نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۷۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بتسابه مهدوی» ثبت شده است

عکس نوشته 3 آذر 1395

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

مراقبه سجده

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

این مراقبه حل شدن و یکی شدن با انرژی کیهانی است. بهترین زمان برای این مراقبه شبها قبل از خواب است و باید بلافاصله بعد از انجام آن به خواب بروید. اگر میل دارید تا آن را صبحها انجام دهید لازم است بعد از اتمام مراقبه مدت پانزده دقیقه بخوابید. بنابراین یک ساعت را تنظیم کنید تا بعد از یکربع شما را بیدار کند.

 

دستور:

روی زمین یا در رختخواب خود بنشینید. هردو دست خود را به آسمان بلند کنید. دستها باید تا حد ممکن بالا نگه داشته شوند. اجازه دهید تا انرژی کیهانی در دستهای شما جریان پیدا کند. وقتی جریان انرژی در دستها برقرار میشود، دستها شروع به لرزیدن میکنند. اجازه بدهید تا لرزش اتفاق بیفتد. احساس کنید دستهای شما همانند شاخههای درختان در معرض جریان باد قرار گرفته است و این باد است که آنها را میلرزاند. ممکن است بعد از مدتی تمام بدن شروع به لرزیدن کند. بگذارید هرچه که میخواهد، اتفاق بیفتد.

در این حال و احساس، شما حضور بین زمین و آسمان، یین و ینگ، مرد و زن و بالا و پایین را حس میکنید. اجازه دهید تا در این حس زیبا و حال عجیب غرق شوید. خود را شناور کنید و فقط لذت ببرید. با هستی یکی شوید.

یکی دو دقیقه بعد از این قسمت، پیشانی و کف هردو دست خود را روی زمین بگذارید و سجده کنید. در این زمان شما بمانند حاملی برای هدایت انرژی کیهانی به سوی زمین عمل میکنید. اجازه دهید آنچه از بالا دریافت کردید به زمین برود. بعد از مدتی دوباره به بالا برگردید و دستهای خود را به آسمان بلند کنید. بالا آمدن و سجده کردن باید برای هفت بار انجام شود. مدت کل این بخش پانزده دقیقه است. اگر تعداد دفعات سجده کمتر از هفت بار باشد باعث میشود تا نتوانید بخوابید و شما را بیقرار میکند. بعد از اتمام این قسمت به خواب بروید. انرژی ناشی از این مراقبه تمام بدن شما را احاطه میکند. صبح که از خواب بیدار میشوید به خوبی آن را احساس میکنید. وقتی این مراقبه در شب انجام میشود، روز بعدی روزی متفاوت است.

 

 

بی وزنی را تجربه کنید

نشستن صحیح

 

این تکنیک یکی از روشهایی است که بودا مورد استفاده قرار می داد و آن را Siddhasan می نامند و راهی برای تجربه بی وزنی در هنگام نشستن است. در این تمرین لحظه ای می رسد که در آن احساس بی وزنی می کنید. و هدف از این حس بی وزنی این است که بدانید شما فقط بدن فیزیکی خود نیستید. در این هنگام از هیپنوتیزم خارج می شوید. برای شما احساس وزن و احساس اینکه وجود شما همین بدن فیزیکی است نوعی هیپنوتیزم شدن است. خروج از این حالت کمک می کند تا به محدوده ماورای ذهن خود برسید.

برای انجام این تمرین روی زمین بنشینید. ستون فقرات را صاف نگهدارید. با صاف نشستن، نیروی جاذبه کمترین تاثیر را روی بدن شما بوجود می آورد.

سپس با چشمان بسته بدن خود را کاملاً روی زمین بالانس کنید. قدری به سمت راست خم شوید و نیروی جاذبه را بخوبی احساس کنید. بعد قدری به سمت چپ خم شوید و جاذبه را در این سمت حس کنید. بعد به جلو و بعد به عقب خم شوید تا تجربه جاذبه را در تمام جهات داشته باشید. سپس با تنظیم بدن خود جایی را پیدا کنید که کمترین وزن را حس کنید.

بعد از این قسمت بتدریج به خود اجازه دهید تا احساس بی وزنی داشته باشید. در این تمرین بعد از مدتی، لحظه ای می رسد که کاملاً حس بی وزنی پیدا می کنید. بعد از این قسمت است که به دنیای کاملاً متفاوتی قدم خواهید گذاشت. دنیایی که در آن از بدن خود درس می گیرید. در این دنیا می توان از سد و محدوده ذهن عبور کرد. این تکنیک یکی از روشهای بسیار پایه ای برای تجربه ذهن آزاد و روان است.

دکتر بتسابه مهدوی
3 آذر 1395

تهران


ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

چگونه سطح ارتعاشات مثبت مان را افزایش دهیم ؟

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

1 - شکرگزار باشید.

2 - تحرک داشته باشید.

3 - مراقب تغذیه خود باشید.

4 - همیشه در حال یادگیری باشید.

5 - با طبیعت در تماس باشید.

6 - خود و دیگران را ببخشید.

7 - با خودتان خلوت کنید.

8 - در حق دیگران کار نیک انجام دهید.

9 - قدرت خنده را جدی بگیرید.

10 - به حیوانات غذا بدهید.

11 - اگر بچه کوچکی در خانواده دارید، با او وقت بگذرانید.

12 - با گیاهان صحبت کنید.

13 - در حق دیگران دعای خیر کنید.

14 - به کارهای جانبی مثل نقاشی و آشپزی و عکاسی بپردازید.

15 - کارها را صرفا از روی مهربانی انجام دهید.

16 - مراقبه کنید.

17 - جنبه مثبت قضایا را نگاه کنید.

18 - گاهی به تنهایی سفر کنید.

19 - موسیقی گوش کنید.

20 - از خودتان مراقبت کنید و آراسته باشید.

21 - با افرادی دارای فرکانس ارتعاشی بالا بیشتر در ارتباط باشید.

دکتر بتسابه مهدوی
3 آذر 1395

تهران


ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 2 آذر 1395

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

هستی و انرژِی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

انرژی درذات هستی  به اشکال مختلف تحت قانون فنا ناپذیر جاذبه و دافعه نهفته است چنانچه به اعماق و چگونگی خلق هستی تعمق نماییم انچه که باعث خلقت گردیده چیزی به جز اراده به ایجاد نیست که از نیستی و صفحه پاک وجود بنا به خواست و اراده آعازگشته و نکته مقابل خواست عدم اراده بوده است.

 

ایجاد هستی از عدم و نیستی با هر فلسفه ای  تصویر انفجار عظیم را به همراه صوت مهیب و انوار نور توام با حرکت به تصویر کشیده و القاء مینماید.

 

اشکال مختلف انرژی ، نور و صوت باعث تشکیل انرژی متراکم کهکشانهای بیشمار و منظومه شمسی از جمله موجودات زمینی شده همچنین پس از قرنها دود اطراف زمین به لایه های آسمانی تبدیل و باعث  تبلور آب  و خلق انواع بیشمار مخلوقات تا انسان  گردیده بنابراین تمامی موجودات زمین از ترکیب انوار انرژی تحت قانون جاذبه و دافعه بوده این مهم ازکوچکترین اجزاء اتم تا بزرگترین کهکشانها را در بر میگیرد.

 

نگرش انسان و ذهنیت او چنانچه با قوانین هستی سازگار و هم سو و هم جهت نباشد یا به عبارت دیگرعدم سازگاری انسان با قوانین محیط و طبیعت همواره او را در طیف وسیعی از وقایع دشوار و رنج و انواع بیماری ها قرارمی دهد به عبارت دیگر انچه در زندگی فردی اتفاق می افتد ناشی از نوع نگرش او به زندگی است .

 

کسانی که زندگی را فرصتی ارزشمند دانسته و پیوسته جهت فهم راز چگونه زندگی کردن ( زیستن ) در تلاش هستند این اشخاص به نسبت عشق و درخواست خود به درک مفاهیم چگونه زندگی کردن دست یافته توانسته اند در زندگی فردی و اجتماعی تحول ایجاد کنند .

 

تنهااین گونه افراد قدر و منزلت انسان را دانسته با تغییر فکر و ذهنشان زندگی خود و اجتماعی را متحول میگردانند.

 

قابلیت وتوانایی انسان به نوع نگرش و دید روحانی او بستگی دارد نه به توانایی جسمی و فیزیکی . افکار و اندیشه از طریق قانون جذب یا خواستن به زندگی و عالم هستی تجلی و بروز پیدا میکنند قانون جاذبه عظیم ترین اصل و بنیان هستی است .

علاوه بر موارد فوق در این قانون معنوی نگرش مثبت هر موجود باعث جذب انرژی های مثبت و ساختار زمینه اندیشه او گردیده در نتیجه  کسب لذت رسیدن به مقصود نیروی بیشتری به فرد بخشیده نوعی تجربه بسیار گران قدر را القا مینماید خالق پاک و مقدس هستی بخش فرمودند :سوره: 40 , آیه: 60 و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین پروردگار فرمودندمرا بخوانید تا اجابت کنم شما راانان که کبر میورزند بزودی به دوزج وارد میگردند

 

مهم بستر وجود و نوع نگرش شخص است که موجب حمایت آفریننده میشود سوره: 48 , آیه: 6 و یعذب المنافقین والمنافقات والمشرکین والمشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دایره السوء وغضب الله علیهم ( وآیات ظن سوء ) احساس خوب در مورد خالق بی همتا و عشق ورزیدن به هستی بخش توانا به هر آنچه از او در خواست شود پاسخ خواهد داد ترکیب عشق و فکر قدرت جاذبه فوق العاده را ایجاد میکند هیچ قدرتی قوی تر از عشق نیست ( مقاله قوای روحانی مطالعه شود ) عشق به زندگی باعث تحول زندگی است عشق به تمامی موجودات هستی باعث وسعت اندیشه شده روح را قوی مینماید... اصلی که به فکر قدرت پویا می بخشد تا با حیات بخش بی نظیر ارتباط بر قرار شود و تجربه های ناخوش آیند کریه ذهنی معدوم گردد.

 

قانون جاذبه قانون خواستن ، تمنا ، و دعا یک اصل پایدار حیات بخش و ذاتی است ذاتی که از بنیاد خلقت بنا بر اراده خداوند آغاز گشته عامل و اشتیاق آفرین حرکت لا قوه الا به .. در ذات هر موجود بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت چنانچه این اندیشه و حقیقت ازلی و ابدی در وجود تزریق شود موجود شکست ناپذیر خواهد شد.

 

هر چه هست جامد ، مایع و...انرزی در حال ارتعاش است شکل و عمل کرد هر موجود ،محصول نوعی از انرژِی است . در این میان انسان با توجه به صورت تکامل فعلی خلقت میتواند با اندیشه والا ارتباط بر قرار کند یا به عبارتی انرژی را دریافت وذخیره ، تغییر و یا منتشر کند انسان می تواند گیرنده ،تقویت کننده ، مبدل ، ذخیره کننده ،شکل دهنده ،و فرستنده امواج و انرژی باشد .

 

سلامت و بیماری و حالات روحی و جسمی ما در ارتباط مستقیم با چگونگی بهره مندی و استفاده از انرژِی هستی است . افکار و اندیشه و نگرش انسان ساختار فیزیکی و روحی یا عملکرد جسمی او را تعین میکند.وجود انسان میتواند شفا بخش و یا عامل سرایت بیماریهای ظاهری و باطنی باشد.

 

چنانچه از قدرت هستی و راز عظیم عشق و قانون جاذبه آگاه و مدیریت وجود را با علم و درایت اعمال نماییم  شفا دهنده میشویم درصورت تشخیص و درک این مهم عوامل قدرت شفا در وجود پاک روح القا شده عملکرد بیان و سرشار از عشق و عالمانه و دستان سرشار از انرژِی روح ، شفا را القا مینماید.سوره 40 ایه 15رفیع الدرجات ذوالعرش یلقی الروح من امره علی من یشا من عباده

 

در این آیه و نشانه بی نظیرعلاوه برمعانی بسیار بوضوح القاء راه چگونگی ارتباط خداوند با مخلوق معرفی گردیده است . باور و ایمان تا جایی است که بعضی به درخت و سنگ و.....دخیل میبندند و جواب میگیرند در حالی که اصل اوست والسلام ....میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.

 

بدیهی است آنان که با توسل به عشق خالق بی همتا تمامی وجود را یک سو ساخته اند (تمامی سلولها یک سو و منظم هستند ) دارای اندیشه یک سو و پایدار همچنین هاله و میدان قوی روحی بوده از قدرت شفا برخوردارند .

 

قطعه ای آهن را در نظر بگیریم که دارای ملکولهای بیشمار Fe و پراکندگی جهت ملکولی هستند چنانچه این قطعه آهن به واسطه سیم پیچی به باطری وصل شود تمام ملکولها هم جهت شده به اتفاق دو قطب مثبت و منفی را شکل میدهند در این صورت آهن به آهنربا تبدیل شده آهن کوچکتر را جذب مینماید به عبارتی نظم وجود آهن ماهیت او را به آهنربا تبدیل مینماید تفرقه و پراکندگی جهت وجودملکولهای آهن به وحدت و یک پارچگی ملکولی تبدیل شده به ماهیت آهن قدرت جاذبه میبخشد.

 

انسان نیز اینگونه است تفرقه و پراکندگی وجود او با عشق و ایمان به مبدا وجود هستی بخش باعث وحدت وجود او شده قدرت وماهیت ارزنده و قویتر را القاء مینماید که به لطف عشق الهی این قدرت یا انرژی از اعمال و گفتار و اندیشه او جاری  میگردد هاله و میدانهای مغناطیس  چنین فردی در هر زمان و مکان باعث جذب و شفا دیگران خواهد شد .

 

لوح زندگی خود را از خاطرات منفی گذشته پاک نموده و بدانید هر شخص سرنوشت و زندگی خود را رقم میزند چنانچه قوانین هستی را درک نموده و با آنها همسو شویم مفهوم حقیقی و لذت زندگی خارق العاده را خواهیم چشید

 

عیسی مسیح علیه السلام ابتدا میفرمودند: آیا به من ایمان داری که تو را شفا بخشم.....کسانی هستند که به درخت به ......ایمان دارند و جواب میگیرند در حالی که خود عامل شفا هستند اما باور ندارند.

 

آفکار منفی را از لوح زندگی پاک نموده بدانید و ایمان داشته باشید که خداوند حیات بخش آنجه که لازمه زندگی عالی مادی و معنوی است آفریده ......بخواهید و ایمان داشته باشید که خداوندعوامل را بوجود می آورد نه شما.هنگامی که سختی و مشقت و ناراحتی زندگی را باور دارید بااندیشه منفی زندگی میکنید چون منفی هستید فقط منفی را جذب میکنید ......عزیزا ...  تو همین اندیشه ای ....مراقب اندیشه خود باش اگر زندگی را دوست داری.

دکتر بتسابه مهدوی
2 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

انسان بی شکل

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

شمنان سرخ پوست مدعی هستند که این توده های انرژی بر اثر عادتهای پیاپی و سوءاستفاده ها انحراف یافته و (شکل انسانی) را ساخته اند. هدف شمن راست نمودن این رشته هاست. او می خواهد انسانی (بی شکل) شود.73

 

انسان بی شکل, وجود فرسوده و عادی خویش را از دست می دهد و از اسارتها رها می شود. با نگاهی خوشبینانه, شماری پدیده (بی شکلی) را قیاس با تحولی کرده اند که در نظامهای عرفانی دیگر از آن به (مرگ عرفانی), (تولد روحی دیگر), (غسل آتش), (دگرگونی نورها) یاد شده است.

دکتر بتسابه مهدوی
2 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 1 آذر 1395

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

ویژگیهای سالک برای کسب آگاهی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

1. جنگجویی:  سالکی که به دنبال دانش می رود, مانند جنگجویی باید باشد که به میدان جنگ می رود; هوشیار, ترسان, محتاط و با اطمینان. رفتن به سوی دانش, یا جنگ, به هر شکل دیگری, اشتباه است و ندامت و تأسف به دنبال دارد. این همانندی, نشان می دهد که جوینده حقیقت نیز دشمنانی فرا روی خود دارد که باید به سان جنگجویی مبارز گام در راه نهد. اما تفاوت او با جنگجوی واقعی در نوع دشمنی است که در کمین آنان نشسته است. جنگجوی واقعی را دشمنی خارجی و رو در روست, اما سالک را چهار دشمن است که هر چهار دشمن به گونه ای به خود سالک راجع است. اینان دشمنان طبیعی هر انسانی هستند; اما سالک مبارز, هماوردی با آنان را یاد می گیرد و در عمل می آزماید.

 

این چهار دشمن عبارتند از: ترس, وضوح ذهنی, قدرت, کهولت. ترس اولین دشمنی است که در کمین سالک است. ترک عادت و رها کردن حالتها و چگونگیهای مأنوس پیشین و رویاروی با حالتهای پیش بینی نشده وحشت آور است. ذهن ما گرایش دارد تا به جهان عادی که برابر با توصیف همنوعان ماست وفادار بماند و از آن نگهداری کند. بی توجهی به صدای ذهن و قرار گرفتن در وضعیت تازه, موجب آشفتگی ما می شود.

 

قصد ترس آن است که ما را از رسیدن به واقعیت دور کند. ترس, نقش اسلحه ذهن را بازی می کند و در تمام راه معرفت, می تواند برای سالک مشکل آفرینی کند. مبارزه ای طولانی لازم است تا برای همیشه بر ترس فایق آییم. تنها با (دید) و (وضوحی) روزافزون می توانیم ترس را از خود برانیم.

 

دومین دشمن (وضوح) است. وضوح سلاح دیگر ذهن است و مراد از آن این است که سالک با اندک پیروزی بپندارد که به هدف رسیده است و تجربه های خود را قطعی بینگارد و از ادامه راه باز ایستد. وضوح سعی دارد, سالک را در (دامنه) گرفتار کند و از صعود بر قله معرفت باز دارد. بسیاری از طالبان معرفت, بر ترس خویش فایق آمده اند, ولی قربانی وضوح شده اند. ترس دشمن روبه رو است, در حالی که وضوح شبیخون می زند. این خودبینی و از خود راضی بودن, از کسب تجربه های نوین, جلوگیری می کند. برای آن که سالک (وضوح) را مغلوب خود سازد, نیاز به کسب اقتدار دارد; اما این اقتدار می تواند نقش دشمن سوم را برای سالک داشته باشد. و آن وقتی است که از اقتدار برای آزهای مادی استفاده کند. دون خوان بر ساحران قدیم خرده می گیرد که آنان به جای آن که اقتدار را دستمایه معرفت شهودی قرار دهند, در جهت هدفهای شخصی خویش آن را به هدر دادند. پیروزی در معرفت, در گرو صداقت سالک است. هنگامی که (معرفت) تنها هدف ما باشد, دشمنی اقتدار به ما آسیبی نمی زند.

 

چهارمین دشمن, کهولت و مرگ است. این دشمن را چاره ای نیست. زمانی خواهد آمد که پیری و مرگ نیروی ما را می رباید. کاری که سالک می تواند انجام دهد این است که پیش از آن که پیری نیروی او را فرسایش دهد, گامهای دشوار را بردارد و از شادابی و بی باکی جوانی بهره گیرد, تا گردنه های دشوار راه معرفت را بپیماید و چون نشانه های پیری فرا رسد, در صرف (نیرو و وقت) مقتصدانه عمل کند.

 

2. سالک یک شکارچی است: سالک برای آن که میدان را بر دشمنان تنگ کند, باید به سان شکارچی عمل کند. شکار او (اقتدار) است. برای شکار اقتدار, باید اصول کمین و شکار را رعایت کند. این اصول او را قادر می سازد تا از هر موقعیت تصور ناپذیری بهترین استفاده را بکند.

 

این اصول عبارتند از:

 

1. سالک مبارز, خودش میدان مبارزه را برگزیند و در ابتدا میدان را خوب شناسایی کند.

 

2. به سادگی خو کند و چیزهای غیر ضرور را رها سازد.

 

3. تمام تمرکز خویش را برای تصمیم جدی به مبارزه یا ترک آن به کار گیرد.

 

4. در حالت ریلکس قرار گرفته و خود را رها سازد تا (اقتدار) تنها راهبر او باشد.

 

5. فکر را از چیزهای عجیب و غریب منصرف سازد.

 

6. فشرده نمودن وقت و اهمیت دادن به لحظه ها.

 

7. مراقبت دورادور از صحنه و خودداری از پیش افتادن متهورانه در صحنه.27

 


رعایت اصول بالا, نتیجه های زیر را نیز به دنبال دارد:

 

1. شکارچی یاد می گیرد خود را جدی نگیرد, می آموزد که به خودش هم بخندد.

 

2. صبر بی انتها دارد و هرگز شتابی ندارد.

 

3. توانایی نامحدود در بالبداهه ساختن چیزها.28
3. بی نیازی

 

ویژگی سالک شکارچی نیاز اندک اوست. او به کم ترین مواهب مادی رضایت می دهد. او آرمان و مقصدی والا دارد و منتظر است و تا زمانی که انتظار می کشد, چیزی نمی خواهد. بنابراین, هر اندک چیزی هم که به دست می آورد, بیش از آن است که می خواهد. اگر نیاز به خوردن باشد, راهی برای آن می یابد; چرا که گرسنه نیست. اگر چیزی تنش را بیازارد, راه چاره ای برای آن خواهد یافت; چرا که درد نمی کشد. گرسنه بودن یا درد کشیدن بدان معناست که او سالکی مبارز نیست و نیروهای درد و گرسنگی او را نابود خواهند کرد.

همچنین سالک مبارز می پندارد که مرده است. به همین علت چیزی ندارد که از دست بدهد.

این ویژگی در سالک, سبب می شود که هیچ گاه نگران نباشد و علتی برای این نگرانی وجود نداشته باشد و چون چنین است او انسانی برتر است و از (دسترس بودن) همنوعانش خارج است.

دکتر بتسابه مهدوی
1 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

امواج مغزی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ق.ظ

دکتربتسابه مهدوی

 

امواج مغزی را بر اساس فرکانس آنها نامگذاری می‌کنند. که به ترتیب عبارتند از: بتا، آلفا، تتا و دلتا.

 امواج بتا اولین موج است و فرکانس آن بیشتر از 13 هرتز در ثانیه یا نوسان در ثانیه است. در حالت بیداری امواج مغز در حالت بتا است. هنگام تمرکز، توجه و دقت؛ تفکر و حل مساله؛ مذاکره، راه رفتن و یا رانندگی فرکانس امواج مغزی در محدوده بتا می‌باشد. هرچه قدر کارها با آرامش بیشتری صورت گیرد امواج در قسمتهای پایینی قرار می گیرد و چنانچه همراه با هیجان شدید و یا استرس باشد امواج مغزی بالا می رود و گاهی اوقات تا 60 نوسان در ثانیه هم خواهد رسید.

 

امواج بتا: هنگامی که چشمان ما باز می شود در محدوده بتا هستیم. بسیاری از داروهای آرام بخش امواج بتا را افزایش می دهند و برعکس آرامش ظاهری، فعالیت مغز را افزایش می‌دهد. در ضمن هنگامی که افراد از داروهای آرام بخش استفاده می‌کنند خواب عمیق و آرام ندارند و به همین دلیل با وجود استراحت شبانه باز هم کم انرژی و خسته می باشند. امواج بتا دندانه ای شال و نامرتب هستند.

 

٢-امواج آلفا: هنگامی که چشم ها بسته می‌شود؛ در افراد بالغ عضلات شل و چشم ها ریلکس هستند ولی هنوز نسبت به محیط آگاهی دارد امواج مغزی بین 12-8 نوسان در ثانیه قرار می گیرد که به آن آلفا می گویند. هنگامی که مغز در حالت آرامش و استراحت باشد و مغز اطلاعات بینایی را پردازش نمی‌‌کند امواج آلفا نمایان می‌گردد. امواج بتا در جلو سر قابل اندازه گیری هستند و امواج آلفا در قسمت پس سر قابل اندازه گیری می‌باشند. هنگامی که در حالت ریلکسیشن قرار می‌گیریم یا مراقبه انجام می‌دهیم ریتم امواج مغزی در حالت آلفا قرار دارد. هر چه قدر به آرامش فکری و جسمی بیشتری فرو رویم در سطح عمقی تری از آلفا قرار می‌گیریم. امواج آلفا به شکل دوکی شکل و منظم هستند و امواج مغز در هر دو نیمکره قابل اندازه گیری می‌باشند. در استراحت معمولی بعد از بستن چشمها هماهنگی بین دو نیمکره کم است و با بستن چشمها در حالت آلفا هماهنگی بین دو نیمکره راست و چپ زیاد می‌شود.

با وارد شدن به حالت خواب طبیعی امواج آلفا ناپدید و امواج دیگری به نام تتا که از کیفیت و فرکانس پایین تری برخوردار هستند نمایان می‌شود.

 

امواج تتا

٣- امواج تتا بین 8-4 می باشند.در کودکان تا سن 13 سالگی در حالت بیداری هم دیده می‌شوند. ولی در بزرگسالان پس از وارد شدن به خواب ظاهر می‌گردد. در بعضی از مراقبه های عمیق همانند تکنیک آدمک مغزی این امواج نمایان می‌شوند. این امواج در ناحیه گیجگاهی ظاهر می‌شود.

 

۴- امواج دلتا

فرکانس این امواج 4-5/0 نوسان در ثانیه است. در خواب بسیار عمیق و نوزادان دیده می‌شود. آلفا در سنین کودکی ظاهر می‌گردد و امواج بتا در بزرگسالان دیده می‌شوند. همانگونه که گفته شد امواجی هستند در قسمت پس سری که قابل اندازه‌گیری هستند و نشانگر وضعیت خاصی از آگاهی یا فعالیت مغزی است. در این زمان نیمکره سمت چپ مغز فعالیتی را از خود نشان نمی‌دهد. نیمکره سمت چپ زمانیکه امواج تتا هستند یا بیدار هستیم نمایانگر هستند. تمام داده هایی که وارد مغز می‌شود در حالت امواج بتا پردازش می‌شوند و آنچه را بخواهد وارد نیمکره سمت راست می‌کند. نیمکره سمت راست همان ناخودآگاه است و بیشتر مربوط به احساسات و عواطف می‌باشد. هنگامی که وارد حالت آلفا می‌شویم اطلاعاتی که وارد مغز می‌شود بدون پردازش نیمکره چپ وارد مغز می‌شود. به همین دلیل یکی از بهترین وضعیتهایی که می‌توان جهت تلقین به خود استفاده کرد و یا در یادگیریهای علمی یا نظری ذهنی یا فنی از آن استفاده کرد تکنیک وارد شدن به حالت آلفا می باشد. حالت آلفا پایه و دروازه ورود به سمت نیروهای برتر یا ناخودآگاه است و حالت مشترک در بین تمام قبایل و ادیان جهت دعا و ارتباط با دنیای ماوراء می‌باشد.

دکتر بتسابه مهدوی
1 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 30 آبان 1395

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۶ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی