نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۶۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

ذهن و زمان

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۵۷ ق.ظ

ذهن و زمان

دکتر بتسابه مهدوی

دری که به روی خدا گونگی گشوده می شود،

خود جوشی ست.

خود جوش و خود انگیخته بودن،

خدا گونه بودن است.

🌹👇🌹👇🌹👇🌹

ذهن هرگز نمی تواند خودجوش و خودانگیخته باشد.

ذهن،

یا در گذشته پرسه می زند یا در آینده.

ذهن،

یا در آنچه دیگر نیست می گردد یا در آنچه هنوز نیامده است.

ذهن،

در این میانه، از آنچه هست غافل می ماند.

💐🌸🌼🌷🌹

دری که به روی امکانات بی پایان تو گشوده می شود،

در اکنون و اینجا تعبیه شده است.

لحظه ای اکنون،

بخشی از زمان نیست.

به همین دلیل است که لحظه ای اکنون،

در دسترس ذهن نیست.

ذهن و زمان،

مترادف اند.

️🌤⛅️🌥🌦️🌧

ذهن،

زمانی ست که در درون توست.

اما ذهن و زمان،

دو نام یک پدیده اند.

لحظه ای اکنون،

نه بخشی از زمان است و نه بخشی از ذهن.

🌟⭐️🌙🌞🌜🌛🌝

وقتی در لحظه اکنون به سر می بری،

در ساحت قدسی به سر می بری.

معنای واقعی خودشناسی،

نیایش و عشق نیز همین است؛

بودن در لحظه اکنون.

عملی که در لحظه اکنون انجام می گیرد و از دغدغه های گذشته و آینده فارغ است،

عملی ست که خداوند بواسطه انسان آنرا انجام می هد.

چنین عملی،

گذر نفس پاک و خلاق خداوند از نی وجود انسان است.

چنین عملی ست که خلاقه است و به شعر و ترانه و سرود تبدیل میشود.

🌎🌍🌏🌕🌖🌗🌘🌑🌒🌓

وقتی در لحظه اکنون به سر می بری،

در ساحت قدسی به سر می بری.

 

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 95

تهران

  • بتسابه مهدوی

ذهن و حجاب

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۹ ق.ظ

ذهن و حجاب
بتسابه مهدوی

هر کدام از ما احساس میکنیم که جدا افتادیه ایم. احساس می کنیم که پاره ای از هستی نیستیم، این احساس بی اساس نیست ذهن ما حجاب بین ما و هستی است. ذهن ما همچون دیواری قطور ما را احاطه کرده.

️👇🏼

هستی ازما غایت نیست ما از هستی در حجابیم. هستی ازما دور نیست. ما به دور خویش دیواری کشیده ایم. این دیوار شفاف است. ما آن سوی دویوار رامی بینیم، اما نمی توانیم از دیوار حجاب های دنیا عبور کنیم، و آن سوی دیوار را لمس کنیم.

🕊🌹🕊👇🏼

ذهن، مدام در آنچه هست دخل و تصرف می کند. زیرا هر آنچه که هست باید از صافی ذهن عبور کند و به ما برسد. پدیده ها بیش از آنکه به ما برسند. به وسیله ذهن دستکاری می شوند.

👇🏼🕊🌹🕊

رنگ شان و صورت شان تغییرمی کند. ذهن هر چیزی را با خود سازگارمیکند، فقط در این صورت اجازه میدهد قرآن رادرک کنی...

👇🏼🌹🕊🌹

دانشمندان عقیده دارند که فقط دو درصد پیام ها به ما می رسد و 98 درصد پیام ها توسط ذهن کنار گذاشته می شوند. ذهن به آنها اجازه ورود نمی دهد.

👇🏼

آن ها امنیت ذهن را به خطر می اندازند. این ذهن بدفرجام را باید انداخت و انداختن ذهن وظیفه سالک است. سالک می خواهد به مرحله خالی از ذهنی برسد اگر حضور نا میمون ذهن در میان نباشد...

مرزی هم درمیان نیست...🌹

آنگاه سالک می تواند به راحتی پلی بزند. پلی برفراز اشراف و قربت. پلی بر فراز شرق و غرب، در این مرحله سالک درکل و کل درسالک حل می شود...🕊

👇🏼🌹🕊🌹

قطره دریاست، اگربا دریاست،💧 ورنه او قطره و دریا دریاست،💧

 این همان تجربه اُرگازمیک نهایی است که سمادی نیز نامیده می شود.🌹

شرق باید قدری علم بیاموزد و غرب نیز باید قدری عرفان را تجربه کند. زیرا فقط تلاقی علم و عرفان است که می تواند شرق و غرب را به هم نزدیک کند. آینده به ترکیب علم و عرفان بسته است.

🌹🌹💥👇👇

 ترکیبی که در آن منطق ضدیتی با عشق ندارد و عشق نیز ضدیتی با منطق ندارد، اینجاست که عشق و منطق دست دردست هم می گذارند، و به هم می پیوندند.

💦💧💧💦

کار اساسی این است...🌹

ترکیبی از علم و دین به دست دادن...🕊

اندیشه تیز و پویا داشتن و صاحب قلبی لطیف و حساس نیز بودن، در غیراینصورت بشریت محکوم به نابودی است. تحقق این ترکیب شدنی است.

️✨️✨

انسان با استعداد به دنیا می آید، عدم تعادل، ذاتی انسان نیست، ذهن غربی باید تا آنجایی که می تواند به عرفان رو کند، آنگاه بشر غربی متعادل خواهد شد و ذهن شرقی نیز باید تا آنجا که می تواند به علم رو کند. آنگاه انسان شرقی متعادل خواهد شد،

🌹️🌹

ذهن تشکیک می کند، محکوم می کند، سرکوب می کند، کنار می گذارد، گوش نمی دهد، بدین سان گسستی در تو ایجاد می شود...

به صدای دل گوش بسپار...

آنگاه همه این ترسها و لرزش ها برطرف خواهند شد .

️💥🌹️👇

 همه کاستی های روانی تو...

معلول گسست روحی توست.

ترس زایل شدنی است اما برای خلاصی از چنگ آن شتاب نکن، در غیراینصورت شرطی اش می کنی...

️🌹🙏💥

هیچ احساسی را بلکه بد از خودت دور نکن...

روانشناسان می گویند به حال دیگری خود را دل مشغول کن، این اشتباه است، احساسات خود را از خود نفی نکن...🕊

زیرا احساس تو پاره ای از عناصر سازنده توست،...

البته یک احساس را نباید گنده کرد، این احساس را باید در یک کل همبسته لحاظ کرد. همه اجزای تو باید مانند یک ارکستر هماهنگ عمل کند، هیچ احساس منفردی نباید بر تو چیره شود، اما هیچ احساسی را هم نباید نفی بکنی.

مثلاترس و نگرانی به آینده جایگاه خود را دارد لازم است.

️🌹👇

 

بدون آن چیزی را از دست خواهی داد. اما باید مراقب باشی جلوی توکلت را نگیرد جلوی ریسک هایت را نگیرد که در آن صورت به بیماری در درونت و تشویش مادام در ذهن تبدیل می شود.

🍀️🍀👇🏼

همیشه تعادل خود را نسبت به آینده با توکل حفظ کن...🌹

آدمهایی هستند که چنان آکنده از ترس اند که ترس همه وجودشان را فرا گرفته است. این دیگر نوعی بیماریست وسواس نیز نوعی ترس است.  🕊🌹

آدم هایی نیز هستند ازترس آنقدر می ترسند که ترس را سرکوب می کنند،سرزنش می کنند، نادیده می گیرند، و خود تبدیل به سنگ می شوند.🌹🕊👇🏼

این هم زشت و بیمار گونه است، ترس در معیشت درون جایگاه ویژه خود را دارد.

ترس به تو کمک هم می کند.

ترس را باید در یک هم آهنگی مناسب با سایر احساساتت قرار بدهی...

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

کندالینی – ریکی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ق.ظ

کندالینی ریکی

دکتر بتسابه مهدوی

 

بهتر است برای شروع کار با ریکی، زمانی را انتخاب کنید که از لحاظ اجتماعی و مشغله شخصی درگیری کمتری داشته باشید، زیرا ممکن است در دوره شروع و پاکسازی خودتان، بدلیل بروز علائم درمان ( برون ریزی بیماری ها ) از کیفیت کار های شما کاسته شود. بعنوان مثال، در زمان نزدیک شدن به امتحانات درسی و یا زمان های سرنوشت ساز شغلی، شما نیاز به تمرکز بر روی کارهای مهم خود دارید، اما علائم برون ریزی بیماری ها، شما را کمی مشغول خواهند کرد. این توصیه تنها برای افرادی است که از یک سلامت نسبی جسمی و روحی برخوردارند. اما افرادی که بیماری های آن ها از کیفیت زندگیشان کم کرده و موجب ناراحتی آن ها می باشد، حتی تاخیر یک لحظه ای در شروع کار با ریکی اشتباهی بزرگ است!

وضعیت بدن و چاکرا های اصلی، قبل از شروع تمرینات ریکی و در افراد عادی بصورت معمولی و بعضا با آلودگی هایی فعال هستند.

مرحله اول: در این مرحله شما به کانالی برای ریکی مبدل می شوید. در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که از چاکرای تاج وارد شده، کانال اصلی انرژی بدنتان، و همچنین کانال دستهای شما را پاکسازی کند چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعتی که برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید.

در این مرحله شما می توانید با یکبار نیت ذهنی، انرژی را به هر شخص، حیوان گیاه، مواد مختلف، زمان و مکانی که می خواهید منتقل کنید. مثلا نیت کنید که مکان یا شخصی در هر نقطه ی زمین بطور 24 ساعته، یا در ساعاتی معین انرژی دریافت کند. هیچ اهمیتی ندارد که شما در لحظه ی دریافت انرژی خواب یا بیدار باشید. ریکی در تمام عالم حضور دارد و نیت شما را دریافت کرده است و در زمان معین جاری می شود. همچنین می توانید اشیاء و هر چیزی را با ریکی همسو کنید و با دستتان آن را شارژ کنید. بعلاوه می توانید با استفاده از کف دستتان، از راه نزدیک به اعضای مختلف بدن بیمار انرژی ریکی بدهید. برای امتحان، می توانید دو کف دست خود را با فاصله کمی از یدیگر قرار داده و اجازه دهید جریان ریکی جاری شود تا آن را احساس کنید.

نکته مهم: اول اینکه حتما برای هر گونه انرژی دادن به مکان یا افراد، باید از مالک یا سوژه ی خود اجازه بگیرید. شما حتی برای درمان و امر خیر نیز حق ندارید اختیار و حریم خصوصی افراد را نقض کنید، والا تبعات این دخالت خودخواهانه دامنگیر شما خواهد شد. دوم اینکه، تاکید می کنم، بدلیل امکان سوء استفاده های اخلاقی، هیچ گونه تماس بدنی درمانگر با بیمار، مجاز نمی باشد. مگر در شرایطی که شخص درمانگر از بستگان یا شفاگر مورد تایید درمانگر باشد. و یا هردو نفر همجنس باشند. البته در هر دو مورد یعنی لمس درمانگر و درمان با فاصله، ریکی کار خود را انجام می دهد.

از این به بعد بهتر است برای پاکسازی کانال های خودتان، در صورت امکان، حداقل یکبار در روز مراقبه انجام دهید. در حالت مراقبه ای که راحت هستید قرار بگیرید، و از ریکی بخواهید به صلاحدید خود به پاکسازی کانال های شما بپردازد. بعد به مدت 30 دقیقه چشمان خود را ببندید و روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد. یادمان باشد که هر قدر درصد پاکسازی کانال های ما بالا تر برود، به همان نسبت سرعت شفادهی ما نیز بالاتر خواهد رفت. به تعبیری دیگر، تا زمانی که تمام چاکرا های شما شکفته و سالم نشوند، تمام محدوده ی فرکانسی نیروی الهی نمی تواند از شما عبور کند. و به تبع بیمار نیز قسمتی ازکمبود های انرژیش تامین نمی شود.

اگر در مراقبه های اولیه چیزی حس نکردید ناامید نشوید، زیرا کالبدهای اشخاص مختلف دارای آلودگی های متفاوتی هستند و مدتی طول می کشد تا ریکی به آرامی و ظرافت راه خود را از میان آلودگی های کالبدی شما باز کرده و در کالبد فیزیکی شما جاری شود، تا بطور فیزیکی جریان آن را حس کنید. بعلاوه اگر شما از بیماری خاصی دارید، ظهور احساس فیزیکی انرژی در بدنتان، تا زمانی که بیماریتان بهبود نسبی پیدا کند، طول خواهد کشید. ( علی الخصوص بیداری کوندالینی! زیرا تا زمانی که انرژی ریکی تمام کانال سوشومنای شما را پاکسازی نکرده است، به هیچ وجه اجازه نخواهد داد کوندالینی بیدار شود، تا هیچ مشکلی برای فرد دریافت کننده پیش نیاید. )

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 95

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

داستان خناس

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ

داستان خناس

بتسابه مهدوی

 

شیخ حکیم ترمذی نقل مینماید که :

چون آدم و حوا به هم رسیدند و توبه آنها قبول افتاد ...روزی آدم به کاری رفت .ابلیس بچه ی خود را که خناس نام داشت ..پیش حوا آورده و گفت :

برای من کار مهمی پیش آمده است .خواهش میکنم بچه ی مرا نزد خود مدتی نگاه دار....تا باز آیم💠

حوا قبول کرد .ابلیس برفت و پس از زمانی آدم در رسید ...

پرسید این کیست ؟حوا گفت :این خناس بچه ی ابلیس است ..که به من سپرده ..

آدم او را ملامت کرد که چرا قبول نمودی این ابلیس بود که مرا گول زد تا از بهشت رانده شدیم .🍃️🍃

و با خشم آن بچه را بکشت و آن را قطعه قطعه نمود و هر پاره ای را به شاخه های درخت بیاویخت ...💠💠💠

بار دیگر ابلیس رسید و به حوا گفت که فرزند من کجاست ؟حوا شرح داستان را گفت :ابلیس فرزند خود خناس را صدا زد و همه قطعات از شاخه جدا شدند و به هم آویختند و خناس زنده گشت .

و پیش او آمد ..ابلیس گفت :حوا اورا نگاه دار چند ساعتی بر میگردم .حوا از ترس آدم قبول نمیکرد و با اصرار فراوان پذیرفت .پس ابلیس رفت و تعمدا دیر نمود ..تا بار دیگر آدم در رسید .

آدم بار دیگر خناس را دید و بر آشفت و بر حوا غرید و گفت :👇🏼️🍃

نمیدانم این چه سری است در اینکه فرمان من را نمیبری و از آن دشمن خدا اطاعت میکنی و فریفته ی سخن او میشوی ؟؟؟🌹

پس آدم خناس را بکشت و بسوزاند و خاکستر آن را نیمی در آب رودخانه انداخت و نیمه را در هوا پراکنده ساخت .🍃️🍃🍃🍃🍃🍃

ابلیس پس از این ماجرا باز آمد و فرزند خود را از حوا طلبید و حوا بار دیگر داستان را تعریف نمود ..

ابلیس خناس را صدا زد و تمامی خاکستر خناس از رود و هوا جمع گشتند و جمله اعضای وجود خناس شدند و خناس زنده گشت .🍃️🍃

ابلیس گفت :برای آخرین بار به تو قول میدهم اگر خناس را چند ساعت قبول کنی تا کارهایم را انجام داده باز گردم پاداشی عظیم به تو دهم ...

و آن مکر و فریب و اغوای من نسبت به تو و خصلت زن بودن تو باشد. ..

بار دیگر حوا گفت اگر من بپذیرم آدم این بار مرا هلاک میکند .ابلیس گفت او تازه رفته و تا شب باز نمیگردد من تا ظهر باز خواهم گشت و آنقدر وعده و قول داد ک اصرار نمود تا حوا پذیرفت .

اما باز ابلیس که مقصود داشت خلف وعده نمود تا که آدم بازگشت .پس بار دیگر خناس را بکشت و قلیه نمود و خورشتی ساخت و بپخت...و نیمی خود بخورد و نیمی را به حوا داد که بخورد .

بار دیگر ابلیس باز رسید و خناس را طلبید ..حوا گفت :آدم اورا کشت و قلیه نمود و نمی بداد من بخوردم و نیمی خودش بخورد ..💠👇🏼👇🏼

ابلیس گفت :حال مقصود من حاصل شد .هدف من این بود که تا از خودم در درون شما راه دهم .و چون سینه آدم مقام من شد ...دیگر هوی و نفس بر آدم و فرزندانش غالب شود .

جایگاه نفس وسط شقاف سینه است ..و جایگاه خدا و نیکی دل

اما بسیاری از افراد آنچه از نفس و سمت سینه اشان بر حال و احوال و تمایلاتشان غالب میگردد را با دل اشتباه میگیرند .

آنچه از سمت سینه احساس مینمایند میگویند ...دلم این را گفت ...یا این حس را داشت ...که تمایز این دو کاریست بسیار ظریف و سخت ...که مراقبات و شناخت و معرفتی بس عظیم میخواهد تا انسان دچار خطا و لغزش نشود .

️💠️💠️💠️💠

 

  • بتسابه مهدوی

خودپذیری

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

خودپذیری

دکتر بتسابه مهدوی

 

در ساده‌ترین تعریف، خودپذیری یعنی اینکه شما خودتان را به‌صورت کامل و آنچنانی که هستید، بپذیرید. مفهوم درست خود پذیری یعنی اینکه شما هم پذیرای نکات مثبت وجود خود باشید و هم پذیرای نکات منفی آن.

 

بنابراین خودپذیری فرایندی است که انسان را به سوی پذیرش افکار و احساسات، بدون انکار یا طفره رفتن، متمایل می‌کند. فقدان خود پذیری باعث می‌شود که تمایلی به پذیرش افکار و احساسات خود نداشته باشید و در نتیجه آن به‌خود انکاری روی آورید.

 

بنابراین خود پذیری در مفهوم درست آن یعنی به جای انکار، انتخاب، نادیده انگاشتن یا سرکوب کردن آن چیزهایی که در وجود خودتان نمی‌پسندید، صادقانه حقایقی را در مورد واقعیت وجودیتان، بپذیرید.

 

خود پذیری به معنای آنکه شما نمی‌توانید چیزهایی را که در وجود خودتان دوست ندارید، تغییر دهید، نیست! بلکه ترجیحاً تنها روشی است که شما می‌توانید چیزهایی را که نمی‌پسندید تغییر داده و بهبود بخشید.

 

احساسات خود را بپذیرید

 

درست است که خودپذیری شما را به سوی لمس و پذیرش احساسات سوق می‌دهد اما این به معنای اینکه احساسات بر امور حکمفرما و تفکر منطقی ناتوان شود، نیست. به‌عنوان مثال، فرض کنید شما امروز حوصله کار کردن را ندارید اما می‌دانید که مجبورید سر کار بیایید، چرا که در حال تکمیل یک پروژه مهم هستید.

 

فردی که مهارت خود پذیری ندارد در اینگونه مواقع به‌طور خودکار سعی بر تکذیب یا سرکوب احساساتش دارد چرا که نمی‌داند چطور می‌توان واقعیت و احساسات را همزمان در نظر گرفت. توالی این نادیده انگاری احساسات می‌تواند به‌صورت مشکلات جسمی مانند نا‌امیدی، استرس، خستگی یا حتی عصبانیت نمود پیدا کند.

 

این قضیه به این دلیل اتفاق می‌افتد که به احساس حقیقی خود توجه نکرده و روز خود را با خودانکاری و نادیده گرفتن واقعیت آغاز می‌کنید. در نتیجه شما نمی‌توانید رفتار مناسبی برای چاره اندیشی این موقعیت، اتخاذ کنید چرا که درون خودتان تضاد وجود دارد و دچار علائم جسمی اشاره شده در بالا هستید.

 

البته در موقعیت یاد شده، کسی که دارای مهارت خود پذیری است- برخلاف افراد دیگر که ترجیح می‌دهند در مقابل احساسات خود با تکذیب یا سرکوب آن، مقاومت کنند- می‌تواند اعتراف کند که حوصله کار کردن ندارد اما همزمان با پذیرش احساسات خود، پروژه کاری خود را نیز تکمیل می‌کند.

 

در نتیجه این‌گونه افراد روز خود را با ذهنی روشن آغاز کرده و روی کار خود تمرکز می‌کنند.

 

تمرین کنید، چه چیزی را باید بپذیرید

 

پذیرفتن هر آنچه تجربه کرده‌اید یا در حال تجربه آن هستید، یکی از اجزای اساسی خود پذیری است و حتی ممکن است نقش مهمی در تعیین میزان سلامتی شما در آینده داشته باشد.

 

بسیاری از پزشکان معتقدند، شمار زیادی از بیماری‌هایی که افراد به آن مبتلا می‌شوند ناشی از احساس‌های منفی‌ای است که در طول زندگی دچار شده‌اند اما آنها را بروز نداده‌اند.

 

مادامی که فردی قادر به پذیرش ِاحساساتی مانند تنفر، عصبانیت و خشم نباشد و نتواند از طریق بخشیدن آنها، احساس رهایی یابد، تأثیرات منفی بر زندگیش خواهند داشت.

 

در حقیقت، بیمارانی که به‌نظر درمان ناپذیر بوده‌اند، چگونه با پذیرفتن اشتباهات و ناراحتی‌های موجود در گذشته‌شان و بخشیدن آنها، شفا یافته‌اند.

 

هرچند این بخشش برای بسیاری از بیماران آسان نیست و لازمه‌اش شجاعتی است که بتوان از طریق آن با دردی که در سراسر زندگی سرکوب شده، مواجه شد.

 

در این مرحله است که بیماران واقعیت شرایط خود را اعتراف، تجربه و درک می‌کنند و توان می‌یابند، انرژی منفی‌ای که در زندگی‌شان باعث احساس بیماری در آنها شده را رها سازند.

 

این مثال تنها یکی از سودمندی‌های قابل توجه ِ خودپذیری است که در زندگی شما نمود پیدا می‌کند.

 

مجبور نیستید هرچیزی را که می‌پذیرید، دوست داشته باشید

 

یکی از بزرگ‌ترین مفاهیم اشتباه که افراد در مورد خودپذیری به آن باور دارند این است که تصور می‌کنند خودپذیری یعنی هرچیزی را باید دوست داشته باشند و قادر به تغییر دادن هیچ‌چیز نخواهند بود. این باور نمی‌تواند برآمده از یک حقیقت باشد!

 

مهم است بدانیم، خود پذیری لزوماً به معنای دوست داشتن یا لذت بردن از همه آن چیزهایی که پذیرفته‌ایم، نیست! بلکه به معنای پذیرش واقعیت صحیح یک موقعیت است حال، آن واقعیت برایمان خوشایند باشد یا نباشد!

 

افرادی که خود وجودیشان را پذیرفته‌اند، درک می‌کنند که واقعیت، حقیقت دارد و فرار از مشکلات، راه حلی برای آن نیست. اینگونه افراد همچنین درک می‌کنند که همزمان با پذیرش چیزهایی که دوست ندارند، می‌توانند آنها را تغییر داده یا بهبود بخشند.

 

هر خطایی، همیشه علتی دارد

خود پذیری باعث می‌شود شما احساس رحم و شفقت نسبت به‌خود پیدا کنید و دوست خود شوید. این حالت بدین معنا نیست که اگر کاری انجام دادید که باعث شرمساری یا تأثر است، تلاش کنید کار اشتباه خود را درست جلوه دهید. بلکه خود پذیری باعث می‌شود که رفتار خود را مورد بررسی قرارداده و در آن تجدید نظر کنید. این عمل مستلزم آن است که چرایی انجام یک رفتار را درک کنید و بفهمید چرا یک رفتار باعث احساس بد یا احساس خوشایند می‌شود و در چه زمانی کدام رفتار مناسب یا حتی ضروری است؛ مخصوصاً نکته آخر بسیار مهم است.

 

هرچند تقریبا امکان ندارد به چرایی رفتار کسی در وهله اول و بدون مشاهده انگیزه‌ها و علل درونی که به افراد اجازه انجام رفتاری را می‌دهد، پی ببریم.

 

برای به تصویر در آوردن این موضوع می‌توانید یک جانی یا قاتل سریالی را در نظر بگیرید. اگر از یک جانی بپرسید که چرا فردی را به قتل رسانده است، ابتدا به شما خواهد گفت او معتقد است که آن فرد مستحق مرگ بوده است و بعد دلیلی برای چرایی این عمل خود خواهد آورد. این دلیل رفتارش را توجیه و اجازه پیشبرد و انجام آن را صادر کرده است.

 

این اصل ساده نه تنها برای توجیه رفتار یک قاتل بلکه برای توجیه رفتار همه افراد به کار می‌رود. هر کسی برای کاری که انجام می‌دهد در ذهن خود دلیلی دارد که آن دلیل به او اجازه انجام آن رفتار را می‌دهد. حتی اگر در عمل آنچه انجام گرفته است بسیار اشتباه باشد اما پذیرش آن نشان می‌دهد که دلیلی برای انجامش وجود داشته است.

 

هنگامی که در حال تمرین - خود پذیری هستید بسیار مهم است درک کنید، همیشه در بعضی از انواع موضوعات که بدترین رفتارها در آن نمود پیدا می‌کند، می‌توانید قبل از انجام آن رفتار نادرست، اشتباه بودن آن را احساس کنید.

 

بنابراین در مفهوم درست، خود‌پذیری ناشی از رفتار اشتباه، درست انگاشتن یا بالعکس نیست، بلکه خود پذیری یعنی درک موضوعات و نتایج رفتارهایی که از شما سر می‌زند.

 

 

  • بتسابه مهدوی

هفت کلید خواجه عبدالله انصاری

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ق.ظ

هفت کلید خواجه عبدالله انصاری

دکتر بتسابه مهدوی

الهی ...اگر ابلیس آدم را بد آموزی کرد ؟گندم را که روزی کرد ؟؟...🌹

الهی ...اگر با تو سازم گویند که دیوانه است .و اگر با خلق در سازم گویند که با خدا بیگانه است. تو خود دانی ....که اینها ترانه است . پس هدایت فرما که عذرها بهانه است .🌳🌹🌳

الهی ..فرمایی که بجوی ومیترسانی که بگریز ...مینمایی که بخواه و میگویی بپرهیز ...🌹🌹🌹

الهی...گریخته بودم ..تو خواندی.   ترسان بودم.  بر خوان لا تنقطو نشاندی

( لا تنقطو یعنی از رحمت خدا ناامید مشوید )🌹

الهی ...ابتدا میترسیدم که مرا بگیری به بلای خویش .  اکنون میترسم که مرا بفریبی به عطای خویش 🌳🌹

الهی ...علمی را که خود افراشتی ؛

نگونسار مساز ...و چون به آخر عفو خواهی نمود در اول شرمسار مکن .

الهی ...تنی ندارم که بار خدمت بردارد .

دستی ندارم که تخم دولت بکارد ،چشمی دارم که هر زمان از آن فتنه ببارد .

الهی ...🌹ما را پیراستی چنان که خود خواستی ...

الهی ....🌳نه خرسندم نه صبور ،نه تندرستم نه رنجور ..نه نزدیکم نه دور

الهی ...🌹تا با تو آشنا شدم از خلایق جدا شدم و در جهان شیدا شدم ..نهان بودم پیدا شدم .🌳🌹🌳

الهی مکش ..این چراغ افروخته را ...و مسوز این دل سوخته را.....و مدر این پرده ی دوخته را و مران این بنده ی

نو آموخته را ....🌹🌳🌹🌳

ای جامع هر پراکنده ...

و ای رافع هر سرافکنده ...

ای چاره ی هر بی چاره .....

و ای پناه هر آواره ................

ای آنکه غریبان با تو راز کنند و یتیمان بر تو عرض نیاز کنند کاشکی عبدالله با این همه گناه خاک شدی ...

تا نامش از دفتر وجود پاک شدی ...

الهی 👇🏼🌹

تا توانستم ...ندانستم

و چون دانستم ،،نتوانستم .

مرا از درگاهت مران ....

آمین یا رب العالمین ....🌹🌳🌹🌳

دکتر بتسابه مهدوی

1 شهریور 1395

تهران

 

 

 

  • بتسابه مهدوی

پیرمغان کیست

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ق.ظ

پیرمغان کیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

پیر مغان، مرشد و رهبری است که خود سالک راه عشق بوده و اینک به مقصود رسیده است و بنابراین از تمامی پیچ و خمها و فراز و نشیبهای طریقت آگاه است و «راه و رسم منزلها» را نیک می داند. به همین جهت مرید باید دستورات او را بی هیچ شک و تردیدی اجرا کند. حتی اگر بگوید: سجاده را- که دارای جنبه تقدس و پاکی است- با شراب رنگین کن!

در حالیکه شراب از مسکرات است و از محرمات شرعی:

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید        که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها

پیر مغان کسی است که مرید و سالک سر ارادت بر آستان او نهاده است و خوشبختی و سعادت را و گشایش و رهایش را در این آستان می بنید و به همین سبب هیچگاه از این درگاه روی برنمی تابد.

از آستان پیر مغان سر چرا کشیم               دولت درین سرا و گشایش در آن در است

سالکی که ارادتی خالص و اطاعتی مطلق نسبت به مراد خود- پیر مغان- دارد و گوشه میخانه را خانقاه خود قرار داده است، به هنگام سحرگاهان، چه وردی بر زبان دارد؟ چه راز و نیاز می کند؟ و چه درخواستی در دعای مداوم خود می گنجاند؟ جز دعا به جان پیر مغان؟ آری سلامت پیر مغان نهایت آرزوی اوست.

منم که گوشه میخانه خانقاه منست                دعای پیر مغان ورد صبحگاه منست

همه عاشقان و عارفان یک مقصد و مقصود دارند و محبوب و مطلوب نهایی شان اوست. و پیر راستین کسی است که سالک را به سوی او، به سوی حضرت حق- به منزلگاه نهایی عاشقان- هدایت کند. زیرا که در نهاد هر سالکی سر حق نهفته است. بنابراین چه تفاوت دارد که نام این پیر، پیر مغان باشد یا جز آن؟

گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت؟            در هیچ سری نیست که سرّی ز خدا نیست

به راستی این پیر مغان کیست؟ چگونه پیر و مرشدی است؟ چه عنصری در وجود او نهفته است و به رازی است که او را این چنین محبوب و مراد و مطاع سالک قرار می دهد؟ پیر مغان اوست که «به تایید نظر، هر گونه معما را حل می کند.»

آنهم نه چون فیلسوفان، متفکر و عبوس بلکه خرم و خندان و در حالیکه قدح باده در دست دارد و به صدگونه در آن به تماشا مشغول است:

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش                کو به تایید نظر حل معما می کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست               وندر آن آینه صدگونه تماشا می کرد

#بتسابه #مهدوی

@naghshnegareh
betsabehmahdavi.ir

Delshiftegan.ir

  • بتسابه مهدوی