نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۸۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان» ثبت شده است

رهایی از افسردگی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۱ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

برای رهایی از افسردگی از رنگ قرمز استفاده کنید. تی شرت هایی به رنگ قرمز بپوشید. پردة‌ قرمز در اتاق تان باعث می شود که گرما و شور و سرزندگی به زندگی شما باز گردد.

 

غلبه بر ضعف جسمی

    غلبه بر ضعف جسمی و طی کردن دوران نقاهت خصوصا بعد از عمل جراحی به چاکرای اول مربوط می شود. سنگ آهن نیرو و انرژی لازم را به بدن شما باز می گرداند. و انرژی های پنهان در چاکرای اول را فعال می کند.

 

علاقه به زندگی

    اگر زندگی را بار سنگینی بر دوش خود حس می کنید چاکرای اول شما کم کار است. برای این که بتوانید با مسایل روزمرة زندگی خود روبه رو شوید از نوارهای ضبط شده صدای طبیعت استفاده کرده و قبل از خواب به این آهنگ ها گوش دهید. البته رفتن به دامن طبیعت بهتر است.

 

رهایی از احساسات سرکوب شده جنسی

برای رهایی از احساسات سرکوب شده جنسی خصوصا در دوران نوجوانی گوش دادن به صدای پرندگان، صدای جریان آب و حتی نوای شرشر یک فوارهء کوچک یا پخش صدای ضبط شدهء‌ آن در لحظاتی از شب یا روز بسیار ثمربخش است و چاکرای دوم را آرام می کند.

دکتر بتسابه مهدوی

3 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 1 آبان 1395

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ب.ظ


  • بتسابه مهدوی

هر مکانی هاله ویژه ای دارد

بتسابه مهدوی | جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۶ ب.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

مکان های مختلف هالة‌ مخصوص به خودشان را دارند. مواد هم می توانند امواج را نگه دارند. در مکان های محصور سطح انرژی به طور خاصی بالا می رود و این موضوع در مورد بچه های کوچک بسیار اهمیت دارد. حضور فیزیکی والدین یا هر کسی که حمایت شان می کند باعث می شود که احساس آرامش کنند و در معرض انبوهی از امواج افراد غریبه قرار گرفتن کودک را دچار تنش می کند. برای همین بهتر است در بیرون از خانه به جای کالسکه بچه را بغل کنید، تا احساس آرامش کند. ما بزرگترها می توانیم به خودمان و فرزندانمان کمک فراوانی کنیم تا چاکراها رلکس و بازبمانند. اگرچه اساسا امواج و شرایطی را جذب می کنیم که با تشعشعات انرژی مان مطابقت داشته باشند.

دکتر بتسابه مهدوی

30 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

انرژی درمانی چیست و چه جایگاهی دارد؟

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۹ ق.ظ

دکتر  بتسابه مهدوی

 

بعد معنوی و روحانی آدمی " در تمامی عمر وی بصورتی جذاب و اسرار امیز بوده است . این جذابیت در تمامی افراد با گرایشهای  و جهان بینی های متفاوت وجود دادرد و هیچ گه تازگی خود را از دست نداده است . با تبلور تکنولوژی در زندگی  و افزایش مشغله ها " فاصله ادمی تا این بعد بیشتر گردیده . اما هیچ گاه کا ملا فراموش نگردید " به طوری که  انسان کنجکاو حتی از این ابزار نیز برای کشف و تجربه و بیشتر در  درون خود کمک گرفت. نمونه بارز آن ساخت فیلم های تخیلی است .این فیلم ها زمینهای رشد برای بسط و گسترش کامل آرزوها ی دست نیافتنی بشر.

 

بزرگترین خصیصه دنیای متافیزیکی " نا شناخته بودن است.در مورد دنیا حرف و قصه زیادی گفته شده است و در نقاشی ها و سایر آثار هنری نیز بروز یافته است . اما فقدان تجربیات عملی به گونه ای آن را دست نیافتنی کرده است. آدمی به تکنولوژی توانسته در کره ماه هم قدم بگذارد.

 

اما هنوز از تردددر دنیای اندرونی خود بازمانده است.بدیهی است آشنایی عملی با این دنیا گام بزرگی در شناسایی بیشتر آن و نهایتا خود شناسی خو اهد بود . یکی از بزرگترین شاخص های  دنیا وضعیت سلامتی و بیماری ماست .

 

بیماری ها ی ما تظاهرات بیرونی  اتفاقاتی است که در درون ما روی داده اند . تصور عموم از بیماری ها و درد های مختلف " مطلوب نیست . در نتیجه  به محض ا بتلا " کوشش می شود تا به هر طریقی آن درد و بیماری خاتهه یابد .این تجعیل به حدی می تواند زیاد شود که عملا به سرکوب آن بیماری بیانجامد . بدیهی است سرکوب بیماری زمینه بروز بیماری های مهلک تر خواهد گردید.

 

با ظهور فیزیک مدرن " انقلابی عظیم در دانش فیزک وبا لطبع در اذهان انیشمندان ایجاد شد. ذهن منطقی آدمی در لحظه ای تمامی یافته های خود را به گونه ای دیگر دید . هیچ چیز آن گونه که تا به حال ما فکر می کردیم نبود .اصبل عدم قطعیت ها یزنبرگ به سادی به هر ماهیت با رابطه ای پوزخند میزد . این حادثه در ابتدا خوشایند نبود " هر چند که جامعه دانش مجبور به پذیرفتن آن بود . پس از اندکی " روابط جدیدی در دنیا بر پایه این یافته های جدید نمایان شد . روابطی که توجیه کننده بسیاری مسایل بود.

 

دانش مدرن ما را با دنیای انرژی  آشنا کرد . دنیایی که اساس هستی  بر آن بنا شده  است . البته دانش جدید تنها قادر به درک شمه ای از این  دریای بی کران گردیده  است . هنوز هیچ دستگاه یا سنسور مکانیکی ساخته نشده است که بتواند آن گونه که یک انسان با شعور / هستی/ انرژی یا حتی مزه غذا را می فهمد , أن را توصیف کند . در نتیجه هر چه کگه در دانش پیش می رویم بیشتر به سمت خود و نیروهای درونی کشیده   می شویم . این خود شناسی گام بزرگی در بررسی و تاثیر گذاری بر مهمترین شاخصه  تغییر در یک انسان یعنی بیماریهای وی بود و ما را با علوم کهن پیوند داد . هنر باستانی شفا در اغلب ادیان , آیین ها و قومهای کهن به شکلی فراگیر , به کار گرفته شده است . بارزترین شیوه دعا است. و راه ای دیگری شبیه گیاه درمانی , زار درمانی , مغناطیس درمانی , آب درمانی , طب سوزنی , ما ساژ درمانی , خنده درمانی , رقص درمانی انرژی درمانی , روان درمانی , کریستال درمانی , هاله درمانی و .. نیز با هزار نقش و رنگ در اقوام مختلف دیده شده است . در مورد انرژی دزمانی حرف ها و حدیث های زیادی نقل شده است .افراد و گروه های مختلفی بنا بر دلایل گوناگون نظرات متفاوتی راجع به آن داشته أند . هر چقدر جامعه سنتی تر باشد از تغییر گریزان خواهد بود از تغییر گریزان خواهد بود برخی هم آن را مستقیما به پزشکی  و دخالت در درمان بیماری ها ربط می دهند , اما پیام واقعی این است که (( واقعیاتی  پیرامون زندگی کنونی ما و جود دارد که جزیی از وجود ماست .شناخت این واقعیتها کمک میکند بهتر زندگی کنیم.))

 

انرژی حیاتی مفهومی قرار دادی است . برای بیان ماهیت آن می توان مقایسهای انجام داد . اگر یک انسان , یک درخت و پرنده را دریک مجموعه قرار دهیم , همگی زنده بوده و دارای شعور هستند . همچنانکه یک ساعت مچی , یک هواپیما و یا مداد را نیز دز یک مجموعه قرار دهیم می توان گفت که همگی فاقد شعور و حیات هستند . آنجه که در یک درخت وجود دارد در ساعت مچی چرخان وجود ندارد که موجودات زنده را از اجسام بی جان جدا می کند (( انرژی حیات )) نامیده می شود .

 

بیماری هر گونه تغییر بهم ریختگی در این انرژی حیاتی چها ز لحاظ کیفیت و چه کمیت می باشد . تمامی هنر یک درمانگر بازگرداندن دوباره نظم و تعادل به آن است . این تعادل جدید ((سلامتی)) نام گرفته است .موسیقی , هنر , ورزش , عبادت , و کار کردن باعث بهبودی میشود.

 

نتیجه نهایی این است که به هیچ وجه کاری خارق العده نبوده و جزئی از مکانیم طبیعی رفتار های أدمی در قبال یک دیگر می باشد.

 

 

 بیماری هر گونه تغییر بهم ریختگی در این انرژی حیاتی چها ز لحاظ کیفیت و چه کمیت می باشد.                                    

 

 برای درک بیماری ,عوامل داخلی و خارجی یا عوامل ظاهری و باطنی بیماری را باید در نظر داشت .منظور از عوامل خارجی دسته ای از عوامل فیزیکی یا طبعیی مانند میکروب ها , سو’ تغذیه, سموم, آلایندها, عدم تحرک بدنی , عادات بد تنفسی ومصرف آب ناکافی هستند که باعث بیماری می شوند . منظور از عوامل داخلی آن دسته عوامل عاطفی و مرتبط با انرژی مانند: احساسات منفی , منفی گرایی , بداخلاقی , عصبانی شدن , نفرت , حسد ,غیبت ,غصه خوردن و……..هزاران موارد دیگر که به روحییه عادم خشه وارد میکند .که این عواملی و هزاران عوامل دیگر باعث انسداد کانل های انرژی , کاهش و انباشتگی انرژی های کثیف و اختلال در عملکرد چاکراها وغیره می باشد .

 

چاکراها مراکز انرژی در حال چرخش ,بخش های بسیار مهمی از کالبد انرژی هسنتد .همانند کالبد فیزیکی که از اعضای حیاتی و کم اهمیت تر تشکیل شده , کالبد انرژی نیز دارای چاکراها اصلی و فرعی می باشد. که اعضای اصلی و حیاتی کالبد فیزیکی را کنترل می کنند که انرژی حیاتی را برای بدن تامین می کنند واگر این نیروگاه ها به خوبی کار نکنند اعضای حیاتی ضعیف یا بیمار می شونند ,زیرا برای درست کار کردن انرژی حیاتی کافی ندارند.

 

چاکراها چند وظیفه مهم دارند که عبارتند از

 

1- جذب انرژی و توزیع در بخش های مختلف بدن

 

2- کنترل و تقویت و مسولیت درست کار کردن تمام کالبد جسمانی

 

3- بعضی چاکراها مراکز استعداد های روانی هستند.فتارهایأدمیدرقبالیکدیگرمیباشد.

دکتر بتسابه مهدوی

تهران

29 مهر 1395




  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 27 مهر 1395

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 25 مهر 1395

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۹ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 24 مهر 1395

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۳۸ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

خودشفاهى بدن

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ق.ظ

خودشفاهى بدن

بتسابه مهدوی

 

بدن داراى یکسرى مواد 'خودشفادهی' مى‌باشد و از یک سیستم ارتباطى بى‌نهایت شگفت‌انگیزى برخوردار است. هنگامى که بدنی، موج و ارتعاش را تجربه مى‌کند که موزون نیست، بلافاصله علائمى را در سرتاسر سیستم غددى 'آندوکرینی' ارسال مى‌دارد، یا به‌گونه‌اى واضح‌تر: به تمام نقاط مهم یا سیستم عصبى موجود در بدن خود، پیغامى ارسال مى‌کند. بلافاصله مواد شفادهى رها مى‌شوند تا با هر مشکل و ناراحتى پیش آمده به مبارزه بپردازند و نظم و ترتیب همیشگى را برقرار نمایند (آندوکرین: غده‌هاى درون ریز) پیام‌رسان‌هاى شیمیائى یا هورمون‌ها به توسط غده‌هاى درون ریز (آندوکرین) که در جاهاى مختلف بدن قرار گرفته‌اند در دستگاه گردش خون ترشح مى‌شوند. براى مثال: غدهٔ تیروئید، غدهٔ هیپوفیز و... .

 

   کاربرد کالبدها در بیمارى

کالبد عاطفى عین مادرى حمایت‌کننده، بر روى کالبد فیزیکى مراقبت دارد، اما به‌طور ضمنى از آن، براى ارضاء نمودن نقاط ضعف و نیازهاى خود استفاده مى‌کند. کالبد عاطفى بر روى کالبد فیزیکى قدرت و نفوذ دارد و سعى بر این دارد که آن را با هر خواسته و هوسی، با هر نوع بى‌امنیتى و تردید، تحت تأثیر قرار بدهد. هنگامى که کالبد عاطفى در حالت طغیان و ناراحتى باشد، سموماتى را در بدن فیزیکى رها مى‌کند. کالبد فیزیکى بلافاصله به‌کار مى‌پردازد تا این سمومات را حذف کرده و از بین ببرد. با این وجود، هنگامى که این حالت آشفتگى و اغتشاش ادامه یابد، و سموماتى کماکان، براى یک مدت زمانى طولانى در بدن رها مى‌گردد، یک حالت سقوط و فروریختگى ناگهانى رخ مى‌دهد. کالبد و بدن انسانى دیگر قادر به حذف و دفع مقدار سمومات موجود در بدن نمى‌گردد.

 

   خاصیت خون

خون بیش از آنچه که تصور مى‌کنید مهم است. این خون است که سمومات را به‌ اعضاء مهم بدن مى‌برد، و باعث تحلیل و از بین رفتن زهر و سم آن مى‌گردد. جریان سمومات داراى تأثیرى معکوس به انرژى شفادهى دارد.

 

   وجه تشابه سلول با عالم هستى

یک سلول، مشابه یک عالم است و یک انسان برابر است با یک سیاره، همین طور هم یک دانه شن. همه چیز در درون سلول قرار دارد. هماهنگى و میزان و تعادل کامل، در بانک حافظهٔ سلول جاى دارد.

 

   تغییر سلول با جوهر کریستالى

یک سلول مى‌تواند به‌وسیلهٔ جوهر کریستالى (جوهر کریستالى یعنى هستهٔ انرژى یا سرچشمهٔ انرژی) درون آن، تمدید و حیاتى دوباره بگیرد. یک سلول مى‌تواند طورى مورد تشویق قرار بگیرد که مواد کامل شفادهى را از خود بیرون دهد، و باعث تجدید دوبارهٔ سلول شده و آن را به یک وضعیت متعادل باز گرداند. سلول‌ها تنها به‌وسیلهٔ غذا و اکسیژن کنترل نمى‌شوند، بلکه شدیداً به‌وسیلهٔ کالبد عاطفى تحت تأثیر قرار مى‌گیرند.

پس نتیجه مى‌گیریم که کالبدهاى اثیرى روى کالبد فیزیکى و همچنین برعکس کالبد فیزیکى روى کالبدهاى اثیرى تأثیر بسزائى دارند. از این موضوع نتیجه مى‌گیریم براى معالجهٔ خود و دیگران هر دو کالبد را باید تحت معالجه و مراقبت ویژه قرار دهیم یعنى کالبد فیزیکى و کالبدهاى اثیری، زیرا آنها لازم و ملزوم یکدیگرند. پس یک پزشک باید علاوه بر جسم بیمار به روحیهٔ بیمار هم توجه کافى داشته باشد.

اگر پزشکى بتواند روحیهٔ بیمار را بالا ببرد، مى‌تواند از طریق روح بیمار خیلى زودتر و بهتر جسم بیمار را معالجه نماید، طورى که دیگران از این موضوع شگفت‌زده گردند. مثل استادان چى‌کنگ، که به‌وسیلهٔ انتقال انرژى به روح بیمار، جسم بیمار را معالجه مى‌کنند، طورى که حتى توانسته‌اند بیمارى‌هاى ناعلاج مثل: پوکى استخوان، سرطان خون، تومورهاى مغزی، خورد شدن استخوان‌هاى کمر، زخم‌هاى معده، جراحت‌هاى شدید بدن، سوختگى‌هاى شدید، ناراحتى‌هاى کلیوى (دیالیزی)، فلجى بدن و انواع مختلف بیمارى‌هاى ناعلاج دیگر که علم پزشکى از معالجهٔ بدن بیماران عاجز و ناتوان مى‌ماند را معالجه نمایند.

دکتر بتسابه مهدوی

22 مهر 11395

تهران



  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 21 مهر 1395

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۲ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

تأثیر موسیقی روی گیاهان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۷ ق.ظ

تأثیر موسیقی روی گیاهان

تبدیل الگوهای کاری سلول‌های زندهی گیاهان به نت موسیقی

دکتر بتسابه مهدوی

 

از زمان‌هاى بسیار قدیم، پزشکان به این حقیقت آشنا بودند که صداى موسیقى در شفاى پاره‌اى امراض به ‌خصوص بیمارى‌هاى روانى اعجاز مى‌کند. رشد گیاهان را سرعت مى‌بخشد و در حیوانات و انسان‌هائى که در معرض انواع صداها قرار مى‌گیرند و تغییرات و تحولات کاملاً محسوسى پدید مى‌آورد و اینک براساس دانش جدید، همهٔ این پدیده‌ها نشانگر آن است که امواج صدا حامل نوعى انرژى هستند که عمیقاً بر روى سلول‌ها اثر مثبت یا منفی، باقى مى‌گذارند.

در مصر قدیم، صدا به‌عنوان یکى از ابزارهاى اصلى براى درمان پاره‌اى بیمارى‌هاى به‌کار مى‌رفت. یونانیان، ایرانیان، هندى‌ها، سرخ‌پوستان آمریکا و بسیارى از قبایل بدوى از این سیستم معالجه سود مى‌گرفتند.

فیثاغورث حکیم یونانی، در آموزش‌هاى خود، از صدا به‌عنوان یک نیروى خلاق نام مى‌برد که ارتعاشات آن هم جنبهٔ مادى و فیزیکى و هم اثرات معنوى دارد. او مدعى بود که این علم را در انجمن‌هاى سرى مصر فرا گرفته است. بنابراین مقدمه، اگر در مصر قدیم به خواص و آثار مرتبط بر صدا تا این حد آشنائى داشتند کاملاً منطقى به‌نظر مى‌رسد که جنبه‌هاى آکوستیک معمارى (بخشى از علم فیزیک که به مطالعهٔ اصوات و امواج صوتى مى‌پردازد، امکانات یک مکان از نظر پخش امواج صوتى را آکوستیک مى‌گویند.) را در ساختمان هرم رعایت کرده باشند و حقایق مشهود نیز این گمان را تأیید مى‌نماید.

در تمدن و فرهنگ ملل قدیم به‌خصوص در افسانه‌هاى ملت چین، مکرر از نوعى 'نداسنگ' یاد مى‌شود. این سنگ‌ها از نوع یشم بوده و به هنگام برخورد دو قطعه از آنها، آوائى خوش شبیه به آهنگ موسیقى شنیده مى‌شود. چینى‌ها این طنین را صدائى آسمانى و نداى بزرگ طبیعت مى‌نامیدند. همچنانکه صوفیان، لفظ 'هو' را که به معناى حق یا 'الله' به‌کار مى‌برند، کلمه‌اى پرطنین و مقدس مى‌شمارند.

یکى از جالب‌ترین تجربیات در مورد تأیید صدا به‌وسیلهٔ خانم 'دوروتى رتالاک' همسر یک موسیقیدان به عمل آمده است. وى به اتفاق 'فرانسیس برومن' استاد رشتهٔ زیست‌شناسى دانشگاه آمریکا، چند نمونه گیاه را براى انجام مطالعات خود انتخاب کردند. یک نمونه از گیاهان در مقابل بلندگوئى که صدا تند موسیقى 'راک' از آن پخش مى‌شد و نمونه‌هاى مشابه دیگر در مقابل موسیقى ملایم کلاسیک قرار داده شد و غرض این بود که رشد آن گیاهان، با نمونه‌هاى مشابهى که در فضاى ساکت نگاهدارى مى‌شد مقایسه شود. نتیجهٔ آزمایش نشان داد که گیاهان دستهٔ اول سعى داشتند تا آنجا که ممکن است خود را از منبع صدا دور کنند تا آنجا که زاویهی انجراف و خمش گیاه تا ۸۰ درجه رسید، ساقه‌ها باریک و شکننده شد و چندى بعد بعضى از آنها به کلى خشکید. در حالى‌که در گیاهان دستهٔ دوم عکس این حالت مشاهده شد، ساقه‌ها خود را به بلندگو نزدیک ساخته و به دور آن پیچیدند ریشه‌ها قوت گرفت، شکوفه‌ها زودتر از موعد شکفتند و گیاه درشت و استوار گردید.

بعدها 'دکتر دیل کوچمن' استاد علوم باغبانى و گیاه‌شناسى ایستگاه کشاورزى تجربی، تجربیات خانم 'دوروتى رتالاک' را با نمونه‌ها و امکانات بیشترى که در اختیار داشت دنبال نمود و نتایج خود را به قرار زیر بیان نمود:

۱. در صورتى‌ که گیاه با موسیقى مطبوع خود تغذیه شود، در یک سوم زمان طبیعى لازم، شکفته مى‌شود و به ثمر مى‌رسد.

۲. چنانچه شدت و ارتفاع صوت و یا زمان 'تغذیهٔ صوتى گیاه' بیش از حد لازم باشد، در این‌صورت واکنش منفى نشان مى‌دهد و نتیجه معکوس مى‌شود.

۳. انواع آلات موسیقى بر روى گیاهان تأثیرهاى متفاوت دارند، نوع موسیقى و زمان تغذیهٔ صوتى هر گیاه باید بر حسب تجربه مشخص شود.

۴. هر گیاه آهنگ و موسیقى خاص خود را دوست دارد و در مقابل آن بیشترین حساسیت را نشان مى‌دهد. بسیارى از گیاهان ظاهراً به نواى 'فلوت' یا 'ویلون' بیش از سازهاى دیگر عکس‌العمل نشان مى‌دهند.

براساس تحقیقات دکتر 'سینگ' استاد دانشگاه هند، پس از سال‌ها تجربه در زمینهی آثار صدا، این نتایج حاصل شده است:

۱. موسیقى موجب مى‌شود که گیاه به مقدار ۶۰% الى ۱۰۰% درصد اکسیژن بیشتر از حد متعارف آزاد کند و چون مقدار اکسیژن آزاد شده دقیقاً متناسب با مقدار کربن جذب شده از گازکربنیک موجود در هوا است، در نتیجه گیاه مقدار بیشترى رشد مى‌کند و مقدار فراوان‌ترى گل یا میوه مى‌دهد.

۲. تحریکات مکرر موسیقى موجب ایجاد تغییرات مثبت در کروموزم‌هاى سلولى پاره‌اى از گیاهان مى‌گردد و به دگرگونى ماهیت و اصل آن منتهى مى‌شود (کروموزم: رشته‌هاى موجود در سلول‌هاى جنسى که عامل انتقال صفات وراثتى هستند).

۳. تأثیر صدا در متابولیسم گیاهان نه یک افسانهی موهوم، بلکه یک پدیدهٔ فیزیکى مشخص و قابل اندازه‌گیرى است که همانند نور و حرارت، از عوامل مؤثر و قطعى به شمار مى‌رود.

 

اداره کشاورزى هندوستان، با استفاده از تجربیات 'دکتر سینگ' در سال ۱۹۵۸ به کمک موسیقى از ۲۸ تا ۶۱ درصد میزان محصول برنج و نیشکر را بالا برد.

'جرج اسمیت' دانشمند و محقق آمریکا با کشت ذرت و لوبیاى روغنى در مزرعهٔ شخصى خود و بهره‌گیرى از موسیقى ملایم و شاد که مرتباً از بلندگو پخش مى‌شد نیز به همان نتیجه رسید. به اعتقاد این دانشمند در جهان اطراف ما طیف وسیعى از انرژى‌هاى گوناگون وجود دارد که فقط معدودى از آنها شناخته شده و صدا نیز یکى از انواع آن است.

 

   انرژى گرفتن از گیاهان

انرژى گرفتن از گیاهان باعث پژمرده شدن گیاهان مى‌شود (مخصوصاً گل‌ها). اگر شما دردهاى جسمى و روحى داشته باشید انرژى گیاهان روى بدن شما تأثیر مثبت مى‌گذارد و باعث شفاى شما مى‌شود ولى متأسفانه احتمال خیلى زیادى دارد که گل‌ها پژمرده شوند.

حالا اگر مى‌خواهید هم انرژى بگیرید و هم اینکه باعث پژمرده شدن گل‌هاى شما نشوید مى‌توانید از آهنگ‌‌هاى ملایم و شاد استفاده نمائید. زیرا موسیقى ملایم و شاد 'کلاسیک' باعث سرشارى روح و روان خود و برگرداندن انرژى از دست رفتهٔ گیاهان مى‌گردد. در این‌ صورت هم شما از گیاهان انرژى مثبت مى‌گیرید (انرژى منفى شما را گیاه جذب مى‌کند) و هم اینکه با موسیقى و مهر و محبت نسبت به گیاه، انرژى از دست رفتهٔ گیاهان را بر مى‌گردانید.

دى ماه ۱۳۶۶، با محاسبات و معادلات ریاضى یک ژن شناس ژاپنى به نام 'زوسومواونو' روبه‌رو هستیم. او تصمیم گرفت که الگوهاى سلول‌هاى زنده را به نت موسیقى تبدیل کند. فکر کرد که شنیدن کد ژنتیک بهتر از نگاه کردن به آنها است و الگوها را آسان‌‌تر مى‌توان یافت. اما او در این مرحله کشف کرد که نه تنها ژن‌ها عامل حیات هستند، بلکه خود آنها آهنگ هم دارند. بخشى از ژن‌هاى موش را به آهنگ درآورد. صداى آن مثل یک 'والس' زنده بسیار شبیه به آهنگ‌هاى ' شوپن' بود. نت‌هاى حاصل از ژن‌ها اتفاقى نیست، بلکه بسیار شبیه کار آهنگسازان معروف است.

جالب است که آهنگ حاصل از سلول‌هاى سرطانی، افسرده است، در حالى‌که ژنى که شفافیت به چشم مى‌دهد، با آواز نشاط‌انگیزى که با روح و روشن است همراه مى‌باشد.

آقاى 'اونو' گفت: فکر مى‌کنم آنچه در اینحا حکمفرما است، تحت اصولى است که بر خیلى از چیزهاى دیگر حاکم است. بر ژن، بر آواز پرنده و بر آهنگ موسیقى.

ارتعاشات در ریشهٔ زندگى قرار دارند و ارتعاشات خود را به الگوها شکل مى‌دهند که به نوبهٔ خود صدا را که موسیقى است به‌وجود مى‌آورند.

طبیعت تنها شامل موسیقى نمى‌شود. همه چیز در خلقت موزون است. فقط انسان است که سعى دارد آن نظم را به هم بریزد.

دکتر بتسابه مهدوی

21 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی