نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مراقبه» ثبت شده است

نماد کاندالینی 2

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

نماد کاندالینی 2

دکتر بتسابه مهدوی

مرحله سوم: در این مرحله شما به کانالی تلفیقی از هر دو انرژی کوندالینی و ریکی تبدیل شده و کانال انرژی شما عریض تر و کوندالینی فعال تر می شود. برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که هر دو نیروی ریکی و کوندالینی درون شما به هماهنگی کامل رسیده وشدت شعله کوندالینی تا آخرین حد زیاد شود چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید ، به صدا در بیاید ، این وضعیت را حفظ کنید. شکل زیر نتیجه ی انجام مرحله ی سوم را نشان می دهد.

نکته: هر انسانی بدون انجام تمرینات فوق نیز کانال انرژی هست. تنها میزان توانایی عبور دهی متفاوت است و هر فردی می تواند به دیگران انرژی بدهد. در اینجا شما با تمریناتی که انجام می دهید می خواهید به کانالی صد در صد مبدل شوید.

 

  • بتسابه مهدوی

نماد کندالینی 1

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

نماد کندالینی

دکتر بتسابه مهدوی


برای اینکه بتوانید به نتیجه ی مطلوب برسید، باید سعی کنید تمرینات پاکسازی روزانه خود را مرتب و مستمر انجام دهید.

نکته: اگر حین مراقبه خوابتان برد، اصلا نگران نباشید، زیرا ریکی به همان قوتی که در بیداری عمل می کند، در خواب نیز تاثیر خود را می گذارد. اما این موضوع را بهانه ای برای فرار از تمرین روزانه نکرده و درمان را به زمان خواب موکول نکنید! همچنین اگر نتوانستید در چند مرحله ی اول تا پایان 30 دقیقه بدون حرکت بمانید، هیچ نیازی به تکرار آن مرحله نیست. نیروی ریکی از نیت شما آگاه بوده و با انجام تمرینات خود درمانی، در آینده اثرش ظاهر خواهد شد.

خوددرمانی ( پاکسازی شخصی ): این قسمت از کار، جوهره و اصل مهم پیشرفت درمانگری و ظهور قدرت های روحی-روانی می باشد، که باید بصورت روزانه و مستمر انجام شود. میزان قدرت شفادهی شما، همچنین بالا آمدن کوندالینی در طول سوشومنا، و به تبع آن شکفتن خواص هر چاکرا، تنها و تنها بستگی به میزان پاکسازی کالبد های خودتان دارد. به نظر نمی رسد که روزی 30 دقیقه تمرین کردن، در زندگی کسی اشکال ایجاد کند! بعلاوه پس از مهارت یافتن در کار با انرژی ها، می توانید به سادگی در طول روز و حین انجام امورات روزانه، پاکسازی خود را نیز انجام دهید. همانطور که برای ورزیده شدن در هر کاری ( ورزش، علم، هنر و ... ) مدت ها وقت صرف می کنید، در این امر نیز باید تمرین و ممارست به خرج دهید.

اگر بتواند دفعات انجام مراقبه را تا 3 بار در روز افزایش دهید، در پیشرفت پاکسازی بسیار موثر خواهد بود، اما بیشتر از این نیازی نیست. زیرا افراط در تمرین، باعث بی حوصلگی و خستگی شما شده و نتیجه ی معکوس خواهد داد. در برخی افراد دیده شده، مدتی پس از احساس اولین علائم فیزیکی در اثر عبور انرژی، در ادامه تمرینات خوددرمانی، این احساس برای مدتی کوتاه قطع می شود. در این مرحله فرد بهتر است حالت مراقبه خود را به حالت مراقبه شماره 4 ( نشسته روی صندلی با کمر صاف ) تغییر داده و تمرینات را همچنان ادامه دهد. انرژی ها لزوما همیشه روی روی کالبد فیزیکی شما درمان انجام نمی دهند و مرتبا بین کالبد های مختلف جاری شده و پاکسازی را صورت می دهند. پس نداشتن علائم بیرونی، دلیل بر جریان نداشتن انرژی نیست. حتی اگر شما به پاکسازی مطلق تمام کالبد های خود رسیده باشید، باید بتوانید حرکت ظریف انرژی را در بدنتان احساس کنید.

شروع روند درمان، برون ریزی بیماری ها و علائم: با شروع روند دریافت انرژی و درمان، متناسب با آلودگی های کالبدی هر فرد، یک سری علائم بیرونی به تدریج ظاهر می شنود، که نتیجه شناسایی و دفع بیماری های ( نهفته و بیدار ) انسان می باشند. در مراحل ابتدایی جریان یافتن انرژی در کالبد های انسان، ممکن است بیماری های قبلی بطور موقت، کمی تشدید شوند. بعلاوه ممکن است بیماری های جدیدی بروز کنند، که همان بیماری ها و آلودگی های پنهان فرد هستند، که علائم بیرونیش تا قبل از این بروز نکرده، و بطور نامحسوس در حال پیشرفت و تخریب بوده اند. البته جای هیچ نگرانی نیست! بلکه برون ریزی ها نشانه ی بسیار خوبی هستند که روند درمان و پاکسازی با قدرت تمام در حال پیشرفت است و هیچ گونه فشاری به بیمار وارد نخواهد شد. جریان انرژی این بیماری ها را تشخیص داده، به سطح آورده و شروع به درمان آن ها می کند. با ظهور علائم درمان بیمار باید مراقبه های روزانه ی خوددرمانی را بطور منظم و پیوسته انجام دهد. این علائم متناسب با شدت مریضی و علی الخصوص قدمت آن، ممکن است از چند روز تا چندین ماه ادامه داشته باشد. این کمترین هزینه ی ممکن است که هر فری برای بدست آوردن گنج سلامت می تواند بپردازد.

در افراد عادی که از سلامت ظاهری برخوردارند، علائم زیر گزارش شده اند:

احسای سوزن سوزن شدن بدن، سِرّ شدن اعضاء، خارش، گرم یا سرد شدن بدن، احساس فشار، لرزش و تکان خوردن خفیف اعضا، خستگی، کرختی. در بیماری های شدید تر مانند بیماری های مزمن و کهنه مثل سینوزیت، آسم و حساسیت، عفونت های دستگاه تنفسی و گوارشی، علائم زیر گزارش شده اند:

آبریزش بینی، سرفه و عطسه، سرگیجه ی خفیف، تپش قلب موقت، اسهال.

در بیماری های پیشرفته ای مانند سرطان و سرع، بدیهی است که علائم برون ریزی نسبت به دیگر گروه ها شدید تر خواهد بود:

سِرّ شدن و تعرق بدن، حالت تهوع، سرگیجه ی شدید، تشنج، از حال رفتن موقت ( به خواب رفت سریع بیمار حین دریافت انرژی ).

در بیماری های روانی علائم زیر گزارش شده اند:

افسردگی موقت، میل شدید به گریه یا خنده. هیجانات زودگذر ( قلیان احساسات سرکوب شده ).

بیمارانی که علائمی مانند سرگیجه دارند می توانند در حالت مراقبه ی درازکش، بدون هیچ گونه نگرانی از حالت سقوط و برخورد با زمین، به روند درمان و یا دریافت انرژی ادامه دهند. بیماران دیگری که عفونت های مجاری تنفسی دارند ممکن است بدلیل خروج عفونت های بیماری از ناحیه بینی، نتوانند حین مراقبه از بینی نفس بکشند. می توانند هر چند دقیقه یکبار بینی خود را تخلیه کرده، به آرامی از دهان نفس کشیده و به مراقبه خود ادامه دهند.

تکرار می کنم، در مواردی نیز در روز های اول، دریافت کننده هیچ علائمی ندارد و می گوید که این روش تاثیر نداشته و دروغ می باشد! نکته این جاست که این گروه، دارای گره ها و آلودگی های شدیدی در کالبد های خود می باشند. اگر قرار باشد انرژی به یکباره آلودگی ها را کنار زده و با شدت، راه خود را باز کند، به بیمار فشار زیادی وارد می شود. لذا با متانت و آرامش تمام، بصورت آهسته شروع به پاکسازی این افراد می کند. این گروه باید با نظم و استمرار بیشتری نسبت به سایرین، مراقبه های خود را برای دریافت انرژی و پاکسازی خودشان انجام دهند، تا معبر جریان این انرژی هوشمند باز گردد. برخی افراد انتظار دارند، وقتی صحبت از جریان انرژی به میان می آید، احساسی مانند عبور جریان الکتریکی از میان بدنشان حس کنند و یا حتما این جریان با علائمی شدید و قابل لمس همراه باشد. باید گفت که به هیچ وجه این امر لزومی ندارد! ریکی که نقش اصلی را در کنترل روند پاکسازی بر عهده دارد، نیرویی بسیار نجیب و آرام بوده و با ظرافت بسیار زیادی در روند درمان عمل خواهد کرد. هر فردی به همان میزان و شدتی که نیاز دارد و به صلاحِ اوست نیروی درمان را جذب می کند.

مرحله دوم: در این مرحله انرژی خفته کوندالینی توسط ریکی بیدار شده و شعله ور می شود. انرژی حاصل از این انفجار از درون کانال سوشومنا که در مرحله ی قبلی پاکسازی شده است، هدایت شده، سوشومنا را برای بار دوم، این بار از پایین به بالا پاکسازی و عریض کرده، و از چاکرای تاج، با حالتی مانند اسپری شدن خارج می گردد.

مهم: شما می توانید هر زمان که مایل بودید این مرحله را انجام دهید، حتی یک روز بعد از مرحله اول. اما باید در نظر داشت که این مرحله قابل بازگشت نیست. یعنی زمانی که غلاف ودور هسته کوندالینی برداشته شده و انرژی آن آزاد می گردد، دیگر نمی توان آن را خاموش کرد و یا شدت انرژی دهی آن را کم کرد. البته این موضوع به هیچ وجه جنبه منفی نداشته و روند پاکسازی کالبد ها را بسیار تسریع می کند. اما پاکسازی با ریکی همانگونه که با نیت ذهنی شما شروع می شود، با نیت ذهنی شما متوقف می گردد. اما بعد از آزاد سازی کوندالینی، دیگر شما نمی توانید روند پاکسازی را متوقف کنید. توصیه شده است که برای وارد آمدن فشار کمتر در اثر افزایش چرخش انرژی در بدن، بین مرحله 1 و 2 سه تا چهار روز فاصله باشد، اما اجباری نیست.

برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که غلاف دور کوندالینی را برداشته و آن را مشتعل کرده و انرژی اولیه آزاد شده را به درون کانال اصلی انرژی هدایت کند، تا این بار کانال اصلی ستون فقرات شما از پایین به بالا پاکسازی شود. چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید. در شکل زیر این روند را مشاهده می کنید.

پس از این مرحله، شما می توانید همان کار های مرحله ی اول را با هر دو نیروی ریکی و کوندالینی انجام دهید. یعنی نیت می کنید که با هر دو نیرو درمان را انجام داده و انرژی بدهید.

نکته: در آموزش های سنتی یوگا، کار کردن با نیروی کوندالینی 2 مرحله دارد. مرحله اول بیدار سازی است و مرحله ی دوم، بالا آوردن فنر مشتعل کوندالینی در طول کانال ستون فقرات می باشد.

 

  • بتسابه مهدوی

مراقبه 1

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۸ ق.ظ

🌸  مراقبه 🌸

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا ...

مراقبه کاری نیست که تو انجامش بدهی

مراقبه هنگامی تحقق میابد که تو کاری انجام نمیدهی ...و دلمشغول چیزی نیستی ..🌸🌿🌸

ممکن است بدن خود را بی حرکت و ساکن نگه داری ...اما در اعماق ذهنت مشغول هزار و یک مسئله باشی ..

ممکن است اوراد و اذکار بسیاری بخوانی ..اما در دل در جایی دیگر سیر کنی ...اینها فایده ای از برای تو ندارد .

مراقبه بایست در تمامی اعمالت متجلی باشد .و هر دم و بازدم میبایست متوجه باشی که او هست و ناظر است ..

الله خاطری و ناظری ....

بگذار برایتان مثالی بزنم ...👇🏼

سه مرتاض در غاری نشسته بودند .اسبی از نزدیکی های آن غارها رد میشد .اسب سرک میکشید و نگاهی به داخل غار انداخت و رفت .چند سال گذشت .یکی از مرتاض ها گفت :👇🏼🍃

یک اسب سر خود را در داخل غار کرد و رفت .🌸

مرتاض دوم گفت :اسب نبود ،قاطر بود .

مرتاض سوم گفت :اگر بخواهید درباره این چیزها بحث کنید من از اینجا خواهم رفت شما دو سال است در این غار هنوز توجه خود را از بیرون این غار نتوانسته اید به درون خود متمرکز سازید .

این مرتاض ها دو سال وقت خود را در درون غار تلف کرده بودند .یک اسب به داخل غار سرک میکشد و میرود .اما همین اتفاق پیش پا افتاده سال ها ذهن آنها را به خود مشغول میکند .

🌸🌳🌸🌳🌸

ذهن اینگونه عمل مینماید .یکی از افراد فامیل کاری انجام میدهد که اصلا مهم تر از سرک کشیدن این اسب به داخل غار نیست .اما سالها نقل مجلس تو و دیگر اعضای فامیل توست .🌳🌸🌳

 

مهم این است که دل آسوده باشی ...دل آسودگی امریست کیفی نه کمی ....

ممکن است همچون بودا ...یا شاه ابراهیم ادهم سلطان باشی و تاج و تخت را رها کنی ...و به اعماق غاز و جنگل بروی ...اما اگر همچنان دلمشغول باقی بمانی هیچ فایده ای در بر نخواهد داشت

و حقیقت در اعماق جنگل هم همانی است که بود ..تو همانی هستی که قبلا بودی ..آن موقع دل مشغول داشته هایت بودی ...در جنگل دلمشغول گذشته هایت

💙💛💙💛👇🏼

انقلاب معنوی در درون تو رخ میدهد نه برون ...ظاهر مهم نیست .آنچه مهم است در درون توست .که هم اکنون نیز بسته به چیزی و جایی هستی ..اکنون مشغول کلبه ی کوچک و محقر خود هستی ..فقط کمیت ها تغییر کرده است .کیفیت همچنان بر جا مانده است .

آدم فقیر دلمشغول گاری قراضه ی خود است و تعمیر آن ووو...و آدم ثروتمند دلمشغول بنز خود ....🍃👇🏼

نگرانی هر دوی اینها یکیست .هر دو نگرانند .دل آسوده نیستند. مهم آن چیزی نیست که داری ...مهم آن است که تا چه حد از داشته هایت فارغ هستی ...

فقیر دلمشغول غذای فردای خود است و سلطان دلمشغول فتح کشور همسایه. ..

در اینجا فقط موضوع نگرانی گدا و پادشاه فرق کرده است .اما ماهیت نگرانی هر دوی آنها یکیست .

مسئله این است که چگونه میتوان تمرکز خود را در مراقبه از ذهن به سوی خداوند معطوف کنی ؟؟🍃️🍃

وقتی از کاری نکردن و مراقبه سخن به میان می آید .منظور غیر فعال بودن نیست .بلکه دلمشغول نبودن و دل آسوده بودن و فارغ شدن است.

کاری نکردن بی عملی نیست .زیرا عمل ،نفس زندگیست .اگر عمل متوقف شود.انسان میمیرد حتی نفس کشیدن نیز نوعی عمل است. خوردن و خوابیدن نیز نوعی فعالیت است .زندگی کردن ،فعال بودن است .💙💛💙💛

منظور از مراقبه آن نیست که اینکار و آن کار را در ساعاتی از شبانه روز انجام ندهی .  زیرا همین وسواس نیز نوعی دلمشغولی به حساب می آید .

منظور آن است که ساعاتی که در مراقبه و خلوت و ذکر هستی دلمشغول نباشی

بدان که دل مشغولی ترفند و حیله ی نفس است ...💙💛💙

فارغ باش ....💛💙

بگذار خداوند در عرصه ی وجود تو فعال باشد ...

  • بتسابه مهدوی

مراقبه چیست؟چرا باید مراقبه کرد؟

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ق.ظ

درس دوم

مراقبه چیست؟چرا باید مراقبه کرد؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

در زمان مراقبه، مراقبت مداوم از ذهن وجود دارد. مراقبه عبارت است از در نظر گرفتن زمان و مکان خاص به قصد کشف چاه بی‌انتهای دانش و خردمندی که در درون ما نهفته است. مراقبه تجربه‌ای است که نمی‌توان آن را توضیح داد، همانطور که برای یک انسان نابینا رنگ‌ها را نمی‌توان توصیف کرد. تمام تجربیات معمولی به واسطه زمان، مکان و رابطه علت و معلول محدود شده‌اند. تمام تجربیات فانی به واسطه گذشته، حال و آینده اندازه‌گیری می‌شوند. این مسائل واهی و غیر واقعی هستند و زیاد دوام ندارند. حالت مراقبه از همه محدودیت‌ها می‌گذرد. در این حالت نه گذشته وجود دارد، نه آینده، بلکه آگاهی"من هستم" و "حالا"ی جاودانه وجود دارد.

این آگاهی تنها زمانی ممکن می‌شود که همه امواج ذهنی از حرکت باز ایستند و ذهن دیگر وجود نداشته باشد. مراقبه یک حالت آگاهانه است، مراقبه حالت چهارم یا توریا (Turiya) است. سه حالت دیگر بیداری، خواب دیدن و خواب عمیق هستند (مراجعه کنید به فصل 1 کتاب مراقبه و مانتراها).

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

اصول و روشهای مراقبه

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۸ ق.ظ

اصول و روشهای مراقبه

چگونه مراقبه کنیم؟

دکتربتسابه مهدوی

نحوه انجام:

زمان کافی و مکانی ساکت و آرام بیابید

هنگام مراقبه، داشتن مکانی آرام به دور از مزاحمت و زمانی اختصاصی می تواند برای داشتن مراقبه ای بی وقفه و بدون مزاحمت مفید باشد. زمانی که تازه شروع به مراقبه می کند، از روزی چند دقیقه (5 یا 10) شروع کنید، همین زمان کم هم می تواند به شما کمک کند تا آن را تبدیل به عادت کنید بعدا اگر دوست داشتید می توانید زمانش را بیشتر و بیشتر کنید.

راحت بنشینید

زمانی که مراقبه می کنید، مهم است راحت و آسوده باشید، اما نه آنقدر که خواب تان ببرد (مگر اینکه برای مشکلات خواب مراقبه کنید). بسیاری از افراد ترجیح می دهند برای مراقبه در راحت ترین وضعیت بنشینند. اگر اولین بارتان است که می خواهید مراقبه کنید وضعیت های نشستن متفاوت را امتحان کنید و هرکدام برای تان راحت تر بود را انتخاب کنید مهم این است که بدن تا در حالت راحت و ریلکس باشد.

بر زمان حال تمرکز کنید

آیا صدای آرام درون سرتان را می شناسید گفتگوی درونی تان؟ آن گزارش لحظه به لحظه ای از گذشته ها و تامل و تعمق در گذشته، برنامه ها و مشغولیت ذهنی تان نسبت به آینده و تحلیل هرچیزی را شامل می شود. زمانی که مراقبه می کنید با تمرکز بر لحظه حال این صدای آرام ذهن تان را خاموش کنید. تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا تمرکزتان در لحظه حال بمانید.

تمرکز بر...

اگر فکر می کنید، رهایی از این پرگوییهای ذهن «کار خیلی ساده ای است...» ممکن است حق با شما باشد. آن صدای آرام  می تواند سمج و یکریز باشد، و بر «هیچ چیز» تمرکز نداشته باشد، اما سعی کنید ذهن تان را کاملا خالی و شفاف نگه دارید، این کار نیاز به تمرین دارد. (هر زمان که مراقبه می کنید این کار را هم تمرین می کنید!) برخی ترجیح می دهند برای تمرکز و رهایی از این پرگویی ذهن بر ذکری تمرکز کنند، بقیه بر تنفس شان، موسیقی مراقبه، یا امثال هم تمرکزی می کنند، همه اینها می تواند مفید باشند. تکنیک های مراقبه بسیاری برای تمرکز وجود دارد، و گاهی یافتن تمرکزهای جدید می توانند بسیار مفید باشد.

شما عالی هستید

افراد بسیاری فکر می کنند که نمی توانند مراقبه کنند چون ساکت کردن این صدای درون ذهن از هر صدای دیگری سخت تر است. اگر متوجه شده اید که این صدای درون تان فعال تر شده است و هنگام مراقبه باعث حواس پرتی تان می شود، شما جایی «اشتباه» نکرده اید در حقیقت ممکن است به این معنی باشد که شما در مسیر صحیحی هستید! این اتفاق حتی برای افرادی که اغلب و طولانی مدت مراقبه می کنند هم می افتد، اگر زمانی را به مراقبه اختصاص می دهید، و به خاطر دارید که در هر لحظه بر لحظه حال تمرکز کنید، شمال کارتان را به نحو احسن انجام می دهید، پس نگران چیزی نباشید.

توصیه ها:

    وقتی تازه شروع به مراقبه می کنید، بهتر است از روزی 5 دقیقه شروع کنید، به جای اینکه هفته ای 35 دقیقه مراقبه کنید روزی 54 دقیقه مراقبه را در برنامه تان بگنجانید، منظم و مرتب بودن مراقبه از مدت زمان آن مهم تر است. زمانی که این کار را به عادت بدل کنید، می توانید مدت زمان مراقبه تان را افزایش دهید، و اگر زیادی به خودتان سخت بگیرید، هرگز نخواهید توانست آن را تبدیل به عادتی مثبت در زندگی تان کنید.

    هدف نهایی خوب 10-20 دقیقه، یک تا دوبار در روز است. به راحتی می توانید به مراقبه بپردازید، چون زمان چندانی از زندگی شما را نمی گیرد، اما به مرور فواید بسیار آن را خواهید دید، مانند کاهش استرس.

بدون کمک مراقبه نمیتوانید در مورد خود وجودی دانشی به‌دست آورید. بدون آن نمی‌توانید به مرحله ملکوتی ارتقا پیدا کنید. بدون آن نمی‌توانید خود را از شر قیود و محدودیت‌های ذهن رها کرده به جاودانگی برسید. مراقبه تنها مسیر شکوهمند به سوی رهایی است. مراقبه نردبانی است اسرارآمیز که از زمین به بهشت کشیده شده است. از خطا به حقیقت، از تاریکی به روشنایی، از درد و رنج به سعادت، از ناآرامی به آرامش جاودان، از جهالت به آگاهی، از فناپذیری به جاودانگی.

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

((سلوک رابه تعویق میفکن))

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ق.ظ

((سلوک رابه تعویق میفکن))

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا .....💛💜

سلوک را به تعویق میفکن ...

کسی که از مرگ آگاه است .هیچ گاه دگرگونی بنیادین خود را به تعویق نمی افکند ...

عزیزا .....💛💜

منتظر فردا مباش ....💜💛

هیچ کس تا کنون در فردا زندگی نکرده است. فردا هرگز نمی آید .

وقتی که فردا فرا میرسد تبدیل به امروز میشود ...مرگ هر آن ممکن است اتفاق بیفتد ...آن هایی که از مرگ آگاهند منتظر فردا نمیمانند ..زیرا 👇🏼💜

فردا امری قطعی نیست .

تنها لحظه ی اکنون است که قطعی است ..لحظه ی اکنون ...تنها لحظه ایست که تو در اختیار داری ...💛

حتی لحظه ی بعدی نیز قطعی نیست .

عزیزا ....مصداق این شعر مباش

👇🏼💛💜👇🏼

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم

باز چون فردا شود ..امروز را فردا کنم .

بنابراین ...💜💛💜👇🏼

اگر میبینی کاری در خور انجام دادن داری ...آن کار را در همان لحظه آغاز نما و استارت بزن ...

عزیزا. ...زندگی کوتاه است ..زندگی کوچک است.  ما از عمر مثلا هفتاد ساله خود سی و پنج سال آن را در خواب به سر میبریم و باقیمانده را نیز در خوردن و نوشیدن و لباس پوشیدن و تماشای تلویزیون و خرید نمودن و رفت و آمد و غیره ...سپری مینماییم ..

اگر این اوقات را محاسبه نمایی ..فرصت تو برای زندگی کردن کم تر از چند سال خواهد بود ...

اگر کاری را در خور و شایسته ی انجام میبینی ؛یا عزم خود را جزم نما ..و آن کار را انجام بده ...و یا اینکه آن کار را برای همیشه فراموش نما. ..

اما عزیزا. ..بدان که آدمی هرگز روشن نمیشود ...بلکه این روشنی را بایست

در درونت پیدا کنی ..

این روشنی درونت فراموش شده است .اما آدمی توان این را دارد که به یاد بیاورد و یا فراموش کند ..اکثریت انسان ها حقیقت درون خود را فراموش کرده اند. 💜💛💜👇🏼

در سلوک قرار نیست کسی روشن شود

همواره این نکته را به یاد داشته باش که

قرار است در این راه روشنایی درون خودت را کشف نمایی ...

سالک در ابتدا به این نور درون خود پشت نموده و میبایست یک چرخش ۱۸۰ درجه ای نماید ..💜💛💜

بنابراین پیر کسی نیست که تو را روشن کند .  بلکه کسی است که روشنایی درونت را به یادت می آورد و تو را تکان میدهد تا بیدار شوی....💛💜💛

پیر.....

راه را نشانت میدهد .اما این تو هستی که میبایست این راه را با گام های خودبپیمایی 💛💜💛

خدا گنج مخفی توست .این گنج در دل توست. .در کنار توست. پیرامون توست .

اما تو هیچ گاه عزم کشف این گنج را نداشته ای . .💛💜💛

تو سالک نبوده ای. ..فقط علاقه مند به عرفان و کلمات زیبا بوده ای.  

به همین دلیل سرگردان هستی ...و همچون سنجابی که از این شاخه به آن شاخه میپرد از این خانقاه به آن دیر و از آن مسجد به آن صومعه میروی و سرگشته میروی ودست خالی بر خواهی گشت .زیرا این گنج چیزی نیست که در جایی باشد و تو با جست و جو آن را بیابی این گنج چیزی است که بایست آن را به یاد آوری ...

بنابراین عزیزا بدان که روشن شدگی و سلوک چیزی در آینده نیست .بلکه حضور تو و در لحظه ی اکنون و حال توست .

عرفا میگویند 👇🏼💛💜💛👇🏼

دی(دیروز گذشته است )

فردا نیامده است .صوفی بایست عین الوقت باشد.

#بتسابه #مهدوی

  • بتسابه مهدوی

تاثیر افکارمثبت و منفی

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ق.ظ

تاثیر افکارمثبت و منفی

دکتر بتسابه مهدوی

 

اندیشه و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود , زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید .

این محصول ممکن است به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ... بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای عقلی موجود در اشخاص مختلف .

افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم , درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست می آورند.

 

زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند . چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و نظریات غلط وی می گردند.

 

هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.

روش زدودن چنین خاطراتی بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه ای موجب آزار گردند.

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.

 

در زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و روان افراد صالح و پاک می گردد.

 

اگر کسی قادر باشد با حوادث و رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .

 

عصبانیت های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا تغییر دهند.

  • بتسابه مهدوی

مراقبه ۵

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ق.ظ

  مراقبه ۵

دکتر بتسابه مهدوی

امروزه کتاب های بسیاری درباره ی این موضوع نوشته میشود که چگونه خود را جذاب سازیم ؟چگونه نظر دیگران را به خود جلب نماییم ؟چگونه تاثیر گذار باشیم ؟؟؟چرا ؟؟؟؟

زیرا از وجود و حضور و مراقبه در بشر اثر چندانی نمانده است. آنچه هست نفس است .و این نفس را نیز باید ارضا کرد ...اگر حاصل مراقبات وصل و شناور بودن در حضور حق نباشد. فایده اش چیست .حاصل تمامی مراقبات

 اذکار و ادعیه ...رسیدن به لحظه ی شناور گشتن و وصل است به حق ....

چرا بایست ...انتظارت دیگران را برآورده نمایی تا بخواهند تحویلت بگیرند .چرا برده ی حوایج دیگرانی....تا دیگران توجه اشان را متوجه ات سازند ؟؟؟؟

باید مدام سازش کنی ..🌸🌸🌸

باید مدام نگران باشی که مبادا دیگران از تو چیزی طلب کنند که تو از عهده ی انجام آن بر نیایی ؟؟؟دیگر برایت مهم نخواهد بود که از آن کار خوشت می آید یا نه ..مهم این است که دیگران خوششان بیاید ..تو رابستایند. و تعریف و تمجیدت کنند .به به به چه چه آنها لباس بپوشی ...بخندی ...سبک و سیاق زندگی ات را مشخص نمایی ...تو نیازمند آنی که خواستنی باشی از برای دیگران

تا زمانی که نتوانی نیاز آن داشته باشی که خواستنی باشی از برای خالقت ...

و ندانی که نیازهای تو را از نفسی که فرو میرود تا روزی ات تا سلامتی ات تنها خالقت است که برآورده میسازد نه تعاریف و تماجید دیگران به هیچ جا نخواهی رسید. ...🌸🌳🌸🌳

جای شگفتی نیست که با این روندی که به خواسته دیگران توجه داری و نظرت به نظر آنان دوخته شده است.  دچار سرخوردگی در مراقبات شوی،بدیهی است که چله هایت ...حاجاتت ...برآورده نشوند و مراقباتت هیج وصلی برایت به ارمغان نیاورند ....

  • بتسابه مهدوی

مراقبه ۲

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۲ ق.ظ

مراقبه ۲

دکتربتسابه مهدوی

مهم این است که دل آسوده باشی ...دل آسودگی امریست کیفی نه کمی ....

ممکن است همچون بودا ...یا شاه ابراهیم ادهم سلطان باشی و تاج و تخت را رها کنی ...و به اعماق غاز و جنگل بروی ...اما اگر همچنان دلمشغول باقی بمانی هیچ فایده ای در بر نخواهد داشت

و حقیقت در اعماق جنگل هم همانی است که بود ..تو همانی هستی که قبلا بودی ..آن موقع دل مشغول داشته هایت بودی ...در جنگل دلمشغول گذشته هایت

انقلاب معنوی در درون تو رخ میدهد نه برون ...ظاهر مهم نیست .آنچه مهم است در درون توست .که هم اکنون نیز بسته به چیزی و جایی هستی ..اکنون مشغول کلبه ی کوچک و محقر خود هستی ..فقط کمیت ها تغییر کرده است .کیفیت همچنان بر جا مانده است .

آدم فقیر دلمشغول گاری قراضه ی خود است و تعمیر آن ووو...و آدم ثروتمند دلمشغول بنز خود ....

نگرانی هر دوی اینها یکیست .هر دو نگرانند .دل آسوده نیستند. مهم آن چیزی نیست که داری ...مهم آن است که تا چه حد از داشته هایت فارغ هستی ...

فقیر دلمشغول غذای فردای خود است و سلطان دلمشغول فتح کشور همسایه. ..

در اینجا فقط موضوع نگرانی گدا و پادشاه فرق کرده است .اما ماهیت نگرانی هر دوی آنها یکیست .

مسئله این است که چگونه میتوان تمرکز خود را در مراقبه از ذهن به سوی خداوند معطوف کنی ؟؟

وقتی از کاری نکردن و مراقبه سخن به میان می آید .منظور غیر فعال بودن نیست .بلکه دلمشغول نبودن و دل آسوده بودن و فارغ شدن است.

کاری نکردن بی عملی نیست .زیرا عمل ،نفس زندگیست .اگر عمل متوقف شود.انسان میمیرد حتی نفس کشیدن نیز نوعی عمل است. خوردن و خوابیدن نیز نوعی فعالیت است .زندگی کردن ،فعال بودن است .

منظور از مراقبه آن نیست که اینکار و آن کار را در ساعاتی از شبانه روز انجام ندهی .  زیرا همین وسواس نیز نوعی دلمشغولی به حساب می آید .

منظور آن است که ساعاتی که در مراقبه و خلوت و ذکر هستی دلمشغول نباشی

بدان که دل مشغولی ترفند و حیله ی نفس است ...

فارغ باش ....💛💙

بگذار خداوند در عرصه ی وجود تو فعال باشد ...

  • بتسابه مهدوی

مراقبه 1

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۳ ق.ظ

مراقبه

دکتر بتسابه مهدوی

عزیزا ...

مراقبه کاری نیست که تو انجامش بدهی

مراقبه هنگامی تحقق میابد که تو کاری انجام نمیدهی ...و دلمشغول چیزی نیستی ..

ممکن است بدن خود را بی حرکت و ساکن نگه داری ...اما در اعماق ذهنت مشغول هزار و یک مسئله باشی ..

ممکن است اوراد و اذکار بسیاری بخوانی ..اما در دل در جایی دیگر سیر کنی ...اینها فایده ای از برای تو ندارد .

مراقبه بایست در تمامی اعمالت متجلی باشد .و هر دم و بازدم میبایست متوجه باشی که او هست و ناظر است ..

الله خاطری و ناظری ....

بگذار برایتان مثالی بزنم ...

سه مرتاض در غاری نشسته بودند .اسبی از نزدیکی های آن غارها رد میشد .اسب سرک میکشید و نگاهی به داخل غار انداخت و رفت .چند سال گذشت .یکی از مرتاض ها گفت :

یک اسب سر خود را در داخل غار کرد و رفت .

مرتاض دوم گفت :اسب نبود ،قاطر بود .

مرتاض سوم گفت :اگر بخواهید درباره این چیزها بحث کنید من از اینجا خواهم رفت شما دو سال است در این غار هنوز توجه خود را از بیرون این غار نتوانسته اید به درون خود متمرکز سازید .

این مرتاض ها دو سال وقت خود را در درون غار تلف کرده بودند .یک اسب به داخل غار سرک میکشد و میرود .اما همین اتفاق پیش پا افتاده سال ها ذهن آنها را به خود مشغول میکند .

ذهن اینگونه عمل مینماید .یکی از افراد فامیل کاری انجام میدهد که اصلا مهم تر از سرک کشیدن این اسب به داخل غار نیست .اما سالها نقل مجلس تو و دیگر اعضای فامیل توست .

ادامه دارد ...

  • بتسابه مهدوی