نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مراقبه» ثبت شده است

ما به عشق محتاجیم

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ق.ظ

زبان عارفانه، زبان عشق و زیبایی ست

 

بعضی ها می پندارند که

دین با هرآنچه زیبا و عاشقانه و وجدآور است، مخالف است.

آن ها گمان میکنند که

دین فقط و فقط با غم و غصه و مویه آشناست.

آنها زبان عارفان را درنمی یابند.

زبان عارفان سرشار است از

زیبایی و عشق و کرشمه.

بعضی ها گُلی زیبا را که می بینند،

فوراً رو برمی گردانند.

آنها نغمه ای زیبا را نیز که می شنوند،

از احساس گناه به خود می لرزند.

گور برای آنها جاییست که در آن،

از شرّ گناه خلاصی می یابند و راحت می شوند.

آن ها تعجب می کنند که چرا خداوند آنها را

در گور نیافریده،

بلکه به دنیایی آورده که

به شائبه ی چنین گناهانی آلوده است!

آنها در فهــمِ معنــای گناه دچار گناه شده اند.

آنها گناه را بد تعبیر کرده اند.

گناه هرآن چیزی است که بر دل ما قفل می زند

تا نفهمیم و احساس نکنیم و عشق نورزیم.

گناه چیزی است که جلوی دیدگان ما پرده می کشد تا نبینیم.

گناه چیزی است که در گوش های ما پنبه ی لجاجت فرو میکند تا نشنویم.

گناه چیزی است که از دل، گِل می سازد،

زیرا چشم و گوش و دلِ ما،

تمامیِ توشه ی ما برای رسیدن به خداست.

عشق، تنها کلمه ای است که

نَفَسِ گرم خدا بر آن دمیده است.

عشق تنها ساحتی است که در آن

انسان با ذاتِ هستی دیدار می کند.

 

مسیحا برزگر- ما به عشق محتاجیم

  • بتسابه مهدوی

نیایش روز

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ

 خدایا...

شاد کن دلی را که گرفته و دلتنگ است

بی نیاز کن کسی را که به درگاهت نیازمند است

امیدوار کن کسی را که به آستانت ناامید است

بگیر دستانی که اکنون به سوی تو بلند است

مستجاب کن دعای کسی که با اشک هایش تو را صدا میزند

حامی آن دلی باش که تنها شده

دستگیر کسی باش که درمانده است و به آسمانت رو کرده ...

  • بتسابه مهدوی

هنر

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ق.ظ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻠﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻫﻨﺮ

ﺍﻭ ﺑﻤﻌﻨﯽ ﭘﺲ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﭘﻴﺸﺘﺮ

ﺭﺍﺟﻌﻮﻥ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺭﺟﻮﻉ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻥ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﮔﻠﻪ ﻭﺍ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻭﺩ

ﭼﻮﻧﮏ ﻭﺍﮔﺮﺩﻳﺪ ﮔﻠﻪ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ

ﭘﺲ ﻓﺘﺪ ﺁﻥ ﺑﺰ ﮐﻪ ﭘﻴﺶ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﻮﺩ

ﭘﻴﺶ ﺍﻓﺘﺪ ﺁﻥ ﺑﺰ ﻟﻨﮓ ﭘﺴﻴﻦ

ﺍﺿﺤﮏ ﺍﻟﺮﺟﻌﯽ ﻭﺟﻮﻩ ﺍﻟﻌﺎﺑﺴﻴﻦ

ﺍﺯ ﮔﺰﺍﻓﻪ ﮐﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻡ ﻟﻨﮓ

ﻓﺨﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺨﺮﻳﺪﻧﺪ ﻧﻨﮓ

ﭘﺎ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻡ ﺣﺞ

ﺍﺯ ﺣﺮﺝ ﺭﺍﻫﻴﺴﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺗﺎ ﻓﺮﺝ

ﺩﻝ ﺯ ﺩﺍﻧﺸﻬﺎ ﺑﺸﺴﺘﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻳﻖ

ﺯﺍﻧﮏ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﺁﻥ ﻃﺮﻳﻖ

ﺩﺍﻧﺸﯽ ﺑﺎﻳﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻠﺶ ﺯﺍﻥ ﺳﺮﺳﺖ

ﺯﺍﻧﮏ ﻫﺮ ﻓﺮﻋﯽ ﺑﻪ ﺍﺻﻠﺶ ﺭﻫﺒﺮﺳﺖ

ﻫﺮ ﭘﺮﯼ ﺑﺮ ﻋﺮﺽ ﺩﺭﻳﺎ ﮐﯽ ﭘﺮﺩ

ﺗﺎ ﻟﺪﻥ ﻋﻠﻢ ﻟﺪﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ

ﮐﺶ ﺑﺒﺎﻳﺪ ﺳﻴﻨﻪ ﺭﺍ ﺯﺍﻥ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ

ﭘﺲ ﻣﺠﻮ ﭘﻴﺸﯽ ﺍﺯﻳﻦ ﺳﺮ ﻟﻨﮓ ﺑﺎﺵ

ﻭﻗﺖ ﻭﺍ ﮔﺸﺘﻦ ﺗﻮ ﭘﻴﺶ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎﺵ

ﺁﺧﺮﻭﻥ ﺍﻟﺴﺎﺑﻘﻮﻥ ﺑﺎﺵ ﺍﯼ ﻇﺮﻳﻒ

ﺑﺮ ﺷﺠﺮ ﺳﺎﺑﻖ ﺑﻮﺩ ﻣﻴﻮﻩٔ ﻃﺮﻳﻒ

ﮔﺮﭼﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﺁﺧﺮ ﺁﻳﺪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ

ﺍﻭﻟﺴﺖ ﺍﻭ ﺯﺍﻧﮏ ﺍﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺑﻮﺩ

ﭼﻮﻥ ﻣﻼﻳﮏ ﮔﻮﯼ ﻻ ﻋﻠﻢ ﻟﻨﺎ

ﺗﺎ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻋﻠﻤﺘﻨﺎ

  • بتسابه مهدوی

انرژی مثبت

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۶ ق.ظ

سلام

 انرژی مثبت امروز

حالم خوبه،چون ناملایمتی های دیروز را فراموش کردم

ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ،

ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩﻥ،

ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ

ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،

ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ

ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،

ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ،ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ

ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﺭﺕ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ

ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،

ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ،ﺣﺎﺻﻞ ﺗﺠﺴﻢ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳذﺖ

ﻭ ﻣﻦ ﺧﯿﺮ ﻣﺤﺾ،ﺛﺮﻭﺗﯽ ﻻﯾﺰﺍﻝ،ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻏﯿﺮ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻃﺎﻟﺒﻢ،

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﻢ ....

ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﮐﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﻢ .....

ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﺑﺎﺷﯿﻢ ....

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﻴﻜﻨﻢ

ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺳﭙﺎﺱ ....

ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻮﺍﺯﺷﻢ ﮐﺮﺩ

ﺳﭙﺎﺱ ﻛﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ..

 

 🌻روزتون پر از انرژی وعاقبتتون بخیر🌻

 

😊تبسم را نه می توانیم بخریم، نه می توانیم قرض کنیم...

فقط مى توانیم هدیه بدهیم

میســــپارمت به لبخند ها...

در مسیر باد بمان تا بوى مهربانیت تسخیر کند این شهر را...

سلام

روزگارت خوش

دلت عاشق

دستت بخشننده

زندگیت پربرکت

لبخندبزن دوست من

تنور دلت گرم...

خدایاشکرت

  • بتسابه مهدوی

جهالت

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۲ ق.ظ

مزرعه را ملخ ها جویدن... و ما برای کلاغها مترسک ساختیم... و این بود شروع جهالت... ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﯾﻨﯽ ﺷﻮﺩ، ﺩﯾﻨﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺪ. ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻣﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺘﻤﺎﻥ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺷﺩ. ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺷﺎﻩ ﻭ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﺁﻗﺎ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭ ﻣﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ, .... ﺩﻋﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ! ﺩﻋﺎﯼ ﺷﻌﻮﺭ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ ﺍﺳﺖ ! ببار ای آگاهی... ظهور در جمجمه هاست نه در جمعه ها....!

  • بتسابه مهدوی

بخشش

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۴۸ ق.ظ

نبخشیدن باعث کوچک شدن افق نگاهت و پرشدن فضای ذهنت از چیزهایی میشود که هیچ نیازی به آنها نداری.....

می بخشی چون به اندازه ی کافی قوی هستی که درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند.

بخشیدن،هدیه ای است که تو به خودت می دهی. بخشیدن شبیه آزاد کردن یک زندانی از حبس است و آن زندانی کسی نیست جز خود تو.

به خاطر بسپار که آدم های ضعیف هرگز نمیتوانند ببخشند.

بخشیدن خصلت آدمهای قوی است. بخشیدن یک اتفاق لحظه ای هم نیست. بخشیدن اتفاقی شخصی است که باید در درون ذهن و دل تو رخ دهد و هیچ ربطی به آدم های بیرون وجودت که میبخشی،ندارد.

یک روحیه و ویژگی شخصیتی دایمی و لحظه به لحظه در زندگی است.

فقط قدرتمندها میبخشند.

پس قوی بودن را انتخاب کن.

  • بتسابه مهدوی

ساعت

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۸ ق.ظ

داستان با تامل باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

روزی مردی با ساعتی خراب وارد ساعت سازی شد . گفت :"

ساعتم خراب شده فکر می کنید بتوانید تعمیرش کنید ؟"

ساعت ساز جواب داد :"

خوب البته سعی خودم را می کنم ."

مرد گفت :"متشکرم اما این ساعت خیلی برای من ارزشمند است ."

و ساعتش را برداشت و رفت .

 

بعد از او مرد دیگری وارد شد . گفت :"

ساعتم کار نمی کند .

اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا ،

مطمئنم که دوباره مثل روز اولش کار میکند .

 

"ساعت ساز چیزی نگفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود .

.

ظهر نشده بود که باز مرد دیگری وارد مغازه شد .

ساعتش را گذاشت و گفت : "

یک ساعت دیگر برمی گردم تا ببرمش ."این را گفت و مغازه را ترک کرد .

.

قبل از اینکه مغازه را تعطیل کند ، چهارمین مرد وارد مغازه شد . گفت :

" قربان ، ساعتم کار نمی کند ، من هم چیزی راجع به تعمیرات ساعت نمی دانم .لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید .

.

" به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه آمدند ،

کدامیک ساعتش تعمیر شد .

.

ما اغلب مشکلاتمان را نز خدا میبریم

و پیش ازبازگشت آنها را با خود بازمی گردانیم .

.

گاهی برای خدا تعیین می کنیم که چگونه گره از کار ما بگشاید .

.

برای خدا زمان تعیین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما برآورده شود .

.

درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند .

.

باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

.

او خود پس از حل آن ما را خبر می کند .

خداوند همیشه وقت شناس است .

  • بتسابه مهدوی

مراقبه و آرامش

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۶ ق.ظ

 

زمان این مراقبه که شما را برای دستیابی به شفای روحی , هماهنگ می کند صبح زود یا آخر شب است زیرا در این اوقات , شخص در هماهنگی با خود آگاهی روحانی یا با شعور ناخوداگاه قرار میگیرد .

 

در صورت امکان , یک موزیک مراقبه بگذارید .به پشت و با پوششی که تا روی چانه هایتان کشیده شده است , روی تخت دراز بکشید .

 

چشمانتان را ببندید . بدن و وزنتان را احساس کنید , اگر احساس ناراحتی کردید , کمی جا به جا شوید تا حس کنید وزنتان در تمامی نقاط بدن به طور یکنواخت پخش شده است .

 

وضعیت جسم بیمارتان را بر تخت حس کنید . نفسی عمیق بکشید . به ذکر دعای شخصی تان بپردازید و از پروردگار خود در خواست سلامت و شفا داشته باشید .

 

بر دردها و آلام جسمتان و بر تنشی که احساس می نمایید تعمق کنید . نفسی عمیق بکشید و این تنش را به پروردگار خویش تسلیم کنید.

 

تصور کنید که نور سفید الهی همچون یک دست عظیم الجثه بالای سر شما قرار گرفته و یک اشعه آبی رنگ بر سر شما سایه افکنده است , تمامی وجودتان را در تمامی سطوح از این اشعه سیراب کنید .

 

همینطور که شروع به تنفس آهسته و عمیق می کنید , رهایی کالبد فیزیگی تان را مشاهده کنید . دردها و آلامی که شما را ترک کرده اند را بنگرید .

 

به تنفس عمیق خود ادامه دهید . ببینید که این اشعه آبی مبدل به نوری طلایی شده است و وارد بخشی از بدنتان که باید شفا یابد می شود . تسلیم خواست پروردگار شوید و از شفای خویش لذت ببرید .

 

ببینید که این بخش مریض از سطح بدنتان بیرون رانده و از هم پاشیده و بخار می شود . نفسی عمیق بکشید , به موسیقی ای که پخش می شود , گوش فرا دهید .

 

به تنفس عمیق خود ادامه دهید و با ذهنتان این جریان شفابخش را بنگرید.بدانید زمانی که این جریان صورت پذیرفت , به و ضوح شاهد بهبودی و درمان خود خواهید بود.

 

اکنون که جریان شفابخش جاری شده است , کل وجودتان را بر مکانی که در آن آرمیده اید متمرکز کنید و آنجا را چون پناهگاهی امن تجسم نمایید .نفسی عمیق بکشید و آرام آرام همراه ذهن خود آگاه و هوشیارتان بیارامید تا عمل شفادهی در سرتاسر شب ادامه یابد.

  • بتسابه مهدوی

دکوراسیون انرژی

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ق.ظ


به عقیده چینی‌های باستان، موقعیت و جهت پدیده‌ها در فضا از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و محل سکونت، کار، نحوه قرارگیری اشیا، میز، مبلمان، کتابخانه و سایر مایملک انسان که او را از هر سو احاطه کرده‌اند، قادر به تاثیرگذاری بر سلامت رفتار و روان او هستند. براساس فنگ‌شویی اشکال هندسی، خطوط و استقرار صحیح اشیا در محیط‌های مناسب موجب همسویی نیروهای آسمانی با انسان و اشیا شده، سلامتی و موفقیت را به ارمغان می‌آورند. این تاثیرات، رفتار و شخصیت انسان را در جهت مثبت یا منفی و موزون یا ناموزون تعیین میکنند. بدیهی است که اصلی‌ترین عصاره دکوراسیون انرژی یا فنگ‌شویی، توجه به هماهنگی موجود در طبیعت بوده و کشف رموز طبیعت که همواره در حال سخن گفتن با بشر هستند و استفاده از آنها در زندگی شخصی

  • بتسابه مهدوی

دلا

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ق.ظ

گنج العارفین:

دلا پرهیز از زهد ریائی

اگر تو طالب راه خدائی

هوا و کبر را از سر بدر کن

ز پندار و ز خود بینی حذر کن

مشو مغرور بر طامات و تلبیس

که تا ملعون نگردی همچو ابلیس

اگر صد سال در ناموس کوشی

ز جام وحدتش یک دم ننوشی

مکن دعوی ز زهد و پارسائی

ریا باشد طریق خود نمائی

ز دعوی بگذر و معنی طلب کن

مقام قرب اوادنی طلب کن

چو خودبینان مجو از خویش تحسین

که این ره را نشاید مرد خودبین

چنان کن زندگانی با خلایق

که باشند از تو راضی خلق و خالق

اگر خالق ز تو راضی نباشد

نماز و روزه جز بازی نباشد

ترا گر تکیه بر زهد و نماز است

مکن تکیه که خالق بی نیاز است

اگر تکیه کنی بر فضل او کن

چو سید جسم و جان را بذل او کن

مشو بر طاعت بسیار مغرور

که ابلیس از پی این گشت مقهور

هزاران سال طاعت بیش آورد

بشد باطل چو عجبی پیش آورد

سر این دشمنان دینار دون است

دگر نفست کز او جانت زبون است

مناز از شیخی و زهد و کرامات

که این راهی است پر خوف و پرآفات

در این ره دشمنان صعب ناکند

کمین کرده ترا بهر هلاکند

دگر کبر و نفاق و حرص و آز است

کز این ها کار بر مردم دراز است

مباش ایمن تو از ابلیس مکار

قوی دزدی است آن ملعون غدار

حسد را نیز بس دزدی قوی دان

که دارد همچو شیطان قصد ایمان

درازی امل دزدی قبیح است

نه پنهان است این نکته صریح است

بنه از سر درازی امل را

چه از خود دور می داری اجل را

چرا از مرگ دایم در نفوری

به تو نزدیک تو بس دور دوری

زمانی فکر کن در کار عالم

ببین کز دور آدم تا بدین دم

کیان بودند و این لحظه کجایند

سراسر غرق دریای فنایند

کجا شد آدم و کو نوح و جرجیس

کجا شد دانیال و شیث و ادریس

کجا شد یوسف صدیق و یعقوب

کجا شد یونس و ذوالکفل و ایوب

کجا شد حشمت و ملک سلیمان

کجا شد دانش بسیار لقمان

کو ابراهیم و اسمعیل و داوود

کو اسحق و کجا شد صالح و هود

کجا شد سرور اولاد آدم

محمد صدر و بدر هر دو عالم

همه رفتند و ما از پی روانیم

همانا کز شمار رفتگانیم

اگر جاهل نیی وز عاقلانی

مشو غره بدین دنیای فانی

که دنیا را نمی بینم مداری

ندارد کار عالم اعتباری

ز دنیا عاقبت چون رفتنی هست

به هر حالی که باشد مردنی هست

مکن در کار عالم عمر ضایع

ز دنیا با قلیلی باش قانع

که قانع در حقیقت پادشاه است

قناعت شیوه مردان راه است

قناعت کن قناعت کن قناعت

اگر خواهی که یابی این سعادت

اگر در حضرت او قرب یابی

ز ملک هر دو عالم رخ بتابی

دمی بی او نباشی همچو پاکان

مدام از غیر او باشی هراسان

چو تو صافی شوی از وحشت غیر

همه در عالم وحدت کنی سیر

چو تو با این صفت موصوف باشی

به وحدانیتش معروف باشی

چو الفت یافتی از حضرت او

زمانی رخ متاب از خدمت او

اگر ملک تو گردد ملک کونین

مشو غافل از او یک طرفة العین

که غفلت از طریق مفسدان است

طریق فاجران و مشرکان است

طریق اهل فسق و اهل نار است

طریق فاسقان بی مدار است

از این شیوه اگر بوئی بخواهی

برو پرهیز می کن از مناهی

اگر تو از مناهی دور باشی

یقین در حضرتش مغفور باشی

مرو زنهار در راه ملامت

ره تحقیق گیر و رو سلامت

ره تحقیق ما را راه شرع است

شریعت اصل و دیگر جمله فرع است

شریعت را طریق مصطفا دان

طریق ره روان راه دین دان

قدم در نه به پاکی در طریقت

که تا بوئی بیابی از حقیقت

حقیقت چیست در حق محو گشتن

ز خاطر غیر او را سهو گشتن

زجان و دل مر او را بنده بودن

همیشه بر درش افکنده بودن

به ذکر و طاعت او خو گرفتن

طریق و سیرت نیکو گرفتن

اگر با ذکر حق تو انس گیری

بمانی زنده جاویدان نمیری

تو تا با خلق عالم انس داری

بدان کاندر حضورش بی وقاری

ببر از خلق کز خلقت گزند است

قبول و رد خلقت پای بند است

منه دل بر زن و اولاد و فرزند

به غیر حق سر موئی مپیوند

ز جان و دل طلبکار خدا باش

ز خود بیگانه با او آشنا باش

مدام اندر سلوک راه دین باش

گمان بگذار و در راه یقین باش

درین ره هر چه داری پاک می باز

به دنیا و به عقبی هم مپرداز

اگر داری سر این راه برخیز

قدم درنه ز مال و جان بگریز

زن و فرزند و مال و جاه هیچ است

درین ره جز دل آگاه هیچ است

درین ره چون دلت آگاه گردد

ندیم حضرت الله گردد

اگر دربند مال و جاه باشی

همیشه مفسد و گمراه باشی

اگر مقبول باشی و مؤدب

یقین در حضرتش گردی مقرب

ز قرب او چو گردد طالعت سعد

به توفیقش چنان گردی که من بعد

نباشد غیر او را در دلت راه

ز خاطر محو گردد ما سوی الله

کسی را این صفت گردد مسلم

که آزاده بود از هر دو عالم

نباشد هر گزش میلی به دنیا

ز همت سر فرو نارد به

  • بتسابه مهدوی