیشه به مانند صفتی برای اهورامزدا آورده شده است.واژه ی «دی» از مصدر «دا» آمده است که در اوستا و فارسی هخامنشی (پارسی باستان) و سانسکریت به معنی دادن، آفریدن، ساختن، و بخشیدن، است.

 

در پهلوی «داتن»(Datan) و در فارسی «دادن» شده است و «داتر»(Dater) که در پهلوی «داتار» و در فارسی «دادار» یا آفریدگار گفته می شود و در خود اوستا در آفرینگان گاهنبار بند 11 صفت دتهوش برای دهمین ماه سال بکار رفته است.   ابوریحان بیرونی درباره ی «دی» می گوید :  «... دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام خداوند است که «هرمز» نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار. در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها خوراک می خورد و می گفت : من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه ...»

 

چهار جشن منسوب به «دی» یا «دادار»(خداوند - هرمزد)

1- اورمزد و دی ماه در نخستین روز دی ماه

2- دی بآذر و دی ماه در هشتمین روز دی ماه

3- دی بمهر و دی ماه پانزدهمین روز دی ماه

4- دی بدین و دی ماه بیست و سومین روز دی ماه که «کوشیار گیلانی» در «زیج جامع» این روزها را «دی

جشن» می نامد.

دکتر بتسابه مهدوی

21 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

شب چله در آیین مهر

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

 همان گونه که در پیش آمد، شب چله زاد روز ایزد مهر یا میترا است.

نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه ی گاهشماری میترایی است و حدود چهار سده پس از مبدا میلادی به وجود آمده، ادامه می‌دهد. کیش مهر (میتراییسم) تاثیر گذارترین آیینی است که پس از مهاجرت آریاییان در زمان فریدون به اروپای کنونی رفت و ردپای آن را در همه ی ادیان جهان می توان مشاهده کرد.

 

کلمه ی یلدا واژه ای سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، چهارسد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند.

وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه مُغان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره ی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است.

 

ابوریحان بیرونی، مبدا سالشماری تقویم کهن سیستانی را از آغاز زمستان ذکر کرده وجالب این که نام نخستین ماه سال در تقویم سیستانی نیز «کریست» بوده است.

منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار - خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

 

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (که هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند.

 

این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

دکتر بتسابه مهدوی

21 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن آذرگان

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ب.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

آذر روز از آذرماه برابر با 9 آذر در گاهشماری ایرانی«نماز به تو ای آتش، ای بزرگ ترین آفریده ی اهورامزدا وسزاوار ستایش»یسنا 62، بند 9روز نهم هر ماه «آذر» یا «اَتر»(Atar) نام دارد؛ آذر ایزد ِویژه ی همه ی آتش هاست و از احترام ویژه ای نسبت به سایر آخشیج ها (عناصر) برخوردار می باشد و «جشن آذرگان» جشنی دیگر از جشن های آتش است در گرامیداشت این آخشیج و ایزد منسوب به آن.در صفحه ۲۵۶ ترجمه ی آثارالباقیه از ابوریحان بیرونی درباره ی این جشن آمده است :

«... روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن می گویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند می باشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشته ای که به همه ی آتش ها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکده ها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند ...»

در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعة احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشته اند.

 

در جشن های آتش مردم روی بام خانه ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و پایکوبی و نیایش و فرآوری خوراک های ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن می گیرند.

نزد ایرانیان، جشن آذرگان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و همچون نوروز و مهرگان بر آن ارج می نهاده اند. در این روز آتشکده ها  را آراسته  و آذین بندی می کردند و در آن جایگاه مقدس مراسم ویژه ای برای جشن برگزار می کردند. نظافت و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بود و معتقد بودند در این روز مشاوره و رایزنی درباره ی امور و دشواری ها به نتیجه ی مطلوب می انجامد.آتش به طور عموم از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه همه ی اقوام روی زمین بوده و هر قوم و طایفه ای به شکلی آن را ستوده اند. دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در این باره دارد و نشان می دهد که چگونه همه ی ملل جهان از هر نژاد آتش را می ستایند و از متمدن ترین کشورها در اروپا تا وحشی ترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.

در نزد هندوان نیز، «آگنی»(Agni) اسم آتش و نام پروردگار آن است و در «ریگ ودا»ی هندوان و اوستای ایرانیان اسم پیشوای دینی هر دو دسته از آریایی ها، «اَتره ون»(Athravan) می باشد که به مانک آذربان و آن کسی که از برای پاسبانی آتش گماشته می شود است.

همچنان در «وستالیس»(Westalis) در رم قدیم دختری پاکدامن و دانا از خاندانی شریف به نگهبانی و زنده نگه داشتن آتش مقدس در معبد «وستا»(Westa) موظف بوده است و در مدت خدمتش که 30 سال بوده، می بایست با کمال پاکی و پرهیزگاری و تقدس به سر برد و نگذارد آتش مقدسی که پشتیبان دولت رم تصور می شد خاموش گردد.

دکتر بتسابه مهدوی

20 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

گالشی جشن

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵ ب.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

آسمان روز از آبان ماه برابر با 27آبان در گاهشماری ایرانی این روز برابر با سیزدهم تیرماه دَیلمی و روز جشن تیرگان در گیلان است که با نام «تیرجشن» یا «گالشی جشن» شناخته می شود.

دکتر بتسابه مهدوی

20 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن های آبانگان

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ق.ظ

جشن های آبانگان

دکتر بتسابه مهدوی

 

آبان روز از آبان ماه برابر با 10آبان در گاهشماری ایرانی «...اینک آب­ها را می­ستاییم، آب­های فروچکیده و گردآمده و روان شده­و خوب کـُنش ِ اهورایی را...» (یسنا - هـات 38 - بند 3)«جشن آبانگان» جشنی است در گرامیداشت ستاره­ی روان (سیاره) درخشان «اَنَهیتَه / آناهید (زهره)» و رود پهناور و خروشان «اردوی / آمو (آمودریا)»، و بعدها ایزدبانوی بزرگ«آب»­ها در ایران (غیاث آبادی، 1382،ص77).«اَردوی سوره اَناهیتا» Ardavi – Sura Anhita ایزد‌بانویی ایرانی

بسیار برجسته­ای است که نقش مهمی در آیین­های ایرانی دارد و پیشینه­ی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دوره­های پیش از زرتشتی در تاریخی ایران می­رسد.

 

بخش بزرگی در کتاب اوستابه نام «آبان یشت»(یشت پنجم) که یکی از باستانی­ترین ِیشت­ها می­باشد به این ایزد بانو اختصاص دارد، در این یشت، او زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوشدر گوش، تاجی با سد ستاره­ی هشت گوش بر سر، کفش­هایی درخشان درپا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی.

 

اَناهید گردونه­ای دارد با چهار اسب سفید، اسب­های گردونه­ی او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.او در بلندترین طبقه­ی آسمان جای گزیده است و بر کرانه­ی هر دریاچه­ای، خانه­ای آراسته، با سد پنجره­ی درخشان وهزار ستون خوش تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو می­باراند.

 

نیایشگاه­های آناهیتا معمولا در کنار رودها برپا می­شده و زیارتگاه­هایی که امروزه با اسامی دختر و بی بی مشهور هستند و معمولا در کنار آن­ها آبی جاری است، می­توانند بقایای آن نیایشگاه­ها باشند.

برخی حتی سفره­های نذری با نام بی بی (همچون بی بی سه شنبه) را بازمانده­ی آیین­های مربوط به آناهیتا می­دانند.

آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الهه­ی عشق و زیبایی در یونان و «ایشتر»، الهه­ی بابلی، به شمار می­رود.واژه­ی «آب» که جمع آن«آبان» است در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسکریت «آپه» Apa ودر فارسی هخامنشی «آپی» می­باشد.

این آخشیج (عنصر) همانند آخشیج­های اصلی دیگر چون آتش و خاک و هوا در آیین­های ایرانیان باستان مقدس است و آلودن آن گناهی بس بزرگ است. برای هریک از چهار آخشیج امشاسپندی (فرشته) ویژه نامگذاری شده است.

به گواهی اوستا و نامه­های دینی پهلوی، ایرانیان آخشیج­های چهارگانه را که پایه­ی نخستین زندگی است، می­ستودند. در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه­ها، فرشته­ی آب را نیایش می­کنند.

ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) می­شمردند و هیچ­گاه آن­را آلوده نمی­کردند و آبی را که اوصاف سه­گانه­اش (رنگ - بو - مزه) دگرگون می­شد برای آشامیدن و شستشو به­کار نمی­بردند.

«هرودوت» می­آورد :«... ایرانیان در میان آب ادرار نمی­کنند، آب دهان و بینی در آن نمی­اندازند و در آن دست و روی نمی­شویند ...»  «استرابون» جغرافیدان یونانی نیزمی­آورد :«... ایرانیان در آب روان، خود را شستشو نمی­دهند و در آن لاشه، مردار و آن­چه که نا پاک است نمی­اندازند ...» در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی می­خوانیم : «... آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید می­داند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می­گویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسله­ی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات­ها و نهرها و بازسازی آن­ها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفت­گانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک - آژی دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»

در روایت دیگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.

زرتشتیان نیز در این روزهمانند سایر جشن­ها به آدریان­ها (آتشکده­ها) مى­روند و پس از آن براى گرامیداشت مقام فرشته­ی آب­ها، به کنار جوى­هاو نهرها و قنات­ها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا که به آب و آبان تعلق دارد) که توسط موبد خوانده مى­شود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را کرده و پس از آن به شادى مى­پردازند. جالب این­جاست که مى­گوینداگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب مى­سپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است و زنان آب تنى مى­کنند.

دکتر بتسابه مهدوی

19 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی