نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعرهای عاشقانه» ثبت شده است

گیسوی تو

بتسابه مهدوی | جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ

گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست

چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست

 

خنده کن تا جای خون درمن عسل جاری کنی

بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست

 

فتنه ها افتاده بین روسری های سرت

خون به پا کردی، ببین! دعوا سرموهای توست

 

کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست

یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست

 

فتح خواهم کرد روزی سرزمینت را اگر

لشکری آماده پشت برج و باروهای توست

 

شهر را دارد به هم می ریزد امشب، جمع کن

سینه چاکی را که مست از زخم چاقوهای توست

 

کوک کن ، بردار سازت را ، برقصان و برقص

زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست

  • بتسابه مهدوی

طبیب عشق

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۰ ق.ظ

" طبیب عشق "

 

طبیب دردِ بی‌درمان کدامست؟

 

رفیق راه ِبی‌پایان کدامست؟

 

 اگر عقلست،  پسْ دیوانگی چیست؟

 

وگر جانست ،  پسْ جانان کدامست؟

 

 چراغ ِعالمْ افروز ِمٌخَلّد

 

که نی کفرست و نی ایمان کدامست؟

 

پر از دٌرّست بَحر ِلایزالی

 

درونشْ گوهر ِانسان کدامست؟

 

غلامانه است اشیاء را قبَاها

 

میان ِبندگانْ سلطان کدامست؟

 

یکی جزو ِجهانْ خودْ بی‌مرض نیست!

 

طبیب ِعشقْ را دٌکّان کدامست؟

 

خردْ عاجز شد اندر فکرْ عاجز

 

که سرکش کیست؟ سرگردان کدامست؟

 

چه قبله کرده‌ای این گفت و گو را

 

طلب کنْ درس ِخاموشان کدامست؟

 

 

(مولانا  / غزل 351 )

  • بتسابه مهدوی

اسرار عشق و مستی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ق.ظ

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

 

تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

 

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

 

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

 

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم

 

با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی

 

سلطان من خدا را زلفت شکست ما را

 

تا کی کند سیاهی چندین درازدستی

 

در گوشه سلامت مستور چون توان بود

 

تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی

 

آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست

 

کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی

 

عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ

 

چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی

  • بتسابه مهدوی

ساعت

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۸ ق.ظ

داستان با تامل باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

روزی مردی با ساعتی خراب وارد ساعت سازی شد . گفت :"

ساعتم خراب شده فکر می کنید بتوانید تعمیرش کنید ؟"

ساعت ساز جواب داد :"

خوب البته سعی خودم را می کنم ."

مرد گفت :"متشکرم اما این ساعت خیلی برای من ارزشمند است ."

و ساعتش را برداشت و رفت .

 

بعد از او مرد دیگری وارد شد . گفت :"

ساعتم کار نمی کند .

اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا ،

مطمئنم که دوباره مثل روز اولش کار میکند .

 

"ساعت ساز چیزی نگفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود .

.

ظهر نشده بود که باز مرد دیگری وارد مغازه شد .

ساعتش را گذاشت و گفت : "

یک ساعت دیگر برمی گردم تا ببرمش ."این را گفت و مغازه را ترک کرد .

.

قبل از اینکه مغازه را تعطیل کند ، چهارمین مرد وارد مغازه شد . گفت :

" قربان ، ساعتم کار نمی کند ، من هم چیزی راجع به تعمیرات ساعت نمی دانم .لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید .

.

" به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه آمدند ،

کدامیک ساعتش تعمیر شد .

.

ما اغلب مشکلاتمان را نز خدا میبریم

و پیش ازبازگشت آنها را با خود بازمی گردانیم .

.

گاهی برای خدا تعیین می کنیم که چگونه گره از کار ما بگشاید .

.

برای خدا زمان تعیین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما برآورده شود .

.

درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند .

.

باید مشکل را به خدا واگذار کنیم .

.

او خود پس از حل آن ما را خبر می کند .

خداوند همیشه وقت شناس است .

  • بتسابه مهدوی

مراقبه و آرامش

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۶ ق.ظ

 

زمان این مراقبه که شما را برای دستیابی به شفای روحی , هماهنگ می کند صبح زود یا آخر شب است زیرا در این اوقات , شخص در هماهنگی با خود آگاهی روحانی یا با شعور ناخوداگاه قرار میگیرد .

 

در صورت امکان , یک موزیک مراقبه بگذارید .به پشت و با پوششی که تا روی چانه هایتان کشیده شده است , روی تخت دراز بکشید .

 

چشمانتان را ببندید . بدن و وزنتان را احساس کنید , اگر احساس ناراحتی کردید , کمی جا به جا شوید تا حس کنید وزنتان در تمامی نقاط بدن به طور یکنواخت پخش شده است .

 

وضعیت جسم بیمارتان را بر تخت حس کنید . نفسی عمیق بکشید . به ذکر دعای شخصی تان بپردازید و از پروردگار خود در خواست سلامت و شفا داشته باشید .

 

بر دردها و آلام جسمتان و بر تنشی که احساس می نمایید تعمق کنید . نفسی عمیق بکشید و این تنش را به پروردگار خویش تسلیم کنید.

 

تصور کنید که نور سفید الهی همچون یک دست عظیم الجثه بالای سر شما قرار گرفته و یک اشعه آبی رنگ بر سر شما سایه افکنده است , تمامی وجودتان را در تمامی سطوح از این اشعه سیراب کنید .

 

همینطور که شروع به تنفس آهسته و عمیق می کنید , رهایی کالبد فیزیگی تان را مشاهده کنید . دردها و آلامی که شما را ترک کرده اند را بنگرید .

 

به تنفس عمیق خود ادامه دهید . ببینید که این اشعه آبی مبدل به نوری طلایی شده است و وارد بخشی از بدنتان که باید شفا یابد می شود . تسلیم خواست پروردگار شوید و از شفای خویش لذت ببرید .

 

ببینید که این بخش مریض از سطح بدنتان بیرون رانده و از هم پاشیده و بخار می شود . نفسی عمیق بکشید , به موسیقی ای که پخش می شود , گوش فرا دهید .

 

به تنفس عمیق خود ادامه دهید و با ذهنتان این جریان شفابخش را بنگرید.بدانید زمانی که این جریان صورت پذیرفت , به و ضوح شاهد بهبودی و درمان خود خواهید بود.

 

اکنون که جریان شفابخش جاری شده است , کل وجودتان را بر مکانی که در آن آرمیده اید متمرکز کنید و آنجا را چون پناهگاهی امن تجسم نمایید .نفسی عمیق بکشید و آرام آرام همراه ذهن خود آگاه و هوشیارتان بیارامید تا عمل شفادهی در سرتاسر شب ادامه یابد.

  • بتسابه مهدوی

دکوراسیون انرژی

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ق.ظ


به عقیده چینی‌های باستان، موقعیت و جهت پدیده‌ها در فضا از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و محل سکونت، کار، نحوه قرارگیری اشیا، میز، مبلمان، کتابخانه و سایر مایملک انسان که او را از هر سو احاطه کرده‌اند، قادر به تاثیرگذاری بر سلامت رفتار و روان او هستند. براساس فنگ‌شویی اشکال هندسی، خطوط و استقرار صحیح اشیا در محیط‌های مناسب موجب همسویی نیروهای آسمانی با انسان و اشیا شده، سلامتی و موفقیت را به ارمغان می‌آورند. این تاثیرات، رفتار و شخصیت انسان را در جهت مثبت یا منفی و موزون یا ناموزون تعیین میکنند. بدیهی است که اصلی‌ترین عصاره دکوراسیون انرژی یا فنگ‌شویی، توجه به هماهنگی موجود در طبیعت بوده و کشف رموز طبیعت که همواره در حال سخن گفتن با بشر هستند و استفاده از آنها در زندگی شخصی

  • بتسابه مهدوی

دلا

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ق.ظ

گنج العارفین:

دلا پرهیز از زهد ریائی

اگر تو طالب راه خدائی

هوا و کبر را از سر بدر کن

ز پندار و ز خود بینی حذر کن

مشو مغرور بر طامات و تلبیس

که تا ملعون نگردی همچو ابلیس

اگر صد سال در ناموس کوشی

ز جام وحدتش یک دم ننوشی

مکن دعوی ز زهد و پارسائی

ریا باشد طریق خود نمائی

ز دعوی بگذر و معنی طلب کن

مقام قرب اوادنی طلب کن

چو خودبینان مجو از خویش تحسین

که این ره را نشاید مرد خودبین

چنان کن زندگانی با خلایق

که باشند از تو راضی خلق و خالق

اگر خالق ز تو راضی نباشد

نماز و روزه جز بازی نباشد

ترا گر تکیه بر زهد و نماز است

مکن تکیه که خالق بی نیاز است

اگر تکیه کنی بر فضل او کن

چو سید جسم و جان را بذل او کن

مشو بر طاعت بسیار مغرور

که ابلیس از پی این گشت مقهور

هزاران سال طاعت بیش آورد

بشد باطل چو عجبی پیش آورد

سر این دشمنان دینار دون است

دگر نفست کز او جانت زبون است

مناز از شیخی و زهد و کرامات

که این راهی است پر خوف و پرآفات

در این ره دشمنان صعب ناکند

کمین کرده ترا بهر هلاکند

دگر کبر و نفاق و حرص و آز است

کز این ها کار بر مردم دراز است

مباش ایمن تو از ابلیس مکار

قوی دزدی است آن ملعون غدار

حسد را نیز بس دزدی قوی دان

که دارد همچو شیطان قصد ایمان

درازی امل دزدی قبیح است

نه پنهان است این نکته صریح است

بنه از سر درازی امل را

چه از خود دور می داری اجل را

چرا از مرگ دایم در نفوری

به تو نزدیک تو بس دور دوری

زمانی فکر کن در کار عالم

ببین کز دور آدم تا بدین دم

کیان بودند و این لحظه کجایند

سراسر غرق دریای فنایند

کجا شد آدم و کو نوح و جرجیس

کجا شد دانیال و شیث و ادریس

کجا شد یوسف صدیق و یعقوب

کجا شد یونس و ذوالکفل و ایوب

کجا شد حشمت و ملک سلیمان

کجا شد دانش بسیار لقمان

کو ابراهیم و اسمعیل و داوود

کو اسحق و کجا شد صالح و هود

کجا شد سرور اولاد آدم

محمد صدر و بدر هر دو عالم

همه رفتند و ما از پی روانیم

همانا کز شمار رفتگانیم

اگر جاهل نیی وز عاقلانی

مشو غره بدین دنیای فانی

که دنیا را نمی بینم مداری

ندارد کار عالم اعتباری

ز دنیا عاقبت چون رفتنی هست

به هر حالی که باشد مردنی هست

مکن در کار عالم عمر ضایع

ز دنیا با قلیلی باش قانع

که قانع در حقیقت پادشاه است

قناعت شیوه مردان راه است

قناعت کن قناعت کن قناعت

اگر خواهی که یابی این سعادت

اگر در حضرت او قرب یابی

ز ملک هر دو عالم رخ بتابی

دمی بی او نباشی همچو پاکان

مدام از غیر او باشی هراسان

چو تو صافی شوی از وحشت غیر

همه در عالم وحدت کنی سیر

چو تو با این صفت موصوف باشی

به وحدانیتش معروف باشی

چو الفت یافتی از حضرت او

زمانی رخ متاب از خدمت او

اگر ملک تو گردد ملک کونین

مشو غافل از او یک طرفة العین

که غفلت از طریق مفسدان است

طریق فاجران و مشرکان است

طریق اهل فسق و اهل نار است

طریق فاسقان بی مدار است

از این شیوه اگر بوئی بخواهی

برو پرهیز می کن از مناهی

اگر تو از مناهی دور باشی

یقین در حضرتش مغفور باشی

مرو زنهار در راه ملامت

ره تحقیق گیر و رو سلامت

ره تحقیق ما را راه شرع است

شریعت اصل و دیگر جمله فرع است

شریعت را طریق مصطفا دان

طریق ره روان راه دین دان

قدم در نه به پاکی در طریقت

که تا بوئی بیابی از حقیقت

حقیقت چیست در حق محو گشتن

ز خاطر غیر او را سهو گشتن

زجان و دل مر او را بنده بودن

همیشه بر درش افکنده بودن

به ذکر و طاعت او خو گرفتن

طریق و سیرت نیکو گرفتن

اگر با ذکر حق تو انس گیری

بمانی زنده جاویدان نمیری

تو تا با خلق عالم انس داری

بدان کاندر حضورش بی وقاری

ببر از خلق کز خلقت گزند است

قبول و رد خلقت پای بند است

منه دل بر زن و اولاد و فرزند

به غیر حق سر موئی مپیوند

ز جان و دل طلبکار خدا باش

ز خود بیگانه با او آشنا باش

مدام اندر سلوک راه دین باش

گمان بگذار و در راه یقین باش

درین ره هر چه داری پاک می باز

به دنیا و به عقبی هم مپرداز

اگر داری سر این راه برخیز

قدم درنه ز مال و جان بگریز

زن و فرزند و مال و جاه هیچ است

درین ره جز دل آگاه هیچ است

درین ره چون دلت آگاه گردد

ندیم حضرت الله گردد

اگر دربند مال و جاه باشی

همیشه مفسد و گمراه باشی

اگر مقبول باشی و مؤدب

یقین در حضرتش گردی مقرب

ز قرب او چو گردد طالعت سعد

به توفیقش چنان گردی که من بعد

نباشد غیر او را در دلت راه

ز خاطر محو گردد ما سوی الله

کسی را این صفت گردد مسلم

که آزاده بود از هر دو عالم

نباشد هر گزش میلی به دنیا

ز همت سر فرو نارد به

  • بتسابه مهدوی

مراقبه

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ

امروز ، به شکرانه ی الطاف پروردگارم عشق و دوستی را در وجودم و جهان اطرافم جاری می سازم و معرفت الهی را در روح و ذهن خود حاکم می نمایم . خداوندا سپاسگزارم .

 

(این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید .)

  • بتسابه مهدوی

صبح و زندگی

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۷ ق.ظ

خدایا،سلام....صبح به خیر!

این سلام با اون سلام ها فرق داره ها!

اصن عجیبه!

پر از انرژیه....!

یه سلامِ بزرگه، از اونایی که با تمامِ وجود و با تمامِ انرژی میگی ها!

این شکلی :

سلام

امروز واسه این انرژی خوبی که دارم ازت ممنونم...

 

میخوام یه جورِ دیگه بهت نگاه کنم...

یه جوردیگه به خودم، به زندگیم نگاه کنم....

مثلا من من تا حالا نگفتم خدایا واسه چشام ازت ممنونم،گفتم؟!

بعید میدونم !

ولی امروز میخوام فقط20ثانیه به دور و برم نگاه کنم و

به خاطرِ چن تا چیزِ کوچیک که دیدم ازت تشکر کنم....

چن لحظه صبر کن....

واسه خورشید...ممنونم

واسه آب...ممنونم

واسه دستام...ممنونم

واسه چشام....ممنونم

واسه جای گرم و نرمم(اتاقم)...ممنونم

واسه وجودِ این مورچه کوچولو....ممنونم

واسه وجودِ خانوادم...ممنونم

واسه سلامتیم....ممنونم

واسه زمستون....ممنونم

واسه آسمون....ممنونم

 

اینا فقط20ثانیه نگاه کردن میخواست!

اونم تو یه اتاقِ کوچیک....

وای،خدایِ من....

من چقدر خوشبختم!

من چه چیز هایی دارم و نمی بینمشون...

امروز بیشتر نگاه میکنم و بیشتر تشکر میکنم.....

فکر کردن به چیزایی که دارم باعث میشه واقعا بفهمم چقد زندگیم خوبه و چقد خوشبختم

و تو چقد هوامو داری....

مهم نیست اگه بعضی چیزا رو ندارم،هرجورم حساب کنم داشته هام بیشترن....

خدایا، واسه وجود خودت ممنونم!

عاشقتم....

سلام دوستای گلم

روزتان پر انرژی

  • بتسابه مهدوی

شهریور

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۴ ق.ظ

آغاز ماه شهریور٬ یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی گرامی .

. شهریور در اساطیر  ایرانی  نماد شهریاری و فّر و فرمان روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

به ان آغاز خنکی هوا نیز میگفتند . 

  • بتسابه مهدوی