نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدی تیشن» ثبت شده است

تمرکز روی چیزی کوچک

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

اگر می‌‌خواهی توانایی خود را در تمرکز بالا ببری، خودت را با یک چیز، تا می‌شود کوچک، یکی کن. تنها آن زمان است که از نیرویی بی‌کران برخوردار خواهی شد. یزدان از آن روی نیرومند نیست که از همه چیز دور است، توان وی از اینجاست که هم در فیل و هم در مورچه هست. یزدان، همه‌تواناست، چون هر دو تای اینها را می‌تواند باشد، هم فیل و هم مورچه. وی هم بی‌کرانگی است و هم باکرانگی. و درست از همین روی که همزمان هم بی‌کران و هم باکران است، همه‌توانا هم هست. پس تو هم اگر می‌خواهی نیروی مراقبه داشته باشی، تنها به خود بی‌کرانگی بیندیش، چون نیروی بی‌کرانه‌ی یزدان در درون توست. اما هنگامی که می‌خواهی نیروی خود را از راه تمرکز گسترش بخشی، به چیزی بسیار ظریف و بسیار کوچک بیندیش.

دکتر بتسابه مهدوی

29 شهریور 95

تهران


  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 27 شهریور 95

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

تمرکز روی یک ایده

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ق.ظ

تمرکز روی یک ایده

دکتر بتسابه مهدوی

 

اگر می‌خواهی از قدرت تمرکز بسیار خوبی برخوردار شوی، این تمرین را بکن:

یک ایده را در نظر بگیر و بکوش به آن جان ببخشی. طرحی از آن بکش و بر دیوار درست روبروی چشم‌های خودت بزن. اگر دیدی برایت دشوار است، به جای یک ایده می‌توانی یک شی را برداری و به جای آن، به دیوار بزنی. چشم‌هایت را باز نگاه دار. همیشه بهتر است با چشم‌های باز، خود را تمرکز دهی. به آن چیز بنگر و تمرکز را آغاز کن. سپس به درون آن چیز راه پیدا کن. باید همه‌ی توجه خود را به کار گیری و از میان آن چیز بگذری و به آن سوی برسی. به پشتش که رسیدی، خود را روی همان سویش متمرکز کن. تو در یک سو هستی و تن و پیکرت در سوی دیگر. خود را از سوی دیگر متمرکز کن و از آنجا به تن خودت نگاه کن.

نخست بکوش توجه خود را به چیزی معین بدهی، سپس به درون آن ره یاب و بی‌درنگ از سوی دیگرش بیرون بزن. در چنین دمی، تو گواه، یا سات‌شپوروشا می‌شوی. این تمرکز راستین است. این راز آدمی است. اگر این راه را بیاموزی، خواهی توانست خود را تا اندازه‌ای خوب و به گونه‌ای راستین متمرکز سازی.

  • بتسابه مهدوی

مراقبه روی ماه

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۶ ق.ظ

مراقبه روی ماه

 

دکتر بتسابه مهدوی

هنگامی که می‌خواهی روی قرص ماه مراقبه کنی، احساس کن آگاهی در تو همانند گلی شکفته. نیلوفر برگ‌های بسیاری داردمی‌توانی به نیلوفری که در درونت شکفته‌ی شکفته شده بیندیشی. می‌توانی از زیبایی آن نیلوفر به شگفتی درآیی. زمانی که روی قرص ماه مراقبه می‌کنی باید احساس کنی که یک برگ‌گل باز شده و برگ‌گل‌های بسیار دیگری هم هستند که باز خواهند شد. در اینجا باز شادی را احساس کن، چون تو امیدواری که فردا هم یکی دیگر از برگ‌گل‌ها شکفته شود و باز پس‌فردا هم یکی دیگر. از این راه پیشرفت پیوسته‌ی خود را خواهی دید. هنگامی که چیزی از پیشرفت را دیدی، احساس کن که گل بزودی باز باز خواهد شد. قرص ماه به تو شادی کمال را خواهد بخشید و ماه نو شادی شناخت پیشرفت گام‌به‌گام را به تو خواهد داد.

 

صلح و آرامش

مرکز فرق سر بالای کف سر جای دارد، آن را ساهاس‌راها چاکرا می‌نامند. تصور کن که این چاکرا هفت بار باز می‌شود- این تصور را بکن اما باز شدن‌ها را نشمار. در هر بار باز شدن، دایره‌ای گردنده را تصور کن. هنگامی که آن می‌چرخد، "صلح" یا "اوم" یا "سوپریم" را ذکر بگو. نیز می‌توانی دو تا از این مانتراها را بیازمایی.

روشنایی

تصور کن صفحه‌ای در برابر چشم سومت ( کمی بالاتر از میان دو چشمت)  هست و در جهت عقربه‌های ساعت می‌گردد و همراه آن هفت بار "روشنایی"، "اوم" یا "سوپریم" را ذکر بگو، هر کدام را که خودت می‌خواهی.

آنگاه در این صفحه‌ی گردنده، هفت شعله‌ی بسیار فروزان را تصور کن. بکوش تصور کنی من دارم با آن هفت شعله‌ بازی می‌کنم. و بکوش گاهی ببینی که من به جای آنکه با آن هفت شعله‌ی کوچک بازی کنم، با آنها یکی شده‌ام.

 

نیک‌بختی

اکنون می‌خواهیم روی مرکز دل مراقبه کنیم، این جایگاهی است که آوای بی‌آوا- آناهاتا نادا- از آن می‌آید. اینک خواهش می‌کنم صفحه‌ای را تصور کن که دور مرکز دلت می‌چرخد. آنگاه "نیک‌بختی"، "اوم" یا "سوپریم" را چندین بار بازگوی. گلستانی بی‌کرانه را در این دایره، در دلت تصور کن. بکوش در این گلستان بزرگ و بسیار زیبا برکه‌ی کلانی را ببینی. آب آن برکه نقره‌ای است. در آن شنا کن، غوطه خور و هر کاری را که به تو شادی می‌دهد بکن. آنگاه قایقی طلایی را روی برکه ببین. سوار آن قایق طلایی بشو و در آن دمی که سوارش می‌شوی، تصور کن که همه‌ی هستی تو یکسره طلایی شده است.

 

مراقبه روی سادگی، خلوص، پاکی و امنیت

 

خواهش می‌کنم آرام و باآرامش در ذهن خود واژه‌ی "سادگی" را تکرار کنید. ما برای انجام این روش مراقبه باید دستمان را بر بالاترین بخش سرمان بگذاریم، یعنی روی ساهاس‌راها چاکرا یا همان مرکز فرق سر. اکنون خواهش می‌کنم باآرامش هفت بار واژه‌ی "سادگی" را بازگویید و خود را تنها و تنها روی همین یک جای تنتان تمرکز بدهید.

اینک خواهش می‌کنم با آرامش هفت بار واژه‌ی "اخلاص" را پرشور بازگویید. خود را  روی دلتان متمرکز کنید و هفت بار باآرامش واژه‌ی "اخلاص" را بازگویید.

اکنون خواهش می‌کنم واژه‌ی "پاکی" را در مرکز نافتان یا در دور و بر ناف خود بازگویید ]تصور کنید که در آنجا بازگفته می‌شود[. خواهش می‌کنم باآرامش هفت بار واژه‌ی "پاکی" را با بیشترین شوری که می‌توانید در این کار داشته باشید، بازگویید.

اینک روی چشم سومتان مراقبه کنید، روی جایی از پیشانی‌تان که میان دو ابرو ]و کمی بالاتر[ جای دارد. خواهشمندم واژه‌ی "اطمینان" را هفت بار بر زبان آورید.

(شری چینموی انگشت میانی دست راست خود را روی چشم سومش می‌گذارد، روی آجنا چاکرا)

"خواهش می‌کنم در اینجا باآرامش هفت بار واژه‌ی "اطمینان" را بازگویید.

اکنون خواهشمندم دستتان را بر روی فرق سرتان بگذارید و سه بار به سادگی بگویید: "من ساده‌ام، من ساده‌ام، من ساده‌ام."

اینک خواهشمندم دستانتان را  روی قلبتان بگذارید و ساده سه بار بگویید: "من اخلاص‌مندم، من اخلاص‌مندم، من اخلاص‌مندم."

حالا خواهش می‌کنم دستتان را روی نافتان بگذارید و بگویید: "من پاکم، من پاکم، من پاکم."

 اینک دست‌هایتان را روی چشم سومتان بگذارید و سه بار بگویید: "من مطمئنم، من مطمئنم، من مطمئنم."

دکتر بتسابه مهدوی

27 شهریور 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

تمرین مراقبه: در گستره‌ی آسمان

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۰ ق.ظ

تمرین مراقبه: در گستره‌ی آسمان

دکتر بتسابه مهدوی

 

 اکنون بیا مراقبه کنیم. خواهش می‌کنم چشم‌هایت را نیمه‌باز نگه دار و آسمان بی‌کران را تصور کن. در آغاز تصور کن که آسمان درست در برابر تو جای دارد. سپس بی‌درنگ بکوش احساس کنی که خود، به بزرگی آسمانی و خود آسمان بزرگی.

خواهش می‌کنم پس از چند دقیقه چشم‌هایت را ببند و بکوش آسمان را در دل خود ببینی و احساس کنی. خواهش می‌کنم حس کن قلب کیهانی هستی و آسمان در درون توست، تو با ان مراقبه می‌کنی و خود را با آن یکی می‌سازی. دل معنوی تو بسیار بزرگ‌تر از آسمان است، ای اینجاست که به سادگی می‌توانی آسمان را به درون خود بیاوری.

*

برای مراقبه به یک چیز بسیار دور بیندیش، به آسمان، به دریا، به کوه، و با آن بزرگی که نیروی ناب است، یکی شو.

هنگامی که نیروی لگام‌گسیخته آمد، بگذار مانند رودی از سر انگشتان تا به فرق سرت روان شود. نکوش آن را بازداری. بگذار در جایی ویژه جمع شود. بگذار شکل نیروی روان را به خود بگیرد. آنگاه خواهی دید که خودبه‌خود و از درون باز آرام خواهی شد. اگر آگاهانه بکوشی نیرو را از جایی از تنت به جایی دیگر روان کنی، خواهی توانست از شادی این نیروی یزدانی برخوردار گردی.

*

خواهش می‌کنم در این گونه‌ی مراقبه احساس کنی بدون زور و زحمت در رود مراقبه پا می‌گذاری و در آن روان می‌شوی. بگذار آگاهی یزدانی در درونت روان گردد. این رود، مراقبه‌ی راستین است و تو شاید پیشتر هم بارها در آن گام گذاشته بوده باشی. هر زمان که بگذاری رود آگاهی در تو روان شود، مراقبه‌ای راستین توانی داشت.

 

*

بکوش تصور کنی که در میان قلبت ستون سپیدی سرافراخته. تصور کن که این ستون سپید روشن از فرق سرت بیرون زده و اینک هفت سانتیمتر از آن بالاتر است. اکنون می‌توانی آغاز به مراقبه کنی. چند دم احساس کن که چیزی به جز همان روشنایی نیستی. احساس کن که آن یکسره، هستی خود توست. اگر بتوانی احساس کنی که آن، همان هستی خودت است، بی‌شک همه‌ی دشواری‌های تو زدوده خواهند شد.

دکتر بتسابه مهدوی

27 شهریور 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

مراقبه روی قلب (برای آغازگران)

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۴۳ ب.ظ

مراقبه روی قلب (برای آغازگران)

بتسابه مهدوی

 

آغازگر باید تصور کند بچه است، فرقی نمی‌کند که چند سالش باشد. خرد یک بچه رشدی نکرده. خرد وی از دوازده‌سیزده‌سالگی آغاز به کار در قلمرو اندیشه می‌کند. اما پیش از آن، بچه تنها دل است و بس. هر چه را که می‌بیند، احساس می‌کند از آن خودش است. خودبه‌خود خویش را با چیز دیگر یکی می‌بیند. این کار دل است.

هنگامی که احساس کردی بچه هستی، زود تصور کن در یک گلستانی. این گلستان همان قلب توست. بچه می‌تواند ساعت‌ها در گلستان بازی کند. از سر این گل سر ان گل برود، اما از گلستان بیرون نخواهد رفت، چون زیبایی و بوی گل‌ها وی را شاد می‌کند. در درون تو هم گلستانی هست و تو می‌توانی تا هر زمان که بخواهی در آن بمانی. از این راه می‌توانی خود را خوب روی قلب متمرکز کنی.

*

بکوش احساس کنی همه‌ی توان، همه‌ی نیروی تصمیم و اراده‌‌ات در جایی ویژه است، در قلبت. احساس کن که هیچ جایی نیستی مگر در آن جای کوچک. چشم نداری، بینی نداری، هیچ چیزی نداری. اگر احساس کنی همه‌ی هستی‌ات در جایی معین تمرکز یافته و پراکنده نیست، تاثیر این تمرین را خواهی دید.


اکنون خواهش می‌کنم احساس کن در برابر در قلبت ایستاده‌ای و همراه شادی-دلباختگی، صلح و آرامش، روشنایی، خوشبختی، نیرو و دیگر دوستانی که بر آنها ارج می‌نهی و برایشان ارزش قائلی هستی. همان‌جا جلوی در قلبت بایست و چشم‌براه آمدنش بمان. هنگامی که دیدی دارد می‌آید، بگذار به درون آید. اما اگر آنهایی امدند که تو فرایشان نخوانده‌ای، نگذار به درون بیایند. پیچیدگی، عدم صمیمیت، ناپاکی، عدم اطمینان، دودلی، رشک و دیگر نیروهای منفی، همه میهمانان ناخوانده‌اند. اگر آنها را دم در قلب دیدی، خواهش می‌کنم نگذار به درون بیایند. خواهش می‌کنم احساس کن که عشق پیکری انسانی یافته، صلح پیکر انسان به خود گرفته، روشنایی مانند یک آدم شده و خوشبختی هم به پیکر یک انسان درآمده. همچنین رشک، عدم اطمینان، دودلی، ناپاکی، پیچیدگی و دیگر نیروهای منفی، قواره‌ و شکل انسان را به خود گرفته‌اند و تو می‌توانی آنها را با چشم‌های انسانی خود ببینی. سپس بگذار دوستان فراخوانده‌شده‌ات به درون بیایند. اما آنهایی که دوستت نیستند، که ناخوانده‌اند را وادار کن در بیرون بمانند. نگذار آنها از در قلبت به دورن راه پیدا کنند. اگر بتوانی هر روز تنها به یک دوست خود بیندیشی و همان دوست را فراخوانی که جلوی در قلبت بایستد، این سرآغاز دوستی خدایی خواهد بود. به خود بگو: "من امروز تنها دوست خود، عشق را راه خواهم داد، نه هیچ کسی به جز او را. فردا دوستم، شادی را راه خواهم داد و پس‌فردا دوستم، صلح را به دورن خانه فراخواهم خواند." نیز می‌توانی بگویی: "من به پیشرفت‌های بزرگی دست یافته‌ام. می‌توان بیش از یک دوست را فراخوانم. بی‌شک می‌توان همه‌ی دوستانم-عشق، شادی، صلح، روشنایی و خوشبختی – را فراخوانم. تا اینک این توان را نداشتم که بیش از یک میهمان را بپذیرم. تنها می‌توانستم یک دوست را فراخوانم.اینک می‌توان همه‌ی دوستان خدایی خود را فراخوانم و بگذارم در اتاق قلبم پا گذارند.

دکتر بتسابه مهدوی

23 شهریور 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

تمرین تنفس از راه بینی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۰۴ ق.ظ

تمرین تنفس از راه بینی

دکتر بتسابه مهدوی

 

در این کار باید با شستت سوراخ راست بینی‌ات را بگیری و از سوراخ راست، نفسی بلند بکشی. در زمانی که دم را فرو می‌دهی، نام یزدان را بازگوی. سپس چهار ضرب، نفست را نگه دار و همراه آن نام یزدان ]سوپریم[ را چهار بار بگوی. سرانجام سوراخ راست بینی‌ات را رها کن و سوراخ چپ بینی خود را با انگشت سبابه‌‌ات نگه دار و آن را ببند و بگذار نفست در مدت‌ زمانی به اندازه‌ی دو ضرب به بیرون گردش یابد و همراه این کار نام یزدان را دو بار بگو. آنگاه این تمرین را بر عکس انجام بده، نخست سوراخ چپ بینی‌ات را بگیر. در این تمرین نیازی نیست که آرام نفس بکشی. اگر سروصدایی دربیاید هم چیزی نیست. دیگر آنکه روشن است که این تمرین نباید در برابر چشمان همگان انجام گیرد، یا زمانی که دیگران می‌خواهند با برخورداری از آسودگی مراقبه نمایند. 

این تنفس یک-چهار-دو را نباید بیش از چهار پنج دقیقه انجام دهی و تنفس بینی را هم نباید بیش از سه بار در روز بکنی. اگر آن را بیست، چهل، پنجاه بار انجام دهی، گرمایی از پایانه‌ی ستون فقراتت سوی سرت روانه خواهد شد و با فشار بر سر، آن را به درد خواهد آورد. مانند خوراک است، خوب است، اما اگر بیش از اندازه باشد، معده‌ات را خراب خواهد کرد. این گرما هم چنین کارگر می‌افتد. اگر بیش از آن اندازه‌ای که می‌کشی تمرین کنی، به جای ذهنی صلح‌جو، دارای ذهنی خودبزرگ‌بین و لگام‌گسیخته و ویرانگر خواهی شد. تازه هنگامی که شایستگی‌های درونی خود را بالش داده باشی، خواهی توانست تنفس از راه بینی را ده پانزده دقیقه انجام دهی.

پرانایاما یکی از اصل‌های دیرپای یوگاست که تمرین‌های تنفسی سخت و پیچیده‌ای دارد. برای انجام آن به ده تا پانزده دقیقه زمان نیازمندی. اما اگر آموزگاری نداشته باشی که ترا در هر گامی راهبر گردد، پرنایاما چیز خطرناکی می‌شود. اگر به گونه‌ای غیراصولی تمرین‌ها را انجام دهی، می‌تواند مایه‌ی سل هم بشود. در هندوستان بسیاری کسان گرفتار این بیماری شده‌اند، چون تمرین‌ها را بدون راهبری درست انجام داده‌اند. اما این تمرین‌هایی که من برایت گفتم- ریتم یک-چهار-دو و تنفس از راه بینی- بسیار ساده‌اند و البته بسیار هم کارگر می‌افتند. اینها هرگز به شش‌های تو زیانی نخواهند رساند.

دکتر بتسابه مهدوی

17 شهریور 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

پنج مراقبه کوتاه

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۹ ق.ظ

مراقبه 1

دکتربتسابه مهدوی

مهم این است که دل آسوده باشی ...دل آسودگی امریست کیفی نه کمی ....

ممکن است همچون بودا ...یا شاه ابراهیم ادهم سلطان باشی و تاج و تخت را رها کنی ...و به اعماق غاز و جنگل بروی ...اما اگر همچنان دلمشغول باقی بمانی هیچ فایده ای در بر نخواهد داشت

و حقیقت در اعماق جنگل هم همانی است که بود ..تو همانی هستی که قبلا بودی ..آن موقع دل مشغول داشته هایت بودی ...در جنگل دلمشغول گذشته هایت

انقلاب معنوی در درون تو رخ میدهد نه برون ...ظاهر مهم نیست .آنچه مهم است در درون توست .که هم اکنون نیز بسته به چیزی و جایی هستی ..اکنون مشغول کلبه ی کوچک و محقر خود هستی ..فقط کمیت ها تغییر کرده است .کیفیت همچنان بر جا مانده است .

آدم فقیر دلمشغول گاری قراضه ی خود است و تعمیر آن ووو...و آدم ثروتمند دلمشغول بنز خود ....

نگرانی هر دوی اینها یکیست .هر دو نگرانند .دل آسوده نیستند. مهم آن چیزی نیست که داری ...مهم آن است که تا چه حد از داشته هایت فارغ هستی ...

فقیر دلمشغول غذای فردای خود است و سلطان دلمشغول فتح کشور همسایه. ..

در اینجا فقط موضوع نگرانی گدا و پادشاه فرق کرده است .اما ماهیت نگرانی هر دوی آنها یکیست .

مسئله این است که چگونه میتوان تمرکز خود را در مراقبه از ذهن به سوی خداوند معطوف کنی ؟؟

وقتی از کاری نکردن و مراقبه سخن به میان می آید .منظور غیر فعال بودن نیست .بلکه دلمشغول نبودن و دل آسوده بودن و فارغ شدن است.

کاری نکردن بی عملی نیست .زیرا عمل ،نفس زندگیست .اگر عمل متوقف شود.انسان میمیرد حتی نفس کشیدن نیز نوعی عمل است. خوردن و خوابیدن نیز نوعی فعالیت است .زندگی کردن ،فعال بودن است .

منظور از مراقبه آن نیست که اینکار و آن کار را در ساعاتی از شبانه روز انجام ندهی .  زیرا همین وسواس نیز نوعی دلمشغولی به حساب می آید .

منظور آن است که ساعاتی که در مراقبه و خلوت و ذکر هستی دلمشغول نباشی

بدان که دل مشغولی ترفند و حیله ی نفس است ...

فارغ باش ....💛💙

بگذار خداوند در عرصه ی وجود تو فعال باشد ... 

مراقبه 2

دکتر بتسابه مهدوی

اراده ی خود را با اراده ی رود یکی کن .

در رود شناور باش ...و خود را به دست آن بسپار ...بی تردید رود راهی دریاست و تو را نیز به آنجا خواهد برد .

گر چه اگر بر خلاف جریان رود نیز شنا کنی ،سرعت جریان رود بینهایت بیشتر از سرعت شنا کردن توست .بنابراین باز تورا به دل دریا خواهد برد .

اما عزیزا ....💠

فرق است بین شنا کردن و شناور بودن ..

شنا کردن ناشی از ترس و اضطراب و عذاب است .اما شناور بودن ناشی از طمانینه و اعتماد و آرامش است. شناور بودن به تو فرصت میدهد تا رود را تجربه کنی ...آسمان را ببینی. ..و به تماشای مسیر رود تا دریا بنشینی ...

و بدینسان تو مقصد خود را با مقصد رود یگانه میسازی و اراده ی جز را بر اراده ی کل منطبق میکنی ...و آنگاه این هستی زیبا هر کجا که میرود ،تو را نیز با خود میبرد .تو موجی کوچک میشوی در دریای کل ....🍃️👇🏼

مراقبه نیز نوعی شناوریست در خدا ...در ذکر ...در آیات ...نوعی سکون است و شناوری در معنا ...بدون دخالت  ذهن

ذهن مدام به تو تلنگر میزند ..تو باید چیزی شوی ...کسی شوی ...به جایی برسی ...ذهن با این تلنگر ها عذابت میدهد و مضطربت میکند .از این تلنگر ها فارغ شو ...خود را از هستی کل جدا نبین ...👇🏼️🍃💠

وقتی خود را از کل جدا نبینی ...

فارغ و دل آسوده میشوی ..آنگاه عمل میکنی ...اما تو عامل نیستی ...بلکه خداست که در تو عمل میکند .....

فرض نما برای پیاده روی به جنگلی رفته ای ...ناگهان ماری سر راه تو سبز میشود

تو از جا میپری و خود را دور میکنی ...

این تو نبوده ای که پریده ای ...🍃

زیرا تصور آن را هم نداشتی که ماری را سر راه خود ببینی ..تو برای این جهیدن تمرین نکرده بودی ...

خدا در تو دخالت کرده است و تو را از مار دور کرده است .ذهن در این پاسخ فوری تو هیچگونه دخالتی نداشته است.

زیرا ذهن برای پاسخ دادن به زمان نیاز دارد ...خدا در تو عمل کرده است و جان تو را حفظ کرده است ...

مراقبه3

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا ...💎🌸

مراقبه خود را در دست خدا سپردن است ...و اختیار خود را بدو تفویض نمودن است .در این حالت عمل اتفاق می افتد ..اما عامل ناپدید شده است.

ممکن است ظاهر زندگی تو تغییری نکند

اما کیفیت زندگی تو اساسا تغییر کرده است .🌸💎🌸💎

عزیزا ...یکی از بازی های نفس که نمیگذارد نه در سکوت و نه در اجتماع مراقبه داشته باشی. .. این است که نفس تو را نگران میسازد ...مردم درباره ی تو چه فکر مینمایند. ....

اگر خدا را شاهد و ناظر خود بدانی ...

اگر در باطن تکرار نمایی الله خاطری ناظری ...دیگر نظر مردم برایت اهمیت ندارد ...نفس تو وابسته به رد و قبول مردم است. اما حقیقت انسانی تو وابسته به کسی و چیزی نیست. عاقبت به خیری تو نیز فقط نیازمند توجه خداوند توست ...نه نظر مردم ...هر چه بکوشی نظر خالقت را جلب نمایی عاقبتت را در بر خواهد داشت .....

به همین دلیل است که اهل عرفان و حضور و مراقبه و وجود. . عصیانگرند .

پاسخ پادشاهان را نیز همچون لای مردخوار به پادشاه میدهند و حکیم سنایی ها را متحیر میسازند ...یا همچون خرقانی ها التفاتی به سلطان محمود نمیکنند ..یا همچون مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی پاسخ دیدار امیر تیمور جهانگشا را جواب رد میدهند. اما ...

اهل نفسانیت ...اهل سازشند...🌸👇🏼

اگر سازش نکنند ...کسی آنها را تحویل نمیگیرد .و نفسشان را ارضا نمیکند .

نفس به حمایت دیگران محتاج است. هر چه بر پیرایه ها بیافزایی و توجه دیگران را بیشتر جلب کنی ...نفس تو راضی تر خواهد بود ...🌸️🌸👇🏼

  مراقبه 4

دکتر بتسابه مهدوی

امروزه کتاب های بسیاری درباره ی این موضوع نوشته میشود که چگونه خود را جذاب سازیم ؟چگونه نظر دیگران را به خود جلب نماییم ؟چگونه تاثیر گذار باشیم ؟؟؟چرا ؟؟؟؟

زیرا از وجود و حضور و مراقبه در بشر اثر چندانی نمانده است. آنچه هست نفس است .و این نفس را نیز باید ارضا کرد ...اگر حاصل مراقبات وصل و شناور بودن در حضور حق نباشد. فایده اش چیست .حاصل تمامی مراقبات

 اذکار و ادعیه ...رسیدن به لحظه ی شناور گشتن و وصل است به حق ....

چرا بایست ...انتظارت دیگران را برآورده نمایی تا بخواهند تحویلت بگیرند .چرا برده ی حوایج دیگرانی....تا دیگران توجه اشان را متوجه ات سازند ؟؟؟؟

باید مدام سازش کنی ..🌸🌸🌸

باید مدام نگران باشی که مبادا دیگران از تو چیزی طلب کنند که تو از عهده ی انجام آن بر نیایی ؟؟؟دیگر برایت مهم نخواهد بود که از آن کار خوشت می آید یا نه ..مهم این است که دیگران خوششان بیاید ..تو رابستایند. و تعریف و تمجیدت کنند .به به به چه چه آنها لباس بپوشی ...بخندی ...سبک و سیاق زندگی ات را مشخص نمایی ...تو نیازمند آنی که خواستنی باشی از برای دیگران

تا زمانی که نتوانی نیاز آن داشته باشی که خواستنی باشی از برای خالقت ...

و ندانی که نیازهای تو را از نفسی که فرو میرود تا روزی ات تا سلامتی ات تنها خالقت است که برآورده میسازد نه تعاریف و تماجید دیگران به هیچ جا نخواهی رسید. ...🌸🌳🌸🌳

جای شگفتی نیست که با این روندی که به خواسته دیگران توجه داری و نظرت به نظر آنان دوخته شده است.  دچار سرخوردگی در مراقبات شوی،بدیهی است که چله هایت ...حاجاتت ...برآورده نشوند و مراقباتت هیج وصلی برایت به ارمغان نیاورند ....

دکتر بتسابه مهدوی

16 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

تمرین‌های حضور ذهن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ق.ظ

تمرین‌های حضور ذهن

بتسابه مهدوی

 

متاسفانه راهی برای اینکه یک‌شبه استاد حضور ذهن شوید وجود ندارد. اگر صحبت از سال به میان نیاوریم، دستیابی به چنین توانی حداقل ماه‌ها زمان برای تمرین نیاز خواهد داشت تا بالاخره به نتایج بسیار خوبی دست پیدا کنید. اما جالب است بدانید که حتی برداشتن اولین قدم نیز موجب ایجاد تفاوت بسیار بزرگی خواهد شد؛ زمانی که برای حدود یک هفته یا بیشتر به تمرین ادامه دهید، احتمالا به آرامی متوجه تفاوت‌هایی در نسبت به شیوه‌ی کارکرد، بازدهی و احساس‌تان خواهید شد.

در آغاز، شما تنها قادر به تمرین حضور ذهن در بازه‌های زمانی کوتاهی خواهید بود. اگرچه بسیاری افراد، ۱۰ دقیقه در روز را برای شروع پیشنهاد می‌کنند، اما شخصا تصور می‌کنم در ابتدای امر، حفظ تمرکز حتی برای چند دقیقه نیز بسیار چالش‌برانگیز است. بعنوان شخصی که نوشتن را بخشی از زندگی خود می‌دانم، خود را همیشه در حالی می‌یابم که در حال فکر کردن به کار روی مقاله‌ی بعدی هستم. تفکراتی نظیر اینکه از چه عبارتی برای قسمت خاصی از بحث بهره خواهم برد، زمینه‌ی نوشته‌ی بعدی در خصوص چه موضوعی باشد و بسیاری موارد دیگر. حال شما چه دانش‌آموز و دانشجو باشید، چه یک دونده، خواننده‌ی مشتاق، گیمر، نوازنده، کارمند یا کارآفرین؛ هرچه که باشید با شرایط مشابهی در تفکرات خود مواجه خواهید بود. شاید حتی مسائل احساسی و رابطه‌ای موجب کاهش بهره‌وری شما شده باشد و از جلوگیری از ورود تفکرات خوشایند و ناخوشایند به ذهن‌تان عاجز شده باشید. بسیاری از ما چند زمینه‌ی متفاوت را بصورت همزمان دنبال می‌کنیم و گاهی برای عدم تداخل فکری آن‌ها دچار مشکل می‌شویم.

اما اینکه بتوان تنها چند دقیقه بر یک مساله‌ی واحد متمرکز بود فوق‌العاده است. در بسیاری از منابع، زمانی که با توصیه‌ای در خصوص مراقبه یا حضور ذهن مواجه می‌شوید، به شما گفته می‌شود که برای چند دقیقه  تنها روی نفس کشیدن خود متمرکز شوید. انجام این فعالیت نقطه شروع بسیار خوبی محسوب شده و زمانی که دچار سرگردانی ذهن شده باشید، به واقع به شما کمک خواهد کرد تفاوت ایجاد شده را درک کرده و متوجه عمق درگیری ذهنی خود شوید. هرگاه احساس کردید دچار آشفتگی ذهنی شده یا تمرکز خود را از دست داده‌اید، بار دیگر تمام توجه ذهنی خود را معطوف نفس کشیدن‌تان کنید. این تمرین به شما کمک خواهد کرد یاد بگیرید همواره متمرکز مانده و نسبت به حالات خود آگاهی داشته باشید.

افزون بر این، تمرین حضور ذهن به وسیله‌ی فعالیت‌های روزمره نیز امکان‌پذیر است. اگر در حال گوش کردن به موسیقی هستید، تنها روی شنیدن اجزای آن تمرکز کنید و اجازه‌ی فکر کردن به خود ندهید. این روش امکانی را برای شما فراهم خواهد کرد که تنها روی ادراک حسی مشخص تمرکز کنید. پس از آنکه برای مدت زمان مشخصی به تمرین تمرکز ادامه دادید، قادر خواهید بود یک گام به جلو نهاده و روی وظایف متمرکز شوید؛ توجه خود را روی وظیفه‌ای که در دست اجرا دارید و نیز احساس و واکنش‌تان نسبت به آن حفظ کنید.

اگر در حال کار روی یافتن تعدادی مقاله در خصوص موضوع خاصی هستید، اجازه ندهید اطلاع از رسیدن توییت‌های جدید روی تایم‌لاین یا ورود ایمیل‌های جدید به اینباکس موجب پرت شدن حواس شما شود؛ تمرکز خود را روی فرآیند جستجو حفظ کنید. اگر در یک جلسه یا کنفرانس حضور دارید، در رویاپردازی و خیال‌بافی در خصوص تعطیلی آخر هفته غرق نشوید؛ تمام تمرکز خود را روی جلسه قرار دهید.

اگر در حال نگارش یک متن هستید، در حالی که هنوز در خصوص نحوه‌ی آغاز جمله‌ی بعدی اطمینان ندارید، به بهانه‌ی یک استراحت خارج از برنامه شروع به اجرای یک بازی روی گوشی یا گوش دادن به موسیقی نکنید؛ تنها به نوشتن ادامه دهید تا کار به بهترین شکل به پایان برسد. این مثال نمونه‌ی بارزی از تجربه‌ای است که بارها با آن مواجه بوده‌ام.

اگر در حال عبور از محیط آرامی هستید، با تمرکز کامل اجازه دهید هرآنچه روی آن قدم می‌گذارید را درک کرده و احساس کنید. این‌ها همگی از راه‌هایی هستند که می‌توانید با اجرای آن‌ها به تمرین حضور ذهن بپردازید؛ راه‌هایی که هم در مقابل کامپیوتر و هم به دور از آن کاربرد خواهند داشت. در آغاز، تلاش کنید به آرامی شروع کرده و به مرور، تمرین‌های خود را گسترش دهید تا جایی که تمام وظایف و امور روزانه‌ی شما با حضور ذهن و تمرکز همراه شود. در نهایت متوجه می‌شوید که هنگام سرگردانی ذهن، باز گرداندن آن به کاری که در حال انجامش هستید بسیار ساده‌تر خواهد شد. بنابراین تمرین و ورزش ذهنی حقیقی همین است: هدایت و مسیردهی به تفکرات. هنگامی که موفق شوید فکر خود را برای چند دقیقه روی یک مساله ثابت نگاه دارید، متوجه خواهید شد که تا حدودی در تمرکز و بهره‌وری شما بهبود حاصل شده است.

دکتر بتسابه مهدوی

30 مرداد 1395

  • بتسابه مهدوی

بالا آوردن نوار کوندالینی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ق.ظ

بالا آوردن نوار کوندالینی

 

دکتر بتسابه مهدوی

درمان دیگران از راه دور: برای اعلام درمان از راه دور، تنها یک اشاره ذهنی برای انتقال انرژی کافیست. اگر دوست دارید که حتما از شما بعنوان میانجی در هر درمان نامبرده شود، می توانید برای درمان از بیمار، اسم و ساعت و تاریخِ دریافتِ درمان را بگیرید. بعد یکبار این زمان ( یا زمان های ) توافقی را با خود مرور کنید. بیمار تنها کافیست به نیت دریافت انرژی، 30 دقیقه درحالت مراقبه شماره 1 قرار بگیرد. اگر می توانید همزمان نیز روی بیمار خود تمرکز کنید، بسیار خوب است.

توجه: در این مقاله تاکید بر این است که هر کسی می تواند خودش انرژی الهی را دریافت کرده و به کانال انرژی تبدیل شود. پس بهتر است سعی کنید همزمان با درمانگری خودتان، این آموزش ها را به بیمار منتقل کنید تا خودش به یک کانل و درمانگر شده و علاوه بر دادن ماهی، ماهیگیری را نیز به او یاد بدهید. مهم تر این که، روند بهبود بیماری ها در زمانی که فردی خودش کانال انرژی می شود، بسیار سریع خواهد شد. به هیچ وجه حق ندارید دیگران را وابسته به خودتان نگه ندارید که فکر کنند مجبورند از شما انرژی بگیرند!

نکته: آمادگی ذهنی بیمار در مورد روند درمان نقش مهمی در پیشرفت درمان و پذیرش نیروی ریکی دارد، پس سعی کنید حتی المقدور، توضیحاتی در مورد چگونگی عملکرد انرژی، سیستم غیر فیزیکی بدن و مراحل درمانگری خود به بیمار بدهید. شاغول ابن سینا یکی از مفرح ترین ترفند هایی می باشد که هر فردی خودش می تواند بوسیله آن، چرخش انرژی را در بدنش تجربه کند. بعلاوه عدم آرامش درمانگر و بیمار، تاثیر کُند کننده ( چه ذهنی و چه فیزیکی )، بر روی طول درمانِ از راه نزدیک دارد.

ترفند: برای بیمارانی که یا بعلت کهولت سن، یا پایین بودن سواد و توانایی پذیرش مفاهیم درمانی، نمی توانید از روش های معمول آموزشی و درمانی استفاده کنید، بهتر است ترفند هایی را با توجه به اعتقادات و باور های بیمار ابداع کنید. می توانید نوشیدنی ها، مواد غذایی، اشیاء، حیوانات و گیاهان و هر چیزی را با کوندالینی- ریکی پاکسازی و با انرژی شارژ کنید. آب مقطر بدلیل خالص بودنش بیشترین توانایی را در ذخیره انرژی دارد. کریستال کوارتز شفاف و سنگ نمک شفاف نیز بطور ذاتی از قابلیت بالایی برای عبوردهی و ذخیره انرژی برخوردارند. البته باید گفت، فردی که خودش به مرحله مطلوبی از پاکسازی کالبدی رسیده باشد، می تواند هر شیئی را به خوبی پاکسازی و شارژ کرده، و کانال انرژی آن را عریض کند، حتی اگر یک عنصر دور ریز مثل یک تکه کاغذ روزنامه باشد!

حتما لازم نیست به بیمار در مورد کاری که انجام داده اید توضیحی بدهید! همین که او به هر نحوی از شما برای درمان خود کمک خواسته باشد، مجوز شما برای درمان او خواهد بود. اما دوباره تاکید می کنم که بجز در موارد اورژانسی، بدون اجازه حق هیچ کاری را ندارید. بهتر است با توجه به اعتقادات پزشکی و یا مذهبی فرد، در مورد خواص درمانی شیئی که شارژ کرده اید، داستانی هیجان آور بسازید. برای نمونه، آب مقطر را درون یک شیشه شربت داروهای گران قیمت ریخته و بگویید، این یک داروی بسیار جدید بوده و با فناوری لیزری و هسته ای تهیه شده است. در مورد افراد مذهبی نیز می توانید بگوید که توسط یک قدیس، یا مکان مذهبی خاصی تبرک داده شده است. ( به فراخور اعتقادات و دانش هر شخص ). این کار علاوه بر انتقال انرژی درون وسیله شارژ شده به بیمار، باعث می گردد تا بیمار از درون نیز انرژی های نهفته ی خود را تحریک کرده و به خودش برای بهبود کمک کند.

نکته: برخی معتقدند که با محدود کردنِ نیتِ خود، می توانید کاربرد و عملکرد نیروی الهی را محدود کرده و کنترل کنید. بدین معنی که مثلا نیت کنید که ریکی درد دندان شما را کاهش دهد و مراقبه را شروع کنید. ( همچنین در مورد آرامش ذهنی، یا رفع خستگی ) این مطلب به همان اصل \"بنا به درخواست\" بودن و \"اختیار\" در دریافت ریکی مربوط می باشد. ریکی با نیت ( ناخودآگاه ) شما عمل می کند.

خاصیت دیگر: از آنجایی که ریکی، جوهره الهی می باشد، شما می توانید همان گونه که در مراسم مذهبی و دعا های خود، مطلبی از خداوند طلب کرده و حاجت می خواهید، از این نیروی الهی نیز درخواست کنید. معمولا برای اینکه این کار به نحو موثرتری انجام شود، بهتر است یک مراقبه 20 تا 30 دقیقه ای با نیت مورد نظرتان انجام دهید. اگر خواسته شما در تضاد باتعالی معنوی شما نباشد، ریکی علت های مورد نیاز برای رسیدن به هدفتان را مهیا کرده و در زمان مناسب تحقق خواهد یافت.

برای انجام این مرحله، حتما باید چاکرای ششم را شکفته کرده باشید، به راحتی با آن کار کرده و حداقل بتوانید هر نقطه از درون بدن خود را به سادگی ببینید ( این توانایی در اینجا حیاتی است! ). این کار پس از شکفته کردن چاکرای ششم کار ساده می شود. با تمرکز روی چاکرای ششم آن شکفته کنید. سپس درون هر نقطه از بدنتان را که اراده کنید می توانید ببینید، به هر سمت حرکت کرده و تک تک اعضا، ذرات و سلول های بدن را مشاهده کنید. برای بالا آوردن نوار کوندالینی مراحل زیر را انجام دهید:

1- چاکرای آجنا را شکفته کنید، درون آن قرار بگیرید و نیت کنید که نیروی الهی و راهنمای درون، شما را در بالا آوردن هسته کوندالینی کمک و راهنمایی کنند. کمی منتظر بمانید و اگر پیغامی دریافت کردید به آن توجه کنید. ممکن است به شما پیغام داده شود که این کار را به زمان دیگری موکول کنید. برای اطمینان بیشتر از صحت دریافت خود، می توانید علت این امر را از راهنمای درون بپرسید.

2- به محل قرار گرفتن کوندالینی که تقریبا جلوی استخوان خاجی است نگاه کنید و حالت، جهت و مختصات دقیق آن را به خاطر بسپارید. زیرا در اتمام کارتان حتما باید کوندالینی را سر جای خود و به حالت اولیه جمع کرده و ثابت کنید.

3- آرام و عمیق نفس بکشید و با تمرکز نوک کوندالینی را وارد چاکرای اول کنید. مدتی در آن نگه دارید تا زمانیکه کوندالینی هر دو قیف پشتی و جلویی چاکرا را کامل پاک کرده، دیگر احساس فشار و باز شدن کانال های مربوط به آن چاکرا را نکرده و نور مخصوص چاکرای اول ( قرمز ) ظاهر شده و دیگر روشن تر نگردد.

مهم: ممکن است در اثر بازگشایی کانال های معیوب، علائم برون ریزی ظاهر شوند. اگر خسته شدید یا نتوانستید تحمل کنید، با آرامی و با تمرکز خودتان کوندالینی را پایین آورده، از نوک استخوان خاجی خارج کرده و در جای اولیه خود، در حالت ابتداییش قرار دهید. در تمرینات بعدی به مرور زمان این فشار کاهش پیدا می کند.

توجه: اگر در طول مراقبه، تمرکزتان بهم خورد، حتما در اسرع وقت دوباره چشم سوم خود را فعال کنید. اگر هنوز نوک کوندالینی در ستون فقرات هست، آن را به آرامی پایین آورده و از ستون فقرات خارج کنید. حتما مطمئن شوید که هسته کوندالینی به شکل اولیه خود درآمده و سر جای اولیه خودش مستقر شده است. اگر هسته کوندالینی در بیرون است ستون فقرات سر جای خودش نباشد، ایجاد فشار و درد شدید خواهد کرد و ممکن است عواقب بسیار سنگین تری نیز بدنبال داشته باشد. اما اگر سر جای خودش قرار گیرد هیچگونه مشکلی ندارد.

4 - بعد از بیدار سازی کامل هر چاکرا، کوندالینی را به چاکرای بعدی برده و همین روند را تا رسیدن به چاکرای تاج ادامه دهید. بعد از اتمام پاسازی چاکرای تاج، شما می توانید از تمام نیروهای روانی خود استفاده کنید. ( برای آشنایی کامل با تمام نیرو های خود و نحوه بکار گیری آن ها از راهنمای درون کمک بگیرید. )

تمرینات روزانه یک درمانگر

کسی که کار درمانگری و بیدار سازی نیروهای روانی را بطور جدی دنبال می کند، بعد از انجام 3 مرحله اصلی، بهتر است دو نوع تمرین را در طول هر روز خود داشته باشد. یک مراقبه 30 دقیقه ای برای خود درمانی و آزاد گذاشتن ریکی برای پاکسازی هوشمند روی شما. یک مراقبه 30 دقیقه ای دیگر و با فاصله حداقل 2 ساعت از مراقبه اول، بر روی شکفته کردن یکی از چاکرا ها. ( توصیه نویسنده بر این است که چاکرا های به ترتیب 6 ، 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 7 شروع از چاکرای ششم - بیدار سازی شوند. )

درمان دیگران از راه نزدیک: برای این کار شما می توانید دستان خودتان را با فاصله ی 5 تا 15 سانتی متر بالای بدن سوژه حرکت داده، یا در مکان های درد و یا چاکرا ها مدتی نگه دارید. ریکی از طریق کانال بین چاکرای تاج تا کف دست جریان پیدا می کند. ( افراد حرفه ای می توانند بنابر صلاحدید، تنها با اراده خودشان، جهت جریان انرژی را تغییر دهند. ) معمولا برای درمان دست راست جلو و دست چپ را در پشت چاکرا قرار گرفته و از هر دو طرف به قیف های چاکرا انرژی می دهند تا هر چاکرا به تعادل برسد برای هر چاکرا همین کار را تکرار می کنند. بعد به پاکسازی سوشومنا پرداخته و سپس به موضع بیماری نیز جداگانه انرژی می دهند. در بیماران اورژانسی علاوه بر انرژی دادن بر روی نقطه دردناک و بیمار، از قرار دادن دست راست در نزدیکی فرق سر استفاده شده و دست چپ را به آرامی در نقاط جلویی چاکرا ها حرکت می دهند. این کار به این دلیل صورت می گیرد که فرق سر مهم ترین جا برای دریافت ریکی بوده، در ارتباط مستقیم با کانال سوشومنا قرار داشته و به مثابه نوعی شوک انرژی و پاکسازی سوشومنا عمل می کند.

درمان دیگران از راه دور: برای اعلام درمان از راه دور، تنها یک اشاره ذهنی برای انتقال انرژی کافیست. اگر دوست دارید که حتما از شما بعنوان میانجی در هر درمان نامبرده شود، می توانید برای درمان از بیمار، اسم و ساعت و تاریخِ دریافتِ درمان را بگیرید. بعد یکبار این زمان ( یا زمان های ) توافقی را با خود مرور کنید. بیمار تنها کافیست به نیت دریافت انرژی، 30 دقیقه درحالت مراقبه شماره 1 قرار بگیرد. اگر می توانید همزمان نیز روی بیمار خود تمرکز کنید، بسیار خوب است.

توجه: در این مقاله تاکید بر این است که هر کسی می تواند خودش انرژی الهی را دریافت کرده و به کانال انرژی تبدیل شود. پس بهتر است سعی کنید همزمان با درمانگری خودتان، این آموزش ها را به بیمار منتقل کنید تا خودش به یک کانل و درمانگر شده و علاوه بر دادن ماهی، ماهیگیری را نیز به او یاد بدهید. مهم تر این که، روند بهبود بیماری ها در زمانی که فردی خودش کانال انرژی می شود، بسیار سریع خواهد شد. به هیچ وجه حق ندارید دیگران را وابسته به خودتان نگه ندارید که فکر کنند مجبورند از شما انرژی بگیرند!

نکته: آمادگی ذهنی بیمار در مورد روند درمان نقش مهمی در پیشرفت درمان و پذیرش نیروی ریکی دارد، پس سعی کنید حتی المقدور، توضیحاتی در مورد چگونگی عملکرد انرژی، سیستم غیر فیزیکی بدن و مراحل درمانگری خود به بیمار بدهید. شاغول ابن سینا یکی از مفرح ترین ترفند هایی می باشد که هر فردی خودش می تواند بوسیله آن، چرخش انرژی را در بدنش تجربه کند. بعلاوه عدم آرامش درمانگر و بیمار، تاثیر کُند کننده ( چه ذهنی و چه فیزیکی )، بر روی طول درمانِ از راه نزدیک دارد.

ترفند: برای بیمارانی که یا بعلت کهولت سن، یا پایین بودن سواد و توانایی پذیرش مفاهیم درمانی، نمی توانید از روش های معمول آموزشی و درمانی استفاده کنید، بهتر است ترفند هایی را با توجه به اعتقادات و باور های بیمار ابداع کنید. می توانید نوشیدنی ها، مواد غذایی، اشیاء، حیوانات و گیاهان و هر چیزی را با کوندالینی- ریکی پاکسازی و با انرژی شارژ کنید. آب مقطر بدلیل خالص بودنش بیشترین توانایی را در ذخیره انرژی دارد. کریستال کوارتز شفاف و سنگ نمک شفاف نیز بطور ذاتی از قابلیت بالایی برای عبوردهی و ذخیره انرژی برخوردارند. البته باید گفت، فردی که خودش به مرحله مطلوبی از پاکسازی کالبدی رسیده باشد، می تواند هر شیئی را به خوبی پاکسازی و شارژ کرده، و کانال انرژی آن را عریض کند، حتی اگر یک عنصر دور ریز مثل یک تکه کاغذ روزنامه باشد!

حتما لازم نیست به بیمار در مورد کاری که انجام داده اید توضیحی بدهید! همین که او به هر نحوی از شما برای درمان خود کمک خواسته باشد، مجوز شما برای درمان او خواهد بود. اما دوباره تاکید می کنم که بجز در موارد اورژانسی، بدون اجازه حق هیچ کاری را ندارید. بهتر است با توجه به اعتقادات پزشکی و یا مذهبی فرد، در مورد خواص درمانی شیئی که شارژ کرده اید، داستانی هیجان آور بسازید. برای نمونه، آب مقطر را درون یک شیشه شربت داروهای گران قیمت ریخته و بگویید، این یک داروی بسیار جدید بوده و با فناوری لیزری و هسته ای تهیه شده است. در مورد افراد مذهبی نیز می توانید بگوید که توسط یک قدیس، یا مکان مذهبی خاصی تبرک داده شده است. ( به فراخور اعتقادات و دانش هر شخص ). این کار علاوه بر انتقال انرژی درون وسیله شارژ شده به بیمار، باعث می گردد تا بیمار از درون نیز انرژی های نهفته ی خود را تحریک کرده و به خودش برای بهبود کمک کند.

نکته: برخی معتقدند که با محدود کردنِ نیتِ خود، می توانید کاربرد و عملکرد نیروی الهی را محدود کرده و کنترل کنید. بدین معنی که مثلا نیت کنید که ریکی درد دندان شما را کاهش دهد و مراقبه را شروع کنید. ( همچنین در مورد آرامش ذهنی، یا رفع خستگی ) این مطلب به همان اصل \"بنا به درخواست\" بودن و \"اختیار\" در دریافت ریکی مربوط می باشد. ریکی با نیت ( ناخودآگاه ) شما عمل می کند.

خاصیت دیگر: از آنجایی که ریکی، جوهره الهی می باشد، شما می توانید همان گونه که در مراسم مذهبی و دعا های خود، مطلبی از خداوند طلب کرده و حاجت می خواهید، از این نیروی الهی نیز درخواست کنید. معمولا برای اینکه این کار به نحو موثرتری انجام شود، بهتر است یک مراقبه 20 تا 30 دقیقه ای با نیت مورد نظرتان انجام دهید. اگر خواسته شما در تضاد باتعالی معنوی شما نباشد، ریکی علت های مورد نیاز برای رسیدن به هدفتان را مهیا کرده و در زمان مناسب تحقق خواهد یافت.

 

دکتر بتسابه مهدوی

26 مرداد 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی