نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نماد کاندالینی» ثبت شده است

نماد چیست؟

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۱۲ ق.ظ

نماد چیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

نماد از مفاهیم بسیار مهم در جامعه شناسی ارتباطات به حساب می آید.در فرهنگ فارسی عمید نماد به معنای نماینده ،نمود آمده است. در کتب علوم اجتماعی نماد از دو منظر بررسی شده است.

1-   در معنای محدود کلمه نماد جلوه ای است عینی که واقعیت مجردی را مجسم می دارد. به عبارت دیگر نماد نشان یا علامتی است که  برای تجسم واقعیتی غیر مادی بکار می رود.

2-   درمعنای کلی نماد به معنای نشانی است قرار دادی ،نسبی وتابع شرایط طبیعی ویژه . از نظر جامعه شناس نمادها جلوه هایی عینی هستند که از معناهایی که توسط همه یا اکثر افراد جامعه شناخته شده اند را به نمایش می گذارند.

 

عناصر تشکیل دهنده نماد

1-     دال : که جانشین چیز دیگری است.

2-     طبقه مدلول : در واقع دیگری است که دال جای آن را می گیرد.

3-     دلالت : رابط بین دال ومدلول است وتوسط دیگران درک وتفسیر می شود.

 

طبقه بندی نمادها

نمادها را می توان براساس نوع شکل گیری به دودسته طبیعی وقراردادی تقسیم کرد.

نمادهای طبیعی

برخی از نمادها بطور طبیعی با مدلول خود رابطه دارند . لذا هرانسانی قادر است به سادگی آنها را درک نماید . مانند:دود که نشانه اتش است،خاک مرطوب که نشانه بارندگی شب قبل است و البته اینها فقط علائم ابتدایی به حساب می ایند.

نمادهای قراردادی

طیف گسترده ای از نمادها قراردادی هستند،می توان گفت تقریباً تمامی نمادهای اجتماعی ازاین دسته هستند. بهترین نمونه آنها علائم راهنمایی ورانندگی است که تمامی رانندگان درآن وجه اشتراک دارند.شکل گیری نمادهای اجتماعی تابع شرایط اجتماعی ،سیاسی، جغرافیای و است برای نمونه درکشور عربستان به لحاظ ویژگی طبیعی شتر از اهمیت خاصی برخوردار است لذا برای شناختن انواع آن بالغ برپانصد اسم بوحود آمده است.درهرمحیط اجتماعی درطول زمان بطور قراردادی بین اعضای جامعه برسر شناختن یا نامیدن یایادآوری لحظه ها، خاطرات،تاریخ وگذشته ازکلمات یا حرکات رمزی استفاده می کنندکه فقط برای افراد همان جامعه قابل درک وتفسیر است. مانند:نیمه شعبان،22بهمن ،شب یلداو .

دسته بندی نمادها به لحاظ شکل

نمادهای صوتی:

نمادهایی که بوسیله زبان بکارگرفته می شودوتنها راه دریافت    آن گوش است.مانند: صدای چیک چیک آب ،صدای جیرجیرک و ،استفاده از واژه ها درفرایند ارتباط (صحبت کردن)،صدای اذان از بلندگو،صدای زنگ تلفن، صدای رادیو، و

نمادهای دیداری:

نمادهای که بوسیله چشم دریافت می شوند.شامل نماهای نوشتاری مانند:متن نامه،شعر،روزنامه و .

نمادهای تصویری مانند:تصاویر ثابت،نقاشی ،عکس و ،تصاویر متحرک چون فیلم،کارتون و .اشکال مانند:مجسمه،بناهای تاریخی و

نمادهای حرکتی مانند:اشاره کردن،چشمک زدن،لبخندزدن،شکلک درآوردن،حرکات موزون بدن(رقص)و ازاین نمادها تحت عنوان زبان بدنی یا اشاره یادشده است.قسمت عمدی نمادهای موجود درجامعه جزء این نمادها دیداری هستند.لذاهنگامیکه فرد حس بینایی خود راازدست بدهدتاحدودزیادی ارتباطش با جامعه مختل می گردد.

نمادهای حسی:

این دسته نمادهاشامل حس بویایی مانند:بوی انواع عطر،ادکلن و حس لامسه چون خط بریل برای نابینایان،درک گرما وسرماو.حس چشایی چون مزه ترشی ،شیرینی و

همانطور که گفته شد این نمادها رامی توان به دودسته طبیعی وغیرطبیعی (قراردادی )تقشیم کرد.

مهمترین ابزار انسان برای فهم نمادها حواس پنچگانه است. هرگاه یکی از حواس انسان دچار آسیب جدّی شود،فرد توانایی شناسایی یا به عبارتی درک آن دسته از نمادها را نخواهد داشت.

نحوه تولید وکاربرد نماد

ویلهلم وونت روانشناس شهیر آلمانی اولین کسی بود که بررسی ایماها وحرکات در کنش انسانی را آغاز کرد.اوبر آن بود که می توان ایماها را در اولین مراحل رشد فرد به عنوان نوعی کشش اجتماعی ردیابی کرد،زیرا ایماها وحرکاتند که بعدها شکل نماد وسمبل را بخود می گیرند. او معتقد بود که ایماها را باید عناصر اولیه ومختصر شده ای از کنشهای پیچیده تلقی کرد.

وونت می گوید:حیوانات نیز از نمادها (حرکات وایماها ) سود می جویند. آنها این علائم را برای انطباق با یکدیگر بکار می برند،حدومرز خود را تعیین می کنند،منابع جدید را به همنوعان خود نشان می دهندو انسانهای اولیه قادر نبودند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند،به محض اینکه توانایی ذهنی انسان رشد یافت این حرکات واشارات توانستند برای کنش متقابل بکار گرفته شوند.

نتیجه می گیریم که برای تولید وکاربرد نمادها انسان هم به امکانات زیستی وهم امکانات اجتماعی وابسته است،البته انسانها این استعداد زیستی را بصورت بالقوه در اختیار داشتند. اگر انسان قادر است صحبت کند به خاطر داشتن دستگاه صوتی پیچیده ای است که دراختیار دارد ولی حیوانات دیگر به این اندازه توانایی ندارند. آنها بصورت محدود از خود صدا تولید می کنندوحرکات یکنواخت انجام می دهند،ومی توان گفت تفاوت انسان با دیگر موجودات در بکار گیری گسترده نمادها خلاصه می شود.

انسانشناس فرانسوی اندره لوران گوران در تحقیق خود نشان می دهد که ؛ابزار سازی وتوسعه نمادها از نظر عصبی به یکدیگر وابسته هستند.

به عقیده تکامل گرایان توانایی تولید وکاربرد نما ها نتیجه تحول کند بوده است ،سالیات متمادی طول انجامیده وباعث فاصله گرفت انسان از سایر حیوانات شده است، ونتیجتاً باعث شد تا انسان بتواند اشیاء را بصورت نماد بوسیله کلمات ومفاهیم عرضه نماید،ودر واقعیات بع شیوه ای نمادی دخل تصرف کند. این توانایی به انسان اجازه می دهد تابتواند دست به اختراع بزندوقدرت خود را به بقیه موجودات تحمیل کند،قدرتی که با قدرت طبیعی او مطابقت نمی کند.قدرتی که ناشی از کاربرد نمادهاست.  

استفاده از نمادها به وسیله انسان نتیجه تکامل زیستی صرف نیست بلکه که گفتیم تکامل اجتماعی او را نیز شامل می شود. انسان بوسیله کنش متقابل توانسته بکار بردن نمادها را توسعه بخشدوآن را در مکانی بعنوان جامعه نگهداری کندو به نسلهای بعدی انتقال دهد. توسعه نمادها باعث سازمانی شدن ونهایتاً پیچیدگی زندگی اجتماعی شده است.

 

کارکرد نمادها در رابطه با کنش اجتماعی

نمادها در روابط اجتماعی ما دارای آثار ونتایج مطلوبی هستندکه عبارتند از:

کارکرد ارتباط

کارکرد مشارکت

 

نمادها وسیله انتقال پیام به حساب مآیند،بدون آنها نمی توانیم حالات وافکار خود را بیان کنیمبا وجود انه با دیگران به یک درک مشترک می رسیم.

دیگر اینکه نمادها متعلق به جامعه هستندوافراد خود را دروجود آنها  شریک همدیگر احساس می کنند. پرچم کشور ،سرود ملی ،ادبیات،مشاهیر و همه نمادهای مشارکتی جامعه محسوب می شوند.

نمادهای ارتباطی ومشارکتی همدیگر را تقویت می کنند. برای نمونه، کلمات فارسی باعث ارتباط دو فرد می شود ودر عین حال آنها خود را از یک ملت با زبان مشترک می شناسند.

 

کارکرد نمادها برای کنشگر

1-     نمادها انسان را قادر می سازند که ازطریق نامگذاری،طبقه بندی ویادآوری چیزهایی که درجهان با آنها روبرو              می شوند،باجهان مادی واجتماعی برخوردکنند.

2-     نمادها توانایی انسان برای درک محیط بهبود می بخشند.

3-     نمادها توانایی اندیشیدن رابهبود می بخشند.

4-     نمادها توانایی حل مسائل گوناگون رابالا می برند.

5-     کاربرد نمادهابه کنشگران اجازه می دهد تااز زمان ومکان وحتی شخص خودشان قراگذرند.

6-     نمادها فردراقادرمی سازند تادرموردیک امرماورای طبیعی چون بهشت تخیل کند.

7-     نمادها نمی گذارندفرد اسیر محیط ش شود،بلکه باعث می شودفرد دراعمالش متکی به خودباشد.

 

تاثیر وابهام نماد ها

ارتباط انسانی براساس استفاده از اشکال متفاوت روابط نمادی صورت می گیرد. تاثیر چنین ارتباطی وابسته به شرایط متعددی است، مطابقت دال ومدلول به استفاده ازنمادهای مناسب تر از سوی فرستنده پیام وانتقال کامل نمادها بستگی دارد،که می تواند از هرگونه اختلال یا تفسیر غیر دقیق پیام توسط  مخاطب پیام جلوگیری کندیا بالعکس آن فرد را در تفسیر پیام دچار ابهام سازد.نمونه بارز این ابهام ها را در نامه های اداری می توان دید ،استفاده از کلمات واصطلاحات گنگ ونامانوس مخاطب اینگونه نامه ها را دچار سردرگمی می کند. 

رابطه ی دال ومدلول یک طرفه نیست زیرا نماد واقعیتی را تداعی می کند پوشاننده آن نیست زیراکه جانشین آن می شود ودقیقاً آن را آشکار می سازد بلکه آن را مسخ می کند ودوباره می سازد. یک نماد واحد وجوه یکسانی از یک شئی را برای اشخاص متفاوت آشکار نمی کند.

  • بتسابه مهدوی

نماد یین یانگ

بتسابه مهدوی | جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

این نماد یین یانگ (Yin-Yang) نام دارد و اساس فلسفه و عرفان شرق دور است.در فلسفه چینی واقعیت عبارت است از یک فرآیند تغییر مداوم و پیوسته که تائو (Tao) نامیده می شود.

از نظر این فلسفه تمامی پدیده ها یک فرآیند تغییر مداوم یا تائو هستند. اساسی ترین مشخصه تائو دوره ای (پریودیک) بودن آن است. در این نمودار یک طرف یین و طرف دیگر یانگ است. یین-یانگ هر دو چیز متضاد ( که در عین حال با هم هماهنگ و مکمل اند) می باشد. نه یین و نه یانگ هیچکدام بدون وجود دیگری معنایی ندارد و این دو با هم که باشند "یک" را به وجود می آورند.

یین در کمترین مقدار خود قرین با یانگ در بیشترین مقدار است و به تدریج که یین زیاد می شود از یانگ کاسته می گردد و در نهایت وقتی یین ماکزیمم است در حقیقت یانگ به مینیمم رسیده است. نقطه سفید درون یکی و سیاه درون دیگری نشان وجود جوهری از هر کدام درون آن دیگری است. این شکل در نقاشی کاملترین صورتی است که می تواند بیانگر تضاد و تقابل (contrast) باشد. همانطوریکه می دانید بعضی رنگها با بعضی دیگر تضاد دارند و اینگونه رنگها در حضور همدیگر جلوه ای بیشتر پیدا می کنند. مثلا در کاشیکاریهای مساجد نوشتن با رنگ سفید بر روی زمینه آبی لاجوردی به همین دلیل است.

 

می دانیم که برای شناخت پدیده ها دو راه وجود دارد: یکی شناخت آنها از روی همانندشان و دیگر شناخت آنها از روی متضادشان و هر چیزی در این دنیا حتما برای وجود یافتن محتاج ضد خویش است. مثلا شادی بدون غم معنایی ندارد و ... تنها استثنای این قاعده خداست که جامع جمیع اضداد است.

یین و یانگ لازم و ملزوم یکدیگرند و مثل دو روی یک سکه هستند. مسلما نمی توان سکه ای با یک رو تصور کرد. دم بدون بازدم معنایی ندارد. نمونه های دیگری از یین و یانگ:

 

عقل و عشق - زن و مرد- مطلق و نسبی - جاذبه و دافعه - مثبت و منفی - فاز و نول - روح و جسم - دنیا و آخرت - نور و ظلمت - جمال و جلال - روز و شب - طبیعت و ماوراء طبیعت - ماده و معنی - وجود و عدم - موسیقی و سکوت

 

در آیین حضرت زرتشت جهان هستی میدان مبارزه و کشمکش دائم دو نیروی ضدین یعنی سپنتا مینو (با نماد سیمرغ در مینیاتور ایرانی ) و انگره مینو (با نماد اژدها در مینیاتور) است و این دو گوهر همزاد در عین حال که با هم مخالف و در ستیزند لازم و ملزوم یکدیگر نیز هستند. در بند سوم هات 30 یسنا می خوانیم:

آن دو گوهر همزادی که در آغاز در عالم تصور پدیدار شدند یکی نیکی است و دیگری بدی در اندیشه و گفتار و کردار.

 

همه می دانیم که نور دارای دو نوع رفتار است: ذره ای و موجی. از دیدگاه فیزیک کوانتم این موضوع الان قبول شده است که نور (فوتون) و الکترون و دیگر ذرات بنیادی اتم هم ذره هستند و هم موج. این نظریه مکمل نیلزبوهر است و بدین معنیست که یک الکترون هم ذره است و هم موج و یکی بدون دیگری بی معنی است و یک حالت تکمیل کننده حالت دیگر است. این نظریه از همین یین-یانگ الهام گرفته شده و خود بوهر هم به این موضوع معترف بود و سخت شیفته این نمودار.

 

و به قول هرمان هسه در کتاب سیذارتا:

 

واقعیت شامل مجموعه حقایق و ضد حقایق است. در مقابل هر حقیقتی یک ضد حقیقت وجود دارد که آن نیز به نوبه خود یک حقیقت است . وقتی تنها حقیقت یا ضد حقیقت را در نظر می گیریم فقط نیمی از واقعیت در بر گرفته می شود که از کمال و وحدانیت بی بهره است. تمام آوازها آرزوها رنجها لذت ها بدی ها خوبی ها همه با همدیگر جهان را تشکیل می دهند وهمه با هم جویبار جودث و آوای زندگی را می سازند.

دکتر بتسابه مهدوی

3 دی 1395

تهران

با ما همراه باشید

دادار عشق  .....   گروه شعر و ادبیات ، فرهنگ و هنر

پذیرای فرهیختگان هستیم

 

https://telegram.me/joinchat/BfjElAcc-CEDWCGrSXI5Ig

  • بتسابه مهدوی

نماد کاندالینی 2

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

نماد کاندالینی 2

دکتر بتسابه مهدوی

مرحله سوم: در این مرحله شما به کانالی تلفیقی از هر دو انرژی کوندالینی و ریکی تبدیل شده و کانال انرژی شما عریض تر و کوندالینی فعال تر می شود. برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که هر دو نیروی ریکی و کوندالینی درون شما به هماهنگی کامل رسیده وشدت شعله کوندالینی تا آخرین حد زیاد شود چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید ، به صدا در بیاید ، این وضعیت را حفظ کنید. شکل زیر نتیجه ی انجام مرحله ی سوم را نشان می دهد.

نکته: هر انسانی بدون انجام تمرینات فوق نیز کانال انرژی هست. تنها میزان توانایی عبور دهی متفاوت است و هر فردی می تواند به دیگران انرژی بدهد. در اینجا شما با تمریناتی که انجام می دهید می خواهید به کانالی صد در صد مبدل شوید.

 

  • بتسابه مهدوی