نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۸۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر بتسابه مهدوی» ثبت شده است

کیمیای_عشق

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۳ ق.ظ

کیمیای_عشق

دکتر بتسابه مهدوی

اگر نتوانی حیرت و اعجاب را در عشق خود بیابی.....نمیتوانی تا ابد کسی را دوست داشته باشی...

عشق ...،به همه چیز رنگی خدایی میدهد ...🌸🌸🌸

این است کیمیای عشق ..در رنگ خدایی همه چیز ...تو خدا را میبینی در جز به جز اشیا و افراد تو در افراد بد نیز خدا را میبینی و او را جزیی از خدا میدانی

تو جلاد را از صفت قهر خدا میبینی و از او بیزار نیستی ...

تو کرکس را از صفت مغصوب علیهم میبینی و اورا زشت نمیپنداری.....

اگر عشق زمینی تو فاقد چنین کیمیایی است و هنوز در تو نارضایتی به همراه دارد ...پس عشق نیست .چیز دیگر است .وابستگی است .عادت است .

ممکن است شهوت باشد ..ممکن است نیاز عاطفی سرکوب شده ای باشد .

👇🏼🍀🌸🍀🌸👇🏼

عزیزا ....🌸

عشق نیاز نیست .عشق سرشاری شور و سرمستی است .فقط کسانی که به مرتبه ی حیرت و شگفتی رسیده اند .حقیقتا عاشق میشوند .در غیر این صورت پشت این در میمانند .و یا در خطه ی تکاپو می افتند .یا همه پشت میشوند یا همه رو ..

حکیم سنایی میگوید :👇🏼

تا در این خطه ی تکاپویی

یا همه پشت یا همه رویی

چون از این خطه یک دو خطوت رفت

جان طالب عنان عشق گرفت .

و از این رو از کودکی تا پیری فقط میخواهی ...تو بازیچه ی خواسته های خود هستی ...

یا گردش میخواهی. ..یا چون کودکی که یا خوراک میخواهد یا آب نبات یا پارک یا اسباب بازی ...

تو نیز تمام عمرت به تکاپوی خواسته هایت هدر میدهی ...

تو هنوز در کودکی خود مانده ای ...تو هنوز بالغ نشده ای ...🌸🍀🌸

تو هنوز همچنان میخواهی این و آن را داشته باشی ...

گردش میخواهی ..شهرت ..مال ..قدرت .....

تغییر دکوراسیون...اما حاضر نیستی افکارت را تغییر دکوراسیون بینش متعالی دهی . .🍃️🍃

و این تکاپو ها تو را دلمشغول میسازد ..

و زندگی حقیقی را از یادت میبرد ..این تکاپو ها سم اند .

عزیزا ...🍀🌸🌸

با چرخشی ۱۸۰ درجه ای ..پنجره ای دیگر به روی دنیا بگشا.....

دنیایی که در آن شعر هست .شعور هست .عشق است .زیبایی است .شگفتی است .حیرت است .نیایش است .خدا هست .

تا ببینی چگونه خداوند بهشتش را به بهانه ای به تو رایگان میدهد .

🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

بهشت را گاهی به بهانه دهند

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۸ ق.ظ

بهشت را گاهی به بهانه دهند 

دکتر بتسابه مهدوی

👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼

حکیم عطار نیشابوری حکایتی را از ذوالنون مصری عارف بزرگ نقل مینماید .

🔮️🔮👇🏼

گفت چون صحرا همه پر برف گشت .

رفت ذوالنون در چنان روزی به دشت .

دید گبری را ز ایمان بی خبر

دامنی ارزن در افکنده به سر

🔮️🔮️🔮

برف می رفت و به صحرا میدوید

دانه میپاشید و هر جا میدوید .

گفت ذوالنون اش که (ای دهقان راه )

از چه میپاشی تو این ارزن پگاه ...

گفت :(در برف است عالم ناپدید )

چینه ی مرغان شد این دم ناپدید 

🔮️🔮️👇🏼

مرغکان را چینه پاشم این قدر

تا خدا رحمت کند بر من مگر

گفت ذوالنون اش که (چون بیگانه ای )

کی پذیرد خدا ؟تو مگر دیوانه ای

گفت :بیند خدای ..این بس باشد مرای

🔮️🔮️👇🏼

رفت ذوالنون سوی حج سال دگر

بر رخ آن گبر افتادش نظر ......

دید او را عاشق آسا در طواف

گفت :ای ذوالنون چرا گفتی گزاف ؟

گفتی :خدای نپذیرد .گفتم ..بیند لیک

دید و بپسندید و بپذیرفت نیک ...

🔮️🔮️🔮

هم مرا آشنایی راه داد

هم مرا جان و دل آگاه داد .

هم مرا در خانه ی خود پیش خواند

هم مرا حیران راه خویش خواند .

زان سخن حالی بشد ذوالنون ز جای

گفت :ارزان میفروشی ای خدای ..

👇🏼🔮️👇🏼

آری شیخ ذوالنون بانگ و فغانش در آمد

و گفت خدایا بهشت را به یک مشت ارزن از برای پرندگان چه ارزان فروختی ؟


 

آری عزیزا ...گاهی خداوند ارزان میفروشد ...گاه با بهانه ای تمامی گناهانت را میبخشد ....

کافیست گوهر خویش را بشناسی ..

از بند نفس برهی و در قید آن نباشی

حکیم سنایی میگوید :👇🏼️🌹

آنچنانش پرست در کونین

که همی بینیش به رای العین

گر چه چشمت ورا نمیبیند

خالق تو تو را همی بیند

🍃🌹🍃👇🏼

عزیزا ...فقط در مرتبه خلوص و صداقت و دل آسودگی است که خدا را به رای العین خواهی دید ...

در غیر این صورت مدام دغدغه ی این و آن را خواهی داشت .و این دغدغه ها حجاب دیدار او میشوند ...🍃🌹

انسان یا با خداست. و یا اسیر است .

شق سومی وجود ندارد .وقتی با خدا نیستی ...همه ی قوای تو متوجه ی داشتن و جمع کردن و جلب نظر  کردن میشود .🌹️👇🏼

عزیزا ...پرستش ،چشمان تو را به روی خدا میگشاید. ..

عزیزا...پرستش یعنی حیرت ...شگفتی ..

پرستش شعائر نیست .مراسم نیست. اوراد و اذکار نیست .پرستش یعنی اینکه وقتی زلالی چشمه را دیدی باطنت ندای یا طاهر و یا سبحان سر دهد .

و وقتی که زیبایی گل را دیدی باطنت یا جمیل و یا لطیف و یا جمال نغمه سر دهد .🌹🍃️👇🏼

پرستش گشودن چشمانی تازه به روی دنیاست .پرستش دیدن اشیاست. گویی برای نخستین بار آنها را میبینی ...

وقتی دلت به نیایش مشغول میشود ..عشق در تو جاری میشود و همه ی فرشتگان و عرش و فرش تو را مینگرند ...و مشتاق تو و محو نیایش و تسبیح تو میگردند ...زیرا تو اشرف آنانی 🌹️🌹👇🏼

شاید تو او را با چشم سر نبینی ...

اما او تو را میبیند ..تو دستی نامرئی را بر شانه های خویش احساس میکنی ..

و انرژی بی نهایتی را لمس میکنی که همچون آبشاری در دریای وجودت میریزد 💠💠️💠💠👇🏼

اگر بگذاری ...نیایش تحقق یابد ...

عشق به سرعت سر میرسد ..عشقی که عظمت آن را در خواب هم ندیده ای ...

همه ی عشق های دنیایی در پی رنگی هستند ...و عشق نیستند ..

زیرا این عشق ها از عنصر راز تهی اند .

در این عشق ها نه حیرتی است و نه اعجابی و نه نیایشی.  .پس از چند زمانی عادی گشته و دلزدگی می آورند .

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

خدای_من

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۳ ق.ظ

خدای_من

دکتر بتسابه مهدوی

خداوندا دریاب این بنده ات را ....

بنده ای که در خنده هایش گفت :خدایا شکرت

و در گریه های چشمان پر حسرت کودکش گفت:

خدا بزرگ است .🌹️🌹

و در نداری هایش گفت :من هم خدایی دارم

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

شور_درویش

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ق.ظ

 

شور_درویش

دکتر بتسابه مهدوی

شور درویش و شه از عشق است عشق 💚

نور خورشید و مه از عشق است عشق. 💚

استاد کائنات که این کارخانه بساخت ..

مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

نیایش 1

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۸ ق.ظ

نیایش

دکتر بتسابه مهدوی

خداوندا دریاب این بنده ات را ....

بنده ای که در خنده هایش گفت :خدایا شکرت

و در گریه های چشمان پر حسرت کودکش گفت:

خدا بزرگ است .🌹️🌹

و در نداری هایش گفت :من هم خدایی دارم .

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

شیخ ابوبکر واسطی

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ق.ظ

شیخ ابوبکر واسطی

دکتربتسابه مهدوی

شیخ ابوبکر واسطی .....

از بزرگترین عرفای عصر خویش بود که به ایشان خضر کنز الحقایق میگفتند و ایشان را ورای صفات قابضی و باسطی میدانستند .

(توضیح قبض در سلوک تنگی دل و حال و بسط در سلوک گشادگی دل و حال را میگوند )

ایشان میگویند ...در باغی حاضر بودیم گنجشکی بر سر من پرید و من از راه غفلت او را گرفتم .و دردستانم نگهش داشتم .و در همان زمان گنجشک دیگری بیامد و بر سر من بانگ میزد ...تصور نمودم که مادرش است یا جفتش .به محض اینکه آن گنجشک را رها کردم آن

گنجشک از ترس مرده بود .و به غایت دلتنگ گشتم .و از آن پس بیماری عجیبی در من آغاز گشت .تا جایی که مدت یکسال در آن بیماری بماندم .و حتی نمیتوانستم نماز بر جای آورم و نشسته نماز میخواندم 💠️💠

یک شب رسول اکرم ص را به خواب دیدم ...گفتم یا رسول الله ..یکسال است تا نماز از قیام به قعود آورده ام و بیماری عظیم مرا رها نمینماید .

ایشان گفتند :علتش آن است که گنجشکی نزد خداوند از تو شکایت نموده 💠️💠

و عذر خواستن فایده ای ندارد ....

مدتی گذشت . یک روز گربه ای که در خانه ما بچه زاییده بود و من در ایوان منزل در باغ دراز کشیده بودم در بستر بیماری و تفکر میکردم .

ناگهان ماری بدیدم که بیامد و بچه گربه ای را بر دهان گرفت تا ببرد و ببلعد ..

من عصای خود را بر سر مار پرتاب نمودم .مار بچه گربه را از دهان بیانداخت و فرار نمود و مادر گربه برسید و بچه اش را گرفت . من در آن ساعت حالم بهتر گشت . و رو به سلامتی جسمانی آوردم .

و پس از دو روز توانستم نماز به قیام بخوانم . آن شب حضرت رسول اکرم را باز به خواب دیدم و گفتم ..یا رسول الله

امروز حالم به صحت و سلامتی بهبود یافته . ایشان فرمودند :👇🏼

                                     💠️💠

علتش این بود که گربه ای نزد خداوند تو را دعا کرد .

شاید بسیاری از ما عزیزان نسبت به حیوانات بی توجهیم .و یا تصورمان این است که پس فلانی و فلانی ها که با حیوانات رفتارهای ناشایست دارند چرا بیمار نمیگردند .

میبایست گفت در طریقت و راه سلوک میبایست با همه هستی در آشتی و مهر باشی ...

با حیوانات و کوه ها و گیاهان. ..

و اینکه بدانی برای فرد عام به عمل مینویسند اما برای سالک که ادعای راه حق و خداپرستی دارد در نیت مینویسند .

که از شیخ شبلی کسی پرسید ؟

زکات ۱۰۰۰ درهم چقدر میشود ؟

ایشان جواب دادند برای تو ...💠

یا برای من ...؟؟؟

گفتند :یا شیخ مگر فرقی دارد .فرمود بلی برای تو که در دنیا و به خاطر عقبی زندگی مینمایی یک دهم اما برای من که برای حق و رضایت خدا زندگی مینمایم همه پول ....

حال تفاوت ادعا...  عاشق مدعی در سلوک خود بنگرید از کجاست تا به کجا ؟؟؟💠️💠

و آزمون های راه ...چه رفتار ما با حیونات باشد چه گیاهان ووو

و باید دانست که  برای یک سالک سخت تر میگیرند تا درجات عالیه را بدو دهند .

💠️💠️💠️💠

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

((سلوک رابه تعویق میفکن))

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ق.ظ

((سلوک رابه تعویق میفکن))

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا .....💛💜

سلوک را به تعویق میفکن ...

کسی که از مرگ آگاه است .هیچ گاه دگرگونی بنیادین خود را به تعویق نمی افکند ...

عزیزا .....💛💜

منتظر فردا مباش ....💜💛

هیچ کس تا کنون در فردا زندگی نکرده است. فردا هرگز نمی آید .

وقتی که فردا فرا میرسد تبدیل به امروز میشود ...مرگ هر آن ممکن است اتفاق بیفتد ...آن هایی که از مرگ آگاهند منتظر فردا نمیمانند ..زیرا 👇🏼💜

فردا امری قطعی نیست .

تنها لحظه ی اکنون است که قطعی است ..لحظه ی اکنون ...تنها لحظه ایست که تو در اختیار داری ...💛

حتی لحظه ی بعدی نیز قطعی نیست .

عزیزا ....مصداق این شعر مباش

👇🏼💛💜👇🏼

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم

باز چون فردا شود ..امروز را فردا کنم .

بنابراین ...💜💛💜👇🏼

اگر میبینی کاری در خور انجام دادن داری ...آن کار را در همان لحظه آغاز نما و استارت بزن ...

عزیزا. ...زندگی کوتاه است ..زندگی کوچک است.  ما از عمر مثلا هفتاد ساله خود سی و پنج سال آن را در خواب به سر میبریم و باقیمانده را نیز در خوردن و نوشیدن و لباس پوشیدن و تماشای تلویزیون و خرید نمودن و رفت و آمد و غیره ...سپری مینماییم ..

اگر این اوقات را محاسبه نمایی ..فرصت تو برای زندگی کردن کم تر از چند سال خواهد بود ...

اگر کاری را در خور و شایسته ی انجام میبینی ؛یا عزم خود را جزم نما ..و آن کار را انجام بده ...و یا اینکه آن کار را برای همیشه فراموش نما. ..

اما عزیزا. ..بدان که آدمی هرگز روشن نمیشود ...بلکه این روشنی را بایست

در درونت پیدا کنی ..

این روشنی درونت فراموش شده است .اما آدمی توان این را دارد که به یاد بیاورد و یا فراموش کند ..اکثریت انسان ها حقیقت درون خود را فراموش کرده اند. 💜💛💜👇🏼

در سلوک قرار نیست کسی روشن شود

همواره این نکته را به یاد داشته باش که

قرار است در این راه روشنایی درون خودت را کشف نمایی ...

سالک در ابتدا به این نور درون خود پشت نموده و میبایست یک چرخش ۱۸۰ درجه ای نماید ..💜💛💜

بنابراین پیر کسی نیست که تو را روشن کند .  بلکه کسی است که روشنایی درونت را به یادت می آورد و تو را تکان میدهد تا بیدار شوی....💛💜💛

پیر.....

راه را نشانت میدهد .اما این تو هستی که میبایست این راه را با گام های خودبپیمایی 💛💜💛

خدا گنج مخفی توست .این گنج در دل توست. .در کنار توست. پیرامون توست .

اما تو هیچ گاه عزم کشف این گنج را نداشته ای . .💛💜💛

تو سالک نبوده ای. ..فقط علاقه مند به عرفان و کلمات زیبا بوده ای.  

به همین دلیل سرگردان هستی ...و همچون سنجابی که از این شاخه به آن شاخه میپرد از این خانقاه به آن دیر و از آن مسجد به آن صومعه میروی و سرگشته میروی ودست خالی بر خواهی گشت .زیرا این گنج چیزی نیست که در جایی باشد و تو با جست و جو آن را بیابی این گنج چیزی است که بایست آن را به یاد آوری ...

بنابراین عزیزا بدان که روشن شدگی و سلوک چیزی در آینده نیست .بلکه حضور تو و در لحظه ی اکنون و حال توست .

عرفا میگویند 👇🏼💛💜💛👇🏼

دی(دیروز گذشته است )

فردا نیامده است .صوفی بایست عین الوقت باشد.

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

تاثیر افکارمثبت و منفی

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ق.ظ

تاثیر افکارمثبت و منفی

دکتر بتسابه مهدوی

 

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید .

این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ... بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .

افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

 

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

 

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

 

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

 

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

 

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

  • بتسابه مهدوی

الهی_نامه 2

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ق.ظ

الهی_نامه2

دکتربتسابه مهدوی

کار نه روزه دارد و نه نماز

بلکه دل پرشوردارد و نیاز

ابوجهل از کعبه می آمد و ابراهیم از بت خانه 🍃

حج گزاردن سیاحت دل است

حادثه نیست .🍃️🍃

نان و دل خویش را قسمت کن ...حادثه اینجاست

الهی ...🌹🌹🌹

مران کسی را که خواندی ...

ظاهر مکن جرمی را که خود پوشاندی

الهی ...🌹

از جود تو ،هر مفلسی را نصیبی است ..

از کرم تو ،هر دردمندی را طبیبی است ..

از سعت رحمت تو ...هر کسی را بهره ایست ...🎋

از بارش باران بی امان تو...

هر نیازمندی را قطره ایست ...🎋

هر کس با توست ...

بر سر او تاجیست...

در دل دوستان تو ،سراجی ست. .

شیفتگان را با تو کاریست .

ستایشگران عشق را دیداری ست .

شیرینی کام آشنایان ره عشق

مستدام باد .🍃️🍃

 هر آن دلی که سوخته تر و درد وی تمام تر 🍁👇🏼

با خدا آشنا تر

بی کمال سوز دردی  ..

نام دین هرگز مبر...

بی جمال شوق وصلی ..تکیه بر ایمان مکن 🍃️🍃

رهروی را که وابسته ی حق بود و شایسته ی عشق

به عنایت بیارایند 🌾

به فضل بار دهند ..🌾

و به کرم بنوازند ...🌾

تا گستاخ شود...🌿

آنگاه او را میان غیرت و مهر بگردانند

گهی غیرت دربه رویش بندد تا به زبانش به خواهش آید ...🌹🌾🌹

گهی در مهر به رویش گشاید تا به دیدار نازد ...

الهی ....

گندم نمایان جو فروش ...

اسبان تازی را زیر پالان مجروح کرده اند ...🍁🌟🍁

و طوق های زرین همه را به گردن خران انداخته اند ...👇🏼

میدانم ..مزد هنر و تفکر همواره رنج بوده است و بس

این است نصیب و بهره ی فرزانگان

سبکبال بی کس

شادم به رنج های تو و شادمانی تو

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

ایلیاد

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۵ ق.ظ

ایلیاد

دکتربتسابه مهدوی

 

ایلیاد (به یونانی: Ἰλιάς) اثر حماسی طبیعی از هومر شاعر نابینای یونانی که در آن از جنگ تروا که بخاطر دزدیدن هلن زن زیباروی پادشاه به دست پاریس اتفاق افتاد.

داستان اثر مربوط است به ربوده شدن هلن زن زیباروی منلاس یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا). خواستگاران هلن با هم پیمان بسته بودند که چنانچه گزندی به هلن رسید شوی او را در مکافات مجرم یاری دهند. از این رو سپاهی بزرگ به فرماندهی آگاممنون و با حضور پهلوانانی چون آشیل، اولیس، پاتروکل، آیاس(آژاکس) و... به سوی شهر تروا روانه گردید تا هلن را از پاریس بازپس گیرند. سپاهیان یونان ده سال تروا را محاصره کردند ولیکن با رشادتهای پهلوانان تروا، به ویژه هکتور بزرگترین پسر شاه و برادر پاریس و پشتیبانی خدایانی چون زئوس و آفرودیت و آپولون طرفی نبستند.

در این سالها آشیل، بزرگترین پشتوانه یونانیان به دلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده و در گوشه ای به همراه یاران اختصاصی اش نبرد را نظاره میکرد. تا اینکه پاتروکل پسر عموی آشیل، با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت. ولی با فریب و نیرنگ زئوس و دشمنی آپولون و دیگر از خدایان هوادار تروا، شکست خورده و به دست هکتور به کشتن رفت. آشیل از این رویداد خشمگین شده و اختلافاتش با آگاممنون را کنار گذاشته و پس از تشییع جنازه پاتروکل، به نبرد تن تن با هکتور پرداخت و او را شکست داد. سپس به جنازه اش بی احترامی روا داشته و آنرا با خود به اردوگاه یونانیان آورد.

پریام شاه تروا به یاری خدایان شبانه خود را به اردوگاه آشیل رسانده و با زاری از او تمنا کرد که جنازه پسرش را به او برگردانند تا بتواند مراسمی در خور بزرگی این پهلوان حماسه ساز ترتیب دهد. پس از گفتگوی دراز، آشیل پذیرفت و داستان ایلیاد اثر هومر با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان میرسد.

در این کتاب و همچنین کتاب دیگر هومر، اودیسه اشاره ای به پایان نبرد تروا و سرنوشت تراژیک آشیل نرفته است. داستانهایی چون اسب تروا در آثار نویسندگان بعدی رمی همچون ویرژیل و اووید آمده و افسانه رویین تن بودن آشیل و ماجرای پاشنه #آشیل که به مرگش انجامید را شاعر سده یکم میلادی استاتیوس در کتاب خود آشیلید پرداخته است.

#بتسابه # مهدوی

  • بتسابه مهدوی