نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودشناسی» ثبت شده است

امپاتی (empathy ) چیست؟

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ق.ظ

امپاتی (empathy ) چیست؟

بتسابه مهدوی

 "امپاتی" به معنی خود را به جای دیگران قرار دادن است. مادری کودکش را به گردش می برد.  او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند. مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد ، تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند ، و در این شلوغی چیز دیگری نمی بیند. از این پایین دنیا خیلی خسته کننده است. هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند ، ارتباطهای صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت... روانشناسان معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود ، حل و فصل کند... اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید ، آیا چنین والدینی را دوست دارید؟ خودتان را جای همسر ، معلم ، شاگرد ، فروشنده ، خریدار و یا دوستتان... بگذارید؛آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟ توانایی امپاتی را تمرین کنید و  در خود افزایش دهید.

 

  • بتسابه مهدوی

خواستن

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۳ ق.ظ

خواستن

دکتر بتسابه مهدوی

 ازخدابخواه که عشق را روزی ات کند.

از خواستن وباز خواستن خسته نباش .

 نفس عادت کرده تا بخواهد با شتاب دریافت کند.

 اما  دراین  مسیر بعد از طلب باید که صبر کنی .

 صبر تو رازلال می کند وپوسته های ضخیم نفس را می تراشد.

اگر بدانی که صبوری دردل طلب است ان وقت بذیرش ان برایت اسان خواهدشد.

اگر در این راه نگاهی دلت را لرزاند صدایی تو رابه سوی خدا خواند ودست نوازشی تو

 را نواخت همه این احوال را تجلی خالق در مخلوق بدان.

ان وقت است که تو بی واسطه نفس به سلوک عاشقی با می گذاری و

 وقتی مجذوب شدی می توانی دیگران رانیز جذب کنی .

از تصور هر تملکی رها شو ازقدرت وشهرت بپرهیز.

ان وقت می بینی که وقتی اعتماد می کنی و از زمین کنده می شوی

 در اغوش امن الهی  هم به دانش حقیقی و حکمت درون راه می یابی و

هم از گنجینه های پربرکت الهی توانگرخواهی شد.و

 به مقامی ومرتبه ای صعود می کنی که فرشته های اسمانی به ان سجده کردند.

و این پاداش کسانی است که طلب کردندو با صبوری در استانه رحمت الهی زانو زدند.

 

  • بتسابه مهدوی

مراقبه چیست؟چرا باید مراقبه کرد؟

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ق.ظ

درس دوم

مراقبه چیست؟چرا باید مراقبه کرد؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

در زمان مراقبه، مراقبت مداوم از ذهن وجود دارد. مراقبه عبارت است از در نظر گرفتن زمان و مکان خاص به قصد کشف چاه بی‌انتهای دانش و خردمندی که در درون ما نهفته است. مراقبه تجربه‌ای است که نمی‌توان آن را توضیح داد، همانطور که برای یک انسان نابینا رنگ‌ها را نمی‌توان توصیف کرد. تمام تجربیات معمولی به واسطه زمان، مکان و رابطه علت و معلول محدود شده‌اند. تمام تجربیات فانی به واسطه گذشته، حال و آینده اندازه‌گیری می‌شوند. این مسائل واهی و غیر واقعی هستند و زیاد دوام ندارند. حالت مراقبه از همه محدودیت‌ها می‌گذرد. در این حالت نه گذشته وجود دارد، نه آینده، بلکه آگاهی"من هستم" و "حالا"ی جاودانه وجود دارد.

این آگاهی تنها زمانی ممکن می‌شود که همه امواج ذهنی از حرکت باز ایستند و ذهن دیگر وجود نداشته باشد. مراقبه یک حالت آگاهانه است، مراقبه حالت چهارم یا توریا (Turiya) است. سه حالت دیگر بیداری، خواب دیدن و خواب عمیق هستند (مراجعه کنید به فصل 1 کتاب مراقبه و مانتراها).

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

ساز دل

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۷ ق.ظ

ساز دل

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا ....

قلب سازی آسمانی است ،باید نحوه ی نواختن آن را یاد بگیری ...

بندرت میتوان کسی را یافت که نحوه ی نواختن ساز خود را بلد باشد.

اگر ندانی چگونه ساز دلت را بنوازی زندگی ات به تراژدی غمبار تبدیل میشود

زیرا نغمه هایی که در دل داری هرگز مترنم نخواهد شد .و با تو در گور خواهد خفت

اگر کسی را یافتی که میدانست چگونه ساز دلش را به صدا در آورد ،بدان که خداست که از زبان او سخن میگوید و نغمه ی اوست که بگوش میرسد .

خدا نی نوازی است که نی وجود او را به زیباترین نغمه مینوازد. نغمه ی دل از خداست ...🌟💙🌟

صدا از خداست .

نفس از خداست .

و آن نی چوب خشکیده ای بیش نیست که خود را به دستان پر مهر نی نواز سپرده و بر لبان ترانه ساز او نشسته است ...این نی چیزی نیست ،مگر واسطه ای که پیام نغمه ی الهی را به گوش های ما میرساند ....🌟💙🌟💙🌟

عزیزا آیا میپنداری این مولانا بود که مثنوی نوشت ...آیا بشر میتواند ۲۶۰۰۰بیت را بر یک وزن بسراید ...

آیا میپنداری این حافظ بود که دیوان خود را خلق نمود یا سنایی که حدیقه آفرید ...این تفکر خطاست ...این خداست که بر قلم دل آنها شعر میسرود و از زبان آنها جاری میگشت ...

عزیزا ...🌟💙🌟

سالک کسی است که میداند چگونه ساز دلش خویش را بنوازد .او پیام آور میشود ،زیرا خداوند فقط با زبان دل سخن میگوید ...خداوند فقط نت هایی را جواب میدهد که از ساز دل بر میخیزند .بین عقل و الوهیت گفت و گویی صورت نمیگیرد...

بین پرواز و پای چوبین استدلال هیچ رابطه ی وثیقی وجود ندارد ...🌟

عقل به کار معاش تو می آید .فلسفه بافی های عاقلانه و الهی در واقع تخطی از زبان اند .عقل در حوزه ی معاش و معیشت بسیار به کار می آید ،اما در حوزه ی عشق و آسمان و معنا و خدا ...جفنگ میبافد .🌟💙🌟

اگر بتوانی با دل دمساز خویش جفت شوی ...گفتنی ها خواهی گفت و نغمه ها ساز خواهی کرد .اگر با دلی نغمه ساز به سراغ کسی بروی دل او را نیز به رقص خواهی آورد .او را در پرتو نوری الهی میبینی این نور توست که بر او میتابد و به خود تو باز میگردد و نور تو ...نور خداست .🌟💙🌟💙🌟

به همین دلیل است که عارفان ،تعبیر معشوق را برای خداوند انتخاب کرده اند در حالیکه معشوق بار معنایی زمینی دارد عارفان عاشق جسم را مظهر ،یعنی محل ظهور خداوند میدانند .آن ها جسم را آیینه میدانند .آن ها به آیینه کاری ندارند .بلکه به صاحب تصویری که در آیینه منعکس است دل بسته اند.

 

شیخ محی الدین ابن عربی (معروف به شیخ اکبر و پدر عرفان نظری )💜

برای زیارت به مکه رفت .او در ایام حج ،دختری اصفهانی ملقب به عین الشمس را دید و شیدای او شد .🌻

او به زیارت خانه ی خدا آمده بود اما دلش را دختری شیرین حرکات و شهر آشوب به یغما برده بود .او بی درنگ و در همان ایام کتاب شعری را با عنوان ترجمان الاشواق در وصف آن دختر زیبا روی نگاشت .اشعار عاشقانه ی این کتاب آن قدر شیرین و شورانگیز اند که وقتی میخوانی شان ،نمیدانی در وصف آن دختر زیبا و خوش سخن اصفهانی ست و یا در وصف خداست .💜💐💜💐

ابن عربی درآن دختر تصویر چه کسی را دیده بود ؟؟؟

حاجیان که را زیارت میکردند و او که را ؟؟؟

شمس ۶۰ ساله ...شمسی که فقیهی همچون مولانا را شیفته ی خود نمود در تصویر کیمیا خاتون دختر خوانده ی  مولانا تصویر چه کسی را دیده بود که عاشق گشت ؟؟؟

ابن عربی ده بار به خانه ی خدا رفته بود ؛اما این بار از این خانه بر این بام می آمد ...در حالی که حاجیان در بادیه سرگشته بودند او مشاهده صورت بی صورت همسایه ی دیوار به دیوارش بود

عزیزا ....👇🏼️🍃

این نه آن عشق مجازی است ...بلکه خداوند از آن سیما بر دل عاشق عارف تجلی نموده بود ...

هر گاه قلب میتپد ..خدا احساس میشود

و هر گاه عقل پا در میانی میکند و میخواهد از خدا سخن گوید پرده ای بر صورت خداوند میبندد و ما را از دیدارش محروم میسازد ...🍃👇🏼

نیچه حق داشت بگوید خدا مرده است زیرا او با زبان عقل سخن میگفت ...نه با زبان دل ...او میخواست خدا را باعقل بشناسد ...💐💐💐

نیچه از جمله عاقل ترین مردان تاریخ غرب است او بسیار ذهنی تیز بین داشت اما نتوانست خدا را بیابد ..نه به این دلیل که خدا وجود ندارو بلکه به این دلیل که شیوه ی ای که او با آن به دنبال خدا میگشت ،سد راه او میشد .شیوه ی غلط بود .او از راه تنگ و باریک عقل میرفت ...راه های عقل به خدا منتهی نمیشوند .اما برای یافتن اطلاعات بسیار مناسب اند .💜🌸💜🌸

با فکر و استدلال ،اجزا را به خوبی میتوان شناخت ،اما برای دریافت کل ..کیفیت اندیشه به شدت لنگ است .

تماس با کل تنها از خلال قلب امکان پذیر است .اما قلب مردم انگار زنده نیست و نمیتپد .💐💜💐💜

در مدرسه و دانشگاه راه های دل را نمیشناسانند .آن ها پیشاپیش تو را افلیج فرض میکنند و به تو راه رفتن در زندگی را با پای چوبین عقل و استدلال آموزش میدهند .💜🌸💜🌸

بنابراین بدیهی است که سرنوشت بشر چنین غمبار باشد. آدم ها بارسنگین استعداد های خود را حمل میکنند و نمیدانند با این استعدادها چه بکنند .

آن ها با سنگینی این همه بار استعداد در وجود انسان به شاخه های نازک عقل در آویخته اند. 💐💜💐💜

عزیزا ....🌸

سلوک ...آغاز ورود تو به ساحت قلب است. سلوک ....دانشگاه دل است .

درس عشق ... در دفتر و مدرسه نیست .ساز دلت را بردار ...آن را کوک کن

و آنگاه آهنگ پنهان وجودت را در هوا پخش کن ...

ترانه خوان شو ..و دست افشانی کن ...

بدان که با اولین لرزش های سیم دلت ،صوت الهی را خواهی شنید که پیوسته تو را به سوی خویش فرا میخواند ...خدا ....منتظر توست ...گام بردار....تعلل جایز نیست ..شاید فردا نباشی ...💐💜💐💜💐

  • بتسابه مهدوی

مفهوم رند و خراباتی مست قسمت 2

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ق.ظ

مفهوم رند و خراباتی مست قسمت 2

 

دکتر بتسابه مهدوی

رندی یک روش روحانی و عرفانی و کاملاً معنوی است، که در چشم ظاهر بینان هیچ نشانی ندارد.

شاه نعمت الله ولی می فرماید: رند از همه عالم مجرّد شده است. بی پروا و سرمست، مست عکس و جمال ساقی که مولایش هست. آنرا در ساغر می قلب خود دیده است. وطن او، کوی خرابات و میکده عشق است، او صوفیی است که خود را از همه قیود رهایی بخشیده است.

شیخ لاهیجی در “شرح گلشن راز” می فرماید: رند آنکس را می گویند که اوصاف و نعوت احکام کثرات و تعیّنات دنیا را مبرّا و دور کرده و همه را به رنده محو و فنا از خود دور ساخته و تقیّد به هیچ قیدی از قیـود دنیا را ندارد. رِنـد و رنده یک ریشه هستند، رنده را نجّــار برای صاف کردن سطح چوب بکار می برد، او می خواهد یک تکّه چوب ناصاف را بتراشد. مولا هم نجّار قلب ناصاف ماست، با واسطه بلا، رند را از همهء بندها و گرفتاریها می رهاند. دل به همین دلیل آیینه اوست و پاک و زدوده از هر ناخالصی می گردد.

نکته ای که بالا هم گفتیم مهم است: اگر بلا برای سالک نباشد، او رند و سرمست نخواهد شد، رند در این بلا صاحب درد خواهد گردید، درد هم واژه مهمی در سلوک است، این درد از یک الم و ناراحتی دنیا نیست، درد از سرخوردگی های دنیا هم نیست، دردی است فطری.

عنصر اصلی رندی بلا و بلا از عصاره عشق، که همو درد است، برآمده است. اینکه می گویند طریق عشق طریق عجیب و خطرناکی است بیراهه نفرموده اند، چرا که اگر ره به مقصد نبریم، در آن هلاکیم، چرا که راه بازگشتی نیست، راهی بی پایان و بیکران است.

سالک دردمند عاشق، دردمند فراق مجنون وار حرکت می کند و از همه چیز خود گذشته است ملامت پذیر هم نیست.

حال خراب سالک وقتی است که از شراب عشق درون بهم ریخته است. شراب و شور عشق او را کاملاً سرمست کرده است. در “رسایل” می فرمایند: با وجود اعمالی که از سالک سر می زند و مستوجب عتاب هم شاید باشد، جذبه حقّ که مخصوص اهل کمال است، به او می دهند تا او را پیوسته عاشق یابند و کارش یکسره باده نوشی باشد. او به منتها درجهء مستی الاهی که رسد، از خود خلاص می گردد. شراب ولایت سکر می آورد، یعنی قیود ظاهری می رود، همه توجّه آنطرف هست، بی اعتنایی به ماسوای او زیاد می شود.

تجلّی یکی از اسماء خداوند است که مستی رند را دوام می بخشد. شورش و جوشش جان سالک به حقّ بیشتر می گردد. اساس دیانت حقّه هم همین است. جوشش در جان که پرواز روح عاشق را به ارمغان دارد.

فرقی است بین زاهد و رند، زاهد تنها اعمال زاهدانه خود را می بیند و همواره از حقیقت محروم و محجوب است، او مغرور به اعمال خود و امیدوار به دریافت پاداش است. اگر هم از دنیا به فرض محال کناره گیری کند بخاطر آخرت است. اما رند نه به این عالم و نه عالم دیگر توجّهی ندارد. او مستغرق مشاهده حقّ در هر صورت و نقشی، بخصوص نقش پیر خود است.

 

به هیچ چیز دیگر التفاتی ندارد، چون غیر حق چیزی وجود ندارد. او حجابهای هر دو عالم را کنار زده است. زمزمه با خود می کند که ما حبابیم و زده ایم خیمه ای بر آب. همّت بالای رند هم اینجا مطرح می شود، همّت و غیرت درویشی از اصول سلوک است. قدر هر کس در مطلوب اوست و همّت او در وصول به مطلوب، معشوق ما در دل مطلوب ماست، اگر معشوق متعالی باشد، همّت هم باید عالی باشد. سالک همّت خود را صرف تمنیات حقیر دنیا نمی کند، چرا که آنچه نپاید دلبستگی را نشاید، پس بنده آنیم که در بند آنیم.


  • بتسابه مهدوی

قدرت کلام

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ق.ظ

قدرت کلام

دکتر بتسابه مهدوی

   کلام یک نیرو و یک قدرت است. از نظر علمی ثابت شده است که  شما وقتی چیزی را بیان می کنید و به آن فکر می کنید همان را در زندگی تان خلق می کنید. کلمات قدرتمند هستند آنها قدرت دارند روحیه و امید ما را بالا ببرند و حالات ما را تغییر دهند. کلمات شما می توانند زیباترین رؤیاها را ایجاد کنند یا حتی می توانند شما و تمام چیزهای پیرامون شما را نابود کنند. کلمات منفی مسیر حرکت ما را نابود می کنند. وقتی می گویید من نمی توانم پس نمی توانید.آن وقت احساس بی کفایتی خواهید کرد. وقتی می گویید زمان کافی ندارم آنگاه احساس شتاب خواهید کرد و سرشار از اضطراب خواهید شد. وقتی می گویید در این لحظه احساس آرامش می کنم واقعا آرامش و امنیت را حس می کنید. وقتی می گویید من هوش بالایی برای درس خواندن و نوشتن دارم احساس قدرت و اعتماد می کنید. از کلام تو بر تو حکم می شود.

 

 شما باید مراقب کلامی که در طول روز به خود و دیگران و خدا می گویید باشید. از چیزهایی که نمی خواهید اتفاق بیفتد هرگز حرفی نزنید فقط و فقط چیزهایی را که می خواهید اتفاق بیفتد، به زبان بیاورید. خودتان احساس کنید که چگونه کلمات می توانند احساس شما را تغییر دهند و شما را به سمت تغییرات عمیق تر سوق دهند. کلمات مثبت واقعاً معجزه می کند. من خود در زندگی شخصی ام دائم از کلمات منفی استفاده می کردم و روز به روز زندگی ام سخت تر و خسته کننده تر و بدتر می شد. اتفاقات بد در مورد خودم، فرزندم، همسرم و اطرافیان از در و دیوار برایم فراهم می شد. وقتی به اشتباه خود پی بردم و فهمیدم که هر چه برایم اتفاق می افتد به خاطر آن است که در مورد آن زیاد صحبت می کنم و برای دیگران تعریف می کنم، آن را کنار گذاشتم و کم کم زندگی ام رو به بهبودی و نکات مثبت پیش رفت. من به این تمرکز کرده بودم و می گفتم که من زندگی ام را نمی توانم مانند بقیه اداره کنم. از زندگی ام و نحوه گذراندن آن راضی نیستم. اتفاقات بد برای من می افتد یا هر بیماری که در عالم است باید بچه من به آن مبتلا شود.

شاید باورتان نشود آن قدر من از بیماری و ویروس در مورد فرزندم حرف می زدم و می ترسیدم که مبتلا شود، یک سال زمستان هر هفته فرزندم ویروس های مختلف سرماخوردگی را گرفت و دچار تب های شدیدی می شد که هیچ علتی را برایش نمی توانستم پیدا کنم. وقتی ذهنم را بر این متمرکز کردم که دیگر فرزندم همیشه سالم است و او را کمی تقویت کردم و این عبارت را با خودم که بدن فرزند من بسیار قوی و مقاوم در مورد هر بیماری است.

او دیگر مریض نشد. همین که ذهنم را از این که باز دوباره صبح شد و هجوم کارهای منزل روی سر من است برگرداندم و هر روز با خود تکرار می کردم که فردا صبح من کار زیادی ندارم یا کارهای منزل من در عرض یک ساعت به بهترین شکل تمام می شود و همه جای منزلم تمیز و مرتب است. دقیقاً همین اتفاق افتاد و دیگر صبح ها که بیدار می شدم با هجومی از کارهای منزل مواجه نبودم و اگر هم کارهای منزل را انجام می دادم آن را با سختی و ناراحتی انجام نمی دادم و برایم مشکل نبود و به قول معروف کار جلوی چشمم نمی آمد.

عبارت تأکیدی مثبت و یا عبارات منفی دقیقاً همان می شود که می گویید یک زمانی بود من خودم همیشه می گفتم که وقتی همسرم به منزل می آید نمی دانم چرا اتفاقاتی می افتد که او را ناراحت می کنم یا کارهایی انجام می دهم که او دلگیر می شود نمی خواستم این اتفاق بیافتد ولی چون روی آن تمرکز کرده بودم و آن را تکرار می کردم و برای دیگران نیز بازگو می کردم ناخودآگاه اتفاق می افتاد و جو منزلم خراب    می شد.

عبارت های تأکیدی می تواند به شما کمک کند تا هرچیزی را که می خواهید بدست آورید آن هم از طریق کلام وقتی با بیان عبارات تأکیدی آنچه را می خواهید می طلبید و آنچه را نمی خواهید صحبتش را نمی کنید آن به بهترین شکل برای شما رقم می خورد. عبارت هایی به کار ببرید که دوستش داردی و از آنها لذت می برید.

  • بتسابه مهدوی