نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذهن انسان» ثبت شده است

فنگ شویی ذهن

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۲۸ ب.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

همه ما کمابیش با علم کهن فنگ شوئی که هنر چیدمان محیط اطرافمان بر اساس قوانین طبیعی است آشنایی داریم ولی اغلب ما از هنر چیدمان و معماری ذهن بی اطلاعیم. جواب اینکه چرا ذهن ما همیشه آشفته و درگیر مسائل روزمره است این است که هیچ کس به ما فنگ شوئی ذهن مان را نیاموخته است. فنگ شوئی ذهن درست همان چیزی را به ما می آموزد که بدان نیاز داریم: چگونه به ساده ترین و سریع ترین روش ممکن به یک آرامش و سکوت ذهنی نسبی دست یابیم و به دوستان و اطرافیان خود هم کمک کنیم.

 

فنگ شویی ذهن

 

همه ما کمابیش با علم کهن فنگ شوئی که هنر چیدمان محیط اطرافمان بر اساس قوانین طبیعی است آشنایی داریم ولی اغلب ما از هنر چیدمان و معماری ذهن بی اطلاعیم. جواب اینکه چرا ذهن ما همیشه آشفته و درگیر مسائل روزمره است این است که هیچ کس به ما فنگ شوئی ذهن مان را نیاموخته است. فنگ شوئی ذهن درست همان چیزی را به ما می آموزد که بدان نیاز داریم: چگونه به ساده ترین و سریع ترین روش ممکن به یک آرامش و سکوت ذهنی نسبی دست یابیم و به دوستان و اطرافیان خود هم کمک کنیم.

 

با فنگ شوئی ذهن می آموزید که چگونه:

 

1- افکار خود را مرتب کنیم.

2- اولویت های کاذب و اصلی ذهن را تشخیص دهیم.

3- پرونده های باز ذهنی را مدیریت کنیم.

4- خلاقیت و ظرفیت ذهنی را بالا ببریم.

و در این راستا با :

1- قوانین حاکم بر مغز و ذهن

2- قوانین آفرینش

3- معماری ذهن و هنر چیدمان افکار

4- مدیریت منابع انرژی ذهنی

5- و تکنیک های ساده و کاربردی آشنا می گردیم.

 

این تکنیک های ساده مناسب هر کسی در هر رده سنی و با هر میزان تحصیلات و از هر قشری مـی باشد و از محصلان گرفته تا افراد شاغل ، کارمند تا مدیر عامل ، بانوان خانه دار و آنها که مسوولیت های بزرگ ذهنی دارند همه و همه می توانند از آنها بهره مند گردند.

دکتربتسابه مهدوی

20 اردیبهشت 1396
  • بتسابه مهدوی

فرق ثروتمندان و آدم های معمولی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

هنگامی که چیزی را طلب می کنیم ابتدا باید خود را لایق آن بدانیم زیرا کمی تردید باعث می شود ما نیز از هدفمان دور شویم. مثلا اگر به پول احتیاج دارید بیشترین حدی که می توانید را از خدا بخواهید و بدانید که ثروتمندان چیزی اضافه بر آنچه شما دارید، ندارند فقط آنها از قدرت تفکر خود درست استفاده می کنند و نتیجه آن را هم می بینید. البته اینکه ثروتمندان انسان های خوش شانسی هستند به هیچ وجه غلط نیست چون انسان ها خودشان تعیین می کنند که خوش شانس باشند یا بدشانس. در واقع در دنیا هیچ تخته سیاهی وجود ندارد که سرنوشت شما در آن نوشته شده باشد و این خود ما هستیم که سرنوشت مان را می سازیم و ماموریت ما توسط خود ما انتخاب می شود.

 

خوشبین یا بدبین

خوشبینی و بدبینی عاداتی هستند که ما از زمان کودکی می آموزیم و والدین ما الگو و سرمشق های ما هستند. انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد از شرایط دائمی و ثابت نشأت می گیرد؛ مانند اینکه من در امتحان ریاضی مردود شدم چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم و اتفاقات خوب از شرایط موقتی ناشی می شود اما انسان خوش بین شکست را به عوامل موقتی نسبت می دهد (من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم).

 

بدبین اجازه می دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخش ها نفوذ و سرایت کند؛ به عنوان مثال به شخصی گفته می شود به طور موقتی از کار برکنار شده است. انسان بدبین نه تنها به خاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده و ابراز می کند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیرقابل کنترل هستند اما انسان خوشبین اجازه نمی دهد یک شکست تمام زندگی او را محدود کند. او با خود فکر می کند پس من در این شرایط، شغلی ندارم ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی با هم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند.

دکتر بتسابه مهدوی

13 اردیبهشت 96

 

  • بتسابه مهدوی

نیروهای درون

بتسابه مهدوی | شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۵ ق.ظ

نیروهای درون

دکتر بتسابه مهدوی

 

نیروی تمرکز:

توانایی جمع کردن تمام توجه بر روی یک فکر و یا یک موضوع و در همان زمان رها کردن و بیرون کردن تمام افکار نامربوط دیگر از ذهن را نیروی تمرکز می گویند.

تمرکز بر روی یک فکر و یا یک موضوع تمامی انرژی ذهن را به سوی یک نقطه هدایت می کند و از اتلاف و پراکندگی انرژی جلوگیری می کند. تمرکز، قدرت افکاری که بر روی آن فوکوس می کنید را تقویت می کند و می تواند شگفتی بیافریند.

این اقدام دقیقا مشابه وقتی ست که با ذره بین باعث تمرکز پرتوهای خورشید بر روی یک نقطه از کاغذ می شویم و این عمل سرانجام به سوزاندن یک تکه کاغذ می انجامد . این توانایی را می توان از طریق تمرینات ویژه ایی گسترش داد. تمام زمانهایی که بر روی اینچنین تمریناتی سپری می شود بهترین زمانهای سپری شده شما هستند . هر چه زمان و انرژی بیشتری را برای تقویت قدرت تمرکز خود صرف کنید این توانایی شما قویتر می شود.

نیروی اراده:

اراده یک قدرت درونی برای تصمیم گیری ، انجام کار ، رسیدگی و اجرای هر گونه هدف و یا وظیفه است . البته با صرفه نظر از مقاومت درون، ناراحتی و یا مشکلات سر راه .

این نیروی اراده به صورت ثبات شخصیتی ، قاطعیت ، عزم راسخ ، ثبات قدم، پشتکار و ایستادگی آشکار می شود.

تادیب نفس:

توانایی خودداری کردن از ارضای فوری در حمایت و رسیدن به چیزی بهتر و رها کردن لذت های فوری برای رسیدن به هدفی بالاتر.

این یک توانایی شخصی ست برای پیوستن به یک کار، فکر و یا رفتار که شما را به سمت پیشرفت و موفقیت هدایت می کند.

قدرت تخیل:

توانایی تجربه کردن تمام جهان در داخل ذهن را قدرت تخیل می گویند. تخیل یک قدرت خلاق است . با تمرین و استفاده درست از آن هر کسی می تواند سلامتی ، ثروت ، شادی و هر رویداد و شرایط مطلوبی را جذب و خلق کند. تخیل سازی فقط محدود به دیدن تصاویر در ذهن نیست . تمامی احساسات و تمامی حواس پنجگانه را نیز می توان تصور کرد .شما می توانید صدا، مزه، بو و تمامی احساسات جسمی را در تخیل خود بیاورید.

یک تخیل قوی و گسترش یافته شما را تبدیل به انسانی خیالباف و یا یک فرد غیر عملی نمی کند بلکه برعکس یک توانایی قدرتمند و خلاق است.

یک توانایی ست برای حل مشکلات.

و یک ابزار فوق العاده عالیست برای بازآفرینی و بازسازی یک زندگی و شرایط آن. یک قدرت عالیست که می تواند کل زندگی یک فرد را عوض کند و از این قدرت به طور گسترده در سحر و جادو استفاده می شود. قدرت تخیلات شما، می تواند خلق کند. وقتی که شما یاد بگیرید چطور با آن کار کنید تمامی آرزوهای قلبی شما به حقیقت می پیوندد!

اصرار و پافشاری:

بسیار کار آسانی ست ایستادن و رها کردن و دست از همه چیز کشیدن وقتی که نتیجه ی یک کار و یا موضوعی طبق خواسته ی ما پیش نمی رود و یا نیاز به زمان طولانی برای رسیدن به نتیجه دارد!

اصرار و پافشاری یک قدرت درون به حساب می آید که می تواند شما را به موفقیت نزدیک کند . وقتی که بتوانیم با وجود مشکلات ، موانع و شکست ها باز هم ادامه دهیم.

انگیزه:

انگیزه یک نیروی محرکه درونی ست . که شخصی را به سمت یک هدف مشخصی هدایت می کند و برای رسیدن به خواسته وجود آن ضروری ست.

بلند همتی:

افکار واهی و پوچ به اندازه کافی قوی نیستندتا به عمل تبدیل شوند . آرزو یک خواسته ضعیف است . فقط یک خواسته قوی می تواند مستقیم به جلو حرکت کند، طرح ها و نقشه ها را دنبال کند و خواسته و اهداف را به انجام برساند.

اعتماد به نفس:

ایمان به توانایی و قدرت یک شخص را اعتماد به نفس می گویند . اعتماد به نفس منجر به شجاعت ، انجام کارها ، تلاش برای انجام کارهای جدید و رسیدن به موفقیت می شود.

کناره گیری:

توانایی ست که به شما اجازه می دهد در تمام سطح های ذهنی آرام باقی بمانید . این توانایی افراد را از مشکلات ، ناراحتی ها ، ترس ها و نگرانی ها حفظ می کند . این توانایی به افراد کمک می کند تا آنچه را که نمی توانند تغییر دهند بپزیرند و زندگیشان را ادامه دهند و آنها را به سمت یک تعادل داخلی و آرامش هدایت می کند.

آرامش ذهنی:

یک ذهن آرام از تمام اجبارهای پی در پی، افکار بی قرار و نگرانی ها رها ست . هنگامی که افکار مزاحم آرامش ذهنی را بر هم نزنند فرد می تواند آرامش درونی را تجربه کند . فردی که آرامش ذهن را در اختیار دارد آرام است و تحت کنترل خودش است.

چنین شخصی تقریبا در تمام شرایط تعادل درونی خود را حفظ می کند . به ندرت تحت تاثیر شرایط و موقعیت های منفی قرار می گیرد .

دکتر بتسابه مهدوی

30 مرداد 1395

تهارن

 

  • بتسابه مهدوی

اهمیت و جایگاه احساس

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ق.ظ

اهمیت و جایگاه احساس

دکتر بتسابه مهدوی

 

1-طولانی ترین سفر زندگی ، طی طریق راه بین ذهن تا قلب است.

 

2- اگر شما بتوانید مشکلات دیگران را بدون اینکه با احساسات درگیر شوید ، درک کنید می توانید در مورد مشکلات خود هوشیارتر باشید.

 

3-قدرت حقیقی هماهنگی ذهن و دل است .هماهنگی احساس و فکر است. هماهنگی بین این دو فقط با آگاهی از افکار و احساسات بوجود می آید.و آگاهی با خود آگاهی (از خود آگاه بودن) ایجاد میگردد.

 

4-قلب قانون گذار(مقننه) ، تن اجرا کننده (مجریه) و ذهن قضاوت کننده ( قضائیه) است.

 

5-همه فعالیت های فکری و بدنی از امیال است و ریشه امیال در قلب است و مشخصه بارز قلب احساسات است.

 

6- جهل و نا آگاهی موجب احساس ترس می شود و بالعکس.ترس حسی است و جهل ذهنی .لذا شاهد بودن که موجب آگاهی است موجب دلیری و فرو رفتن در دل ترس ها می شود.

 

7-همه ادراکات ما و دریافت های ما مبنا و ریشه حسی دارد توسط حواس بدنی ، روانی و یا روحی ، لذا دل کانون ادراک و معرفت است. ذهن  فقط وجود را تجزیه وتحلیل میکند وبه ایده و آرمان و قضاوت می کشاند. ذهن انسان فقط قادر به درک  " شدن" است آنھم اگر متکی به فهم قلبی نباشد کل این جریان شدن و تکامل مبدل به دور باطل و جنون می گردد. ذهن فقط براساس تصاویر و علائم سمبلیک تصویری کار می کند لذا ذهن هیچگاه حقیقت را درک نمی کند بلکه  در بهترین حالت تصویر حقیقت را منعکس میکند. تشخیص چیزها از یک دیگر وتشخیص رنگ و صدا و بو و حالات و صفات و ویژه گیها و موجودیت ها تماماً از قلب است و نه ذهن. ذهن آدمی این دریافت ها را به قیاس می کشاند و قلمرو کاربردها و برنامه ریزیها و قضاوت و اولویت است در خدمت حیات دنیوی و توسعه معیشتی. همانطور که  « توجه » واقعه ای در قلب انسان است که اساس ادراک می باشد. یعنی دل انسان است که متوجه چیزها در جهان می شود و چیزها را در می یابد. مواد اولیه شناخت در دل پدید می آید.

 

8- دل همان قلمروی « کن » می باشد(فرمان دهنده) و امر خدا را مستقیماً دریافت می کند و به حواس و هوش ذهنی و اعضاء و جوارح می فرستد.

 

9- به تجربه می دانیم که همه افکار و آمال و برنامه ها و اعمال بشری معلول و محصول آن جریانی در دل است که احساسات نامیده می شود. می دانیم که مادی ترین افکار و اعمال انسان محصول جبری احساسات او هستند. پس تا قلمرو احساسات بشری درک نشود در واقع اندیشه و اعمال و اراده بشر هم درک نشده است و سائر ادراکات اموری سطحی و بی ریشه اند و حداکثر به معنای فهم معلولات هستند. قلب شناسی همان علت شناسی است و اراده شناسی و خودشناسی.

 

10- انسان مجبور به افکار و اعمالی است که بطرز مرموزی تحت الشعاع احساسات کور و نامفهوم است. پس قلب شناسی تنها راه درک جبر وجود است و می دانیم هر آنچه که فهم نشود جبر تلقی می شود و لذا قلب شناسی تنها راه نجات از هر جبری می باشد. اختیاری جز در معرفت بر قلب حاصل نمی آید.

 

11- بزرگترین ویژه گی و صفت محسوس دل آدمی همانا عشق و پرستش و ایثار است.

 

12- کسانی که به احساساتشان توجه نشان می دهند و همزمان  با شاهد بودن بر افکارشان  می توانند صاحب دل و یا زنده دل شوند.در قلمرو ذهن انسانها تصاحب می کنند و در قلمرو دل می بخشند و ایثار می کنند.

 

13-  آن جا درد شماست ، آن درد بنیادی که چرا جهان هستی مطابق میل شما نیست، شما اصرار می کنید ، مقاومت می ورزید تا ثابت کنید که خواسته های شخصی و ذهنی شما مهمتر از نیاز های روحی شماست.اما شرایط زندگی ، همیشه بیانگر نیازهای روحی شما می باشد.

 

14- هر حس و عاطفه ای نشانگر اطلاعات مهم درباره خود شماست.هر احساسی پیامی است از طرف روح شما.هیچ مشاوری نمی تواند این اطلاعات را به شما بدهد.عواطف را مثل هدیه ببینید.هدیه ها بخشی از رشد معنوی شما هستند.

 

15- برای تشخیص بهتر احساسات و عواطف خود سعی کنید آنها را نامگذاری کنید.

 

16- هر حس دردناک در بدن که در نتیجه رها شدن انرژی در حالت ترس و تردید ایجاد می شود ، فکر خاصی را به همراه دارد.

 

17-وقتی که انرژی ، دستگاه انرژی بدن شما را در حالت عشق و اعتماد ترک کند ، احساس آسودگی و آرامش در بدنتان ایجاد می شود و اگر در حالت ترس و تردید ترک کند احساس انقباض و گرفتگی و درد می کنید.

 

18-وقتی که همواره نسبت به تمامی احساس های خود آگاه و هوشیار هستید ، در واقع در ارتباط مداوم با روح خود قرار دارید.احساسات زبان و پیام روح شما به خود آگاهی و شخصیت شماست.توجه به پیام های روح گاهی بسیار دشوار و دردناک است در این حالت هاست که فرار کردن و خود فراموشی (استفاده از تلویزیون ، غذا خوردن ، بیرون رفتن ، خرید کردن ، افکار نامربوط  و ...) بسیار ساده تر از هوشیار ماندن و گوش چشم دادن به پیام هاست.

 

19-نکته مهم این است که در هنگان طغیان احساسات خود را یک قدم عقب بکشیم و شاهد باقی بمانیم اگر با موج احساسات و عواطف برویم در حقیقت ابعاد مختلف ماجرا را نمی توانیم ببینیم و تحت تاثیر آن احساس فقط در جزئیات فرو می رویم لیکن با شاهد بودن  نه تنها می توانیم بر آنها مدیریت کنیم بلکه ابعاد متنوعی از ماجرا را نیز مشاهده  و درک می کنیم. با شاهد باقی ماندن در این مواقع ما خود آگاه می شویم و خود حقیقی را درک می کنیم.

 

20-یکی از ضروریات شناخت صحیح و عمیق درون احساس صمیمیت با دیگران و جهان هستی است.احساس صمیمیت بدین معناست که تمام حفاظ ها و سپرهای خود را دور می ریزید و بدون هیچ قید و شرط و احتیاطی  از لحظه اکنون به آرامش می رسید.بدون صمیمیت شما دیواری بوجود آورده اید که نه تنها شما را از سایرین ، بلکه بین شما و احساس هایتان نیز جدائی می افکند.صمیمیت به این معنی نیست که تمام نگرانی های خود را به دیگران بگویید اما لازم است که تمام نگرانی های خود را تجربه کنید و شاهد باشید .در این صورت حساس خواهید شد و نگرانی دیگران را نیز درک خواهید کرد و با دیگران همدردی خواهید نمود.احساس صمیمیت برای ما یک امر طبیعی و فطری است و زمانی که صمیمی هستیم از زندگی رضایت خاطر داریم.در واقع با احساس صمیمیت ما نسبت به رشد روحی و روانی دیگران تعهد بیشتری خواهیم داشت و صرفا به پیشبرد پروژه ها نمی اندیشیم.در حقیقت تغییر دنیا مستلزم تغییر خود ماست که در خدمت روحمان باشیم تا دنیا نیز بهتر شود.

 

21-ما دارای الگوها و طرح های عاطفی از پیش معینی هستیم. اغلب مردم انرژی خود را به کار می برند تا شرایط و علت عواطف احساس های دردناک خود را تغییر دهند اما تغییر شرایط بیرونی ، طرح ها  و الگوهای واکنش احساسی و عاطفی ما را تغییر نمی دهند.برای ایجاد تحول باید این الگوهای رفتاری-احساسی مشاهده و شناخته شوند.

 

22-احساس عصبانیت راهی برای فرار و نادیده گرفتن دردهای درونی است.درد هایی که روکشی برای ترس و احساس بی ارزشی است. عصبانیت مقاومت در برابر شرایطی است که من نمی خواهم.شما اصرار می کنید تا ثابت کنید که خواسته های شخصی شما مهمتر از نیازهای روحی شماست اما شرایط زندگی همیشه بیانگر نیازهای روحی شماست.

 

شما بطور مداوم و پیوسته با آنچه که روح تان خواستار آن است روبرو می شوید . اگر در برابر آن ها مقاومت کنید و رویدادها را نپذیرید در واقع با :    الف)هدف زندگی خود     ب) مهر و رحمت هستی و کائنات    ج)هدایتها و حمایت های عالم غیب مخالفت و ایستادگی کرده اید و نتیجه آن درد و رنج است.

 

23- اعتیاد به کار کنشی برای فرار از عواطف و احساسات است.اعتیاد به کار ، استثمار و بهره برداری از موقعیت ها و افراد ، به منظور گریز و فرار از درد است.وقتی خود را در کاری غرق می کنید اختیار زندگی خود را از دست می دهید.اختیار زندگی شما در دست احساسات دردناک است.

 

24-احساساتی شدن نیز نوعی فرار از احساس های عمیق و اصلی پشت صحنه است فرد احساساتی نمی تواند شاهد بماند و با موج احساسات به این سو و آن سو میرود لذا افراد احساساتی نیز همانند افراد عصبی توانایی شناخت لایه هایی زیرین شخصیت خود را ندارند.

 

25-فقدان حس ارزشمندی برای خویشتن منشاء و منبع اصلی تمامی دردهای عاطفی و احساسی است.

 

26-حس ارزشمندی از عملکرد صحیح چاکراهای سر و ریشه (7 و 1) ناشی میگردد.یعنی در هر گونه اعمالمان مخصوصا روابط جنسی  خدا را در نظر میگیریم و تمرکز حسی-جسمی روی چاکرای هفت است و همچنین از حس غارتگری جسمی و مادی بدور هستیم و بلکه در حال بهره رساندن مادی و جسمی به طرف مقابل هستیم.

 

27-اگر ارزشمندی و توجه به ارزش ها  حسی نباشد و صرفا ذهنی و فکری باشد موجب تولید توهمی بنام من میگردد .

 

28-من یا خدای ذهنی حاصل برهمکنش ذهنی ارزش هاست.

 

29- ایده آل گرایی موجب غافل شدن از موقعیت حال میگردد و روپوشی بر احساس ها و افکار  انسان است.

 

30-همه چیز در زمان حال بی نقص  است و بی نقصی آن بدین معناست که ما در حال تجربه کردن نتیجه اعمال خودمان هستیم.

 

31-هرگاه بتوانید رابطه بین انتخاب گزینه ها ، موقعیت و شرایط پیرامون خود را به وضوح و روشنی ببینید و درک کنید ، به کمال آن شرایط و  وضعیت پی خواهید برد.در این صورت شما این توانایی را کسب می کنید که بتوانید آنها را تغییر دهید.

 

32-وقتی  که به شدت طالب کمال هستید و برای رسیدن به آن تلاش می کنید ، به جای قبول و بودن با آن چیز و در واقع قناعت کردن به آنچه که هست ، مدام تصاویر گوناگون از آنچه که می توانست باشد را با هم مقایسه می کنید.کمال گرایی تلاشی است برای زندگی کردن و سکونت در جهان فرضی و تخیلی تا به واسطه آن از تجربه کردن جهانی که هم اکنون در آن زندگی می کنید بگریزید.

 

 

33-کمال گرایی ، نقطه مقابل آگاهی احساسی و هشیاری عاطفی است.حتی اگر این احساسات دردناک باشند.کمال گرایی مثبت آن است که با آگاهی و درک جامع شرایط اکنون  انتخاب هایی کنیم که روحمان خواستار آن است.و بدین ترتیب در مسیر خلق تجلی بالاتری از روح الهی هستیم.کمال گرایی منفی بدور از واقعیت و  وضعیت اکنون است و بلکه در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر وضعیت ‘ افکار و احساسات اکنون که نیاز به  مشاهده ‘ درک و بررسی دارند میباشد.

 

34-خشم و عصبانیت سازوکاری است که برای پوشاندن دردهای درونی و تغییر عوامل بیرونی بکار میرود و نقطه مقابل آن که دقیقا همین کار را می کند میل به راضی کردن دیگران است. این ایثارگری دروغین نیز پوششی بر احساس های خود است در پوستین واژگونه ، احساس کردن دیگران!

 

35-یکی از ترفندهای نفس برای فرار از واقعیت موجود و احساسات دردناک  حواس پرتی و نیمه کاره رها کردن امور است.وقتی که حواس خود را از کاری پرت می کنیم ، باید بدانیم که این کار همانی است که برای آن به دنیا آمده ایم.حواس خود را پرت کردن و به دلمشغولی های موقت و سطحی مشغول شدن تسکین موقتی برای تجربه نکردن احساسات دردناک  پنهان است.

 

36 – بی حوصلگی زمانی حاصل می شود که شخص نمی تواند کار یا وضعیت جذابی پیدا کند که بتواند توجه و حواس خود را از عواطف و احساس های خود دور کرده و در واقع با حواس پرتی زندگی کند.عارضه ی بی حوصلگی یک نوع مقاومت و دفاع در برابر آگاهی و هشیاری عاطفی است.

 

37- اگر چنانچه نسبت به زندگی شکرگزار بوده و هر روز به آینده ی خود چشم امید داشته باشید این امر طبیعی است اما کسی که دارای خوش بینی مفرط است نه نسبت به زندگی شکرگزار است و نه نسبت به آینده ی خود امیدوار!خوش بینی مفرط راه فراری است برای ندیدن شکستها ، دردها و تناقضات.

 

38-همیشه و بطور یکطرفه و بدون بررسی خود را محق دانستن نیز راهی برای فرار از حقیقت و رنج هاست.راهی برای ندیدن! راهی برای کوری و کری!

 

39-دردهای عاطفی و احساسی برای خود دلیلی دارند.یافتن و درمان کردن علت و ریشه درد  عاطفی و احساسی ، مبنای یک رشد معنوی ناب و اصیل است.تمامی افرادی که در مدرسه ی زمین به دنیا آمده اند باید به دنبال انجام این کار باشند.علت اصلی دردهای عاطفی و احساسی ، بخش هایی از شخصیت هستند که با ادراک های آرمانی و نگرش های والای روح هماهنگ و همسو نمی باشند.

 

40- تمایلات جنسی اعتیاد گون ناشی از احساس بی ارزش بودن و دوست داشتنی نبودن  است و بالعکس آن نیز صادق است.یعنی در یک رابطه جنسی سالم ، مسئولانه ،  صمیمانه و بر مبنای احترام و ایثار است که احساس ارزشمندی و محبوب بودن پدید می آید.رابطه جنسی صحیح یک تعامل دو طرفه حاوی عشق ، قدر شناسی و مراقبت و یگانگی  است در حالی که در حالت منفی هر یک از طرفین قصد چپاول و بهره برداری حداکثری بدون  ملاحظات دیگر را از طرف مقابل دارد و این روابط هیچگونه عمق احساسی و روانی پیدا نمی کندو سطحی باقی می ماند.

 

 

41-اعتیاد به الکل و مواد مخدر و پرخوری افراطی جملگی راههای فرار از دردهای عاطفی و استرس و فشارهای مختلف است.

 

42- فرافکنی : ما اغلب خصوصیات منفی پنهان شده در درون خودمان را به دیگران نسبت می دهیم و فرافکنی می کنیم.هنگامی که به برخی از خصوصیات و ویژگی ها واکنش عاطفی نشان می دهیم و نسبت به بعضی دیگر چنین واکنشی نداریم ، می توانیم بفهمیم که آن ویژگی هایی که ما را ناراحت کرده ، در خود داریم، حتی اگر هنوز به وجود آنها آگاه نباشیم.

 

 اگر چنانچه ما خصوصیات و ویژگی های مورد نفرتمان را نداشتیم ، هیچ واکنش احساسی به آنها نشان نمی دادیم.به عنوان نمونه هنگامی که  تقلب  ، فریب ، حرص و آز ، شهرت ، بی احساسی  و بی شعوری و... را در سایرین تشخیص می دادیم  بدون قضاوت و داوری کردن ، رفتار مناسب را انتخاب میکردیم.در این صورت ما دیگر به هر انسان بی ارزش و غیر قابل اعتمادی ، اعتماد نمی کردیم و انتظار حساس بودن هم نداشتیم.

 

مشکل اغلب ما این است که برای فرار از مشکلات عاطفی و درد نکشیدن ، معمولا  ضعف ها و دردهای عاطفی خود را به طور آگاهانه و غیر آگاهانه در درون پنهان می کنیم و هنگامی که کس دیگری این ضعف و مشکل را داشته باشد آینه ای برای ضعف ما  میگردد و موجب لمس آن زخم و درد  عاطفی می شود و لذا ما از مکانیسم های فراری همچون خشمگین شدن ، متنفر شدن و قضاوت کردن استفاده می کنیم تا با آنها رودرو قرار نگیریم و همچنان در جهل و آرامش کاذب و موقت ناشی از آن قرار میگیریم.

43- ما معمولا بر اساس نظام باورهای خودمان، دیگران را مورد قضاوت قرار می دهیم و غافل هستیم که دیگران هم نظام باورهای خودشان را دارند و بر اساس آن عمل می کنند.تحمیل و اجباری کردن نظام باورها و اعتقادات خود به دیگران باعث سلب آزادی از آنها است و خفقان آور و رنج آفرین می باشد.در مجموع ما مجاز به قضاوت نیستیم زیرا بر همه ابعاد و شرایط طرف مقابل آگاهی نداریم ولی مجاز به مشاهده و درک و تمایز هستیم.

  • بتسابه مهدوی

از رازهای نهفته در ذهن انسان چه می دانید؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ق.ظ

از رازهای نهفته در ذهن انسان چه می دانید؟

دکتربتسابه مهدوی

 

1- خوابیدن

چیزى که دانشمندان می‌دانند این است که: خوابیدن براى بقاى پستانداران جنبه حیاتى دارد. بی‌خوابى فزاینده می‌تواند به تغییر خلق و خو، توهّم‌زدگى و در حالت‌هاى خاص، حتى به مرگ منجر شود. خواب داراى دو وضعیت است: حرکات غیرسریع چشم (NREM) که در خلال آن، مغز فعالیت کم سوخت و سازى انجام می‌دهد و حرکات سریع چشم (REM) که در خلال آن، مغز بسیار فعّال است. برخى دانشمندان فکر می‌کنند که خواب NREM به بدن استراحت می‌دهد و شبیه خواب زمستانى باعث ذخیره انرژى می‌گردد و خواب REM می‌تواند به سازماندهى خاطرات کمک کند. البته این ایده هنوز اثبات نشده است و رویاهایى که در خلال خواب REM به وقوع می‌پیوندد همیشه ارتباطى به خاطرات ندارد.

 

2- خواب دیدن

اگر از 10 نفر بپرسید که خواب‌ها و رویاهاى انسان از چه تشکیل شده‌اند، احتمالاً 10 پاسخ متفاوت دریافت می‌کنید. علتش این است که دانشمندان هنوز سرگرم کشف این معما هستند. یک احتمال: خواب دیدن از طریق تحریک حرکت سناپس‌ها بین سلول‌هاى مغز، به تمرین دادن مغز می‌پردازد. یک نظریه دیگر این است که خواب‌هاى افراد درباره وظایف و هیجاناتى است که در طول روز به آن پرداخته و این فرایند می‌تواند به استحکام افکار و خاطرات کمک کند. بطور کلّى، دانشمندان در این نکته توافق دارند که خواب دیدن در خلال عمیق‌ترین بخش خواب که حرکات سریع چشم (REM) خوانده می‌شود اتفاق می‌افتد.

 

3- احساسات خیالى

تخمیمن زده می‌شود که در حدود 80 درصد حس‌هایى که در ناحیه اندام‌هاى قطع شده بدن وجود دارد مانند گرما، خارش، فشار و درد، برآمده از "اندام‌هاى گمشده" هستند. افرادى که این پدیده "اندام خیالی" را تجربه می‌کنند، حسى که دارند درست مانند این است که آن اندام جزئى از بدن آن‌هاست. یک توضیحى که در این مورد وجود دارد این است که عصب‌هاى ناحیه عضو قطع شده، ارتباط جدیدى با نخاع برقرار می‌کنند و به فرستادن علائم (سیگنال) به مغز ادامه می‌دهند، درست مانند هنگامى که عضو قطع شده سرجایش وجود داشت. احتمال دیگرى که داده می‌شود این است که مغز طورى برنامه‌ریزى شده است که با بدن کامل کار کند. به عبارت دیگر، احتمال داده می‌شود که مغز، الگویى از یک بدن کامل با تمام اجزاء و اندام‌ها را در خود نگهدارى می‌کند.

 

4- کنترل مأموریت

ساعت بیولوژیک بدن که در هیپوتالاموس مغز قرار دارد، برنامه‌ریزى فعالیت‌هاى بدن براى یک ریتم 24 ساعته را بر عهده دارد. واضح‌ترین اثر این ریتم، چرخه خواب و بیدارى است امّا ساعت بیولوژیک بر روى دستگاه گوارش، دماى بدن، فشار خون و تولید هورمون‌ها نیز تأثیر دارد. پژوهشگران دریافته‌اند که شدّت نور می‌تواند از طریق تنظیم هورمون ملاتونین، این ساعت را عقب یا جلو ببرد. تحقیقات بر روى این مسئله که آیا مکمل‌هاى غذایى حاوى ملاتونین می‌توانند از خستگى پرواز ناشى از اختلاف ساعت جلوگیرى کنند یا نه همچنان ادامه دارد.

 

5- خاطرات

انسان‌ها معمولاً برخى اتفاقات را به سختى فراموش می‌کنند، مثل اولین روز مدرسه یا نخستین ملاقات با همسر. سوال این است که این فیلم‌هاى سینمایى چگونه در ذهن انسان نگهدارى می‌شود؟ دانشمندان با استفاده از تکنیک‌هاى تصویربردارى از مغز در حال کشف سازو کار مسئول ایجاد و ذخیره‌سازى خاطرات هستند. یافته‌هاى کنونى نشان می‌دهد که ناحیه هیپوکامپوس که درون غشاء خاکسترى مغز قرار دارد می‌تواند به صورت جعبه خاطرات عمل کند.

 

6- معما

خنده یکى از رفتارهاى انسان است که درک بسیار اندکى از آن وجود دارد. دانشمندان دریافته‌اند که در خلال یک خنده از ته دل، سه قسمت از مغز فعّال می‌شود: بخش تفکّر که به شما کمک می‌کند معنى شوخى یا جوک را درک کنید، بخش حرکت که به عضلاتتان دستور حرکت می‌دهد، و ناحیه هیجانات که حس "شادی" را بیرون می‌کشد. امّا چیزى که هنوز ناشناخته مانده این است که چرا یک نفر به یک جوک احمقانه می‌خندد در حالى که فرد دیگرى موقع تماشاى یک فیلم ترسناک خنده‌اش می‌گیرد. به گفته یکى از پژوهشگران، خنده واکنشی است به ناهمخوانى و ناسازگارى (داستان‌هایى که از انتظارات متعارف پیروى نمی‌کنند). تنها چیزى که مشخص است این است که خنده حال ما را بهتر می‌کند که همین مسئله حالت معمایی این مسئله را از بین می برد.


 

 

7- طبیعت درمقابل تربیت

در جدال دیرپاى مربوط به این که آیا افکار و شخصیت، توسط ژن‌ها کنترل می‌شود یا محیط، دانشمندان به شواهدى دست یافته‌اند که نشان می‌دهد پاسخ این سوال یکى یا هر دوى آن‌هاست! قابلیت مطالعه ژن‌هاى یک فرد، بسیارى از خصوصیات و ویژگی‌هاى انسان را نشان داده است که ما کنترل اندکى بر روى آن‌ها داریم و در عین حال، در بسیارى از زمینه‌ها، نشان داده شده است که تربیت، تأثیرى قوى بر این که ما که هستیم و چه می‌کنیم داشته است.

8- میرائى

براستی سوال این است که چرا انسان پیر می‌شود؟ همه ما با یک جعبه ابزار عالى به دنیا می‌آئیم که پر است از سازوکارهاى مقابله با بیماری‌ها، به نحوى که ممکن است فکر کنیم می‌تواند ما را در مقابل انواع بیماری‌ها محافظت کند. امّا با افزایش سن، سازوکار ترمیمى بدن از فرم خارج می‌شود. در واقع، مقاومت ما در برابر صدمات جسمى و استرس کاهش می‌یابد. نظریه‌هایى که در مورد علّت سالخوردگى انسان وجود دارد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: اول اینکه پا به سن گذاشتن مانند سایر ویژگی‌هاى انسان، ممکن است بخشى از ژنتیک انسان باشد که طبق برنامه‌ریزى خاصى اتفاق می‌افتد و دوم اینکه در یک دیدگاه کمتر خوش‌بینانه، پا به سن گذاشتن، علّت خاصى ندارد و در نتیجه صدمات سلّولى که در طول زندگى به وقوع می‌پیوندد، پیش می‌آید. تعداد زیادى از دانشمندان فکر می‌کنند که علم نهایتاً پا به سن گذاشتن را به تأخیر خواهد انداخت و حداقل طول عمر را به دو برابر طول عمر فعلى خواهد رساند.

 

9- انجماد

زندگى جاوید ممکن است واقعیت نداشته باشد امّا یک رشته جدید به نام کرایونیکس (Ceyonics) می‌تواند به برخى از انسان‌ها دو بار حیات اعطاء کند. در مراکز کرایونیکس، بدن انسان‌ها را پس از مرگ در خمره‌هایى پر از نیتروژن مایع در دماى منهاى 78 درجه سانتیگراد قرار می‌دهند. ایده‌اى که وجود دارد این است که فردى که بر اثر یک بیمارى که فعلاً لاعلاج است فوت شده می‌تواند در آینده هنگامى که درمان آن بیمارى کشف شد، یخ‌گشایى و احیاء شود. هم اکنون بدن تد ویلیامز، بازیکن شاخص و معروف بیس‌بال در یکى از مراکز کرایونیکس در آریزونا منجمد شده است. البته فعلاً هیچیک از بدن‌هایى که بدین ترتیب منجمد شده‌اند احیاء نشده‌اند زیرا این فناورى هنوز به وجود نیامده است ولى دانشمندانى که در این زمینه کار می‌کنند امیدوارند در آینده به این فناورى دست یابند.

 

10- هشیارى و آگاهى

هنگامى که صبح از خواب برمی‌خیزید، متوجه می‌شوید که خورشید طلوع کرده است، صداى پرندگان را می‌شنوید و هواى تازه را بر روى پوست صورت خود حس می‌کنید. به عبارت دیگر، هوشیار هستید. این موضوع پیچیده از دیرباز در جوامع علمى مطرح بوده است. اخیراً دانشمندان علم اعصاب، هشیارى را به عنوان یک موضوع پژوهشى واقعى مورد توجه قرار داده‌اند.


 

 

  • بتسابه مهدوی