نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۷۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بتسابه مهدوی» ثبت شده است

نماد کاندالینی 2

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

نماد کاندالینی 2

دکتر بتسابه مهدوی

مرحله سوم: در این مرحله شما به کانالی تلفیقی از هر دو انرژی کوندالینی و ریکی تبدیل شده و کانال انرژی شما عریض تر و کوندالینی فعال تر می شود. برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که هر دو نیروی ریکی و کوندالینی درون شما به هماهنگی کامل رسیده وشدت شعله کوندالینی تا آخرین حد زیاد شود چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید ، به صدا در بیاید ، این وضعیت را حفظ کنید. شکل زیر نتیجه ی انجام مرحله ی سوم را نشان می دهد.

نکته: هر انسانی بدون انجام تمرینات فوق نیز کانال انرژی هست. تنها میزان توانایی عبور دهی متفاوت است و هر فردی می تواند به دیگران انرژی بدهد. در اینجا شما با تمریناتی که انجام می دهید می خواهید به کانالی صد در صد مبدل شوید.

 

  • بتسابه مهدوی

نماد کندالینی 1

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

نماد کندالینی

دکتر بتسابه مهدوی


برای اینکه بتوانید به نتیجه ی مطلوب برسید، باید سعی کنید تمرینات پاکسازی روزانه خود را مرتب و مستمر انجام دهید.

نکته: اگر حین مراقبه خوابتان برد، اصلا نگران نباشید، زیرا ریکی به همان قوتی که در بیداری عمل می کند، در خواب نیز تاثیر خود را می گذارد. اما این موضوع را بهانه ای برای فرار از تمرین روزانه نکرده و درمان را به زمان خواب موکول نکنید! همچنین اگر نتوانستید در چند مرحله ی اول تا پایان 30 دقیقه بدون حرکت بمانید، هیچ نیازی به تکرار آن مرحله نیست. نیروی ریکی از نیت شما آگاه بوده و با انجام تمرینات خود درمانی، در آینده اثرش ظاهر خواهد شد.

خوددرمانی ( پاکسازی شخصی ): این قسمت از کار، جوهره و اصل مهم پیشرفت درمانگری و ظهور قدرت های روحی-روانی می باشد، که باید بصورت روزانه و مستمر انجام شود. میزان قدرت شفادهی شما، همچنین بالا آمدن کوندالینی در طول سوشومنا، و به تبع آن شکفتن خواص هر چاکرا، تنها و تنها بستگی به میزان پاکسازی کالبد های خودتان دارد. به نظر نمی رسد که روزی 30 دقیقه تمرین کردن، در زندگی کسی اشکال ایجاد کند! بعلاوه پس از مهارت یافتن در کار با انرژی ها، می توانید به سادگی در طول روز و حین انجام امورات روزانه، پاکسازی خود را نیز انجام دهید. همانطور که برای ورزیده شدن در هر کاری ( ورزش، علم، هنر و ... ) مدت ها وقت صرف می کنید، در این امر نیز باید تمرین و ممارست به خرج دهید.

اگر بتواند دفعات انجام مراقبه را تا 3 بار در روز افزایش دهید، در پیشرفت پاکسازی بسیار موثر خواهد بود، اما بیشتر از این نیازی نیست. زیرا افراط در تمرین، باعث بی حوصلگی و خستگی شما شده و نتیجه ی معکوس خواهد داد. در برخی افراد دیده شده، مدتی پس از احساس اولین علائم فیزیکی در اثر عبور انرژی، در ادامه تمرینات خوددرمانی، این احساس برای مدتی کوتاه قطع می شود. در این مرحله فرد بهتر است حالت مراقبه خود را به حالت مراقبه شماره 4 ( نشسته روی صندلی با کمر صاف ) تغییر داده و تمرینات را همچنان ادامه دهد. انرژی ها لزوما همیشه روی روی کالبد فیزیکی شما درمان انجام نمی دهند و مرتبا بین کالبد های مختلف جاری شده و پاکسازی را صورت می دهند. پس نداشتن علائم بیرونی، دلیل بر جریان نداشتن انرژی نیست. حتی اگر شما به پاکسازی مطلق تمام کالبد های خود رسیده باشید، باید بتوانید حرکت ظریف انرژی را در بدنتان احساس کنید.

شروع روند درمان، برون ریزی بیماری ها و علائم: با شروع روند دریافت انرژی و درمان، متناسب با آلودگی های کالبدی هر فرد، یک سری علائم بیرونی به تدریج ظاهر می شنود، که نتیجه شناسایی و دفع بیماری های ( نهفته و بیدار ) انسان می باشند. در مراحل ابتدایی جریان یافتن انرژی در کالبد های انسان، ممکن است بیماری های قبلی بطور موقت، کمی تشدید شوند. بعلاوه ممکن است بیماری های جدیدی بروز کنند، که همان بیماری ها و آلودگی های پنهان فرد هستند، که علائم بیرونیش تا قبل از این بروز نکرده، و بطور نامحسوس در حال پیشرفت و تخریب بوده اند. البته جای هیچ نگرانی نیست! بلکه برون ریزی ها نشانه ی بسیار خوبی هستند که روند درمان و پاکسازی با قدرت تمام در حال پیشرفت است و هیچ گونه فشاری به بیمار وارد نخواهد شد. جریان انرژی این بیماری ها را تشخیص داده، به سطح آورده و شروع به درمان آن ها می کند. با ظهور علائم درمان بیمار باید مراقبه های روزانه ی خوددرمانی را بطور منظم و پیوسته انجام دهد. این علائم متناسب با شدت مریضی و علی الخصوص قدمت آن، ممکن است از چند روز تا چندین ماه ادامه داشته باشد. این کمترین هزینه ی ممکن است که هر فری برای بدست آوردن گنج سلامت می تواند بپردازد.

در افراد عادی که از سلامت ظاهری برخوردارند، علائم زیر گزارش شده اند:

احسای سوزن سوزن شدن بدن، سِرّ شدن اعضاء، خارش، گرم یا سرد شدن بدن، احساس فشار، لرزش و تکان خوردن خفیف اعضا، خستگی، کرختی. در بیماری های شدید تر مانند بیماری های مزمن و کهنه مثل سینوزیت، آسم و حساسیت، عفونت های دستگاه تنفسی و گوارشی، علائم زیر گزارش شده اند:

آبریزش بینی، سرفه و عطسه، سرگیجه ی خفیف، تپش قلب موقت، اسهال.

