نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انرژی درمانی» ثبت شده است

عناصر چهارگانه

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۲ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

عناصر اربعه یا عناصر چهارگانه (به پارسی سره چارآخشج یا چهارآخشیج) چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش هستند که یونانیان باستان آن‌ها را عنصرهای سازندهٔ جهان می‌دانستند.

 

نور خورشید را مخلوطی از هوا و آتش تصور می‌کردند و یخ را همان آب می‌دانستند که سختی سنگ را به دست آورده‌است.

 

ابن سینا در کتاب قانون مدعی است که دو عنصر سنگین، یعنی خاک و آب، سازندهٔ اعضای بدن هستند و دو عنصر سبک، یعنی آتش و هوا، سازندهٔ روح هستند.

 

اگرچه این دیدگاه ممکن است بسیار عامیانه به نظر رسد، اثرهایی ژرف بر درک امروزی ما از جهان دارد. یکی از این آثار توجه به حالات ماده‌است. مفهوم ماده و انرژی را می‌توان از اعتقاد به عناصر اربعه برداشت کرد؛ خاک نمایندهٔ حالت جامد، آب نمادی از حالت مایع، و هوا یادآور حالت گازی است. به این ترتیب سه عنصر نخست حالات سه گانهٔ ماده را یادآور می‌شوند.

 

اثر دیگر معرفی آتش است. آتش نمایندهٔ مفهوم انرژی و بیانگر تغییراتی است که انرژی در ماده و حالات آن به وجود می‌آورد. بدین ترتیب مفهوم ماده و انرژی را به آسانی می‌توان از دیدگاه پیشینیان، برداشت کرد.

 

اینکه یونانیان در برهه‌ای از تاریخ چنین دیدگاهی داشته‌اند درست است اما به اینکه چنین دیدگاهی نخست از کدام اندیشه برآمده ارتباط خاصی ندارد. بسیاری بر این عقیده‌اند که نخستین کسی که بحث عناصر طبیعت و احترام به آن‌ها را پیش کشید زرتشت است. بعد از پیدایش جدول مندلیف (در واقع عناصری که در جدول مندلیف به عنوان عناصر اولیه جهان(هوا:نیتروژن، اکسیژن، کربن دی اکسید، هیدروژن؛آب:دو مولکول هیدروژن و یک ملکول اکسیژن؛خاک:آهن، روی، مس و منگز و...) وجود دارند همه از ارکان اصلی که بعد به آنها اشاره خواهیم کرد به وجود آمده‌اند توسط دیمیتری ایوانوویج مندلیف کمتر کسی را می‌توان یافت که از عناصر اصلی و اولیه جهان خبر داشته باشد.

 

حکمای پزشکی قدیمی جهان [خصوصا دو پزشک معروف جهان:ابو علی سینا و جالینوس بزرگ] بر این باور بودند که جهان دا چهار رکن اصلی و عناصر بسیط و غیرقابل تجزیه تشکیل شده است. انها اعتقاد داشتند که مواد تشکیل دهنده جهان و انسان چهار چیز است به نام‌های: آتش، هوا، آب، خاک. جسم انسان و دیگر جانوران، همه از آتش، هوا، آب، خاک فراهم آمده ماده همه هستی از این چهار عنصر است و آنرا به عربی ارکان اربعه می‌گویند.

دکتر بتسابه مهدوی

11 اسفند 1395

تهران

http://betsabehmahdavi.ir

https://t.me/naghshnegareh

https://t.me/Artaesthetics

کانال تخصصی هنر ،ویژه هنرمندان با مدیریت خانم دکتر بتسابه مهدوی
تماس با مدیریت:
@Betsabeh_mahdavi
@Artaesthetics






  • بتسابه مهدوی

چگونه سطح ارتعاشات مثبت مان را افزایش دهیم ؟

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

1 - شکرگزار باشید.

2 - تحرک داشته باشید.

3 - مراقب تغذیه خود باشید.

4 - همیشه در حال یادگیری باشید.

5 - با طبیعت در تماس باشید.

6 - خود و دیگران را ببخشید.

7 - با خودتان خلوت کنید.

8 - در حق دیگران کار نیک انجام دهید.

9 - قدرت خنده را جدی بگیرید.

10 - به حیوانات غذا بدهید.

11 - اگر بچه کوچکی در خانواده دارید، با او وقت بگذرانید.

12 - با گیاهان صحبت کنید.

13 - در حق دیگران دعای خیر کنید.

14 - به کارهای جانبی مثل نقاشی و آشپزی و عکاسی بپردازید.

15 - کارها را صرفا از روی مهربانی انجام دهید.

16 - مراقبه کنید.

17 - جنبه مثبت قضایا را نگاه کنید.

18 - گاهی به تنهایی سفر کنید.

19 - موسیقی گوش کنید.

20 - از خودتان مراقبت کنید و آراسته باشید.

21 - با افرادی دارای فرکانس ارتعاشی بالا بیشتر در ارتباط باشید.

دکتر بتسابه مهدوی
3 آذر 1395

تهران


ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

امواج و انرژی های پیرامون انسان

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

همانطور که می دانیم که همه ی عالم از انرژی ساخته شده و همه چیز بر اساس تبادل انرژی در کائنات رخ می دهد...می توان این انرژی ها را به سه دسته ی کلی تقسیم کرد:

 

انرزی های مثبت ، انرژی های منفی و انرژی های خنثی .

 

اساس این مقاله بر مبنای قدرتی است که مغز انسان در ارسال امواج دارد و مانند یک فرستنده ی رادیویی یا مخابراتی عمل می کند. همین طورسلول هایی در مغزوجود دارد که دارای توانایی دریافت امواج رسیده ازمحیط است و به صورت یک گیرنده رادیویی یا مخابراتی عمل میکند.می توان این قدرت مغز را در حیوانات نیز مشاهده کرد.حتما شنیده اید که بعضی از حیوانات قبل ازوقوع زلزله واکنش نشان میدهند، در واقع امواج حاصله از واکنش های ژئوفیزیکی را خیلی سریع تر از انسان دریافت می کنند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند.

  این مساله به این دلیل است که سلول های گیرنده ی مغزشان حساس تر از انسان هاست .بنابر این چنین توانایی در مغز انکار ناپذیر است.حال به اصل موضوع بر می گردیم.

 

 از انجا که انرژی در حالات گوناگون به صورت امواج منتقل می شود، می توان در ادامه ی بحث بسته های انرژی را به امواج محدود کنیم ، بنابراین بحث این مقاله پیرامون امواج منفی است که قطعا همه ی ما به نوعی با آن برخورد داشته ایم....

 

روح و فطرت انسان ذاتا تمایل به بخش مثبت کائنات دارد مثلا تمایل به زیبا بودن ،برتری،موفقیت،ثروتمند بودن،سلامتی و... در عمل هیچ انسانی تمایل به منفی بودن نداردوبالفطره هر عامل منفی روح او را می آزاردو حس بدی بر جان انسان می نشاند.

یکی از حقایقی که به شدت باعث ازار فرد است، دریافت امواج منفی است.اما این امواج چگونه و از کجا ناشی می شوند.به طور کلی میتوان عوامل ایجاد امواج منفی را به دو دسته ی کلی تقسیم کرد:

عوامل محیطی عواملی هستند که در بیرون از وجود شخص قرار دارند و توسط دیگران بوجود آمده و در فرد احساس می شود که البته در این حالت خود شخص می تواند به طور غیر مستقیم در بوجود آمدن این امواج دخالت داشته باشد.

 

باید گفت که هر نوع فکر منفی توسط اشخاص می تواند بزرگترین عامل بوجود آورنده ی امواج منفی باشد.به عنوان مثال کینه توزی یکی از بزرگ ترین عوامل سازنده ی این پدیده است.مثلا اگر شخصی نسبت به ما کینه ای به دل داشته باشد،حتی اگر در ظاهرش چنین حسی نسبت به ما دیده نشود به دلیل نوع افکارش سیگنال های منفی را توسط فرستنده ی مغزش در محیط ساطع می کند و از آنجایی که در مورد ما فکر می کند گیرنده های مغز ما آن را به صورت یک حس بد دریافت می کند.

 

مثال دیگری که می توان برای عوامل سازنده ی چنین امواجی ذکر کرد حسادت است .در کتاب مقدسمان به دفعات دیده شده که از حسادت به عنوان امری زشت و نکوهیده نام برده شده ،همین طور تجسس و دخالت در امور شخصی دیگران و یا سوء ظن نسبت به دیگران،غیبت ودادن القاب زشت به یکدیگر.. و کتاب مقدس ما را از چنین اعمالی منع کرده است.همه ی ما می دانیم که چنین اعمالی دیده نمی شود پس چطور می تواند باعث کینه و کدورت ،دشمنی ورنجش خاطر گردد؟

 

همه ی این موارد به یک دلیل است، قدرت فکرانسان در ایجاد سیگنال هایی که می تواند به دیگران رسیده و عامل بد دلی و کدورت شود و جالب است که در اکثر مواقع ،اشخاص حتی نمی دانند چرا نسبت به کسی حس بدی پیدا کرده اند ..

 

بررسی های گوناگونی برای چگونگی دفع و مبارزه با این امواج منفی صورت گرفته است.مثلا به همراه داشتن گل ، قرار دادن دست ها در آب جاری ، دود کردن اسپند و...اما این روش های جالب در یک مورد اثر بخش نیست و آن زمانی است که این امواج عللی درونی داشته باشد.

لازم به ذکر است که عامل سازنده ی امواج درونی هم مغزانسان است .در این حالت کل عالم در نقش یک آینه یا بازتاب کننده است که سیگنال های تابیده از مغز انسان را به خودش باز می تاباند.در مثل می توان گفت افرادی که نسبت به دیگران بدبین هستند یا اعتماد به نفس کافی ندارند،یا نمی توانند ارتباط درستی با جامعه برقرار کنند و بیشتر وقتشان در تنهایی میگذردو یا حس حسادت در وجودشان شعله ور است با این افکار منفی نا خواسته روی محیط خود اثر گذاشته واین امواج منفی و زشت به خودشان باز می گردد.

 

مثال دیگری که می توان برای این امواج درونی ذکر کرد حالتی است که فرد در برابر شخصی مرتکب خطایی شده و از آنجایی که نتوانسته است خود را ببخشد حتی اگر شخص مذبور وی را بخشیده باشد ،باز هم این امواج منفی را برای خود تولید کرده و باعث آزار خود می شود.بنابر این در چنین شرایطی تنها چیزی که به ما کمک می کند آن است با خود دوست باشیم و اول از همه خود را ببخشیم.باید سعی کنیم که در مورد دیگران خوب فکر کنیم تا نتیجه ی امواج مثبت ذهنمان به خودمان باز گردد.باید حس حسادت را در وجودمان ریشه کن کرده و به جای آن بهترین آرزو ها را برای اطرافیانمان جایگزین کنیم تا این آرزو ها و خواسته های مثبت به خودمان باز تابیده شود.باید یاد بگیریم نگاهمان به گونه ای باشد که گویی هیچ زشتی و پلیدی در دنیا وجود ندارد،فقط زیبایی مطلق را ببینیم و از همه چیز به نفع خودمان لذت ببریم.اینگونه هاله ای از انرژی های مثبت را در اطرافمان بوجود آورده و به انرژی های منفی اجازه ی ورود نمی دهیم.

 

کلماتی که به کار می بریم می تواند یکی دیگر از عوامل سازنده ی امواج منفی باشد ...باید بدانیم که در کلمات روحی نهفته است که می تواند بر محیط و شنونده اش به راحتی تاثیر گذارد.بنابر این باید دقت بالایی در انتخاب کلماتی که بکار می بریم داشته باشیم.و اگرخواهان دریافت امواج مثبت از دیگران هستیم باید از کلمات مثبت و جذاب به تناسب محیطی که در آن هستیم ،استفاده کنیم .بدین ترتیب با ایجاد امواج مثبت در اطرافمان ،مانع از کسالت و دریافت امواج منفی از دیگران میشویم .در کتاب مقدسمان به دفعات به خوشرویی و لبخند سفارش شده ایم ...دلیلش آن است که با لبخند و چهره ای بشاش حس مثبت را در دیگران القا کرده و به جای حس بد شادی را از دیگران هدیه می گیریم.

اگر همیشه مثبت بیندیشیم ،همین افکار مثبت در قالب کلمات بر زبانمان جاری شده و مانع از دریافت امواج منفی خواهد شدوهمیشه شادی را احساس خواهیم کرد.

دکتر بتسابه مهدوی
27 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

روش سرخ ‌پوستان، براى انرژى گرفتن از گیاهان

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سرخ‌ پوستان به هنگام ضرورت یک درخت کاج را براى چند دقیقه محکم در آغوش مى‌فشارند و یا پشت خود را به آن تکیه مى‌دهند و معتقد هستند که با این عمل مقدارى از نیروى حیاتى درخت به آنها منتقل مى‌شود.

 

۱. گیاهان موجوداتى زنده و حساس هستند.

۲. انسان مى‌تواند با گیاه ارتباط فکرى دوجانبه داشته باشد.

۳. کلیهٔ ارگانیسم‌هاى زنده از تمامى سطح خود، نوع خاصى از انرژى ساطع مى‌کنند که انعکاسى از فعالیت‌هاى حایتى خاص موجود زنده است و همین پرتوهاى نورانى است که در اطراف موجود زنده میدان انرژى ایجاد مى‌کند و گهگاه به‌صورت هاله‌اى نیمه روشن متجلى مى‌شود.

۴. انسان و گیاه مى‌توانند انرژى‌هاى مفید حوزهٔ مغناطیسى اطراف خود را جذب کنند.

 

 ارتباط با گیاهان

 

این حقیقت دارد که انسان مى‌تواند با گیاهان ارتباط برقرار کند و این کار را مى‌کند. گیاهان براى اندازه‌گیرى هیجانات انسان بسیار حساس هستند. آنها نیروهاى انرژى‌زا را که براى انسان مفید است بازتاب مى‌دهند. مى‌توان این نیروها را دید! آنها حوزهٔ نیروى فرد را تغذیه مى‌کنند که در عوض انرژى را به گیاه باز مى‌گرداند.

 

سرخ‌پوستان آمریکائى از این توانائى‌ها آگاه بودند. وقتى که لازم بود به جنگل بروند، در حالى‌که دست آنها را به‌‌صورت کشیده در مى‌آورند، به درخت کاج تکیه مى‌کردند تا خود را با نیروى آن دوباره سرشار از انرژى کنند. دقیقاً همین‌طور هم مى‌شد، یعنى آنها با انرژى زیاد به سر کارهاى خود بازمى‌گشتند.

دکتر بتسابه مهدوی
27 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

دفع انرژی های منفی با سوزاندن عود

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

 دکتربتسابه مهدوی 

 

عود بطور سنتی از صمغ و کندر و چوبهای معطر, پوست درختان, دانه ها, ریشه ها, علفها و گلها ساخته می شوند. کتیبه ای مصری متعلق به ۱۵۳۰ قبل از میلاد مسیح استفاده از عود را ذکر کرده است.

چوبهای خوشبویی مانند چوب صندل و روغنهای گیاهان و علفها به عنوان بوهای طبیعی مورد استفاده قرار می گرفتند. شاید مشهورترین عطرهای طبیعی کندر و صمغ بودند که بطور اخص در سومالیا یافت می شده است.

 

بوی خوش عود به روح شما آرامش میبخشد، هاله شما را از انرژی های منفی پاک میکند و شما را آماده انجام مراقبه، دریافت یا انتقال انرژی مینماید، عود سطح انرژی مثبت محیط را بالا میبرد و پیامهای بویایی در مغز رابطه بدن و ذهن را سریعتر برقرار میکند و علاوه بر همه اینها هر چاکرا عود مخصوص خود را دارد.

 

در ایران گیاه درمانی پیشینه بسیار قدیمی دارد.

 

تحقیقات گسترده دانشمندان، پزشکان و بزرگان گیاه‌شناسی بر روی عود ویژگی‌های زیر را ثابت کرده است:

 

روایح مطبوع موجود در عود، فرد را فعال‌تر و سرزنده‌تر کرده و باعث ارتباط شخص با درون خود می‌شود. (مراقبه)

 

استنشاق رایحه مطبوع باعث ایجاد و ارسال پیام‌های عصبی در مغز و کل سیستم عصبی و دریافت واکنش‌های مثبت می‌شود.

 

سوزاندن عود خود به تنهایی یکی از درمان‌های اثربخش برای جلوگیری و رفع استرس، ایجاد آرامش و تمدد اعصاب، رفع خستگی و بسیاری از بیماری‌های دیگر است.

 

سوزاندن عود باعث دور شدن امواج و انرژی‌های منفی موجود در محیط می‌شود.

 

از آن‌جا که رایحه درمانی قدمتی افزون بر۵  هزارسال دارد، رومیان و مصریان از آن به عنوان ماده ضدعفونی کننده، ضد باکتری و دارویی در درمان زخم کمک می‌گرفتند.

 

ترکیبات معطر طبیعی گلها و گیاهان که در عود یافت می‌شود، از طریق مژک‌های موجود در بینی وارد سیستم لیمبیک مغز و قسمت محاطی هیپوتالاموس شده و با تحریکات اعصاب بویایی این قسمت که مسئولیت احساسات، تنفس، ضربان قلب، غدد درون ریز، حافظه و یادگیری را بر عهده دارد، تاثیر قابل توجهی بر روحیات و خلق‌وخو می‌گذارد.

دکتر بتسابه مهدوی
26 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

آسیبهای انرژی منفی بر بدن

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

امروزه از نظر علمی ثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند .

قانون “دوبروی ” می گوید: “هر ذره ای از خود انرژی به همراه دارد” . حتی با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند .

هاله های انرژی با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.

تحقیقات در مهندسی بیو شیمی نشان می دهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند به نام اندروفین .( مورفین طبیعی بدن )

کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی که از مغزشان ترشح می شود بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است : یک ماده با دو خاصیت!

 

ما می توانیم هاله های انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می شود .

 

هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبت.

به این ترتیب که اندیشه های مثبت، مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا می برد و از نظر کمی نیز میتواند هاله انسان را بزرگتر نماید .

برعکس اندیشه های منفی، بدبینی ها، خودخواهی ها، احساس تنفر از خود و یا دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه بد بر هاله اثر تخریبی می گذارد و سطح انرژی های آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان می گیرد.

 

وقتی در مکانی احساس بدی می کنید بدین معناست که آن محل از انرژی های منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما می گذارد یعنی او حامل انرژی منفی است .

جالب است که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی ، حرف زدن ، گوش کردن و به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل می شود .

 

انجام اعمالی مانند مدیتیشن، عبادت و تمرین تفکر مثبت، حضور در طبیعت و دوستی با آن، از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژی هاله می باشد.

 

احتمال دارد که شما در طول زندگی با انجام کارهایی هاله نورانی خود را آلوده کرده باشید . هر گونه اضطراب ، دلهره ، ترس و حتی  دروغگویی ، غیبت کردن ، بدبینی، آبروی دیگری را بردن و کلیه مسائلی از این قبیل منجر به آلودگی و تجمع انرژی های تخریب گر در هاله شما می شوند.

این انرژی منفی آنقدر در هاله شما نفوذ می کند تا در جسم (آخرین سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بیماری نشان دهد.

 

توجه کنید که انرژی منفی منشا تمام بیماریهای روحی- روانی و جسمی انسان است و به مرور زمان رد پای خود را بر چهره و بدن ما بر جای می گذارد.

 

پس اگر دائما مریض می شوید به پاکسازی هاله و دوری از آلوده کننده های هاله تان فکر کنید.

انرژی هاله تان را با راههای مثبتی که گفته شد بالا ببرید تا نیازی به راههای منفی نداشته باشید.

و اما افرادی هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه می کنند. معمولا آنها افرادی هستند که ما اصلا بهشان شک نداریم.

دکتر بتسابه مهدوی
25 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

چاکرا چیست؟

بتسابه مهدوی | جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

اگر بخواهیم تعریف کاملی از اعضای بدنمان داشته باشیم باید اعضای روحمان را نیز در نظر بگیریم.اعضای اصلی روح انسان چاکرا نام دارند که از انها به عنوان نقاط انرژیتکی بدن یاد می شود.این مراکز پر انرژی وظایفی از قبیل کنترل ویژگی های روحی و جسمی بدن را بر عهده دارند.تعداد این چاکراها در بدن زیاد است که موارد اصلی آن در امتداد ستون فقرات جای گرفته و تعداد آنها ۷ تا می باشد.در عکس شما می توانید جایگاه دقیق این چاکراها را مشاهده کنید.این چاکراها از پایین ترین به بالاترین ُُ چاکراهای شماره ۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷ نام گرفته اند و اعمال انها در مقابل شماره چاکرای مربوطه بصورت زیر خلاصه می شود:

 

کنترل کننده شهوت و هوس نسبت به هر چیز.در ضمن این چاکرا حاوی منبع انرژی بسیار قوی به نام کندالینی میباشد که در صورت آزاد شدن قادر است مابقی چاکرا ها را باز و فعال کند.

 

کنترل کننده دستگاه تناسلی و دستگاه دفع ادرار و کنترل کننده عادت انگشت مکیدن یا جویدن ناخن.

کنترل کننده کبد و دستگاه گوارش و کمر و حس اعتماد به نفس

کنترل کننده قلب و عروق و عشق و عواطف احساسات

کنترل کننده گردن و دستگاه تنفسی و غده تیروئید و خلاقیت و استعداد به ویژه در زمینه های هنری و حسی

چشم سوم یا چاکرای آگاهی برتر.کنترل کننده حس ششم

کنترل کننده مغز و اعصاب و ارتباط با یگانه خالق هستی.چاکرای معنوی و تقویت کننده حس ارتباط با دنیای ماورایی(در اکثر افراد این چاکرا از سنین ۸ تا ۱۲ سالگی تقریبا بسته می شود.

دکتر بتسابه مهدوی

7 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

شفای پرانیک(Pranic Healing) چیست؟

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۹ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

پرانا یک واژه سانسکریت به معنای نیروی حیات است و وجود این انرژی حیات‌بخش نامرئی عامل سلامتی و زنده بودن ما می‌باشد. این واژه در فرهنگ شرق Chi یا Ki نیز نامیده می‌شود که ما آن را ازطریق آب، هوا، زمین، در ختان و گیاهان و یا به کمک مراقبه و دعا دریافت می‌کنیم . یک درمانگر می‌تواند واسطه‌ای برای انتقال این انرژی باشد.

 

شفای پرانیک روش درمان با استفاده از انرژی پرانا می‌باشد که در درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها در سطح فیزیکی، احساسی و ذهنی بکار می‌رود. در این روش بدون تماس دست درمانگر با بدن بیمار، انرژی‌های منفی  ناشی از بیماری‌ها  از بدن انرژی نامرئی انسان پاک شده و انرژی تازه و پرانای سالم به بدن بیمار انتقال داده می‌شود . لازم به ذکر است که هرچه بیمار مقاومت کمتری نشان دهد، انرژی راحتتر و آزادتر جریان می‌یابد و روند درمان سریعتر پیش می‌رود.

 

تاریخچه شفای پرانیک چیست؟

 

با مروری بر تاریخچه این درمان در می‌یابیم که زمان آغاز آن به زما‌ن‌های بسیار دور باز می‌گردد . درچین و تبت نام پرانا و درمان با انرژی رواج بسیاری داشته است و در چین، مصر و هند به‌عنوان یک هنر و یک علم ، بطور گسترده مورد تمرین و بررسی بوده است ولی بدلیل نگرانی از استفاده نادرست در خفا انجام شده وبصورت رمزآلودی باقی‌مانده است. همچنین در بسیاری از نقاشی‌ها ، هاله‌های انرژی در اطراف بدن قدیسین دیده می‌شود و یا به صورت نوری که از کف دست‌ها خارج می‌شود، نشان داده شده است.

فردی که باری دیگر این علم و هنر قدیمی را به جهان معرفی نمود یک دانشمند چینی به نام Choa Kok Sui بود که در مدت بیست سال ، تجربیات فراوان خود را در قالب سه کتاب به دوازده زبان عرضه‌نموده است .

 

سطوح مختلف روش شفای پرانیک به چه ترتیب است؟

 Pranic Healing در سه دوره مختلف برگزار می‌شود.

    Pranic Healing مقدماتی برای درمان بیماری‌های ساده‌تر

    Pranic Healing پیشرفته که با استفاده از  پراناهای رنکی و به کمک تکنیک‌های پیشرفته‌تر به درمان بیماری‌های سخت‌تر می‌پردازد.

 

    رواندرمانی Pranic  که به درمان بیماری‌های روانی با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته می‌پردازد.

همچنین بیماری‌هایی که  می‌توان با  Pranic Healing درمان نمود به گروه‌های زیر تقسیم می‌شوند:

  بیماری‌های فیزیکی ساده مانند سردرد،‌ دندان‌درد، گلو درد، دل درد، تب، اسهال، درد‌های استخوانی و یا پیچ خوردگی و سوختگی‌های سطحی که ظرف مدت کوتاهی باعث بهبود می‌شود.

  بیماری‌های سخت‌تر مانند مشکلات قلبی، بیما‌ری‌های کلیوی، سل، هپاتیت، میگرن، کیست‌ها، التهاب مفاصل و صرع که احتیاج به جلسات درمانی بیشتری دارد.

    بیماری‌های ذهنی و احساسی مانند استرس، افسردگی، شیزوفرنی، پارانوئید و انواع ترس‌ها

چه تحقیقات و مستنداتی در مورد تاثیر شفای پرانیک موجود است؟

امروزه مدارک و شواهد علمی برای اثبات بدن انرژی و تاثیر سلامت آن بربدن فیزیکی وجود دارد که بر مبنای اسفاده از دستاورد دانشمندان روسی و استفاده از دوربین کرلیان می‌باشد . با استفاده از این دستگاه ، عکس‌هایی رنگی از بدن انرژی‌ و میدان انرژی اطراف بدن انسان‌ها یا حیوانات گرفته می‌شود. این میدان انرژی تا فاصله‌ای حدود چهار تا پنج اینچ از بدن فیزیکی گستره می شود. این دستگاه نشان می‌دهد که بیماری‌ها قبل از تاثیر بر بدن فیزیکی بر روی بدن انرژی تاثیر می‌گذارند و ما می‌توانیم با گرفتن عکس قبل و بعد از درمان  ،تاثیر Pranic Healing را مشاهده کنیم. آزمایش‌های دیگر توسط این دستگاه بیانگر آن است که تغییر احساسات و ذهنیات باعث تغییر رنگ و درخشندگی و میزان انرژی حیاتی می‌شود.

 

در روش  شفای پرانیک  درمان به چه صورت انجام می شود؟

 

در این روش ، درمان در سه مرحله انجام می‌شود. در ابتدا به کمک دست درمانگر انرژی‌های اطراف بدن بیمار بررسی و اندازه گیری شده و در صورتیکه نا‌هماهنگی و عدم توازن در نقطه‌ای احساس شود، در مرحله بعد با استفاده از روش‌های پاک‌سازی سطوح انرژی، برطرف‌ شده و در پایان با انرژی متعادل و پرانای سالم جایگزین می‌شود.

برای بالاتر بردن میزان دریافت پرانا می‌توان از روش تجسم استفاده‌ کرد. به عنوان مثال با یک تنفس عمیق تجسم می‌کنیم که انرژی پرانا وارد بدن ما‌ می‌شود و در بدن ما گردش می‌یابد و به تمامی اجزا بدن راه می‌یابد. کسی که پرانا را مجسم می‌کند می‌تواند حضور عشق و پروردگار را در خود حس کند.

در هنگام شروع جلسه از بیمار خواسته می شود که خود را در یک گوی سفید نورانی مجسم کند و سپس درمانگر پس از تنفسی عمیق  دست‌ها را در فاصله ای نزدیک پوست بدن از سر تا پای بیمارمی‌کشد و پس از هربار عبور کامل دستها از سر تا پا،  دست‌ها را به سمت آب نمک تکان می‌دهد تا انرژی منفی بطور کامل خارج شود.  درمانگراین عمل را حداقل هفت‌بار انجام می‌دهد تا پاک‌سازی انجام شود.

