عکس نوشته 26 مهر 1395
- ۰ نظر
- ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۹:۴۵
کل ماده که جهان ما از آن ساخته شده است، ارتعاش دارد؛ حتی کریستالها نیز که به نظر ما سخت و انعطاف پذیرند، از ذرات انرژی در حال ارتعاش تشکیل شدهاند. انسان ها، حیوانات، گیاهان، مواد معدنی، آب و هر چیز دیگری با فرکانس های متفاوتی که از فرکانسهای خاص خود آن ها و همنوایی آن ها با ارتعاشهای محیطشان درست شده است، دائم حرکت میکنند. سنت باطنی کهن، هزاران سال قبل، از این قوانین آگاه بوده است. فیزیک مدرن در سال های اخیر، این دانش را از طریق تحقیقات روشمند تایید کرده است.
برای مثال، دانشی که اکنون در مورد ساختار ماده داریم، ثابت میکند که تمام اتم ها و ذرات زیر اتمی یک ماده، درگیر حرکتی دائم و بسیار سریع هستند. در واقع، آن چه را که ما مادهای جامد میپنداریم، مجموعه ای بیشمار از ذرات ریز است که چنان به سرعت حرکت میکنند که به ما تصویر یک جسم جامد را می دهند. میتوانید با نگاه کردن به شروع حرکت پروانهی هواپیما این پدیده را بهتر درک کنید. در ابتدا تیغه های پروانه را به وضوح میبینید. سپس هر چه حرکت سریعتر می شود، تا این که به نظر میرسد در جایی که تیغه های پروانه بود فقط یک صفحهی گرد قرار دارد.
فیزیک نیز بر اساس علم ریاضی ثابت کرده است که ذراتِ دارای ارتعاش سریع، از لحاظ مکانیکی مثل یک جسم جامد رفتار میکنند و فضایی را که ذرات در آن در حرکتاند پر میکنند. با گذاشتن یک گیتار در کنار بلندگویی که از آن موسیقی پخش می شود، به آسانی خواهید دید، چگونه حرکات ذرات یک جسم به ارتعاش های محیط اطراف واکنش نشان میدهند. اگر گوشتان را نزدیک سیم های گیتار نگهدارید، نوای آرامی را می شنوید، یعنی سیمهای گیتار شروع به ارتعاش کرده اند. البته این پدیدهی همنوایی فقط به میدان انرژی صوتی اختصاص ندارد.
دکتر بتسابه مهدوی
26 مهر 1395
تهران
از عمر کره زمین حدود پنج میلیارد سال می گذرد. هر چه باشد درختان به مراتب زودتر از انسان ها پا به عرصه ی کره زمین گذاشته اند.
اما به وسیله تکامل، بسیاری از گیاهان تدریجاً در عرصه هایی از آب به وجود آمدند. اجداد درختان امروزی گیاهانی هستند که در میان آب زندگی می کردند.
صد میلیون سال به طول انجامید که درختان مرطوب از آب به خشکی راه یافتند و در یک زمان کوتاهی عرصه گیتی را با حضور خود مشجر کردند.
همان طوری که می بینید، گیاهان یا درختان وابسته به انسان ها نیستند و این انسان است که همه چیز خود را مدیون آن ها باید بداند و دین خود را به طریقی ادا نماید.
درختان مولد اکسیژن، غذا و آب هستند. انسان بدون غذا 4-3 هفته بدون آب تا دو هفته و بدون هوا فقط تا چهار دقیقه زنده می ماند.
در تمام متون دینی، تاریخی و قومی درختان نقش سمبولیک خود را دارند.
مثلاً در انجیل درخت زندگی(تویا) و در تورات درخت کابالا با ده صفیرا یا اماناسیون، درخت بودی به نام بودا که در زیر آن می توان مراقبه کرد تا به روشنایی هستی رسید یا گرازیل نزد ژرمن ها و غیره را می توان نام برد.
انسان های اولیه درختان را صوری از خداوند در حد خدا می پنداشتند. هر جا که درختان بیشتر احساس می شدند پیروان پرستش آن ها هم بیشتر بود و هم امیدها و نیایش ها در زیر درختان شدنی بود. قرن ها گذشت تا مبادرت به ساختن خانه خدا از چوب کلیسا، میعادگاه، قربانگاه کردند. اجداد انسان، درختان را مادر طبیعت می پنداشتند و بدنه درختان را عمود زندگی و وصلکننده زیر زمین با آسمان می دانستند.
گیاهان و یا درختان باعث زیبایی های سطح کره زمین شده اند. بدون وجود گیاهان هرگز امکان زندگی برای این مجموعه از پدیده های زنده و غیره وجود نداشت.
انسان هر روز بدون اینکه خود احساس کند تحت تأثیر انرژی گیاهان به ویژه درختان قرار می گیرد. تنها درخت در حالت زنده بودن نیست که انرژی ساطع می کند بلکه چوب خشک شده درختان، ویژگی خود را دارند.
درختان دارای روح اند و با درختان می توان مانند یک دوست خوب درد و دل کرد و گفته ها و ناگفته ها را با آن ها در میان گذاشت.
تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که از میان بیش از 500 هزار گونه گیاهی و هزاران گونه درختی که شناسایی شده اند، تنها دوازده درخت هستند که خاصیت انرژی دارند.
یعنی«انرژی درختی»
اولین درختی که بازگو می کنیم تا انرژی آن را به درستی بشناسیم، درخت نمدار است.
این درخت در ادبیات اروپایی به نام درخت عشق و در بسیاری از متون به جا مانده درخت سرنوشت خوانده می شود.
در قرون وسطی معروف به بید زنبور عسل بوده و به علت نرمی چوب در ابزارسازی، خلق آثار هنری چوبی در کلیساها و معابد و ساخت و سازهای موسیقی و... کاربرد داشته است.
از برگ شکوفه این درخت چای مدر، ضد آب آوردگی اندام ها، تصفیه خون و ضد کرامپ توصیه می شود. یعنی در میان گیاهان دارویی نقش بسزایی دارد. اسانس روغنی این گیاه ضد باکتری قوی است. از ذغال چوب درخت نمدار، مداد نقاشی، انواع مداد ساخته شده و درخت هنر نقاشی سیاه قلم بوده است و می باشد.
انسان تیپ نمدار:
کسی که مهربان، دلسوز و حامی است خصلت نمدار دارد و در نهایت مفهوم واژه ها از روحیه مادری برخوردار است. عقاید و افکار و رفتار دیگران را با کمک تجربه و خویشتن داری سنجیده و نفی نمی کند، بلکه به صورت لزوم به اصلاح آن می پردازد. او عقاید کامل به وحدت وجود در تمامی مراحل زندگی دارد.
تیپ نمدار به مشیت الهی وفادار و عصیان آدمی را در قدرت خلاقیت فرد و خروج از چارچوب ها ارزیابی می کند.
او معتقد است که هر حرکتی بازتاب جهانی دارد و مرگ هر درختی آغاز یک فاجعه گرچه کوچک است اما ظرفیت رشد دارد.
تیپ نمدار مسئولیت پذیر است، قابل اعتماد است، رازدار، ثابت قدم و استوار بوده است و همواره در پشت صحنه نقش آفرینی کرده و در روی صحنه محبوب و مهجور است.
با تماس این درخت یا چوب آن، نیروهای ارتعاشی از Enter tree وارد بدن فرد می گردد. این درخت معالج افراد خود کامه، دیکتاتورمنش و خود رأی می باشد.
می توان در جوار و یا زیر درخت نمدار به استراحت پرداخت و از انرژی آن استفاده نمود. در ایران استفاده از تصویر از انواع چوب و گردن بند و دست بند چوبی در استان های شمال و کردستان امری متداول است.
انرژی کیهانی هرچیزی در حال ارتعاش است
دکتر بتسابه مهدوی
26 مهر 1395
تهران
دکتر بتسابه مهدوی
سرخپوستان به هنگام ضرورت یک درخت کاج را براى چند دقیقه محکم در آغوش مىفشارند و یا پشت خود را به آن تکیه مىدهند و معتقد هستند که با این عمل مقدارى از نیروى حیاتى درخت به آنها منتقل مىشود.
دکتر 'مارسل فوژل' برندهٔ چند جایزهٔ علمى در زمینهٔ تحقیقات، نتایج تجربیات خود را به شرح زیر خلاصه مىنماید:
۱. گیاهان موجوداتى زنده و حساس هستند.
۲. انسان مىتواند با گیاه ارتباط فکرى دوجانبه داشته باشد.
۳. کلیهٔ ارگانیسمهاى زنده از تمامى سطح خود، نوع خاصى از انرژى ساطع مىکنند که انعکاسى از فعالیتهاى حایتى خاص موجود زنده است و همین پرتوهاى نورانى است که در اطراف موجود زنده میدان انرژى ایجاد مىکند و گهگاه بهصورت هالهاى نیمه روشن متجلى مىشود.
۴. انسان و گیاه مىتوانند انرژىهاى مفید حوزهٔ مغناطیسى اطراف خود را جذب کنند.
ارتباط با گیاهان
این حقیقت دارد که انسان مىتواند با گیاهان ارتباط برقرار کند و این کار را مىکند. گیاهان براى اندازهگیرى هیجانات انسان بسیار حساس هستند. آنها نیروهاى انرژىزا را که براى انسان مفید است بازتاب مىدهند. مىتوان این نیروها را دید! آنها حوزهٔ نیروى فرد را تغذیه مىکنند که در عوض انرژى را به گیاه باز مىگرداند.
سرخپوستان آمریکائى از این توانائىها آگاه بودند. وقتى که لازم بود به جنگل بروند، در حالىکه دست آنها را بهصورت کشیده در مىآورند، به درخت کاج تکیه مىکردند تا خود را با نیروى آن دوباره سرشار از انرژى کنند. دقیقاً همینطور هم مىشد، یعنى آنها با انرژى زیاد به سر کارهاى خود بازمىگشتند.
دکتر بتسابه مهدوی
25 مهر 1395
تهران
دکتر بتسابه مهدوی
وقتى بیمارى به کوهستان مىرود، بهدلیل اینکه در کوهستان اکسیژن کمتر مىشود، کمبود اکسیژن موجب افزایش گلبولهاى قرمز خون مىگردد و همین ازدیاد گلبولهاى قرمز خون است که باعث مداواى بیمارى شخص مىگردد. در ضمن در کوهستان انرژىهاى کیهانى (پرانا) بیشتر از نقاط دیگر یافت مىشود، که این انرژىها هم باعث مداواى بیمارى شخص مىگردد.
هر چقدر بیشتر صعود کنیم از اکسیژن هوا کاسته مىگردد و همچنین فشار هوا هم کم مىشود. به همین دلیل بیمار احساس سبکى و نشاط خاصى مىنماید (البته این موضوع را متذکر مىشوم که براى بیماران، ارتفاعات خیلى زیاد مناسب نمىباشد). اگر شخصى در ابتداى ورود به کوهستان احساس سنگینى بکند و یا اینکه نتواند کوهپیمائى نماید، نباید به خودش زیاد فشار آورد. شخص باید تا آنجائى که مىتواند بالا برود و اگر این کار را همیشه تکرار نماید بعد از مدتى (بستگى به شخص و بنیه او دارد) مىتواند خیلى راحتتر همان مسیر را طى نماید، آن هم با مسافتهاى بسیار طولانی. در واقع شخص بدن خود را کمکم با محیط اطراف (کوهستان) وفق داده که سرحالی، نشاط و سلامتى تن و روان از دستآوردهاى این ورزش مفرحبخش مىباشد.
تحقیقات نشان داده است که انسان در ارتفاع مقدارى از کارآئى بدن را از دست مىدهد که بستگى به ارتفاع محل دارد، براى مثال:
۱. در ارتفاع ۲۲۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، ۵ تا ۲۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۲۰ تا ۳۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۳. در ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متری، گاهى تا ۷۵ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۴. در ارتفاع ۶۰۰۰ متری، باید از اکسیژن اضافى استفاده نمائید.
شخص هرچه بیشتر در ارتفاع بماند، دستگاه تنفسى و بهطور کلى بدن او به ارتفاع بیشتر عادت مىکند و از افت حرکات بدنیش کمتر مىشود و پس از مدتى اقامت در محل جدید با شرایط سازگار و بازده کارى آنها تقریباً به حالت عادى برمىگردد.
همچنین عادت به ارتفاع بستگى به مدت زمان اقامت و ارتفاع محل دارد، براى مثال:
۱. در ارتفاع ۳۰۰۰ متری، ۷ تا ۱۰ روز اقامت لازم است.
۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۱۵ تا ۲۱ روز اقامت لازم است.
البته این ارقام تقریبى است و در اشخاص مختلف فرق مىکند. 'بهترین مکان براى ساختن بیمارستانها، کوهستانها مىباشد' .
در صبحگاه روز '۱۲/۱۱/۱۳۴۵' به هنگام انجام آزمایش بر روى گیاهان 'کلوباکستر' بازپرس سابق سازمان 'سیا' و متخصص دستگاه پلىگراف (دروغ سنج) بر حسب یک تصادف محض متوجه شد که گیاه مورد آزمایش عکسالعمل عاطفى و روانى نظیر آنچه در انسان مشاهده مىشود از خود بروز داده است.
دستگاه پلىگراف وسیلهاى است که براى کشف حالات درونى افراد تدارک شده و مىتواند هرگونه تغییرات در کیفیت تنفس، فشارخون، ضربان نبض و تعرق ناشى از هیجانات احساسى و عاطفى را با قلم ثبات روى نوار مخصوص ثبت کند و با توجه به همین تغییرات است که متخصصین مىتوانند سخن راست را از دروغ تشخیص دهند.
'باکستر' که الکترودهاى دستگاه را به برگ گیاه متصل نموده و سرعت رسیدن آب از ریشه به برگ گیاه را آزمایش مىکرد به محض مشاهدهٔ علائم و آثار احساسى در روى نوار درصدد برآمد که با روشن کردن کبریت، برگى از گیاه را آتش بزند و نتیجه را بر روى نوار ملاحظه کند، به مجرد خطور این فکر تغییرات کلى و اضطراب آمیز به نشانهٔ بیم و هراس در نوارهاى پلىگراف به ثبت رسید. در تعقیب این آزمایش 'باکستر' خرچنگى زنده را در محوطهٔ اتاق آزمایش، به درون آب جوش انداخت، یکبار دیگر همان عوارض و نشانههاى ناشى از تحریکپذیرى گیاه مشاهده شد و با ملاحظهٔ این حالات 'باکستر' به این نتیجهٔ کلى دست یافت که هر سلول از هر موجود زنده به آنچه در اطراف آن بهوقوع مىپیوندد حساسیت و آگاهى دارد و در عین حال قادر است علائم آن را به سلولهاى موجودى دیگر منتقل نماید.
'باکستر' براى احتراز از هر نوع اشتباه و یا تداخل احساس از ناحیهٔ فرد آزمایشکننده، دستگاه پلىگراف را طورى ترتیب داد که در یک لحظهٔ نامعین بدون حضور خود وى یک خرچنگ زنده بهطور اتوماتیک به داخل آب جوش انداخته شود. یکبار دیگر، آزمایش نشان داد که دقیقاً، همزمان با کشته شدن خرچنگ، همان عکسالعمل اضطراب آمیز از طرف گیاه، در دستگاه به ثبت رسیده است.
بعدها 'باکستر' به این آزمایشها ادامه داد و ملاحظه کرد که به هنگام شادىها و غمها و نگرانىهاى خود او نیز در هر نقطه که باشد گلها و گیاهان منزل وى حساسیت و واکنش مناسب نشان مىدهند و به این ترتیب گیاهان نه تنها خود را دوست، و دلسوز و غمخوار صاحب خود مىدانند، بلکه از هر نوع بیگانه که قصد آزار آنها را داشته باشد به بیم و وحشت فرو مىروند.
نظر دکتر 'چاندرابز' دانشمند و محقق هندوستان براساس تجربیات فیزیکی، روانشناسى و فیزیولوژى استوار است. وى نشان داد که عالم گیاهان یک عالم کاملاً زنده و سرشار از احساس و آگاهى است. وقتى یک سوزن به ساقه یا برگ گیاهى جوان فرو بریم، آهنگ رشد آن بلافاصله به یکچهارم تقلیل مىیابد و حدود ۲ ساعت زمان لازم است تا وضع به حالت سابق برگردد. یک شوک الکتریکى ضعیف واکنش مثبت و یک شوک قوى واکنش منفى در گیاه ایجاد مىکند و این عیناً وضعى است که در مورد جانداران رخ مىدهد. حساسیت گیاهان در قبال آهنگهاى شادىبخش یا غمانگیز نیز همانند جانوران است.
پدیدهٔ عجیب دیگر، تأٍیر دعا و نیایش در رشد گیاهان است. کاملترین تحقیقات در این زمینه بهوسیلهٔ 'ریورندفرانکلین لور' یکى از اعضاء برجستهٔ کلیسا و مؤسس بنیاد تحقیقات مذهبى آمریکا انجام شده است. وى در خلال سه سال تحقیقات خود که به اتفاق ۱۵۰ نفر بر روى ۷۰۰ واحد تجربى و با ۱۰۰،۰۰۰ بار آزمایش انجام داد به این نتیجهٔ کلى رسید که:
'توجه و نیایش و طلب خیر و برکت بر رشد گیاهان تأثیر مىگذارد' .
دکتر 'مارسل فوژل' برندهٔ چند جایزهٔ علمى آزمایشى در رابطه با گیاهان انجام داد که نتیجهٔ مثبتى گرفت. وى توانست یک برگ چیده شده از شاخهٔ گلى را بهمدت چهارهفته با تلفیقات روانى خود زنده و شاداب نگهدارد و به این ترتیب ثابت کرد که انرژى ساطع از مغز آدمى مىتواند زندگى گیاه را تحت تأثیر قرار دهد.
گیاهان نیز همانند انسان و حیوان گهگاه حداکثر آمادگى خود را براى پذیرش نوازش و محبت آدمى نشان مىدهد و در زمانهائى دیگر کاملاً بى تفاوت باقى مىمانند و هیچگونه واکنشى از آنها مشاهده نمىشود. دکتر 'مارسل فوژل' نتایج تجربیات خود را به شرح زیر خلاصه مىنماید:
۱. گیاهان موجوداتى زنده و حساس هستند.
۲. انسان مىتواند با گیاه ارتباط فکرى دوجانبه داشته باشد.
۳. کلیهٔ ارگانیسمهاى زنده از تمامى سطح بدن خود نوع خاصى از انرژى ساطع مىکنند که انعکاسى از فعالیتهاى حیاتى خاص موجود زنده است و همین پرتوهاى نورانى است که در اطراف موجود زنده میدان انرژى ایجاد مىکند و گهگاه بهصورت هالهاى نیمه روشن متجلى مىشود.
۴. انسان و گیاه مىتوانند انرژىهاى مفید حوزهٔ مغناطیسى اطراف خود را متقابلاً با هم مبادله نمایند.
دکتر بتسابه مهدو ی
23 مهر 1395
تهران