نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۸۱۷ مطلب با موضوع «دلشیفتگان» ثبت شده است

سفره های نذری زرتشتیان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سفره دختر شاه پریان

مراسم سفره دختر شاه پریان در اتاقی ویژه این آیین برگزار می شود. سفره ای سفید بر روی زمین می گسترند و سفره ای سبز بر روی آن قرار می دهند. چراغ خاص سفره نیز در میان سفره سبز قرار می گیرد. در چهار گوشه سفره، پوست بادام و پوست گردو که درون آن روغن و فتیله قرار دارد، می گذارند. صاحب سفره زنی روزه دار است که چراغ ها را روشن می کند و خوردنی های خاص برای آن تهیه می کند و بر سر سفره قرار می دهد.

زن آبستن و مرد حق ورود به اتاق را ندارند. کشتن مرغ و خروس سیاه در این آیین ضروری است. اشیا فولادی هم نباید در اتاق باشد. سفره سالانه برگزار می شود و هیچ خانه ای حق ندارد در سال بیش از یک بار آیین را برگزار کند.

در قصه این سفره، مراد دهنده دختر شاه پریان است. در قصه مردان نقشی ندارند یا نقش فرعی دارند و زن چوپانی هست که نیازمند و بی اعتقاد است ولی با برگزاری آیین سفره که آیین شاد و جشن گونه ای است به مراد دل می رسد و پس از ماجراهایی که بر او می رود بر حق بودن دختر شاه پریان بر او ثابت می شود. سپس صاحب سفره زنان دیگر را فرا می خواند تا با برگزاری آیین سفره دختر شاه پریان به مراد دل برسند.

 

سفره پیر وهمن روز

هر ماه در روز وهمن از تقویم زرتشتی، آیین ساده سفره وهمن روز را برگزار می کنند و سالی یک بار و معمولا روز وهمن از ماه بهمن از تقویم قدیم زرتشتی آیین سفره اصلی برگزار می شود ولی این قاعده چندان مهم به شمار نمی آید. آیین قربانی کردن گوسفند در روز اورمزد و خوردن گوشت آن در روز اردیبهشت برگزار می شود. معمولا مکان سفره بر سر چاهی است که بالای آن آلاچیقی برپا کرده اند ولی این ویژگی امروزه رعایت نمی شود. گفته می شود این سفره در گذشته خاص مردان بوده است ولی به دلیلی آیینی امروزه زن ها هم در سفره پیر وهمن روز شرکت می کنند. سفره پیر وهمن روز آیینی مخفی محسوب می شود و مخفی بودن آن امروزه نیز به شکل نمادین رعایت می شود. جز مومنان شناخته شده نباید کسی در روز برگزاری آیین در مکان سفره حضور داشته باشد. سفره این آیین باید از پارچه نخی دست باف در زیر و پارچه ابریشمی سبز مستطیل شکل روی آن باشد.

شخصیت اصلی قصه پیر وهمن روز مردی چوپان است که از طریق او زنش به درگاه پیر وهمن روز می رسد و به او متوسل می شود. زنان و مردان هر دو در این آیین و نیز در قصه آن نقش دارند ولی مومنان به امشاسپند پیر وهمن روز، کاملا ایمان دارند که این آیین در اصل متعلق به مردان است و زن ها امروزه فقط مردان را در برگزاری آیین کمک می کنند.

 

  • بتسابه مهدوی

تعبیر خواب خوردن‌

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

خوابهای‌ دلپذیر و خوشایند مرتبط با غذا خوردن‌، به‌ این‌ معنا هستند که‌ در ارتباط با زندگی‌ واقعی‌تان‌،احساس‌ رضایت‌ و شادمانی‌ می‌کنید.

 

اگر در خواب‌، در حین‌ خوردن‌ به‌ شما حالت‌ تهوع‌ دست‌ بدهد یاپرخوری‌ کنید، یعنی‌، در رابطه‌ با یک‌ دوستی‌، احساس‌ نگرانی‌، گناه‌ و عذاب‌ وجدان‌ می‌کنید.

 

اگر درخواب‌، به‌ تنهایی‌ مشغول‌ غذا خوردن‌ باشید، یعنی‌، احساس‌ غم‌ و غصه‌ به‌ شما دست‌ داده‌ است‌ وناراحت‌ و ناراضی‌ هستید. اگر در خواب‌، مشغول‌ تماشای‌ غذا خوردن‌ دیگران‌ باشید، یعنی‌، احساس‌می‌کنید که‌ از مهمانی‌ و ضیافت‌ زندگی‌ دور افتاده‌اید، از این‌ رو، در زندگی‌ بیداری‌تان‌ به‌ ارتباطات‌ دوستانه‌، محبت‌، علاقه‌ و رضایت‌ خاطر بیشتری‌ نیاز دارید.

 

به‌ منظور تعبیر صحیح‌ چنین‌ خوابهایی‌، لازم‌است‌ که‌ تمام‌ جزییات‌ آن‌ را به‌ دقت‌ بررسی‌نمایید، مثلا در خواب‌ در حال‌ خوردن‌ چه‌ غذایی‌بودید و آیا به‌ تنهایی‌ مشغول‌ خوردن‌ بودید و یابا غریبه‌ها یا آشنایان‌. خوردن‌ در خواب‌ معمولاسمبل‌ آرامش‌، سرگرمی‌، تفریح‌ و عشق‌ است‌.

 

مادر زندگی‌ روزمره‌ خویش‌ می‌توانیم‌ از موادغذایی‌ هم‌ استفاده‌ درست‌ به‌ عمل‌ آوریم‌ و هم‌نادرست‌. در واقع‌ برای‌ پروراندن‌ جسممان‌ ازمواد غذایی‌ استفاده‌ می‌کنیم‌.

 

پس‌ خوردن‌ بخش‌اصلی‌ از زندگی‌ روزمره‌ ما محسوب‌ می‌شود وحتی‌ در نظر عده‌ای‌ یک‌ مشکل‌ و معضل‌ به‌ شمارمی‌آید. اگر در زندگی‌ روزمره‌تان‌ دائما در حال‌پیروی‌ از رژیم‌های‌ گوناگون‌ غذایی‌ هستید وخودتان‌ را از خوردن‌ محروم‌ می‌کنید، چنین‌خوابهایی‌ می‌توانند ماهیت‌ چرائی‌ داشته‌ باشند.

 

اگر در زندگی‌ روزمره‌ احساس‌ تنهایی‌ و یا کمبودمحبت‌ می‌کنید، احتمالا به‌ کرات‌ چنین‌خوابهایی‌ را مشاهده‌ خواهید کرد. خوردن‌ درمجموع‌ نمایانگر ضرورت‌ تغذیه‌ جسمانی‌، روحی‌و روانی‌ است‌.

 

  • بتسابه مهدوی

تعبیر خواب سفره

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

سفره در خواب همان است که در بیداری یعنی خوان گسترده ای است که در آن نعمت های بسیار نهاده اند. سفره نعمت است و خیر و برکت. اگر در خواب ببینید که سفره ای بزرگ پیش روی شما گسترده اند یا سرمیزی نشسته اید که انواع غذا ها روی آن هست خواب شما خبر می دهد که به نعمت می رسید ولی حق انتخاب دارید. از سفره هر کس به قدر شکمش غذا می گیرد و می خورد این خواب نیز می گوید به نعمت می رسید ولی به اندازه سهم خودتان حق برگزیدن دارید و باید انتخاب کنید.

 

اگر دیدید سفره ای پر از غذاهای رنگارنگ گسترده اند و شما فقط نان و پنیر و سبزی گرفتید سهم شما از نعمت ها اندک است یعنی به جائی می رسید که امکان این است که خیلی زیاد متمتع و متنفع می شوید اما نصیب و سهم کمی می برید. اگر در خواب دیدید سفره ای محقر و کوچک پیش روی شماست نعمت مختصری حاصل می کنید. چنانچه ببینید که بر سفره ای نشسته اند و دیگران نیز هستند و می خورند و می ریزند خواب شما خبر می دهد شما ناظر اتلاف پول و سرمایه ای خواهید شد و کسانی هستند که به نا حق چیزهائی را تصاحب می کنند.

 

اگر آن ها را در خواب بشناسید در بیداری بیگانه هستند و اگر نشناسید در بیداری آشنایان شما این تجاوز را انجام می دهند. اگر در خواب سفره ای چرک و کثیف ببینید که بر آن غذاهای نیکو نهاده اند از راه غیر صحیح سود می برید و چنانچه سفره تمیز و درخشنده باشد و غذائی کثیف بر آن نهاده باشند تعبیر خلاف آن است.چنانچه سفره را بتکانید مالی را هدر می دهید اگر چه چیزی در آن سفره نباشد. برخی از معبران قدیمی نوشته اند تکاندن سفره بذل و کرم است. سفره گستردن برای دیگران سودرسانی است و اگر کسی پیش روی شما سفره گسترد، به اندازه وسعت سفره به شما سود می رساند و همین تعبیر را دارد اگر کسی سفره را از پیش روی شما جمع کند یعنی او مانع سود بردن شما می شود. رنگ سفره باید سفید باشد و چنانچه رنگ های غیر طبیعی داشته باشد نیکو نیست.

 

محمدبن سیرین گوید: اگر کسی بیند سفره نو داشت، دلیل است مال و نعمت یابد و کنیزکی صاحب جمال بخرد. اگر آن سفره چرکین بود، دلیل که آن کنیز زشت بود. اگر بیند سفره پرنان و نعمت داشت، دلیل است از کنیزک منفعت یابد. ابراهیم کرمانی گوید: دیدن سفره درخواب ، دلیل بر سفری بود با منفعت و هر چند سفره در خواب نیکوتر و بزرگتر بیند، دلیل که منفعت آن بیشتر بود. اگر کوچک و تهی بیند، دلیل است که منفعت آن کمتر باشدحضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن سفر درخواب بر چهار وجه است. اول: کنیز. دوم: خدمتکار. سوم: سفر. چهارم: کسب و معیشت.

 

غذا به طور کلی نعمت و روزی است و خیر و خوبی ولی اگر غذائی که پیش روی داشته باشید بد رنگ و متعفن و بد بو باشد در شما کراهت پدید آورد تعبیر غذای سالم را ندارد و بیماری و رنجوری تعبیر می شود.

 

اگر از آن غذا بخورید شور باشد گرفتار ندامت یا خشم می شوید و اگر ترش باشد غم می آوردچنانچه تلخ باشد تلخ کامی و شکست است .

 

اگر غذائی که می خورید دارچین و فلفل داشته باشد همین تعبیر را دارد یعنی گرفتار تلخ کامی می شوید و چنانچه زردی زعفران و زردچوبه را تشخیص دهید غمگین می شوید.

 

به کار گرفتن زعفران و زرد چوبه اگر ندانید و به شما نگویند و زردی آن را نبینید مهم نیست و تعبیر بد ندارد. محل صرف غذا هم اثر می گذارد.

 

برای غذا تعابیر گفته شده قطعی است اما اگر در خواب دیدید که در بیابان سفره گسترده اید و غذا می خورید و از آن غذا خوشتان می آید در سفر مالی به دست می آورید.

 

اگر محل صرف غذا در خانه یک دوست باشد در شهر یا محلی مشابه به پول می رسید که تامین دارید و احساس آرامش می کنید که این را البته خود بیننده بهتر می تواند تشخیص دهد.

 

اگر دیدید که در آشپزخانه غذا صرف می کنید به وسیله همسرتان پولی به دست می آورید. روی هم رفته دیدن غذا در خواب خوب است به شرطی که سالم و ماکول باشد.

  • بتسابه مهدوی

ام‌ّ البنین‌

بتسابه مهدوی | شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۸ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌ - که‌ نزد عامه مردم‌ ایران ‌ به‌ مادر حضرت‌ عباس‌ شناخته‌ شده‌، و به‌ «ام‌ البنی‌» معروف‌ است‌ - در میان‌ زنان‌ مسلمان ‌ شیعه ‌ پایگاه‌ قدسی‌ و منزلت‌ والایی‌ دارد.

زنان‌ ایرانی‌ برای‌ این‌ بانوی‌ بزرگوار ارزش‌ نمادی‌ ویژه‌ای‌ قائلند و برای‌ برآورده‌ شدن‌ آرزوها و حاجت‌ها و سامان‌ گرفتن‌ کارها و بالا بردن‌ نیروی‌ شکیبایی‌ خود در تحمل‌ مصایب‌ و رنجها به‌ او توسل ‌ می‌جویند.

 

توسل‌جویی‌

قرنهاست‌ که‌ زنان‌ شیعه‌ برای‌ دور کردن‌ بلا و نقمتی‌ و دست‌ یافتن‌ به‌ خواسته‌ و نعمتی‌ به‌ این‌ خاتون‌ بزرگوار توسل‌ می‌جویند و از او طلب ‌ یاری‌ و مرادخواهی‌ می‌کنند. توسل‌ به‌ ام‌البنین‌ معمولاً از طریق‌ نذر و دادن‌ نذری‌هایی‌ مانند انداختن‌ سفره نذری‌، پختن‌ آش ‌ و حلوای‌ نذری‌، و خیر کردن‌ خرما در راه‌ خدا و به‌ نام‌ او صورت‌ می‌پذیرد. مردم‌ با برگذاری‌ اینگونه‌ مراسم‌ و شعائر دینی‌ معتقدند که‌ می‌توانند ارواح‌ مقدسان‌ را به‌ یاری‌ بطلبند و با کمک‌ آنها تنگی‌ها و مصایب‌ زندگی‌ را از میان‌ بردارند.

این‌ مراسم‌ و شعائر یک‌ واقعیت‌ اجتماعی‌ است‌ و بخشی‌ از حیات ‌ دینی‌ و زندگی‌ معنوی‌ مردم‌ مسلمان ‌ در جامعه‌های‌ سنتی‌ را شکل‌ می‌دهد و کارکردی‌ روانی‌ - اجتماعی‌ در انسجام‌ نظام‌ زندگی‌ و پاسخ‌ گویی‌ به‌ خواست‌ها و انتظارات‌ عاطفی‌ برگذار کنندگان‌ مراسم‌ دارد.

 

مهمات در اهدای‌ نذری‌

در اهدای‌ نذری‌ به‌ ام‌ البنین‌، یا هر شخصیت‌ مقدس‌ دیگر، عقیده‌ و عمل‌ِ صاحب‌ نذر، و اسباب‌ و مواد نذری‌ نقشی‌ مهم‌ و اساسی‌ میان‌ نذر دهنده‌ و نذر گیرنده‌ دارد.

وضع‌ و حالت‌ احساسی‌ و معنوی‌ و قصد و نیت ‌ خالص‌ و پاک‌ نذر دهنده‌، پاکیزه‌ و حلال ‌ بودن‌ اسباب‌ و خوراکی‌های‌ نذری‌، ادعیه‌ و اوراد مخصوص‌ آیین‌های‌ نذری‌ و توسل، و کامل‌ و دقیق‌ انجام‌ دادن‌ اعمال‌ مربوط به‌ مراسم‌ و شعایر نذر و نیاز، صاحبان‌ نذر را در نزدیکی‌ به‌ مقدسان‌ و رسیدن‌ به‌ آرمان‌ها و آرزوهایشان‌ کمک‌ می‌کند.

 

سفره ام‌ البنین‌

این‌ سفره‌ در میان‌ مردم‌ برخی‌ از شهرها و آبادیهای‌ ایران‌ به‌ «سفره مادر حضرت‌ ابوالفضل‌» یا «سفره مادر حضرت‌ عباس‌ » نیز شهرت‌ دارد.

سفره‌ای‌ به‌ نام‌ « بی‌ بی‌ سه‌شنبه ‌» را نیز در جاهایی‌، مانند خراسان‌ به‌ حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌، و در جاهایی‌ دیگر مانند شاهرود به‌ حضرت‌ فاطمه زهرا - علیه‌السلام- نسبت‌ داده‌اند و به‌ نام‌ آن‌ دو بی‌بی‌ «سفره ام‌البنی‌» و «سفره حضرت‌ فاطمه ‌» نامیده‌اند.

 

بی‌بی‌ سه‌ شنبه‌

در پندار عامه‌، بی‌بی‌ سه‌شنبه‌ زنی‌ نیکوکار بوده‌ که‌ در روز سه‌شنبه‌ زاده‌ شده‌، و سه‌شنبه‌ ازدواج ‌ کرده‌، و سه‌شنبه‌ نیز مرده‌ است‌.

شاید منسوب‌ کردن‌ سفره‌های‌ حضرت‌ فاطمه زهرا و فاطمه ام‌ البنین‌ به‌ بی‌بی‌ سه‌شنبه‌، به‌ این‌ سبب‌ بوده‌ است‌ که‌ در گذشته‌ سفره‌های‌ نذری‌ این‌ دو خاتون‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌انداخته‌اند.

هنوز هم‌ در بعضی‌ از مناطق‌ ایران ‌، آش‌ ام‌ البنین‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌پزند و سفره‌اش‌ را هم‌ در این‌ روز می‌اندازند. [۱۰۴]

ام‌ البنین‌، این‌ مادر مقدس‌ مثالی‌ نیز در آیین‌ اهدای‌ نذری‌ با حضور خود همچون‌ یک‌ میانجی‌ نمادی‌ میان‌ آدمیزادگان‌ و پروردگار عمل‌ می‌کند و زمینه نزدیکی‌ نذر دهندگان‌ را با خداوند برای‌ برآورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ و رهایی‌ آنان‌ از تنگی‌ و سختی‌ معیشت ، فراهم‌ می‌نماید.

 

اسباب‌ و خوراکی‌های‌

اسباب‌ و خوراکی‌های‌ سفره ام‌ البنین‌، ساده‌تر و کمتر از سفره حضرت‌ ابوالفضل‌ است‌.

قرآن‌، شمع‌، آینه‌، جانماز، مهر، تسبیح‌ و کتاب‌ دعا از اسباب‌ مخصوص‌ سفره‌؛ کاچی‌، نان‌، پنیر، سبزی‌، ماست‌ و آجیل‌ مشکل‌گشا و خرما از خوراکی‌های‌ نذری‌ سفره‌ است‌.

آش و حلوا و پلو و چند گونه‌ خوراکی‌ و میوه دیگر نیز از خوراکی‌های‌ دیگر سفره ام‌البنین‌ است‌ که‌ برخی‌ از آن‌ها جنبه نذری‌، و برخی‌ دیگر جنبه تشریفاتی‌ دارد. صاحبان‌ نذر، بنابر نیت‌هایی‌ که‌ می‌کنند، سفره‌های‌ نذری‌ خود را پیش‌ یا پس‌ از بر آورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ می‌اندازند و اهدا می‌کنند. خوراکی‌های‌ نذری‌ را صاحب‌ سفره، خود به‌ تنهایی‌ یا با مشارکت‌ زنان‌ حاجتمند و نذردار دیگر فراهم‌ می‌کند. مشارکت‌ مردم‌ در انداختن‌ سفره ام‌ البنین‌ به‌ اینگونه‌ است‌ که‌ هر کس‌ هر نوع‌ خوراکی‌ را که‌ نذر کرده‌ است‌، تهیه‌ می‌کند و به‌ صاحب‌ سفره‌ می‌دهد که‌ در سفره‌اش‌ بگذارد.

حلال‌ بودن‌ خوراکی‌های‌

حلال‌ بودن‌ اسباب‌ و خوراکی‌های‌ سفره‌ و پولی‌ که‌ این‌ اسباب‌ و خوراکی‌ها با آن‌ فراهم‌ می‌شود، همچنین‌ پاکیزگی‌ و مطهر بودن‌ زنان‌ شرکت‌ کننده‌ در پای‌ سفره نذری‌ از شرایط بنیادی‌ در آیین‌ سفره‌های‌ نذری‌ است‌.

برخی‌ نیز برای‌ فراهم‌ کردن‌ مواد خوراکی‌های‌ نذری‌ سفره‌، دوشیزگان‌ نابالغی‌ را که‌ فاطمه‌ نامیده‌ می‌شوند و در پندار عامه‌ پاک‌ و معصوم ‌ انگاشته‌ می‌شوند، برمی‌گزینند.

                                                                             

آداب‌ سفره‌ اندازی‌

انداختن‌ سفره‌ام‌ البنین‌ معمولاً زمان‌ معین‌ و مشخصی‌ ندارد و آن‌ را در هر روز از سال‌ و در هر موقع‌ از روز می‌توان‌ انداخت‌. در بعضی‌ جاها، از جمله‌ خراسان ‌، این‌ سفره‌ را در روز سه‌شنبه‌ می‌اندازند. سفره ام‌ البنین‌ را که‌ یک‌ سفره پارچه‌ای‌ سفید است‌، در میان‌ اتاقی‌ در خانه‌ می‌گسترند و اسباب‌ و خوراکی‌ها را روی‌ آن‌ می‌چینند. از آداب‌ سفره نماز و دعاست‌. نماز سفره‌، دو رکعت نماز حاجت‌ است‌ که‌ آن‌ را صاحب‌ سفره‌ و زنانی‌ که‌ حاجت‌ و نیازی‌ دارند، روی‌ سجاده ‌ و در پای‌ سفره‌ می‌خوانند. زنان‌ به‌ هنگام‌ نیت ‌ کردن‌، حضرت‌ فاطمه ام‌البنین‌ را به‌ دست‌های‌ بریده فرزندش‌ ابوالفضل‌ قسم ‌ می‌دهند که‌ حاجتشان‌ را برآورده‌ کند. در برخی‌ از مناطق‌ ایران‌، پیش‌ از خواندن‌ نماز ام‌البنین‌، دو رکعت‌ نماز هم‌ به‌ نام‌ حضرت‌ ابوالفضل‌، باب‌ الحوائج ‌، می‌خوانند و حاجت خواهی‌ می‌کنند. پس‌ از پایان‌ نماز، دعای‌ توسل‌ می‌خوانند.

آنگاه‌ صد بار به‌ شمار دانه‌های‌ تسبیح ‌ این‌ اوراد را که‌ مخصوص‌ سفره ابوالفضل‌ است‌، می‌خوانند:

ای‌ ماه‌ بنی‌هاشم‌، خورشید لقا عباس‌ - ای‌ نور دل‌ حیدر، شمع‌ شهدا عباس‌

از رنج‌ و غم‌ و محنت‌، ما رو به‌ تو آوردیم‌ - دست‌ من‌ محزون‌ گیر، از بهر خدا عباس‌

دعا و اوراد سفره‌ را معمولاً ملاّ یا روضه‌خوان‌ زن‌ که‌ او را در خراسان‌ «آتو» و در تهران ‌ «خانم‌ درسی‌» می‌گویند، می‌خواند و بانوان‌ پای‌ سفره‌ پس‌ از او تکرار می‌کنند. سرانجام‌، حاضران‌ در مجلس‌ خوردن‌ خوراکی‌های‌ سفره ‌ را آغاز می‌کنند.

 

اختصاص‌ به‌ بانوان‌

سفره ام‌ البنین‌ اختصاص‌ به‌ بانوان‌ دارد و مردان‌ نباید در مراسم‌ سفره‌اندازی‌ شرکت‌ کنند. خوردن‌ بعضی‌ از خوراکی‌های‌ نذری‌ این‌ سفره‌، مانند کاچی، حلوا، خرما و آش برای‌ مردان‌ و پسر بچه‌ها ممنوع‌ است‌. خراسانی‌ها خوردن‌ آش‌ ام‌ البنین‌ را برای‌ مردان‌ ناشایست‌ می‌دانند و می‌گویند که‌ اگر مردی‌ از این‌ آش‌ بخورد، به‌ زندان ‌ می‌افتد. زنان‌ باردار را نیز از خوردن‌ این‌ آش‌ باز می‌دارند تا اگر طفل‌ در شکم‌ آنان‌ پسر باشد، در بزرگی‌ به‌ زندان‌ نیفتد.

 

آش‌ و حلوای‌ نذری‌

از نذری‌های‌ دیگری‌ که‌ به‌ نام‌ فاطمه ام‌ البنین‌ می‌دهند، آش‌ و حلواست‌. این‌ آش‌ و حلوا در بیش‌تر جاها و در میان‌ مردم‌ به‌ نام‌ آش‌ مادر ابوالفضل‌ و حلوای‌ ام‌ البنین‌، و در خراسان‌ به‌ نام‌ آش‌ اُماج‌ کماج‌  معروف‌ است‌.

 

فراهم‌ کردن‌ مواد آش‌

فراهم‌ کردن‌ مواد آش‌ و طرز پختن‌ آن‌ آداب‌ خاصی‌ دارد. معمولاً آرد آش‌، یا پول ‌ خرید آرد را زنان‌ در شب‌ سه‌شنبه‌ با گدایی ‌ از ۷ خانه ‌ که‌ در آن‌ زنی‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ باشد، به‌ دست‌ می‌آورند. بُنشَن‌ و مواد آش‌ را هم‌ از دکانهای‌ سرگذر و محله‌ می‌خرند. آرد را در سینی‌ یا بشقابی‌ می‌ریزند و در همان‌ شب‌ سه‌شنبه‌ همراه‌ با شمع ‌یا چراغی‌ افروخته‌ در اتاقی‌ روی‌ سفره نذری‌ می‌گذارند و در اتاق‌ را می‌بندند. سپیده‌ دم‌ روز سه‌شنبه‌ در اتاق‌ را می‌گشایند و آرد را که‌ می‌پندارند ام‌ البنین‌ تبرک ‌کرده‌، بر می‌دارند و خمیر می‌کنند و از آن‌ اُماج‌ (دانه‌هایی‌ گرد به‌ شکل‌ و اندازه ماش‌) و یا رشته‌ درست‌ می‌کنند و در آش‌ نذری‌ می‌ریزند. کسانی‌ که‌ حلوا یا کاچی‌ نذر کرده‌اند، آرد را با آب و روغن و زعفران ‌و شکر یا عسل ‌ می‌آمیزند و حلوا و کاچی‌ می‌پزند. خراسانی‌ها با مقداری‌ از این‌ آرد چند قرص‌ نان ‌ هم‌ به‌ نام‌ کماج‌ روی‌ ساج می‌پزند. آش‌ و حلوای‌ نذری‌ را کاسه‌ کاسه‌ و بشقاب‌ بشقاب‌ میان‌ خویشان‌ و همسایگان‌ پخش‌ می‌کنند، یا در سفره نذری‌ ام‌ البنین‌ که‌ خود یا دیگران‌ انداخته‌اند، می‌گذارند.

 

روضه خوانی

در خراسان‌ آش‌ اُماج‌ کماج‌ را با چند شمع ‌ روی‌ سفره ‌ می‌چینند. وقتی‌ همه‌ زنان‌ پای‌ سفره‌ نشستند، آتو روضه ‌می‌خواند و ۷ آیه ‌از آیه‌های‌ سوره یس‌ را که‌ مخصوص‌ سفره ام‌ البنین‌ است‌، قرائت ‌می‌کند. زنان‌ پس‌ از خواندن‌ هر آیه‌، یک‌ صدا می‌گویند: السلام‌ علیک‌ یا امیرالمؤمنین‌. دختر نابالغی‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ نیز که‌ پای‌ سفره‌ و رو به‌ قبله‌ نشسته‌ است‌، پس‌ از هر آیه‌ مقداری‌ آش‌ را با قاشقی‌ که‌ در دست‌ دارد، از کاسه‌اش‌ بر می‌دارد و در بشقابی‌ می‌ریزد و در آخر آش‌ را در کاسه‌ برمی‌گرداند. پس‌ از پایان‌ خواندن‌ دعا و اوراد، آش‌ را در بشقاب‌هایی‌ می‌ریزند و میان‌ زنان‌ مجلس‌ پخش‌ می‌کنند.

 

نذر دهندگان‌ معتقدند که‌ اگر نذرشان‌ در پیشگاه‌ حق‌ پذیرفته‌ گردد، حضرت‌ ام‌ البنین‌ شب‌ هنگام‌ با حضور روحانی‌ خود در پای‌ سفره گسترده‌ در اتاق‌ در بسته‌، آرد مخصوص‌ آش‌ یا حلوا یا کاچی‌ نذری‌ آنها را تبرک ‌ می‌کند. نشانه حضور نمادین‌ بی‌ بی‌ ام‌ البنین‌، و تبرک‌ آرد را اثری‌ می‌پندارند که‌ بر روی‌ آرد افتاده‌ است‌. این‌ اثر را نقشی‌ رمزی‌ و نمادین‌ از پنجه‌ یا مهر یا تسبیح ‌ ام‌ البنین‌ می‌انگارند و آن‌ را علامت‌ قبول‌ نذر و برآورده‌ شدن‌ حاجاتشان‌ می‌پندارند.

 

سفره‌های‌ نذری‌ زرتشتیان‌

نظیر چنین‌ پنداشتی‌ از قدیم‌ در میان‌ جامعه زرتشتی ایران ‌ نیز رواج‌ داشته‌ است‌. زرتشتیان‌ معتقدند که‌ نذر و حاجتشان‌ هنگامی‌ پذیرفته‌ و برآورده‌ می‌شود که‌ دختر شاه‌ پریان‌ بیاید و از خوراکی‌های‌ سفره نذریشان‌ بخورد. زرتشتیان‌ سفره‌های‌ نذری‌ خود را در سفره‌خانه‌های‌ خانه‌شان‌ می‌اندازند و یک‌ شب‌ درِ سفره‌خانه‌ را می‌بندند تا دختر شاه‌ پریان‌ بر سر سفره‌ بیاید. نشانه حضور دختر شاه‌ پریان‌ و پذیرش‌ نذریشان‌ از پدید آمدن‌ علامتی‌ روی‌ تخم‌ مرغی‌ که‌ در پنبه ‌ گذارده‌ شده‌ است‌ و رویش‌ آویشن ‌ پاشیده‌اند، آشکار می‌گردد.

 

  • بتسابه مهدوی

سفره های ماه مبارک رمضان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

سفره افطار

لحظه پایانی روز که خورشید با دامن سرخ خود آرام آرام دور می‌شود لحظه‌ای که مؤمن یک روز را با اطاعت امر به سر می‌رساند، سفره‌ای می‌گشاید، سماور پیر در گوشه‌ای از سفره مانند مادربزرگ‌ها زیر لب آواز می‌خواند نان تازه و پنیر، خرما و... هرکدام در گوشه‌ای از سفره خود را جا داده‌اند صدای دعا از مسجد محل به گوش می‌رسد و روزه‌دار زمزمه‌کنان با خدای خود راز و نیاز می‌کند و با شنیدن صدای اذان روزه خود را می‌گشاید.

 

در روایت آمده که پیامبر (ص) با خرما یا چیزی افطار می‌کردند و این همان رسمی است که در میان مسلمانان جهان وجود دارد، چنان که در کشور ما هم به خرما و زولبیا و بامیه افطار می‌شود. شاید به همین دلیل است که پخت انواع شیرینی در کشورهای مختلف، در ماه رمضان رونق دیگری دارد و بعضی از این شیرینی‌ها مخصوص این ماه تهیه می‌شوند.

 

مثلاً در ترکیه کنافه و باقلوا توسط زنان تهیه می‌شود، در اسلونی انواع نان‌های افطار، باقلوا و حرقه، در لبنان انواع شیرینی‌های لبنانی مانند مشبک، قطایف، کنافه، کلاج، شعیبیاتف المفروکه، قاروتیه و بحصالینو، در امارات و بحرین هریس، در پاکستان جلیبی که همان زولبیای ایران است، در تاجیکستان نشالا و حلوا کنجدی و در ساحل عاج شیر برنج در اغلب کشورهای اروپایی و امریکایی هم، مسلمانان مشتری بازارها و رستوران‌های عربی هستند و از شیرینی‌ها و غذاهای آسیایی بهره می‌برند البته غیر از شیرینی‌های نام برده شده در ایران نان و پنیر و سبزی و گردو و سوپ نیز گذاشته می‌شود.

 

سفره اطعام ماه رمضان

از عادات پسندیده نه تنها ما مسلمانان بلکه دیگر ادیان، اطعام و دعوت دیگران به غذا در مناسبت‌های مختلف دینی است. هریک از ما در ماه‌های محرم و صفر و رمضان و حتی در مناسبت‌های میلاد و جشن و سرور، بر سر سفره‌ای دعوت شده و یا در روزهای مختلف سال به ویژه شب‌های جمعه و عصرهای پنج‌شنبه دست کم به خرمایی و یا شیرینی و نقل و نباتی میهمان شده‌ایم.

 

هیچ کس گرسنه نمی‌ماند همه مهمان خدا بودند در میان مردم قدیم همانقدر که کفران نعمت مطرود بود، هیچ شکمی گرسنه نمی‌ماند و کافی بود در کوچه و خیابان کسی ندای گرسنگی سردهد، در اندک مدتی در خانه‌ها باز می‌شد تا ثواب این عمل صواب، نصیب اولین کسی شود که آن گرسنه را سیر کرده بود. در ماه رمضان اعمال خلاف اخلاف و شرع به حداقل خود می‌رسید و چه بسا بسیاری از اعمال مطرود ترک می‌شد و افراد با درس گیری از عمل خود، اعمال نکوهیده را به کناری می‌گذاشتند.

 

خدایا روزی کن که من اطعام طعام کنم و افطاری دهم.

در ماه مبارک رمضان یکی از چیزهایی که بسیار اهمیت دارد اطعام نمودن و سفره میهمانی پهن کردن برای فقیران و مستمندان در راه رضای خداوند است که از ثواب و منزلت بسیار بالایی برخوردار است. تا آنجایی که نبی مکرم اسلام در خطبه شعبانیه که در روزهای پایانی ماه شعبان در رابطه با فضائل و اعمال ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند در ارتباط پاداش افطاری دادن به روزه‌داران در ماه فرمودند:

 

هرکس در این ماه مبارک روزه‌داری را طعام و افطاری دهد، روز قیامت که قدم‌ها بر صراط می‌لغزد قدم او نخواهد لغزید. در این هنگام یکی از مسلمانان سؤال کرد: یا رسول‌الله اگر چنانچه کسی این توانایی را نداشته باشد که دیگران را مهمان کند و به آنان اطعام داده، آنها را سیر کند چه کند؟ حضرت فرمودند: حتی اگر می‌تواند که به نصف خرما یا جرعه آبی دیگران را مهمان کند برای دوری از آتش جهنم، انجام دهد.

در ماه مبارک رمضان یکی از چیزهایی که بسیار اهمیت دارد اطعام نمودن و سفره میهمانی پهن کردن برای فقیران و مستمندان در راه رضای خداوند است که از ثواب و منزلت بسیار بالایی برخوردار است.

 

سفره سحری

در دل نیمه‌های شب صدایی نجواکنان او را می‌خواند مؤمن برای خلوص نیت برای نزدیکی به معبودش خود را آماده می‌کند پهن نمودن سفره، چیدن خوراکی‌هایی که او را یاری کند تا بتواند امر حق را اجابت کند و عبادت شبانگاهی از آداب سحرهای ماه رمضان می‌باشد.

 

وعده سحری در ماه رمضان مانند صبحانه روزهای عادی است و مهم‌ترین وعده غذایی به حساب می‌آید و از آنجا که تمام غذاهایی که در این وعده مصرف می‌شوند، انرژی مورد نیاز و مواد مغذی لازم را تأمین می‌کنند، افراد در طول روز دچار افت قند خون، کاهش تمرکز و پایین آمدن توان کاری نخواهند شد. سحری مانند یک صبحانه کامل یا یک ناهار سبک است و خوردن سالاد و میوه را در سحری نباید فراموش کرد، زیرا برای کاهش احساس گرسنگی و تشنگی بسیار مؤثر است. حداقل سالادی را که می‌توان تهیه کرد از خیار و گوجه فرنگی است که می‌توان با افزودن کمی هویج یا جوانه گندم، عدس و ماش به ارزش غذایی آن افزود. بهترین سبزی که می‌توان به عنوان سالاد در سحر مصرف کرد، کاهو است. این سبزی در مقایسه با سایر سبزی‌ها، دارای آب بسیار بالایی است و به همین دلیل می‌تواند از احساس تشنگی در طول روز بکاهد و فیبر بالای آن مانع ابتلای روزه‌داران به پیوست می‌شود.

 

  • بتسابه مهدوی

ولیمه

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۵۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی


ولیمه یکی از رسوم اسلامی است، ولیمه دادن یعنی دعوت از مؤمنین و ارحام و همسایگان و فقرا به میهمانی صرف غذا، حضرت محمد (ص) فرمودند ولیمه پنج مورد است: ازدواج، تولد فرزند، ختنه، خرید منزل، مراجعت از مکه معظمه.

 

ولیمه و مهمانی، باعث هم دلی و نزدیکی می‌شود و عقده‌ها و کینه‌ها را می‌زداید و به ویژه که باید از اسراف دور باشد، خداوند به همگان برکت می‌دهد و خوشحالی مؤمنین موجب رضای خدا می‌باشد.

 

ولیمه عروس (سفره عروسی)

سفره‌ایست که به مناسبت جشن شادی برگزار می‌شود و آدابی در آن رعایت می‌شود؛ شخص در صورتی که دارا باشد با یک گوسفند یا بیشتر غذا را تهیه می‌کند و اگر دارا نباشد هر غذایی که برایش امکان دارد فراهم نماید، قصد صاحب مجلس از ولیمه پیروی از روش سنت رسول اکرم در اکرام به مهمانان مؤمن باشد و جایز نیست که فقط از ثروتمندان دعوت بعمل آید. درصورتی که داماد با خانواده‌اش ثروتمند باشد بهتر است تا سه روز بعد از عروسی مردم دیگر را طعام دهد و در آن ولیمه باید موارد شرع رعایت شود.

 

سفره تولد نوزاد (ولیمه تولد) و سفره ختنه

یکی از رسوم پسندیده اسلام که علاوه بر آثار اجتماعی، نشانه احترام والدین به کودک است و همچنین به منزله حفظ و سلامتی فرزند است و سفره‌ای گسترده می‌شود و بر آن می‌توان گوسفند ذبح شده یا غذاهای دیگر برای پذیرایی نهاد.

 

ولیمه حجاج (سفره حجاج)

در تمام ولیمه‌ها بخصوص این نوع ولیمه باید از اسراف پرهیز شود و باید سنت اهل بیت و بزرگان دینی دعوت از تمامی اقشار جامعه به ویژه مستمندان را سرلوحه قرار دهیم، تهیه غذا برای شخصی که از مکه آمده غنیمتی است برای صاحب آن که همان پاداش فراوان باشد.

 

ولیمه منزل

هنگام تمام بنای ساختمان یا پس از خرید خانه بر مؤمن است تا مردم را به صرف غذا دعوت کند و سفره‌ای بگستراند.


  • بتسابه مهدوی

آجیل مشکل گشا

بتسابه مهدوی | شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

تعریف آجیل و آجیل مشکل گشا

آجیل به مخلوطی از خشکبار گفته می‌شود که بنا بر سلایق و مدل‌های گوناگون، ترکیبات آن فرق می‌کند. آجیل‌ها انواع بسیار گوناگونی دارند که نمی‌توان برای تمامی آنها اسم انتخاب کرد. برخی اسامی هم که برای آجیل‌ها انتخاب می‌شود از دو شیوه نام گذاری پیروی می‌کند: * شیوه اول که نام آجیل را بر اساس کاربرد آن انتخاب می‌کند. (برای مثال آجیل مشکل گشا). شیوه دوم نام آجیل را بر اساس ترکیبات و اجزای آن انتخاب می‌کند. (مانند آجیل شور، آجیل شیرین، آجیل چهار مغز)

 

گستره موادی که در آجیل‌های گوناگون به کار می‌رود بسیار زیاد است، اما به طور کلی می‌توان از اقلام زیر به عنوان ارکان اصلی تشکیل دهنده آجیل نام برد: پسته، فندق، تخمه آفتابگردان، تخمه کدو، تخمه ژاپنی، بادام زمینی، بادام، بادام هندی، گردو، نقل، کشمش، نخودچی و ماکادمیا

شاید یکی از ریشه‏های تاریخی آجیل به وجود باغ‏های وسیع پسته در ایران و صادرات گسترده‏ی آن از دیرباز برگردد.

 

آجیل مشکل گشا، آجیلی است که برخی معتقدند که با خوردن آجیل مشگل گشا، می‌توانند آرزو کنند مشکلات برطرف و آرزوهایشان برآورده شود. برخی نیز اعتقاد دارند با خوردن این آجیل از چشم زخم و چشم بد مصون می‌مانند. همچنین اعتقاد عده‌ای بر آنست که خوردن این آجیل در گشودن بخت دختران موثر است. از این آجیل در مراسم مذهبی مانند سفره‌های مذهبی زنانه ، مراسم ملی مانند چهارشنبه سوری و شب یلدا و حتی برنامه‌های سیاسی بطور همزمان استفاده می‌شود.

 

ریشه‏های تاریخی:

تاریخچه‏ی آجیل مشگل‌گشا احتمالا به ایران باستان باز می‌گردد. در آن زمان رسم بر این بود که برای فروهرها و امشاسپندان هدایایی تهیه شود تا موجب خشنودی آنان گردد. این هدایا لرک یا آجیل گاهنبار نامیده می‌شد.

 

روش‏  تهیه :

1- روش تهیه آجیل مشکل گشا در شب چهارشنبه سوری: ایرانیان قدیم و جدید آنرا همراه با نیت نذر تهیه میکردند. خانم خانه آجیل را که شامل: نخودچی، کشمش، توت، گردو، باسلق، انجیر، مغز پسته، بادام و نقل است را از دکانی که رو به قبله بوده و صاحب آن به خوشنامی شهرت داشته خریداری میکرده است. این آجیل توسط اهل خانه پاک میشده و یکی از بزرگترها در این احوال، قصه "بابا خارکن" را تعریف می‏کرده است. این قصه درواقع از فواید گره گشایی آجیل مشکل گشا حکایت میکند و بنا به اعتقاد بسیاری، باید موقع پاک کردن آجیل گفته و شنیده شود. سپس آجیل در ظرفی ریخته شده و در شب چهارشنبه سوری توسط مهمانان و میزبان خورده می‏شود.

 

2- روش تهیه آجیل مشکل گشا برای ادای حاجات و در مراسم مذهبی: به دو صورت است ، یا از قبل نذر می‏کنند که در صورت ادای حاجت به میزان مشخصی این آجیل را گرفته و خیرات نمایند و یا برای گرفتن حاجتی سه وعده پخش آجیل را نذر میکنند و دو وعده از آنرا ابتدا بین فامیل و نیازمندان پخش کرده و وعده سوم را گرو نگه میدارند تا زمان برآورده شدن حاجت. برای تهیه آن نیز رسم بر این است که فردی پاک و مطهر ( ترجیحا زن یا مادر خانه) آجیل را پاک کند و در طول پاک نمودن آجیل، داستانش را با صدای بلند تعریف کند. تمام پوست آجیل باید جمع شود و دور ریخته نشود. و در کیسه‏ی در بسته ای ریخته شود و به آب روان سپرده شود . عده ای از مسلمانان بر این باورند که هنگام سپردن پوست آجیل به آب باید بگویند: ای آب روان، سلام ما را به حضرت علی برسان . سپس آجیل پاک شده را در بسته های کوچکی تزیین نموه و بین مردم خیرات مینمایند و یا در سر سفره‏های مقدس گذاشته و به هر مهمان بسته‏ای هدیه میکنند. اعتقاد عده‏ای بر این است که هنگام خوردن آجیل باید صلوات و یا سوره‏های قرآن تلاوت نمود.

 

روایت‏های مختلف از داستان آجیل مشکل گشا

بتسابه مهدوی

 

1-    روایت اول و رایج ‏‏تر:

     یکی بود یکی نبود.یک خارکنی بود که یک زن و هفت تا دختر داشت و با خارکنی زندگی رو به سختی میگذروند ، یکروز که رفته بود صحرا خار بکنه یک سواری رو دید نورانی ، سوار گفت ای خارکن این اسب من رو نگهدار که من قضای حاجت کنم ، وقتی که سوار برگشت یک مشت ریگ داد به خار کن وگفت هر ماه صد دینار از هفت تا خشکبار خیرات کن و به هفت نفر بده ، و تا خارکن آمد ببینه که این چی بوده سوار ناپدید شد ، غروب که خارکن به خانه برگشت ریگ‏ها را گذاشت گوشه صندوق‏خونه که بچه ها یه قول دو قول بازی کنند و خودش رفت خوابید ، نیمه های شب زن خارکن بیدار شد که به بچه شیر بده که دید توی صندوق خونه روشنه رفت و شوهرش رو  بیدار کرد ، تازه فهمیدند که این سنگها قیمتیه . از این پس با فروش سنگ‏ها، کار و بارشون خوب شد و خارکن کم کم یکی از تاجر های بنام شد .

این بود تا روزی که تاجر برای کاری باید می‏رفت مسافرت ، به زنش سفارش کرد که ای زن آجیل رو فراموش نکنی که زن گفت من حواسم از تو جمع تره خلاصه مرد رفت و زن هر ماه خیرات رو انجام میداد تا اینکه با زن پادشاه دوست شد و زن پادشاه دعوتش کرد به ییلاق و زن آجیل رو فراموش کرد، خلاصه این رو داشته باشین تا اینکه یک روز گردنبند زن پادشاه گم شد و گفتن کی دزدیده کی ندزدیده و انداختن گردن زن تاجر و گرفتن زندانیش کردن و تمام دارایشون رو هم گرفتن ، تاجر که از سفر برگشت رفت خونه دید که همه چی رو بردن و از زن و بچه هاش هم اثری نیست داشت از همسایه ها داستان رو میپرسید که گرفتن و زندانیش کردند .نیمه های شب همون سوار آمد و با تک پا زد مرد رو بیدار کرد و گفت : (( ای کور باطن نگفتم ماهی صد دینار آجیل مشکل گشا بگیر و خیرات کن و صد دینار به مرد داد )) این رو گفت و غیب شد ، مرد تاجر تازه شصتش خبردار شد که کار کار آجیلِ .پاشد و آمد دم زندان به یک جوانی گفت این صد دینار رو بگیر و برای من آجیل بخر ، جوان گفت من عروسی دارم و وقت ندارم .

یک جوان دیگه آمد مرد تاجر گفت ای جوان این صد دینار رو برای من آجیل بخر ، اولش جوان گفت ما مرده داریم من دارم میرم سدر و کافور بخرم اما بعد گفت مرده که جایی نمیره بذار مشکل این مرد رو حل کنم ، رفت و آجیل گرفت و آورد داد به مرد ، مرد هم بین هفت نفر تقسیم کرد .حالا یشنوید از زن پادشاه که کنار حوض نشسته بود و گرما هم بیداد میکرد و زن پادشاه لخت شد رفت آبتنی که دید یک کلاغ گردنبند و که به منقارش بود آورد و گذاشت رو لباساش تازه فهمید که در حق تاجر و خانوادش چه ظلمی کرده و آنها رو آزاد کرد و دختر کوچک تاجر رو هم برای پسر بزرگش خواستگاری کرد .حالا بشنوید از اون جوان اولی که وقتی رفت خانه که عروس و ببره آرایشگاه دید که عروسش مرده ، جوان دومی که رفته بود برای مرده سدر و کافور بخره وقتی رفت خونه دید که مرده زنده شده .آجیل مشکل گشا همچین که گره از کار آنها وا کرد از کار شما هم وا کنه

 

روایت دوم:

روزی روزگاری خارکن پیری با زن و دخترش زندگی میکردند. پیرمرد هر روز به صحرا می رفت، بوته های   خار را جمع می کرد و به شهر برده و می فروخت و نان و پنیری می خرید و به خانه برمی گشت.

   یک سال نزدیک عید نوروز بابا خارکن به صحرا رفت و خار زیادی جمع کرد و بسیار خوشحال از اینکه با پول آن می تواند چیزی هم برای عید دخترش بخرد.اما قبل از رفتن به شهر هوا طوفانی شد و صاعقه ای به کوله بار بابا خارکن زد و تمام پشته اش خاکستر شد.خارکن پیر از غم و غصه از پا افتاد و دست به آسمان بلند کرد و با گریه به خدای خود گفت که این بار شاد بودم که برای عید نوروز دستم پر است، چرا این بلای آسمانی را به من نازل کردی؟ وآنقدر اشک ریخت تا به خواب رفت.در خواب دید که پیری به او می گوید که برای رفع مشکلت نذر کن و کمی آجیل مشکل گشا بخر و بین همسایگان پخش کن تا مشکلت حل شود و هرسال این نذر را تکرار کن.پیرمرد از خواب پرید و به طرف شهر حرکت کرد و با آخرین سکه خودش کمی آجیل خرید و به همسایگان داد. آن شب گذشت و فردا بابا خارکن باز روانه صحرا شد. این بار به محض اینکه تیشه اش با ریشه بوته خار برخورد کرد، دید یک کوزه پر از جواهر زیر بوته پنهان شده است.    آن شب با دستی پر به خانه برگشت و ماجرا را برای زن و فرزند خود تعریف کرد.در طی روزهای بعد در محل دفن کوزه قصر بزرگی ساخت و همراه خانواده اش به زندگی در این قصر پرداختند. مدتها گذشت، آوازه اخلاق خوش و ثروت خارکن به گوش حاکم رسید و حاکم از دختر خارکن دعوت کرد تا به عنوان هم بازی دخترش به قصر بیاید. نزدیک سال نو خارکن آنقدر سرگرم تجارت  و ثروت خود شده بود که نذر را فراموش کرد.   

در این میان دختر حاکم با دختر خارکن به حمام رفتند و دختر حاکم گردنبند قیمتی خود را به مجسمه مرغی که در حمام بود آویخت و داخل حوض شد. دختر خارکن دید که ناگهان مرغ زنده شد و گرنبند جواهر را خورد. هرچه داد و فریاد کرد فایده ای نداشت. حاکم گفت که او گردنبند دخترش را دزدیده و دختر خارکن را به زندان انداختند. از طرفی قصر و دارایی خارکن هم در یک چشم برهم زدن به خاک مبدل شد و هیچ چیزی از آن باقی نماند.زن خارکن به او گفت که تو از نذرت غافل شدی و ما را به خاک سیاه نشاندی. خارکن هم که متوجه اشتباه خودش شده بود از خدا طلب بخشش کرد. همان‏شب در خواب دید که زیر پای همسرش سکه ای پیدا می کند. خارکن به سرعت بلند شد و سکه را پیدا کرد و شبانه عازم شهر شد و توانست قبل از سال نو مقداری آجیل خریده و بین مستمندان تقسیم کند.بعد از آن نزد همسرش برگشت و ناگهان دید که خانه و زندگیش دوباره برپا شده و دخترش هم از زندان آزاد شده. دختر حکایت کرد که ساعتی قبل مرغی که گردنبند را خورده بود دوباره زنده شد و گردنبند را پس داد و حاکم دختر را با هدایای بسیار آزاد کرده و به خانه فرستاده بود. خارکن هم شکر خدا را به جا آورده و پس از آن سالها هرگز آجیل مشکل گشای سال نو را فراموش نکردند.

 

3- روایت متاخرتر که گویا پس از اسلام رایج شده است و امروزه در بعضی مناطق شمالی ایران و برخی مناطق تهران هنگام پاک کردن آجیل مشکل گشا نقل می‏شود:

 

پیرزنی مومن با پسرش زندگی میکرد.یک روز مادر پیر که بابت ادای حاجتش کاچی می پزد و در ظرف های مختلف میریزد تا پسرش از کار برگردد و ظرف های کاچی خیرات را بین همسایگان تقسیم کند. ظهر وقتی پسر از کار بر می گردد به مادر میگوید نهار چه داریم؟ مادر در جواب به مهربانی میگوید که من نذر کاچی کرده بودم و برای نهار کاچی پختم نهارت را که خوردی ظرف همسایگان را هم بینشان تقسیم کن. پسر عصبانی میشود و میگوید این مزخرفات یعنی چه و من اصلا اعتقادی به این کارها ندارم و با پایش به یکی از کاسه های کاچی میزند و مقداری از کاچی لب پر زده و روی گیوه اش میریزد. با عصبانیت خانه را ترک می کند و میرود وبرای نهارش خربزه میخرد.

در راه بازگشت پاسبان ها او را به اتهام قتل دو نفر بازداشت میکند و وقتی کیسه اش را باز می کنند دو خربزه داخل کیسه اش هم تبدیل به دو سر بریده شده بود و کاچی که روی گیوه اش پریده بود هم تبدیل به لکه های خون شده بود. پسر را به زندان میبرند و حکم اعدام برایش صادر میکنند. شبی که بسیار ناراحت بوده و مدام گریه میکرده در خواب پیرمردی را میبیند که به او میگوید مقداری آجیل بگیر و بین مردم خیرات کن و از ته دل بابت شکستن دل مادرت توبه کن.فردا که مادر پسر به ملاقاتش میاید پسر با شرمساری از او عذرخواهی میکند و از ائ میخواهد که برایش آجیل بخرد و خیرات کند. وقتی مادر آجیل ها را پخش میکند همانوقت خبر میرسد که قاتل واقعی پیدا شده است و پسر از زندان آزاد میشود و نزد مادرش باز میگردد.

 

جایگاه و کارکردها آجیل مشکل گشا

 

1- کارکرد ملی و باستانی:

 این آجیل از دیرباز به یکی از نمادهای فرهنگ ایرانی بدل گشته‌است به صورتی که برخی از مراسم‌های سنتی ایرانیان (مانند نوروز و یلدا و چهارشنبه سوری) تنها با حضور آجیل مفهوم خود را پیدا می‌کنند. در ایام نوروز و نیز شب یلدا حضور این آجیل ضروری است.  با این نوع از آجیل که آجیل شیرین هم نامیده میشود در مراسم باستانی مثل نوروز و یلدا از مهمانان پذیرایی میشود.

اما در مراسم چهارشنبه سوری این آجیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است:   از رسوم شایع چهارشنبه سوری که هنوز هم به شکل گسترده در میان زرتشتیان جریان دارد؛ پخش آجیل مشکل گشا موسوم به «لرک» است که از مغز هفت نوع میوه خشک شده خوردنی از جمله مغز پسته؛ بادام؛ کشمش؛ گردو؛ برگ هلو؛ انجیر؛ خرما و سنجد فراهم شده است. این آجیل در مراسم غروب چهارشنبه یا بر سر مزار اموات پخش می شود.

 

2- کارکرد اجتماعی:

کسی که در تنگنای حوادث گرفتار آمده و یا دچار زحمت و مشکلی شده باشد، نذر و نیت می کند که هرگاه از بد حادثه رهایی یافت و یا گره از کارش گشوده شود همه عمر، هر ماه یا هر هفته یک بار نخود مشکل گشا یا آجیل مشکل گشا (متشکل از نخود، پسته،بادام، فندق، کشمش،خرما، توت خشک، انجیر و تخمه و ...) خریده و پس از انجام مراسم لازم، آنرا بین مردم تقسیم کند.

 

3- کارکرد مذهبی:

امروزه جایگاه آجیل میان ایرانیان از حضور در مراسم جشن و شادی فراتر رفته‌است و به بخشی از اعتقادات مذهبی آن‌ها نیز وارد شده‌است. در بسیاری از مراسم‌های مذهبی (که معمولا توسط زنان برپا می‌شود) از نوعی آجیل، موسوم به آجیل مشکل گشا استفاده می‌وشد که هرچند توسط هیچ مرجع مذهبی ای تایید نشده‌است اما مردم بر این باورند که می‌تواند آنها را در رفع مشکلاتشان یاری کند. در سفرهای نذری زنان مسلمان این آجیل نقش برجسته ای دارد. علاوه بر آن در بیشتر مراسم مذهبی و زیارتی این آجیل تهیه و توزیع می گردد.

در ضمن به دلیل آسانی و ارزانی تهیه این نوع نذر برای اقشار کم درآمد جامعه نیز ، به خوبی نقش و کارکرد نذر را ایفا می‏‏کند.

 

4- کارکردهای آموزشی با تاکید بر روایت قصه:

علاوه بر کارکردهای فوق که تا حد زیادی با دیگر روش‏های نذر کردن یکسان است . این آجیل ویزگیهای منحصر به فردی دارد. تاکید بر بلند روایت کردن قصه در هنگام پاک کردن آجیل اهمیت جنبه های آموزشی مستتر در قصه را میرساند که قرار است سینه به سینه محفوظ بماند.

تاکید بر اهمیت رعایت عهد و پیمان، قول و قرار ، و نذر و نیاز حتی در شرایطی که مشکل انسان برطرف گردیده است از نکات بارز و مشترک موجود در داستانهای مختلف مربوط به آن است.

 تاکید دو جانبه بر نقش و جایگاه زن در تهیه این آجیل از موارد با اهمیت است: از طرفی تاکید می‏شود که یک زن باید این آجیل را پاک کند  که با توجه به اولویت  مطهر بودن روحانی و جسمانی پاک کننده آجیل میتوان به تطهیر و تقدیس زن در این آیین پی برد و نیز نقش زن در داستاهای مختلف مربوطه، به عنوان مادر و همسر نیز از دیگر موارد قابل اشاره است. در داستان اول و دوم همسر مرد خارکن قول فراموش شده را یادآور میشود و در داستان آخر شکستن دل مادر سبب شور بختی پسر قصه میگردد.

با توجه به سادگی، ارزانی  آجیل مشکل گشا  و نقش گسترده این نذر و اعتقاد به آن میتواند بیانگر این  نکته باشد که برآورده شدن حاجت به میزان و نوع و قیمت نذورات نیست بلکه اعتقاد و نیت نذر کننده مهمترین عامل است .

دکتر بتسابه مهدوی

 

  • بتسابه مهدوی

نمادهای فنگ شویی

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

تصویر یا نماد ثروت یا خوشبختی مثل قراردادن سکه های قدیمی بر روی قیطانی ابریشمی قرمز یا قراردادن اسکناسها درپاکت قرمزهمچنین استفاده ازسکه ها.استفاده ی سکه ها روی انگشترها یا زینت آلات همیشه رسم بوده که نماد ثروت یا خوش شانسی است.رشته ئ خوش یمن 5 سکه ای یا 3 سکه ای که با قیطان ابریشم قرمزبه همدیگرمرتبط می شوندبرای دور کردن تاثیرات منفی بالای در ورودی خانه آویزان می کنند.همچنین در قسمت های منفی (چه خانه وچه اتاق) مثل فاجعه مرگ،باعث دور کردن انرژی ها پلید خواهدشد.
از یشم نیزاستفاده قابل توجه ای می کنند.مجسمه هائی که با یشم ساخته شده اندوهمچنین همراه نگه داشتن انگشتریاجاهرات یشم باعث سلامت وخوش اقبالی وخوش شانسی خواهدشد.
98132727
شمشیر :
شمشیرهای تزئینی که 7 دایره که معرف 7 ستاره مرئی دب اکبر است.
قو :
یکی ازبهترین نمادهای عشق وروابط عاطفی ،تصویریک جفت غاز (قو) یا مرغ هواسیل یا درنا می باشد.اگردرحال پرواز با هم باشند جفت یا زن وشوهر زندگی عاشقانه ای را با هم تجربه می کنند.اینها نماد یگانگی،هم فکری وعشق در زندگی زناشویی است.تصویربایستی حتما” دوتایی باشد.نه کمترونه بیشتراز این نمادمی توانیم درمنطقه جنوب غربی اتاق نشیمن استفاده کنیم.بااین نمادزندگی شادمان وسعادتمندی راتجربه خواهیم کرد.
سگ های فو :
دومجسمه که قرینه همدیگراندکه بیشترشبیه شیراندبرای محافظت ازخانه استفاده می شود.خانه ومحل کاربااین نمادازانرژی منفی پاک می شوند.جایگاه این نماد در ورودی خانه از خارج است،وبایستی از سطح زمین بالا باشد.
ساعت زنگدار :
ساعت هائی که شماطه دار یا زنگدار هستند به انرژی چی خانه  کمک می کنندکه بالا بروند.همچنین ساعتهایی که آونگ دارند.ساعتهای آونگدار خواص نامطلوب ستاره های دنباله دار را از بین می برند.بهتراست این ساعت ها از جنس فلز باشد.آونگی فلزی داردکه همچنین صدای فلزی می دهد.این نوع ساعت یاوسایلی مشابه که آونگ دارندبرای ازبین بردن اثرستاره دنباله دارپنج زرد استفاده می شود.
اژدر لاک پشت :
یکی از نمادهای دیگر فنگ شویی اژدر لاک پشت است.لاک پشتی که سر آن اژده ها است،و روی سر آن سکه یا شمش طلا است خوابیده است.این نمادبرای بالا بردن انرژی مثبت خانه ومحل کار استفاده می شود.لاک پشت نمادطول عمر،اژده ها نمادی از شجاعت،قدرت،موفقیت واراده است.هر دو آنها درکنارهم تاثیربسزائی خواهند داشت.آنهایی که از لحاظ شغلی وتجارت وزندگی ضعیفی دارنداز این نماد می توانند بهره لازم را ببرند.دردهان اژده ها سکه ای وجود دارد.اگربر روی لاک پشت بچه کوچکی از لاک پشت قراردارد،آن نیربرای سلامتی وشاداب بودن فرزندان کمک می کند.این نماد را می توان در شمال خانه یا در شرق استفاده کرد.اگردردفترکاراین دو جهت دقیقا” رو به جایی است که شمانشسته اید،ازقرار دادن آن در این دو مکان پرهیز کنید.می توانیدآنرا درست در جایی که نشسته اید در کنار خود یا پشت سرتان قراردهید.درصورتیکه جهت نگاه اژدرلاک پشت موافق نگاه شما نباشد.
large_658_large_3504_12021702
چی لین :
همان اسب تک شاخ ، حیوانی که یک اژدر اسب است.سر اژده ها و بدنی به شکل اسب.نماد موفقیت ،پیروزی،طول عمر،شهرت و زایش است.کسانیکه از این نماد استفاده می کنند غریب به یقین پسر به دنیا می آورند.حضور چی لین باعث جذب دم کیهانی اژده ها می شود.بخت واقبال با خود همراه داردوهمچنین از تاثیر منفی ستاره های دنباله دار جلوگیری می کند.آن را می توان دراتاق نشیمن نزدیک در ورودی اصلی قرارداد.صورت مجسمه مستقیم رو به در اصلی نباشد.بسیارخوش یمن برای کسانیکه دنبال پیشرفت در شغل اند.
پا بودا :
یا برج دانش برای هدایت ذهن سرکش وبی نظم برای آرام و منضبط بودن.مناسب برای انسانهائیکه درعلم ودانش وتحصیل ضعیفند.برای کسانیکه مدیتیشن انجام می دهند نماد فوق العاده مفیدی است.محل قرارگرفتن آن،گوشه شمال شرقی اتاق است.پابودا انرژی یین را در خودنگه می دارد تا در موقع لازم تعادل بوجود آورد.
Safe6344003342901
گاو آرزو :
درهند گاو و زمین بسیاراحترام دارد.چون غذای انسان از آنها تامین می شود.گاو نمادفرزندانی نیکو وخوشبخت است.چینی ها معتقدندکه گاوتوان برآورده کردن آرزو را دارد،به شرطی که ازگوشت آن دیگر استفاده نکنند.این نمادبه شکل گاوی است که بر سکه یا شمش طلاقرارگرفته است.بهترین مکان برای آن قسمت جنوب شرقی است.جهت جنوب شرقی درفنگ شویی باسلامتی همراه است.
  • بتسابه مهدوی

آموزش خصوصی رشته های هنری

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۱۸ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان (4)

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی



منع شیون و زاری

در اوستای بزرگ زمان ساسانی که تدوین شدهٔ مغان بود به موجب کتاب نهم دینکرد در سوتکَرنَسک که نخستین نسک از بیست و یک نسک اوستا بود، در فرگرد یازدهم دربارهٔ عدم شیون و زاری در سوگواری مطالبی وجود داشته‌است. هم چنین در گزارش اَرداویراف از جهان پسین، به موجب فصل شانزدهم، رودی سهمگین در دوزخ جاری است که گناهگارانی در آن غوطه‌ور بوده و عذاب می‌بینند و توضیح داده می‌شود که این رود از اشک چشم و بر اثر مویه و شیون و سوگ کسانی به وجود آمده که در پس مردگان خود به سوگواری و گریه پرداخته‌اند و اینک به عذاب در این جایگاه به سر می‌برند. در رسالهٔ مینوی خرد فرگرد ۴۳ بند ۲۹ نیز با نکوهش گریه و سوگواری مواجه می‌شویم. در مجموعهٔ سد در نثر بند ۹۶ نیز همان مطالب سوتکَرنَسک آمده‌است. در جلد اول از روایات داراب هرمزدیار نکوهیدگی و اهریمنی بودن در گریه و مویه و سوگواری ملاحظه می‌شود.

 

رسم سگ‌دید

این مراسم که نشان دادن جنازه به سگ است، میراث گذشته روزگاران قدیم ایرانیان قبل از زرتشت است. از دیدگاه زرتشتیان زمانی که جان از بدن خارج می‌شود اگر کسی در کنار پای جسم بسته باشد چون نسوش(دیوی که بر اجساد آدمی دست می‌یابد و آن را پلید می‌سازد.) بر وی هجوم برد و چنانچه سگ آن جسد را ببیند، نسوش رانده می‌شود. به احتمال زیاد رسم سگ‌دید که عبارت بود از آوردن سگی بر بالین محتضر یا مرده و نشان دادن جسد به سگ و مالیدن پوزه به آن جسد، از همین عقیده سرچشمه گرفته‌است.

 

اساس این عقیده بر این بود که سگ که دزد و گرگ و دشمن مادی را می‌راند، قادر به راندن دروج و نسوش پلیدی که از سوی باختر، جایگاه دیوان بر جسد مرده حمله می‌کند، هم هست. سود و خاصیت طبیعی و طبی رسم «سگدید کردن» این است که حیوان مذکور در شناخت مرگ توانا و در مرگ مفاجا و بی‌هوشی قادر به تشخیص مردگان از زندگان است. تا چندی پیش با نهادن قطعه نانی بر سینه‌ی جسد و بردن سگ برای برداشتن آن رسم سگدید کردن به ذهن‌ها القا می‌شد.

 

مراسم مربوط به محتضر

قبل از فرارسیدن مرگ، موبد بالای سر محتضر حاضر می‌شود و به خواندن ادعیه و اوراد خاص می‌پردازد و از او می‌خواهد که به گناهان خود اعتراف کند و طلب مغفرت نماید. پس از شستن میّت او را با پارچه‌ای کتانی می‌پوشانند و در اطراف او اجتماع کرده و سرود اَشم وُهو ( نمازهای اَشم وُهو و یتا اهو در آغاز و انجام بیشتر نیایش‌ها می‌آید) را به زبان پازند در گوشش می‌خوانند. اهمیت این کار در سروش یشت هادخت تأکید شده‌است و گاهی چند قطره هوم مخلوط به آب، در دهان مرده ریخته می‌شود تا سبب آمرزش و جاودانگی او گردد.

 

غسل با گمیز

پس از مرگ، همین که جان از بدن جدا شد بی‌درنگ دُروج نَسو عفریت و دیو نامرئی، به پیکر مگسی همچون پلیدترین خرّفستران از سرزمین‌های اباختر (شمال) می‌آید و برتن مرده می‌تازد، در نتیجه این تازش است که جسد میت ناپاک و فاسد می‌گردد و لمس آن گناه به حساب می‌آید. بنابراین افراد ویژه‌ای حق دست زدن به مرده را دارند و اگر فردی غیر از آنان جسد را لمس کند، باید ۹ روز تمام با گمیز (ادرار گاو) غسل کند. در اینجا ثنویت زرتشتی که در ادوار بعد از زرتشت رنگ و بوی خاصی به خود گرفت، به خوبی خود را نشان می‌دهد. این ثنویت با آن که مثل ثنویت‌ها گنوستیکی خیر و شر را به صراحت با روح و ماده منطبق نمی‌کند، باز تمایل به این دعوی را نشان می‌دهد که آنچه تعلق به قلمرو خیر دارد حیات است و مرگ مثل دروج (اهریمن یکی از دیوان ماده) متعلق به قلمرو شر است.

 

ظاهرا به استناد همین نکته است که پسودن مردگان همچنان که از وندیداد برمی‌آید تطهیر با گُمیز، (ادرار گاو) را الزام می‌کند، چرا که در تعلیم زرتشت تن انسان وقتی که به کلی از حیات خالی باشد در تصرف اهریمن واقع می‌شود و تطهیر که به سبب پسودن آن هست، از اینجاست.

 

  • بتسابه مهدوی