عکس نوشته 2 آذر 1395
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۹۵ ، ۰۵:۵۰
دکتر بتسابه مهدوی
انرژی درذات هستی به اشکال مختلف تحت قانون فنا ناپذیر جاذبه و دافعه نهفته است چنانچه به اعماق و چگونگی خلق هستی تعمق نماییم انچه که باعث خلقت گردیده چیزی به جز اراده به ایجاد نیست که از نیستی و صفحه پاک وجود بنا به خواست و اراده آعازگشته و نکته مقابل خواست عدم اراده بوده است.
ایجاد هستی از عدم و نیستی با هر فلسفه ای تصویر انفجار عظیم را به همراه صوت مهیب و انوار نور توام با حرکت به تصویر کشیده و القاء مینماید.
اشکال مختلف انرژی ، نور و صوت باعث تشکیل انرژی متراکم کهکشانهای بیشمار و منظومه شمسی از جمله موجودات زمینی شده همچنین پس از قرنها دود اطراف زمین به لایه های آسمانی تبدیل و باعث تبلور آب و خلق انواع بیشمار مخلوقات تا انسان گردیده بنابراین تمامی موجودات زمین از ترکیب انوار انرژی تحت قانون جاذبه و دافعه بوده این مهم ازکوچکترین اجزاء اتم تا بزرگترین کهکشانها را در بر میگیرد.
نگرش انسان و ذهنیت او چنانچه با قوانین هستی سازگار و هم سو و هم جهت نباشد یا به عبارت دیگرعدم سازگاری انسان با قوانین محیط و طبیعت همواره او را در طیف وسیعی از وقایع دشوار و رنج و انواع بیماری ها قرارمی دهد به عبارت دیگر انچه در زندگی فردی اتفاق می افتد ناشی از نوع نگرش او به زندگی است .
کسانی که زندگی را فرصتی ارزشمند دانسته و پیوسته جهت فهم راز چگونه زندگی کردن ( زیستن ) در تلاش هستند این اشخاص به نسبت عشق و درخواست خود به درک مفاهیم چگونه زندگی کردن دست یافته توانسته اند در زندگی فردی و اجتماعی تحول ایجاد کنند .
تنهااین گونه افراد قدر و منزلت انسان را دانسته با تغییر فکر و ذهنشان زندگی خود و اجتماعی را متحول میگردانند.
قابلیت وتوانایی انسان به نوع نگرش و دید روحانی او بستگی دارد نه به توانایی جسمی و فیزیکی . افکار و اندیشه از طریق قانون جذب یا خواستن به زندگی و عالم هستی تجلی و بروز پیدا میکنند قانون جاذبه عظیم ترین اصل و بنیان هستی است .
علاوه بر موارد فوق در این قانون معنوی نگرش مثبت هر موجود باعث جذب انرژی های مثبت و ساختار زمینه اندیشه او گردیده در نتیجه کسب لذت رسیدن به مقصود نیروی بیشتری به فرد بخشیده نوعی تجربه بسیار گران قدر را القا مینماید خالق پاک و مقدس هستی بخش فرمودند :سوره: 40 , آیه: 60 و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین پروردگار فرمودندمرا بخوانید تا اجابت کنم شما راانان که کبر میورزند بزودی به دوزج وارد میگردند
مهم بستر وجود و نوع نگرش شخص است که موجب حمایت آفریننده میشود سوره: 48 , آیه: 6 و یعذب المنافقین والمنافقات والمشرکین والمشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دایره السوء وغضب الله علیهم ( وآیات ظن سوء ) احساس خوب در مورد خالق بی همتا و عشق ورزیدن به هستی بخش توانا به هر آنچه از او در خواست شود پاسخ خواهد داد ترکیب عشق و فکر قدرت جاذبه فوق العاده را ایجاد میکند هیچ قدرتی قوی تر از عشق نیست ( مقاله قوای روحانی مطالعه شود ) عشق به زندگی باعث تحول زندگی است عشق به تمامی موجودات هستی باعث وسعت اندیشه شده روح را قوی مینماید... اصلی که به فکر قدرت پویا می بخشد تا با حیات بخش بی نظیر ارتباط بر قرار شود و تجربه های ناخوش آیند کریه ذهنی معدوم گردد.
قانون جاذبه قانون خواستن ، تمنا ، و دعا یک اصل پایدار حیات بخش و ذاتی است ذاتی که از بنیاد خلقت بنا بر اراده خداوند آغاز گشته عامل و اشتیاق آفرین حرکت لا قوه الا به .. در ذات هر موجود بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت چنانچه این اندیشه و حقیقت ازلی و ابدی در وجود تزریق شود موجود شکست ناپذیر خواهد شد.
هر چه هست جامد ، مایع و...انرزی در حال ارتعاش است شکل و عمل کرد هر موجود ،محصول نوعی از انرژِی است . در این میان انسان با توجه به صورت تکامل فعلی خلقت میتواند با اندیشه والا ارتباط بر قرار کند یا به عبارتی انرژی را دریافت وذخیره ، تغییر و یا منتشر کند انسان می تواند گیرنده ،تقویت کننده ، مبدل ، ذخیره کننده ،شکل دهنده ،و فرستنده امواج و انرژی باشد .
سلامت و بیماری و حالات روحی و جسمی ما در ارتباط مستقیم با چگونگی بهره مندی و استفاده از انرژِی هستی است . افکار و اندیشه و نگرش انسان ساختار فیزیکی و روحی یا عملکرد جسمی او را تعین میکند.وجود انسان میتواند شفا بخش و یا عامل سرایت بیماریهای ظاهری و باطنی باشد.
چنانچه از قدرت هستی و راز عظیم عشق و قانون جاذبه آگاه و مدیریت وجود را با علم و درایت اعمال نماییم شفا دهنده میشویم درصورت تشخیص و درک این مهم عوامل قدرت شفا در وجود پاک روح القا شده عملکرد بیان و سرشار از عشق و عالمانه و دستان سرشار از انرژِی روح ، شفا را القا مینماید.سوره 40 ایه 15رفیع الدرجات ذوالعرش یلقی الروح من امره علی من یشا من عباده
در این آیه و نشانه بی نظیرعلاوه برمعانی بسیار بوضوح القاء راه چگونگی ارتباط خداوند با مخلوق معرفی گردیده است . باور و ایمان تا جایی است که بعضی به درخت و سنگ و.....دخیل میبندند و جواب میگیرند در حالی که اصل اوست والسلام ....میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
بدیهی است آنان که با توسل به عشق خالق بی همتا تمامی وجود را یک سو ساخته اند (تمامی سلولها یک سو و منظم هستند ) دارای اندیشه یک سو و پایدار همچنین هاله و میدان قوی روحی بوده از قدرت شفا برخوردارند .
قطعه ای آهن را در نظر بگیریم که دارای ملکولهای بیشمار Fe و پراکندگی جهت ملکولی هستند چنانچه این قطعه آهن به واسطه سیم پیچی به باطری وصل شود تمام ملکولها هم جهت شده به اتفاق دو قطب مثبت و منفی را شکل میدهند در این صورت آهن به آهنربا تبدیل شده آهن کوچکتر را جذب مینماید به عبارتی نظم وجود آهن ماهیت او را به آهنربا تبدیل مینماید تفرقه و پراکندگی جهت وجودملکولهای آهن به وحدت و یک پارچگی ملکولی تبدیل شده به ماهیت آهن قدرت جاذبه میبخشد.
انسان نیز اینگونه است تفرقه و پراکندگی وجود او با عشق و ایمان به مبدا وجود هستی بخش باعث وحدت وجود او شده قدرت وماهیت ارزنده و قویتر را القاء مینماید که به لطف عشق الهی این قدرت یا انرژی از اعمال و گفتار و اندیشه او جاری میگردد هاله و میدانهای مغناطیس چنین فردی در هر زمان و مکان باعث جذب و شفا دیگران خواهد شد .
لوح زندگی خود را از خاطرات منفی گذشته پاک نموده و بدانید هر شخص سرنوشت و زندگی خود را رقم میزند چنانچه قوانین هستی را درک نموده و با آنها همسو شویم مفهوم حقیقی و لذت زندگی خارق العاده را خواهیم چشید
عیسی مسیح علیه السلام ابتدا میفرمودند: آیا به من ایمان داری که تو را شفا بخشم.....کسانی هستند که به درخت به ......ایمان دارند و جواب میگیرند در حالی که خود عامل شفا هستند اما باور ندارند.
آفکار منفی را از لوح زندگی پاک نموده بدانید و ایمان داشته باشید که خداوند حیات بخش آنجه که لازمه زندگی عالی مادی و معنوی است آفریده ......بخواهید و ایمان داشته باشید که خداوندعوامل را بوجود می آورد نه شما.هنگامی که سختی و مشقت و ناراحتی زندگی را باور دارید بااندیشه منفی زندگی میکنید چون منفی هستید فقط منفی را جذب میکنید ......عزیزا ... تو همین اندیشه ای ....مراقب اندیشه خود باش اگر زندگی را دوست داری.
دکتر بتسابه مهدوی
2 آذر 1395
تهران
ارتباط با ما از راه کانال
دکتر بتسابه مهدوی
سنگ های معدنی باعث پرتو افکنی در بدن انسان شده و حتی امواج بسیار ضعیف آنها، برای درمان مفید هستند.
چاکرای اول: پایه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژی حیات انسان).
رنگ: قرمز، نشانه زندگی، قوت، نیروی حیات و طبیعت فیزیکی است. طبیعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.
تمام سنگهای قرمز: مرجان، یاقوت کبود، سنگ یشم، بلادستون.
خواص درمانی:
۱- بهبود کم خونی (از جمله لاغری، فقر غذایی، سرمازدگی).
۲- غش.
چاکرای دوم: پایین شکم، مرتبط با طحال و دستگاه تولید مثل.
رنگ: نارنجی، نشانه غلبه بر خشم و کنترل بر خویشتن است.
تمام سنگهای نارنجی: کارنلین (عقیق قرمز)، اُپال آتشین (یشم و عقیق آتشین)، یشم نارنجی.
خواص درمانی:
تنظیم هضم غذا و گردش خون.
چاکرای سوم: ناف و سولر پلکسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ی فوق کلیوی.
رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درایت زیاد، عقل و ذهنیت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردی می باشد.
تمام سنگهای زرد و طلایی: توپاز (یاقوت زرد)، سیترین، کهربا.
خواص درمانی:
۱- در شرایطی که سیستم عصبی آسیب پذیر می شود و انرژی مربوط به سولر پلکسوس از تعادل خارج می گردد، می تواند متعادل کننده باشد.
۲- در بیماری دیابت (مرض قند).
۳- یبوست.
۴- اگر کسی به طور غیر عادی لاغر باشد (یعنی اشعه قرمز را زیاد جذب می کند) رنگ زرد این شرایط را در سیستم فیزیکی بدن خنثی می کند.
۵- اگر کسی بیش از حد چاق باشد (رنگ آبی را زیاد جذب می کند) رنگ زرد آن را خنثی می کند.
چاکرای چهارم: قلب، عشق الهی، جوهر هستی، دستگاه گردش خون، سیستم لنفاوی و سیستم ایمنی.
رنگ: سبز، نشانه هارمونی (هماهنگی)، همدردی، خلاقیت، سلامت و فراوانی است.
تمامی سنگهای سبز: زمرد، تورمالین سبز، مالاکایتو، جید، کرایزوپریز، دایوپتز، پریدات، اون تورین، عقیق خزه ای، یشم سبز.
در طیف رنگی، رنگ سبز در حد میانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجی و زرد) مربوط به جنبه های فیزیکی و سه رنگ آبی، نیلی و بنفش مربوط به جنبه های ذهنی و روانی می باشند.
خواص درمانی:
۱- تنظیم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.
۲- تمدد اعصاب و شارژ انرژی حیاتی.
۳- هر کس که محتاج انرژی است کمک می کند.
چاکرای پنجم: مرکز گلو، مرتبط با دستگاه تنفس (محل ورود پرانا).
ابراز وجود و خلاقیت، اعتماد به نفس، احترام به خود و کار آیی.
خواص درمانی:
۱- بیماریها یا مشکلات گلو.
۲- انواع التهاب ها.
۳- خونریزی های داخلی.
چاکرای ششم: چشم سوم یا غده هیپوفیز، دیدن درونی و بیرونی، مرتبط با سیستم عصبی و غدد مترشحه داخلی.
رنگ: نیلی، نشانه مرزهای صوفیانه، نیل به روحانیت، خودکفایی و عقل می باشد.
تمام سنگهای نیلی: آندیگو، سفیر نیلی، آزورایت.
خواص درمانی:
۱- بهبود بیماری های ذهنی و روانی.
۲- کمک به گشودن چشم سوم.
چاکرای هفتم: تاج سر یا غده مخروطی (صنوبری)، محل ورود پرانا.
رنگ: بنفش، نشانه تسلط روحانی است، بالاترین و عمیق ترین نوری است که با بالاترین عامل در وجود ما که همان چاکرای هفتم است در رابطه است.
تمام سنگهای بنفش: آمتیست و فلورایت.
خواص درمانی:
۱- کمک به رفع بی خوابی.
۲- رفع هر نوع بیماری یا نارسایی ذهنی و اختلالات روانی.
دکتر
بتسابه مهدوی
26 آبان 1395
تهران
ارتباط با ما از راه کانال
دکتر بتسابه مهدوی
اکنون بیا مراقبه کنیم. خواهش میکنم چشمهایت را نیمهباز نگه دار و آسمان بیکران را تصور کن. در آغاز تصور کن که آسمان درست در برابر تو جای دارد. سپس بیدرنگ بکوش احساس کنی که خود، به بزرگی آسمانی و خود آسمان بزرگی.
خواهش میکنم پس از چند دقیقه چشمهایت را ببند و بکوش آسمان را در دل خود ببینی و احساس کنی. خواهش میکنم حس کن قلب کیهانی هستی و آسمان در درون توست، تو با ان مراقبه میکنی و خود را با آن یکی میسازی. دل معنوی تو بسیار بزرگتر از آسمان است، ای اینجاست که به سادگی میتوانی آسمان را به درون خود بیاوری.
برای مراقبه به یک چیز بسیار دور بیندیش، به آسمان، به دریا، به کوه، و با آن بزرگی که نیروی ناب است، یکی شو.
هنگامی که نیروی لگامگسیخته آمد، بگذار مانند رودی از سر انگشتان تا به فرق سرت روان شود. نکوش آن را بازداری. بگذار در جایی ویژه جمع شود. بگذار شکل نیروی روان را به خود بگیرد. آنگاه خواهی دید که خودبهخود و از درون باز آرام خواهی شد. اگر آگاهانه بکوشی نیرو را از جایی از تنت به جایی دیگر روان کنی، خواهی توانست از شادی این نیروی یزدانی برخوردار گردی.
خواهش میکنم در این گونهی مراقبه احساس کنی بدون زور و زحمت در رود مراقبه پا میگذاری و در آن روان میشوی. بگذار آگاهی یزدانی در درونت روان گردد. این رود، مراقبهی راستین است و تو شاید پیشتر هم بارها در آن گام گذاشته بوده باشی. هر زمان که بگذاری رود آگاهی در تو روان شود، مراقبهای راستین توانی داشت.
*
بکوش تصور کنی که در میان قلبت ستون سپیدی سرافراخته. تصور کن که این ستون سپید روشن از فرق سرت بیرون زده و اینک هفت سانتیمتر از آن بالاتر است. اکنون میتوانی آغاز به مراقبه کنی. چند دم احساس کن که چیزی به جز همان روشنایی نیستی. احساس کن که آن یکسره، هستی خود توست. اگر بتوانی احساس کنی که آن، همان هستی خودت است، بیشک همهی دشواریهای تو زدوده خواهند شد.
دکتر بتسابه مهدوی
27 شهریور 1395
تهران