نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودشناسی» ثبت شده است

پیدایش کثرت و قاعدۀ الواحد

بتسابه مهدوی | جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۲۹ ق.ظ

پیدایش کثرت و قاعدۀ الواحد

دکتر بتسابه مهدوی

 

در باب چگونگی پیدایش کثرت از وحدت، فلاسفة مشایی قاعده ای دارند که "الواحد لایصدر عنه الا الواحد". از واحد جز واحد صادر نمی شود. آن گاه ایشان نظام عالم را بر پایة سلسله مراتب عقول ده گانه که هر یک بر دیگری مترتب است، توجیه می نمایند. اما شیخ صدرالدین می گوید که وحدت حق در مقابل کثرت قرار ندارد، از این وحدت جز موجود واحد، ظاهر و پدیدار نگشته و او همان است که از قلم اعلا تا جهان ماده را فرا گرفته است و صدر تا ذیل عالم را احاطه کرده، سپس می گوید: سخن ما در این که از موجود واحد جز یک موجود پدید نمی آید غیر از آن است که حکما راجع به این قاعده گفته اند.

و در جای دیگر این امر را چنین توضیح می دهد: "خدای تعالی چون واحد است از او جز واحد سر نمی زند. چرا که محال است که واحد غیر واحد را ظاهر سازد. این واحد دومی نزد ما وجود عامی است که بر اعیان مکنونات افاضه می شود چه آن‌هایی که پیدا شده اند و چه آن هایی که علم به وجودشان تعلق گرفته ولی هنوز پیدا نشده‌اند" یعنی از نظر آن حکما صادر اول همان عقل اول است و بعد به ترتیب چیزهای دیگر نیز از عقل اول صادر شده است ولی از نظر شیخ صدرالدین به جای صدور ظهور داریم و تنها یک چیز از او ظاهر شده است که همان "وجود عام" و "تجلی ساری" است که همه را فرا گرفته است.

به هر حال، از نظر شیخ صدرالدین،‌ عالم چیزی جز مظهر علم خدا نیست و او همه چیز را جه از لحاظ علم و چه از لحاظ وجود فرا می گیرد. همه چیز مظهر اوست و هیچ چیز از خود وجودی ندارد چنان که پیامبر(ص) فرمود که "کان الله و لم یکن معه شئ" تنها خدا وجود دارد و هیچ چیز با او نیست.

این که قونوی می گوید خدا هم از نظر علم و هم از نظر وجود همه چیز را فرا می گیرد اشاره به دو فیض دارد یکی فیض اقدس که باعث ظهور اعیان ثابته در علم خداوند می شود و دیگری فیض مقدس که باعث ظهور این اعیان در عالم هستی می گردد. مولانا نیز دقیقاً به این دو فیض چنین اشاره دارد:

آن یکی جودش گدا آرد پدید

و ان دگر بخشد گدایان را مزید

و از پیدایش کثرت اعیان با فیض مقدس، چنین یاد می کند:

منبسط بودیم و یک گوهر همه

بی سر و بی پا بدیم وان سر همه

یک گهر بودیم همچون آفتاب

بی گره بودیم و صافی همچو آب

چون به صورت آمد آن نور سره

شد عدد چون سایه های کنگره

کنگره ویران کنید از منجنیق

تا رود فرق از میان این فریق

او نیز مانند قونوی معتقد است که خدا بود وهیچ چیز با او نبود و الآن نیز همین طور است و چیزی در کنار خدا قرار ندارد:

حق ز ایجاد جهان افزون نشد

آن چه اول آن نبود اکنون نشد

لیک افزون گشت اثر ز ایجاد خلق

در میان این دو افزونی است فرق

هست افزونی اثر، اظهار او

تا پدید آید صفات و کار او

 

 

  • بتسابه مهدوی

بهترین راه برخورد با احساسات منفی چیست؟

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ق.ظ

                                                                                                                                                                                                                                                                         بهترین راه برخورد با احساسات منفی چیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

شما منبع تمام احساسات خود هستید. در هر لحظه می توانید آنها را به وجود بیاورید یا تغییر دهید. پس چرا این کار را نمیکنید؟ برای اکثر ما داشتن احساس بد طبیعی است، در حالی که باید حتما دلیلی برای احساس خوب خود داشته باشیم.

اما برای اینکه احساس خوبی داشته باشیم هیج دلیلی لازم نیست. کافی است تصمیم بگیرید که همین حالا احساس خوبی داشته باشید.لازم نیست منتظر کسی یا چیزی باشید!

 

بهترین شیوه ی برخورد با احساسات

– می توانید احساسات خود را نادیده بگیرید البته آنها همچنان به قوت خود باقی می مانند.

– می توانید در آنها زیاده روی کنید و برای خود متاسف باشید ولی هیچ بهبودی نمی یابید.

– می توانید آنها را سرکوب کنید اما از جای دیگر سر در می آورند.

– می توانید با گفتن این که فکر میکنی تو بد آوردی؟ من بدتر آوردم! با خود رقابت کنید.

 

بدیهی است که کار عاقلانه این است که از طریق برخورد موثر با موقعیت کنونی به دنبال راه حل بودن، آموختن از احساسات و استفاده از انها برای ارتقای سطح زندگی خود و آنها که می توانید در زندگی شان تاثیر بگذارید، این احساسات منفی را دگرگون کنید. این را بدانید تمام احساسات همیشه به کارتان نمی آیند. آن احساساتی را که زمانی منفی فرض می کنید، صرفا فراخوان شما به عمل محسوب می شود. مثلا احساس ناامیدی بدین معناست که فکر می کنید که همه چیز می تواند بهتر از این باشد، در حالی که نیست. این یک فراخوانی به عمل است که به شما می گوید می توانید برای بهبود اوضاع کاری انجام دهید. این احساس منفی در صورتی که به طور موثر استفاده شود، یک موهبت محسوب می شود.

هنگامی که انسان با احساسات نامطلوب و ناراحت کننده خود قطع ارتباط کند، به طور خودکار آنها را در آینده «بد» می انگارد و این باعث عدم توانایی آموختن از آنها و در نتیجه عدم رشد و سلامت وی می گردد. به جای سرکوب موقت احساسات منفی، می توان برای توجه ای که شایسته آن هستند، تلاش کرد و البته نه آنگونه که باعث درگیری بیش از اندازه با آن شود.

 

در اینجا چند راهنمایی در مقابله با احساسات منفی برای نوآوری بیشتر در خود آمده است.

احساسات خود را بپذیرید

اجازه دهید؛ هر احساسی که درونتان وجود دارد، باشد. در هر صورت، مقاومت بی فایده است!

این حس که ما نباید با روش های خاص احساس و یا در مقابله با آن مبارزه کنیم، نه تنها خسته کننده بلکه بطورکلی یک نوع هرز انرژی است. متوجه باشید، در پایان، آنچه ما احساس می کنیم؛ نتیجه انتخاب خود ماست. هیچکس نمی تواند ما را مجبور به رفتار کردن به یک روش خاص نماید. اگر می خواهید نیم ساعت خشمگین باشید، این حق شماست. احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که آنها کنترل شما را بدست بگیرند.

احساسات خود را بیان کنید

انسان، اغلب پس از عصبانیت؛ احساس گناه، فشار و کمی هم شرم می کند. شما می توانید آرام و یا تندخو باشید. عذرخواهی در قبال احساسات شما مانند عذرخواهی برای وجود خود شماست. اگر شما آگاهانه به کسی صدمه نمی زنید، بهتر است که توانایی بیان گویای آنچه در ذهن شما می گذرد را داشته باشید. نادیده انگاشتن احساسات چرکین دنیای درونی شما باعث پایان بروز آنها در دنیای بیرونی شما می گردد.

 

 

  • بتسابه مهدوی

بالا آوردن نوار کوندالینی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ق.ظ

بالا آوردن نوار کوندالینی

 

دکتر بتسابه مهدوی

درمان دیگران از راه دور: برای اعلام درمان از راه دور، تنها یک اشاره ذهنی برای انتقال انرژی کافیست. اگر دوست دارید که حتما از شما بعنوان میانجی در هر درمان نامبرده شود، می توانید برای درمان از بیمار، اسم و ساعت و تاریخِ دریافتِ درمان را بگیرید. بعد یکبار این زمان ( یا زمان های ) توافقی را با خود مرور کنید. بیمار تنها کافیست به نیت دریافت انرژی، 30 دقیقه درحالت مراقبه شماره 1 قرار بگیرد. اگر می توانید همزمان نیز روی بیمار خود تمرکز کنید، بسیار خوب است.

توجه: در این مقاله تاکید بر این است که هر کسی می تواند خودش انرژی الهی را دریافت کرده و به کانال انرژی تبدیل شود. پس بهتر است سعی کنید همزمان با درمانگری خودتان، این آموزش ها را به بیمار منتقل کنید تا خودش به یک کانل و درمانگر شده و علاوه بر دادن ماهی، ماهیگیری را نیز به او یاد بدهید. مهم تر این که، روند بهبود بیماری ها در زمانی که فردی خودش کانال انرژی می شود، بسیار سریع خواهد شد. به هیچ وجه حق ندارید دیگران را وابسته به خودتان نگه ندارید که فکر کنند مجبورند از شما انرژی بگیرند!

نکته: آمادگی ذهنی بیمار در مورد روند درمان نقش مهمی در پیشرفت درمان و پذیرش نیروی ریکی دارد، پس سعی کنید حتی المقدور، توضیحاتی در مورد چگونگی عملکرد انرژی، سیستم غیر فیزیکی بدن و مراحل درمانگری خود به بیمار بدهید. شاغول ابن سینا یکی از مفرح ترین ترفند هایی می باشد که هر فردی خودش می تواند بوسیله آن، چرخش انرژی را در بدنش تجربه کند. بعلاوه عدم آرامش درمانگر و بیمار، تاثیر کُند کننده ( چه ذهنی و چه فیزیکی )، بر روی طول درمانِ از راه نزدیک دارد.

ترفند: برای بیمارانی که یا بعلت کهولت سن، یا پایین بودن سواد و توانایی پذیرش مفاهیم درمانی، نمی توانید از روش های معمول آموزشی و درمانی استفاده کنید، بهتر است ترفند هایی را با توجه به اعتقادات و باور های بیمار ابداع کنید. می توانید نوشیدنی ها، مواد غذایی، اشیاء، حیوانات و گیاهان و هر چیزی را با کوندالینی- ریکی پاکسازی و با انرژی شارژ کنید. آب مقطر بدلیل خالص بودنش بیشترین توانایی را در ذخیره انرژی دارد. کریستال کوارتز شفاف و سنگ نمک شفاف نیز بطور ذاتی از قابلیت بالایی برای عبوردهی و ذخیره انرژی برخوردارند. البته باید گفت، فردی که خودش به مرحله مطلوبی از پاکسازی کالبدی رسیده باشد، می تواند هر شیئی را به خوبی پاکسازی و شارژ کرده، و کانال انرژی آن را عریض کند، حتی اگر یک عنصر دور ریز مثل یک تکه کاغذ روزنامه باشد!

حتما لازم نیست به بیمار در مورد کاری که انجام داده اید توضیحی بدهید! همین که او به هر نحوی از شما برای درمان خود کمک خواسته باشد، مجوز شما برای درمان او خواهد بود. اما دوباره تاکید می کنم که بجز در موارد اورژانسی، بدون اجازه حق هیچ کاری را ندارید. بهتر است با توجه به اعتقادات پزشکی و یا مذهبی فرد، در مورد خواص درمانی شیئی که شارژ کرده اید، داستانی هیجان آور بسازید. برای نمونه، آب مقطر را درون یک شیشه شربت داروهای گران قیمت ریخته و بگویید، این یک داروی بسیار جدید بوده و با فناوری لیزری و هسته ای تهیه شده است. در مورد افراد مذهبی نیز می توانید بگوید که توسط یک قدیس، یا مکان مذهبی خاصی تبرک داده شده است. ( به فراخور اعتقادات و دانش هر شخص ). این کار علاوه بر انتقال انرژی درون وسیله شارژ شده به بیمار، باعث می گردد تا بیمار از درون نیز انرژی های نهفته ی خود را تحریک کرده و به خودش برای بهبود کمک کند.

نکته: برخی معتقدند که با محدود کردنِ نیتِ خود، می توانید کاربرد و عملکرد نیروی الهی را محدود کرده و کنترل کنید. بدین معنی که مثلا نیت کنید که ریکی درد دندان شما را کاهش دهد و مراقبه را شروع کنید. ( همچنین در مورد آرامش ذهنی، یا رفع خستگی ) این مطلب به همان اصل \"بنا به درخواست\" بودن و \"اختیار\" در دریافت ریکی مربوط می باشد. ریکی با نیت ( ناخودآگاه ) شما عمل می کند.

خاصیت دیگر: از آنجایی که ریکی، جوهره الهی می باشد، شما می توانید همان گونه که در مراسم مذهبی و دعا های خود، مطلبی از خداوند طلب کرده و حاجت می خواهید، از این نیروی الهی نیز درخواست کنید. معمولا برای اینکه این کار به نحو موثرتری انجام شود، بهتر است یک مراقبه 20 تا 30 دقیقه ای با نیت مورد نظرتان انجام دهید. اگر خواسته شما در تضاد باتعالی معنوی شما نباشد، ریکی علت های مورد نیاز برای رسیدن به هدفتان را مهیا کرده و در زمان مناسب تحقق خواهد یافت.

برای انجام این مرحله، حتما باید چاکرای ششم را شکفته کرده باشید، به راحتی با آن کار کرده و حداقل بتوانید هر نقطه از درون بدن خود را به سادگی ببینید ( این توانایی در اینجا حیاتی است! ). این کار پس از شکفته کردن چاکرای ششم کار ساده می شود. با تمرکز روی چاکرای ششم آن شکفته کنید. سپس درون هر نقطه از بدنتان را که اراده کنید می توانید ببینید، به هر سمت حرکت کرده و تک تک اعضا، ذرات و سلول های بدن را مشاهده کنید. برای بالا آوردن نوار کوندالینی مراحل زیر را انجام دهید:

1- چاکرای آجنا را شکفته کنید، درون آن قرار بگیرید و نیت کنید که نیروی الهی و راهنمای درون، شما را در بالا آوردن هسته کوندالینی کمک و راهنمایی کنند. کمی منتظر بمانید و اگر پیغامی دریافت کردید به آن توجه کنید. ممکن است به شما پیغام داده شود که این کار را به زمان دیگری موکول کنید. برای اطمینان بیشتر از صحت دریافت خود، می توانید علت این امر را از راهنمای درون بپرسید.

2- به محل قرار گرفتن کوندالینی که تقریبا جلوی استخوان خاجی است نگاه کنید و حالت، جهت و مختصات دقیق آن را به خاطر بسپارید. زیرا در اتمام کارتان حتما باید کوندالینی را سر جای خود و به حالت اولیه جمع کرده و ثابت کنید.

3- آرام و عمیق نفس بکشید و با تمرکز نوک کوندالینی را وارد چاکرای اول کنید. مدتی در آن نگه دارید تا زمانیکه کوندالینی هر دو قیف پشتی و جلویی چاکرا را کامل پاک کرده، دیگر احساس فشار و باز شدن کانال های مربوط به آن چاکرا را نکرده و نور مخصوص چاکرای اول ( قرمز ) ظاهر شده و دیگر روشن تر نگردد.

مهم: ممکن است در اثر بازگشایی کانال های معیوب، علائم برون ریزی ظاهر شوند. اگر خسته شدید یا نتوانستید تحمل کنید، با آرامی و با تمرکز خودتان کوندالینی را پایین آورده، از نوک استخوان خاجی خارج کرده و در جای اولیه خود، در حالت ابتداییش قرار دهید. در تمرینات بعدی به مرور زمان این فشار کاهش پیدا می کند.

توجه: اگر در طول مراقبه، تمرکزتان بهم خورد، حتما در اسرع وقت دوباره چشم سوم خود را فعال کنید. اگر هنوز نوک کوندالینی در ستون فقرات هست، آن را به آرامی پایین آورده و از ستون فقرات خارج کنید. حتما مطمئن شوید که هسته کوندالینی به شکل اولیه خود درآمده و سر جای اولیه خودش مستقر شده است. اگر هسته کوندالینی در بیرون است ستون فقرات سر جای خودش نباشد، ایجاد فشار و درد شدید خواهد کرد و ممکن است عواقب بسیار سنگین تری نیز بدنبال داشته باشد. اما اگر سر جای خودش قرار گیرد هیچگونه مشکلی ندارد.

4 - بعد از بیدار سازی کامل هر چاکرا، کوندالینی را به چاکرای بعدی برده و همین روند را تا رسیدن به چاکرای تاج ادامه دهید. بعد از اتمام پاسازی چاکرای تاج، شما می توانید از تمام نیروهای روانی خود استفاده کنید. ( برای آشنایی کامل با تمام نیرو های خود و نحوه بکار گیری آن ها از راهنمای درون کمک بگیرید. )

تمرینات روزانه یک درمانگر

کسی که کار درمانگری و بیدار سازی نیروهای روانی را بطور جدی دنبال می کند، بعد از انجام 3 مرحله اصلی، بهتر است دو نوع تمرین را در طول هر روز خود داشته باشد. یک مراقبه 30 دقیقه ای برای خود درمانی و آزاد گذاشتن ریکی برای پاکسازی هوشمند روی شما. یک مراقبه 30 دقیقه ای دیگر و با فاصله حداقل 2 ساعت از مراقبه اول، بر روی شکفته کردن یکی از چاکرا ها. ( توصیه نویسنده بر این است که چاکرا های به ترتیب 6 ، 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 7 شروع از چاکرای ششم - بیدار سازی شوند. )

درمان دیگران از راه نزدیک: برای این کار شما می توانید دستان خودتان را با فاصله ی 5 تا 15 سانتی متر بالای بدن سوژه حرکت داده، یا در مکان های درد و یا چاکرا ها مدتی نگه دارید. ریکی از طریق کانال بین چاکرای تاج تا کف دست جریان پیدا می کند. ( افراد حرفه ای می توانند بنابر صلاحدید، تنها با اراده خودشان، جهت جریان انرژی را تغییر دهند. ) معمولا برای درمان دست راست جلو و دست چپ را در پشت چاکرا قرار گرفته و از هر دو طرف به قیف های چاکرا انرژی می دهند تا هر چاکرا به تعادل برسد برای هر چاکرا همین کار را تکرار می کنند. بعد به پاکسازی سوشومنا پرداخته و سپس به موضع بیماری نیز جداگانه انرژی می دهند. در بیماران اورژانسی علاوه بر انرژی دادن بر روی نقطه دردناک و بیمار، از قرار دادن دست راست در نزدیکی فرق سر استفاده شده و دست چپ را به آرامی در نقاط جلویی چاکرا ها حرکت می دهند. این کار به این دلیل صورت می گیرد که فرق سر مهم ترین جا برای دریافت ریکی بوده، در ارتباط مستقیم با کانال سوشومنا قرار داشته و به مثابه نوعی شوک انرژی و پاکسازی سوشومنا عمل می کند.

درمان دیگران از راه دور: برای اعلام درمان از راه دور، تنها یک اشاره ذهنی برای انتقال انرژی کافیست. اگر دوست دارید که حتما از شما بعنوان میانجی در هر درمان نامبرده شود، می توانید برای درمان از بیمار، اسم و ساعت و تاریخِ دریافتِ درمان را بگیرید. بعد یکبار این زمان ( یا زمان های ) توافقی را با خود مرور کنید. بیمار تنها کافیست به نیت دریافت انرژی، 30 دقیقه درحالت مراقبه شماره 1 قرار بگیرد. اگر می توانید همزمان نیز روی بیمار خود تمرکز کنید، بسیار خوب است.

توجه: در این مقاله تاکید بر این است که هر کسی می تواند خودش انرژی الهی را دریافت کرده و به کانال انرژی تبدیل شود. پس بهتر است سعی کنید همزمان با درمانگری خودتان، این آموزش ها را به بیمار منتقل کنید تا خودش به یک کانل و درمانگر شده و علاوه بر دادن ماهی، ماهیگیری را نیز به او یاد بدهید. مهم تر این که، روند بهبود بیماری ها در زمانی که فردی خودش کانال انرژی می شود، بسیار سریع خواهد شد. به هیچ وجه حق ندارید دیگران را وابسته به خودتان نگه ندارید که فکر کنند مجبورند از شما انرژی بگیرند!

نکته: آمادگی ذهنی بیمار در مورد روند درمان نقش مهمی در پیشرفت درمان و پذیرش نیروی ریکی دارد، پس سعی کنید حتی المقدور، توضیحاتی در مورد چگونگی عملکرد انرژی، سیستم غیر فیزیکی بدن و مراحل درمانگری خود به بیمار بدهید. شاغول ابن سینا یکی از مفرح ترین ترفند هایی می باشد که هر فردی خودش می تواند بوسیله آن، چرخش انرژی را در بدنش تجربه کند. بعلاوه عدم آرامش درمانگر و بیمار، تاثیر کُند کننده ( چه ذهنی و چه فیزیکی )، بر روی طول درمانِ از راه نزدیک دارد.

ترفند: برای بیمارانی که یا بعلت کهولت سن، یا پایین بودن سواد و توانایی پذیرش مفاهیم درمانی، نمی توانید از روش های معمول آموزشی و درمانی استفاده کنید، بهتر است ترفند هایی را با توجه به اعتقادات و باور های بیمار ابداع کنید. می توانید نوشیدنی ها، مواد غذایی، اشیاء، حیوانات و گیاهان و هر چیزی را با کوندالینی- ریکی پاکسازی و با انرژی شارژ کنید. آب مقطر بدلیل خالص بودنش بیشترین توانایی را در ذخیره انرژی دارد. کریستال کوارتز شفاف و سنگ نمک شفاف نیز بطور ذاتی از قابلیت بالایی برای عبوردهی و ذخیره انرژی برخوردارند. البته باید گفت، فردی که خودش به مرحله مطلوبی از پاکسازی کالبدی رسیده باشد، می تواند هر شیئی را به خوبی پاکسازی و شارژ کرده، و کانال انرژی آن را عریض کند، حتی اگر یک عنصر دور ریز مثل یک تکه کاغذ روزنامه باشد!

حتما لازم نیست به بیمار در مورد کاری که انجام داده اید توضیحی بدهید! همین که او به هر نحوی از شما برای درمان خود کمک خواسته باشد، مجوز شما برای درمان او خواهد بود. اما دوباره تاکید می کنم که بجز در موارد اورژانسی، بدون اجازه حق هیچ کاری را ندارید. بهتر است با توجه به اعتقادات پزشکی و یا مذهبی فرد، در مورد خواص درمانی شیئی که شارژ کرده اید، داستانی هیجان آور بسازید. برای نمونه، آب مقطر را درون یک شیشه شربت داروهای گران قیمت ریخته و بگویید، این یک داروی بسیار جدید بوده و با فناوری لیزری و هسته ای تهیه شده است. در مورد افراد مذهبی نیز می توانید بگوید که توسط یک قدیس، یا مکان مذهبی خاصی تبرک داده شده است. ( به فراخور اعتقادات و دانش هر شخص ). این کار علاوه بر انتقال انرژی درون وسیله شارژ شده به بیمار، باعث می گردد تا بیمار از درون نیز انرژی های نهفته ی خود را تحریک کرده و به خودش برای بهبود کمک کند.

نکته: برخی معتقدند که با محدود کردنِ نیتِ خود، می توانید کاربرد و عملکرد نیروی الهی را محدود کرده و کنترل کنید. بدین معنی که مثلا نیت کنید که ریکی درد دندان شما را کاهش دهد و مراقبه را شروع کنید. ( همچنین در مورد آرامش ذهنی، یا رفع خستگی ) این مطلب به همان اصل \"بنا به درخواست\" بودن و \"اختیار\" در دریافت ریکی مربوط می باشد. ریکی با نیت ( ناخودآگاه ) شما عمل می کند.

خاصیت دیگر: از آنجایی که ریکی، جوهره الهی می باشد، شما می توانید همان گونه که در مراسم مذهبی و دعا های خود، مطلبی از خداوند طلب کرده و حاجت می خواهید، از این نیروی الهی نیز درخواست کنید. معمولا برای اینکه این کار به نحو موثرتری انجام شود، بهتر است یک مراقبه 20 تا 30 دقیقه ای با نیت مورد نظرتان انجام دهید. اگر خواسته شما در تضاد باتعالی معنوی شما نباشد، ریکی علت های مورد نیاز برای رسیدن به هدفتان را مهیا کرده و در زمان مناسب تحقق خواهد یافت.

 

دکتر بتسابه مهدوی

26 مرداد 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

اعتماد به نفس چیست ؟

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ

اعتماد به نفس چیست ؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

"عزت نفس" یک منبع انرژی است . یک چتر وسیعی است که" اعتماد به نفس " زیر سایه آن است . اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی و منحصر به فرد .

کفایت یعنی توانایی که درحد کافی و تسلط بر امور باشد .

منحصر به فرد یعنی با توجه و در نظر گرفتن تفاوتها ی فردی .

به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی ان احساس و شناختی که از توانایی ها و محدودیت های بیرونی و درونی خود دارید .

 

بنا براین وقتی که اعتماد به نفس و خود باوری خود را بر اساس آن که و آن چه به راستی هستید و نه بر اساس موفقیت ها و دست یا بی ها یا شکست ها و ناکامی های خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس و هیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت . حال با توجه به مفاهیم بالا می توان گفت که اعتماد به نفس واقعی همواره در درون خود شما تولید می شود نه از بیرون . اعتماد به نفس واقعی زاییده ی تعهد شما به خودتان است . این تعهد که هر ان چه لازم باشد انجام خواهید داد تا به خواسته ها و نیازهایتان برسید .

اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان .

اعتماد به نفس حقیقت این نیست که نترسیم . بلکه ان است که بدانید و مطمئن باشید با این که می ترسید اما بی گمان دست به عمل خواهید زد .

 

  • بتسابه مهدوی

بیدار سازی چشم سوم

بتسابه مهدوی | جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۹ ق.ظ

بیدار سازی چشم سوم

دکتر بتسابه مهدوی

 

همانطور که در معرفی چاکرا ها و خواص آن ها ذکر شد، چاکرای ششم دریچه ی اشراق و آگاهی می باشد. با شکفته شدن چاکرای ششم شما به روشن بینی کامل می رسید. یعنی در زمانی که چاکرا را شکفته کرده اید، می توانید از دورن مرکز چاکرا به دنیا نگاه کنید. مانند اینکه درون آن نقطه نشسته و از آن روزنه به جهان نگاه می کنید. اولین و مهم ترین دستاورد این چاکرا دسترسی کامل به راهنمایی درونی است که تمام سوالات و مشکلاتتان را جواب می دهد. کافیست پس از شکفتن، درون چاکرا متمرکز شوید، بعد از راهنمای درونی بخواهید سوال شما را جواب داده و یا خواسته خود را بگویید. جواب بصورت یک پیغام شنیداری و دیداری به شما داده خواهد شد. راهنمای درون مسئول تعالی معنوی شما می باشد و کسانی که به این موضوع اهمیت می دهد، علاوه بر مراقبه هایی که برای موضوعی خاص بر روی چشم سوم انجام می دهند، در مراقبه های چشم سوم، خود را در اختیار راهنمای درون قرار می دهند تا از این دریچه برای تعالی معنوی آن ها را آموزش دهد.

در چاکرای ششم می توانید هر قسمت از کالبد های خود و دیگران را ببینید، چه درون بدن و چه اطراف بدن. می توانید بیماری ها و منشا آنها را ببینید و با آگاهی کامل درمان کنید. همچنین هر مکانی را در سراسر کائنات در گذشته، حال و آینده می توانید مشاهده کنید. ( حفظ حریم خصوصی افراد حیاتی است! ).

نکته: دیدن آینده در این چاکرا امکان پذیر است، اما اصل بالاتری وجود دارد! هیچ آینده ای حتمی نیست و انسان ها با اراده و تکنیک مناسب می توانند آینده را تغییر داده و آنگونه که می خواهند آن را بسازند. پس انسان توانایی این را دارد، آینده ای را که امروز دیده است، تغییر دهد. حتی می توانید برای خواندن کتاب ها و یادگیری مهارتی خاص، از این چاکرا استفاده کنید. بدین ترتیب که چاکرا را شکفته کرده و درون آن قرار بگیرید. بعد تصور کنید در حال خواندن کتاب یا آموزش دیدن مهارت مورد نظرتان هستید. آنگاه بگذارید که تمام حواستان به جلسه ی آموزشی منتقل شود. در صورت بهم نخوردن تمرکزتان، به آن موقعیت منقل خواهید شد و آگاهی لازم را دریافت می کنید. همچنین آرزوهای خود را می توانید درون این چاکرا تصویر کرده و نگه دارید، تا نیروی الهی برای شما علت های تحقق آن را فرآهم کند.

بد نیست در اینجا مطلبی را که تحت عنوان قانون جذب این روزها بازار داغی پیدا کرده است باز گو کنیم. در این روش بطور خلاصه گفته می شود، آرزو های خود را یادداشت کرده، در روز مرور کنید و تصویر آن ها را در ذهن خود نگه دارید تا محقق شوند. اما قانون تصویر سازی دو جنبه دارد! اصل مطلب اینگونه است: زمانیکه تصویری در ذهن خود ایجاد می کنید، یک قالب خالی ذهنی از آن ساخته می شود. اما تا زمانیکه این قالب با نیروی الهی پر نشود محقق نمی گردد. جنبه دوم این قانون که در سمینار ها ذکر نمی شود، همین نیروی الهی و درصد عبوردهی و کانال بودن شماست. هر چه درصد عبور دهی کانال های شما بیشتر باشد، زمانی که طول می کشد تا پیش نیاز های به فعلیت رسیدن تصویر ( هدف ) شما، توسط نیروی الهی مهیا گردند، کاهش می یابد. با ذکر مثالی سعی می کنم موضوع را روشن تر کنم. فرض کنید یک قالب برای ساخت یک مجسمه گچی تهیه کرده اید. حال اگر خمیر گچ را قطره قطره درون این قالب بریزید چقدر طول می کشد تا قالب پر شود؟ حال اگر شما در نگه داشته تصویر پیوستگی معمول را نداشته باشید، مانند این است، پس از مدتی که قالب خود را زیر قطره قطره های کانال خمیر گچی گرفته اید، آن را بشکنید و بار دیگر با ایجاد مجدد تصویر، قالب خالی جدیدی را زیر جریان قطرات خمیر گچ قرار دهید! ( به یاد داشته باشد که منبع اصلی نیرو بینهایت است، اما کانال های معیوب و چاکرا های خفته شما، شدت جریان را محدود می کنند ).


 

 

  • بتسابه مهدوی

تهمت برای تکفیر عطار

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۴ ق.ظ

تهمت برای تکفیر عطار

دکتربتسابه مهدوی

 

حکایتی بسیار زیبا  و خواندنی ...

یکی از فقیهان و علمای متعصب زمان زندگی عطار که از فرقه های مختلف تصوف و دراویش متنفر بود .از طریق یکی از نزدیکان عطار این غزل را به دست آورد ...👇🏼️👇🏼

ز عشقت سوختم ای جان کجایی ؟

بماندم بی سر و سامان کجایی ؟

نه جانی و نه غیر از جان ،چه چیزی ؟

نه در جان ،نه برون از جان ،کجایی ؟

ز پیدایی خود ،پنهان بماندی

چنین پیدا ،چنین پنهان کجایی ؟

هزاران درد دارم لیک بی تو

ندارد درد من درمان ،کجایی ؟

چو تو حیران خود را دست گیری

ز پا افتاده ام حیران ،کجایی ؟

ز بس کز عشق تو در خون بگشتم

نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی ؟

بیا تا در غم خویش ببینی

چو گویی در خم چوگان کجایی ؟

بیا تا در غم خویشم ببینی

ندانم تا در این چوگان کجایی ؟

ز شوق آفتاب طلعت تو

شدم چون ذره سرگردان کجایی ؟

شد از طوفان چشمم غرقه کشتی

ندانم تا در این توفان کجایی ؟.

چنان دلتنگ شد عطار ،بی تو

که شد بر وی جهان زندان کجایی ؟

حکایت ما از اینجا آغاز میشود ..

ادامه دارد ...در پارت بعدی 👇🏼👇🏼👇🏼

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹

 

آن فقیه متعصب این غزل را بهانه ای ساخت .تا علیه عطار مدارک بی ایمان بودن عطار را اثبات نموده و حکم تکفیر بگیرد .او در یکی از مدارس علمیه بر سر منبر رفت و برای جوانان بی اطلاع شروع به سخنرانی نمود .و تمامی ابیات غزل را با حوصله ی کافی برای جوانان تند و کم صبر و پر شور و احساساتی به شرح زیر تفسیر کرد و اعتراضات فقهی اش را بر این تعبیرات خود این طور بیان نمود :👇🏼😃😃👇🏼

۱-اولا هیچ معلوم نیست که واقعا چنین عشقی مجازی نباشد و این بنده ی خدا دلباخته ی زن یا دختری نیست .

۲-ثانیا مگر میتوان برای خداوند (کجایی )را به کار برد ؟مگر خداوند نیز (کم و کیف این متی ) دارد که کسی بخواهد بداند خداوند کجاست ؟جا و مکان برای اشیا است نه خداوند ،برای مخلوقات است نه خالق یکتا . بنابر این شاعر قائل به این شعر مشرک است و فاسق چون برای خداوند جسم در نظر گرفته است و خداوند جسم نیست .

۳-ثالثا :میگوید :از پیدایی خود پنهان مانده ای ...و این تناقض واضح دارد و مطابق دلایل عقلی این حرف حرفی نامربوط است .چون هر چیزی یا پنهان است یا پیدا ...بنابراین نمیتواند هم پیدا و هم پنهان باشد ..مگر جمع ضدین محال نیست ؟؟؟؟پس این شاعر شعور و منطق درست و حسابی نداشته

۴-رابعا میگوید :بدون تو من هزار ها درد دارم .این مرد بی دین نمیدانسته که اصلا بدون خداوند امکان ندارد تصوری کرد .

او بوده است و همیشه خواهد بود ..بنابراین کسی که میگوید بی خداوند بودن هم ممکن است او کافر است و خداوند را محدود تصور کرده است .😃

ادامه دارد .....

🔮🌻🔮🌻🔮🌻

 

۵-خامسا :این شاعر مجنون میگوید از بس که در عشق او در خون افتاده ..و خون که نجاست است ..ایمانی برایش نمانده ..از این ابیات میفهمیم که عشق او چون آغشته به نجاست است یک عشق خاکی بوده و از آن مهم تر اینکه خودش میگوید :برای من ایمانی نمانده است .

یعنی همه ایمانم را به پای این عشق از دست داده ام .و این اعتراف شاعر بر علیه خودش کافیست که ما حکم کنیم که او کافر است .چون بر طبق اصل فقهی و حقوقی (اقرار العقلا علی انفسهم جائز )؛خودش رسما اقرار کرده است که ایمانی برایش نمانده ..پس کافر است .

۶-سادسا :این شاعر بی عقل میگوید :از شوق آفتاب طلعت تو من چون ذره ای سرگردان شده ام حالا کجایی ؟؟؟این نابخرد که بالاخره برایش معلوم نشده است .که خدا پنهان است یا پیدا ،ناگهان میگوید :از شوق تو من سرگردان شده ام

خوب یک عاقلی نبوده به این بگوید آخر بیچاره سفیه اگر خدا پنهان است .چگونه آفتاب طلعت او را تو دیده ای .از آن مهم تر این که خداوند را به خورشید تشبیه کرده و نمیدانسته که طبق صراحت قرآن کریم میفرماید :لیس کمثله شیئ ؟پس چگونه چنین جراتی کرده ؟؟؟

۷-آخرا :این که این بیچاره که خدا را دیده بود آنهم به وضوح آفتاب ..باز در بیت آخر میگوید (بی تو جهان برایم زندان شده است )و معلوم نشد که اصلا در چه حالی این شعر را گفته ،بنابراین آنهایی که میگویند دراویش در خانقاه ها حشیش میکشند و حواسشان پرت است راست میباشد .و گرنه آدم عاقل هیچ موقع اینقدر بی ربط سخن نمیگوید

مطالبی که آن فقیه متعصب بی بصیرت برای جوان های بی تجربه میگفت :کافی بود تا اولین حرکت های علیه عطار را بوجود آورد و کم کم او را به بی دینی یا شرک متهم کنند. البته چون موقعیت مالی و شغلی و اعتباری عطار آن موقع بسیار خوب بود نمیتوانستند او را به طور علنی و وضوح متهم نمایند .

خلاصه شایعاتی ساختند و بدتر از این سخنرانی را در مسجد عقیل بزرگ نیشابور گفتند و عطار را متهم نمودند که گفته حتی حاکم شهر مردی فاسد الایمان است .از آنجا که مشیت الهی قرار نگرفته بود که عطار مورد اذیت قرار گیرد .

👇🏼 🐚🌹🐚🌹👇🏼

اتفاقا برای حاکم شهر حادثه ای ناگوار رخ داد و مشاور او که مردی دیندار بود به حاکم گفت علاوه بر نذورات و صدقات برای رفع بلا بایست خودت هم برای خداوند کاری انجام دهی ..تا خدا تورا یاری رساند .حاکم گفت چه کنم گفت اکنون ماه جمادی الاثانی است .رجب و شعبان را روزه بگیر ..

حاکم گفت بسیار خوب ..و اعلام نمود که وسایل خلوت فراهم نمایید ما میخواهیم روزه بگیریم و به ماه مبارک وصل نماییم

این خبر دهان به دهان پیچید. عطار که از خبر چینی و دسایس و حیله های فقها نسبت به خود خبر داشت .به منظور تشویق و مدح یک عمل نیک از حاکم و به منظور خنثی نمودن سعایت و بدگویی های مخالفان غزل زیر را سرود و توسط شخصی مطمین در روز عید فطر به دست حاکم فرستاد :👇🏼 🌻🌹

مکن مدار ،برای من ای پسر روزه

که کرد عارض سیمین تو چو زر روزه

ز ماه روزه چو کاهی شد ای پسر ماهت

چگونه ماهی ماهی بود پسر روزه

دل از فراق روزه ی تو در وصال بماند

بجان تو که بنگشاد او دگر روزه

سه ماه روزه گرفت و ز نور روزه ی او

مدام در جهان گشت نامور روزه

ز بهر روزه ی شه نه سپهر جشنی ساخت

که بو که شه بگشاید بدین قدر روزه

کسی که روزه گرفتست از شفاعت او

اگر چه هیچ شماری توان شمار روزه

خدایگانا شعر لطیف را عطار

ردیف کرد بمدح تو سر به سر روزه

همیشه تا شب و روز است عید روزی باد

هزار عیدت و عیدت باد هر روزه ....

🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃👇🏼

وصول این شعر به دارالحکومه آن چنان حاکم را از وی خشنود ساخت که دیگر کسی جرات نکرد تهمت بی دینی به وی زند .حاکم عطار را برای دادن پاداش و خلعت به نزد خود دعوت نمود. اما عطار به دلایل استغنای طبع و مناعت فراوان از این امر سر باز زد و با نوشتن رقعه ای ضمن تشکر از عدم حضور در مجلس حاکم عذر خواهی نمود و اجازه خواست تا به خلوت و گوشه ی فقر معنوی خود مشغول باشد .

🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻

 

  • بتسابه مهدوی

گذشته و حال

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ق.ظ

گذشته و حال

نوشته: دکتر بتسابه مهدوی
ناظر گذشته ها باش ...در گذشته زندگی نکن. ..اگر فقط ناظر باشی گذشته ها محو میشوند. با محو شدن گذشته شخصیت تو نیز محو و نابود میشود. .

حس گناهانت ..عادت های ریاکارانه ات ...دروغ هایت که به خود و دیگران گفته ای و زمزمه های خاطرات در نجوای درونی باطنت تو را درگیر خود مینماید .

عزیزا ...🌾در حال زندگی نما . .

گذشته را رها کن ..تا ذهنت سبک شود.

افکار ذهن در گذشته تکرار و ملال آور است ...ذهن به شیوه های گوناگون یک چیز را تکرار میکند ...👇🏼🍁🌾🍁

به سلوک خشک مقدسان نگاه کن ..

آنها زمانی دنبال پول میدویدند ...اما اکنون میدوند و از پول میگریزند ..آنها در هر دو حالت مشغول یک کارند دویدن

آنها برای فرار از گذشته همش در حال توبه ی گذشته اند ...آنها برای جبران گذشته حال و وقت حال و زمان اکنون  جبران را فراموش نموده اند .

شیخ فرید الدین عطار نیشابوری در این باره حکایتی شنیدنی دارد ..

حکایت عابدی که در همه احوال مشغول ریش خود بود ...🍁🌾🍁

عابدی بودست در وقت کلیم

در عبادت روز و شب مقیم

ذره ای ذوق و گشایش می نیافت

داشت ریشی بس نکو آن نیک مرد

گاه گاهی ریش خود را شانه کرد

مرد عابد دید موسی را ز دور

پیش او شد کای سپهسالار طور

از برای حق ،که از حق کن سوال

تا چرا نه ذوق دارم من نه حال

چون کلیم القصه شد بر کوه طور

باز پرسید آن سخن ،حق گفت دور

گو :هر آنک از وصل ما درویش ماند

دایما مشغول ریش خویش ماند

موسی آمد قصه بر گفتا که چیست

ریش خود میکند مرد و میگریست

جبرئیل آمد سوی موسی دوان

گفت :همی مشغول ریش است آن فلان

ریش اگر آراست در تشویش بود

ور همی بر کند هم درویش بود

ای ز ریش خود برون نا آمده ..

غرق این دریای خون نا آمده

چون ز ریش خود بپردازی نخست

عزم تو در دریا در است

ور تو با این ریش در دریا شوی

هم ز ریش خویش ،نا پروا شوی ....

 

  • بتسابه مهدوی

خواستن دنیا

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ

خواستن دنیا

دکتر بتسابه مهدوی


عزیزا.....خواستن دنیا و ترک آن منافاتی ندارد .مهم آن است که تو دلمشغول دنیا نمانده باشی. .

ناظر بازی های ذهن باش ..

بدینسان ذهن ناپدید میگردد .از ذهن استفاده کن اما ذهن را ارباب آگاهی و شهود خود نکن ...💠

حقه های ظریف نفس را بشناس ...

و خود را در برابر حیله های ذهن واکسینه کن ...منظور این نیست که با نفس خویش درگیر شوی ..

عزیزا ...🐚💠🐚

درگیری با نفس ،تو را دچار وضعیت مضحک آن عابد بینوا میکند.مبارزه با نفس نوعی دلمشغول بودن به نفس است

ترک دنیا ،معطوف ساختن توجه به دنیاست .لازم نیست دنیا را ترک کنی

دنیا را زندگی کن ..اما ناظر دنیا باش

نه برده ی دنیا ...دو چشم تماشاگر باش

نه یک کاسه ی آلوده به حرص. .

از دنیا نصیب ببر ،اما نصیب دنیا نشو

حکیم خیام نیشابوری میگوید :

👇🏼️👇🏼️👇🏼💠💠💠

عالم اگر از بهر تو می آرایند

مگرای بدان ..که عاقلان نگرایند

بسیار چو تو روند و بسیار آیند

بربای نصیب خویش ،کت بربایند

مهم این است که هر کجا که هستی چه در کاخ چه در کوخ ..چراغ شهود و نظارت دل خویش را روشن نگه داری

در میانه ی هنگامه ی دنیا باش 💠

نترس ....🐚🍃🐚

راه رهایی از نفس ..شکنجه ی نفس نیست .راه رهایی از نفس بیداری و شهود است .

هنگامی که خشمگین میشوی فقط شاهد خشم خود باش ...بدان که در حال حاضر خشمگین هستی و خشم خود تو ،چه حالاتی را در تو برانگیخته است. همین کافیست .بدین سان خشم تو در چشم بر هم زدنی ناپدید خواهد شد. 🍃

راه برطرف کردن با خشم مبارزه با خشم نیست .راه برطرف کردن خشم شهود خشم است. 🍃️🍃

شاهد خشم خود باش و هیچ کاری انجام نده ...به محض آنکه برای برطرف کردن خشم خود کاری انجام میدهی ..شهود خود را از دست میدهی ..با این کار درگیر میشوی ..در خشم خود مشارکت میکنی ...چه با خشم خود باشی و چه بر علیه خشم خود باشی ..💠👇🏼

در هر دو حالت ،به خشم خود مدد رسانده ای ..خشم تو یک واقعیت است. وجود دارد .پس بی آنکه درباره ی آن قضاوت کنی ..یا با آن مبارزه کنی تماشایش کن ....

آن را ببین ...ناگهان در کمال شگفتی شاه کلید طلایی به دست خواهد رسید .

خشم ...ناتوان میشود و در نگاه شهود تو آب میشود  بخار میشود ..محو میشود

حالا میتوانی از این شاه کلید طلایی برای باز کردن دیگر قفل ها و زنجیر های ذهنت و عاداتت استفاده کنی ..

 

 

  • بتسابه مهدوی

چشمه ی آب حیات

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ

چشمه ی آب حیات1

بتسابه مهدوی

 

اسکندر مقدونی دوست داشت روزی به چشمه ی آب حیات برسد ،و از آب آن چشمه بنوشد .و حیاتی جاودانه پیدا کند .به او گفتند :این چشمه در غاریست

و این غار در جایی دور و متروک افتاده است .اسکندر بسیار خوشحال شدو راهی این غار شد .💦⚡️💦

او با بی مرگی در چند قدمی فاصله داشت . او وارد غار شد و از آب  چشمه

برگرفت تا بنوشد .در همین لحظه کلاغی

به او گفت صبر کن ...⚡️💦

اسکندر از اینکه میدید کلاغی سخن میگوید سخت شگفت زده شد. او از کلاغ پرسید ؟؟؟میخواهی چه بگویی ؟

کلاغ گفت :ده هزار سال پیش من نیز از این آب نوشیدم و اکنون هزاران سال است که روزهایم را به امید مردن سپری میکنم .اما مرگ به سراغ من نمی آید .

من از تکرار روزها و شب های مشابه ملولم ..⚡️💦⚡️

دلم میخواهد از شر این بدن خلاص شوم .

برای کشتن خود شیوه های بسیاری ابداع نمودم اما هرگز موفق نشدم ..من سم نوشیدم فایده نداشت .خود را از کوه پرت کردم فایده ای نداشت . گویی هیچ راهی برای مردن من وجود ندارد .

چگونه میتوانم این زندگی را سر کنم در حالیکه هیچ امیدی به مردن ندارم .

حالا برای خود رسالتی فرض کرده ام و آن این است که اینجا بنشینم و آدم های مشتاق نوشیدن آب چشمه آب حیات را پند دهم و از نوشیدن منع کنم .

میگویند :اسکندر به فکر فرو رفت. و ناگهان آب را بر زمین ریخت و از غار خارج شد ...و هرگز به آن غار بازنگشت .

اسکندر از نمردن ترسیده بود ..

اگر مرگ وجود نداشت زندگی باری بود بر دوش .. اندیشه ی مرگ است که زندگی را زیستنی میکند .⚡️💦

بیماریست که باعث میشود سلامتی را درک کنی و از سلامتی خود شادمان باشی ..⚡️💦⚡️

ادامه دارد ....

⚡️💦⚡️💦⚡️💦⚡️

 

چشمه آب حیات2 ...💦

تاریکی است که باعث میشود روشنایی را تا این حد زیبا و دوست داشتنی ببینی  ...🍇🍇🍇

اگر زندگی ناقص است ..به دلیل همین نقص است که کمال و رشد و معنا پیدا میکند ..اگر همه کامل بودند رشدی وجود نداشت .آنگاه هیچ چیز نمیرویید .و زندگی به گورستانی بی جنبش تبدیل میشد ...🍇☘🍇

حتی تصور دنیایی که در آن همه چیز کامل است .و هیچ چیز رشد نمیکند و دگرگون نمیشود نیز آدمی را به وحشت می اندازد .🍇

نقص زندگیست که زندگی را به تپیدن و دگرگونی دائم واداشته است .

زندگی همانطور که هست ؛با همه ی بیماری ها و نادانی ها و فقرها و مرگ ها و بلاهت هایش خوب است .

جهان چون چشم و گوش و خال و ابروست 🌸

که هر چیزی به جای خویش نیکوست .

جهان در نقص خویش کامل است .💚

اگر جهان کامل میبود آنگاه در کمال خویش نقص میداشت .

بعضی ها گمان میکنند که اگر آن ها جهان را خلق کرده بودند فلان کار و بهمان کار را انجام میدادند و جهانی بهتر می آفریدند !مثلا جهانی خلق میکردند که در آن بیماری نباشد .مرگ نباشد ..زشتی نباشد ..حماقت و جهل نباشد .

اگر هر کدام از این پدیده هد نبودند آنگاه پدیده ی دیگر نبودنش نقص بود .

اگر مرگ نبود ...🍃زندگی ملال آور میشد ..آنگاه همه آرزو میکردند که مرگ وجود داشت .آنگاه نبود مرگ خود کاستی و نقص بود. ..🍃️🍃

در اکثر کشورهایی که شش ماه شب است و شش ماه روز ..همچون نروژ و سوئد ووو آمار افسردگی بالاست ..

مردم گاه از زیادی نور خسته اند و گاه از زیادی ظلمت ...

عزیزا ....زندگی در نقص خود عین کمال پروردگار است ...و مرگ زیباست ....

پس مرگ را عاشقانه دوست بدار ...

🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸

 

  • بتسابه مهدوی

مفهوم استدراج

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ

مفهوم استدراج

دکتر بتسابه مهدوی

استدراج در لغت به معنی انجام کاری به صورت پیوسته و آهسته است و در تصوف به معنی به عذاب نزدیک کردن می باشد.

🌾🌾🌾

برای باز کردن مفهوم این کلمه, یک مثال خدمت عزیزان می زنم:

 

یک دیوار سفید و تمیز و یک دیوار کثیف و سیاه را در نظر بگیرید. اگر مقدار کمی آلودگی را بر روی دیوار سفید بپاشید, به سرعت آن را نشان می دهد و کاملا توی چشم می آید. ولی اگر چند برابر همان کثیفی  را بر روی دیوار سیاه بپاشید, کم و یا اصلا به چشم نمی آید.

🌲🌲🌲

اگر بخواهیم این موضوع را در مورد انسان ها تعمیم بدهیم, گروهی از انسان ها در اثر انجام زیاد گناه, وجود آنها تیره می شود ولی ظاهرا هر روز وضع آنها خوب می شود و بقیه با دیدن شرایط آنها تعجب می کنند که چه طور چنین چیزی امکان دارد و عدالت خداوند کجاست؟

گروه دیگری از انسان ها که وجود خود را از گناه تا حد ممکن دور نگه می دارند و در اندازه توان خود نیکی می کنند, وجود آنها مانند همان دیوار سفید است که به محض آنکه یک خطایی می کنند یا گناهی مرتکب می شوند, غیرت حق گوش آنها را از روی تنبه می گیرد و خطایشان را گوشزد می کند.

🌞🌞🌞

اگر در زندگی خودمان و دیگران دقت کنیم, حتما نمونه هایی از این دست را می بینیم که گروهی تا یک کار اشتباه می کنند, به سرعت مکافات آن را می کشند زیرا خداوند آن قدر آنها را دوست دارد که نمی خواهد وجود آنها تیره شود و سریع عکس العمل کردار آنها را به ایشان نشان می دهد. اما عده ای که خداوند آنها را به حال خود رها کرده, سالها در انبان خود تیرگی و آلودگی جمع می کنند و یکباره در سیاهچال خود فرو می روند.

🍃🍃🍃

پس اگر خطایی در زندگی کردیم و به سرعت مکافات آن را دیدیم, نه تنها ناراحت, بلکه خوشحال هم باید باشیم.

ولی امان از موقعی که غرق در خطا شدیم ولی عکس العمل آن را ندیدیم.

☘☘☘

شیر با این فکر می‌زد خنده فاش

بر تبسمهای شیر ایمن مباش

 

شیر در مثنوی مولانا کنایه از خداوند است. مولانا در این بیت می فرمایند که اگر بدی, خطا و گناه می کنی ولی مورد مواخذه خداوند قرار نمی گیری, بدان که این صبر خداوند, همانند لبخند روی صورت شیر است که از روی رضایت نیست بلکه در فرصت مناسب, در دام پنجه او خواهی افتاد و این همان مفهوم استدراج است.

 

 

  • بتسابه مهدوی