نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خود شناسی» ثبت شده است

راه کمال انسان

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

در بسیاری از مکاتب باطنی، منظور از فعال‌سازی این  نیرو، عبور از این دنیا و رسیدن به هدف غایی آن(اقلیم الهی و حیات جاودان) بوده است. اما برای هر کسی این احتمال وجود دارد که پس از فعال‌سازی نیروی حیاتی خود در دام خودبینی (و نه خدابینی) بیفتد و از این نیرو برای خودنمایی و ... سوءاستفاده کند. از این‌رو اغلب مکاتب باطنی روش‌های فعال‌سازی نیروی حیاتی را صرفاً به شاگردان خاص و محرم خود و آن هم تحت شرایط معینی که گاه شامل تأیید محرمیت فرد در آزمون‌های متعدد و گرفتن تعهد و بستن عهد است،  آموزش می‌دهند.

 

«این نیروها و کرامات، میزان پیشرفت و محک آزمایشی است که به واسطة آن شخص تکامل و ترقی معنوی خویش را می‌آزماید و همواره کتب مقدس از نحوة به کار بستن نامشروع نیروهای شگرفی که امکان دارد صاحبان آنان را وسوسه بکند یا موجب انحراف و استفادة سو گردد، برحذر داشته‌اند، چه به مجرد این که شخص از این نیروها استفاده کرد، یا در موردی خاص از آنان استمداد طلبید، خویشتن را از امکان اکتساب نیروهای جدید ساقط می‌گرداند و چون منحرف شود، وی دیگر سالک راه آزادی و نجات نیست بلکه جادوگری بس توانا و متبحر است که صاحب نیروی افسون و جادوست. وانگهی نیروهایی که تا آنگاه معرف پیشرفت معنوی سالک بود، حال مبدل به موانعی می‌گردد که راه را برای آزادی و رستگاری و رسیدن به هدف نهایی ناهموار می‌سازد.»

 

بسیاری از انسان‌ها در این دنیای مادی، مانند برگ‌های خشکیده، تقریباً فاقد نیروی حیاتی هستند. با افزایش تدریجی نیروی حیاتی پرانا، شخص به تدریج زنده و فعال و از حالت مرده یا نیمه مرده خارج می‌شود. هنگامی که شخص به تمامی از نیروی حیات پر شود، خصوصیات آن نیرو را به صورت کامل به دست می‌آورد. در این جهان تنها احیای مجدد و بازگشت به اصل خود که همانا زندگی جاوید در حضور خداوند است اهمیت دارد. بقیه چیزهای دیگر، مقطعی و گذراست. این راه کمال انسان است.

دکتر بتسابه مهدوی

19 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال
https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 18 آبان 1395

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

چه وقت با بدن اثیری خود مواجه می شوید؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ق.ظ


دکتربتسابه مهدوی

 

هنگامیکه راه می روی از را رفتنت آگاه باش وقتی ایستاده ای وقتی غذا می خوری و هر فعالیتی که با بدنت انجام می دهی به آن آگاه شو.تو اگر نتوانی از بدن زمخت خود که با چشم قابل رویت است آگاه شوی آگاهی از بدن های ظریف غیر مریی غیر ممکن است.

    پس با هر کنشی کوچک که بدن مادی انجام می دهد توجه به طور مطلق ضروری است.این مراقبه است.انجام اعمال بدنی با آگاهی کامل باعث می شود همذات پنداری ما با بدن مادی شکسته شده و احساس جدا بودن از بدن مادی آغاز آگاهی از بدن اثیری است. فایده بدن مادی تنها در این است که به ما دریافتی از بدن های ظریفتر خود را می دهد.از خواب بیدار شو و آگاهانه با بدنت زندگی کن.

 

اگر اولین بدن یعنی بدن فیزیکی خود را بشناسی آنوقت از بیرون نسبت به دومین بدن آگاه می شوی. بدن اثیری مثل دود متراکم است .می توانی بدون هیچ مانعی از درونش بگذری اما شفاف نیست نمی توانی از بیرون به داخل آن نگاه کنی . وقتی بدن فیزیکی می میرد دومین بدن 13 روز زنده می ماند و همراه تو سفر می کند و بعد ازآن تبخیر می شود .اگر وقتی بدن اول زنده است به شناخت بدن دوم دست پیدا کنی می توانی از این اتفاق آگاه باشی.

 

بدن دوم می تواند از کالبدت بیرون بیاید چون برای بدن دوم نیروی جاذبه وجود ندارد. بنابر این وقتی بدن دوم را بشناسی یک رهایی مسلم که برای بدن مادی ناشناخته بود را حس می کنی .در این حال می توانی از بدنت بیرون رفته و دوباره به آن باز گردی.

دومین بدن دارای دو امکان بالقوه است یکی ترس و نفرت و خشم است و دوم عشق و شجاعت و مهربانی است.

سرکوب یا ابراز ترس و نفرت و خشم راه رسیدن به تکامل معنوی نیست بلکه باید آنها را پذیرفت. آن کس که می پذیرد ترس دارد و ترسش را زمینه یابی کرده به زودی به جایی می رسد که در می یابد فراسوی ترس چیست و نترس می شود.

با مراقبه می توان امکانات بالقوه و طبیعی چاکرای دوم را دگرگون ساخته و از نیروی آن در جهت تکامل معنوی استفاده کرد.

دکتر بتسابه مهدوی

16 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 12 آبان 1395

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۸ ق.ظ


  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 10 آبان 1395

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

چاکرای سوم

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

تقریبا دو انگشت بالای ناف جایگاه چاکرای سوم است. اگر این چاکرا هماهنگ کار کند شما می توانید خود را کاملا باور کنید و هم چنین به احساس دیگران و ویژگی های شخصیتی آنها احترام بگذارید.

وقتی چاکرای سوم درست کار نکند می خواهید همه چیز طبق خواسته های شما انجام شود، دوست دارید دنیای درون و بیرون را کنترل کنید با این وجود از درون ناآرام و ناراضی هستید. کم کاری چاکرای سوم شما را مأیوس و ناامید می کند.

  اگر طرز خوابیدن شما به پشت و حدود 8 7 ساعت باشد جاکرای سوم شما فعال می باشد.

 

فعال کردن چاکرای سوم  

رنگ طلایی نور خورشید خصوصیات چاکرای سوم شما را تقویت می کند. تماشای مزرعه ای از گندم های رسیده در زیر نور خورشید نیز چنین اثری دارد. برای رهایی از غم به گل آفتابگردان نگاه کنید.

   

    رنگ درمانی

   رنگ زرد روشن چاکرای سوم را فعال می کند، به افکار و اعصاب ما نیرو می دهد و حتی ممکن است ارتباط با دیگران را افزایش دهد. احساس خستگی درونی با رنگ زرد برطرف شده و باعث فعال شدن و تحرک شما می شود.

   

    رایجه درمانی

  روغن اسطوخودوس چاکرای سوم را متعادل ساخته و اثر آرام بخش بر روی بیقراری این چاکرا دارد.

 

 فعال کردن چاکرای سوم

 رنگ طلایی نور خورشید خصوصیات چاکرای سوم شما را تقویت می کند. تماشای مزرعه ای از گندم های رسیده در زیر نور خورشید نیز چنین اثری دارد. برای رهایی از غم به گل آفتابگردان نگاه کنید.

   

    رنگ درمانی

رنگ زرد روشن چاکرای سوم را فعال می کند، به افکار و اعصاب ما نیرو می دهد و حتی ممکن است ارتباط با دیگران را افزایش دهد. احساس خستگی درونی با رنگ زرد برطرف شده و باعث فعال شدن و تحرک شما می شود.

   

    رایجه درمانی

روغن اسطوخودوس چاکرای سوم را متعادل ساخته و اثر آرام بخش بر روی بیقراری این چاکرا دارد.

 

چاکرای سوم

 

در سانسکریت (مانی پوراچاکرا) یا شبکه خورشیدی یا مرکز ناف هم گفته می‌شود و همچنین از نامهای چاکرای طحال، معده و کبد هم گفته می‌شود. نام انگلیسی آن نیز solar plexus chakra می‌باشد.

معنی آن "مانی" به معنای جواهر و "پورا" به معنای شهر است.

محل این چاکرا: هم سطح شبکه خورشیدی بالاتر از ناف است. به عبارتی می‌گویند سه انگشت بالاتر از ناف.

 

مشخصات چاکرا:

رنگ: زرد

عنصر: آتش

حس: بینایی

سمبل: نیلوفر ده گلبرگ

سنگ قیمتی: چشم ببر، کهربا، زبرجد زرد، سیترین

اصل اساسی: قالب وجود

بخشهای مربوط به آن: قسمت پایین پشت، شکم، دستگاه هاضمه، معده، کبد، طحال، کیسه صفرا، دستگاه عصبی غیرارادی.

نوع موسیقی: ریتمهای شاد و تند

نت موسیقی: می

بیجامانتر: رام

رایحه: اسطوخودوس

خصوصیات:

شناختن شخصیت، شکل گیری شخصیت، نفوذ قدرت، رشد تجربیات مربوط به این چاکراست.

اگر این چاکرا هماهنگ و متعادل باشد احساس آرامش را به همراه دارد. "با خود" واقعیتی‌تان یا همان Igo و هماهنگی درون ایجاد می‌کند. و می‌توانید خودتان را باور کنید.

عملکرد ناهماهنگ و نامتعادل آن باعث می‌شود، بخواهید که همه چیز طبق خواسته‌های شما باشد و می‌خواهید اعمال قدرت کنید و با تمام این وجود از درون ناآرام و ناراضی هستید و ...


دکتر بتسابه مهدوی

9 آبان 1395

تهران

ارتباط از طریق کانال:https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

کارما

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ق.ظ


دکتر بتسابه  مهدوی

 

کارما واژه ای است سانسکریت‌ به‌ معنای‌ «متعادل‌ کردن‌». همچنین‌ می‌توان‌ آن‌ را چنین‌ معنی‌ کرد که:‌ هر عملی‌، عکس‌العملی‌ در پی‌ دارد. این ‌مفهوم‌ به‌ اصل‌ علت‌ و معلول‌ مربوط‌ می‌شود. اگر به‌ کسی‌ بدی‌ کنی‌ انرژی ‌آن‌ باید متعادل‌ شود. این‌ را می‌توان‌ چنین‌ معنی‌ کرد که‌ آن‌ شخص‌ زمانی ‌دیگر رفتاری‌ مشابه‌ آن‌ با شما خواهد داشت، یا این‌ که‌ زمانی‌ پیامدهای‌ اعمالتان‌ را درک‌ خواهید کرد و تصمیم‌ خواهید گرفت‌ که‌ نگرش‌ و رفتارتان ‌را عوض‌کنید. زمانی‌ که‌ به‌ درک‌ فکر یا عملتان‌ نایل‌ شوید مقداری‌ از نیروی‌ کارمایی‌ آزاد می‌گردد. معمولاً با انجام‌ عملی‌که‌ اشتباهتان‌ را اصلاح ‌نماید خودتان‌ انرژی‌ را به قدر کافی‌ تغییر خواهید داد تا اینکه‌ دیگر در زیر بار عقوبت‌ کارمایی‌ نباشید.

 

به عنوان‌ مثال‌ اگر فردی‌ منفی‌ و ریاکار بوده‌اید و بعداً خود را اصلاح‌نموده‌اید، احتمال‌ دارد که‌ اعمال‌ خطایتان‌ کاملاً پاک‌ شود؛ یعنی‌ آن‌ را متعادل‌ نموده‌اید.

 

اگر چه‌ کارما به‌ معنی‌ متعادل‌ کردن‌ است‌ اما اغلب‌ آن‌ را به‌ معنی‌ پرداختن‌ هزینه‌ای‌ برای‌ اعمال‌ بد می‌دانند. ممکن‌ است‌ معنای‌ کارمای‌ خوب‌ اشتباه‌ فهمیده‌ شود؛ اما به نظر می‌رسد که‌ انجام‌ اعمال‌ خوب‌ به‌ منظور کسب‌ کارمای‌ خوب‌ نتیجه‌ای‌ عالی‌ دارد. اما با این‌ وجود اگر شخصی‌ به‌ این ‌موضوع‌ وابسته‌ شود ممکن‌ است‌ کارمای‌ خوب‌ در زمان‏های‌ نامناسب‌ و به ‌طرزی‌ عجیب‌ به‌ سراغش‌ بیاید.

 

کارمای‌ بد را می‏توانیم‌ فقدان‌ رشد و درک‌ بشماریم‌ که‌ فقط‌ ضربات‌ سخت‌ اتفاقات‌ نامطلوب‌ می‌توانند موجب‌ آن‌ شوند. به عنوان‌ مثال‌ رفتار ظالمانه‌ داشتن‌ با دیگران‌ می‌تواند باعث‌ شود که‌ بعداً در زمان‌ دیگری ‌خودمان‌ رفتار ظالمانه‌ای‌ را تحمل‌ نماییم که نتیجه آن،‌ توجه‌ و محبت‌ نسبت‌ به‌ دیگران‌ خواهد بود. اگر واقعاً از زاویة‌ گسترده‌تری‌ به‌ نگاه‌کنیم‌، شاید چیزی‌ بنام‌ «کارمای‌ بد» وجود نداشته‌ باشد. می‌توان‌ آن‌ را به عنوان‌ فرصتی‌ در نظر آورد که‌ به‌ ما کمک‌ می‌کند رشد کنیم‌ و راهی‌ برای ‌بهتر بودن‌ را درک‌ نماییم‌. کارمای‌ خوب‌ می‌تواند تنها چیز ساده‌ای‌ در ردیف‌ آرامش‌ فوق‏العاده‌ و عشقی‌ باشد که‌ به دست‌ می‌آید؛ که‌ عشق‌ غیر شرطی‌ و ارائه‌ خدمت‌ عاشقانه‌ و داوطلبانه‌ به‌ دیگران‌ موجب‌ آن‌ بوده‌است‌.

 

کارما ممکن‌ است‌ به صورت‌ عشق‌، نفرت‌، طمع‌ یا دیگر احساسات‌ و تمایلات‌ بروز کند. این‌ پدیده‌ به صورت‌ انرژی‌ تظاهر پیدا می‌کند که‌ می‌بایستی‌ متعادل‌ گردد. زمانی‌ که‌ خود را دچار احساس‌ خاصی‌، نظیر عشق‌ یا نفرت می یابید‌، ممکن‌ است‌ بخواهید از منشأ آن‌ اطلاع‌ پیدا کنید.

 

پس‌ از آن‌ که‌ کسی‌ از نوع‌ کارمای‌ ورای‌ یک‌ موقعیت‌ مطلع‌ می‌شود، مقدار زیادی‌ از قدرت‌ آن‌ کارما آزاد می‌شود و فرد چندان‌ در سطیره‌ آن ‌باقی‌ نمی‌ماند. گاهی‌ اوقات‌ علت‌ کارمایی‌ مخفی‌ و پوشیده‌ می‌ماند تا زمانی که‌ شخص‌ به قدر کافی‌ تجربه‌ بیندوزد تا رشد مطلوب حاصل‌ شود.

 

تمام‌ اتفاقاتی‌ که‌ برای‌ افراد حادث‌ می‌شوند ناشی‌ از کارما نیستند. بسیاری‌ از اوقات‌ اتفاقی از طریق‌ ابعاد ژنتیکی‌ عمل‌می‌کند که یا موجب رشد شخص و یا موجب رشد دیگران می‏شود.

دکتر بتسابه مهدوی

5 آبان 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 2 آبان 1395

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۰۳ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

انرژی درمانی با درختان

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

از عمر کره زمین حدود پنج میلیارد سال می گذرد. هر چه باشد درختان به مراتب زودتر از انسان ها پا به عرصه ی کره زمین گذاشته اند.

اما به وسیله تکامل، بسیاری از گیاهان تدریجاً در عرصه هایی از آب به وجود آمدند. اجداد درختان امروزی گیاهانی هستند که در میان آب زندگی می کردند.

صد میلیون سال به طول انجامید که درختان مرطوب از آب به خشکی راه یافتند و در یک زمان کوتاهی عرصه گیتی را با حضور خود مشجر کردند.

همان طوری که می بینید، گیاهان یا درختان وابسته به انسان ها نیستند و این انسان است که همه چیز خود را مدیون آن ها باید بداند و دین خود را به طریقی ادا نماید.

درختان مولد اکسیژن، غذا و آب هستند. انسان بدون غذا 4-3 هفته بدون آب تا دو هفته و بدون هوا فقط تا چهار دقیقه زنده می ماند.

در تمام متون دینی، تاریخی و قومی درختان نقش سمبولیک خود را دارند.

مثلاً در انجیل درخت زندگی(تویا) و در تورات درخت کابالا با ده صفیرا یا اماناسیون، درخت بودی به نام بودا که در زیر آن می توان مراقبه کرد تا به روشنایی هستی رسید یا گرازیل نزد ژرمن ها و غیره را می توان نام برد.

انسان های اولیه درختان را صوری از خداوند در حد خدا می پنداشتند. هر جا که درختان بیشتر احساس می شدند پیروان پرستش آن ها هم بیشتر بود و هم امیدها و نیایش ها در زیر درختان شدنی بود. قرن ها گذشت تا مبادرت به ساختن خانه خدا از چوب کلیسا، میعادگاه، قربانگاه کردند. اجداد انسان، درختان را مادر طبیعت می پنداشتند و بدنه درختان را عمود زندگی و وصلکننده زیر زمین با آسمان می دانستند.

گیاهان و یا درختان باعث زیبایی های سطح کره زمین شده اند. بدون وجود گیاهان هرگز امکان زندگی برای این مجموعه از پدیده های زنده و غیره وجود نداشت.

انسان هر روز بدون اینکه خود احساس کند تحت تأثیر انرژی گیاهان به ویژه درختان قرار می گیرد. تنها درخت در حالت زنده بودن نیست که انرژی ساطع می کند بلکه چوب خشک شده درختان، ویژگی خود را دارند.

درختان دارای روح اند و با درختان می توان مانند یک دوست خوب درد و دل کرد و گفته ها و ناگفته ها را با آن ها در میان گذاشت.

تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که از میان بیش از 500 هزار گونه گیاهی و هزاران گونه درختی که شناسایی شده اند، تنها دوازده درخت هستند که خاصیت انرژی دارند.

یعنی«انرژی درختی»

 

اولین درختی که بازگو می کنیم تا انرژی آن را به درستی بشناسیم، درخت نمدار است.

این درخت در ادبیات اروپایی به نام درخت عشق و در بسیاری از متون به جا مانده درخت سرنوشت خوانده می شود.

در قرون وسطی معروف به بید زنبور عسل بوده و به علت نرمی چوب در ابزارسازی، خلق آثار هنری چوبی در کلیساها و معابد و ساخت و سازهای موسیقی و... کاربرد داشته است.

از برگ شکوفه این درخت چای مدر، ضد آب آوردگی اندام ها، تصفیه خون و ضد کرامپ توصیه می شود. یعنی در میان گیاهان دارویی نقش بسزایی دارد. اسانس روغنی این گیاه ضد باکتری قوی است. از ذغال چوب درخت نمدار، مداد نقاشی، انواع مداد ساخته شده و درخت هنر نقاشی سیاه قلم بوده است و می باشد.

انسان تیپ نمدار:

 

کسی که مهربان، دلسوز و حامی است خصلت نمدار دارد و در نهایت مفهوم واژه ها از روحیه مادری برخوردار است. عقاید و افکار و رفتار دیگران را با کمک تجربه و خویشتن داری سنجیده و نفی نمی کند، بلکه به صورت لزوم به اصلاح آن می پردازد. او عقاید کامل به وحدت وجود در تمامی مراحل زندگی دارد.

تیپ نمدار به مشیت الهی وفادار و عصیان آدمی را در قدرت خلاقیت فرد و خروج از چارچوب ها ارزیابی می کند.

او معتقد است که هر حرکتی بازتاب جهانی دارد و مرگ هر درختی آغاز یک فاجعه گرچه کوچک است اما ظرفیت رشد دارد.

تیپ نمدار مسئولیت پذیر است، قابل اعتماد است، رازدار، ثابت قدم و استوار بوده است و همواره در پشت صحنه نقش آفرینی کرده و در روی صحنه محبوب و مهجور است.

با تماس این درخت یا چوب آن، نیروهای ارتعاشی از Enter tree وارد بدن فرد می گردد. این درخت معالج افراد خود کامه، دیکتاتورمنش و خود رأی می باشد.

می توان در جوار و یا زیر درخت نمدار به استراحت پرداخت و از انرژی آن استفاده نمود. در ایران استفاده از تصویر از انواع چوب و گردن بند و دست بند چوبی در استان های شمال و کردستان امری متداول است.

انرژی کیهانی هرچیزی در حال ارتعاش است

دکتر بتسابه مهدوی

26 مهر 1395

تهران

  • بتسابه مهدوی

تأثیر کوهستان روی بیماران

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۳۶ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

وقتى بیمارى به کوهستان مى‌رود، به‌دلیل اینکه در کوهستان اکسیژن کمتر مى‌شود، کمبود اکسیژن موجب افزایش گلبول‌هاى قرمز خون مى‌گردد و همین ازدیاد گلبول‌هاى قرمز خون است که باعث مداواى بیمارى شخص مى‌گردد. در ضمن در کوهستان انرژى‌هاى کیهانى (پرانا) بیشتر از نقاط دیگر یافت مى‌شود، که این انرژى‌ها هم باعث مداواى بیمارى شخص مى‌گردد.

هر چقدر بیشتر صعود کنیم از اکسیژن هوا کاسته مى‌گردد و همچنین فشار هوا هم کم مى‌شود. به همین دلیل بیمار احساس سبکى و نشاط خاصى مى‌نماید (البته این موضوع را متذکر مى‌شوم که براى بیماران، ارتفاعات خیلى زیاد مناسب نمى‌باشد). اگر شخصى در ابتداى ورود به کوهستان احساس سنگینى بکند و یا اینکه نتواند کوه‌پیمائى نماید، نباید به خودش زیاد فشار آورد. شخص باید تا آنجائى که مى‌تواند بالا برود و اگر این کار را همیشه تکرار نماید بعد از مدتى (بستگى به شخص و بنیه او دارد) مى‌تواند خیلى راحت‌تر همان مسیر را طى نماید، آن هم با مسافت‌هاى بسیار طولانی. در واقع شخص بدن خود را کم‌کم با محیط اطراف (کوهستان) وفق داده که سرحالی، نشاط و سلامتى تن و روان از دست‌آوردهاى این ورزش مفرح‌بخش مى‌باشد.

تحقیقات نشان داده است که انسان در ارتفاع مقدارى از کارآئى بدن را از دست مى‌دهد که بستگى به ارتفاع محل دارد، براى مثال:

۱. در ارتفاع ۲۲۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، ۵ تا ۲۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مى‌دهیم.

۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۲۰ تا ۳۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مى‌دهیم.

۳. در ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متری، گاهى تا ۷۵ درصد کارآئى بدن خود را از دست مى‌دهیم.

۴. در ارتفاع ۶۰۰۰ متری، باید از اکسیژن اضافى استفاده نمائید.

شخص هرچه بیشتر در ارتفاع بماند، دستگاه تنفسى و به‌طور کلى بدن او به ارتفاع بیشتر عادت مى‌کند و از افت حرکات بدنیش کمتر مى‌شود و پس از مدتى اقامت در محل جدید با شرایط سازگار و بازده کارى آنها تقریباً به حالت عادى برمى‌گردد.

همچنین عادت به ارتفاع بستگى به مدت زمان اقامت و ارتفاع محل دارد، براى مثال:

۱. در ارتفاع ۳۰۰۰ متری، ۷ تا ۱۰ روز اقامت لازم است.

۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۱۵ تا ۲۱ روز اقامت لازم است.

البته این ارقام تقریبى است و در اشخاص مختلف فرق مى‌کند. 'بهترین مکان براى ساختن بیمارستان‌ها، کوهستان‌ها مى‌باشد' .

  • بتسابه مهدوی