نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

درس های دکتر بتسابه مهدوی در کلاس دلشدگان شهریور شماره 1

بتسابه مهدوی | جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ق.ظ

مردم می گویند: "آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید"! اما باید اینگونه باشد: "خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید"  هیچکس کامل نیست...!!!

وظیفه ی آموزش این است که ذهن های خالی را به ذهن های باز تبدیل کند،نه به ذهن های پر.

 

مالکولم فوربس

ما همواره نمی توانیم {درد} را ریشه کن نماییم، اما رنج کشیدن اختیاری است. اگر انتظار برای احساس بهتر را رها نمایید، سریعا شروع به احساس بهتری خواهید نمود...

"آدیاشانتی"

هیچ نیازی به رقابت جوئی با هیچ انسانی نیست.

هر شخصی خود خودش است، تو تو هستی و کاملا خوب و زیبا هستی.

خودت را پذیرا باش.

هیچ نیازی به رقابت جوئی با هیچ انسانی نیست.

هر شخصی خود خودش است، تو تو هستی و کاملا خوب و زیبا هستی.

خودت را پذیرا باش.

به خاطر داشته باشید زمانی که آگاهی شما خدشه دار باشد ، هیچ چیز را به درستی نمی بینید و درک نمی کنید . در

ناآگاهی ، همیشه بازتابی وجود دارد . امشب به ماه نگاه کن ، می توانی با دست چشم هایت را فشار بدهی و ماه را دو تا

ببنی ! در این حالت ، باور اینکه فقط یک ماه در آسمان وجود دارد برایت مشکل خواهد بود . آن را دو تا می بینی ... و

حالا تصور کن ... که یک نفر به طور طبیعی لوچ به دنیا آمده باشد ، نقص او سبب می شود همه چیز را دو تا ببینید . هر

چیزی را که تو یکی می بینی ، او دو تا می بیند .

دید درونی ما به صورت های مختلف مه آلود و تیره می شود و در نتیجه چیزهایی را که وجود خارجی ندارند می بینیم ،

ولی نمی توانیم انکارشان کنیم . ما به چشم هایمان اعتماد داریم و همین چشم ها هستند که واقعیت را دگرگون می بینند

 

از تهى بودن خود لذت ببرید. تقویتش کنید و آن را گرامى بدارید.

بگذارید تهى بودن شما توأم با جشن، شادى و رقص باشد. آمدن و

نیامدن خداوند بستگى به خودش دارد؛ چرا شما باید نگران باشید؟

همه چیز را به او بسپارید. او زمانى که کاملاً از آمدنش ناآگاه هستید

به سراغتان مى آید. شما حتى صداى پاى او را هم نخواهید شنید. او

ناگهان و در یک لحظه حضور پیدا مىکند. ولى باید کاملاً تهى باشید؛

بدین معنا که هیچ انتظار و خواسته اى نداشته باشید.

 

ﻣـﺮﺩﯼ ﺑـﻪ همسرش ﮔـﻔـﺖ: "ﻧـﻤـﯿـﺪﺍﻧـﻢ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﭼـﻪ ﻛـﺎﺭ ﺧـﻮﺑـﯽ ﺍﻧـﺠـﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻛـﻪ ﯾـﻚ فرشته ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩﻡ ﺁﻣـﺪ ﻭ ﮔـﻔـﺖ ﻛـﻪ ﯾـﻚ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﺗـﺎ ﻣـﻦ ﻓـﺮﺩﺍ ﺑـﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺵ ﻛـﻨـﻢ"!

همسرش ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﺎ ﻛـﻪ 16 ﺳـﺎﻝ ﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺪﺍﺭﯾـﻢ، ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﺑـﭽـﻪ ﺩﺍﺭ ﺷـﻮﯾـﻢ.

ﻣـﺮﺩ ﺭﻓـﺖ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣـﺎﺟـﺮﺍ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺗـﻌـﺮﯾـﻒ‌ ﻛـﺮﺩ، ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺳـﺎﻟـﻬـﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧـﺎﺑـﯿـﻨـﺎ ﻫـﺴـﺘـﻢ، ﭘـﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﭼـﺸـﻤـﺎﻥ ﻣـﻦ ﺷـﻔـﺎ ﯾـﺎﺑـﺪ".

ﻣـﺮﺩ ﺍﺯ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩ ﭘـﺪﺭ ﺭﻓـﺖ، ﭘـﺪﺭﺵ ﺑـﻪ ﺍو ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺑـﺪﻫـﻜـﺎﺭﻡ ﻭ ﻗـﺮﺽ ﺯﯾـﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻓـﺮﺷـﺘـﻪ ﺗـﻘـﺎﺿـﺎﯼ ﭘـﻮﻝ ﺯﯾـﺎﺩﯼ ﻛـﻦ".

ﻣـﺮﺩ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻓـﻜﺮ ﻛـﺮﺩ, ﻫـﻮﺍﯼ ﻛـﺪﺍﻣـﺸـﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻛـﺪﺍﻡ ﯾـﻚ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﺍﻓـﺮﺍﺩ ﺗـﻘـﺪﻡ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، همسرم؟ ﻣـﺎﺩﺭﻡ؟ ﭘـﺪﺭﻡ؟

ﺗـﺎ ﻓـﺮﺩﺍ ﺭﺍﻩ ﭼـﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘـﯿـﺪﺍ ﻛـﺮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﯽ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ فرشته ﺭﻓـﺖ ﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛـﻪ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺑـﭽـﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔـﻬـﻮﺍﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻃـﻼ ﺑـﺒـﯿـﻨـﺪ“!

(ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ ﮐﻮﺋﯿﻠﻮ)

**برای همدیگر آرزوهای قشنگ کنیم

 

 

خدا از هر چه پنداری جدا باشد

خدا هرگز نمی خواهد خدا باشد

نمیخواهد خدا بازیچه دست شما باشد

که او هرگز نمیخواهد چنین ایینه ی وحشت نما باشد

هراس از وی ندارم من

ترس از ان دارم مبادا رهگذاری را بیازارم

نه جنگی با کسی دارم نه کس با من

بگو موسی بگو موسی پریشان تر تویی یا من

نمیترسم

نه از دوزخ نه از هرمان

نه از فردا نه از مردن

نه از پیمانه می خوردن

خدا را میشناسم از شما بهتر

خدا را میشناسم من

 

 

 

سلاااااااااام فرکانس مثبتی هاااا ...

 

امروز سه شنبه

 

همراه با چند جمله الهام بخش و زیبا برخیزید و بدرخشید ...

روزی مملو از ارامش دوستی و موفقیت براتون ارزو می کنم ...

 

"زندگی را طلاق ندهید."

این یعنی اینکه خودتون رو از خوشی های دنیا و زندگی , محروم نکنید

در مقابل مشکلات , تسلیم نشید و زانوی غم بغل نگیرید. خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید . یادتان باشد بهترین دوست شما

"تصویر ذهنی های خوب شما از خودتان " است .

پس زندگی را زندگی کنید .

 

جمله تاکیدی امروز ...

 من شجاع هستم و اطمینان دارم زندگی پر از فرصت است و من هر فرصتی را به ثروتی تبدیل می کنم ....

 

خدایا شکرت 🙏️🙏

 

روزتان پر از فرکانس های مثبت و زیبای زندگی ...

 

 

 

شاخه‌ی عشق را شکستم

آن را در خاک دفن کردم

و دیدم که

باغم گل‌ کرده‌ است

 

کسی نمی تواند عشق را بکشد

اگر در خاک دفنش کنی

دوباره می‌روید

اگر پرتابش کنی به آسمان

بال‌هایی از برگ در می‌آورد

و در آب می‌افتد

با جوی‌ها می‌درخشد

و غوطه‌ور در آب

برق می‌زند

 

خواستم آن را در دلم دفن کنم

ولی دلم خانه‌ی عشق بود

درهای خود را باز کرد

و آن را احاطه کرد با آواز از دیواری تا دیواری

دلم بر نوک انگشتانم می‌رقصید

 

عشقم را در سرم دفن کردم

و مردم پرسیدند

چرا سرم گل داده‌ است

چرا چشم هایم مثل ستاره‌ها می‌درخشند

و چرا لبهایم از صبح روشن‌ترند

 

می خواستم این عشق را تکه‌تکه کنم

ولی نرم و سیال بود ، دور دستم پیچید

و دست‌هایم در عشق به دام افتادند

حالا مردم می‌پرسند که من زندانی کیستم

 

شاخه‌ی عشق / هالینا پوشویاتوسکا

 

 

 

هیچکس"سرش آنقدر شلوغ نیست

که "زمان"از دستش در برود و "شما"را از "یاد"ببرد .... همه چیز برمی گردد به "اولویت های آدم".اگر "کسی"به "هردلیلی"در هر "مکانی"باهر"احساسی""تو"

رایادش رفت،،،

فقط یک دلیل دارد؛

 

"جزو اولویت هایش نیستی

***************88

از افلاطون پرسیدند:شگفت انگیزترین رفتار انسان چیست؟

پاسخ داد:

'از کودکی خسته می شود،برای بزرگ شدن عجله می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود!

ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد،سپس برای بازپس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.

طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری میمیرد که گویی هرگز زندگی نکرده است!

آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه ازدست رفتن امروز خود نیست ،در حالی که زندگی گذشته یا آینده نیست، بلکه زندگی همین حالاست...

 

 

 

اگر با نام او که یگانه است آغاز نمودی این آغاز را پایانی خوش است

چرا که اوست آغاز هر انجام، اوست آغاز کننده کارها و به پایان رساننده امور

اگر با نام او حرکت کردی رسیدن تو به مقصد حتمیست و سرانجام کار نیکو

اگر با نام او آغاز کردی شاید با مشکلات و سختی ها روبرو شوی ولى ایمان داشته باش که به مقصود خواهی رسید چرا که نام او هموار کننده راه و آسان کننده هر دشواریست...

 

*****

آموزگار عزیزم

 

سال ها گذشت،

 

و هنوز هم نوشته هامان آن قدر زیبا نیست که بالای سرمان قاب کنیم...

 

مشق امشب هم، مثل دیشب، مثل هر شب،

 

دو صفحه تمیز و زیبا می نویسیم؛

 

"آدمی را آدمیت لازم است."

*********************

خداوند از فرط مهربانی وقتی بییند یکی از آفریدگانش از چیزی رنج میبرد، مداخله میکند و میگوید دیگر بس است، رنج تو را نمیتوانم ببینم

 

و موقعیت او را به سرعت تغییر میدهد

 

حتی اگر به ظاهر دردی جزیی برای آفریده اش حادث شود

 

اما به زودی، دست او را میگیرد و یک چیز زیباتر و بهتر را نشانش میدهد و میگوید:

 

بفرما این چیزی است که تو لایقش هستی

*****

 تا رابطه ی بین من و تو شکرآب است

هر خاطره ی خوب تو مامور عذاب است

قرض الحسنه قلب خودم را به تو دادم

افسوس که چشمان تو هم عضو شتاب است

جالب تر از این نیست، در آغوش منی و

آغوش تو یاد آور سرمای سراب است

این دست خودم نیست که دنبال تو هستم

تقصیر دل بی پدر خانه خراب است

باید که ببینی دل من سوخت برایت

خر داغ نکردند و این بوی کباب است

خیرت برسد یا نرسد راضی ام از تو

وقتی به خدا شر تو هم عین ثواب است

******

یک شب

همه ی خیابان ها را

با تمام بلوارهایش

پارکها را با تمام درختان و نیمکتهایش

خواهم دزدید

همه را تا میزنم

و در کوله ی خیالم می گذارم

به سمت تو می آیم

تا با تمام خیابان ها و پارکها

با من خاطره داشته باشی

که هرگز نتوانی فراموشم کنی ...

**********

 عواطف انسانی که ارگانهای بدن را ضعیف میکند:

۱- عصبانیت: کبد را ضعیف میکند.

۲- غم و غصه: ششها را ضعیف میکند.

۳- نگرانی: معده را ضعیف میکند.

۴- استرس: قلب ومغز را ضعیف میکند.

۵- ترس: باعث از کار افتادن کلیه ها میشود.

جلوگیری از عواطف منفی میتواند باعث سلامتیت گردد.

 

پس

خونسرد باش

خوب نگاه کن

خوب احساس کن

و خوب عمل کن

شاد باش

و درهمه حال لبخند بزن

******

خدایا سلام!

 در دفتر حضور و غیاب امروز، حاضری زدیم!

حضورمان را بپذیر و جایگاه مان را در کلاس بندگی ات در ردیف بهترین ها قرار ده.

سودای عشق تو، آفتاب دل ماست. با اشعه های زرین عشقت، بارقه امید را در روزنه های فرو بسته دلهامان بتابان!

 

سلام صبحتون بخیر و روزتون پر از انرژی و شادابی

*******

خدای زیبایم سلام.

 

یک صبح زیبای دیگرراباترنم دلنشین پرندگانت آغازنمودم پرندگانی

 

 که شکرگزاری میکنندونیایش شکربرای یکروززیبای دیگر

 

شکربرای بوی خوش زندگی

 

شکروهزاران شکربرای وجودارزشمندعزیزانم

 

شکربرای سلامتی جسم وجان

 

شکربرای رزق وروزی حلال وبی نیازی

 

شکربرای قرارگرفتن درراهت

 

شکربرای بارش زیبایت که فضارازیباترودلنشین ترکرده است

 

شکربرای تمام نعمتهایت که در‌اختیارم قرارداده ایی

هرچه شکرگویم کم است

 

 

 

صبحت پرنشاط ؛ روزت پربرکت؛ روزیت پربار....

🌺🌺🌺🌺🌹🌹🌹🌹

 

متنی فوق العاده فوق العاده عالی

 

ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﭘﯿﺮﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮐﺸﻒ ﻻﻣﭗ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ

ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺳﺮﺷﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﮐﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﻣﺠﻬﺰﺵ ﮐﻪ

ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﻮﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ...

ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩ . ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺧﺘﺮﺍﻋﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ

ﺷﮑﻞ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺎﺯﯼ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻮﺩ.

ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺁﺗﺶ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ

ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺘﺎ ﮐﺎﺭﯼ

ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻼﺵ ﻣﺎﻣﻮرﺍﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ

ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎ ﺍﺳﺖ!

ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ

ﺷﻮﺩ ...

ﭘﺴﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ

ﻟﺬﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ

ﮐﻤﺎﻝ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ ﺻﻨﺪﻟﯽ

ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!!!

ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﻧﺮﻭﺩ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻧﺪﻫﺪ . ﺍﻭ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ

ﺩﺭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻋﻤﺮﺵ ﺑﺴﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ.

ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺪﺭ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺷﺎﺭ ﺍﺯ

ﺷﺎﺩﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎﯾﯽ؟ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ؟!! ﺭﻧﮓ ﺁﻣﯿﺰﯼ

ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ؟!! ﺣﯿﺮﺕ ﺁﻭﺭ ﺍﺳﺖ!!!

ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﻨﻔﺶ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ

ﻓﺴﻔﺮ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ! ﻭﺍﯼ! ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ، ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ! ﮐﺎﺵ ﻣﺎﺩﺭﺕ

ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﯾﺪ . ﮐﻤﺘﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮﺵ

ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ! ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﭼﯿﺴﺖ ﭘﺴﺮﻡ؟!!

ﭘﺴﺮ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﮔﯿﺞ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﭘﺪﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺯ

ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﻧﮓ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟!!!!!!

ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ؟! ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﻢ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ ﻭ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟!

ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ . ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﻦ ﻫﻢ ﮐﻪ

ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻼﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮﻩ

ﺍﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ !...

ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺳﺎﺯﯼ ﯾﺎ ﻧﻮ ﺳﺎﺯﯼ ﺁﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ! ﺍﻵﻥ

ﻣﻮﻗﻊ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ! ﺑﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻣﮑﺎﻧﯽ ﺭﺍ

ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺍﺷﺖ!!

ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺁﻟﻮﺍ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺩﺭ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ

ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺿﺒﻂ ﺻﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻘﺪﯾﻢ

ﺟﻬﺎﻧﯿﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ. ﺁﺭﯼ ﺍﻭ ﮔﺮﺍﻣﺎﻓﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ

ﮐﺮﺩ.

از زندگیت لذت ببر و افسوس چیزهای گذشته را نخور...

گذشته، درگذشته...!

 

ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ

*******

اﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﺯ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ ؛

ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﺘــــــــــﺎﻥ ﺏ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﻫﺰﺍﺭ

ﺭﻧﮓ ...

ﺍﻭن که  ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪ،

ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘــــــــــ ﺑﺮﺍﯼ

ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻥ .

ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ

ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻧﺪﻩ ...

ﺑﻪ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ...

ﺑﻪ ﺗــــــــــﻐﯿﯿﺮ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ ...

ﺏ ﻧﺴﯿﻢ ﻭﺯﺵ ﺑﺎﺩ ...

ﺑﻪ ﺁﻭﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻧﺪﻩ ...

ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﯾﮏ ﺭﻫﮕﺬﺭ ...

ﺑﻪ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﺳﺘــــــــــ ...

ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ...

ﻭﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ...

ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ .

******

،🌷صبح یعنی یا کریم

یا کریمی روی سیم

یا کریمی مهربان

دوست با یاس و نسیم

 

صبح یعنی آفتاب

در میان حوض آب

خنده ی ماهی به نور

یک سلام و یک جواب

 

صبح یعنی دست باز

لحظه ی راز و نیاز

اشک های مادرم

توی باغ جانماز

 

صبح، خوب و باصفاست

بهترین‌ وقت دعاست

دوست دارم صبح را

صبح، لبخند خداست🌷🌷

🍒🍎

برای لذت بردن نیازی به دانستن علت ها و سبب ها و رازهای پشت پرده نیست. باغ گل را باید دید و لذت برد و صدای خوش و لبخند شیرین را باید درک کرد و غرق شادی شد. هیچ کس نمی تواند راز افسون یک لبخند یا نگاه محبت آمیز را بیان کند. اما همه کس می تواند از آن سرمست شود .

 دکتر الهی قمشه ای

خــــــــــدایا!

 

 میخواستم بنویسم خیلے تنهایم ، سجـــــاده ام را دیدم ، شرمنده اتـــــ شدم ...

 

 نمے فهمــم! وقتے به نماز مے ایستم من ، تــــو را مے خوانم ...؟! یا تـــــو ، مرا مے خوانے ...؟!

 

 فقط ڪاش ڪه عشق مان دو طرفه باشد .

 

خدایا فقط تو با من بمون ...

*******

: آرامش نه عاشق بودن است

نه گرفتن دستی که محرمت نیست

نه حرف های عاشقانه و قربان صدقه های چند ثانیه ای...

آرامش حضور خداست وقتی در اوج نبودن ها

نابودت نمیکند...

وقتی ناگفته هایت را بی آنکه بگویی میفهمد

وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی

غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری ،

وقتی مطمئن باشی با او

هرگز

تنها

نخواهی بود ...

آرامش یعنی همین ،تو بی هیچ قید و شرطی خدا را داری ..

*****

گوهر خود را هویدا کن...

کمال این است وبس...

خویش را درخویش پیدا کن...

کمال این است وبس...

چند میگویی سخن از دردوعیب دیگران...

خویش را اول مداوا کن...

کمال این است وبس...

پند من بشنو, به جز بانفس شوم بدسرشت...

باهمه عالم مداراکن...

کمال این است وبس...

چون به دست خویشتن, بستی تو پای خویشتن...

هم به دست خویشتن وا کن...

کمال این است وبس

**************

ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪ ، ﻣﺴﺖ ﺷﺪ!

ﻭﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺑﯽ ﺑﻦﺑﺴﺖ ﺷﺪ ! ...

ﻛﺎﺵ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻢ ﺷﺮﺍﺏ ِ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺩ

ﺧﺎﻧﻪﯼ ﺟﺎﻧﻢ ﺧﺮﺍﺏ ِ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺩ ! ...

ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﻋﺸﻖ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺳﺎﻛﻦ ﺷﻮﺩ ،

ﻫﺮ ﭼﻪ ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻮَﺩ ، ﻣﻤﻜﻦ ﺷﻮﺩ ! ...

ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺮ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽﺳﺖ ،

ﺭﺩّﭘﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺩﯾﺪﻧﯽﺳﺖ! ...

ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ِ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﺟﻬﺎﻥ ،

ﺳِﺮّ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﻭﺩ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ! ...

‏« ﺳﺎﻟﮏ !« ﺁﺭﯼ ... ؛ ﻋﺸﻖ ﺭﻣﺰﯼ ﺩﺭ ﺩﻝﺳﺖ

ﺷﺮﺡ ﻭ ﻭﺻﻒ ِ ﻋﺸﻖ ﻛﺎﺭﯼ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ! ...

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻮﺭ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻛﻼﻡ !

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻌﺮ ، ﻣﺴﺘﯽ ، ﻭﺍﻟﺴﻼﻡ ...!

 

 

"" مولانا ""

*******

ﺳﺎﻗﯽ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﺗﻮﯾﯽ ! ﭼﺎﺭﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺗﻮﯾﯽ !

ﺷﺮﺑﺖ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺷﻔﺎ، ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﺪﻩ !

ﻏﻢ ﻣﺪﻩ ﻭ ... ﺁﻩ ﻣﺪﻩ ... ﺟﺰ ﺑﻪ ﻃﺮﺏ، ﺭﺍﻩ ﻣﺪﻩ،

ﺁﻩ ﺯ ﺑﯿﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻩ ﺑﮕﺸﺎ، ﺑﺎﺭ ﺑﺪﻩ !

ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﺨﻤﻮﺭ ﻟﻘﺎ، ﺗﺸﻨﻪ ﺳﻐﺮﺍﻕ ﺑﻘﺎ،

ﺑﻬﺮ ﮔﺮﻭ ﭘﯿﺶ ﺳﻘﺎ، ﺧﺮﻗﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﺭ ﺑﺪﻩ !

ﺗﺸﻨﻪ ﺩﯾﺮﯾﻨﻪ ﻣﻨﻢ ! ﮔﺮﻡ ﺩﻝ ﻭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﻨﻢ !

ﺟﺎﻡ ﻭ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻦ، ﺑﯽﺣﺪ ﻭ ... ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺪﻩ !

" ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﮔﺎﺭ ﻋﺸﻖ - ﻣﻮﻻﻧﺎ

***************

دلم یک کلبه می خواهد

درون جنگل پاییز

به دور از رنگ آدم ها،

من و آواز توکاها

من و یک رود

من و یک کلبه ی پر دود

من و چای و کتاب حافظ و خیام

******

سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو.

آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است...

****

بی خدا شخص تنها یک جسم است ، با خدا شخص یک روح می شود

*****

گفتی بیا،گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما

گفتی مرو.گفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا

گفتی که وصلت میدهم.جام الستت میدهم

گفتم مرا درمان بده. گفتی چو رستی میدهم

گفتی که درمانت دهم. بر هجر پایانت دهم

گفتم کجا،کی خواهد این؟گفتی صبوری باید این

گفتی تویی دردانه ام. تنها میان خانه ام

مارا ببین،خود را مبین درعاشقی یکدانه ام

گفتی بیا. گفتم کجا. گفتی در آغوش بقا

گفتی ببین.گفتم چه را؟گفتی خدارادرخدا

 

مولانا

*****

: می گویند زمان، آدمها را عوض می‌کند،

اشتباه نکن..!!

 

"زمان"

حقیقت آدمها را روشن می سازد،

 

"زمان"

قیمت رفاقت ها را معلوم می کند،

 

"زمان"

" عشق "را از " هوس "جدا می سازد،

و راستی را از دروغ،،،،،،

 

اشتباه نکن..!!!

 

"زمان"

هرگز آدمها را عوض نمی کند،،،،

*****

برای رفتن به ورای ذهن دو کار باید انجام شود ، نخست وارد مراقبه شو و سپس سطح بی ذهنی درونت را

لمس کن آنگاه عشقی را خواهی داشت که قطب متضادی برایش نیست .

****

هرکسی حال مرا پرسید گفتم عالی ام

اشک ها پنهان شده درخنده ی پوشالی ام

 

نردبان هرکس و ناکس شدم اما چه سود؟

دار قالی هستم و حالا جدا از قالی ام

 

خوب فهمیدم که خوش بودند از غمهای من

آن رفیقانی که غمگینند از خوشحالی ام

 

دیگر آن چاقوی دست نارفیقان نیستم

خسته از دیروزهای خونی و جنجالی ام

 

بی دلیلِ بی دلیلِ بی دلیلِ بی دلیل

من شدیداً خسته از هر بحث استدلالی ام

 

مثل نعل اسب ها در زیر پا افتاده ام

با همه افتادگی تندیس خوش اقبالی ام

 

غرق خواهد شدکسی که سخت "من ، من" میکند

بطری بر روی آبم چون که از خود خالی ام...🍀🌺🌺🌺🍀

******

ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ :

 هر شب قبل از خواب، ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارد خوشحالیهایش را بنویسد...

یکی ﺍﺯ شبها ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﻮﺷﺖ:

ﺧوشحالم:

 ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﺧﺮ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ! و در کنار من...

 ﺧوشحالم:

 ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻓﻬﺎ شکایت میکند  ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﻧﻤﯿزﻧﺪ!

ﺧوشحالم:

 ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ!

ﺧوشحالم:

 که ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﻢ ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ!

ﺧوشحالم:

 ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽﺍﻓﺘﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ!

خوشحالم :

ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻛﻨﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ خاﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ!

 ﺧوشحالم:

 ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻣﯿﺸﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘم!

ﺧوشحالم :

که ﺧﺮﯾﺪ ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﺳﺎﻝ، ﺟﯿﺒﻢ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻡ!

ﺧوشحالم :

که ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ ..

***********

خداوندا

به من قدرتی ببخش

تا هر آنچه که آزارم داده

هر آنچه که مرا تلخ و نا شادم کرده

هر آنچه که از نفرت و انزجار لبریزم کرده

ببخشم و عفو کنم

برون و درون

گذشته و آینده را زیبا ببینم

**************

از رابعه پرسیدند: خدای را دوست می داری؟

پاسخ داد: آری

گفتند: آیا از شیطان نفرت داری؟

گفت: نه، عشقم به خدا جایی برای نفرت از شیطان باقی نمی گذارد.

رابعه عدویه

*******

شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو

گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو

 

مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود

مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو

 

از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود

مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو

 

کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو

من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو

 

جان من و جهان من ، روی سپید تو شدست

عاقبتم چنین شود ، مرگ من و بقای تو

 

از تو برآید از دلم ، هر نفس و تنفسم

من نروم ز کوی تو ، تا که شوم فنای تو

 

دست ز تو نمی کشم ، تا که وصال من دهی

هر چه کنی بکن به من ، راضی ام از رضای تو

 

مولانا

 

.******

 

 

سلام..... دوست با وفای من...

 یک "سلام" فاصله است...

سلام می کنم  و

سلامتی و سربلندی برایت می طلبم و سایه خشنودی خدا...

تو هم برایم دعا کن ،

 که دلمان هردو

  نیازمند اجابت های قشنگ خداست...

حالا به زندگی لبخند بزن ،

دوست بی ریای من .  سلام صبح زیبایت بخیر🌺🌺🌺🌺🌞🌞🌞🌞🌷🌷🌷🌷

سلام

صبحت زیبا چرا من هر صبح خودم را در آینه تو سبز میبینم

و تو خودت را در آینه من آبی

بیا برویم باورمان را قدم بزنیم

تا شانه های خیابان خیال کنند

جنگل و دریا بهم رسیده اند . . .

******

بارالها :

ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﯾﻦ

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﯽ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻭﺟﻮﺩ توﺳﺖ ،

ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ ...

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ

ﻭ ﺁﻧﺎﻧﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒﺮﯾﻢ ...

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥِ ﺩﺭﻭﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﻧﺴﺎﺯﯾﻢ ...

ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ ...

 

به ما بیاموز همان باشیم که قولش را به تو دادیم

 

 خدایا تو معجزه کردی

 و انسان را آفریدی

ما معجزه کنیم و

انسان بمانیم...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی