نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «در دین زرتشت خدای یگانه چه نام دارد؟» ثبت شده است

گل‌ها در اسطوره‌شناسی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۹ ق.ظ


  دکتربتسابه مهدوی

 

گل‌ها نیز بسیار مورد توجه و علاقه هندوان هستند. آنها تقریبا در اکثر مراسم خود از گل به اشکال مختلف استفاده می‌کنند. گل سرخ چینی برای شیوا, گل سفید برای ویشنو, گل نیلوفر برای لکشمی (Laxmi) (الهه ثروت و خوشبختی), گل زرد برای سرسوتی, گل انبه به خدای کام وگل نیلوفر سرخ برای خورشید , نمونه‌هایی از تقدیم گل به خدایان هستند.

دکتر بتسابه مهدوی

15 فروردین 96

  • بتسابه مهدوی

نوروز مبارک

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

اهورامزدا در اوستای متأخر

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۲۴ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

اهورامزدا در دیگر بخش‌های اوستا، به ویژه یشت ها گاه همراه با شش فروزه به نام امشاسپندان می‌آید. این فروزه‌ها درواقع همان جلوه های مزدای پاک هستند که درگذر زمان تشخّص یافته و به عنوان فرشتگان و وجودهایی مستقل از او تلقی شده‌اند، و هریک در آفرینش نقشی خاص را ایفا می‌کنند.

در هرمزد یشت که سراسر گویای توانمندی و قدرت اهورامزدای یکتاست، بیست نام یا صفت ممتاز برای خداوند آمده است. در این یشت اهورامزدا، در گفتگو با زرتشت، نام های متعدد خود را که هر یک از آنها بیانگر وجهی از وجوه وجودی او هستند، را بر می شمرد.

 

در یشته های دیگر، که هر یک از آنها در ستایش یکی از ایزدان است، مرتبه اهورامزدا به عنوان تنها خدای آفریننده حفظ شده است و ایزدان دیگر اغلب یا آفریده او و یا در مرتبه ای پایین تراز او به عنوان کارگزارانش در امور عالم و نبرد با اهریمن، بیان شده اند.

در بخش‌های متأخر و جدید اوستا، اگرچه هنوز اهورامزدا، اله اعظم و بزرگترین ایزدان است، ولیکن ایزدان دیگری چون میثره، اناهیتا، آذر، وایو و ... که زرتشت با آوردن یگانه پرستی مزدایی نام آنها را از ساحت دین خود دور کرده بود، دوباره ظاهر می‌شوند و این بار در شمار کارگزاران مزدا در می‌آیند.

 

بیشتر یشت‌ها که بخش بزرگی از اوستا را تشکیل می‌دهند، سرودهایی در ستایش این ایزدان هستند، که درگذر زمان توسط طرفداران پرستش خدایان چندگانه طبیعی و مغان که پس از زرتشت قدرت بیشتری یافته بودند، دین او را به دلخواه خود تغییر دادند و خدایان مطرود و قدیمی را دوباره قدرت و تشخص بخشیدند، تا جایی که بعضی از آن ایزدان همانند میثره، آناهیتا و ... نفوذ و قدرتی بیشتر از اهورامزدا یافتند.

 

در متون متأخر اوستا (جدید، جوان) و نیز در سنگ نبشته های شاهان هخامنشی عنوان اهورامزدا تقریباً متروک شده و به جز در مواردی چند به تقلید از گاهان دیگر اثری از آن به جا نمانده است. سبب این امر آن است که متون اوستایی متأخر و نیز کتب پهلوی همگی به شریعت زرتشتی تعلق دارند و معانی متعلق به طریقت و حقیقت زرتشتی در آنها وجود ندارد مگر به ندرت، از این رو خدای اهل حقیقت را که مزدا اهوره است به کلی از قلم انداخته اند و خدای اهل شریعت را که اهوره مزدا است همه جا ذکر کرده اند.

 

این سیر یک سیر طبیعی بوده و نباید آن را به منزله تحریف پیام زرتشت تلقی کرد، زیرا پس از ظهور دین زرتشتی به دست زرتشت و گسترش آن در میان اقوام و قبایل ایرانی، دیگر مضامین عرفانی گاهان و یسن هفت ها جز برای گروهی از خاصان قوم مفهوم نبود و ناچار وجوه شریعتی دین زرتشت بسط یافت و حقایق این دین که اسرار گاهانی باشد تنها در نزد طریقه های معنوی زرتشتی باقی ماند.

 

بنابراین باتوجه به کتیبه‌های شاهان هخامنشی و بخش‌های مختلف اوستای گاهانی و متأخر، به خوبی می‌توان‌دریافت که حضور اهورامزدا در مقام خدای برتر، امری مسجّل و روشن است و اثبات این مدعاست که تمام ایرانی‌ها او را گرامی می‌داشتند.

دکتر بتسابه مهدوی

28 بهمن 1395

  • بتسابه مهدوی

جشن دیگان

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۴۳ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

یکم،هشتم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به«دی/دادار»(خداوند/هرمزد).

 

دی به آذر روز از دی ماه برابر با 8 دی در گاهشماری ایرانی  واژه ی دی که در اوستا «دتهوش»(Dathush) یا «دزوه» (Daz-vah) می باشد به معنی دادار یا آفریننده و آفریدگار است که همیشه به مانند صفتی برای اهورامزدا آورده شده است.واژه ی «دی» از مصدر «دا» آمده است که در اوستا و فارسی هخامنشی (پارسی باستان) و سانسکریت به معنی دادن، آفریدن، ساختن، و بخشیدن، است.

 

در پهلوی «داتن»(Datan) و در فارسی «دادن» شده است و «داتر»(Dater) که در پهلوی «داتار» و در فارسی «دادار» یا آفریدگار گفته می شود و در خود اوستا در آفرینگان گاهنبار بند 11 صفت دتهوش برای دهمین ماه سال بکار رفته است.   ابوریحان بیرونی درباره ی «دی» می گوید :  «... دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام خداوند است که «هرمز» نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار. در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها خوراک می خورد و می گفت : من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه ...»

 

چهار جشن منسوب به «دی» یا «دادار»(خداوند - هرمزد)

1- اورمزد و دی ماه در نخستین روز دی ماه

2- دی بآذر و دی ماه در هشتمین روز دی ماه

3- دی بمهر و دی ماه پانزدهمین روز دی ماه

4- دی بدین و دی ماه بیست و سومین روز دی ماه که «کوشیار گیلانی» در «زیج جامع» این روزها را «دی

جشن» می نامد.

دکتر بتسابه مهدوی

21 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

جشن زایش اشو زردشت

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

ششمین روز فروردین که بنا به نظر بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زردشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. دراین روز زردشیان در آتشکده‌های هر شهر گردهم می آیند، به سخنرانی‌های مذهبی گوش می‌دهند، اوستا می‌خوانند و تولد پیامبرشان را جشن می‌گیرند.

 

آب پاشیدن به همدیگر، دود کردن اسپند و پخش کردن سنجد و آویشن نیز از دیگر مراسم‌های این جشن است.

 

گاتاخوانی، دف زنی و سخنرانی در مورد تاریخچه نوروز و جشن زایش زردشت از جمله برنامه‌های این مراسم می باشد.

 

حضور در نیایشگاه شاور اهرام ایزد و سایر نیایشگاه‌ها و مکان‌های مقدس دینی در صبح روز ششم فروردین از دیگر آیین‌های بزرگداشت زایش زردشت است، که در همه شهرهای زردشتی نشین برگزار می‌شود.

دکتر بتسابه مهدوی

8 دی 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

نشان فروهر

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۵ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

تقریبا همه ی ما نام "فروهر" به گوشمان خورده، حتی خیلی از ما نشان فروهر را به گردن انداخته، از تندیس و یا تصویر آن در منزل یا محل کار خود استفاده میکنیم، اما اطلاعات زیادی درباره ی تاریخچه ی فروهر نداشته و حتی نمیدانیم این نشان، نماد چیست. فقط همین اندازه میدانیم که این نشان، یک نشان ملی است، و متعلق به ایران باستان و زرتشتیان است.

 

چکیده ی تاریخچه ی فروهر

"فروهر" یا "نماد فرکیانی" و یا نام اصلی آن "فره وهر" (Farahvahar) در اصل نام آریایی "روح" در زبان عربی است. بیش از چهار هزار و پانصد سال پیش، زمانی که تقریبا تمام اقوام کره ی زمین سرگرم بت پرستی بودند و تمام وجود انسان را فقط و فقط همین کالبد خاکی و فانی میدانستند، درست در همین زمان، آریاییان باستان اعتقاد داشتند انسان غیر از کالبد خاکی دارای روح بوده و پس از مرگ، این روح از بدن فانی جدا شده و به جای دیگری رفته و به زندگی اش ادامه میدهد، زرتشتیان این منزلگاه پس از مرگ روح را "اختران" می نامیدند.

 

 نامی که آریایی ها برای آنچه که ما امروز بدان روح میگوییم انتخاب کرده بودند "فره وهر" بود، و قدمت ساخت نشان "فروهر" به بیش از چهار هزار سال پیش بازمی گردد و جالب اینجاست که اعتقاد آریاییان به وجود "فروهر" (روح) به پیش از زایش زرتشت بزرگوار باز میگردد و این خود جای بس افتخار است.

 

سنگ نگاره های شاهنشاهان هخامنشی در کاخهای پرسپولیس و سنگ نگاره های شاهنشاهان ساسانی همه حکایت از آن دارد.

 

به عقیده ی زرتشتیان، "فروهرها" هر ساله در ماه فروردین به زمین آمده و برکات آسمانی با خود می آوردند، و روز سیزدهم فروردین دوباره به آسمان برمیگشتند، پس آریایی ها شب آخرین چهارشنبه ی سال را به بالای تپه ها رفته و با روشن کردن آتش مراسم باشکوهی را برگزار میکردند و به استقبال "فره وهرها" میرفتند (چهارشنبه سوری)، سپس در روز سیزدهم فروردین برای بدرقه ی فروهرها به دشتها رفته و جشن برپا میکردند (سیزده بدر).

 

مفهوم نشان فروهر

نکته بسیار شگفت انگیز درباره ی این نشان ملی ما ایرانیان آن است که ذره ذره ی این نشان دارای مفهوم و دانشی نهفته است. اینک به تشریح آرم فروهر می پردازیم:

 

چهره ی پیرمرد

قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در آرم فروهر اشاره به شخص نیکوکار و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند. بنابراین قرار دادن چهره ی یک پیرمرد به عنوان سر نگاره نشان از خرد و تجربه ی پیرمرد دارد.

 

دست راست پیرمرد در نشان فروهر

دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که اشاره به ستایش و پرستش "دادار هستی اهورا مزدا" خدای واحد ایرانیان دارد، که زرتشت در 4000 سال پیش آن را به جهان هدیه نمود، و عجیب آنجاست که پیش از زرتشت، آریاییان به وجود "فروهر" (روح) و "اهورا مزدا" (خدا) اعتقاد داشته اند.

 

حلقه ای که در دست چپ پیرمرد است

در دست چپ فروهر چنبره ای (حلقه ای) وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند.

 

مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره فروهر میدانند و آن را یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است. زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره (حلقه) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند.

 

بالهای نشان فروهر

بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اهورا مزدا دادار هستی خدای واحد ایرانیان است.

 

سه ردیف پر بر روی بالهای فروهر

سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد که بعدها به نشان اضافه شد که بی شک میتوان گفت تا میلیونها سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است.

 

این سه فرمان که روی بالهای نماد اهورامزدا نقش بسته شده همان کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک ایرانیان است. بالهای "فروهر" برای پرواز، پیشرفت و تعالی انسان به سوی اهورامزدا از این سه ردیف پر تشکیل شده و بالهای انسان تنها با حمایت این سه ردیف پر (کردارنیک، گفتارنیک، پندارنیک) توانایی پرواز و پیشرفت را دارد.

دکتر بتسابه مهدوی

30 آذر 1395

تهران


  • بتسابه مهدوی

مفهوم تاریکی از دیدگاه قرآن کریم

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

در کیهان شناسی چند موضوع را می توان بطور مستقیم با گسترش تاریکی یا تاریک شدن جهان مرتبط کرد :

 

در کیهان شناسی مبحثی بعنوان ماده تاریک وجود دارد که یک ماده فرضی است که 74 درصد جهان هستی را فراگرفته است و کهکشان ها و اشیا تنها چهار درصد جهان را شامل می شود و در صد باقیمانده نیز شامل انرژی تاریک است.انرژی تاریک باعث گسترش و انبساط جهان می شود و سرنوشت نهایی جهان را تعین می کند.

22 درصد جهان از ماده ای بنام ماده تاریک تشکیل شده است و هیچ تعاملی با نور ندارد و قابل مشاهده نیست و دانشمندان قادر به مشاهده مستقیم ماده تاریک نیستند.دانشمندان معتقد هستند که وجود گرانش ناشی از وجود ماده تاریک است و 85 درصد جرم اشیا و جهان هستی نیز به ماده تاریک ارتباط دارد.

جهان هستی به گونه ای در حال رفتن به سوی یک انجماد بزرگ و سیاهچاله ای شدن است زیرا سوخت ستاره ها بعد از مدتی به اتمام خواهد رسید و بیشتر ستاره هایی که مرده اند تبدیل به سیاهچاله خوهند شد در نتیجه بعد از میلیاردها سال سیاهچاله های بسیاری جهان هستی را فراخواهد گرفت که همه چیز حتی نور را خواهد بلعید. و جهان را به سوی نوعی تاریکی خواهند برد.

 

در سوره الفلق آیات اول تا سوم نوشته شده است :

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿۱مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿۲وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿۳

بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده دم از شر آنچه آفریده  و از شر تاریکى چون فراگیرد

 

بی شک معنی این آیه از چندین بعد قابل برسی است و این تاریکی علاوه بر معنی علمی آن می تواند به پلیدی و گسترش پلیدی در جهان اشاره داشته باشد ولی این آیه از بعد علمی نیز با موضوعات علمی برسی شده در بالا قابل تطبیق است و می تواند هر چند مفهوم علمی و غیر علمی را منعکس بنماید.

 

کیهان‌شناسی، انرژی تاریک نوعی انرژی فرضی است که همه ی فضا را در بر می گیرد و سرعت انبساط جهان را می‌افزاید. انرژی تاریک مقبولترین فرضیه برای توضیح‌ دادن مشاهدات اخیر است که می‌گویند جهان با آهنگ رو به افزایشی (با شتاب) منبسط می‌شود. در مدل استاندارد کیهان‌شناسی بنابر هم ارزی جرم-انرژی، جهان شامل حدود 26.8% ماده تاریک،68.3% انرژی تاریک (در مجموع 95.1%) و 4.9% ماده ی معمولی است

ماده تاریک (به انگلیسی: Dark Matter)، نوعی از ماده است که فرضیه وجود آن دراخترشناسی و کیهان‌شناسی ارائه شده‌است تا پدیده‌هایی را توضیح دهد که به نظر می‌رسد ناشی از وجود میزان خاصی از جرم باشند که از جرم موجود مشاهده‌شده درجهان بیشتر است. ماده تاریک به طور مستقیم با استفاده از تلسکوپ قابل مشاهده نیست،

 

“ماده تاریک” در دل خورشید!  ، ماده تاریک، ماده نامرئی با منشاء نامشخص می باشد که ۸۵ درصد از ترکیبات ساختاری کیهان را تشکیل داده است؛ لیکن دانشمندان هرگز موفق به مشاهده و کشف مستقیم آن نشده اند، آنها تنها بدلیل اثر گرانشی این ماده بر نور و ماده عادی به وجود آن پی برده اند.

 

در این مدل جهان مسیر ایجاد خود را با سرد شدن به شکل یخ بستن آب طی کرده و با بررسی شکافها و درزهای ایجاد شده در آن که در تمام بلورها از جمله یخ رایج بوده، درک انسان از ذات جهان دگرگون خواهد شد.

14 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

زندگی خود را تغییر دهید

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۴ ق.ظ

زندگی خود را تغییر دهید

دکتر بتسابه مهدوی

 

1- به خاطر داشته باش که عشقهای سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردنها و ریسکهای بزرگ محتاجاند

2- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

3- این سه میم را از همواره دنبال کن:

* محبت و احترام به خود را

* محبت به همگان را

* مسؤولیتپذیری در برابر کارهایی که کردهای.

 

4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه میجویی، گاه اقبالی بزرگ است.

5- اگر میخواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.

6- به خاطر یک مشاجره ی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.

7- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شدهای، گامهایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.

8- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.

9- چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزشهای خود را بهسادگی در برابر آنها فرومگذار.

10- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.

11- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیشتر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.

12- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.

13- در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا میکنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایههای قدیم نگیر.

14- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.

15- با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.

16- سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفتهای.

17- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.

18- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست دادهای که چنین موفقیتی را به دست آوردهای.

19 - در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.

  • بتسابه مهدوی

ذهن و محدویت

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۳ ق.ظ

ذهن و محدویت

دکتر بتسابه مهدوی

هرجا صحبت از محدودیت است

پای ذهن در میان است

 

ذهن محدود و محدود کننده و محدودنماست

...

اما روح مانند خدا بینهایت است

و نامحدود

پس

وقتی در فکر خویشیم

یا در فکر رشد خویش

یا در انتظار نتایج ارتباط با خدا

و

هرجا که مغزمان دارد کار می کند؛ یک حصار به دور روح خود کشیده ایم!

 

مغز در محدوده ی جهان ساختارها کار می کند نه بیش از آن

تفکر بسیار ضروریست

اما

در همین محدوده.

 

تفکر می تواند پله ی اول باشد

اما برای دریافت حقیقت

بباید به قلب و روح رفت .

  • بتسابه مهدوی

اقسام_عقل

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ق.ظ

اقسام_عقل

دکتربتسابه مهدوی

 

عقل قطبیست که مدار تکلیف بر آنست ، و حاکم و فارق بین حق و باطل است و ثواب و عقاب بر وجود آن مترتب می باشد و جلب منافع و دفع ضررها منوط به وجود او خواهد بود .

عقل از دیدگاه فلاسفه ، جوهریست قدیم و تعلق به ماده ندارد نه ذاتاَ و نه فعلاَ .

شناختی است از طریق تفکر و اندیشه و از این رو با ادراکات حسّی تفاوت ماهوی دارد .

نیروی عقل و خرد هر چند یک حقیقت است امّا به لحاظ قلمروی تعقل و اندیشه عناوین مختلفی بدان می توان داد .

 

1 - عقل رشد نایافته ( ناقص ) :

مانند عقول عموم مردم که به دانه نخلی می مانند که اگر شرائط رشد برای آنها فراهم باشد و تحت نظر باغبانی الهی قرار بگیرند ، مسیر رشد و تعالی را طی و به نهالی سرسبز و بلند قامت و تنومند تبدیل گردیده و به ثمر خواهند نشست .

 

2 عقل رشد یافته ( کامل ) :

مانند عقول انسان های کامل : عقول انبیای الهی و بزرگان بر حق تا اینان برای سایر انسانها حجت و هادی گردیده و باغبان عقل آنها شوند و بدینوسیله عقولشان را رشد داده آنان را به حقایق عالم وجود و خدای متعال آشنا نمایند ، تا با این شناخت و معرفت ، در مسیر تکامل و سعادت قدم بردارند .

 

خداوند آن هنگام که بندگانش را خلق فرمود ، آنها را عالم خلق نکرد ، بلکه جاهل خلق فرمود ، خدای متعال همراه این جهل ، دو چیز دیگر نیز خلق فرمودند :

الف طبیعت انسان با هزار و یک نیاز و غریزه .

ب عقل یا همان قوّه تفکر و اندیشه که بالقوّه و ناقص است ، که در لسان حدیث آن را به نام حجت باطنی می شناسیم .

بنا بر حکمت و مصلحت خداوندی قدرت و توان طبیعت آدمی بر قدرت و توان عقل او چیره و غالب است . خداوند متعال از روی قاعده لطف و رحمت خویش ، عقول کامله و نفوس زکیه که در لسان حدیث حجت های ظاهری نامیده می شوند را برای تعالی و تقویت این عقول ناقصه بر انگیخته است ، تا بدینوسیله عقل آدمی را رشد و نموّ داده ، بال عقل او را با بال طبیعت او متعادل نمایند که همانند یک پرنده با استفاده از دو بال او را به سوی سعادت ابدی خود پرواز دهند .

 

 ( آل عمران آیه 19 )

حقّا که در آفرینش آسمان‏ها و این زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه‏ هایى است (از قدرت و علم و حکمت خدا) براى صاحبان عقل و خرد ناب .

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی