نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

ساعت

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۸ ق.ظ

داستان با تامل باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

روزی مردی با ساعتی خراب وارد ساعت سازی شد . گفت :"

ساعتم خراب شده فکر می کنید بتوانید تعمیرش کنید ؟"

ساعت ساز جواب داد :"

خوب البته سعی خودم را می کنم ."

مرد گفت :"متشکرم اما این ساعت خیلی برای من ارزشمند است ."

و ساعتش را برداشت و رفت .

 

بعد از او مرد دیگری وارد شد . گفت :"

ساعتم کار نمی کند .

اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا ،

مطمئنم که دوباره مثل روز اولش کار میکند .

 

"ساعت ساز چیزی نگفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود .

.

ظهر نشده بود که باز مرد دیگری وارد مغازه شد .

ساعتش را گذاشت و گفت : "

یک ساعت دیگر برمی گردم تا ببرمش ."این را گفت و مغازه را ترک کرد .

.

قبل از اینکه مغازه را تعطیل کند ، چهارمین مرد وارد مغازه شد . گفت :

" قربان ، ساعتم کار نمی کند ، من هم چیزی راجع به تعمیرات ساعت نمی دانم .لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید .

.

" به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه آمدند ،

کدامیک ساعتش تعمیر شد .

.

ما اغلب مشکلاتمان را نز خدا میبریم

و پیش ازبازگشت آنها را با خود بازمی گردانیم .

.

گاهی برای خدا تعیین می کنیم که چگونه گره از کار ما بگشاید .

.

برای خدا زمان تعیین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما برآورده شود .

.

درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند .

.

باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

.

او خود پس از حل آن ما را خبر می کند .

خداوند همیشه وقت شناس است .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی