نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خود شناسی» ثبت شده است

((سلوک رابه تعویق میفکن))

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ق.ظ

((سلوک رابه تعویق میفکن))

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا .....💛💜

سلوک را به تعویق میفکن ...

کسی که از مرگ آگاه است .هیچ گاه دگرگونی بنیادین خود را به تعویق نمی افکند ...

عزیزا .....💛💜

منتظر فردا مباش ....💜💛

هیچ کس تا کنون در فردا زندگی نکرده است. فردا هرگز نمی آید .

وقتی که فردا فرا میرسد تبدیل به امروز میشود ...مرگ هر آن ممکن است اتفاق بیفتد ...آن هایی که از مرگ آگاهند منتظر فردا نمیمانند ..زیرا 👇🏼💜

فردا امری قطعی نیست .

تنها لحظه ی اکنون است که قطعی است ..لحظه ی اکنون ...تنها لحظه ایست که تو در اختیار داری ...💛

حتی لحظه ی بعدی نیز قطعی نیست .

عزیزا ....مصداق این شعر مباش

👇🏼💛💜👇🏼

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم

باز چون فردا شود ..امروز را فردا کنم .

بنابراین ...💜💛💜👇🏼

اگر میبینی کاری در خور انجام دادن داری ...آن کار را در همان لحظه آغاز نما و استارت بزن ...

عزیزا. ...زندگی کوتاه است ..زندگی کوچک است.  ما از عمر مثلا هفتاد ساله خود سی و پنج سال آن را در خواب به سر میبریم و باقیمانده را نیز در خوردن و نوشیدن و لباس پوشیدن و تماشای تلویزیون و خرید نمودن و رفت و آمد و غیره ...سپری مینماییم ..

اگر این اوقات را محاسبه نمایی ..فرصت تو برای زندگی کردن کم تر از چند سال خواهد بود ...

اگر کاری را در خور و شایسته ی انجام میبینی ؛یا عزم خود را جزم نما ..و آن کار را انجام بده ...و یا اینکه آن کار را برای همیشه فراموش نما. ..

اما عزیزا. ..بدان که آدمی هرگز روشن نمیشود ...بلکه این روشنی را بایست

در درونت پیدا کنی ..

این روشنی درونت فراموش شده است .اما آدمی توان این را دارد که به یاد بیاورد و یا فراموش کند ..اکثریت انسان ها حقیقت درون خود را فراموش کرده اند. 💜💛💜👇🏼

در سلوک قرار نیست کسی روشن شود

همواره این نکته را به یاد داشته باش که

قرار است در این راه روشنایی درون خودت را کشف نمایی ...

سالک در ابتدا به این نور درون خود پشت نموده و میبایست یک چرخش ۱۸۰ درجه ای نماید ..💜💛💜

بنابراین پیر کسی نیست که تو را روشن کند .  بلکه کسی است که روشنایی درونت را به یادت می آورد و تو را تکان میدهد تا بیدار شوی....💛💜💛

پیر.....

راه را نشانت میدهد .اما این تو هستی که میبایست این راه را با گام های خودبپیمایی 💛💜💛

خدا گنج مخفی توست .این گنج در دل توست. .در کنار توست. پیرامون توست .

اما تو هیچ گاه عزم کشف این گنج را نداشته ای . .💛💜💛

تو سالک نبوده ای. ..فقط علاقه مند به عرفان و کلمات زیبا بوده ای.  

به همین دلیل سرگردان هستی ...و همچون سنجابی که از این شاخه به آن شاخه میپرد از این خانقاه به آن دیر و از آن مسجد به آن صومعه میروی و سرگشته میروی ودست خالی بر خواهی گشت .زیرا این گنج چیزی نیست که در جایی باشد و تو با جست و جو آن را بیابی این گنج چیزی است که بایست آن را به یاد آوری ...

بنابراین عزیزا بدان که روشن شدگی و سلوک چیزی در آینده نیست .بلکه حضور تو و در لحظه ی اکنون و حال توست .

عرفا میگویند 👇🏼💛💜💛👇🏼

دی(دیروز گذشته است )

فردا نیامده است .صوفی بایست عین الوقت باشد.

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

تاثیر افکارمثبت و منفی

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ق.ظ

تاثیر افکارمثبت و منفی

دکتر بتسابه مهدوی

 

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید .

این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ... بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .

افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

 

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

 

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

 

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

 

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

 

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

  • بتسابه مهدوی

الهی_نامه 2

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ق.ظ

الهی_نامه2

دکتربتسابه مهدوی

کار نه روزه دارد و نه نماز

بلکه دل پرشوردارد و نیاز

ابوجهل از کعبه می آمد و ابراهیم از بت خانه 🍃

حج گزاردن سیاحت دل است

حادثه نیست .🍃️🍃

نان و دل خویش را قسمت کن ...حادثه اینجاست

الهی ...🌹🌹🌹

مران کسی را که خواندی ...

ظاهر مکن جرمی را که خود پوشاندی

الهی ...🌹

از جود تو ،هر مفلسی را نصیبی است ..

از کرم تو ،هر دردمندی را طبیبی است ..

از سعت رحمت تو ...هر کسی را بهره ایست ...🎋

از بارش باران بی امان تو...

هر نیازمندی را قطره ایست ...🎋

هر کس با توست ...

بر سر او تاجیست...

در دل دوستان تو ،سراجی ست. .

شیفتگان را با تو کاریست .

ستایشگران عشق را دیداری ست .

شیرینی کام آشنایان ره عشق

مستدام باد .🍃️🍃

 هر آن دلی که سوخته تر و درد وی تمام تر 🍁👇🏼

با خدا آشنا تر

بی کمال سوز دردی  ..

نام دین هرگز مبر...

بی جمال شوق وصلی ..تکیه بر ایمان مکن 🍃️🍃

رهروی را که وابسته ی حق بود و شایسته ی عشق

به عنایت بیارایند 🌾

به فضل بار دهند ..🌾

و به کرم بنوازند ...🌾

تا گستاخ شود...🌿

آنگاه او را میان غیرت و مهر بگردانند

گهی غیرت دربه رویش بندد تا به زبانش به خواهش آید ...🌹🌾🌹

گهی در مهر به رویش گشاید تا به دیدار نازد ...

الهی ....

گندم نمایان جو فروش ...

اسبان تازی را زیر پالان مجروح کرده اند ...🍁🌟🍁

و طوق های زرین همه را به گردن خران انداخته اند ...👇🏼

میدانم ..مزد هنر و تفکر همواره رنج بوده است و بس

این است نصیب و بهره ی فرزانگان

سبکبال بی کس

شادم به رنج های تو و شادمانی تو

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

جهان پهلوان غلامرضاتختی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۳۸ ق.ظ

جهان پهلوان  غلامرضاتختی

دکتر بتسابه مهدوی

 

غلامرضا تختی در روز ۵ شهریور ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی‌آباد در تهران به دنیا آمد. «رجب خان» (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. «حاج قلی»، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خواربار و بنشن بود.

نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده ناچارشد خانهٔ مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند شادروان تختی در مصاحبه ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی اش می گوید" با آن که علاقه فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی ، نان و آب ، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ( جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی می گذشت."

 

در سال ۱۳۲۹ به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم " حسین رضی زاده" مدیر آن باشگاه قرارگرفت.

غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

تختی که پس از بازگشت از خوزستان( مسجد سلیمان) روانه خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت ها و توجهات فراهم شده، به ویژه تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی خود را بار دیگر آغاز کرد. تختی خود در این باره می گوید:" وقتی در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشی( کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولین ضربه فنی شدم. اما تمرین های جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می دانستم."

به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده ها بیرون کشید و سرانجام در سال 1330 در وزن ششم(79 کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.

وی در نخستین دوره مسابقه های کشتی آزاد قهرمانان جهان( هلسینکی، 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نایب قهرمان جهان شد.

 

مسابقات سال 1951 هلسینکی(فنلاند) برای تختی آغار راهی بود که طی 15 سال آینده با کسب ده ها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگترین میادین بین المللی کشتی ادامه یافت.

شادروان غلامرضا تختی در سال 1331 (1952) در نخستین حضور خود در رقابت های المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر " دیوید جیما کوریدزه" از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقه ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.

 

تختی در دومین دوره مسابقات جهانی که در خرداد ماه 1333(1954) در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (87 کیلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزی های درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیرمنتظره در برابر " وایکینگ پالم" سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد. تختی شش ماه بعد در یک دیدار دوستانه در سوئد،" پالم" را با ضربه فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه توکیو را به خوبی جبران کرد.

 

شادروان تختی همچنین در سال 1955 در جشنواره بین المللی ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومین دوره مسابقه قهرمانی جهان( استانبول،1957) تجربه تلخی برای مرحوم تختی بود. وی که در این دوره از رقابت ها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن زمان(87+ کیلوگرم) کشتی می گرفت، به دلیل وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان با دو باخت حذف شد.

 

پهلوان ایران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کیلوگرم به مصاف کشتی گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیرقابل قبول نبود.

در بازی های المپیک ملبورن( استرالیا) که در آذرماه 1335 (1956) برگزار شد تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (87 کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت.

این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر جهانی پایین تر از حریف ایرانی قرار می گرفتند.

جهان پهلوان تختی در اسفندماه همان سال با غلبه به مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سال های 1336 و 1337 نیز این عنوان را تکرار کرد.

جهان پهلوان تختی در سال 1958 در بازی های آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشان های طلا و نقره این رقابت ها را به گردن آویخت و در مهرماه سال 1338(1959) در چهارمین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد سومین عنوان قهرمانی جهان خود را کسب کرد.

 

"بوریس کولایف" از شوروی تنها کشتی گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در 5 کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه فنی مغلوب پهلوان ایران شدند.

تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابت های تهران با اکتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخوردی از امتیاز میزبانی در حفظ عنوان سومی سال های قبل نیز ناموفق بود در هفدمین دوره بازی های المپیک( ایتالیا،1960) تا مکان پنجم رده بندی سقوط کرد. تختی کاپیتان تیم ملی و پرتجربه ترین کشتی گیر ایران که در این رقابت ها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در پنج دیدار با در مسابقه نهایی با قبول شکست در برابر "عصمت آتلی" از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.

 

مسابقه های قهرمانی جهان در یوکوهامای ژاپن میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود. تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپیک و جام جهانی در رقابت های جهانی 1959 ژاپن، پرافتخارترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت پنج نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد جهان دست یافت.

 

جهان پهلوان تختی که در این مسابقات در وزن 87 کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت.

قهرمان ارزشمند ایران در شرایطی در این دیدارها شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می برد با این حال عشق به ملت ایران او را به مصاف با بزرگترین قهرمانان جهان کشاند. شدت بیماری تختی به حدی بود که پس از دیدار فینال سریعا به نیویورک منتقل و روز بعد در بیمارستان بزرگ نیویورک تحت عمل جراحی قرارگرفت.

 

در فاصله سال های 1962 تا 1966، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود. اما تنها در بازی های المپیک 1964 توکیو شرکت کرد که در این دیدار با بداقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اکتفا کرد. البته جانشینان تختی در مسابقات جهانی صوفیه(1963) و منچستر(1965) از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناموفق بودند، این امر در کنار عشق وافری که ملت ایران به جهان پهلوان داشتند، موجی از درخواست های مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابت های جهانی را برانگیخته بود. پهلوان 36 ساله ایران با وجود عدم آمادگی کافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شرکت در مسابقه های جهانی 1966 (تیرماه 1345) تولیدو را پذیرفت.

تختی در مسابقات انتخابی مسابقات جهانی 1966 از نظر نتایج فنی و پیروزی با ضربه فنی، بهترین چهره شناخته شده و به عنوان بهترین کشتی گیر وزن هفتم ایران راهی آمریکا شده بود با این حال کارشکنی و برخوردهای سویی که از سوی برخی افراد و مقامات نسبت به او روا می شد روحیه او را تضعیف کرده بود.

 

جهان پهلوان تختی به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت و گو با خبرنگار" کیهان ورزشی" گفت: هیچ چیز نمی تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. 

نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگی می کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می دانستم من هم می توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی اش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می کند "

تختی که بی امید به مصاف تازه نفسی ها و جوانان جویای نام رفته بود، متاسفانه با بدترین قرعه ممکن نیز مواجه شد به طوری که پس از پیروزی پنج بر صفر در مقابل حریفی از مجارستان به مصاف " الکساندر مدوید" و " احمد آئیک"( نفرات اول و دوم این دوره از رقابت ها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها برای همیشه با صحنه کشتی خداحافظی کرد.

تختی در دوران زندگی ورزشی‌اش رکورددار شرکت در المپیک‌ها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. درچهار دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، دو نقره و یک عنوان چهارم بود که در کشتی ایران این امر اتفاق نادری است. جهان پهلوان علاوه بر قهرمانی، به لحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوع دوستی شهره خاص و عام بوده‌است.

 او زندگی خود را وقف مردم کرده بود. شادروان تختی در ورزش باستانی و کشتی پهلوانی نیز دارای تبحر و مهارت بود، چنان که سه بار پهلوان ایران شد و هر بار کشتی‌گیران نامداری را مغلوب کرد.

وی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو، ۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود. پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش، خبر درگذشت وی تحت عنوان خودکشی اعلام شد و همه را در اندوهی عظیم و بهتی شگفت‌انگیز فرو برد.

#بتسابه #مهدوی

 

  • بتسابه مهدوی

الهی_نامه 1

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ق.ظ

الهی_نامه 1

دکتربتسابه مهدوی

الهی ....

نه ظالمی که گویم زنهار...🌹

نه در تو حقی دارم که گویم بیار ...

کار به دست توست ..🍃

انداخته ی خود را از خاک بردار😭

لقمه خوری هر جایی 🍁

طاعت کنی ریایی 🍁

محبت رانی هوایی 🍁

فرزند خواهی خدایی 🍁

زهی ای مردک سودایی ...🍁

از او خواه که دارد و میخواهد که بخواهی ...🌻🌻🌻

از او مخواه که ندارد و میترسد که بخواهی ...👇🏼️🍃

 یکی مدام میدود و نمیرسد ...

یکی خفته بدو میرسد ...😭

در حق دنیا چه گویم ؟

به رنج به دست آرند ...

به زحمت نگه دارند .

و به حسرت بگذارند و بروند.

خدایا ...🌹🌹🌹

اگرحساب با مایه داران است ...من درویشم ..🍃

اگر با سبکباران است من در پیشم ..

 اگر از در آیی ؛درباز است ...

اگر نیایی ...خدابی نیاز است ..

خدایا ..🍃️🍃

آن را که تو خواهی آب در جویش همیشه روان است..

مرغ را دانه باید

طفل را شیر

شاگرد رااستاد ..

خدایا ..🌹🌹🌹

دلی ده که جان در راه تو ببازیم ...

#خدایا ...🌻

به ما یقینی ده ..که در آز برما باز نشود ...🌻

قناعتی ده ،که گنجشک حرص ما باز نشود ...🌻

خدایا در گذار که بد کرده ایم ...

لطف کن که آزره ایم ...🌻

مگو چه آورده ای که رسوا شویم

نگاهمان دار که پریشان نشویم .

روشنمان کن تا گم نشویم .

بر فروز تا در تاریکی نمانیم ..

تو بنوازمان که دیگران ندانند .

تو بسازمان که دیگران نتوانند ..

ما را از خودپرستیدن رهایی ده

ما را با خود آشنایی ده 🍄🌾🍄🌾

دلی ده که در آن آتش هوی نبود .

دیده ای ده که در همه چیزروی تو بیند

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

خدایا1

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۹ ق.ظ

خدایا1

دکتربتسابه مهدوی

خدایا ...🌹🌹🌹

اگر یک بار بگویی بنده ی من

از عرش بگذرد خنده ی من ....

خدایا ....🌹

چون با توام از جمله ی تاجدارانم ..تاج برسر 🌹🌹🌹

چون بی توام ... از جمله ی

 خاکسارانم...خاک بر سر ...

خدایا ...🌹🌹🌹

از بوده نالم یا از نابوده ؟؟؟

از بوده نالیدن محال است ..

و از نابوده نالیدن بیهوده ..

خدایا ....حاضری چه جویم ؟

ناظری ....چه گویم ؟؟؟

درویش آب در چاه دارد و نان در غیب ..

او نه پندار در سر دارد و نه زر در جیب

آن که میگوید ...هنوز جوینده است ...یابنده خاموش است .

اگر مرا خواهی گداخت ...

دوزخی دیگر باید آلایشم را

اگر مرا خواهی نواخت...

بهشتی دیگر آسایشم را....

عاشق با محنت قرین است ....

نیکا ... آن معصیت که تورا به عذر آورد ...🌹🌹🌹

شوما آن طاعت که تورا به عجب آورد ..

خدایا ....🌹🌹🌹

اگر از دوستانم ... حجاب بردار

اگر از میهمانانم .... میهمان نیکو دار...

خدایا آنچه را که خود کشته ای ...آب ده ...🌹🌹🌹

آنچه را من کشته ام ...بر آب ده ...

بدان که خداوند در آفرینش خطا نکرده ...🌹🌹🌹

از غیبت خواهی رست ...

بدان که هر چه قضا باشد به تو میرسد ...

از غم خواهی رست...

بدان که او در قسمت جانب کسی را نگرفته است ...

از حسد خواهی رست ...🌹🌹🌹

بدان که اصل تو از چیست ...

از تکبر خواهی رست ...

یکی هفتاد سال علم آموخت ...

اما هرگز چراغی نیفروخت ..🌹🌹🌹

یکی همه ی عمر فقط یک حرف شنید

اما جهانی را از آن حرف بسوخت ...

یار بد ،،،بدتر از کار بد

یار نیک ..بهتر از کار نیک ...

اما...👇🏼🌸

یار نیک تورا به عذر آورد ..

کار نیک تورا به عجب آورد

بلا از دوست عطاست...🌹

از بلا نالیدن خطاست ...🌹

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

آب از نظر عرفان

بتسابه مهدوی | شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ب.ظ

آب از نظر عرفان

دکتربتسابه مهدوی

 

1- آب یعنی علم :

تعداد زیادی از عرفای بزرگ اسلامی در کتب و تفسیرهای عرفانی خود ، آب را  کنایه از علم و دانش می دانند و گویند که حیات زمین و نبات به آب بستگی دارد و حیات دل انسان نیز وابسته به علم و دانش است . محی الدین #ابن #عربی بنیان گذار عرفان نظری در کتاب فتوحات مکیه، علم را به آب تشبیه کرده ، زیرا علم سبب حیات روح است ، همچنانکه آب سبب حیات اجسام مادی است . آیه اله حسن زده آملی می گوید : آب در نشأة عنصری صورت علم و مظهر حیات است که تمام عنصریات را زنده دارد و حیات نفوس به علم است چنان که ابدان به آب .مرحوم حاج سید حیدر آملی در جامع الاسرار نیز آب را به علم تفسیر کرده است .

از این روست که در علم تعبیر خواب ، آب را مظهر علم دانسته اند و می گویند اگر کسی خواب ببیند که آب زلال می نوشد یا در آن شنا می کند به علم خواهد رسید و هر چه آن آب زلال تر باشد علم به دست آمده خالص تر خواهد بود .

 

2- آب یعنی حیات :

معمولا" عارفان بالله همه موجودات را زنده و تسبیح گوی خدا می دانند ، البته حیات هر موجودی به حسب مرتبه وجودی خود اوست ، مرحوم حاج سید حیدر آملی در جامع الاسرا ر می گوید ؛ معنای آیه شریفه (( عرش خدا بر آب بود )) این است که عرش الهی بر آب حقیقی که همان حیات حقیقی ساری در همه موجودات است ، قرار داشت ، همانطوریکه آب یا روح  در اجسام  مادی جاری است .

مرحوم ملا هادی سبزواری نیز در کتاب شرح اسماء الحسنی می گوید : مقصود از آب در آیه شریفه (( هر موجود زنده ای را از آب زنده آفریدیم )) ، آب حیات حقیقی است که در ظلمات فناء تعینات ممکنات جاری است . آیه اله حسن زاده آملی در این باره می گوید : سپس اصل هر چیز آب حیات است که مایه حیات اوست و وجود حی بدان زنده است .

 در روایتی از امام صادق ( ع ) نیز آمده است که شخصی از حضرتش سوال کرد طعم آب چگونه است ؟ امام پاسخ داد : طعم حیات است .

 

3- آب یعنی وجود منبسط :

بعضی از عارفان اصل هستی را که شامل تمام موجودات است به آب تعبیر کرده اند. این آب از ازل تا ابد را فرا گرفته و هر موجودی نسبت به این وجود منبسط مثل نقش بر پرده است . استاد حسن زاده آملی می گوید : پس اصل هر چیزی آب حیات است و آن وجود منبسط است که آن را عماء گویند و اسم اعظم است . ملاصدرا در اسفار می گوید : بعید نیست مقصود تالس ملطی ، از این که گفته است اصل همه موجودات آب است همان وجود منبسط نزد عارفان باشد. مرحوم حاج ملا هادی سبزواری نیز در کتاب شرح الاسما الحسنی می گوید یکی از نهرهای معنوی نهر بزرگی است که از دریای آب حیات که همان هویت ساریه است منشعب شده و در همه اشیائ جاری است.

 

4- آب یعنی آب قدس :

از نظر عارفان هیچ پاکی بالاتر از این نیست که انسان تنها و تنها به یاد خدای متعال بوده و از هر چیزی جز او چشم بپوشد و به مقام فناء فی الله برسد. در این خصوص هیچ تعبیری بهتر و زیباتر از کلام امام صادق(ع) نیست که می فرماید : بهشتیان آبی را می نوشند که آنان را از هر چیزی جز خداوند متعال پاک می کند . کاشانی نیز در شرح خود می گوید : سومین مطهر ، نفسی است که با آب قدس یعنی شهود از لوث غیریت و حدوث پاک شده باشد.

 

5- آب یعنی نور تجلی خدا :

تجلی نور خدا چیزی نیست که بتوان با علم حصولی آن را درک کرده و یا بدست آورد، بلکه هر کسی باید با علم حضوری با آن رابطه برقرار کند و در این صورت شخص سالک از خود بی خود شده و غیر از خدای متعال چیزی در سر و باطن او نخواهد بود . خواجه عبدالله انصاری در شرح منازل السائرین در این خصوص محبت را نخستین وادی فنای سالک دانسته و می گوید :    #محبت اولین منزل فناست که سیل بنیان کن آن به سرزمین های هستی سالک جاری شده و او را به وادی محو      می کشاند . قاسانی در شرح این جمله می گوید : این تعبیری است لطیف که از نور تجلی به آب تعبیر کرده که همچون سیلی خروشان بنیان هستی امکانی سالک را به وادی فنا می کشاند . در این حالت عارف همه تعینات امکانی را از دست داده و به حق متصل می شود و این را به مقام فنا تعبیر می کند .

دکتر بتسابه مهدوی

کانال ما در تلگرام:@naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

حروف ابجد

بتسابه مهدوی | جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ق.ظ

حروف ابجد

دکتربتسابه مهدوی

 

حروف ابجدى همان حروف تهجى (الف، با اند) که مطابق فصول خاص ترکیب یافته‏اند از این قرار: ابجد، هوز، حطى، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، و ضظغ. برای هریک از این حروف عددی اختصاص یافته است به ترتیب زیر:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع ، ل، ی) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

 

تاریخچه حروف ابجد

با توجه به اکتشافات اخیر (آثار رأس شَمره در شمال سوریه)، شاید الفبای خط اوگارتی‌ ها، نخستین الفبایی باشد که تاکنون شناخته شده است. نگارش این کتیبه ‌ها که به خط میخی شبیه است به اواسط هزاره دوم پیش از میلاد می‌رسد. الفبای آن بر صامت ‌ها استوار است و شامل بیست و دو حرف است که در شش گروه نخست الفبای ابجدی گرد آمده است. این الفبا از طریق زبان‌ های آرامی به عربی راه یافته است.

این ترتیب الفبای عبری آرامی با الفبای انگلیسی هم در ترتیب قدری همانندی دارد: ابجد و abcd کلمن و KLMN قرشت و QRST.

 

حروف ابجد در روایات

در برخی روایات به جایگاه حروف ابجد به عنوان مقدمه کتابت اشاره شده است:

1. از امام رضا (ع) روایت شده است: اولین چیزی که خداوند خلق کرد تا نوشتن را برای مخلوق خود بیاموزد حروف معجم بود.

2. از روسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد آن حضرت فرمودند: تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه شگفتی ها در آن است.

 

حساب ابجد

در حساب ابجدی برای هریک از حروف ابجد به تریتیب یکی از اعداد اختصاص یافته است؛ حساب ابجدى از این قرار است:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

حساب ابجدى را حساب جمل هم مى‏گویند.

برای مثال از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع، ل، م) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

دکتر #بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

الهاماتالهی

بتسابه مهدوی | جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۸ ق.ظ

#الهامات #الهی

دکتر بتسابه مهدوی

 

یکم : تقویت #دنیای #درونی

برای تقویت دنیای درونی ، میتوانید از #مراقبه ، #مدیتیشن ، تمرین سکوت ، نماز خواندن و #ذکر های شبانه استفاده کنید . در هنگام انجام تمرینات و یا انجام عبادت ها ، در طلب هیچ چیز نباشید . نخواهید صدای فرشتگان را بشنوید ، نخواهید به مکانی اسرار آمیز بروید ، با در خواست زبانی یا ذهنی چیزی اتفاق نمی افتد ، بلکه شما تنها باید به مراقبه یا مدیتیشن یا سکوت یا عبادت بنشینید ، زمانی که در طلب چیزی نباشید همه چیز در شما جاری خواهد شد و در آن هنگام هست که درون شروع به شکوفا شدن میکند .

 

هدف از تمرینات درونی رسیدن به مرتبه ی خاصی نیست ، بلکه هدف جاری شدن نور الهی و افزایش قدرت درونی ما برای دریافت الهامات الهی هست ، در یک کلام هدف رسیدن به وحدت با خداوند است گاهی صداها از درون انسان شنیده می شوند و نه از طریق قوای شنوایی ، ناگهان کلامی رو دریافت میکنید ، اما نمیدانید چطور این کلام را دریافت کردید ، چون شما چیزی نشنیدید . این یک خیال یا یک توهم نیست ، یک واقعیت هست ، که باز به همان توجه به دنیای درونی بر میگردد .

 

دوم : تقویت قوه ی شنوایی

ابتدا ما به این نیاز داریم که قوه ی شنوایی خود را تقویت کنیم ، چون در مواقعی فرشتگان الهی با ما صحبت میکنند . یکی از بهترین راه ها برای تقویت قوه ی شنوایی خود استفاده از تمرین سکوت است . نحوه ی انجام تمرین سکوت در پست سکوت گفته شده ، تمرین سکوت را به طور مرتب ، شبانه ، هر شب بیست دقیقه انجام بدید و در لحظه تمرین ، زمانی که چشمان خود رو بسته اید به صدای اطراف گوش بدید ، کوچکترین صداها رو دنبال کنید ، زمانی که ماشینی از خیابان رد میشود صدای ان ماشین را تعقیب کنید و تا زمانی که ان صدا قطع میشود صدا را دنبال کنید .

 

گاهی چندین صدا در گوش ما شنیده میشود ، شما با چشمان بسته خود تنها به یک صدا گوش بدهید . به عنوان مثال : به اتاق خواب خود رفتید و میخواهید تمرین سکوت را انجام بدهید ،پدر هم در منزل حضور دارد و دارد تلویزیون نگاه میکند ، صدای تِک تِک ساعت اتاق خواب + صدای تلویزیون + صدای تردد ماشین ها در خیابان شنیده میشود ، در تمرین سکوت خود به ضعیف ترین صدای موجود گوش بدهید . که فکر میکنم صدای تِک تِک ساعت باشد به این صدا با تمام دقت گوش بدهید و این روند را ادامه بدهید . طوری که دیگه هیچ صدایی را نشنوید . این تمرین به شما کمک میکند الهامات الهی را در مواقع ضروری بشنوید . معمولا در اول صبح که از خواب بیدار شدید یا در هنگام تمرین سکوت به یک باره متوجه خواهید شد که علاوه بر صداهای اطراف صداهای دیگری هم به گوش میرسد ، صداهای درهَم و شاید همهمه ی صحبت آدم ها .

نکته ی مهم : زمانی که اینگونه صدا ها به گوش میرسند باید بی حرکت ایستاد و بدون هیچ واکنشی تنها گوش داد ، زمانی که صدایی نا شناخته به گوش میرسد ، اگر بخواهید تنها به صدای ناشناخته گوش بدهید صدا قطع خواهد شد !!! در اوایل صداهای نا مفهومی را میشنوید اما به مرور جملاتی را میشنوید که شما را حیران و عاشق معبود میکند .

 

سوم : در خواست و صحبت کردن با #فرشتگان و #خداوند .

با فرشتگان نگهبان خود صحبت کنید و مطمئن باشید که ان ها صدای شما را میشنوند و به سوالات و در خواست های شما جواب میدهند ، به عنوان مثال شما مشغله ی ذهنی دارید و از فرشتگان و خداوند درخواست کمک میکنید ، منتظر پاسخ هستید ، اما در ان لحظه نه چیزی میشنوید و نه چیزی از درون شنیده میشود . در این لحظه نا امید نشوید چندین و چندین بار درخواست خود را تکرار کنید و به فرشتگان اینگونه صحبت کنید : به کمک شما نیاز دارم ، کمکم کنید ، من پیام شما رو دریافت نکردم ، واضح تر پیام خودتون رو به من برسونید . و حتما نباید این گفته ها را بر زبان بیاورید ، چون خداوند و فرشتگان فکر شما را هم میخوانند ، پس با فکر هم میتوانید این درخواست ها را داشته باشید .

پیام فرشتگان میتواند از طریق ذهن و یا درون به شما اعلام بشود ، به عنوان مثال ایده ای در ذهن شما ایجاد بشود ، فکری تازه به دهنتان برسد ، این ها همان الهامات الهی هستند .

  • بتسابه مهدوی

پاک نگاه داشتن خانه از لحاظ ایجاد انرژی مثبت

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ق.ظ

پاک نگاه داشتن خانه از لحاظ ایجاد انرژی مثبت

دکتر بتسابه مهدوی

 

1- در محیط مورد نظر کندر تبخیر نمایید (به شکل بخور) بهتر است کندر سوخته نشود بلکه بر روی زغال گداخته گذاشته شود تا تبخیر شود

 

2- در محیط مورد نظر از بخور استفاده کنید. بوی بخور انرژی محیط را تصفیه میکند.

 

3- روغنهای زیر خاصیت ایجاد انرژی مثبت دارند و انرژی منفی را خنثی میکنند. بنابراین از روغنهای زیر در چراغ روغنی استفاده کنید:

روغن خردل ، روغن کنجد ، کره تصفیه شده

 

4- سوزاندن شمع نیز انرژی منفی را خنثی میکند و انرژی مثبت ایجاد مینماید. انجام تمرین تمرکز بر روی شعله شمع بسیار مفید است و گفته میشود نور آن انرژی منفی را پاک میکند

 

5- آب نمک قدرت زیادی در خنثی ساختن انرژی منفی دارد. میتوانیم کف مکان مورد نظر را با آب نمک بشوییم و تی بکشیم یا حتی کاسه ای آب نمک در گوشه اتاق نگه داریم. گاه گاهی آن کاسه را چند ساعتی در آفتاب بگذارید و بعد از چند روز آب آن را عوض کنید.

 

6- وجود گلهای بریده شده همراه با برگ و ساقه سالم و نیز گلهای گلدانی در درون منزل یا محیط کار عامل بسیار خوبی برای تولید انرژی مثبت و خنثی کردن انرژی منفی میباشد. گلهائی به رنگ زرد، نارنجی و آبی یا بنفش برای این منظور خیلی مناسب هستند.

 

برگهای گیاه Tulsi در دفع و خنثی کردن انرژی منفی بسیار مؤثر هستند. بنابراین همیشه در بالکن منزل خود این گیاه را داشته باشید.گیاهانی مثل پیجک ، شمعدانی و سرخس هم از قدرت بالایی برای تصفیه هوا برخوردارند.

 

7- در محیط اطرافتان و اشیای تشکیل دهنده آن (نظیر فرش، مبلمان، پرده و لباس) از رنگ هایی استفاده کنید که انرژی مثبت ایجاد کنند و انرژی منفی را دفع نمایند، از قبیل سفید، آبی- بنفش، سبز، زرد، نارنجی، صورتی و غیره. حتی مجسم کردن این رنگها در مدیتیشن در جذب انرژی به شما کمک میکند.

 

8- درست مثل رنگها، صداهائی نیز وجود دارند که روی انرژیهای مثبت و منفی اثر جاذب و دافع دارند. تمام صداهای «ساتویک»1و موسیقی تحت این مقوله قرار میگیرند. این صداها عموماً در ملودیهای قدیمی، آوازهای عبادات، ، موسیقی کلاسیک، ارتعاشات صوتی حاصل از دمیدن در یک صدف بزرگ شیپوری و صداهائی که تقلید از طبیعت هستند مانند صدای باد در حرکت و آبشار و رودخانه و صدای پرندگان، دریافت میشوند

 

9- دانه های خوراکی گیاهان به ویژه برنج (پخته نشده) توانایی جذب و از بین بردن انرژی منفی را دارند. به ویژه، در یازدهمین روز از سیکل بدر شدن و هلال شدن ماه این حالت در بیشترین مقدار خود است.

 

10- ذکر کردن مانتراها و یا اذکار اسلامی ،محیطی با انرژی خالص می آفریند که عمدتاً به علت ارتعاشات پاک و خالص صوتی آن میباشد. اما ذکر کردن و ادای مانتراها بطور ذهنی و بدون کلام نیز در پاک کردن محیط مؤثر است زیرا ارتعاشات خالص فکر که بر اثر ادای ذهنی مانتراها ایجاد میشوند به علت رابطه بین انرژی حیاتی و فکر بر انرژی فضای اطراف اثر میگذارند.

  • بتسابه مهدوی