نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مراقبه» ثبت شده است

موانع عالی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ق.ظ

موانع عالی

دکتر بتسابه مهدوی

 

این موانع پس از عبور از موانع بر سر راه فرد ظاهر می‌شوند.

الف) جاه‌طلبی و امیال

لذت تولید درد می‌کند، همه‌چیز فانی است. نسبت به لذت‌های حسی و جنسی بی‌توجهی و بی‌اعتنایی کنید و به تمایلات خود وابسته نباشید.

 

ب ) غرور اخلاقی و معنوی

پیروان طریق معنویت ممکن است به خاطر اعمال پرهیزگارانه مشخص یا تجربیات مراقبه، به خود مغرور شوند. اگر فرد خود را چون قطره‌ای کوچک در اقیانوس برهمنی (Brahmic) بداند غرور و نفس دون به سختی در وجود او باقی می‌ماند.

 

ج) ریاکاری مذهبی

پیروان طریق معنویت گاهی پس از به دست آوردن چند تجربه یا چند نیرو گرفتار غرور اخلاقی و معنوی می‌شوند. فرد ممکن است خود را از دیگران جدا کرده و با تحقیر با آنها رفتار کند، این نوع تکبر مانع بزرگی بر سر راه خودشناسی ایجاد کرده و باید به طور کامل از میان برداشته شود. تا زمانی که فرد گرفتار غرور و فخرفروشی است، دست کشیدن از نفس و رسیدن به تعالی ممکن نمی‌باشد. راه معنویت طولانی است و بزرگترین فضیلت این راه خضوع است.

 

د) اسم و رسم و شهرت

علاقه فرد برای رسیدن به شهرت نمودی از نفس پست است. پیرو طریق معنویت باید با آگاهی دایمی نسبت به این مسأله که همه موجودات نمادهایی یکسان از وجود ربانی هستند، خضوع را در خود پرورش دهد.


 

هـ) عنان گسیختگی (Elementals)

این احساسات فرم‌های عجیب و غریب و ترسناکی هستند که فرد به هنگام مراقبه معمولا با آنها مواجه می‌شود. آن‌ها به منظور آزمایش قدرت و شجاعت وی ظاهر می‌شوند. به یاد داشته باشید که مثبت همیشه بر منفی غلبه می‌کند. بنابراین شجاعت ترس را کنار می‌زند.

 

و ) تصاویر ذهنی

فرد ممکن است تصاویری از موجودات برتر، طبقه اثیری و .... ببیند. اگر رهرو طریق معنویت، ذهن خود را بر روی این تصاویر متمرکز کند آنها به عنوان یک مانع عمل می‌کنند. این تصاویر هم مثل دیگر اشکال خیالی می‌آیند و می‌روند. به خاطر داشته باشید که هدف شما از همه اشکال و تصاویر ذهنی فراتر است. شما در جستجوی آگاهی کیهانی هستید و نه چیزی کمتر. خود را از این تصاویر بالاتر کشیده و به تلاش خود ادامه دهید.

 

ز) سیدهی‌ها (نیروهای روانی)

برخی شاگردان امید دارند که نیروهای روانی به‌دست آورند و این انگیزه‌‌ها موجب وابستگی‌شان به این نیروها می‌شود (و این یک نوع طمع معنوی است). از این نیروها پرهیز کنید. زیرا بدون استثنا تبدیل به موانع می‌شوند.

اگر فرد به طور منظم به تمرکز ذهنی و مراقبه بپردازد، این نیروهای روانی الزاماً به وجود می‌آیند. اما این نیرو‌ها نباید صرف اهداف خودخواهانه یا مادی‌گرایانه شوند. هر عمل اشتباه، عکس‌العملی زیان‌بار به دنبال دارد و سوء استفاده‌، موجب صدمات معنوی و روانی می‌شود.

 

ح) کاشایا (Kashaya)

تاثیر ظریف ایجاد شده در اثر لذت ممکن است ذهن را سرگرم سازد. بهترین روش برای مقابله با آن پرسش مداوم در مورد ذات خداوند و تلاش برای کسب خودشناسی است.

 

ط) راساوادا (Rasawada)

پیروان طریق معنویت اغلب سعادت فوق حسی ساویکالپا سامادهی (Savikalpa Samadhi) پست‌تر را تجربه می‌کنند و تصور می‌کنند که به مقصد نهایی رسیده‌اند. فرد نباید در این مرحله متوقف شود. بلکه باید تجربه خود را با توصیف افراد بزرگ و خردمندانی که به آگاهی کیهانی رسیده‌اند مقایسه کند. پیرو طریق معنویت نباید دلزده شود، بلکه باید به تلاش خود ادامه دهد.

 

ی) توشیم آواست‌ها(Tooshim Avastha)

این حالتی خنثی است که در آن ذهن آرام می‌گیرد. فرد ممکن است این حالت را با سامادهی اشتباه بگیرد. فرد باید با درون‌نگری دقیق و مراقبه جدی بر این حالت فائق آید.

 

ک) استبدها آواست‌ها (Stabdha Avastha)

این حالت ذهنی حالتی است از بهت و حسرت که ناشی از ترس یا تعجب می‌باشد. در این حالت ذهن برای مراقبه سست است و آمادگی ندارد.

 

ل) آویکتام (Avyaktam)

این حالت ذهنی تهی است، آخرین مانع پیشروی فرد، یک تنهایی شدید. هر فردی باید به تنهایی و با استفاده از شجاعت درونی خود از این پوچی بیرون بیاید.

همواره حضور درونی و حاکم را به خاطر داشته باشید. خود وجودیتان را بشناسید به امید آن که شادی، سعادت، جاودانگی، آرامش، شکوه و عظمت همواره همراهتان باشد.

دکتر بتسابه مهدوی

7 شهریور 1395

تهران


 

 

  • بتسابه مهدوی

نکاتی درباره تکنیک های مدیتیشن

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ

نکاتی درباره تکنیک های مدیتیشن

دکتر بتسابه مهدوی

 

انتخاب مدیتیشن مناسب :

هر چند تکنیک های مدیتیشن به شما توصیه می کند که اعمال خاصی را انجام دهید اما تمام این راهها برای آن است که شما را به بی عملی برساند، چرا که حتی در سکوت نشستن نیز نوعی انجام کار است و حتی تلاش برای انجام ندادن هیچ کاری نیز خود نوعی فعالیت است. لازم است از مرحلة‌ سعی کردن فراتر بروید لحظه ای باید فرا برسد که دیگر شما هیچ کاری دربارة‌ مدیتیشن انجام نمی دهید و تنها کاملا هوشیار هستید. هر کوششی در انسان نوعی تنش است و این مانع آرامش می شود بنابراین به تدریج تلاش کردن را رها کنید.

تکنیک های مدیتیشن آنقدر ساده هستند که شاید به نظر مسخره بیایند و ذهن تان به شما بگوید: «این شیوه های مسخره هیچ کمکی به تو نخواهد کرد». ذهن و نفس همیشه چیزهای پیچیده و چالش برانگیز را دوست دارند و وقتی بر این پیچیدگی فایق می شوند احساس غرور می کنند برای همین ذهن این تکنیک ها را نمی پذیرد و نفس شما از مدیتیشن خوشش نمی آید.

تکنیک های مدیتیشن بر دانشی عمیق استوارند بنابراین هرگز از تکنیک های من درآوردی استفاده نکنید و هرگز دو تکنین مختلف را با هم مخلوط نکنید چرا که هر یک در جهت خاصی عمل می کنند، هر چند هدف همة این تکنیک ها یکی است.

تکنیک های مدیتیشن را امتحان کرده و آنها را که متناسب با خودتان یافته اید، مورد استفاده قرار دهید. خیلی جدی با تکنیک ها برخورد نکنید و خیلی ساده با آنها بازی کنید. یکی از شیوه های مدیتیشن را در نظر بگیرید و حداقل برای سه روز با آن بازی کنید در صورتی احساس آرامش کردید جدی تر آن را به کار برید و حداقل سه ماه آن را انجام دهید. اگر تکنیک مناسبی را دنبال نکنید حتی اگر تا ابد هم مدیتیشن را انجام دهید اتفاقی نمی افتد ولی اگر تکنیک شما مناسب باشد حتی سه دقیقه هم برای رسیدن به نتیجة مورد نظر کافیست.

همة استادان مدیتیشن معتقدند بالاخره روزی باید هر تکنیکی را کنار گذاشت. ماهیت ذهن چسبناک است و همیشه علاقه دارد چیز ی را نگاه دارد، شما نباید به هیچ تکنیکی وابسته شوید. وقتی شما به چیزی وابسته نیستید، دیگر لزومی ندارد به جایی بروید، وقتی همة‌ راه ها را رها کردید و تمام آرزوها ناپدید شدند دیگر جایی برای رفتن وجود ندارد و شما به آرامش حقیقی رسیده اید.

در ابتدای مدیتیشن لحظات‌ آرامش بسیار کوتاه است ولی به تدریج طولانی شده و سپس آرام آرام برای همیشه در شما جایگزین می شود. قبل از رسیدن به این حالت تکنیک ها را ترک نکنید. تجسم یک واقعیت است، یک ظرفیت و توانای است که در شما وجود دارد و آن عبارت است از وارد شدن عمیق به موضوعی به شکلی که آن موضوع به واقعیت تبدیل شود. ذهن از طریق تجسم حرکت کرده و بدن نیز از آن تبیعت می کند. تجسم در مدیتیشن به شما بسیار کمک می کند.

دکتر بتسابه مهدوی
4 شهریور 1395
تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

کندالینی – ریکی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ق.ظ

کندالینی ریکی

دکتر بتسابه مهدوی

 

بهتر است برای شروع کار با ریکی، زمانی را انتخاب کنید که از لحاظ اجتماعی و مشغله شخصی درگیری کمتری داشته باشید، زیرا ممکن است در دوره شروع و پاکسازی خودتان، بدلیل بروز علائم درمان ( برون ریزی بیماری ها ) از کیفیت کار های شما کاسته شود. بعنوان مثال، در زمان نزدیک شدن به امتحانات درسی و یا زمان های سرنوشت ساز شغلی، شما نیاز به تمرکز بر روی کارهای مهم خود دارید، اما علائم برون ریزی بیماری ها، شما را کمی مشغول خواهند کرد. این توصیه تنها برای افرادی است که از یک سلامت نسبی جسمی و روحی برخوردارند. اما افرادی که بیماری های آن ها از کیفیت زندگیشان کم کرده و موجب ناراحتی آن ها می باشد، حتی تاخیر یک لحظه ای در شروع کار با ریکی اشتباهی بزرگ است!

وضعیت بدن و چاکرا های اصلی، قبل از شروع تمرینات ریکی و در افراد عادی بصورت معمولی و بعضا با آلودگی هایی فعال هستند.

مرحله اول: در این مرحله شما به کانالی برای ریکی مبدل می شوید. در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که از چاکرای تاج وارد شده، کانال اصلی انرژی بدنتان، و همچنین کانال دستهای شما را پاکسازی کند چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعتی که برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید.

در این مرحله شما می توانید با یکبار نیت ذهنی، انرژی را به هر شخص، حیوان گیاه، مواد مختلف، زمان و مکانی که می خواهید منتقل کنید. مثلا نیت کنید که مکان یا شخصی در هر نقطه ی زمین بطور 24 ساعته، یا در ساعاتی معین انرژی دریافت کند. هیچ اهمیتی ندارد که شما در لحظه ی دریافت انرژی خواب یا بیدار باشید. ریکی در تمام عالم حضور دارد و نیت شما را دریافت کرده است و در زمان معین جاری می شود. همچنین می توانید اشیاء و هر چیزی را با ریکی همسو کنید و با دستتان آن را شارژ کنید. بعلاوه می توانید با استفاده از کف دستتان، از راه نزدیک به اعضای مختلف بدن بیمار انرژی ریکی بدهید. برای امتحان، می توانید دو کف دست خود را با فاصله کمی از یدیگر قرار داده و اجازه دهید جریان ریکی جاری شود تا آن را احساس کنید.

نکته مهم: اول اینکه حتما برای هر گونه انرژی دادن به مکان یا افراد، باید از مالک یا سوژه ی خود اجازه بگیرید. شما حتی برای درمان و امر خیر نیز حق ندارید اختیار و حریم خصوصی افراد را نقض کنید، والا تبعات این دخالت خودخواهانه دامنگیر شما خواهد شد. دوم اینکه، تاکید می کنم، بدلیل امکان سوء استفاده های اخلاقی، هیچ گونه تماس بدنی درمانگر با بیمار، مجاز نمی باشد. مگر در شرایطی که شخص درمانگر از بستگان یا شفاگر مورد تایید درمانگر باشد. و یا هردو نفر همجنس باشند. البته در هر دو مورد یعنی لمس درمانگر و درمان با فاصله، ریکی کار خود را انجام می دهد.

از این به بعد بهتر است برای پاکسازی کانال های خودتان، در صورت امکان، حداقل یکبار در روز مراقبه انجام دهید. در حالت مراقبه ای که راحت هستید قرار بگیرید، و از ریکی بخواهید به صلاحدید خود به پاکسازی کانال های شما بپردازد. بعد به مدت 30 دقیقه چشمان خود را ببندید و روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد. یادمان باشد که هر قدر درصد پاکسازی کانال های ما بالا تر برود، به همان نسبت سرعت شفادهی ما نیز بالاتر خواهد رفت. به تعبیری دیگر، تا زمانی که تمام چاکرا های شما شکفته و سالم نشوند، تمام محدوده ی فرکانسی نیروی الهی نمی تواند از شما عبور کند. و به تبع بیمار نیز قسمتی ازکمبود های انرژیش تامین نمی شود.

اگر در مراقبه های اولیه چیزی حس نکردید ناامید نشوید، زیرا کالبدهای اشخاص مختلف دارای آلودگی های متفاوتی هستند و مدتی طول می کشد تا ریکی به آرامی و ظرافت راه خود را از میان آلودگی های کالبدی شما باز کرده و در کالبد فیزیکی شما جاری شود، تا بطور فیزیکی جریان آن را حس کنید. بعلاوه اگر شما از بیماری خاصی دارید، ظهور احساس فیزیکی انرژی در بدنتان، تا زمانی که بیماریتان بهبود نسبی پیدا کند، طول خواهد کشید. ( علی الخصوص بیداری کوندالینی! زیرا تا زمانی که انرژی ریکی تمام کانال سوشومنای شما را پاکسازی نکرده است، به هیچ وجه اجازه نخواهد داد کوندالینی بیدار شود، تا هیچ مشکلی برای فرد دریافت کننده پیش نیاید. )

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 95

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

حضور ذهن چیست

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ

حضور ذهن چیست

دکتر بتسابه مهدوی

 

احتمالا پیش از این نیز با عبارت «حضور ذهن» روبرو شده‌اید. در حقیقت این کلمه در زمان حاضر بسیار متداول است. با اندکی توجه متوجه خواهید شد که محیط وب و سایر بخش‌های اجتماع از عباراتی نظیر «حضور ذهن» و «مراقبه» پر شده است و صد البته نادیده گرفتن تمام آن‌ها نیز همچون آب خوردن است. اما در پس تمام این ادعاها که اغلب با حالتی تبلیغاتی در خصوص حضور ذهن با آن‌ها مواجه می‌شویم، یک مفهوم بسیار ارزشمند نهفته است: حضور ذهن و مراقبه واقعا کاربردی هستند.

انسان‌ها برای هزاران سال مسیرهای مختلف مراقبه و مدیتیشن را پیموده‌اند و حضور ذهن نیز یکی از بخش‌های گستره‌ی مراقبه است. مسیری که گاه با خرافه و شبه‌علم در هم آمیخته، اما اثرات علمی و حقیقی آن بر ذهن همچنان انکار ناپذیر است. در مراقبه یا مدیتیشن، شخص تلاش می‌کند ذهن خود را کاملا از هرگونه فکر و تصور خالی کرده، و به حالتی از شفافیت ذهنی عمیق و آرام دست یابد؛ در همین حالت تهی و آرام است که ذهن می‌تواند استراحت کرده و نیروی دوباره بگیرد. حتی چند دقیقه اجرای این فرآیند می‌تواند بسیار نشاط بخش باشد. آخرین باری که با حالتی غیر از غرق شدن در سیل عظیم کارهای موجود بر دوش‌تان روبرو شدید چه زمانی بوده است؟ احتمالا بسیاری از شما نیز حالتی مرتب و آرام را در ذهن خود به خاطر ندارید. مادامی که ذهن‌تان سرشار از امور و تفکرات مختلف است که هر یک برای تسخیر شما در رقابت هستند، به یک خودآگاه آرام دست نخواهید یافت.

 حضور ذهن یکی از شاخه‌های فعالانه‌تر مراقبه محسوب می‌شود. هنگامی که حضور ذهن داشته باشید، در حقیقت تنها بر همان لحظه و کاری که در حال انجام آن هستید متمرکز خواهید شد. در این حالت خبری از نگرانی‌های روز گذشته و برنامه‌ریزی برای روز آینده نخواهد بود و ذهن شما به هر کجا که بخواهد سرک نخواهد کشید. حضور ذهن به معنای آن است که نسبت به آنچه حس می‌کنید و به آن فکر می‌کنید آگاهی داشته و در این میان نشانی از قضاوت یا تلاش برای تغییر حالت نباشد. این حالت به معنای رها بودن در مقابل تغییر، احساس و تجربه است.

ممکن است تصور کنید بدون هیچ کار خاصی نیز معمولا این اقدام را انجام می‌دهید و قادر هستید به این حالت دست پیدا کنید، یا حداقل تصور کنید اجرای چنین حالتی در ذهن کار دشواری نخواهد بود. اما در صورتی که چند بار برای رسیدن به حالت درونی حضور ذهن تلاش کنید، تضمین می‌کنم که خواهید دید دستیابی به این حالت ذهنی از آنچه تصور کرده‌اید دشوارتر است.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 


 

 

  • بتسابه مهدوی

موانع عالی مراقبه

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۵۵ ق.ظ

موانع عالی مراقبه

دکتر بتسابه مهدوی

 

این موانع پس از عبور از موانع بر سر راه فرد ظاهر می‌شوند.

الف) جاه‌طلبی و امیال

لذت تولید درد می‌کند، همه‌چیز فانی است. نسبت به لذت‌های حسی و جنسی بی‌توجهی و بی‌اعتنایی کنید و به تمایلات خود وابسته نباشید.

 

ب ) غرور اخلاقی و معنوی

پیروان طریق معنویت ممکن است به خاطر اعمال پرهیزگارانه مشخص یا تجربیات مراقبه، به خود مغرور شوند. اگر فرد خود را چون قطره‌ای کوچک در اقیانوس برهمنی (Brahmic) بداند غرور و نفس دون به سختی در وجود او باقی می‌ماند.

 

ج) ریاکاری مذهبی

پیروان طریق معنویت گاهی پس از به دست آوردن چند تجربه یا چند نیرو گرفتار غرور اخلاقی و معنوی می‌شوند. فرد ممکن است خود را از دیگران جدا کرده و با تحقیر با آنها رفتار کند، این نوع تکبر مانع بزرگی بر سر راه خودشناسی ایجاد کرده و باید به طور کامل از میان برداشته شود. تا زمانی که فرد گرفتار غرور و فخرفروشی است، دست کشیدن از نفس و رسیدن به تعالی ممکن نمی‌باشد. راه معنویت طولانی است و بزرگترین فضیلت این راه خضوع است.

 

د) اسم و رسم و شهرت

علاقه فرد برای رسیدن به شهرت نمودی از نفس پست است. پیرو طریق معنویت باید با آگاهی دایمی نسبت به این مسأله که همه موجودات نمادهایی یکسان از وجود ربانی هستند، خضوع را در خود پرورش دهد.

 

هـ) عنان گسیختگی (Elementals)

این احساسات فرم‌های عجیب و غریب و ترسناکی هستند که فرد به هنگام مراقبه معمولا با آنها مواجه می‌شود. آن‌ها به منظور آزمایش قدرت و شجاعت وی ظاهر می‌شوند. به یاد داشته باشید که مثبت همیشه بر منفی غلبه می‌کند. بنابراین شجاعت ترس را کنار می‌زند.

 

و ) تصاویر ذهنی

فرد ممکن است تصاویری از موجودات برتر، طبقه اثیری و .... ببیند. اگر رهرو طریق معنویت، ذهن خود را بر روی این تصاویر متمرکز کند آنها به عنوان یک مانع عمل می‌کنند. این تصاویر هم مثل دیگر اشکال خیالی می‌آیند و می‌روند. به خاطر داشته باشید که هدف شما از همه اشکال و تصاویر ذهنی فراتر است. شما در جستجوی آگاهی کیهانی هستید و نه چیزی کمتر. خود را از این تصاویر بالاتر کشیده و به تلاش خود ادامه دهید.

 

ز) سیدهی‌ها (نیروهای روانی)

برخی شاگردان امید دارند که نیروهای روانی به‌دست آورند و این انگیزه‌‌ها موجب وابستگی‌شان به این نیروها می‌شود (و این یک نوع طمع معنوی است). از این نیروها پرهیز کنید. زیرا بدون استثنا تبدیل به موانع می‌شوند.

اگر فرد به طور منظم به تمرکز ذهنی و مراقبه بپردازد، این نیروهای روانی الزاماً به وجود می‌آیند. اما این نیرو‌ها نباید صرف اهداف خودخواهانه یا مادی‌گرایانه شوند. هر عمل اشتباه، عکس‌العملی زیان‌بار به دنبال دارد و سوء استفاده‌، موجب صدمات معنوی و روانی می‌شود.

 

ح) کاشایا (Kashaya)

تاثیر ظریف ایجاد شده در اثر لذت ممکن است ذهن را سرگرم سازد. بهترین روش برای مقابله با آن پرسش مداوم در مورد ذات خداوند و تلاش برای کسب خودشناسی است.

 

ط) راساوادا (Rasawada)

پیروان طریق معنویت اغلب سعادت فوق حسی ساویکالپا سامادهی (Savikalpa Samadhi) پست‌تر را تجربه می‌کنند و تصور می‌کنند که به مقصد نهایی رسیده‌اند. فرد نباید در این مرحله متوقف شود. بلکه باید تجربه خود را با توصیف افراد بزرگ و خردمندانی که به آگاهی کیهانی رسیده‌اند مقایسه کند. پیرو طریق معنویت نباید دلزده شود، بلکه باید به تلاش خود ادامه دهد.

 

ی) توشیم آواست‌ها(Tooshim Avastha)

این حالتی خنثی است که در آن ذهن آرام می‌گیرد. فرد ممکن است این حالت را با سامادهی اشتباه بگیرد. فرد باید با درون‌نگری دقیق و مراقبه جدی بر این حالت فائق آید.

 

ک) استبدها آواست‌ها (Stabdha Avastha)

این حالت ذهنی حالتی است از بهت و حسرت که ناشی از ترس یا تعجب می‌باشد. در این حالت ذهن برای مراقبه سست است و آمادگی ندارد.

 

ل) آویکتام (Avyaktam)

این حالت ذهنی تهی است، آخرین مانع پیشروی فرد، یک تنهایی شدید. هر فردی باید به تنهایی و با استفاده از شجاعت درونی خود از این پوچی بیرون بیاید.

همواره حضور درونی و حاکم را به خاطر داشته باشید. خود وجودیتان را بشناسید به امید آن که شادی، سعادت، جاودانگی، آرامش، شکوه و عظمت همواره همراهتان باشد.


 

 

  • بتسابه مهدوی

مـــوانع مـــراقبــه

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۹ ق.ظ

مـــوانع مـــراقبــه

بتسابه مهدوی

 

بررسی دقیق و درک موانع اصلی موجود بر سر راه مراقبه، فرد جستجوگر را برای رویارویی با این موانع و غلبه بر آنها آماده می‌کند. باجدیت، سخت‌کوشی و اراده‌ای قاطع می‌توان تبدیل به یک انسان معنوی بزرگ شد. راه مراقبه مملو از مشکلات و موانع است، اما هر چالشی ممکن است شاگرد یوگا را برای رسیدن به مراحل بالاتر موفقیت ترغیب کند

 

1- موانع فیزیکی

 

الف) بی هدف پرسه زدن و سرگردان بودن

انرژی بسیاری به هدر می‌رود، افراد زیادی حتی به مدت یک هفته هم نمی‌توانند در یک محل بمانند.

 

ب) قطع تمرین‌ها

شاگردان می‌توانند با تغییر برنامه تمرینات خود، به ذهن کمی استراحت بدهند و برای آن تنوع ایجاد کنند اما هرگز نباید برنامه تمرینات خود را به طور کل متوقف کنند. قطع تمرینات اشتباه بزرگی است. شاگردان مبتدی که سرشار از اشتیاق و شور هستند اغلب امیدوارند که خیلی سریع به قابلیت روانی دست یابند اما وقتی چنین اتفاقی نمی‌افتد ناامید می‌شوند و تصمیم می‌گیرند تمرینات خود را متوقف کنند. تمرین و تکرار مراقبه باید به طور مداوم ادامه داشته باشد، چرا که بدون هیچ‌گونه انتظاری به تدریج به دست می‌آید. خلوص نیت، داشتن نظم و نهایتاً صبر و حوصله پیشرفت نهایی را تضمین می‌کند.

 

ج) سلامتی و رژیم غذایی

این کالبد فیزیکی ما وسیله‌ای است برای رسیدن به خودشناسی و بهتر است که این کالبد را سالم و قوی نگه داریم. فردعاقل با تمرین منظم، آسانا، پرانایاما، رژیم غذایی متعادل، استراحت و هوای تازه کافی، بدن خود را سالم نگه می‌دارد. او باید تا آنجا که می‌تواند از دارو و دوا دوری کرده و اگر لازم شد از درمان‌های طبیعی بهره‌جوید. البته بعضی پیروان طریق معنویت در نقطه کاملاً مقابل قرار دارند و حتی وقتی به شدت بیمار می‌شوند حاضر نمی‌شوند دارو بخورند، این افراد بی‌دلیل به بدن خود آسیب می‌رسانند، می‌گذارند بیماری سلامتشان را از بین برده و توانایی جسمی خود را برای اجرای سادهانا از دست می‌دهند. بهتر است که فرد چند روزی دارو بخورد و تمرینات خود را دوباره زود از سر بگیرد.

همان طور که ابرها جلوی خورشید را می‌گیرند،‌ ابرهای بیماری هم جلوی فرد را می‌گیرند و نمی‌گذارند به تمرینات و خویشتن‌‌داری خود ادامه دهد. حتی اگر فرد به شدت بیمار باشد باز هم می‌تواند به جاپا و مراقبه سبک بپردازد.

همان‌طور که کالبد فیزیکی و مادی از غذایی که می‌خوریم شکل گرفته است، ذهن هم از غذایی ظریف شکل گرفته است، اگر غذا ناخالص باشد ذهن هم ناخالص می‌شود. غذا باید ساده، سبک و مغزی باشد. غذاهای آماده، عمل آورده شده و رقیق شده‌ای که در سوپر مارکت‌ها وجود دارند در رژیم غذایی یوگا جایی ندارند.

عده زیادی از مردم بیش از مقدار لازم و فقط از روی عادت یا به خاطر احساس رضایت و خشنودی غذا می‌خورند. رژیم غذایی غیرمتعادل، دلیل اکثر بیماری‌های جوامع امروزی است. اگر فرد گرفتار دل‌درد و یا خواب‌آلودگی باشد نمی‌تواند مراقبه کند. فرد از دو ساعت قبل از انجام مراقبه نباید غذا بخورد و اگر بخواهد در ساعات اولیه روز مراقبه کند غذای شب او باید سبک باشد.

هـ ) گرفتاری‌ها و مسایل زندگی روزانه

معاشرت ناپسند و نامطلوب بسیار فاجعه‌آمیز است و ذهن را با افکار بیهوده پر می‌کند. مراقبه کننده باید در مقابل عوامل مزاحم به دقت از خود محافظت کند. کسانی که دروغ می‌گویند، دزدی می‌کنند، حریص هستند یا غیبت می‌کنند در زندگی فرد معنوی هیچ جایی ندارند. معاشرت ناپسند شامل تمام افراد و تمام چیزهایی است که موجب شکل‌‌گیری افکار منفی می‌شوند. محیط ناهنجار، کتاب‌ها و آهنگ‌هایی که موجب ناخشنودی می‌شوند، فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی که به خشونت و شهوت‌رانی می‌پردازند، این سرگرمی‌ها به جای این که ذهن را متوجه درون کنند آن را به مسایل خارجی مشغول می‌کنند.

 

و ) گفتگو‌های بیهوده

حرف زدن زیاد قدرت معنوی را از بین می‌برد.  پرحرفی، و بی‌بندوباری زبان، انرژی را هدر داده، فرد را ناآرام و در نتیجه توانایی انجام مراقبه را از دست می‌دهد. عقلا کم حرف می‌زنند و تنها آنچه را ضروری است بر زبان می‌آورند. اما با همین صرف‌جویی در لغات حداکثر تأثیر را بر دیگران می‌گذارند. برای آرام کردن و تحت کنترل گرفتن ذهن روزی دو ساعت سعی کنید مونا(Mouna) (سکوت) را رعایت کنید. افراد متفکر در معرض خطر بحث و گفتگوی غیر ضروری قرار دارند. استدلال خردمندانه که برای پرسش متافیزیکی به کار می‌رود می‌تواند شاگرد را به آستانه شهود هدایت کند که پس از این نقطه، مسایل فوق طبیعی فراتر از قدرت منطق می‌باشد.

عیب‌جویی باعث افزایش نگرش منفی ذهن می‌شود و به تصفیه فردی کمک نمی‌کند. وقتی ذهن درگیر این‌گونه فعالیت‌هاست نمی‌تواند درون‌نگر باشد. نقایص دیگران را فراموش کنید و در درجه اول به اصلاح خود بپردازید.

 

ز) توجیه خود

توجیه خود، علاوه بر دیگر خصوصیات آن چون ابراز وجود، لجاجت، تزویر و ریا (دروغ‌گویی) یکی از عوامل مضر برای بهبود تمرکز است. وقتی این ضعف‌ها در شخصیت فرد جا بیفتند، از بین بردنشان بسیار مشکل است، زیرا نفس پست هرگز به اشتباهات و نواقص خود اعتراف نمی‌کند.

 

ح) نداشتن معلم معنوی

راه معنویت راهی است پر زحمت و پرفراز و نشیب و تقریباً در هر قدم مملو از مشکلات و سختی‌ها. بهره‌گیری از راهنمایی‌های مربی که خود آن مسیر را قبلاً پیموده است ضروری می‌باشد.

 

2- موانع ذهنی

الف) عصبانیت

نمود‌های عصبانیت از جمله خجالتی بودن، بیزاری، رنجش، خشم، غضب و آزردگی خاطر، دشمنان بزرگ آرامش فردی به حساب می‌آیند. عصبانیت شکل دیگری از حرص و آز است. وقتی فرد به آنچه دلخواهش است نمی‌رسد عصبانی می‌شود. ذهن سر درگم فرد حافظه و درک و فهم خود را از دست می‌دهد. حرف‌هایی می‌زند یا کارهایی می‌کند که نسبت به آنها هوشیاری و کنترل ندارد. عصبانیت علاوه بر دیگران، به جسم و روح خود فرد هم خسارت فراوان وارد می‌آورد. یک حمله عصبی به کل سیستم عصبی بدن صدمه می‌رساند.

گاهی یک معلم معنوی ظاهراً ابراز عصبانیت می‌کند تا شاگردش را اصلاح کند. این نوع عصبانیت را نباید با طغیان احساسی اشتباه گرفت. یک استاد واقعی اگر چه ممکن است ظاهری خشن و عصبانی داشته باشد. اما خونسردی درونی خود را حفظ می‌کند و انگیزه او تنها رشد شاگردان خود است. فرد باید به دقت مراقب ذهن خود باشد تا نشانه‌های آزردگی را فوراً تشخیص دهد. آزردگی و عصبانیت مداوم بر سر مسایل جزیی و کم اهمیت نشانه ضعف ذهنی و روحی فرد است. با تقویت نیروی مقابل عصبانیت یعنی صبر و بردباری می‌توان بر این ضعف غلبه کرد.

عصبانیت بر اثر تکرار تقویت می‌شود، فرد با کنترل عصبانیت خود به تدریج نیروی اراده خود را تقویت می‌کند. پرداختن به مراقبه به رفع عوامل و دلایل عصبانیت کمک می‌کند، زیرا به تدریج ارزش‌ها و دیدگاه‌های فرد را تغییر می‌دهد. اگر فرد یاد بگیرد در مقابل توهین و ناسزا آرامش خود را حفظ کند، می‌تواند قبل از این که وسوسه‌ها و احساسات او شکل بگیرند آنها را راحت‌تر کنترل کند.

 

ب) افسردگی

افسردگی به دلایل مختلف در شاگردان مبتدی به وجود می‌آید. این دلایل عبارتند از: تمایلات پیشین، تاثیر موجودات اثیری، همنشین بد، روزهای ابری و غیره. با یک پیاده‌روی چالاکانه، دویدن در هوای تازه، خواندن آهنگ‌های الهی یا خواندن "ام" با صدای بلند می‌توان با افسردگی مقابله کرد.

 

ج) تردید

وقتی اعتقاد فرد متزلزل می‌شود، وی در معرض خطر کاهش میزان تلاش‌ها و ترک کامل تمرین‌ها و اعمال خود قرار می‌گیرد. شاگرد وقتی با شک و تردید رو به رو شود، فوراً باید به سراغ معاشرت با افرادی برود که از نظر معنوی آموزنده می‌باشند. ست سنگ (Satsang) با افرادی که ایمان و عقیده راسخ و مشخص دارند تردید‌ها را از وجود فرد می‌زداید.

وقتی انتظارات یک شاگرد غیر منطقی باشد تردید حتماً در وجود او سر بر می‌آورد . شاگردان مبتدی فکر می‌کنند که کوندالینی خیلی زود بیدار می‌شود و با شکل‌‌گیری نیروهای روانی شکوفا می‌شوند. با مطالعه کتب مذهبی، پرسش صحیح و استدلال می‌توان تردید را از بین برد.

 

د) تنبلی و خواب

خوابیدن برای اکثر مردم یک نیاز روانی است و به کمک انجام مداوم مراقبه می‌توان آن را به تدریج کاهش داد. معمولاً رخوت، بی‌حالی و افسردگی، شاگردانی را که تازه به مراقبه روی آورده‌اند عذاب می‌دهد. یک شاگرد جدی انجام دهنده مراقبه، برای تمرین خود برنامه روزانه درست می‌کند. اگر این رخوت برای فرد تبدیل به مانع شود، فعالیتی که نیاز به فرزی و چالاکی دارد و یا امور خیریه می‌تواند موقعیت او را اصلاح کند. فعالیت‌‌های جسمانی، تعادل لازم برای مراقبه را نیز ایجاد می‌کند.

فرد معمولاً هنگام مراقبه به این فکر می‌افتد که آیا ذهن به عادت دیرینه خوابیدن پرداخته یا واقعاً مشغول مراقبه است. پاسخ این سؤال به راحتی مشخص می‌شود, هنگام مراقبه بدن احساس سبکی کرده و ذهن شاد است ولی هنگام خواب، بدن و پلک‌ها احساس سنگینی کرده و ذهن کسل و بی‌حال است. اگر فرد در حین مراقبه خوابش ببرد باید این مشکل را با پاشیدن آب سرد روی صورت، انجام تمرینات تنفسی یا ایستادن روی سر به مدت پنج دقیقه حل کرده، ذهن را به حالت هوشیاری بازگرداند.

د) حافظه، یا به یادآوردن وقایع گذشته

نگاه به گذشته خاطرات را زنده می‌کند و ذهن را از سادهانا دور می‌کند و این مساله در مورد رویاپردازی هم صدق می‌کند. عقلا هرگز به گذشته مراجعه نمی‌کنند، بلکه بر یکی شدن با وجود مطلق تمرکز می‌کنند.

 

هـ) ترس

به اشکال مختلف ظاهر می‌شود. ترس از مرگ، از بیماری، از تنهایی و از معاشرین. تخیل با تحت اختیار گرفتن ذهن موجب آشفتگی ذهن می‌شود و فرد را طعمه انواع ترس‌ها می‌کند. ترس از انتقاد دیگران معمولاً مانعی است بر سر راه پیشرفت مراقبه شاگردان. ترس، توهم و خیالی بیش نیست. به کمک پرسش از خود، ایمان به عامل برتر و پرورش شهامت می‌توان بر ترس غلبه کرد.

 

و) حر ص و آز

حرص سیری‌ناپذیر است. ذهن را مضطرب می‌کند و انواع ظریف متفاوتی دارد. کسی که تشنه شهرت و قدرت است در مسیر پیشرفت معنوی دلسرد می‌شود. تمایل به تاسیس چندین آشرام بزرگ و داشتن هزاران پیرو هم نوعی حرص و طمع است. فرد باید به طور مداوم انگیزه‌های خود را با دقت کامل کنترل و بررسی کند. شیفتگی، وابستگی و حرص به کمک پرسش از خود به طور جدی و مراقبه منظم نابود می‌شود.

 

ز) نفرت

نفرت ممکن است به‌طور موقت فروکش کند، اما می‌تواند دوباره با نیرویی دو برابر ظاهر شود. تحقیر، تعصب و تمسخر انواع مختلف نفرت هستند. نفرت ممکن است به شکل خصومت با مذهب یا فرقه یا ملتی دیگر ظاهر شود. نفرت در کالی یوگا(Kali Yuga) (عصر آهن) بسیار شایع می‌باشد. خدمت بی‌شائبه به‌طور مداوم همراه با مراقبه در حکم پادزهر نفرت می‌باشد.

 

ح) از دست دادن انرژی حیاتی

برای پیشرفت جدی در مسایل معنوی، برهماچاریا (Brahmacharya) ضروری است. برهماچاریا یعنی کنترل کامل همه حواس. تجرد به عنوان یک مفهوم مستقل، برای غربی‌ها ناآشناست. با این حال برای کلیه مذاهب جهان، مساله‌ای کهن و همیشگی است. می‌گویند زمانی فرد به 99 درصد از اهداف معنوی خود دست می‌یابد که بر تجربیات شهوانی خود کنترل پیدا کند. این کنترل، به دلیل حسن رضایت خاطر و خشنودی حاصل از شهوت بسیار مشکل است. تولیدمثل جز طبیعت ذاتی همه موجودات زنده است. پس از تنفس قوی‌ترین وسوسه در ذات موجودات شهوت است. در تجربه جنسی انرژی از بین می‌رود. از راه برهماچاریا این انرژی به قوی‌ترین نیروها یعنی کوندالینی شاکتی تبدیل می‌شود.

 



 

 

  • بتسابه مهدوی

احساس جدایی

بتسابه مهدوی | جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۲ ق.ظ

احساس جدایی

دکتر بتسابه مهدوی

 

مراقبه‌کنندگان در حین انجام مراقبه ممکن است احساس کنند از جسم خود جدا شده‌اند. نوعی حس شادی و لذت شدید آمیخته با ترس به این افراد دست می‌دهد. لذت از تجربه یک کالبد جدید، سبک و اثیری یا ترس از ورود به یک طبقه جهان ناشناخته. ممکن است حس کنید که در هوا می‌چرخید یا معلق هستید.

 

آگاهی کیهانی

بتسابه مهدوی

 

این تجربه والا و سعادت‌بخش از راه شهود یا سامادهی به دست می‌آید. ذهن پست از جهان خارجی و عینی کنار کشیده شده. حواس در ذهن خلاصه می‌شود. ذهن فرد با ذهن کیهانی یکی شده و عملکرد‌های ذهن واقع‌نگر و حواس متوقف می‌شوند. یوگی با چشم شهود یا دانایی که تازه به دست آورده است به حیات موجودات می‌نگرد.

 

یوگی که به آگاهی کیهانی می‌رسد انواع مختلفی از سیدهی‌ها یا نیروها را به دست می‌آورد. آن نیروها هم در "شری‌مادباگاواتم" (Srimad Bhagavatam) و هم در "سوتراهای راجایوگا" (Raja Yoga Sutras) نوشته پاتانجالی ماهارشی (Patanjali Maharishi) توضیح داده شده‌اند.

در ظاهر و رفتار مراقبه‌کنندگان تغییرات زیادی به وجود می‌آید. صورت وی با نوری درخشان روشن می‌شود، چشمانش همچون دریایی از شادی و سعادت می‌درخشند. آگاهی کیهانی از توانایی‌های ذاتی و طبیعی همه مردم است، برای بیدار کردن این آگاهی آموزش و مقررات لازم است. به امید آن که همه مردم بتوانند به این حق طبیعی خود دست یابند.


 

 

  • بتسابه مهدوی

مدیتیشن، ورزشی برای ذهن

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ

مدیتیشن، ورزشی برای ذهن

دکتر بتسابه مهدوی

 

مدیتیشن درواقع یک نوع ورزش است که منشأ آن کشورهای جنوب شرقی آسیاست و امروزه در کشورهای مختلف جهان به کار برده می شود. مدیتیشن نوعی مراقبه است که در آن فرد ذهنش را از امور غیرضروری خالی می کند. در واقع می توان گفت مدیتیشن یک نوع بی ذهنی است. در حالت عادی ذهن ما پر از آرزوها، خاطره ها و هیجان ها و همیشه درگیر و شلوغ است. حتی زمانی که در خواب هستیم نیز مغز در حال فعالیت است و به همین دلیل خواب می بینیم .

زمانی که فرد مدیتیشن انجام می دهد، در حالتی فرو می رود که هیچ فکر، آرزو و هیجانی به ذهنش وارد نمی شود و فرد به راستی آرامش را تجربه می کند؛ این آرامش همان مدیتیشن است. لحظات مراقبه، لحظاتی سرشار از سکوت و فضای خالص و آرامش محض است.

مدیتیشن به ما کمک می کند بیشتر به بخش وجودی خودمان که محو، ناشناخته و نادانسته است، پی ببریم. به وسیله مدیتیشن به واقعیت درون خود بیشتر پی می بریم.

در این حالت شخص با خود و محیط پیرامونش راحت تر خواهد بود و کارهایی را که به عهده می گیرد، به شکل موثرتری انجام می دهد و به دیگران نزدیک تر می شود. این افراد احساس خصومت و نگرانی کمتری را تجربه خواهندکرد .

ذهن و جسم روی یکدیگر تاثیر متقابل دارند و زمانی که با مدیتیشن و ذهن را از افکار منفی و ناخواسته خالی می کنیم، این آرامش ذهنی روی جسم ما نیز تاثیر می گذارد و باعث می شود آرامش درونی و لذت بخشی را تجربه کنیم. در هنگام انجام مدیتیشن آرامش بخشی به جریان می افتد و بر روی ذهن، اعصاب، اندام های حسی و جسم تاثیر مثبت می گذارد و به ترتیب ذهن آسوده و آرام خواهد شد.

 

چند لحظه آرامش

ذهن انسان چند پاره است و به مسائل مختلف فکر می کند و همین امر باعث ناآرامی در فرد می شود. در واقع می توان ذهن را به خیابان شلوغی تشبیه کرد که ترافیک سنگینی دارد و اتومبیل ها با سرعت در آن در حال عبور و مرور هستند و گاهی هم تصادف می کنند. با کمک مدیتیشن و تمرین های آرام سازی، می توان یک این ذهن شلوغ و آشفته را آرام کرد بنابراین اگر احساس خستگی ذهنی و استرس می کنید، چند دقیقه از اتاق کارتان بیرون بروید و در یک جای آرام و بدون دغدغه بنشینید، چشمان خود را ببندید و فقط به تنفس خود دقت کنید. آرام نفس بکشید. این کار اثر قدرتمندی برای آرام کردن ذهن شما دارد. وقتی هوا را به داخل شش های خود فرو می برید، آرامش درونی را وارد بدن خود می کنید و وقتی هوا رابیرون می رانید، تجسم کنید تمام نگرانی ها و تشویش ها را بیرون رانده اید. این ساده ترین راه برای مدیتیشن و رسیدن به آرامش است.

 

  • بتسابه مهدوی

چگونه مراقبه کنیم؟

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

چگونه مراقبه کنیم؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

شما در هر وضعیتی که دوست دارید بنشینید. توجه دارید که مراقبه حتماً باید در حالت نشسته انجام شود. مراقبه در حالت خوابیده نداریم. وضعیتی راحت به خود می گیریم. چشمهای خود را می بندیم و سکوت می کنیم.

مانترا

مانترا یا ذکر در مراقبه، غالباً واژه ای بی معنی است که صرفاً یک فرکانس صوتی دارد. یک صدا و صوت است و دیگر هیچ. نه معنی دارد نه مفهوم. نه فکر را به خود مشغول می کند. البته جلوتر، که از نقش ذکر در عرفان اسلامی به عنوان یک تمرین مؤثر برای ایجاد تمرکز صحبت می کنیم، می گوییم که ذکر در ابتدا باید با معنی باشد و سپس در اثر تکرار بر زبان و در ذهن بی معنی می شود. در مدیتیشن وقتی به مراقبه نشستید و چشمها را بستید، حالا باید واژه ای بی معنی را مدام در ذهن خود تکرار کنید. این واژه به میل خودتان، هر واژه بی معنایی می تواند باشد.

در نزد یوگیها مهمترین و متداول ترین مانتراها صوت “اوم” می باشد. یعنی شخص می نشیند، چشمها را می بندد و مدام در ذهن خود تکرار می کند: اوم، اوم، اوم . . . و این عمل را ۲۰ دقیقه مداوم انجام می دهد.

روان شناسی امروز ثابت کرده است که با ذکر یک مانترا عملاً بعد از دقایقی تمام قسمتهای ذهن را خستگی و رخوت می گیرد و صرفاً یک نقطه فعال باقی می ماند. مانترای شما نیز می تواند واژه “اوم” یا هر واژه بی معنای دیگری باشد که انتخاب می کنید. اما آنچه بسیار مهم است این است که این مانترا همیشه ثابت باشد و هیچ وقت آن را تغییر ندهید و همیشه با این مانترا مراقبه کنید. اشتباه مسلمی که بعضی از معلمان تکنیک مدیتیشن مرتکب می شوند و امروزه علم آن را به شدت مردود اعلام می کند، این است که می گویند هر کس مانترا یا صوتی مخصوص به خود دارد و ادعا می کنند که قادرند مانترای هر کسی را کشف کنند و مانترای مخصوصش را به طور خصوصی اعلام کنند و حتی به او می گویند که این واژه صرفاً مال شماست و مراقب باشید که آن را با هیچ کس در میان نگذارید. علم این موضوع را امروزه کاملاً رد کرده است. شما می توانید هر واژه ثابتی را که دوست دارید انتخاب کنید و همیشه از آن استفاده کنید.

نکات مهم هنگام مراقبه

۱. مراقبه یا مدیتیشن را روزی دوبار صبح و بعد ازظهر و هر بار۲۰ دقیقه انجام دهید.

۲. در مراقبه همه چیز باید طبیعی پیش برود و هیچ قصد و منظوری نباید داشته باشید. اگر چه مراقبه دستاوردهای فراوانی از جمله بهبود تمرکز دارد اما هنگام انجام تکنیک، مطلقاً نباید انتظار چیزی را داشته باشید. حتی به این فکر نکنید که دارید با قسمتهای عمیق مغز ارتباط برقرار می کنید. فقط تکنیک را به مدت ۲۰ دقیقه انجام دهید و مانترا را تکرار و تکرار کنید. پس هر انتظاری در طول مراقبه، خود نوعی فکر محسوب می شود که این تفکر با فلسفه انجام مدیتیشن منافات دارد.

۳. فکرهایی که در طول مراقبه به ذهن شما خطور می کند کاملاً طبیعی است. مثلاً شاید حدوداً یک دقیقه از جریان مراقبه شما نگذشته باشد که فکری یا خاطره ای به ذهنتان خطور کند. این کاملاً طبیعی است و مطلقاً نباید جلوی این روند طبیعی را بگیرید. بگذارید فکر، شما را با خود به هر جایی که می خواهد ببرد و دوباره به مانترای خود باز گردید. دوباره فکر ایجاد می شود و دوباره مانترا. همان قدر از تکرار مانترا استقبال کنید که از فکر استقبال می کنید. هر دو را به عنوان یک طبیعت و یک واقعیت بپذیرید.

۴. در طول مراقبه لحظاتی هست که در ذهن شما فقط مانترا وجود دارد و لحظاتی هم هست که می بینید از مانترایتان غافل شده اید و دارید فکر می کنید. لحظاتی وجود دارد که شما در ذهن خود هم مانترا دارید و هم فکر، و سرانجام زمانی پیش می آید که شما نه مانترا دارید نه فکر. همه اینها طبیعی است. چه مانترا، چه فکر، چه فکر و مانترا با هم و چه هیچ کدام. برای همین است که می گویند در مدیتیشن همه چیز طبیعی است. بگذارید با تکرار مانترایی که اراده کرده اید، فکرتان به هر سو که می خواهد برود؛ یا در مانترا غوطه ور شوید یا در فکر، یا در هردو و یا در هیچکدام. تأکید می کنیم هر مقاومتی در مقابل جریانهای فکری که به ذهنتان خطور می کند غلط است. فقط آسوده بنشینید و به تکرار مانترا بپردازید و این را بیست دقیقه ادامه دهید.

۵. فکرهایی که به ذهن شما خطور می کند، در حقیقت نوعی پالایش است. این فکرها از قسمتهای عمیق ذهن یا ناخودآگاه یا حافظه بلند مدت به سطح می آیند و خالی می شوند. گاهی اوقات خاطره دیروز، رؤیای فردا و گاهی اوقات رویدادهای گذشته شما به ذهنتان می آیند. بگذارید همه اینها بیرون آیند و درونتان پالایش شود. پس از چند روز تا چند هفته انجام تمرین مداوم این تمرین، به چنان پاکی درون و خلأ ذهنی می رسید که تجربه اش برایتان بسیار جالب و دوست داشتنی است.

۶. شرایط محیطی که در آن به انجام مراقبه می پردازید با شرایط ریلکسیشن تفاوتی ندارد. محیطی آرام، نسبتاً ساکت و بی دغدغه.

 

  • بتسابه مهدوی

درباره مدیتیشن

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۰ ق.ظ

درباره مدیتیشن

دکتر بتسابه مهدوی

 

هشیاری آن است که ذهن آگاه باشد، اما تمرکز نداشته باشد.هشیاری آگاه بودن از همه چیزهایی است که در حال روی دادن اند. شما به گونه عادی نمی توانید از همه‌ چیزهایی که در حال رخ دادن اند هشیار باشید زیرا بدین گونه نا متمرکز خواهید شد. بخش نفی شده، بخش ناخود آگاهتان تنها زمانی می تواند پویا و آفریننده باشد که شما به زندگی بعد تازه ای بیفرایید بعد سرخوشی و بعد بازی کردن را.

 

منظور از سرخوش بودن این است که توانایی شاد کامی جستن لحظه به لحظه از همة‌ چیزهای رخ دهنده بر خود را داشته باشید. در شادکامی خود کنش است که ارزشمند است. چنان چه بتوانید هر کنشی را در خودش ارزشمند سازید، آن گاه سرخوش شده و می توانید آن را جشن بگیرید. سرخوشی در لحظه است در خود کنش نه در دلواپسی رسیدن به دستاوردهای آن، چیزی نیست که بخواهید به آن دست یابید.

 

وقتی ارتباط با کل هستی دور از گزینش باشد و به هر چیزی اجازه پیش آمدن دهید این شادکامی مراقبه است. آگاهی یافتن از ناخودآگاه یعنی آگاهی از این که ذهن شما آگاه نیستید و ذهن آگاه تنها بخشی از ذهن است . «من» هر دو بخش هستم و بخش بزرگتر نامشروط و بی قید و بند است. مراقبه کوششی است برای پر یدن به ناخودآگاه. با حسابگری نمی توان پرش انجام داد زیرا هر محاسبه ای آگاهانه است و ذهن آگاه به شما اجازة‌ پرش نمی دهد. مسیر ناخودآگاه تاریک و ناشناخته است و به دیدة‌ فرد نابخردانه می نماید بنابراین اگر برای ورود به مراقبه اندیشه کنید راه به جایی نخواهید برد چرا که بخشی اندیشنده به شما اجازة‌ چنین کاری را نخواهد داد.

 

شما نمی توانید بدون اندیشیدن خیز بردارید و بپرید بنابراین به دستاویز نیاز دارید دستاویز تنها برای آموزش دادن به ذهن نیاز است وگرنه به کار نمی آید. پس از پرش خواهید گفت به دستاویز نیاز نبود. دستاویز چیزی ساختگی است. کلکی است برای آن که ذهن خردگرای شما آرام شود تا بتوان آن را به ناشناخته ها هل داد. روش نیرومند نه تنها ذهن بلکه تن و احساس شما ـ همة‌ هستی تان ـ‌ را در بر می گیرد.هیچ شیوه ای نمی تواند خواستگاه مراقبه باشد از این رو هر شیوه ای امکان پذیر است هر شیوه ای یک دستاویز است. همة شیوه ها دروغین اند.

 

همة‌چیزی که مورد نیاز است این است که به کمک هر دستاویزی از ذهن خود به بیرون هل داده شوید.باریک سازی تمرکز ذهن زمانی که به بیرون رو دارید، سودمند است اما به درون که رو داشته باشید زیان بار و کشنده است. در پیوند با دیگران کارآمد و در پیوند با خود انسان عامل خودکشی است. کسی داناست که بتواند هر دوی نیاز ها را برآورده کند. ذهن را چون یک ابزار بکار برید نه چون غایت همة چیزها. همین که فرصتی دست داد از آن بیرون آیید. آن گاه دم را غنیمت شمرده و از آن، از خود هستی شادکامی بجویید.

 

رها کردن شرطی شدگی ها از راه مراقبة‌ پویا امکان پذیر است. چنین رهایی ای بی علت دست خواهد داد. مراقبه شرایطی را فراهم می کند تا به ناشناخته برسید. هر چیزی پیش آید کردة شما نیست چیزی خواهد بود که رخ می دهد.

از راه بندهای منفی از طریق مراقبه می توانید به سوی دیگر هل داده شوید. وقتی شما از گذشته خود بگسلید آن گاه در همان دم انفجاری رخ می دهد و درست همان دم به مرکز می روید و در هستی خود متمرکز می شوید آن گاه همة چیزهایی را که همواره از آن تان بوده اند و همة چیزهایی را که هم اینک در انتظارتان هستند خواهید شناخت.


هدف زندگی آگاه شدن است. شما از چیزی آگاهی دارید . در مراقبه هیچ موضوعی یافت نمی شود و تنها خود آگاهی برجا می ماند. در مدیتیشن در گام اول شما می بایست هم از موضوع نگرش تان آگاه باشید و هم در کنار این موضوع از کسی که می نگرد. در گام دوم مراقبه هم شناسنده و هم موضوع شناسایی را رها کرده، و تنها آگاه باشید این هدف ناب مدیتیشن است. برای آگاهی نیاز به موضوعات بیرونی دارید در غیر این صورت احساس خواب آلودگی می کنید. موضوعات زیاد باعث بی خوابی می شود. با موضوعات تازه شما آگاه تر می شوید چیزهای کهنه خسته کننده می شوند. وقتی چند زمانی با یک موضوع زندگی کردید هشیاری خود را بدان از دست می دهید. دل تان را می زند. تکرار یک مانترا خستگی و خواب ژرفی را بار می آورد.

شما به ذهن نیاز دارید که حتی اگر چیزهای تازه ای هم یافت نشوند باز بتواند هشیار باشد. اگر آگاهی به چیزی وابسته باشد این چیز به ناگزیر باید تازه باشد. آگاهی بدون موضوع آزادی می آورد هر وقت دلتان خواست به خواب روید یا بیدار شوید. شما از جهان موضوعات آزاد می شوید.اگر خواهان خشنودی، آرامش ذهن،‌ سکوت و خواب هستید خوب است که پیوسته با موضوعات یکنواخت به سربرید ولی این کار روحانی نیست . در پیوند با یوگا می بایست خردورزانه پیش روید اما تنها برای این که به پهنه‌ چیزهایی که با خرد جور در نمی آیند پرش کنید. نهایت ناگزیر است که نابخردانه باشد. سرچشمه می بایست از شما بزرگتر باشد. سرچشمه ای که شما و همه چیز همة گیتی از آن آمده است و بار دیگر بدان فرو می رود و در آن ناپدید می گردد می بایست بیش از خرد باشد.

یوگا می گوید خردگرایانه است که انسان چیزهای نابخردانه را به پندار در آورد. کسی که الوهیت را تجربه کرده در اثبات آن کوشش نخواهد کرد. کل را نمی توان با پاره هایش اثبات کرد اما می توانیم آن را حس کنیم. می توان به ژرفای درون رفت. بگویید من خدا را باور دارم چون نمی توانم او را اثبات کنم. باور دارم چون امکان پذیر نیست. اگر بود نیاز به باور کردن نبود چرا که جای خود را به یک ایده عادی می داد. ایمان چیزی ذهنی نیست پرشی است به درون ناممکن. مدیتیشن روشی است برای آوردن شما تا سرحد خرد و نیز یک روش پریدن است .مراقبه در نهایت با شیوه های بی خردانه سروکار دارد.

 

 

 

  • بتسابه مهدوی