در بیماری های پیشرفته ای مانند سرطان و سرع، بدیهی است که علائم برون ریزی نسبت به دیگر گروه ها شدید تر خواهد بود:

سِرّ شدن و تعرق بدن، حالت تهوع، سرگیجه ی شدید، تشنج، از حال رفتن موقت ( به خواب رفت سریع بیمار حین دریافت انرژی ).

در بیماری های روانی علائم زیر گزارش شده اند:

افسردگی موقت، میل شدید به گریه یا خنده. هیجانات زودگذر ( قلیان احساسات سرکوب شده ).

بیمارانی که علائمی مانند سرگیجه دارند می توانند در حالت مراقبه ی درازکش، بدون هیچ گونه نگرانی از حالت سقوط و برخورد با زمین، به روند درمان و یا دریافت انرژی ادامه دهند. بیماران دیگری که عفونت های مجاری تنفسی دارند ممکن است بدلیل خروج عفونت های بیماری از ناحیه بینی، نتوانند حین مراقبه از بینی نفس بکشند. می توانند هر چند دقیقه یکبار بینی خود را تخلیه کرده، به آرامی از دهان نفس کشیده و به مراقبه خود ادامه دهند.

تکرار می کنم، در مواردی نیز در روز های اول، دریافت کننده هیچ علائمی ندارد و می گوید که این روش تاثیر نداشته و دروغ می باشد! نکته این جاست که این گروه، دارای گره ها و آلودگی های شدیدی در کالبد های خود می باشند. اگر قرار باشد انرژی به یکباره آلودگی ها را کنار زده و با شدت، راه خود را باز کند، به بیمار فشار زیادی وارد می شود. لذا با متانت و آرامش تمام، بصورت آهسته شروع به پاکسازی این افراد می کند. این گروه باید با نظم و استمرار بیشتری نسبت به سایرین، مراقبه های خود را برای دریافت انرژی و پاکسازی خودشان انجام دهند، تا معبر جریان این انرژی هوشمند باز گردد. برخی افراد انتظار دارند، وقتی صحبت از جریان انرژی به میان می آید، احساسی مانند عبور جریان الکتریکی از میان بدنشان حس کنند و یا حتما این جریان با علائمی شدید و قابل لمس همراه باشد. باید گفت که به هیچ وجه این امر لزومی ندارد! ریکی که نقش اصلی را در کنترل روند پاکسازی بر عهده دارد، نیرویی بسیار نجیب و آرام بوده و با ظرافت بسیار زیادی در روند درمان عمل خواهد کرد. هر فردی به همان میزان و شدتی که نیاز دارد و به صلاحِ اوست نیروی درمان را جذب می کند.

مرحله دوم: در این مرحله انرژی خفته کوندالینی توسط ریکی بیدار شده و شعله ور می شود. انرژی حاصل از این انفجار از درون کانال سوشومنا که در مرحله ی قبلی پاکسازی شده است، هدایت شده، سوشومنا را برای بار دوم، این بار از پایین به بالا پاکسازی و عریض کرده، و از چاکرای تاج، با حالتی مانند اسپری شدن خارج می گردد.

مهم: شما می توانید هر زمان که مایل بودید این مرحله را انجام دهید، حتی یک روز بعد از مرحله اول. اما باید در نظر داشت که این مرحله قابل بازگشت نیست. یعنی زمانی که غلاف ودور هسته کوندالینی برداشته شده و انرژی آن آزاد می گردد، دیگر نمی توان آن را خاموش کرد و یا شدت انرژی دهی آن را کم کرد. البته این موضوع به هیچ وجه جنبه منفی نداشته و روند پاکسازی کالبد ها را بسیار تسریع می کند. اما پاکسازی با ریکی همانگونه که با نیت ذهنی شما شروع می شود، با نیت ذهنی شما متوقف می گردد. اما بعد از آزاد سازی کوندالینی، دیگر شما نمی توانید روند پاکسازی را متوقف کنید. توصیه شده است که برای وارد آمدن فشار کمتر در اثر افزایش چرخش انرژی در بدن، بین مرحله 1 و 2 سه تا چهار روز فاصله باشد، اما اجباری نیست.

برای انجام این مرحله، در حالت مراقبه شماره 1 ( طاقباز قرار بگیرید ). در ذهن خود از نیروی ریکی بخواهید که غلاف دور کوندالینی را برداشته و آن را مشتعل کرده و انرژی اولیه آزاد شده را به درون کانال اصلی انرژی هدایت کند، تا این بار کانال اصلی ستون فقرات شما از پایین به بالا پاکسازی شود. چشمان خود را ببندید. دهان را بسته و آرام و معمولی از بینی، و توسط شکم نفس بکشید زیرا انقباض و انبساط زیاد سینه، باعث برهم خوردن تمرکز شما می شود. ( اگر مشکل گرفتگی مخاط بینی دارید، از دهان نفس بکشید). روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و اجازه بدهید ریکی کارش را انجام دهد، سعی کنید بدون تکان خوردن، تا زمانیکه زنگ ساعت را برای 30 دقیقه بعد تنظیم کرده اید، به صدا در بیاید، این وضعیت را حفظ کنید. در شکل زیر این روند را مشاهده می کنید.

پس از این مرحله، شما می توانید همان کار های مرحله ی اول را با هر دو نیروی ریکی و کوندالینی انجام دهید. یعنی نیت می کنید که با هر دو نیرو درمان را انجام داده و انرژی بدهید.

نکته: در آموزش های سنتی یوگا، کار کردن با نیروی کوندالینی 2 مرحله دارد. مرحله اول بیدار سازی است و مرحله ی دوم، بالا آوردن فنر مشتعل کوندالینی در طول کانال ستون فقرات می باشد.

 

  • بتسابه مهدوی

با امواج منفی مقابله کنیم

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۹ ق.ظ

با امواج منفی مقابله کنیم

دکتر بتسابه مهدوی

راه های مقابله با امواج منفی :

 

1- هر گاه امواج منفی به سراغتان آمد با همه توان ، آهسته و یا بلند فرمان بدهید : ایست.

 

2- هر گاه موج منفی وارد وجودتان شد ، می توانید به آن فرمان دهید : بعدی .

 

3-یک کش ساده تهیه کنید ( کشی که معمولاً در ایران به دور بسته های اسکناسمی بندند) ، آن را به دور مچ دست خود بیاندازید و با ارسال امواج منفی  ازسوی اندیشه هایتان و یا از طرف دیگران ، آن را بکشید و محکم رها کنید .شوک حاصل از این کار  به شما یادآوری می کند که ممکن است به ورطه منفینگری سقوط کنید  و حتی بعد از مدتی با نگاه کردن به مچ دستتان می‌توانیددریابید که به چه اندازه امواج منفی به سوی شما و ضمیر ناخودآگاه‌تان هجومآورده است و شما تنها با استفاده از این تکنیک ساده ، که من آن را کش کشنامیده‌ام ، می‌توانید از آنها رها شوید. اما راههای دیگری نیز برایمبارزه با امواج منفی وجود دارد .

مجسم کنید اندیشه های منفی شما کمرنگو محو شده و اندیشه‌های مثبت تان بزرگ و پرنورتر می‌شود. برای مثال ، اگرفکر می کنید که نمی‌توانید در جمعی سخنرانی کنید ، تصور کنید آن فکر منفی را روی تخته سیاه نوشته اند و شما آن را پاک می کنید و یا اینکه فکر کنیداین امواج را درون  بادکنکی قرار داده‌اید و آنها را به دور دستهامی‌فرستید.

 

آنتونی رابینز برای دور کردن افکار منفی پیشنهاد می‌کندکه 10 روز روزه فکری بگیرید و در آن 10 روز از هرگونه فکر ، احساس ، کلمه، پرسش و یا مثالی که جنبه های منفی داشته باشد ، دوری کنید.

 

 

توجه داشته باشید : برای تثبیت هر عادت ، 21 روز زمان کافی است. هر روز صبحجملات جادویی ( از این هفته در پایان هر مطلب ، یکی از این جملات را برایشما هدیه می دهیم) تکرار کنید.به جای فکر کردن به مشکلات ، به راه حل هافکر کنید.همچنین از سه تکنیک: ایست ، بعدی و کش کش استفاده کنید و از خودسؤالات مثبت بپرسید. اندیشه های خود را تغییر دهید تا زندگی‌تان تغییر کندضمن آنکه نباید اجازه دهید افکار منفی شما را محاصره کند، مثبت فکر کنیدتا زندگی تان مثبت شود. واما جمله ای جادویی برای شما :  پروردگارا ! دراین هفته یاد آورم باش که چشمانم برای دیدن است نه برای بستن، چشمانم رابرای دیدن حقایق گشوده دار.

  • بتسابه مهدوی

افکار مثبت

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ

افکار مثبت

دکتر بتسابه مهدوی

 

این ما هستیم که زندگی خود را می سازیم . آن چه که شما را به زندگی امیدوار می کند  وفکری که شما را به خوشحالی و هیجان می رساند ، از افکار مثبت سرچشمه می گیرد .

 

هرگونه که فکر و عمل کنید ، بازتابش را خواهید دید. به عبارتی گویی از پشت شیشه ای رنگی به زندگی می نگریم و با هر  رنگی  که به وقایع و رویداد های بیرونی نگاه کنیم ، همان گونه آن ها را حس می کنیم. پس ما مختاریم هر دیدی داشته باشیم .وجودلایزال  الهی ما را مختارآفریده است؛ او کریم است  و ما را آزاد خلق کرده ، حتی اجازه داده تا احساس بدبختی وبیچارگی داشته باشیم. همچنین این قدرت را به ما داده است که با ایجاد افکار و دید مثبت ، خوشبختی را لحظه به لحظه با تمام وجود و با تک سلولهایمان حس کنیم.

 

تصویر ذهنی مثبت در احساس ما بیشترین نقش را دارد.ما می توانیم موفقیت ، خوشحالی و سلامتی را به خود تلقین و تأکید کنیم. می توانیم احساس را در چهره ، قامت ، طرز لباس پوشیدن  و ادای‌ کلمات ایجادکنیم.

 

اگر خود را شاهزاده بدانیم و لایق  ارزش و احترام، مردم نیزهمان گونه با ما رفتار خواهند کرد. ساده‌ تر بگویم ، هر کس تصویری در ذهن دارد که حاصل تجربیات گذشته و تربیت اجتماعی اوست. با توجه به تصویری که از خود در ذهن شاخته ایم، ارزش و اعتماد به نفس خود را تعیین می کنیم .تصویر ذهنی ، تمام رفتار و شخصیت ما را شکل می دهد.

 

 

  • بتسابه مهدوی

«تصویر ذهنی چیست؟»

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۹ ق.ظ

«تصویر ذهنی چیست؟»

دکتر بتسابه مهدوی

 

تصویرذهنی حاصل عملکرد ذهن و مغز انسان و تعیین کننده تمامی شکست ها و پیروزی ها است. ما برای رسیدن به یک زندگی رضایت بخش نیاز به یک تصویر ذهنی واقع بینانه و شایسته داریم تا بتوانیم با آن زندگی کنیم .

 

تصویر ذهنی پایه ای است که تمامی شخصیت، رفتار و حتی کیفیت شما بر اساس آن شکل می‌گیرد، بنابراین به نظر می رسد که تجارب ما، تصاویر ذهنی ما را تقویت می کنند. هر انسانی همان است که در ذهن خود آن را ساخته است. توانایی ها ،قدرت ها و ضعف های  او همه از تصاویر ذهنی او به وجود آمده اند.

 

زنان و مردان موفق ، مدتها است  از تصاویر ذهنی و تمرین نمایش آن برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند. برای یک زندگی ایده آل کافی است  اندیشه های خودرا به سوی بهترین ها هدایت کنیم. علم نوپای «سیبرنتیک» ثابت کرده است که میکانیزم خلاق دستیابی به تصویر ذهنی (قوه تخیل) است.

 

  • بتسابه مهدوی

تعریف ذهن هوشیار (خودآگاه ) و ضمیر نا خودآگاه (نیمه هوشیار)

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۲ ق.ظ

تعریف ذهن هوشیار (خودآگاه ) و ضمیر نا خودآگاه (نیمه هوشیار)

دکتر بتسابه مهدوی

*ذهن هوشیار«خود آگاه» : اعمال و شعور خود آگاه ما از مغز سرچشمه می گیرند.اندیشه شما توسط مغز یعنی همان عضوی که خود آگاهی از آنجا متجلی می شود،آشکار می گردد. وقتی ذهن خود آگاه شما اندیشه ای  را می پذیرد آن اندیشهبه شبکه خورشیدی که مغز شما خوانده می شود ، منتقل می گردد و در آن تجلیمی یابد. شما با مغز خود آگاه خود فکر می کنید و آن را در درون خود بهضمیر باطن می سپارید.

 

ضمیر خود آگاه با شناسایی جهان پیرامون سر وکار دارد که به کمک حواس پنج گانه صورت می گیرد . این ذهن هر چیزی را به همان گونه که واقعاًدیده می شود می بیند . مرگ ، بیماری ، فقر و تنگنا را مشاهده می کند و برضمیر نا خود آگاه اثر مستقیم دارد . وقتی ذهن خودآگاه مملو از ترس ،نگرانی و ... باشد ، این حالت در ضمیر نا خودآگاه نیز نفوذ می کند و انسانرا به سمت ترس و نگرانی می برد.اما  اگر ضمیر خودآگاه دارای افکار مثبتباشد  بر ضمیر ناخود آگاه اثر کرده و انسان را به سوی موفقیت سوق می دهد.

 

*ضمیر نا خود آگاه «نیمه هوشیار» : این ضمیر مانند بخار یا برق ، قدرت مطلقاست  و بدون مسیر و جهت ، هر فرمانی را که به آن بدهند ، انجام می دهد وتوان فهم و استنباط ندارد . ضمیر نیمه هوشیار ما  تفاوتی میان اندیشه هایمخرب و سازنده قائل نیست ، هر چه به او بدهیم با آن تغذیه می شود  و همهچیز بسته به اندیشه‌هایی دارد که در خود آگاه ما  موجود است .

 

 

هرکلمه و اندیشه ای بر ان اثر می گذارد و با دقتی حیرت آور آن را به عینیتدر می آورد. ضمیر ناخودآگاه، ضربان قلب ، گردش خون و ... را تحت کنترلدارد و تمام وظایف شما را کنترل کرده ، هرگز نمی‌خوابد و استراحت نمی کند .

حالافرض کتید اگر انسانی در عمق تفکر  ناخود آگاه خود  برنامه  «من شکست میخورم» را ایجاد کند در هر معامله ای که شرکت کند ، به جای پیروزی درانتظار شکست می‌نشیند. پس هر چیزی که به روی ضمیر نیمه‌هوشیار نقش می بندد، به شکل تجارب  و حوادث و به صورت عینی منعکس می شود .

این است که شماباید دقیقاً مراقب ایده ها  و افکار خود باشید ، زیرا پاسخ  اتوماتیک ضمیرباطن شما بر پایه اندیشه هایتان می‌باشد. ضمیر باطن شما یک دستگاه ضبط صوتاست که افکارتان را همان طور که در ضمیر خود آگاه ضبط کرده اید ، به شماتحویل می دهد. باید توجه داشته باشید  چون کارکرد ضمیر ناخودآگاه بسیارشگفت انگیز است، در بسیاری از موارد  توجه بیش از اندازه به افکار (مثبت یا منفی) ذهن شما را به شدت درگیر می سازد . راه حل این است که آنها را رها کنید  و هر گاه با ابهامی رو برو شدید ، رهایی را به ذهن خود هدیه دهید.

 

*ذهن هوشیار«خود آگاه» : اعمال و شعور خود آگاه ما از مغز سرچشمه می گیرند.اندیشه شما توسط مغز یعنی همان عضوی که خود آگاهی از آنجا متجلی می شود،آشکار می گردد. وقتی ذهن خود آگاه شما اندیشه ای  را می پذیرد آن اندیشهبه شبکه خورشیدی که مغز شما خوانده می شود ، منتقل می گردد و در آن تجلیمی یابد. شما با مغز خود آگاه خود فکر می کنید و آن را در درون خود بهضمیر باطن می سپارید.

 

ضمیر خود آگاه با شناسایی جهان پیرامون سر وکار دارد که به کمک حواس پنج گانه صورت می گیرد . این ذهن هر چیزی را به همان گونه که واقعاًدیده می شود می بیند . مرگ ، بیماری ، فقر و تنگنا را مشاهده می کند و برضمیر نا خود آگاه اثر مستقیم دارد . وقتی ذهن خودآگاه مملو از ترس ،نگرانی و ... باشد ، این حالت در ضمیر نا خودآگاه نیز نفوذ می کند و انسانرا به سمت ترس و نگرانی می برد.اما  اگر ضمیر خودآگاه دارای افکار مثبتباشد  بر ضمیر ناخود آگاه اثر کرده و انسان را به سوی موفقیت سوق می دهد.

 

*ضمیر نا خود آگاه «نیمه هوشیار» : این ضمیر مانند بخار یا برق ، قدرت مطلقاست  و بدون مسیر و جهت ، هر فرمانی را که به آن بدهند ، انجام می دهد وتوان فهم و استنباط ندارد . ضمیر نیمه هوشیار ما  تفاوتی میان اندیشه هایمخرب و سازنده قائل نیست ، هر چه به او بدهیم با آن تغذیه می شود  و همهچیز بسته به اندیشه‌هایی دارد که در خود آگاه ما  موجود است .

 

 

هرکلمه و اندیشه ای بر ان اثر می گذارد و با دقتی حیرت آور آن را به عینیتدر می آورد. ضمیر ناخودآگاه، ضربان قلب ، گردش خون و ... را تحت کنترلدارد و تمام وظایف شما را کنترل کرده ، هرگز نمی‌خوابد و استراحت نمی کند .

حالافرض کتید اگر انسانی در عمق تفکر  ناخود آگاه خود  برنامه  «من شکست میخورم» را ایجاد کند در هر معامله ای که شرکت کند ، به جای پیروزی درانتظار شکست می‌نشیند. پس هر چیزی که به روی ضمیر نیمه‌هوشیار نقش می بندد، به شکل تجارب  و حوادث و به صورت عینی منعکس می شود .

این است که شماباید دقیقاً مراقب ایده ها  و افکار خود باشید ، زیرا پاسخ  اتوماتیک ضمیرباطن شما بر پایه اندیشه هایتان می‌باشد. ضمیر باطن شما یک دستگاه ضبط صوتاست که افکارتان را همان طور که در ضمیر خود آگاه ضبط کرده اید ، به شماتحویل می دهد. باید توجه داشته باشید  چون کارکرد ضمیر ناخودآگاه بسیارشگفت انگیز است، در بسیاری از موارد  توجه بیش از اندازه به افکار (مثبت یا منفی) ذهن شما را به شدت درگیر می سازد . راه حل این است که آنها را رها کنید  و هر گاه با ابهامی رو برو شدید ، رهایی را به ذهن خود هدیه دهید.

 

 

 

 

  • بتسابه مهدوی

شناخت ذهن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۲ ق.ظ

شناخت ذهن

 دکتر بتسابه مهدوی

 

ذهن انسان همه چیز را کنترل می کند . ادراکات، تصورات ، تفکرات ، اعتقادات .بطور کلی تمام جنبه های شناختی رفتار انسان تحت کنترل است. جهان و هر آنچه که در آن موجود است، ازطریق تصورات ما در ذهن انعکاس می یابد.

 

 

مامی توانیم از طریق  روشهای کنترل ذهن این تصورات را تغییر دهیم و آن وقتخواهیم دید که واقعیت های زندگی ما نیز دستخوش تغییر خواهند شد، یا بهزبان دیگر اگر ما توان آن را داشته باشیم که ذهن خودمان را تحت کنترل درآوریم قادر خواهیم بود دنیای مطابق با آرمانها و ایده آل های خودمانبسازیم. 

 

تصویر ذهنی که ما از خویش داریم براساس اعتقادات ، باورها ، ارزش های حاکم بر جامعه، تجارب گذشته ، موفقیت ها ، شکست ها ،تحقیرها  و پیروزیها شکل گرفته است  و از مجموعه این عوامل است که در ذهنتصویری از خود می سازیم .

 

ذهن انسان دارای دو بخش است: 1- ذهن هوشیار یا ضمیر خود آگاه  2- ذهن نیمه هوشیار یا ضمیر ناخودآگاه  .

 

بهترین راه درک ذهن هوشیار و نیمه هوشیار این است ک به آنها بصورت یک باغچه نگاهکنیم . شما یک باغبان هستید و در طول روز مشغول کاشتن دانه هایی ( هماناندیشه‌هائیست که روزانه به فکر خود راه می‌دهید) هستید. هرچه را که میکارید در تن و محیط زندگیتان درو می کنیم .

 

اکنون مشغول کاشتنافکار مربوط به آرامش ، عمل درست، حسن نیت و سعادت بشوید و  به آرامی وعلاقه در باره ویژگی های آنها بیندیشید، آنچه را که اندیشیده اید به طورکامل در ذهن آگاهتان جای دهید و به کاشتن این دانه های شگفت انگیز ادامه دهید دراین صورت محصول با شکوهی را درو خواهید کرد.

 

 

  • بتسابه مهدوی

تمرین‌های حضور ذهن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۶ ق.ظ

تمرین‌های حضور ذهن

دکتر بتسابه مهدوی

 

متاسفانه راهی برای اینکه یک‌شبه استاد حضور ذهن شوید وجود ندارد. اگر صحبت از سال به میان نیاوریم، دستیابی به چنین توانی حداقل ماه‌ها زمان برای تمرین نیاز خواهد داشت تا بالاخره به نتایج بسیار خوبی دست پیدا کنید. اما جالب است بدانید که حتی برداشتن اولین قدم نیز موجب ایجاد تفاوت بسیار بزرگی خواهد شد؛ زمانی که برای حدود یک هفته یا بیشتر به تمرین ادامه دهید، احتمالا به آرامی متوجه تفاوت‌هایی در نسبت به شیوه‌ی کارکرد، بازدهی و احساس‌تان خواهید شد.

در آغاز، شما تنها قادر به تمرین حضور ذهن در بازه‌های زمانی کوتاهی خواهید بود. اگرچه بسیاری افراد، ۱۰ دقیقه در روز را برای شروع پیشنهاد می‌کنند، اما شخصا تصور می‌کنم در ابتدای امر، حفظ تمرکز حتی برای چند دقیقه نیز بسیار چالش‌برانگیز است. بعنوان شخصی که نوشتن را بخشی از زندگی خود می‌دانم، خود را همیشه در حالی می‌یابم که در حال فکر کردن به کار روی مقاله‌ی بعدی هستم. تفکراتی نظیر اینکه از چه عبارتی برای قسمت خاصی از بحث بهره خواهم برد، زمینه‌ی نوشته‌ی بعدی در خصوص چه موضوعی باشد و بسیاری موارد دیگر. حال شما چه دانش‌آموز و دانشجو باشید، چه یک دونده، خواننده‌ی مشتاق، گیمر، نوازنده، کارمند یا کارآفرین؛ هرچه که باشید با شرایط مشابهی در تفکرات خود مواجه خواهید بود. شاید حتی مسائل احساسی و رابطه‌ای موجب کاهش بهره‌وری شما شده باشد و از جلوگیری از ورود تفکرات خوشایند و ناخوشایند به ذهن‌تان عاجز شده باشید. بسیاری از ما چند زمینه‌ی متفاوت را بصورت همزمان دنبال می‌کنیم و گاهی برای عدم تداخل فکری آن‌ها دچار مشکل می‌شویم.

اما اینکه بتوان تنها چند دقیقه بر یک مساله‌ی واحد متمرکز بود فوق‌العاده است. در بسیاری از منابع، زمانی که با توصیه‌ای در خصوص مراقبه یا حضور ذهن مواجه می‌شوید، به شما گفته می‌شود که برای چند دقیقه  تنها روی نفس کشیدن خود متمرکز شوید. انجام این فعالیت نقطه شروع بسیار خوبی محسوب شده و زمانی که دچار سرگردانی ذهن شده باشید، به واقع به شما کمک خواهد کرد تفاوت ایجاد شده را درک کرده و متوجه عمق درگیری ذهنی خود شوید. هرگاه احساس کردید دچار آشفتگی ذهنی شده یا تمرکز خود را از دست داده‌اید، بار دیگر تمام توجه ذهنی خود را معطوف نفس کشیدن‌تان کنید. این تمرین به شما کمک خواهد کرد یاد بگیرید همواره متمرکز مانده و نسبت به حالات خود آگاهی داشته باشید.

افزون بر این، تمرین حضور ذهن به وسیله‌ی فعالیت‌های روزمره نیز امکان‌پذیر است. اگر در حال گوش کردن به موسیقی هستید، تنها روی شنیدن اجزای آن تمرکز کنید و اجازه‌ی فکر کردن به خود ندهید. این روش امکانی را برای شما فراهم خواهد کرد که تنها روی ادراک حسی مشخص تمرکز کنید. پس از آنکه برای مدت زمان مشخصی به تمرین تمرکز ادامه دادید، قادر خواهید بود یک گام به جلو نهاده و روی وظایف متمرکز شوید؛ توجه خود را روی وظیفه‌ای که در دست اجرا دارید و نیز احساس و واکنش‌تان نسبت به آن حفظ کنید.

اگر در حال کار روی یافتن تعدادی مقاله در خصوص موضوع خاصی هستید، اجازه ندهید اطلاع از رسیدن توییت‌های جدید روی تایم‌لاین یا ورود ایمیل‌های جدید به اینباکس موجب پرت شدن حواس شما شود؛ تمرکز خود را روی فرآیند جستجو حفظ کنید. اگر در یک جلسه یا کنفرانس حضور دارید، در رویاپردازی و خیال‌بافی در خصوص تعطیلی آخر هفته غرق نشوید؛ تمام تمرکز خود را روی جلسه قرار دهید.

اگر در حال نگارش یک متن هستید، در حالی که هنوز در خصوص نحوه‌ی آغاز جمله‌ی بعدی اطمینان ندارید، به بهانه‌ی یک استراحت خارج از برنامه شروع به اجرای یک بازی روی گوشی یا گوش دادن به موسیقی نکنید؛ تنها به نوشتن ادامه دهید تا کار به بهترین شکل به پایان برسد. این مثال نمونه‌ی بارزی از تجربه‌ای است که بارها با آن مواجه بوده‌ام.

اگر در حال عبور از محیط آرامی هستید، با تمرکز کامل اجازه دهید هرآنچه روی آن قدم می‌گذارید را درک کرده و احساس کنید. این‌ها همگی از راه‌هایی هستند که می‌توانید با اجرای آن‌ها به تمرین حضور ذهن بپردازید؛ راه‌هایی که هم در مقابل کامپیوتر و هم به دور از آن کاربرد خواهند داشت. در آغاز، تلاش کنید به آرامی شروع کرده و به مرور، تمرین‌های خود را گسترش دهید تا جایی که تمام وظایف و امور روزانه‌ی شما با حضور ذهن و تمرکز همراه شود. در نهایت متوجه می‌شوید که هنگام سرگردانی ذهن، باز گرداندن آن به کاری که در حال انجامش هستید بسیار ساده‌تر خواهد شد. بنابراین تمرین و ورزش ذهنی حقیقی همین است: هدایت و مسیردهی به تفکرات. هنگامی که موفق شوید فکر خود را برای چند دقیقه روی یک مساله ثابت نگاه دارید، متوجه خواهید شد که تا حدودی در تمرکز و بهره‌وری شما بهبود حاصل شده است.

#بتسابه #مهدوی
@naghshnegareh
betsabehmahdavi.ir
delshiftegan.ir

 

 

  • بتسابه مهدوی

ذهن خود را قوی تر کنید

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۷ ق.ظ

ذهن خود را قوی تر کنید

دکتر بتسابه مهدوی

1- از هوش حسی برخوردارند

هوش حسی، سنگ بنای داشتن یک ذهن قدرتمند محسوب می شود. اگر توانایی درک و کنترل کامل احساسات مخرب خود و همچنین اقدام مثبت در مقابل آنها را نداشته باشید، نمی توانید ذهن خود را توانمند کنید. به یاد داشته باشید لحظاتی که شما در حال آزمودن قدرت ذهنی خود هستید، در واقع همان هوش حسی خود را آزمایش می کنید.

برخلاف ضریب هوشی که ثابت است، هوش حسی عبارتست از توانایی انعطاف پذیری که هر شخص می تواند با تمرین و درک بیشتر عواطف خود و دیگران، آن را بهبود ببخشد. جالب است بدانید که براساس پژوهش های انجام شده، 90 درصد از افرادی که هوش حسی بالاتری دارند، بطور متوسط سالیانه 28 هزار دلار درآمد بیشتری نسبت به افراد با هوش حسی کمتر، دارند.

2- اعتماد به نفس دارند

هنری فورد می گوید: «اگر بیندیشید که می توانید کاری را انجام دهید و یا بیندیشید که نمی توانید کاری را انجام دهید، در هر دو صورت حق با شماست».

افراد توانمند از نظر ذهنی نیز از نظریه فورد پیروی می کنند و معتقدند تفکر یک شخص، تاثیر زیادی روی عملکردش در رسیدن به موفقیت دارد، لذا، این جمله صرفاً یک ابزار تبلیغی نیست بلکه یک واقعیت علمی است.

اخیراً تحقیقی در دانشگاه ملبورن نشان داده است افرادی که اعتماد به نفس بالاتری دارند، دستمزد بیشتری گرفته و سریعتر رشد می کنند. افرادی که اعتماد به نفس حقیقی دارند، نسبت به افرادی که برای پوشاندن معایب خود، دچار نوع کاذب آن و بلاتکلیفی هستند، همواره دست بالاتری دارند و می توانند با قدرت اعتماد به نفسشان، دیگران را در جهت رسیدن به خواسته خود، مجاب کنند.

3- طرز برخورد با افراد مخرب را می دانند

برای بسیاری، برخورد با افراد مخرب، خسته کننده و طاقت فرساست؛ اما افراد قدرتمند می توانند تعاملات خود را با اشخاص منفی نگر کنترل کنند. آنها برای مقابله با تفکرات مخرب این افراد، نگاه خود را به مسائل، منطقی کرده و از احساسی کردن ماجرا جلوگیری می کنند. افراد توانمند ذهنی احساسات خود را کنترل کرده و اجازه نمی دهند خشم و هیجان بر آنها غلبه کند.

آنها همواره دیدگاه طرف مقابلشان را در نظر می گیرند و با تسلط بر موضوع، به دنبال یافتن راه حل می گردند و حتی در شرایط بحرانی هم می توانند اشخاص مخرب را تحت کنترل داشته باشند.

4- از تغییرات استقبال می کنند

افراد قدرتمند ذهنی، انعطاف پذیرند و همواره خود را با شرایط جدید وفق می دهند. آنها معتقدند که ترس از تغییر مانند یک سم مهلک و تهدیدی بزرگ برای رسیدن به موفقیت و شادمانی است. آنها برای هر تغییری، به دقت شرایط اطرافشان را زیر نظر دارند و طبق برنامه جلو می روند.

به یاد داشته باشید که تنها زمانی می توانید با آغوش باز به سراغ تغییر شرایط بروید که برایتان ثابت شده باشد آن تغییر به نفع شماست. اگر می خواهید فرصت هایی را که سبب ایجاد تحولات می شوند را شناسایی کرده و بر روی آنها سرمایه گذاری کنید، باید یک ذهن و آغوش باز داشته باشید. اگر خود را ملزم به انجام کارها از یک روش ثابت شده نمایید، محکوم به شکست خواهید بود.

اینکه شما کاری را دائماً از یک روش ثابت تکرار کرده و انتظار نتایج متفاوتی داشته باشید، یک نوع جنون است.

5- «نه» گفتن را بلدند

هرچقدر یک نفر سخت تر بتواند «نه» بگوید، بیشتر در معرض ابتلا به مشکلاتی نظیر استرس، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی قرار می گیرد. افراد توانمند ذهنی می دانند که «نه» گفتن خیلی راحت است و همواره با عزت نفس، نظر خود را بیان می کنند.

این افراد هنگام «نه» گفتن از جملاتی مانند «فکر نمی کنم که از عهده این کار برآیم» یا «مطمئن نیستم که بتوانم»، استفاده نمی کنند. آنها با اعتماد به نفس «نه» می گویند زیرا می دانند که «نه» گفتن به یک تعهد جدید می تواند آنها را در عمل به تعهدات قبلی شان یاری دهد. همچنین آنها می دانند که چطور با «نه» گفتن خود را کنترل کنند. آنها زود راضی نیستند و همواره از انجام کارهایی که به حیثیتشان ضربه می زند دوری می کنند.

6- می دانند که ترس منشا شماره 1 پشیمانی است

فرصت ها مانند باد می گذرند. افراد قدرتمند ذهنی می دانند زمانی که همه چیز تمام شد، به مراتب بیشتر از شکست های خود، بابت فرصت هایی غبطه می خورند که بخاطر ترس از دستشان داده اند.

هیچگاه از ریسک کردن در انجام کارها نترسید. همواره به خود بگویید: «بدترین اتفاقی که ممکن است برایم بیفتد چیست؟ آیا مرا خواهد کشت؟». اما با این حال مرگ بدترین اتفاق نیست و مرپ درون می تواند پیامدهایی به مراتب بدتر برای شما داشته باشد.

به یاد داشته باشید که بین افسوس خوردن بخاطر اشتباهات گذشته و درس گرفتن از آنها باید تفاوت قائل شد. اگر دائماً خود را به دلیل اشتباهات گذشته سرزنش کرده و حسرت بخورید، دچار اضطراب شده و فردی منزوی خواهید شد. از سوی دیگر فراموش کردن کامل اشتباهات باعث می شوند کهیک مشکل را دوبار تکرار کنید، پس بهترین روش یافتن توازنی بین این دو است.

7- شکست را می پذیرند

افراد توانمند از لحاظ ذهنی شکست خود را می پذیرند زیرا معتقدند که جاده موفقیت از پذیرش شکست ها هموار می شود. هیچکس نتوانسته است بدون قبول اشتباهات خود به موفقیت برسد. هنگامی که در مسیر اشتباهی قدم بر می دارید، خطاهای شما مسیر موفقیت تان را هموار تر می کند.

به یاد داشته باشید بزرگترین پیشرفت ها معمولاً وقتی رخ می دهند که به شدت احساس گرفتاری و نا امیدی کنید. همین مایوس شدن شما را وادار می کند تا نگاه خود را به مشکلات عوض کرده و راه حل هایی که پیش رویتان بود و متوجه شان نمی شدید را پیدا کنید.

8- به موفقیت فکر می کنند

این افراد می دانند که حالت روحی آنها را موضوعی که بر آن تمرکز کرده ‌اند، تعیین می‌کند. هنگامی که فقط مشکلات را ببینید، روحیه شما منفی و دچار استرس شده و همچنین مانع از عملکرد خوبتان می‌شود. اما هنگامی که توجه خود را روی اقداماتی که سبب بهبود عملکردتان می شود، معطوف کنید، احساس کارآمد بودن کرده و تمام تلاش خود را برای ایجاد روحیه مثبت و افزایش بهره وری می کنید.

9- اجازه نمی دهند کسی شادی آنها را محدود کند

هنگامی که احساس رضایت و خشنودی خود را با دیگران مقایسه کنید، در واقع مهار شادی تان را از دست داده اید. افراد قدرتمند ذهنی وقتی کاری را با خشنودی تمام انجام می دهند، اجازه نمی دهند که نظر یا حرف کسی این احساس رضایت را از آنها بگیرد.

شاید غیر ممکن به نظر برسد که هیچ واکنشی به نظرات دیگران نشان ندهید اما نباید خود را با آنها نیز مقایسه کنید. همواره تلاش کنید پیشنهادهای دیگران را با اندکی تغییر و با صلاحدید خودتان، بپذیرید.

10- شادمانی دیگران را از آنها نمی گیرند

این افراد دیگران را قضاوت نمی کنند زیرا معتقدند هرکس نظر خودش را دارد و نباید برای داشتن حس خوشایندی از خود، دیگران را تخریب کنند.

مقایسه خود با دیگران عادتی محدود کننده است. شک نکنید که حس تنفر و حسادت زندگی شما را تباه می کند. افراد توانمند از لحاظ ذهنی انرژی خود را صرف حسادت به دیگران یا دخالت در کار آنها نمی کنند و در عوض آنها را مورد تعریف و تمجید قرار می دهند.

11- ورزش می کنند

مطالعات انجام شده در انستیتو تحقیقاتی آنتاریوی شرقی نشان می دهد افرادی که هفته ای 2 بار به مدت ۱ ساعت ورزش می کنند، به مراتب از نظر اجتماعی، هوشی و جسمانی احساس توانمندی بیشتری دارند.

ورزش کردن علاوه بر اینکه تناسب اندام آنها را تضمین می کند، اعتماد به نفسشان را نیز بالا می برد، تمرینات بدنی سبب آزاد سازی اندورفین در بدن شده و روحیه شما را مثبت و پرنشاط می کند.

12- خواب کافی دارند

اهمیت خواب کافی در افزایش قدرت ذهن برکسی پوشیده نیست. وقتی می خوابید، مغزتان در حال از بین بردن نوعی پروتئین سمی به سر می برد که در ساعات بیداری و در اثر فعالیت های روزانه تان بوجود آمده است.

متاسفانه مغز نمی تواند این پروتئین ها را در زمان بیداری حذف کند. بنابراین زمانی که خواب کافی نداشته باشید، این پروتئین های سمی در سلول های مغزی تان باقی خواهند ماند و عملکرد ذهنی شما را مختل می کنند. افراد توانمند ذهنی به خوبی می دانند که اگر خواب کافی نداشته باشند، توانایی تمرکز، کنترل و حافظه شان، به شدت افت می کند.

13- کافئین کمتری مصرف می کنند

مصرف بیش از اندازه نوشیدنی های حاوی کافئین سبب آزاد سازی آدرنالین می شود. آدرنالین منبع واکنشی بنام «پاسخ جنگ و گریز» در بدن است. این یک واکنش فیزیولوژیکی از طرف جانداران در درک و پاسخ مناسب به تغییرات اطرافشان برای زنده ماندن مورد استفاده قرار می گیرد.

این حالت زمانی که در جنگل مورد حمله یک خرس قرار بگیرید خیلی هم خوب است اما نه در زندگی واقعی تان و در مواجه با مشکلات. به خاطر داشته باشید اگر کافئین بدن و مغزتان را در حالت برانگیخته قرار دهد، احساسات شما بر رفتارتان تاثیر می گذارند. در نتیجه همانطور که در عنوان آمده، افرادی که توانمندی ذهنی بیشتری دارند کمتر از کافئین استفاده می کنند.

14- برای بخشیدن منتظر عذرخواهی نمی مانند

افراد قدرتمند ذهنی می دانند که زندگی کوتاه تر از آن است که بخواهند کینه توزی کنند؛ آنها اطرافیانشان را که حتی بدون عذرخواهی هم می بخشند. این افراد معتقدند که تلخی رخدادهای منفی گذشته، شیرینی شادی های امروزشان را از بین می برد.

خشم و نفرت مانند ویروسی زندگی یک فرد را نابود می کند. به یاد داشته باشید احساسات مخربی که ناشی از تنفر است، شما را دچار تنش های روحی کرده و عواقب جبران ناپذیری بر روی جسم و روانتان می گذارد. فرض کنید کسی را ببخشید؛ این به معنای آن نیست که عمل اشتباه او را نادیده گرفته اید، بلکه درواقع خود را از یک تنش ابدی نسبت به آن فرد نجات داده اید.

15- می خواهند با تمام وجود فرد مثبتی باشند

اگر نگاهی به اخبار بیاندازید، خواهید دید که خبری جز جنگ های بی پایان، حملات تروریستی، اقتصاد های شکننده، ورشکستگی شرکت ها و فجایع زیست محیطی نیست. در این شرایط هر کسی ممکن است آینده روشنی برای جهان متصور نشود؛ اما افراد قدرتمند ذهنی نگران این موضوعات نیستند زیرا می دانند کنترل این وقایع از دست آنها خارج است. در عوض ره صد ساله را یک شبه طی می کنند؛ یعنی انرژی خود را صرف دو چیز مهم که قدرت کنترل آنها را دارند، می کنند؛ توجه و تلاش خود.

 


 

 

 

 

 

  • بتسابه مهدوی

واژه ذهن

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ق.ظ

واژه ذهن

دکتر بتسابه مهدوی

مجموعه یی است با یک فرماندهی واحد که مغز نامیده می‌شود. هوش ذاتی و دانایی آموختنی و آگاهی‌های دریافتی از اندیشه، ادراک، حافظه، احساسات، امیال، تخیلمجموعاً در تشکلی به اسم مغز (رفتارهای تازهٔ ارادی) و (رفتارهای تکراری و عادی شده) انسان را فرماندهی می‌کنند. فرمان‌های صادر شده از مغز توسط نخاع که پیام رساننده‌ای زنده و چالاک است به میلیاردها سلول در اندامها مختلف رسیده و باعث انجام شدن یا نشدن یک عمل می‌شوند. پایانه‌ها و حس سنج‌های محیطی فید بک مربوطه را به مغز بر می‌گردانند که این روند باعث شادابی و احساس اعتماد به نفس در آدمیان می‌شود. البته عمدتاً واژه ذهن در نزد عامهٔ مردم هنگام بکارگیری واژه ذهن، بیشتر منظورشان محاسبات فکری و عقلی است. با این وجود نظریاتی هم ارائه گردیده که به طور کل با بقیه نظریات متفاوت می‌باشد که مشهورترین آنها نظریه امرائی است که ذهن را بعد مادی وجود انسان می‌داند. این نظریه معتقد است که ذهن جنبه مادی داشته یا بخشی از آن مادی است بر اساس این نظریه کالبد انسانی در حیطه ذهن قرار دارد.

نظریه‌های مربوط به ذهن و کارکرد آن بی‌شمار است. اولین تفکرات دربارهٔ ماهیت ذهن، توسط افرادی مانند زرتشت، بودا، افلاطون، شانکرا و دیگر فلاسفه و متفکران باستانی یونان و هند و پس از آن‌ها توسط فلاسفه اسلامی صورت گرفت. تئوری‌های گذشتگان، بر پایه خداگرایی و الهیات بنا شده و فلسفه ذهن را پیوندی میان ذهن، روح، ماوراءالطبیعه و جوهر ذاتی می‌داند. در تئوری‌های معاصر که بر پایه پژوهش‌های علمی دربارهٔ مغز است، ذهن را انعکاسی ازفعالیت‌های درون کاسه سر که مغز در آن قرار داردمی‌دانند که دارای دو جلوهٔ خودآگاه و ناخودآگاه است.

  • بتسابه مهدوی