در مرحله بعد دست‌ها در دو طرف سر بیمار قرار می گیرد و از پروردگار و نیروی عشق می‌خواهیم تا انرژی حیاتی دریافت شود و درمانگر وسیله‌ای برای انتقال آن به بدن بیمار باشد. هر چه در این لحظه در خلوص بیشتری باشیم و با تمام وجود بر خواست خود توجه کنیم حضور بیشتری از پرانا را احساس خواهیم کرد. سپس دست را روی سایر چاکراها برده و به همه نقاط انرژی می‌دهیم.

در آخرین مرحله بازهم بیمار را داخل گوی پرشده از نور سفید مجسم نموده و درمان پایان می‌یابد.

دکتر بتسابه مهدوی

4 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

انرژی درمانی چیست و چه جایگاهی دارد؟

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۹ ق.ظ

دکتر  بتسابه مهدوی

 

بعد معنوی و روحانی آدمی " در تمامی عمر وی بصورتی جذاب و اسرار امیز بوده است . این جذابیت در تمامی افراد با گرایشهای  و جهان بینی های متفاوت وجود دادرد و هیچ گه تازگی خود را از دست نداده است . با تبلور تکنولوژی در زندگی  و افزایش مشغله ها " فاصله ادمی تا این بعد بیشتر گردیده . اما هیچ گاه کا ملا فراموش نگردید " به طوری که  انسان کنجکاو حتی از این ابزار نیز برای کشف و تجربه و بیشتر در  درون خود کمک گرفت. نمونه بارز آن ساخت فیلم های تخیلی است .این فیلم ها زمینهای رشد برای بسط و گسترش کامل آرزوها ی دست نیافتنی بشر.

 

بزرگترین خصیصه دنیای متافیزیکی " نا شناخته بودن است.در مورد دنیا حرف و قصه زیادی گفته شده است و در نقاشی ها و سایر آثار هنری نیز بروز یافته است . اما فقدان تجربیات عملی به گونه ای آن را دست نیافتنی کرده است. آدمی به تکنولوژی توانسته در کره ماه هم قدم بگذارد.

 

اما هنوز از تردددر دنیای اندرونی خود بازمانده است.بدیهی است آشنایی عملی با این دنیا گام بزرگی در شناسایی بیشتر آن و نهایتا خود شناسی خو اهد بود . یکی از بزرگترین شاخص های  دنیا وضعیت سلامتی و بیماری ماست .

 

بیماری ها ی ما تظاهرات بیرونی  اتفاقاتی است که در درون ما روی داده اند . تصور عموم از بیماری ها و درد های مختلف " مطلوب نیست . در نتیجه  به محض ا بتلا " کوشش می شود تا به هر طریقی آن درد و بیماری خاتهه یابد .این تجعیل به حدی می تواند زیاد شود که عملا به سرکوب آن بیماری بیانجامد . بدیهی است سرکوب بیماری زمینه بروز بیماری های مهلک تر خواهد گردید.

 

با ظهور فیزیک مدرن " انقلابی عظیم در دانش فیزک وبا لطبع در اذهان انیشمندان ایجاد شد. ذهن منطقی آدمی در لحظه ای تمامی یافته های خود را به گونه ای دیگر دید . هیچ چیز آن گونه که تا به حال ما فکر می کردیم نبود .اصبل عدم قطعیت ها یزنبرگ به سادی به هر ماهیت با رابطه ای پوزخند میزد . این حادثه در ابتدا خوشایند نبود " هر چند که جامعه دانش مجبور به پذیرفتن آن بود . پس از اندکی " روابط جدیدی در دنیا بر پایه این یافته های جدید نمایان شد . روابطی که توجیه کننده بسیاری مسایل بود.

 

دانش مدرن ما را با دنیای انرژی  آشنا کرد . دنیایی که اساس هستی  بر آن بنا شده  است . البته دانش جدید تنها قادر به درک شمه ای از این  دریای بی کران گردیده  است . هنوز هیچ دستگاه یا سنسور مکانیکی ساخته نشده است که بتواند آن گونه که یک انسان با شعور / هستی/ انرژی یا حتی مزه غذا را می فهمد , أن را توصیف کند . در نتیجه هر چه کگه در دانش پیش می رویم بیشتر به سمت خود و نیروهای درونی کشیده   می شویم . این خود شناسی گام بزرگی در بررسی و تاثیر گذاری بر مهمترین شاخصه  تغییر در یک انسان یعنی بیماریهای وی بود و ما را با علوم کهن پیوند داد . هنر باستانی شفا در اغلب ادیان , آیین ها و قومهای کهن به شکلی فراگیر , به کار گرفته شده است . بارزترین شیوه دعا است. و راه ای دیگری شبیه گیاه درمانی , زار درمانی , مغناطیس درمانی , آب درمانی , طب سوزنی , ما ساژ درمانی , خنده درمانی , رقص درمانی انرژی درمانی , روان درمانی , کریستال درمانی , هاله درمانی و .. نیز با هزار نقش و رنگ در اقوام مختلف دیده شده است . در مورد انرژی دزمانی حرف ها و حدیث های زیادی نقل شده است .افراد و گروه های مختلفی بنا بر دلایل گوناگون نظرات متفاوتی راجع به آن داشته أند . هر چقدر جامعه سنتی تر باشد از تغییر گریزان خواهد بود از تغییر گریزان خواهد بود برخی هم آن را مستقیما به پزشکی  و دخالت در درمان بیماری ها ربط می دهند , اما پیام واقعی این است که (( واقعیاتی  پیرامون زندگی کنونی ما و جود دارد که جزیی از وجود ماست .شناخت این واقعیتها کمک میکند بهتر زندگی کنیم.))

 

انرژی حیاتی مفهومی قرار دادی است . برای بیان ماهیت آن می توان مقایسهای انجام داد . اگر یک انسان , یک درخت و پرنده را دریک مجموعه قرار دهیم , همگی زنده بوده و دارای شعور هستند . همچنانکه یک ساعت مچی , یک هواپیما و یا مداد را نیز دز یک مجموعه قرار دهیم می توان گفت که همگی فاقد شعور و حیات هستند . آنجه که در یک درخت وجود دارد در ساعت مچی چرخان وجود ندارد که موجودات زنده را از اجسام بی جان جدا می کند (( انرژی حیات )) نامیده می شود .

 

بیماری هر گونه تغییر بهم ریختگی در این انرژی حیاتی چها ز لحاظ کیفیت و چه کمیت می باشد . تمامی هنر یک درمانگر بازگرداندن دوباره نظم و تعادل به آن است . این تعادل جدید ((سلامتی)) نام گرفته است .موسیقی , هنر , ورزش , عبادت , و کار کردن باعث بهبودی میشود.

 

نتیجه نهایی این است که به هیچ وجه کاری خارق العده نبوده و جزئی از مکانیم طبیعی رفتار های أدمی در قبال یک دیگر می باشد.

 

 

 بیماری هر گونه تغییر بهم ریختگی در این انرژی حیاتی چها ز لحاظ کیفیت و چه کمیت می باشد.                                    

 

 برای درک بیماری ,عوامل داخلی و خارجی یا عوامل ظاهری و باطنی بیماری را باید در نظر داشت .منظور از عوامل خارجی دسته ای از عوامل فیزیکی یا طبعیی مانند میکروب ها , سو’ تغذیه, سموم, آلایندها, عدم تحرک بدنی , عادات بد تنفسی ومصرف آب ناکافی هستند که باعث بیماری می شوند . منظور از عوامل داخلی آن دسته عوامل عاطفی و مرتبط با انرژی مانند: احساسات منفی , منفی گرایی , بداخلاقی , عصبانی شدن , نفرت , حسد ,غیبت ,غصه خوردن و……..هزاران موارد دیگر که به روحییه عادم خشه وارد میکند .که این عواملی و هزاران عوامل دیگر باعث انسداد کانل های انرژی , کاهش و انباشتگی انرژی های کثیف و اختلال در عملکرد چاکراها وغیره می باشد .

 

چاکراها مراکز انرژی در حال چرخش ,بخش های بسیار مهمی از کالبد انرژی هسنتد .همانند کالبد فیزیکی که از اعضای حیاتی و کم اهمیت تر تشکیل شده , کالبد انرژی نیز دارای چاکراها اصلی و فرعی می باشد. که اعضای اصلی و حیاتی کالبد فیزیکی را کنترل می کنند که انرژی حیاتی را برای بدن تامین می کنند واگر این نیروگاه ها به خوبی کار نکنند اعضای حیاتی ضعیف یا بیمار می شونند ,زیرا برای درست کار کردن انرژی حیاتی کافی ندارند.

 

چاکراها چند وظیفه مهم دارند که عبارتند از

 

1- جذب انرژی و توزیع در بخش های مختلف بدن

 

2- کنترل و تقویت و مسولیت درست کار کردن تمام کالبد جسمانی

 

3- بعضی چاکراها مراکز استعداد های روانی هستند.فتارهایأدمیدرقبالیکدیگرمیباشد.

دکتر بتسابه مهدوی

تهران

29 مهر 1395




  • بتسابه مهدوی

مراقبه حل شدن و یکی شدن با انرژی کیهانی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

بهترین زمان برای این مراقبه شبها قبل از خواب است و باید بلافاصله بعد از انجام آن به خواب بروید. اگر میل دارید تا آن را صبحها انجام دهید لازم است بعد از اتمام مراقبه مدت پانزده دقیقه بخوابید. بنابراین یک ساعت را تنظیم کنید تا بعد از یک ربع شما را بیدار کند.

 

روی زمین یا در رختخواب خود بنشینید. هردو دست خود را به آسمان بلند کنید. دستها باید تا حد ممکن بالا نگه داشته شوند. اجازه دهید تا انرژی کیهانی در دستهای شما جریان پیدا کند. وقتی جریان انرژی در دستها برقرار می‌شود، دستها شروع به لرزیدن می‌کنند. اجازه بدهید تا لرزش اتفاق بیفتد. احساس کنید دستهای شما همانند شاخه‌های درختان در معرض جریان باد قرار گرفته است و این باد است که آنها را می‌لرزاند. ممکن است بعد از مدتی تمام بدن شروع به لرزیدن کند. بگذارید هرچه که می‌خواهد، اتفاق بیفتد.

 

در این حال و احساس، شما حضور بین زمین و آسمان، بالا و پایین را حس می‌کنید. اجازه دهید تا در این حس زیبا و حال عجیب غرق شوید. خود را شناور کنید و فقط لذت ببرید. با هستی یکی شوید.

 

یکی دو دقیقه بعد از این قسمت، پیشانی و کف هردو دست خود را روی زمین بگذارید و سجده کنید. در این زمان شما بمانند حاملی برای هدایت انرژی کیهانی به سوی زمین عمل می‌کنید. اجازه دهید آنچه از بالا دریافت کردید به زمین برود. بعد از مدتی دوباره به بالا برگردید و دستهای خود را به آسمان بلند کنید. بالا آمدن و سجده کردن باید برای هفت بار انجام شود. مدت کل این بخش پانزده دقیقه است. اگر تعداد دفعات سجده کمتر از هفت بار باشد باعث می‌شود تا نتوانید بخوابید و شما را بی‌قرار می‌کند. بعد از اتمام این قسمت به خواب بروید. انرژی ناشی از این مراقبه تمام بدن شما  را احاطه می‌کند. صبح که از خواب بیدار می‌شوید به خوبی آن را احساس می‌کنید. وقتی این مراقبه در شب انجام می‌شود، روز بعدی روزی متفاوت است.

 

 

به یاد داشته باشید که شما مثل یک آهن ربا هستید ...که همه چیز را به سمت خود جذب می کنید ...

وقتی در ذهنتان به روشنی بدانید که چه می خواهید ، در حقیقت به آهن ربا یی تبدیل شده اید و تصاویر آن چیزها را کشیده اید و آن چیزهایی که شما می خواهید ،  در بازگشت به سمت شما جذب می شوند ...

هرچه بیشتر تمرین کنید و شروع به دیدن قانون جاذبه ای کنید که چیزها را به سمت شما هدایت می کند ،  به نیروی جذاب عظیم تری تبدیل می شوید....  چرا که شما نیروی ایمان ، باور  و آگاهی را نیز به خود اضافه کرده اید ..... هیچ چیز محدود نیست .....  نه منابع و نه هیچ چیز دیگری ......تنها محدودیت در ذهن انسانها وجود دارد..... هنگامی که ما ذهنمان را به سوی قدرت خلاق نامحدودی باز می کنیم ، وفور و فراوانی را فرا می خوانیم و دنیای کامل جدیدی را می بینیم و تجربه می کنیم .....

 

 بشر از 2 چیز ساخته شده است ....باورهایش و حقیقت .... وقتی باورهایتان را آزاد می گذارید ، راستی و درستی بیشتری را مشاهده خواهید کرد .بزرگترین انسانهایی که تا به حال زندگی کرده اند ، شهامت این را داشته اند که باورهایشان را آزاد بگذارند .... و آنها خود حقیقت شدند....آنها راه را به ما نشان دادند .....

 

 توتنها کسی هستی که می توانی راهبر ومدیر خود باشی .... هیچ کس نمی تواند مدیر وکارشناس توباشد ولحظه ای که مخالف این فکر کنی قدرت وانرژی خود را تلف کرده ای ..... موقعی که نمی دانی چه کاری باید انجام دهی - یا چطور یک موقعیت خاص را اداره کنی - یا چه مسیری را در پیش بگیری - یا چگونه چیزی را اثبات کنی - یا هرآنچه که ممکنست در آن نیاز به راهنمایی داشته باشی .... خواسته ات را در درون خودت ارزیابی کن...  وباورکن که پاسخش را خواهی گرفت واینگونه است که به جوابی بی نقص خواهی رسید.... توبه تمامی خرد وعقل دسترسی داری .... به کل دانش و معرفت بشری.... تمام نیروی عظیم کائنات در درون توست.... به این دلیل است که تو خود  راهبر ومدیر خودت هستی....

 

نیا یش و دعای خیر  از بین برنده ی تمام حالات منفی است .پس دشمنانتان را نیایش و دعای خیر کنید.

اگر بر آنها نفرین بفرستید  این نفرین به سوی شما باز خواهد گشت تا به شما آسیب برساند.

اگر شما آنها را دعا کنید  تمام احساسات منفی و اختلافات را برطرف خواهید کرد و عشق این دعاهای خیر به سوی شما باز خواهد گشت... همچنان که تو دعای خیر می کنی  احساسات خودت را به شکل یک فرکانس جدید انتقال میدهی ...   که بازگشت آن برای تو مملو از احساسات مثبت و زیباست ...

 

ما قادر نیستیم تا تصویر بزرگتری از زندگیمان را ببینیم .

اما کائنات یا نیروی آفرینشگر قادر به دیدن تمام این تصویر است.

گاهی اوقات ما فکر می کنیم که بعضی چیزها به نفع ماست  - اما وقتی اتفاق نمی افتد - و با گذر زمان می فهمیم که این امر به سود ما بوده است فکر می کنیم ما باید به کائناتی که  همه ی خواسته های درونی ما را برآورده می کند ایمان داشته باشیم.

 

کائناتی که درونیات و خواسته های ما را در وجوه مختلف زندگی نمایان می سازد.

در قلب تو نیرویی بزرگ وجود دارد ... برای تجربه کردن این نیروی اصیل ، دفعه ی بعد که با شخصی در حال گفتگو هستی ،

تصور کن که کلماتت از قلبت می آید نه از زبانت .

در حال صحبت ، روی این موضوع متمرکز شو که کلمات از قلبت بیاید .

 

با انجام این کار ، احساس خواهی کرد ، یک موج شادی و لذت سرتاسر وجودت را فرا گرفته است ... با تمرین این کار ، تاثیر قلبت را بر شخص مقابلت می بینی ... نیروی قلب تو خیلی های دیگر را نیز متاثر می کند ، حتی اگر نتوانند در مسیر تشعشعات

 قدرتمند آن قرار گیرند .... برای ارتباط با منبع شعور و خوبیهای جهان که در واقع هوش کائنات محسوب می شود ، تو باید خود را هم راستای با آن قرار دهی ... برای انجام دادن آنچه بزرگان قدیم انجام میدادند و بدست آوردن مداوم توانایی های نامحدود همه ی خردها ( همه ی قدرتها و تمام خوبیها ) ، که هریک از آنها دائما در دسترس هرکدام از ما هستند ، دانستن این نکته ضروری است که این نیروی خلاق نامحدود وجود دارد و تمام نیکی ها را در ذهن وقلب ما منتشر می کند ...

اگر می خواهی به تمام آنچه در رویاهایت میپرورانی برسی ،  بدان که این تنها از طریق شادی و احساس خوب درونی ات ممکن است ... این سریع ترین راه است..... خوشی و احساس خوب تو میانبری است به تمام آنچه که میخواهی .....وقتی تو انتخاب میکنی که هم اکنون شاد باشی ، بی توجه به آنچه در اطرافت در حال اتفاق افتادن است ، کائنات ، شادی بیکران را در زندگیت جاری میسازد ... هیچ چیزی نمیتواند تصویر ذهنی تو را از شکل به هم پیوسته و منسجم آن خارج سازد مگر همان نیرویی که آنرا متولد کرده است... یعنی خود تو ...

دکتر بتسابه مهدوی

28 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی