نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۷۶ مطلب با موضوع «دکتر بتسابه مهدوی :: ذهن» ثبت شده است

ذهن و حجاب

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۴۹ ق.ظ

ذهن و حجاب
بتسابه مهدوی

هر کدام از ما احساس میکنیم که جدا افتادیه ایم. احساس می کنیم که پاره ای از هستی نیستیم، این احساس بی اساس نیست ذهن ما حجاب بین ما و هستی است. ذهن ما همچون دیواری قطور ما را احاطه کرده.

️👇🏼

هستی ازما غایت نیست ما از هستی در حجابیم. هستی ازما دور نیست. ما به دور خویش دیواری کشیده ایم. این دیوار شفاف است. ما آن سوی دویوار رامی بینیم، اما نمی توانیم از دیوار حجاب های دنیا عبور کنیم، و آن سوی دیوار را لمس کنیم.

🕊🌹🕊👇🏼

ذهن، مدام در آنچه هست دخل و تصرف می کند. زیرا هر آنچه که هست باید از صافی ذهن عبور کند و به ما برسد. پدیده ها بیش از آنکه به ما برسند. به وسیله ذهن دستکاری می شوند.

👇🏼🕊🌹🕊

رنگ شان و صورت شان تغییرمی کند. ذهن هر چیزی را با خود سازگارمیکند، فقط در این صورت اجازه میدهد قرآن رادرک کنی...

👇🏼🌹🕊🌹

دانشمندان عقیده دارند که فقط دو درصد پیام ها به ما می رسد و 98 درصد پیام ها توسط ذهن کنار گذاشته می شوند. ذهن به آنها اجازه ورود نمی دهد.

👇🏼

آن ها امنیت ذهن را به خطر می اندازند. این ذهن بدفرجام را باید انداخت و انداختن ذهن وظیفه سالک است. سالک می خواهد به مرحله خالی از ذهنی برسد اگر حضور نا میمون ذهن در میان نباشد...

مرزی هم درمیان نیست...🌹

آنگاه سالک می تواند به راحتی پلی بزند. پلی برفراز اشراف و قربت. پلی بر فراز شرق و غرب، در این مرحله سالک درکل و کل درسالک حل می شود...🕊

👇🏼🌹🕊🌹

قطره دریاست، اگربا دریاست،💧 ورنه او قطره و دریا دریاست،💧

 این همان تجربه اُرگازمیک نهایی است که سمادی نیز نامیده می شود.🌹

شرق باید قدری علم بیاموزد و غرب نیز باید قدری عرفان را تجربه کند. زیرا فقط تلاقی علم و عرفان است که می تواند شرق و غرب را به هم نزدیک کند. آینده به ترکیب علم و عرفان بسته است.

🌹🌹💥👇👇

 ترکیبی که در آن منطق ضدیتی با عشق ندارد و عشق نیز ضدیتی با منطق ندارد، اینجاست که عشق و منطق دست دردست هم می گذارند، و به هم می پیوندند.

💦💧💧💦

کار اساسی این است...🌹

ترکیبی از علم و دین به دست دادن...🕊

اندیشه تیز و پویا داشتن و صاحب قلبی لطیف و حساس نیز بودن، در غیراینصورت بشریت محکوم به نابودی است. تحقق این ترکیب شدنی است.

️✨️✨

انسان با استعداد به دنیا می آید، عدم تعادل، ذاتی انسان نیست، ذهن غربی باید تا آنجایی که می تواند به عرفان رو کند، آنگاه بشر غربی متعادل خواهد شد و ذهن شرقی نیز باید تا آنجا که می تواند به علم رو کند. آنگاه انسان شرقی متعادل خواهد شد،

🌹️🌹

ذهن تشکیک می کند، محکوم می کند، سرکوب می کند، کنار می گذارد، گوش نمی دهد، بدین سان گسستی در تو ایجاد می شود...

به صدای دل گوش بسپار...

آنگاه همه این ترسها و لرزش ها برطرف خواهند شد .

️💥🌹️👇

 همه کاستی های روانی تو...

معلول گسست روحی توست.

ترس زایل شدنی است اما برای خلاصی از چنگ آن شتاب نکن، در غیراینصورت شرطی اش می کنی...

️🌹🙏💥

هیچ احساسی را بلکه بد از خودت دور نکن...

روانشناسان می گویند به حال دیگری خود را دل مشغول کن، این اشتباه است، احساسات خود را از خود نفی نکن...🕊

زیرا احساس تو پاره ای از عناصر سازنده توست،...

البته یک احساس را نباید گنده کرد، این احساس را باید در یک کل همبسته لحاظ کرد. همه اجزای تو باید مانند یک ارکستر هماهنگ عمل کند، هیچ احساس منفردی نباید بر تو چیره شود، اما هیچ احساسی را هم نباید نفی بکنی.

مثلاترس و نگرانی به آینده جایگاه خود را دارد لازم است.

️🌹👇

 

بدون آن چیزی را از دست خواهی داد. اما باید مراقب باشی جلوی توکلت را نگیرد جلوی ریسک هایت را نگیرد که در آن صورت به بیماری در درونت و تشویش مادام در ذهن تبدیل می شود.

🍀️🍀👇🏼

همیشه تعادل خود را نسبت به آینده با توکل حفظ کن...🌹

آدمهایی هستند که چنان آکنده از ترس اند که ترس همه وجودشان را فرا گرفته است. این دیگر نوعی بیماریست وسواس نیز نوعی ترس است.  🕊🌹

آدم هایی نیز هستند ازترس آنقدر می ترسند که ترس را سرکوب می کنند،سرزنش می کنند، نادیده می گیرند، و خود تبدیل به سنگ می شوند.🌹🕊👇🏼

این هم زشت و بیمار گونه است، ترس در معیشت درون جایگاه ویژه خود را دارد.

ترس به تو کمک هم می کند.

ترس را باید در یک هم آهنگی مناسب با سایر احساساتت قرار بدهی...

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

کندالینی – ریکی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ق.ظ

کندالینی ریکی

دکتر بتسابه مهدوی

 

بهتر است برای شروع کار با ریکی، زمانی را انتخاب کنید که از لحاظ اجتماعی و مشغله شخصی درگیری کمتری داشته باشید، زیرا ممکن است در دوره شروع و پاکسازی خودتان، بدلیل بروز علائم درمان ( برون ریزی بیماری ها ) از کیفیت کار های شما کاسته شود. بعنوان مثال، در زمان نزدیک شدن به امتحانات درسی و یا زمان های سرنوشت ساز شغلی، شما نیاز به تمرکز بر روی کارهای مهم خود دارید، اما علائم برون ریزی بیماری ها، شما را کمی مشغول خواهند کرد. این توصیه تنها برای افرادی است که از یک سلامت نسبی جسمی و روحی برخوردارند. اما افرادی که بیماری های آن ها از کیفیت زندگیشان کم کرده و موجب ناراحتی آن ها می باشد، حتی تاخیر یک لحظه ای در شروع کار با ریکی اشتباهی بزرگ است!

وضعیت بدن و چاکرا های اصلی، قبل از شروع تمرینات ریکی و در افراد عادی بصورت معمولی و بعضا با آلودگی هایی فعال هستند.

مرحله اول: در این مرحله شما به کانالی برای ریکی مبدل می شوید. در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که از چاکرای تاج وارد شده، کانال اصلی انرژی بدنتان، و همچنین کانال دستهای شما را پاکسازی کند چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعتی که برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید.

در این مرحله شما می توانید با یکبار نیت ذهنی، انرژی را به هر شخص، حیوان گیاه، مواد مختلف، زمان و مکانی که می خواهید منتقل کنید. مثلا نیت کنید که مکان یا شخصی در هر نقطه ی زمین بطور 24 ساعته، یا در ساعاتی معین انرژی دریافت کند. هیچ اهمیتی ندارد که شما در لحظه ی دریافت انرژی خواب یا بیدار باشید. ریکی در تمام عالم حضور دارد و نیت شما را دریافت کرده است و در زمان معین جاری می شود. همچنین می توانید اشیاء و هر چیزی را با ریکی همسو کنید و با دستتان آن را شارژ کنید. بعلاوه می توانید با استفاده از کف دستتان، از راه نزدیک به اعضای مختلف بدن بیمار انرژی ریکی بدهید. برای امتحان، می توانید دو کف دست خود را با فاصله کمی از یدیگر قرار داده و اجازه دهید جریان ریکی جاری شود تا آن را احساس کنید.

نکته مهم: اول اینکه حتما برای هر گونه انرژی دادن به مکان یا افراد، باید از مالک یا سوژه ی خود اجازه بگیرید. شما حتی برای درمان و امر خیر نیز حق ندارید اختیار و حریم خصوصی افراد را نقض کنید، والا تبعات این دخالت خودخواهانه دامنگیر شما خواهد شد. دوم اینکه، تاکید می کنم، بدلیل امکان سوء استفاده های اخلاقی، هیچ گونه تماس بدنی درمانگر با بیمار، مجاز نمی باشد. مگر در شرایطی که شخص درمانگر از بستگان یا شفاگر مورد تایید درمانگر باشد. و یا هردو نفر همجنس باشند. البته در هر دو مورد یعنی لمس درمانگر و درمان با فاصله، ریکی کار خود را انجام می دهد.

از این به بعد بهتر است برای پاکسازی کانال های خودتان، در صورت امکان، حداقل یکبار در روز مراقبه انجام دهید. در حالت مراقبه ای که راحت هستید قرار بگیرید، و از ریکی بخواهید به صلاحدید خود به پاکسازی کانال های شما بپردازد. بعد به مدت 30 دقیقه چشمان خود را ببندید و روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد. یادمان باشد که هر قدر درصد پاکسازی کانال های ما بالا تر برود، به همان نسبت سرعت شفادهی ما نیز بالاتر خواهد رفت. به تعبیری دیگر، تا زمانی که تمام چاکرا های شما شکفته و سالم نشوند، تمام محدوده ی فرکانسی نیروی الهی نمی تواند از شما عبور کند. و به تبع بیمار نیز قسمتی ازکمبود های انرژیش تامین نمی شود.

اگر در مراقبه های اولیه چیزی حس نکردید ناامید نشوید، زیرا کالبدهای اشخاص مختلف دارای آلودگی های متفاوتی هستند و مدتی طول می کشد تا ریکی به آرامی و ظرافت راه خود را از میان آلودگی های کالبدی شما باز کرده و در کالبد فیزیکی شما جاری شود، تا بطور فیزیکی جریان آن را حس کنید. بعلاوه اگر شما از بیماری خاصی دارید، ظهور احساس فیزیکی انرژی در بدنتان، تا زمانی که بیماریتان بهبود نسبی پیدا کند، طول خواهد کشید. ( علی الخصوص بیداری کوندالینی! زیرا تا زمانی که انرژی ریکی تمام کانال سوشومنای شما را پاکسازی نکرده است، به هیچ وجه اجازه نخواهد داد کوندالینی بیدار شود، تا هیچ مشکلی برای فرد دریافت کننده پیش نیاید. )

دکتر بتسابه مهدوی

2 شهریور 95

تهران

 

 

  • بتسابه مهدوی

حضور ذهن چیست

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ

حضور ذهن چیست

دکتر بتسابه مهدوی

 

احتمالا پیش از این نیز با عبارت «حضور ذهن» روبرو شده‌اید. در حقیقت این کلمه در زمان حاضر بسیار متداول است. با اندکی توجه متوجه خواهید شد که محیط وب و سایر بخش‌های اجتماع از عباراتی نظیر «حضور ذهن» و «مراقبه» پر شده است و صد البته نادیده گرفتن تمام آن‌ها نیز همچون آب خوردن است. اما در پس تمام این ادعاها که اغلب با حالتی تبلیغاتی در خصوص حضور ذهن با آن‌ها مواجه می‌شویم، یک مفهوم بسیار ارزشمند نهفته است: حضور ذهن و مراقبه واقعا کاربردی هستند.

انسان‌ها برای هزاران سال مسیرهای مختلف مراقبه و مدیتیشن را پیموده‌اند و حضور ذهن نیز یکی از بخش‌های گستره‌ی مراقبه است. مسیری که گاه با خرافه و شبه‌علم در هم آمیخته، اما اثرات علمی و حقیقی آن بر ذهن همچنان انکار ناپذیر است. در مراقبه یا مدیتیشن، شخص تلاش می‌کند ذهن خود را کاملا از هرگونه فکر و تصور خالی کرده، و به حالتی از شفافیت ذهنی عمیق و آرام دست یابد؛ در همین حالت تهی و آرام است که ذهن می‌تواند استراحت کرده و نیروی دوباره بگیرد. حتی چند دقیقه اجرای این فرآیند می‌تواند بسیار نشاط بخش باشد. آخرین باری که با حالتی غیر از غرق شدن در سیل عظیم کارهای موجود بر دوش‌تان روبرو شدید چه زمانی بوده است؟ احتمالا بسیاری از شما نیز حالتی مرتب و آرام را در ذهن خود به خاطر ندارید. مادامی که ذهن‌تان سرشار از امور و تفکرات مختلف است که هر یک برای تسخیر شما در رقابت هستند، به یک خودآگاه آرام دست نخواهید یافت.

 حضور ذهن یکی از شاخه‌های فعالانه‌تر مراقبه محسوب می‌شود. هنگامی که حضور ذهن داشته باشید، در حقیقت تنها بر همان لحظه و کاری که در حال انجام آن هستید متمرکز خواهید شد. در این حالت خبری از نگرانی‌های روز گذشته و برنامه‌ریزی برای روز آینده نخواهد بود و ذهن شما به هر کجا که بخواهد سرک نخواهد کشید. حضور ذهن به معنای آن است که نسبت به آنچه حس می‌کنید و به آن فکر می‌کنید آگاهی داشته و در این میان نشانی از قضاوت یا تلاش برای تغییر حالت نباشد. این حالت به معنای رها بودن در مقابل تغییر، احساس و تجربه است.

ممکن است تصور کنید بدون هیچ کار خاصی نیز معمولا این اقدام را انجام می‌دهید و قادر هستید به این حالت دست پیدا کنید، یا حداقل تصور کنید اجرای چنین حالتی در ذهن کار دشواری نخواهد بود. اما در صورتی که چند بار برای رسیدن به حالت درونی حضور ذهن تلاش کنید، تضمین می‌کنم که خواهید دید دستیابی به این حالت ذهنی از آنچه تصور کرده‌اید دشوارتر است.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 


 

 

  • بتسابه مهدوی

چهار گروه از امواج مغزی

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

چهار گروه از امواج مغزی

دکتر بتسابه مهدوی

 

امواج بتا: بیشتر لحظات بیداری خود را در حالت بتا به سر می بریم که در آن امواج مغزی با فرکانس 13 - 39 هرتز مرتعش می شود. در حالت بتا، توجه ما بر دنیای بیرون و افکار روزمره و به تعریفی بر فعالیت های منطقی نیمکره چپ مغزمان متمرکز است.

 

امواج آلفا: امواج آلفا مانند پلی آگاهی و ناخودآگاه یا فرآگاهی را بهم متصل می کنند. وقتی ما در حال استراحت هستیم، امواج مغزی از امواج بتا به امواج آلفا تغییر می کنند و در این حالت فرکانسی بین 8 تا 12 هرتز دارند. در حالت آلفا (برعکس حالت بتا) ما به زمان و مکان محدود نیستیم. این امواج ما را از نیمکره منطقی چپ مغز رها کرده و به اجازه می دهند که به قسمت خلاق و شهودی نیکره راست مغز دست یابیم.

 

نیمکره راست مغز تصاویر و صداهایی را دریافت می کند که ماورای مرزهای محدود بشری است. از اینرو در این حالت افکار، احساس و فعالیت های ما خلاق است، آشفتگی و حواس پرتی کمتر است و شنیدن صدای درون آسان تر. مغز در زمان مراقبه در حالت آلفا است.

 

بسیاری از هنرمندان، دانشمندان و ورزشکاران موفق نیز به طور آگاهانه یا نااگاهانه خود را در حالت آلفا می برند تا بهترین اجرا یا الهام خود را بدست آورند. امواج آلفا منشأ خلاقیت، سرعت بخشی در یادگیری، ارتقای وضعیت روحی، و کاهش استرس است. روشن بینی، شناخت شهودی، الهام و ... با امواج آلفا توصیف می شوند.

 

امواج تتا : امواج تتا، با فرکانس 4تا 7 هرتز، به عمیق ترین تجارب مدیتیشن و خلاقیت مرتبط می باشند. امواج تتا، از آلفا و بتا آرامترند و دامنه بزرگتری دارند. دستیابی به امواج تتا معمولا در زمان خواب ممکن می شود.

 

امواج دلتا: امواج دلتا، امواج فراآگاهی و سیستم ارتباطی به آگاهی چند بعدی هستند. بلندترین دامنه و پایین ترین فرکانس (4-5 هرتز) را دارند. فرکانس این امواج به صفر نمی رسد زیرا داشتن فرکانس صفر به معنای مردن است. امواج مغزی افراد در حالت کما شباهت به امواج مغزی دلتا دارد. یوگی های ورزیده می توانند به طور آگاهانه خود را در حالت امواج دلتا ببرند. آنها قادرند دمای بدن و ضربان قلب خود را تنظیم کرده و حتی به حالتی شبیه مردن رفته و دوباره خود را زنده کنند. امواج دلتا عمیق ترین حالت خواب سنگین است.

 

این امواج منشأ انواع معجزات، شفا، آگاهی الهی، رشد فردی، احیا، یگانگی با جهان، و تجارب نزدیک به مرگ، شهود و روشن بینی هستند.

 

وقتی می خواهیم بخوابیم، ابتدا امواج بتا فعال هستند؛ کم کم امواج آلفا ظاهر می شوند و بعد تتا و دلتا. وقتی بیدار می شویم، امواج مغز ما در جهت برعکس از دلتا و سپس تتا به آلفا و در آخر به بتا تغییر می کنند. در بیداری، روش هایی برای تغییر امواج از حالت سریع و نامنظم بتا به حالت های آرام تر (مثل آلفا) وجود دارد. ما توانایی آرام کردن افکار و خارج کردن ترس ها و آشفتگی های درونی خود را با تمرکز داریم. استفاده از مانتراها و یا جملات مثبت می تواند افکار منفی را از بین ببرد.

 

به عبارت دیگر وقتی افکار و احساس منفی را (از درون یا بیرون) دریافت می کنیم، می توانیم از مانترا های خود برای دستیابی مجدد تعادل و آرامش استفاده کنیم. برای مثال، وقتی ترسیدید که به هدفتان نمی رسید، مانترای تصویری شما تصویری از موفقیت شماست و مانترای کلامی می تواند چنین جمله ای باشد: "من به هدفم میرسم

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

چگونه استقامت و قدرت ذهنمان را افزایش دهیم؟

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ق.ظ

چگونه استقامت و قدرت ذهنمان را افزایش دهیم؟

بتسابه مهدوی

 

همه ی ما در طول روز ، در خانه ، در محل کار ، در فروشگاه ، در خیابان و ... با چالش های زیادی روبه رو می شویم . بعضی از آنها فقط چالش های کوچکی هسنند که به راحتی و به صورت خودکار از پس آنها بر می آییم . اما بعضی از آنها به استراتژی ، فکر و استقامت ذهنی بالایی نیاز دارند.

همچنین شما در رفتار با فرزند نوجوانتان، مراقبت از اولیاء سالمندتان و یا تجارت با افراد سرسخت به استقامت ذهنی احتیاج دارید. همانطوری که ما تحت تاثیر تغییرات در زندگیمان هستیم  باید یاد بگیریم که چطور استقامت ذهنیمان را بالا ببریم . استقامت ذهنی به معنای  بی اراده گی و یا تحمل درد و رنج نیست . این توانایی، تمرین قدرت درونی ست ، توانایی درست رفتار  کردن با همه ی این چالش هاست . این امر مستلزم درجه معینی از اراده ، اعتماد به نفس ، نظم و انظباط و توانایی استقامت در مورد آنچه انجام می دهید است .

ما باید یاد بگیریم که چطور با ذهنمان دقیقا بر روی آنچه انجام می دهیم تمرکز کنیم و به خودمان اجازه ندهیم  که دچار ذهن پریشانی شویم . همچنین نباید تسلیم به خواسته های غیر منطقی و ناعادلانه ی مردم اطرافمان شویم . ما باید یاد بگیریم که بر روی جاده هدفمان بمانیم هر چقدر هم که ماندن و رفتن بر روی آن جاده سخت باشد .

وقتی که ما استقامت ذهنی را ساختیم باید به خودمان یاد بدهیم که هرگز همه ی چیزها را ناتمام رها نکنیم . استقامت ذهنی ما را در راه رفتن نگه می دارد حتی اگر جسم ما خسته شده باشد و بخواهد تمام کند .

قدرت درونی، ما را در مسیر رفتن حفظ می کند صرفه نظر از مشکلات و چالش هایی که ما با آن روبه رو هستیم .

نکاتی در مورد افزایش استقامت و قدرت ذهنی:

شما می توانید استقامت ذهنیتان را درست به همان روشی که یک ورزشکار استقامت بدنی اش را افزایش می دهد، افزایش دهید: از طریق تمرین و تمرین

 

تمرینات ذهنی مغز را به چالش می کشند و به آن قدرت می دهند و همچنین سطح عمل و استقامت و قدرت تمرکز و حافظه  را بالا می برند .

راههای مختلفی برای تقویت مغز و ذهنتان وجود دارد . یکی از این راهها حل جدول و پازل است . زیرا آنها نیاز دارند شما از سر خود استفاده کنید و حقایق، واژگان و جزئیات را به یاد داشته باشید . بعضی از بازیهای کامپیوتری و یا بازیهای دیگر می تواند ذهن و مغزتان را به چالش بکشد مانند شطرنج.

تمرینات فیزیکی نه تنها برای بدن مهم است بلکه برای مغز نیز اهمیت دارد زیرا آنها اکسیژن و خون زیادی را به مغز می فرستند . فوکوس کردن بر روی آنچه که انجام می دهید قدرت تمرکز ، اعتماد به نفس و استقامت ذهنتان را افزایش می دهد . به جای اینکه توجه خود را همزمان روی دو چیز قرار دهید مثلا روی کار و خیالبافی ، خواندن کتاب و تماشای تلویزیون ، انجام تکالیف و گوش دادن به موزیک و ... سعی کنید بر رو یک چیز تمرکز کنید .

سعی کنید کارهایی را انجام دهید که قبل از این هرگز انجام نداده اید و کارهایی که  قبلا انجام داده اید را از راه دیگری انجام دهید.

سعی کنید کارهای جدیدی یاد بگیرید ، مهارتتان را افزایش دهید ، یک تفریح و سرگرمی جدیدی را شروع کنید و ...

همه ی این چیزها از ذهنتان کار می کشد و بنابراین قدرت و استقامت و اراده تان را افزایش می دهد.

دکتر بتسابه مهدوی

31 مرداد 1395

تهران

 

  • بتسابه مهدوی

تمرین‌های حضور ذهن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ق.ظ

تمرین‌های حضور ذهن

بتسابه مهدوی

 

متاسفانه راهی برای اینکه یک‌شبه استاد حضور ذهن شوید وجود ندارد. اگر صحبت از سال به میان نیاوریم، دستیابی به چنین توانی حداقل ماه‌ها زمان برای تمرین نیاز خواهد داشت تا بالاخره به نتایج بسیار خوبی دست پیدا کنید. اما جالب است بدانید که حتی برداشتن اولین قدم نیز موجب ایجاد تفاوت بسیار بزرگی خواهد شد؛ زمانی که برای حدود یک هفته یا بیشتر به تمرین ادامه دهید، احتمالا به آرامی متوجه تفاوت‌هایی در نسبت به شیوه‌ی کارکرد، بازدهی و احساس‌تان خواهید شد.

در آغاز، شما تنها قادر به تمرین حضور ذهن در بازه‌های زمانی کوتاهی خواهید بود. اگرچه بسیاری افراد، ۱۰ دقیقه در روز را برای شروع پیشنهاد می‌کنند، اما شخصا تصور می‌کنم در ابتدای امر، حفظ تمرکز حتی برای چند دقیقه نیز بسیار چالش‌برانگیز است. بعنوان شخصی که نوشتن را بخشی از زندگی خود می‌دانم، خود را همیشه در حالی می‌یابم که در حال فکر کردن به کار روی مقاله‌ی بعدی هستم. تفکراتی نظیر اینکه از چه عبارتی برای قسمت خاصی از بحث بهره خواهم برد، زمینه‌ی نوشته‌ی بعدی در خصوص چه موضوعی باشد و بسیاری موارد دیگر. حال شما چه دانش‌آموز و دانشجو باشید، چه یک دونده، خواننده‌ی مشتاق، گیمر، نوازنده، کارمند یا کارآفرین؛ هرچه که باشید با شرایط مشابهی در تفکرات خود مواجه خواهید بود. شاید حتی مسائل احساسی و رابطه‌ای موجب کاهش بهره‌وری شما شده باشد و از جلوگیری از ورود تفکرات خوشایند و ناخوشایند به ذهن‌تان عاجز شده باشید. بسیاری از ما چند زمینه‌ی متفاوت را بصورت همزمان دنبال می‌کنیم و گاهی برای عدم تداخل فکری آن‌ها دچار مشکل می‌شویم.

اما اینکه بتوان تنها چند دقیقه بر یک مساله‌ی واحد متمرکز بود فوق‌العاده است. در بسیاری از منابع، زمانی که با توصیه‌ای در خصوص مراقبه یا حضور ذهن مواجه می‌شوید، به شما گفته می‌شود که برای چند دقیقه  تنها روی نفس کشیدن خود متمرکز شوید. انجام این فعالیت نقطه شروع بسیار خوبی محسوب شده و زمانی که دچار سرگردانی ذهن شده باشید، به واقع به شما کمک خواهد کرد تفاوت ایجاد شده را درک کرده و متوجه عمق درگیری ذهنی خود شوید. هرگاه احساس کردید دچار آشفتگی ذهنی شده یا تمرکز خود را از دست داده‌اید، بار دیگر تمام توجه ذهنی خود را معطوف نفس کشیدن‌تان کنید. این تمرین به شما کمک خواهد کرد یاد بگیرید همواره متمرکز مانده و نسبت به حالات خود آگاهی داشته باشید.

افزون بر این، تمرین حضور ذهن به وسیله‌ی فعالیت‌های روزمره نیز امکان‌پذیر است. اگر در حال گوش کردن به موسیقی هستید، تنها روی شنیدن اجزای آن تمرکز کنید و اجازه‌ی فکر کردن به خود ندهید. این روش امکانی را برای شما فراهم خواهد کرد که تنها روی ادراک حسی مشخص تمرکز کنید. پس از آنکه برای مدت زمان مشخصی به تمرین تمرکز ادامه دادید، قادر خواهید بود یک گام به جلو نهاده و روی وظایف متمرکز شوید؛ توجه خود را روی وظیفه‌ای که در دست اجرا دارید و نیز احساس و واکنش‌تان نسبت به آن حفظ کنید.

اگر در حال کار روی یافتن تعدادی مقاله در خصوص موضوع خاصی هستید، اجازه ندهید اطلاع از رسیدن توییت‌های جدید روی تایم‌لاین یا ورود ایمیل‌های جدید به اینباکس موجب پرت شدن حواس شما شود؛ تمرکز خود را روی فرآیند جستجو حفظ کنید. اگر در یک جلسه یا کنفرانس حضور دارید، در رویاپردازی و خیال‌بافی در خصوص تعطیلی آخر هفته غرق نشوید؛ تمام تمرکز خود را روی جلسه قرار دهید.

اگر در حال نگارش یک متن هستید، در حالی که هنوز در خصوص نحوه‌ی آغاز جمله‌ی بعدی اطمینان ندارید، به بهانه‌ی یک استراحت خارج از برنامه شروع به اجرای یک بازی روی گوشی یا گوش دادن به موسیقی نکنید؛ تنها به نوشتن ادامه دهید تا کار به بهترین شکل به پایان برسد. این مثال نمونه‌ی بارزی از تجربه‌ای است که بارها با آن مواجه بوده‌ام.

اگر در حال عبور از محیط آرامی هستید، با تمرکز کامل اجازه دهید هرآنچه روی آن قدم می‌گذارید را درک کرده و احساس کنید. این‌ها همگی از راه‌هایی هستند که می‌توانید با اجرای آن‌ها به تمرین حضور ذهن بپردازید؛ راه‌هایی که هم در مقابل کامپیوتر و هم به دور از آن کاربرد خواهند داشت. در آغاز، تلاش کنید به آرامی شروع کرده و به مرور، تمرین‌های خود را گسترش دهید تا جایی که تمام وظایف و امور روزانه‌ی شما با حضور ذهن و تمرکز همراه شود. در نهایت متوجه می‌شوید که هنگام سرگردانی ذهن، باز گرداندن آن به کاری که در حال انجامش هستید بسیار ساده‌تر خواهد شد. بنابراین تمرین و ورزش ذهنی حقیقی همین است: هدایت و مسیردهی به تفکرات. هنگامی که موفق شوید فکر خود را برای چند دقیقه روی یک مساله ثابت نگاه دارید، متوجه خواهید شد که تا حدودی در تمرکز و بهره‌وری شما بهبود حاصل شده است.

دکتر بتسابه مهدوی

30 مرداد 1395

  • بتسابه مهدوی

نیروهای درون

بتسابه مهدوی | شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۵ ق.ظ

نیروهای درون

دکتر بتسابه مهدوی

 

نیروی تمرکز:

توانایی جمع کردن تمام توجه بر روی یک فکر و یا یک موضوع و در همان زمان رها کردن و بیرون کردن تمام افکار نامربوط دیگر از ذهن را نیروی تمرکز می گویند.

تمرکز بر روی یک فکر و یا یک موضوع تمامی انرژی ذهن را به سوی یک نقطه هدایت می کند و از اتلاف و پراکندگی انرژی جلوگیری می کند. تمرکز، قدرت افکاری که بر روی آن فوکوس می کنید را تقویت می کند و می تواند شگفتی بیافریند.

این اقدام دقیقا مشابه وقتی ست که با ذره بین باعث تمرکز پرتوهای خورشید بر روی یک نقطه از کاغذ می شویم و این عمل سرانجام به سوزاندن یک تکه کاغذ می انجامد . این توانایی را می توان از طریق تمرینات ویژه ایی گسترش داد. تمام زمانهایی که بر روی اینچنین تمریناتی سپری می شود بهترین زمانهای سپری شده شما هستند . هر چه زمان و انرژی بیشتری را برای تقویت قدرت تمرکز خود صرف کنید این توانایی شما قویتر می شود.

نیروی اراده:

اراده یک قدرت درونی برای تصمیم گیری ، انجام کار ، رسیدگی و اجرای هر گونه هدف و یا وظیفه است . البته با صرفه نظر از مقاومت درون، ناراحتی و یا مشکلات سر راه .

این نیروی اراده به صورت ثبات شخصیتی ، قاطعیت ، عزم راسخ ، ثبات قدم، پشتکار و ایستادگی آشکار می شود.

تادیب نفس:

توانایی خودداری کردن از ارضای فوری در حمایت و رسیدن به چیزی بهتر و رها کردن لذت های فوری برای رسیدن به هدفی بالاتر.

این یک توانایی شخصی ست برای پیوستن به یک کار، فکر و یا رفتار که شما را به سمت پیشرفت و موفقیت هدایت می کند.

قدرت تخیل:

توانایی تجربه کردن تمام جهان در داخل ذهن را قدرت تخیل می گویند. تخیل یک قدرت خلاق است . با تمرین و استفاده درست از آن هر کسی می تواند سلامتی ، ثروت ، شادی و هر رویداد و شرایط مطلوبی را جذب و خلق کند. تخیل سازی فقط محدود به دیدن تصاویر در ذهن نیست . تمامی احساسات و تمامی حواس پنجگانه را نیز می توان تصور کرد .شما می توانید صدا، مزه، بو و تمامی احساسات جسمی را در تخیل خود بیاورید.

یک تخیل قوی و گسترش یافته شما را تبدیل به انسانی خیالباف و یا یک فرد غیر عملی نمی کند بلکه برعکس یک توانایی قدرتمند و خلاق است.

یک توانایی ست برای حل مشکلات.

و یک ابزار فوق العاده عالیست برای بازآفرینی و بازسازی یک زندگی و شرایط آن. یک قدرت عالیست که می تواند کل زندگی یک فرد را عوض کند و از این قدرت به طور گسترده در سحر و جادو استفاده می شود. قدرت تخیلات شما، می تواند خلق کند. وقتی که شما یاد بگیرید چطور با آن کار کنید تمامی آرزوهای قلبی شما به حقیقت می پیوندد!

اصرار و پافشاری:

بسیار کار آسانی ست ایستادن و رها کردن و دست از همه چیز کشیدن وقتی که نتیجه ی یک کار و یا موضوعی طبق خواسته ی ما پیش نمی رود و یا نیاز به زمان طولانی برای رسیدن به نتیجه دارد!

اصرار و پافشاری یک قدرت درون به حساب می آید که می تواند شما را به موفقیت نزدیک کند . وقتی که بتوانیم با وجود مشکلات ، موانع و شکست ها باز هم ادامه دهیم.

انگیزه:

انگیزه یک نیروی محرکه درونی ست . که شخصی را به سمت یک هدف مشخصی هدایت می کند و برای رسیدن به خواسته وجود آن ضروری ست.

بلند همتی:

افکار واهی و پوچ به اندازه کافی قوی نیستندتا به عمل تبدیل شوند . آرزو یک خواسته ضعیف است . فقط یک خواسته قوی می تواند مستقیم به جلو حرکت کند، طرح ها و نقشه ها را دنبال کند و خواسته و اهداف را به انجام برساند.

اعتماد به نفس:

ایمان به توانایی و قدرت یک شخص را اعتماد به نفس می گویند . اعتماد به نفس منجر به شجاعت ، انجام کارها ، تلاش برای انجام کارهای جدید و رسیدن به موفقیت می شود.

کناره گیری:

توانایی ست که به شما اجازه می دهد در تمام سطح های ذهنی آرام باقی بمانید . این توانایی افراد را از مشکلات ، ناراحتی ها ، ترس ها و نگرانی ها حفظ می کند . این توانایی به افراد کمک می کند تا آنچه را که نمی توانند تغییر دهند بپزیرند و زندگیشان را ادامه دهند و آنها را به سمت یک تعادل داخلی و آرامش هدایت می کند.

آرامش ذهنی:

یک ذهن آرام از تمام اجبارهای پی در پی، افکار بی قرار و نگرانی ها رها ست . هنگامی که افکار مزاحم آرامش ذهنی را بر هم نزنند فرد می تواند آرامش درونی را تجربه کند . فردی که آرامش ذهن را در اختیار دارد آرام است و تحت کنترل خودش است.

چنین شخصی تقریبا در تمام شرایط تعادل درونی خود را حفظ می کند . به ندرت تحت تاثیر شرایط و موقعیت های منفی قرار می گیرد .

دکتر بتسابه مهدوی

30 مرداد 1395

تهارن

 

  • بتسابه مهدوی

بهترین راه برخورد با احساسات منفی چیست؟

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ق.ظ

                                                                                                                                                                                                                                                                         بهترین راه برخورد با احساسات منفی چیست؟

دکتر بتسابه مهدوی

 

شما منبع تمام احساسات خود هستید. در هر لحظه می توانید آنها را به وجود بیاورید یا تغییر دهید. پس چرا این کار را نمیکنید؟ برای اکثر ما داشتن احساس بد طبیعی است، در حالی که باید حتما دلیلی برای احساس خوب خود داشته باشیم.

اما برای اینکه احساس خوبی داشته باشیم هیج دلیلی لازم نیست. کافی است تصمیم بگیرید که همین حالا احساس خوبی داشته باشید.لازم نیست منتظر کسی یا چیزی باشید!

 

بهترین شیوه ی برخورد با احساسات

– می توانید احساسات خود را نادیده بگیرید البته آنها همچنان به قوت خود باقی می مانند.

– می توانید در آنها زیاده روی کنید و برای خود متاسف باشید ولی هیچ بهبودی نمی یابید.

– می توانید آنها را سرکوب کنید اما از جای دیگر سر در می آورند.

– می توانید با گفتن این که فکر میکنی تو بد آوردی؟ من بدتر آوردم! با خود رقابت کنید.

 

بدیهی است که کار عاقلانه این است که از طریق برخورد موثر با موقعیت کنونی به دنبال راه حل بودن، آموختن از احساسات و استفاده از انها برای ارتقای سطح زندگی خود و آنها که می توانید در زندگی شان تاثیر بگذارید، این احساسات منفی را دگرگون کنید. این را بدانید تمام احساسات همیشه به کارتان نمی آیند. آن احساساتی را که زمانی منفی فرض می کنید، صرفا فراخوان شما به عمل محسوب می شود. مثلا احساس ناامیدی بدین معناست که فکر می کنید که همه چیز می تواند بهتر از این باشد، در حالی که نیست. این یک فراخوانی به عمل است که به شما می گوید می توانید برای بهبود اوضاع کاری انجام دهید. این احساس منفی در صورتی که به طور موثر استفاده شود، یک موهبت محسوب می شود.

هنگامی که انسان با احساسات نامطلوب و ناراحت کننده خود قطع ارتباط کند، به طور خودکار آنها را در آینده «بد» می انگارد و این باعث عدم توانایی آموختن از آنها و در نتیجه عدم رشد و سلامت وی می گردد. به جای سرکوب موقت احساسات منفی، می توان برای توجه ای که شایسته آن هستند، تلاش کرد و البته نه آنگونه که باعث درگیری بیش از اندازه با آن شود.

 

در اینجا چند راهنمایی در مقابله با احساسات منفی برای نوآوری بیشتر در خود آمده است.

احساسات خود را بپذیرید

اجازه دهید؛ هر احساسی که درونتان وجود دارد، باشد. در هر صورت، مقاومت بی فایده است!

این حس که ما نباید با روش های خاص احساس و یا در مقابله با آن مبارزه کنیم، نه تنها خسته کننده بلکه بطورکلی یک نوع هرز انرژی است. متوجه باشید، در پایان، آنچه ما احساس می کنیم؛ نتیجه انتخاب خود ماست. هیچکس نمی تواند ما را مجبور به رفتار کردن به یک روش خاص نماید. اگر می خواهید نیم ساعت خشمگین باشید، این حق شماست. احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که آنها کنترل شما را بدست بگیرند.

احساسات خود را بیان کنید

انسان، اغلب پس از عصبانیت؛ احساس گناه، فشار و کمی هم شرم می کند. شما می توانید آرام و یا تندخو باشید. عذرخواهی در قبال احساسات شما مانند عذرخواهی برای وجود خود شماست. اگر شما آگاهانه به کسی صدمه نمی زنید، بهتر است که توانایی بیان گویای آنچه در ذهن شما می گذرد را داشته باشید. نادیده انگاشتن احساسات چرکین دنیای درونی شما باعث پایان بروز آنها در دنیای بیرونی شما می گردد.

 

 

  • بتسابه مهدوی

اهمیت و جایگاه احساس

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ق.ظ

اهمیت و جایگاه احساس

دکتر بتسابه مهدوی

 

1-طولانی ترین سفر زندگی ، طی طریق راه بین ذهن تا قلب است.

 

2- اگر شما بتوانید مشکلات دیگران را بدون اینکه با احساسات درگیر شوید ، درک کنید می توانید در مورد مشکلات خود هوشیارتر باشید.

 

3-قدرت حقیقی هماهنگی ذهن و دل است .هماهنگی احساس و فکر است. هماهنگی بین این دو فقط با آگاهی از افکار و احساسات بوجود می آید.و آگاهی با خود آگاهی (از خود آگاه بودن) ایجاد میگردد.

 

4-قلب قانون گذار(مقننه) ، تن اجرا کننده (مجریه) و ذهن قضاوت کننده ( قضائیه) است.

 

5-همه فعالیت های فکری و بدنی از امیال است و ریشه امیال در قلب است و مشخصه بارز قلب احساسات است.

 

6- جهل و نا آگاهی موجب احساس ترس می شود و بالعکس.ترس حسی است و جهل ذهنی .لذا شاهد بودن که موجب آگاهی است موجب دلیری و فرو رفتن در دل ترس ها می شود.

 

7-همه ادراکات ما و دریافت های ما مبنا و ریشه حسی دارد توسط حواس بدنی ، روانی و یا روحی ، لذا دل کانون ادراک و معرفت است. ذهن  فقط وجود را تجزیه وتحلیل میکند وبه ایده و آرمان و قضاوت می کشاند. ذهن انسان فقط قادر به درک  " شدن" است آنھم اگر متکی به فهم قلبی نباشد کل این جریان شدن و تکامل مبدل به دور باطل و جنون می گردد. ذهن فقط براساس تصاویر و علائم سمبلیک تصویری کار می کند لذا ذهن هیچگاه حقیقت را درک نمی کند بلکه  در بهترین حالت تصویر حقیقت را منعکس میکند. تشخیص چیزها از یک دیگر وتشخیص رنگ و صدا و بو و حالات و صفات و ویژه گیها و موجودیت ها تماماً از قلب است و نه ذهن. ذهن آدمی این دریافت ها را به قیاس می کشاند و قلمرو کاربردها و برنامه ریزیها و قضاوت و اولویت است در خدمت حیات دنیوی و توسعه معیشتی. همانطور که  « توجه » واقعه ای در قلب انسان است که اساس ادراک می باشد. یعنی دل انسان است که متوجه چیزها در جهان می شود و چیزها را در می یابد. مواد اولیه شناخت در دل پدید می آید.

 

8- دل همان قلمروی « کن » می باشد(فرمان دهنده) و امر خدا را مستقیماً دریافت می کند و به حواس و هوش ذهنی و اعضاء و جوارح می فرستد.

 

9- به تجربه می دانیم که همه افکار و آمال و برنامه ها و اعمال بشری معلول و محصول آن جریانی در دل است که احساسات نامیده می شود. می دانیم که مادی ترین افکار و اعمال انسان محصول جبری احساسات او هستند. پس تا قلمرو احساسات بشری درک نشود در واقع اندیشه و اعمال و اراده بشر هم درک نشده است و سائر ادراکات اموری سطحی و بی ریشه اند و حداکثر به معنای فهم معلولات هستند. قلب شناسی همان علت شناسی است و اراده شناسی و خودشناسی.

 

10- انسان مجبور به افکار و اعمالی است که بطرز مرموزی تحت الشعاع احساسات کور و نامفهوم است. پس قلب شناسی تنها راه درک جبر وجود است و می دانیم هر آنچه که فهم نشود جبر تلقی می شود و لذا قلب شناسی تنها راه نجات از هر جبری می باشد. اختیاری جز در معرفت بر قلب حاصل نمی آید.

 

11- بزرگترین ویژه گی و صفت محسوس دل آدمی همانا عشق و پرستش و ایثار است.

 

12- کسانی که به احساساتشان توجه نشان می دهند و همزمان  با شاهد بودن بر افکارشان  می توانند صاحب دل و یا زنده دل شوند.در قلمرو ذهن انسانها تصاحب می کنند و در قلمرو دل می بخشند و ایثار می کنند.

 

13-  آن جا درد شماست ، آن درد بنیادی که چرا جهان هستی مطابق میل شما نیست، شما اصرار می کنید ، مقاومت می ورزید تا ثابت کنید که خواسته های شخصی و ذهنی شما مهمتر از نیاز های روحی شماست.اما شرایط زندگی ، همیشه بیانگر نیازهای روحی شما می باشد.

 

14- هر حس و عاطفه ای نشانگر اطلاعات مهم درباره خود شماست.هر احساسی پیامی است از طرف روح شما.هیچ مشاوری نمی تواند این اطلاعات را به شما بدهد.عواطف را مثل هدیه ببینید.هدیه ها بخشی از رشد معنوی شما هستند.

 

15- برای تشخیص بهتر احساسات و عواطف خود سعی کنید آنها را نامگذاری کنید.

 

16- هر حس دردناک در بدن که در نتیجه رها شدن انرژی در حالت ترس و تردید ایجاد می شود ، فکر خاصی را به همراه دارد.

 

17-وقتی که انرژی ، دستگاه انرژی بدن شما را در حالت عشق و اعتماد ترک کند ، احساس آسودگی و آرامش در بدنتان ایجاد می شود و اگر در حالت ترس و تردید ترک کند احساس انقباض و گرفتگی و درد می کنید.

 

18-وقتی که همواره نسبت به تمامی احساس های خود آگاه و هوشیار هستید ، در واقع در ارتباط مداوم با روح خود قرار دارید.احساسات زبان و پیام روح شما به خود آگاهی و شخصیت شماست.توجه به پیام های روح گاهی بسیار دشوار و دردناک است در این حالت هاست که فرار کردن و خود فراموشی (استفاده از تلویزیون ، غذا خوردن ، بیرون رفتن ، خرید کردن ، افکار نامربوط  و ...) بسیار ساده تر از هوشیار ماندن و گوش چشم دادن به پیام هاست.

 

19-نکته مهم این است که در هنگان طغیان احساسات خود را یک قدم عقب بکشیم و شاهد باقی بمانیم اگر با موج احساسات و عواطف برویم در حقیقت ابعاد مختلف ماجرا را نمی توانیم ببینیم و تحت تاثیر آن احساس فقط در جزئیات فرو می رویم لیکن با شاهد بودن  نه تنها می توانیم بر آنها مدیریت کنیم بلکه ابعاد متنوعی از ماجرا را نیز مشاهده  و درک می کنیم. با شاهد باقی ماندن در این مواقع ما خود آگاه می شویم و خود حقیقی را درک می کنیم.

 

20-یکی از ضروریات شناخت صحیح و عمیق درون احساس صمیمیت با دیگران و جهان هستی است.احساس صمیمیت بدین معناست که تمام حفاظ ها و سپرهای خود را دور می ریزید و بدون هیچ قید و شرط و احتیاطی  از لحظه اکنون به آرامش می رسید.بدون صمیمیت شما دیواری بوجود آورده اید که نه تنها شما را از سایرین ، بلکه بین شما و احساس هایتان نیز جدائی می افکند.صمیمیت به این معنی نیست که تمام نگرانی های خود را به دیگران بگویید اما لازم است که تمام نگرانی های خود را تجربه کنید و شاهد باشید .در این صورت حساس خواهید شد و نگرانی دیگران را نیز درک خواهید کرد و با دیگران همدردی خواهید نمود.احساس صمیمیت برای ما یک امر طبیعی و فطری است و زمانی که صمیمی هستیم از زندگی رضایت خاطر داریم.در واقع با احساس صمیمیت ما نسبت به رشد روحی و روانی دیگران تعهد بیشتری خواهیم داشت و صرفا به پیشبرد پروژه ها نمی اندیشیم.در حقیقت تغییر دنیا مستلزم تغییر خود ماست که در خدمت روحمان باشیم تا دنیا نیز بهتر شود.

 

21-ما دارای الگوها و طرح های عاطفی از پیش معینی هستیم. اغلب مردم انرژی خود را به کار می برند تا شرایط و علت عواطف احساس های دردناک خود را تغییر دهند اما تغییر شرایط بیرونی ، طرح ها  و الگوهای واکنش احساسی و عاطفی ما را تغییر نمی دهند.برای ایجاد تحول باید این الگوهای رفتاری-احساسی مشاهده و شناخته شوند.

 

22-احساس عصبانیت راهی برای فرار و نادیده گرفتن دردهای درونی است.درد هایی که روکشی برای ترس و احساس بی ارزشی است. عصبانیت مقاومت در برابر شرایطی است که من نمی خواهم.شما اصرار می کنید تا ثابت کنید که خواسته های شخصی شما مهمتر از نیازهای روحی شماست اما شرایط زندگی همیشه بیانگر نیازهای روحی شماست.

 

شما بطور مداوم و پیوسته با آنچه که روح تان خواستار آن است روبرو می شوید . اگر در برابر آن ها مقاومت کنید و رویدادها را نپذیرید در واقع با :    الف)هدف زندگی خود     ب) مهر و رحمت هستی و کائنات    ج)هدایتها و حمایت های عالم غیب مخالفت و ایستادگی کرده اید و نتیجه آن درد و رنج است.

 

23- اعتیاد به کار کنشی برای فرار از عواطف و احساسات است.اعتیاد به کار ، استثمار و بهره برداری از موقعیت ها و افراد ، به منظور گریز و فرار از درد است.وقتی خود را در کاری غرق می کنید اختیار زندگی خود را از دست می دهید.اختیار زندگی شما در دست احساسات دردناک است.

 

24-احساساتی شدن نیز نوعی فرار از احساس های عمیق و اصلی پشت صحنه است فرد احساساتی نمی تواند شاهد بماند و با موج احساسات به این سو و آن سو میرود لذا افراد احساساتی نیز همانند افراد عصبی توانایی شناخت لایه هایی زیرین شخصیت خود را ندارند.

 

25-فقدان حس ارزشمندی برای خویشتن منشاء و منبع اصلی تمامی دردهای عاطفی و احساسی است.

 

26-حس ارزشمندی از عملکرد صحیح چاکراهای سر و ریشه (7 و 1) ناشی میگردد.یعنی در هر گونه اعمالمان مخصوصا روابط جنسی  خدا را در نظر میگیریم و تمرکز حسی-جسمی روی چاکرای هفت است و همچنین از حس غارتگری جسمی و مادی بدور هستیم و بلکه در حال بهره رساندن مادی و جسمی به طرف مقابل هستیم.

 

27-اگر ارزشمندی و توجه به ارزش ها  حسی نباشد و صرفا ذهنی و فکری باشد موجب تولید توهمی بنام من میگردد .

 

28-من یا خدای ذهنی حاصل برهمکنش ذهنی ارزش هاست.

 

29- ایده آل گرایی موجب غافل شدن از موقعیت حال میگردد و روپوشی بر احساس ها و افکار  انسان است.

 

30-همه چیز در زمان حال بی نقص  است و بی نقصی آن بدین معناست که ما در حال تجربه کردن نتیجه اعمال خودمان هستیم.

 

31-هرگاه بتوانید رابطه بین انتخاب گزینه ها ، موقعیت و شرایط پیرامون خود را به وضوح و روشنی ببینید و درک کنید ، به کمال آن شرایط و  وضعیت پی خواهید برد.در این صورت شما این توانایی را کسب می کنید که بتوانید آنها را تغییر دهید.

 

32-وقتی  که به شدت طالب کمال هستید و برای رسیدن به آن تلاش می کنید ، به جای قبول و بودن با آن چیز و در واقع قناعت کردن به آنچه که هست ، مدام تصاویر گوناگون از آنچه که می توانست باشد را با هم مقایسه می کنید.کمال گرایی تلاشی است برای زندگی کردن و سکونت در جهان فرضی و تخیلی تا به واسطه آن از تجربه کردن جهانی که هم اکنون در آن زندگی می کنید بگریزید.

 

 

33-کمال گرایی ، نقطه مقابل آگاهی احساسی و هشیاری عاطفی است.حتی اگر این احساسات دردناک باشند.کمال گرایی مثبت آن است که با آگاهی و درک جامع شرایط اکنون  انتخاب هایی کنیم که روحمان خواستار آن است.و بدین ترتیب در مسیر خلق تجلی بالاتری از روح الهی هستیم.کمال گرایی منفی بدور از واقعیت و  وضعیت اکنون است و بلکه در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر وضعیت ‘ افکار و احساسات اکنون که نیاز به  مشاهده ‘ درک و بررسی دارند میباشد.

 

34-خشم و عصبانیت سازوکاری است که برای پوشاندن دردهای درونی و تغییر عوامل بیرونی بکار میرود و نقطه مقابل آن که دقیقا همین کار را می کند میل به راضی کردن دیگران است. این ایثارگری دروغین نیز پوششی بر احساس های خود است در پوستین واژگونه ، احساس کردن دیگران!

 

35-یکی از ترفندهای نفس برای فرار از واقعیت موجود و احساسات دردناک  حواس پرتی و نیمه کاره رها کردن امور است.وقتی که حواس خود را از کاری پرت می کنیم ، باید بدانیم که این کار همانی است که برای آن به دنیا آمده ایم.حواس خود را پرت کردن و به دلمشغولی های موقت و سطحی مشغول شدن تسکین موقتی برای تجربه نکردن احساسات دردناک  پنهان است.

 

36 – بی حوصلگی زمانی حاصل می شود که شخص نمی تواند کار یا وضعیت جذابی پیدا کند که بتواند توجه و حواس خود را از عواطف و احساس های خود دور کرده و در واقع با حواس پرتی زندگی کند.عارضه ی بی حوصلگی یک نوع مقاومت و دفاع در برابر آگاهی و هشیاری عاطفی است.

 

37- اگر چنانچه نسبت به زندگی شکرگزار بوده و هر روز به آینده ی خود چشم امید داشته باشید این امر طبیعی است اما کسی که دارای خوش بینی مفرط است نه نسبت به زندگی شکرگزار است و نه نسبت به آینده ی خود امیدوار!خوش بینی مفرط راه فراری است برای ندیدن شکستها ، دردها و تناقضات.

 

38-همیشه و بطور یکطرفه و بدون بررسی خود را محق دانستن نیز راهی برای فرار از حقیقت و رنج هاست.راهی برای ندیدن! راهی برای کوری و کری!

 

39-دردهای عاطفی و احساسی برای خود دلیلی دارند.یافتن و درمان کردن علت و ریشه درد  عاطفی و احساسی ، مبنای یک رشد معنوی ناب و اصیل است.تمامی افرادی که در مدرسه ی زمین به دنیا آمده اند باید به دنبال انجام این کار باشند.علت اصلی دردهای عاطفی و احساسی ، بخش هایی از شخصیت هستند که با ادراک های آرمانی و نگرش های والای روح هماهنگ و همسو نمی باشند.

 

40- تمایلات جنسی اعتیاد گون ناشی از احساس بی ارزش بودن و دوست داشتنی نبودن  است و بالعکس آن نیز صادق است.یعنی در یک رابطه جنسی سالم ، مسئولانه ،  صمیمانه و بر مبنای احترام و ایثار است که احساس ارزشمندی و محبوب بودن پدید می آید.رابطه جنسی صحیح یک تعامل دو طرفه حاوی عشق ، قدر شناسی و مراقبت و یگانگی  است در حالی که در حالت منفی هر یک از طرفین قصد چپاول و بهره برداری حداکثری بدون  ملاحظات دیگر را از طرف مقابل دارد و این روابط هیچگونه عمق احساسی و روانی پیدا نمی کندو سطحی باقی می ماند.

 

 

41-اعتیاد به الکل و مواد مخدر و پرخوری افراطی جملگی راههای فرار از دردهای عاطفی و استرس و فشارهای مختلف است.

 

42- فرافکنی : ما اغلب خصوصیات منفی پنهان شده در درون خودمان را به دیگران نسبت می دهیم و فرافکنی می کنیم.هنگامی که به برخی از خصوصیات و ویژگی ها واکنش عاطفی نشان می دهیم و نسبت به بعضی دیگر چنین واکنشی نداریم ، می توانیم بفهمیم که آن ویژگی هایی که ما را ناراحت کرده ، در خود داریم، حتی اگر هنوز به وجود آنها آگاه نباشیم.

 

 اگر چنانچه ما خصوصیات و ویژگی های مورد نفرتمان را نداشتیم ، هیچ واکنش احساسی به آنها نشان نمی دادیم.به عنوان نمونه هنگامی که  تقلب  ، فریب ، حرص و آز ، شهرت ، بی احساسی  و بی شعوری و... را در سایرین تشخیص می دادیم  بدون قضاوت و داوری کردن ، رفتار مناسب را انتخاب میکردیم.در این صورت ما دیگر به هر انسان بی ارزش و غیر قابل اعتمادی ، اعتماد نمی کردیم و انتظار حساس بودن هم نداشتیم.

 

مشکل اغلب ما این است که برای فرار از مشکلات عاطفی و درد نکشیدن ، معمولا  ضعف ها و دردهای عاطفی خود را به طور آگاهانه و غیر آگاهانه در درون پنهان می کنیم و هنگامی که کس دیگری این ضعف و مشکل را داشته باشد آینه ای برای ضعف ما  میگردد و موجب لمس آن زخم و درد  عاطفی می شود و لذا ما از مکانیسم های فراری همچون خشمگین شدن ، متنفر شدن و قضاوت کردن استفاده می کنیم تا با آنها رودرو قرار نگیریم و همچنان در جهل و آرامش کاذب و موقت ناشی از آن قرار میگیریم.

43- ما معمولا بر اساس نظام باورهای خودمان، دیگران را مورد قضاوت قرار می دهیم و غافل هستیم که دیگران هم نظام باورهای خودشان را دارند و بر اساس آن عمل می کنند.تحمیل و اجباری کردن نظام باورها و اعتقادات خود به دیگران باعث سلب آزادی از آنها است و خفقان آور و رنج آفرین می باشد.در مجموع ما مجاز به قضاوت نیستیم زیرا بر همه ابعاد و شرایط طرف مقابل آگاهی نداریم ولی مجاز به مشاهده و درک و تمایز هستیم.

  • بتسابه مهدوی

آدم ها

بتسابه مهدوی | چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۲ ق.ظ

آدم ها

دکتر بتسابه مهدوی  

احساس خلأ و پوچی می کنند،

زیرا در مقابل هستی مقاومت می کنند،

در مقابل هستی مقاومت نکن.

🌹🌹🌹🌹🌹

آرام باش و صبور.

آسان بگیر.

خود را به دست خدا بسپار،

بگذار خدا عهده دار زندگی تو باشد.

آنگاه طعم دیگر زندگی را نیز خواهی چشید.

️🍇💥🌾🌺🌹

آنگاه سعادت را،

همچون هوا،

تنفس خواهی کرد.

 

  • بتسابه مهدوی