نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

نقش نگاره

سایت شخصی دکتر بتسابه مهدوی

۲۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خداشناسی» ثبت شده است

مراقبه جاپا

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ق.ظ


دکتر بتسابه مهدوی

 

اسم این مراقبه "جاپا" ست و به طور کلی جاپا به معنی تکرار مداوم نام خداونده.

 

این جمله رو به خاطر بسپارید:

 

"پروردگار ما که در آسمان ها هستی، نام تو مقدس باد"

 

در مکانی ساکت ، در هر حالتی که احساس راحتی می کنین ، چشماتونو ببندین و همه توجه خودتونو روی واژه "پروردگار" متمرکز کنین. مشاهده می کنین که این واژه بر صفحه داخلی ذهنتون نقش می بنده. این واژه رو چندین بار با خودتون تکرار کنین. "پروردگار ، پروردگار ، پروردگار". همه انرژی خودتونو روی این واژه متمرکز کنین. اکنون کانون توجه تونو بر واژه "ما" قرار بدین. مشاهده می کنین که این واژه بر صفحه داخلی ذهن تون نقش می بنده. فقط به این واژه بیندیشین و اون رو بارها و بارها تکرار کنین.

 

و اکنون بخش بسیار عالی و وصف ناپذیر این تمرین از راه می رسه.

 

همه توجه خودتونو به فضای خالی موجود در ذهن خویش بین واژه های "پروردگار" و "ما" قرار بدین. به مدت 10 یا 15 ثانیه در فضای بین این دو واژه بمونین و توجه کنین که وقتی ذهن خودتون را در خلا رها می کنید چه احساسی دارین. شکاف رو مجسم کنین و با قرار گرفته در اون ، ویژگی های"ی همچون آرامش بخشی و نیرو بخشی رو احساس کنید.

 

اکنون شما مراحل ورود به شکاف رو آغاز کرده اید

 

ذهن ما عادت کرده به جای متمرکز شدن روی شکاف بین افکار، روی فکر متمرکز بشه. پس بی گمان همیشه فکری برای متمرکز شدن خواهید داشت. اگر برای چند ثانیه از شکاف خارج شدین ، فورا اما به آرامی توجه درونی خودتونو روی واژه نخستین "پروردگار" و سپس "ما" متمرکز کنید و دوباره به شکاف وارد بشین.

 

حالا توجه خودتونو بر واژه بعدی "که" قرار بدین و سپس در ذهن خود ، به فضای بین این دو واژه باز گردین. وقتی شکاف رو احساس کردین به سمت واژه های بعدی پیشروی کنین. این تمرین رو تا زمانی که به همه ده واژه بیندیشین تکرار کنین.

 

تجربه پر کردن شکاف ، به شما احساسی سرشار از آرامش و آسودگی میده. این احساس شادی بخش همون ارتباط آگاهانه ما با آرامش خداوندی است.

 

"همه مصیبت های بشر از آنجا شروع می شود که او نمی تواند در اتاقی تنها و در سکوت بنشیند" پاسکال

دکتر بتسابه مهدوی
2 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

هستی و انرژِی

بتسابه مهدوی | سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

انرژی درذات هستی  به اشکال مختلف تحت قانون فنا ناپذیر جاذبه و دافعه نهفته است چنانچه به اعماق و چگونگی خلق هستی تعمق نماییم انچه که باعث خلقت گردیده چیزی به جز اراده به ایجاد نیست که از نیستی و صفحه پاک وجود بنا به خواست و اراده آعازگشته و نکته مقابل خواست عدم اراده بوده است.

 

ایجاد هستی از عدم و نیستی با هر فلسفه ای  تصویر انفجار عظیم را به همراه صوت مهیب و انوار نور توام با حرکت به تصویر کشیده و القاء مینماید.

 

اشکال مختلف انرژی ، نور و صوت باعث تشکیل انرژی متراکم کهکشانهای بیشمار و منظومه شمسی از جمله موجودات زمینی شده همچنین پس از قرنها دود اطراف زمین به لایه های آسمانی تبدیل و باعث  تبلور آب  و خلق انواع بیشمار مخلوقات تا انسان  گردیده بنابراین تمامی موجودات زمین از ترکیب انوار انرژی تحت قانون جاذبه و دافعه بوده این مهم ازکوچکترین اجزاء اتم تا بزرگترین کهکشانها را در بر میگیرد.

 

نگرش انسان و ذهنیت او چنانچه با قوانین هستی سازگار و هم سو و هم جهت نباشد یا به عبارت دیگرعدم سازگاری انسان با قوانین محیط و طبیعت همواره او را در طیف وسیعی از وقایع دشوار و رنج و انواع بیماری ها قرارمی دهد به عبارت دیگر انچه در زندگی فردی اتفاق می افتد ناشی از نوع نگرش او به زندگی است .

 

کسانی که زندگی را فرصتی ارزشمند دانسته و پیوسته جهت فهم راز چگونه زندگی کردن ( زیستن ) در تلاش هستند این اشخاص به نسبت عشق و درخواست خود به درک مفاهیم چگونه زندگی کردن دست یافته توانسته اند در زندگی فردی و اجتماعی تحول ایجاد کنند .

 

تنهااین گونه افراد قدر و منزلت انسان را دانسته با تغییر فکر و ذهنشان زندگی خود و اجتماعی را متحول میگردانند.

 

قابلیت وتوانایی انسان به نوع نگرش و دید روحانی او بستگی دارد نه به توانایی جسمی و فیزیکی . افکار و اندیشه از طریق قانون جذب یا خواستن به زندگی و عالم هستی تجلی و بروز پیدا میکنند قانون جاذبه عظیم ترین اصل و بنیان هستی است .

علاوه بر موارد فوق در این قانون معنوی نگرش مثبت هر موجود باعث جذب انرژی های مثبت و ساختار زمینه اندیشه او گردیده در نتیجه  کسب لذت رسیدن به مقصود نیروی بیشتری به فرد بخشیده نوعی تجربه بسیار گران قدر را القا مینماید خالق پاک و مقدس هستی بخش فرمودند :سوره: 40 , آیه: 60 و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین پروردگار فرمودندمرا بخوانید تا اجابت کنم شما راانان که کبر میورزند بزودی به دوزج وارد میگردند

 

مهم بستر وجود و نوع نگرش شخص است که موجب حمایت آفریننده میشود سوره: 48 , آیه: 6 و یعذب المنافقین والمنافقات والمشرکین والمشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دایره السوء وغضب الله علیهم ( وآیات ظن سوء ) احساس خوب در مورد خالق بی همتا و عشق ورزیدن به هستی بخش توانا به هر آنچه از او در خواست شود پاسخ خواهد داد ترکیب عشق و فکر قدرت جاذبه فوق العاده را ایجاد میکند هیچ قدرتی قوی تر از عشق نیست ( مقاله قوای روحانی مطالعه شود ) عشق به زندگی باعث تحول زندگی است عشق به تمامی موجودات هستی باعث وسعت اندیشه شده روح را قوی مینماید... اصلی که به فکر قدرت پویا می بخشد تا با حیات بخش بی نظیر ارتباط بر قرار شود و تجربه های ناخوش آیند کریه ذهنی معدوم گردد.

 

قانون جاذبه قانون خواستن ، تمنا ، و دعا یک اصل پایدار حیات بخش و ذاتی است ذاتی که از بنیاد خلقت بنا بر اراده خداوند آغاز گشته عامل و اشتیاق آفرین حرکت لا قوه الا به .. در ذات هر موجود بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت چنانچه این اندیشه و حقیقت ازلی و ابدی در وجود تزریق شود موجود شکست ناپذیر خواهد شد.

 

هر چه هست جامد ، مایع و...انرزی در حال ارتعاش است شکل و عمل کرد هر موجود ،محصول نوعی از انرژِی است . در این میان انسان با توجه به صورت تکامل فعلی خلقت میتواند با اندیشه والا ارتباط بر قرار کند یا به عبارتی انرژی را دریافت وذخیره ، تغییر و یا منتشر کند انسان می تواند گیرنده ،تقویت کننده ، مبدل ، ذخیره کننده ،شکل دهنده ،و فرستنده امواج و انرژی باشد .

 

سلامت و بیماری و حالات روحی و جسمی ما در ارتباط مستقیم با چگونگی بهره مندی و استفاده از انرژِی هستی است . افکار و اندیشه و نگرش انسان ساختار فیزیکی و روحی یا عملکرد جسمی او را تعین میکند.وجود انسان میتواند شفا بخش و یا عامل سرایت بیماریهای ظاهری و باطنی باشد.

 

چنانچه از قدرت هستی و راز عظیم عشق و قانون جاذبه آگاه و مدیریت وجود را با علم و درایت اعمال نماییم  شفا دهنده میشویم درصورت تشخیص و درک این مهم عوامل قدرت شفا در وجود پاک روح القا شده عملکرد بیان و سرشار از عشق و عالمانه و دستان سرشار از انرژِی روح ، شفا را القا مینماید.سوره 40 ایه 15رفیع الدرجات ذوالعرش یلقی الروح من امره علی من یشا من عباده

 

در این آیه و نشانه بی نظیرعلاوه برمعانی بسیار بوضوح القاء راه چگونگی ارتباط خداوند با مخلوق معرفی گردیده است . باور و ایمان تا جایی است که بعضی به درخت و سنگ و.....دخیل میبندند و جواب میگیرند در حالی که اصل اوست والسلام ....میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.

 

بدیهی است آنان که با توسل به عشق خالق بی همتا تمامی وجود را یک سو ساخته اند (تمامی سلولها یک سو و منظم هستند ) دارای اندیشه یک سو و پایدار همچنین هاله و میدان قوی روحی بوده از قدرت شفا برخوردارند .

 

قطعه ای آهن را در نظر بگیریم که دارای ملکولهای بیشمار Fe و پراکندگی جهت ملکولی هستند چنانچه این قطعه آهن به واسطه سیم پیچی به باطری وصل شود تمام ملکولها هم جهت شده به اتفاق دو قطب مثبت و منفی را شکل میدهند در این صورت آهن به آهنربا تبدیل شده آهن کوچکتر را جذب مینماید به عبارتی نظم وجود آهن ماهیت او را به آهنربا تبدیل مینماید تفرقه و پراکندگی جهت وجودملکولهای آهن به وحدت و یک پارچگی ملکولی تبدیل شده به ماهیت آهن قدرت جاذبه میبخشد.

 

انسان نیز اینگونه است تفرقه و پراکندگی وجود او با عشق و ایمان به مبدا وجود هستی بخش باعث وحدت وجود او شده قدرت وماهیت ارزنده و قویتر را القاء مینماید که به لطف عشق الهی این قدرت یا انرژی از اعمال و گفتار و اندیشه او جاری  میگردد هاله و میدانهای مغناطیس  چنین فردی در هر زمان و مکان باعث جذب و شفا دیگران خواهد شد .

 

لوح زندگی خود را از خاطرات منفی گذشته پاک نموده و بدانید هر شخص سرنوشت و زندگی خود را رقم میزند چنانچه قوانین هستی را درک نموده و با آنها همسو شویم مفهوم حقیقی و لذت زندگی خارق العاده را خواهیم چشید

 

عیسی مسیح علیه السلام ابتدا میفرمودند: آیا به من ایمان داری که تو را شفا بخشم.....کسانی هستند که به درخت به ......ایمان دارند و جواب میگیرند در حالی که خود عامل شفا هستند اما باور ندارند.

 

آفکار منفی را از لوح زندگی پاک نموده بدانید و ایمان داشته باشید که خداوند حیات بخش آنجه که لازمه زندگی عالی مادی و معنوی است آفریده ......بخواهید و ایمان داشته باشید که خداوندعوامل را بوجود می آورد نه شما.هنگامی که سختی و مشقت و ناراحتی زندگی را باور دارید بااندیشه منفی زندگی میکنید چون منفی هستید فقط منفی را جذب میکنید ......عزیزا ...  تو همین اندیشه ای ....مراقب اندیشه خود باش اگر زندگی را دوست داری.

دکتر بتسابه مهدوی
2 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

ویژگیهای سالک برای کسب آگاهی

بتسابه مهدوی | دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

1. جنگجویی:  سالکی که به دنبال دانش می رود, مانند جنگجویی باید باشد که به میدان جنگ می رود; هوشیار, ترسان, محتاط و با اطمینان. رفتن به سوی دانش, یا جنگ, به هر شکل دیگری, اشتباه است و ندامت و تأسف به دنبال دارد. این همانندی, نشان می دهد که جوینده حقیقت نیز دشمنانی فرا روی خود دارد که باید به سان جنگجویی مبارز گام در راه نهد. اما تفاوت او با جنگجوی واقعی در نوع دشمنی است که در کمین آنان نشسته است. جنگجوی واقعی را دشمنی خارجی و رو در روست, اما سالک را چهار دشمن است که هر چهار دشمن به گونه ای به خود سالک راجع است. اینان دشمنان طبیعی هر انسانی هستند; اما سالک مبارز, هماوردی با آنان را یاد می گیرد و در عمل می آزماید.

 

این چهار دشمن عبارتند از: ترس, وضوح ذهنی, قدرت, کهولت. ترس اولین دشمنی است که در کمین سالک است. ترک عادت و رها کردن حالتها و چگونگیهای مأنوس پیشین و رویاروی با حالتهای پیش بینی نشده وحشت آور است. ذهن ما گرایش دارد تا به جهان عادی که برابر با توصیف همنوعان ماست وفادار بماند و از آن نگهداری کند. بی توجهی به صدای ذهن و قرار گرفتن در وضعیت تازه, موجب آشفتگی ما می شود.

 

قصد ترس آن است که ما را از رسیدن به واقعیت دور کند. ترس, نقش اسلحه ذهن را بازی می کند و در تمام راه معرفت, می تواند برای سالک مشکل آفرینی کند. مبارزه ای طولانی لازم است تا برای همیشه بر ترس فایق آییم. تنها با (دید) و (وضوحی) روزافزون می توانیم ترس را از خود برانیم.

 

دومین دشمن (وضوح) است. وضوح سلاح دیگر ذهن است و مراد از آن این است که سالک با اندک پیروزی بپندارد که به هدف رسیده است و تجربه های خود را قطعی بینگارد و از ادامه راه باز ایستد. وضوح سعی دارد, سالک را در (دامنه) گرفتار کند و از صعود بر قله معرفت باز دارد. بسیاری از طالبان معرفت, بر ترس خویش فایق آمده اند, ولی قربانی وضوح شده اند. ترس دشمن روبه رو است, در حالی که وضوح شبیخون می زند. این خودبینی و از خود راضی بودن, از کسب تجربه های نوین, جلوگیری می کند. برای آن که سالک (وضوح) را مغلوب خود سازد, نیاز به کسب اقتدار دارد; اما این اقتدار می تواند نقش دشمن سوم را برای سالک داشته باشد. و آن وقتی است که از اقتدار برای آزهای مادی استفاده کند. دون خوان بر ساحران قدیم خرده می گیرد که آنان به جای آن که اقتدار را دستمایه معرفت شهودی قرار دهند, در جهت هدفهای شخصی خویش آن را به هدر دادند. پیروزی در معرفت, در گرو صداقت سالک است. هنگامی که (معرفت) تنها هدف ما باشد, دشمنی اقتدار به ما آسیبی نمی زند.

 

چهارمین دشمن, کهولت و مرگ است. این دشمن را چاره ای نیست. زمانی خواهد آمد که پیری و مرگ نیروی ما را می رباید. کاری که سالک می تواند انجام دهد این است که پیش از آن که پیری نیروی او را فرسایش دهد, گامهای دشوار را بردارد و از شادابی و بی باکی جوانی بهره گیرد, تا گردنه های دشوار راه معرفت را بپیماید و چون نشانه های پیری فرا رسد, در صرف (نیرو و وقت) مقتصدانه عمل کند.

 

2. سالک یک شکارچی است: سالک برای آن که میدان را بر دشمنان تنگ کند, باید به سان شکارچی عمل کند. شکار او (اقتدار) است. برای شکار اقتدار, باید اصول کمین و شکار را رعایت کند. این اصول او را قادر می سازد تا از هر موقعیت تصور ناپذیری بهترین استفاده را بکند.

 

این اصول عبارتند از:

 

1. سالک مبارز, خودش میدان مبارزه را برگزیند و در ابتدا میدان را خوب شناسایی کند.

 

2. به سادگی خو کند و چیزهای غیر ضرور را رها سازد.

 

3. تمام تمرکز خویش را برای تصمیم جدی به مبارزه یا ترک آن به کار گیرد.

 

4. در حالت ریلکس قرار گرفته و خود را رها سازد تا (اقتدار) تنها راهبر او باشد.

 

5. فکر را از چیزهای عجیب و غریب منصرف سازد.

 

6. فشرده نمودن وقت و اهمیت دادن به لحظه ها.

 

7. مراقبت دورادور از صحنه و خودداری از پیش افتادن متهورانه در صحنه.27

 


رعایت اصول بالا, نتیجه های زیر را نیز به دنبال دارد:

 

1. شکارچی یاد می گیرد خود را جدی نگیرد, می آموزد که به خودش هم بخندد.

 

2. صبر بی انتها دارد و هرگز شتابی ندارد.

 

3. توانایی نامحدود در بالبداهه ساختن چیزها.28
3. بی نیازی

 

ویژگی سالک شکارچی نیاز اندک اوست. او به کم ترین مواهب مادی رضایت می دهد. او آرمان و مقصدی والا دارد و منتظر است و تا زمانی که انتظار می کشد, چیزی نمی خواهد. بنابراین, هر اندک چیزی هم که به دست می آورد, بیش از آن است که می خواهد. اگر نیاز به خوردن باشد, راهی برای آن می یابد; چرا که گرسنه نیست. اگر چیزی تنش را بیازارد, راه چاره ای برای آن خواهد یافت; چرا که درد نمی کشد. گرسنه بودن یا درد کشیدن بدان معناست که او سالکی مبارز نیست و نیروهای درد و گرسنگی او را نابود خواهند کرد.

همچنین سالک مبارز می پندارد که مرده است. به همین علت چیزی ندارد که از دست بدهد.

این ویژگی در سالک, سبب می شود که هیچ گاه نگران نباشد و علتی برای این نگرانی وجود نداشته باشد و چون چنین است او انسانی برتر است و از (دسترس بودن) همنوعانش خارج است.

دکتر بتسابه مهدوی
1 آذر 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

ویژگی رنگهای هاله

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

قرمز:

ویژگی : رهبری

رنگ قرمز دارای اقتدار است . این رنگ نفسی محکم و قوی به شخص می دهد و تمایل به پیشرفت و موفقیت را در او بیدار می کند . در دوران کودکی رنگ قرمز معمولا مقهور کننده است . به خصوص اگر شخص مجبور باشد خود را با تمایلات خانواده وفق دهد . در نتیجه هاله ی نورانی گاهی اوقات تحت فشار و کدر است .

وقتی شخص به دوران بزرگسالی برسد و بتواند روی پای خود بایستد ، هاله ی نورانی او منبسط می شود و نشان می دهد که او اکنون قادر است هر کاری را انجام دهد . افرادی که رنگ زمینه ی آئورای آنها قرمز است غالبا در رهبری و حرفه های پر مسئولیت پیشرفت می کنند . زیرا اشتیاق و انرژی و نفوذ لازم را برای الهام بخشیدن به دیگران دارند . آنان افرادی دلسوز و خون گرم هستند . رنگ قرمز همچنین دلالت بر جرات و جسارت طبیعی دارد . از ویژگی های منفی رنگ قرمز می توان از عصبانیت و خودخواهی یاد کرد .

 

مفاهیم مرسوم رنگ قرمز : حساسیت ، نیروی حیات ، پرخاشگری .

 

اگر زمینه ی هاله ی شما قرمز است بطور قطع فردی جاه طلب و مصمم و اجتماعی و خوش بین هستید. رنگ قرمز خالص و روشن در هاله بیانگر تمایل به مادیات است. شخصی که این رنگ در هاله ی او غالب است فردی ورزشکار ، پرشور ، با اراده و قوی است.

قرمز رنگی فیزیکی ،برنده ،نائل شونده ومادی است، و افرادیکه هاله آنها این رنگ است پرهیجان، رقابت جو ، رهبر ، شجاع و با شهامت و دارای توانایی و نیروی خواستن، موسس ، ترویج دهنده و ترقی دهنده اند.

قرمز سیر : فردی تیزهوش ، متمایل به هدف و ثروت و ماده،ارتباط برقرار کننده ، تجملی ، رهبر ، با مسئولیت، سازمان دهنده ، دارای نیروی رانشی و حرکت دهنده ، طراح ، حریص

درخشش های قرمزرنگ اغلب نشانه ی خشم ، قرمز مات اغلب نشانه ی رنجش و ناخشنودی است.

در بررسی هاله از لحاظ بیماریهای جسمی ، قرمز اغلب نشانه ی تحریک بیش از حد یا التهاب در آن ناحیه است.

از صفات مثبت این دسته دلسوزی و خونگرمی در حرفه های پرمسئولیت و رهبری موفق بوده، این افراد دارای جرات و جسارت طبیعی و ذاتا رهبر هستند.

 

نارنجی

ویژگی : هماهنگی و مشارکت جویی

نارنجی جزء رنگهای گرم و قابل توجه است که در رنگ زمینه ی افرادی که بطور طبیعی کارآمد و سریع الانتقال هستند و براحتی میتوان با آنان کنار آمد دیده میشود. آنان قادرند براحتی مردم را ببخشند و اغلب خود را در موقعیتی میابند که باید مشکلی را حل کنند. آنان مردمی متفکر ، فروتن ولایق هستند که جای پای خود را در روی زمین محکم میکنند.

از ویژگی های منفی نارنجی : تنبلی و طرزفکر بی خیالش باش است!رنگ نارنجی مشخص کننده ی احساسات و سلامتی است. اگر شفاف و خوش آیند به نظر برسد، بلند همتی ودیدگاه مثبت و همدردی با دیگران را نشان میدهد. نارنجی کدر نشاندهنده ی غرور و نخوت و تکبر است.

رنگ پرتقالی : نماد لذت ، مبارزه ، تپش و لرزش ،انرژی مثبت و هیجان است ، فردی با این هاله مرد عمل، ماجراجو ،اهل بیزینس و کسب وکار ، فیزیکی و خلاق است.نارنجی خالص نشانگر خلاقیت و عاطفه است. این رنگ اغلب شجاعت و شادی را نشان میدهد. افرادی که هاله ای به این رنگ را دارند ، افرادی تیز ، سریع الانتقال ، آداب دان و دلسوز هستند، و لذت زیادی از بودن با دوستان و خانواده شان میبرند.

 

زرد :

ویژگی اصلی : خلاقیت و نبوغ ، هوش و خرد

افرادی : شوخ طبع، خوش اخلاق ، جالب و جذاب ، یادگیرنده ، سبک ، پرجنبش ، سرگرم کننده، خوش بین ، گرما و صمیمیت را تشعشع میکنند ، دلربا ،بخشنده ،و سهل گیرند.

رنگ زرد خالص بطور خیلی شایع در اطراف سر مردم دیده میشود. این رنگ نشانگر تفکر و خرد است ، و وفور رنگ زرد در هاله نشانگر یک فرد اندیشمند است. این رنگ همچنین می تواند نشانه ی شادی و سرزندگی یا خلق و خوی شاد باشد.

زرد ناخالص میتواند نشاندهنده ی مشغله ی شدید ذهنی و عدم تعادل فکری، یا شخصی با ذهن بسته ، متعصب یا خرده گیر باشد.

شما ممکن است در مشاهده ی هاله ی یک سخنران سایه ای برنگ زرد-سبز کدر و بیمارگونه ببینید. این سایه نشان دهنده ی تفکری است که در خدمت طمع و سودجویی قرارگرفته است و بطور کلی شخصی را نشان میدهد که از تفکر خود برای کسب منفعت وبرآوردن نیاز خود استفاده میکند.

افرادی با رنگ زمینه ی زرد با جرات و زودرنج و ناپایدار هستند. آنان متفکرانی سریع اند و از سرگرم شدن و سرگرم کردن لذت میبرند. این افراد اجتماعی و معاشرتی هستند و از گفتگوی طولانی در هر زمینه ای لذت میبرند. آنان مشتاق یادگیری اند اما بیشتر اوقات محض تفریح کار میکنند و بسختی کاری را به پایان میرسانند و از بسیاری مسائل سرسری می گذرند.

آنها از ابراز وجود به هر طریقی نظیر : حرف زدن ، رقصیدن ، نویسندگی و آواز خواندن و ... لذت میبرند. ضمنا عقاید نو را هم دوست دارند.

زرد همیشه در هاله ی افرادی دیده میشود که زیاد فکر میکنند و از مغز خود کار میکشند. خواندن و نوشتن و تمرکز حواس و یا هر نوع فعالیتی که نیم کره ی چپ مغز را بکار بیندازد رنگ زرد ایجاد میکند.

آموزگاران مدارس عاشق دیدن این رنگ در آئورای شاگردان خود هستند!

از ویژگی های منفی زرد : ترسویی و تمایل به دروغ گویی است.

 

سبز :

ویژگی : شفابخشی ، عشق به طبیعت

اجتماعی ، طبیعت گرا ، خرسند و راضی ، هماهنگ و همراه با طبیعت ، دوست دارد با دیگران ارتباط برقرار کند و با آنها سهیم باشد. اجتماعی ترین نوع شخصیتی ، میزبان و مهمان نوازی کامل.

 

سبز سیر : فیزیکی ، سخت کوش ، پرتوان ، تقلا برای بقا ، واقع گرا، فعال به لحاظ فیزیکی ، باوقار ، پرقدرت ،پربنیه ، جستجوگر فیزیکی.

سبز روشن و خالص نشانگر شفا و رشد است و اغلب مشخص کننده ی یک شفاگر است. بسیاری از پرستاران و شفادهندگان طب جایگزین این رنگ را بصورت غالب در هاله ی خود دارند.پزشکان نیز ممکن است این رنگ را در هاله ی خود داشته باشند، اما همچنین ممکن است هاله ی آنها بیشتر برنگ زرد که نشانه ی تفکر است تمایل داشته باشد.

رنگ سبز نشانه ی مهربانی و دلسوزی نیز هست. سبز کدر نشانه ی حرص و طمع است.

سبز رنگ آرامش دهنده ایست، و افرادیکه این رنگ را در زمینه ی هاله ی خود دارند صلح طلب و شفا بخش هایی ذاتی هستند. آنان افرادی مشارکت جو ، معتمد و سخاوتمندند و شاید وانمود کنند متین و بی قید هستند اما وقتی لازم بدانند بسیار کله شق و لجباز میشوند. تنها راهی که بتوان عقیده ی افرادی با رنگ زمینه ی سبز را تغییر داد این است که به آنها القا کنیم این عقیده ی خود آنها است.از تلاش برای اثبات خود لذت میبرند و بی وقفه کار میکنند تا به هدف برسند.

از ویژگیهای منفی آنها سختگیری و خودرایی است.

 

آبی :

مراقب ، حساس ، دوست داشتنی ، وفادار ، یاور ، کمک دهنده ، دلسوز ، آرامش و صلح ، مایل به اینکه در خدمت دیگران باشد.

تونالیته های (سایه های) گوناگونی از رنگ آبی در هاله ها دیده میشود. رنگ آبی بطور کلی نشاندهنده ی آرامش، معنویت و پارسایی است. و در هاله ی جویندگان حقیقت قابل مشاهده است. رنگ آبی اغلب نشانه ی تکامل روحی و معنوی است.

آبی فیروزه ای میتواند نشانگر یک روح پرشور ، جوان ، ماجراجو و کنجکاو باشد. آبی سلطنتی روشن نشانه ی فرد صادق و درستکار و وفادار است. آبی روشن نشاندهنده ی قدرت بالای تجسم و شهود است.

رنگ آبی کدر نشانه ی افسردگی و تنهایی و همچنین دلهره و نگرانی ست.آبی رنگ اعجاب آوری ست و در زمینه ی هاله ی اشخاصی وجود دارد که ذاتا مثبت و باحرارت هستند و در نتیجه هاله ی آنها بطور طبیعی بزرگ و درخشنده است.

زندگی آنان نیز مثل هر کس دیگری پستی و بلندی دارد اما همیشه سعی می کنند با آسان گرفتن مسائل به نحوی از پس مشکلات برآیند. افرادی با زمینه ی رنگ آبی همیشه احساس جوانی می کنند. آنان بی ریا و درستکار هستند و دقیقا آنچه را در ذهنشان میگذرد بر زبان میاورند. از ویژگی های منفی رنگ آبی تنبلی در به پایان رساندن کارهاست.

این افراد معمولا با حرارت و اشتیاق کاری را شروع می کنند ولی به سختی آنرا تمام می کنند. فردی با آئورای آبی رنگ آموزگار ، سالک ، جویای خرد و آزادی و تنوع است. از مسافرت ودیدن چهره ها و مکان های جدید لذت برده و از محدودیت بیزار است.ـ ترکیب رنگها نشان دهنده ی ترکیب جنبه های گفته شده است. مثلا ترکیب آبی و سبز میتواند نشان دهنده ی فردی باشد که از طریق جستجوی معنوی به سوی حقیقت گام برمیدارد.

 

 

نیلی :

ویژگی : مسئولیت پذیری در قبال دیگران ،ملاحظه کاری ، پرورش ذهن ، بشر دوستی

شفافیت و وضوح ، احساسات عمیق درونی ، عشق و محبت ، جستجو کننده ، خویشتن گرا و متمایل به درون و دانستن درونیات ، اعتماد واطمینان ، احساس بالای ارزش های درونی ، هنری

معمولا به سختی میتوان این رنگ را در زمینه تشخیص داد ، چون گاهی تقریبا بنفش به نظر میرسد. از آنجا که نیلی گرم ، شفابخش و پرورش دهنده ای است افرادی که دارای این رنگ هستند سرانجام به کارهایی رو می آورند که به نوعی بشر دوستانه است.

آنان از کمک کردن و حمایت دیگران لذت میبرند و بیشترین زمان شاد بودنشان وقتی است که در میان دوستدارانشان هستند.

از ویژگی های منفی رنگ نیلی ناتوانی در نه گفتن است. اینگونه افراد به راحتی مورد سواستفاده قرار میگیرند.

رنگ نیلی دلالت بر آگاهی معنوی دارد. فرد درباره ی هر چیزی پرس و جو میکند و ایمان و فلسفه ای شخصی بنا می نهد. از کمک و حل مشکلات دیگران و خانواده و افراد مورد علاقه شان لذت برده و اولین فرد مورد اعتماد هستند.

 

 

بنفش :

بصیرت ، هنری ، ایده آل گرا و آرمان گرا ، سحر آمیز ، نظریه پرداز ، آینده نگر ، خیالی ، گیرایی و جذبه ی روحانی ، عدم هماهنگی و هم نوایی و وفق دادن ، مبتکر ، نو آور .

ویژگی : توسعه ی معنویت و بصیرت

بنفش کم رنگ : رویایی ، رمزی و عرفانی ، خیالباف ، پر هوس ، هنری ، نرم و ملایم ، خلاق ، شکننده، حساس ، اغلب با اوقات فراغت زیاد به نظر می رسد ، مست ، غیر واقع گرا .

رنگ بنفش به ارغوانی در هاله نشانه ی روحیه ی معنوی یا مذهبی است . بنفش سلطنتی قدرت رهبری و اراده را نشان می دهد . بنفش مات نشان دهنده ی خودپرستی ، تکبر ، و عقده ی دیگران آزاری (ستمگری) است . چنین شخصی دیگران را به خاطر ضعف ها و خطاهای ناخواسته شان مورد سرزنش قرار می دهد .

بی دلیل نیست که اسقف های اعظم ردای بنفش می پوشند . افرادی که این رنگ را در زمینه ی هاله خود دارند ، در تمام مراحل زندگی به دنبال معنویات هستند . تعیین اینکه در زمینه ی معنویت چقدر پیشرفت می کنند بستگی به کیفیت این رنگ در هاله آنها دارد . بسیاری از افرادی که این رنگ را در زمینه ی خود دارند سعی می کنند این طبیعت خود را انکار کنند . این خصوصیت برای آنها شادی نمی آورد و به خوبی آگاه اند که آن طور که باید در زندگی انجام وظیفه نکرده اند .

به محض اینکه شروع به یادگیری و پیشرفت در زمینه ی خرد و آگاهی کنند ، هاله ی نورانی شان بزرگ تر و درخشنده تر می شود . بنفش معرف روحانیت ، بصیرت ، آموزش و روشن بینی است . این رنگ نشان می دهد که فرد به خود ایمان دارد و در حال پیشرفت معنوی ست . وی بیشتر وقت خود را صرف یادگیری و پرورش آگاهی خرد خود کرده سعی در رسیدن به کنه مطلب دارد . از ویژگی های منفی افراد با هاله بنفش برتری طلبی است که می تواند در دیگران احساس حقارت بر انگیزد .

ـ رنگ آبی بنفش ٬ شباهت زیادی با نیلی دارد. کسانیکه هاله ای به این رنگ دارند باید خصوصیات رنگ های نیلی و بنفش را بخوانند نه آبی و بنفش.

 

صورتی :

ویژگی : موفقیت مادی و مالی

رنگ صورتی در هاله به طور کلی نشانه ی عشق ، عاطفه ، مصاحبت و یگانگی و علاقه و زیبایی است . صورتی گرم یا سرخ فام عاطفه و از خودگذشتگی واقعی را نشان می دهد . صورتی کدر می تواند نشانه ی ناپختگی ، وابستگی و نیازمندی باشد .

این رنگ به ظاهر لطیف و ملایم غالبا در زمینه ی هاله ی افراد مصمم و یک دنده دیده می شود . آنها دیدگاه خود را دسته بالا می گیرند و با عزمی راسخ هدف شان را دنبال می کنند . تعجبی ندارد که این گونه افراد معمولا بر مسند قدرت نشسته اند و مشاغل پرمسئولیت دارند . به هر حال آنان عمیقا میانه رو و بی تکلف هستند و از زندگی آرام لذت می برند .

این افراد دوست داشتنی و مهربان و ملایم هستند و معمولا وقتی میان دوست داران شان به سر می برند خوش ترین اوقات را دارند .

 

دکتر بتسابه مهدوی
30 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

هفت طبقه یا لایه های نورانی انسان

بتسابه مهدوی | يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

لایه اتری: (لایه اول)

کالبد اتری حالتی بین ماده وانرژی است. از خطوط ظریف انرژی تشکیل شده است .که مانند یک شبکه درخشان از پرتوهای سفید وآبی است. ساختار شبکه مانند آن در حرکت مداوم است. این لایه حدود 5 الی 6 سانتیمتر از بدن وسعت دارد . رنگ لایه اول از آبی روشن تا آبی تیره متغیر است. ساختار این لایه با کالبد فیزیکی یکسان بوده وتمام جزییات وآناتومی بدن را در بر میگیرد.

 

لایه عاطفی(لایه دوم)

ساختار آن سیال تر از لایه اتری است وبا کالبد فیزیکی یکسان نیست. این لایه بصورت ابرهای رنگین از جنسی ظریف با حرکت سیال ومداوم دیده میشودکه نشاندهنده طیف کامل عواطف ماست.فاصله این لایه از کالبد فیزیکی 5/2 الی 5/7 سانتیمتر است.

 

لایه ذهنی (لایه سوم)

جنسی ظریفتر از کالبد عاطفی دارد. این لایه به صورت نوری به رنگ زرد روشن که اطراف سر وشانه میتابد واطراف کل بدن وسعت پیدا میکند,دیده میشود. حاشیه این لایه 5/7تا 20سانتیمتر از کالبد فیزیکی فاصله دارد، شکلهای افکار در این لایه قابل مشاهده اند.

 

لایه اثیری(لایه چهارم)

کالبد اثیری فاقد شکل ثابت است و از ابرهایی از رنگ تشکیل شده است. وسعت آن تا فاصله ای حدود 15الی 30ساتیمتر از کالبد فیزیکی است.این کالبد ما را با بعدهای بالاتری از واقعیت ارتباط میدهند.

 

لایه کلیشه ای اتری (لایه پنجم)

این لایه حاوی طرح کلیشه ای تمام اشکال موجود در سطح فیزیکی است. این لایه الگوی کاملی برای لایه اتری است. وسعت آن تا فاصله 45 الی 60 ساتیمتر از کالبد فیزیکی است.

 

لایه آسمانی(لایه ششم)

سطح ششم کالبد آسمانی نام دارد. وسعت آن حدود 60 الی 105 سانتیمتر از کالبد فیزیکی است. در این سطح است که ما وجد و شعف معنوی را تجربه میکنیم. از طریق کالبد آسمانی است که ما عشق بدون قید و شرط را میاموزیم. کالبد آسمانی بصورت نوری دیده میشود که از رنگهای روشن وملایم تشکیل شده است و درخشش و زیبایی دارد. این نور درخشش طلایی- نقره ای وکیفیت رنگ به رنگ شونده دارد.

 

لایه کلیشه ای یا کالبد (لایه هفتم)

وسعت آن حدود 75الی 105 ساتیمتر از کالبد فیزیکی است. در بر گیرنده تمام کالبدهای هاله همراه با کالبد فیزیکی است. کالبد از رشته های ظریف نور طلایی ونقره ای تشکیل شده که فرم کلی هاله را حفظ میکند. کالبد حاوی یک ساختار شبکه ای طلایی از کالبد فیزیکی وتمام چاکراهاست.

دکتر بتسابه مهدوی
30 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 29 آبان 1395

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

عکس نوشته 28 آبان 1395

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ

  • بتسابه مهدوی

آرام سازی با امواج روحی و روانی (دو موج روحی و روانی)

بتسابه مهدوی | شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

 1- امواج مثبت: انسان فطری مثبت بوده و دارای امواج و انرژی مثبت می‏باشد.به طورمثال بچه پاک و معصوم و کاملاً مثبت است و دارای"اورا"یا هاله‏ای پاک و جذاب می‏باشد.اگر از "اورا"ی بچه عکس بگیریم،می‏بینیم که پاک و مثبت است؛برای همین جذاب است.بچه هر چقدر که زشت باشد باز هم جذابیت دارد و این به خاطر اورای پاک اوست.پس فطرت تمام انسان‏ها پاک و مثبت است.خداوند در قرآن می‏فرماید:" من از روح خود در انسان دمیدم."

 

2- امواج ماند یا منفی: (شیطان)موج روحی و روانی منفی،"ماند"نام دارد که این نام از مکتب راه هندو گرفته‏شده‏است و از محیط دریافت‏می‏شود."ماند"مخرب روح و روان است و روح و روان را آزار می‏دهد. به دو دسته‏ی: مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‏شود.

 

ماند مستقیم:هر چیزی که در کتب الهی،اخلاقی و اجتماعی انسان را نسبت به آن آگاهی داده‏اند؛مثل:دروغ ‏گفتن، غیبت‏کردن، دزدی‏کردن، سرقت و تجاوزکردن به حقوق دیگران و غیره.

 

ماند غیر مستقیم: هر چیزی که با انسان برخوردکند و روح و روان انسان را از طریق محیط مورد تخریب قراردهد؛مثال: مسخره‏کردن، دست‏انداختن دیگران، حتی دیدن زباله، قطع‏کردن درخت و غیره.

 

هر یک از این امواج منفی به صورت لایه‏ی رسوبی‏شکل روی "اورا"ی بچه را می‏پوشاند و هر طبقه لایه رسوبی باعث می‏شود که انسان فاصله‏ی بیشتری از خداوند بگیرد.لایه‏ها زیادمی‏شود و انسان و نیروی مثبت اولیه‏ی او را محصورمی‏کند. دیگر انسان آثاری از نیروی مثبت اولیه، موفقیت، تکامل و آرامش نمی‏بیند.

 

دو روش برای مقابله با "ماند" غیر مستقیم:

 

1- از در عشق و دل واردشدن:یعنی در مقابل منفی،مثبت پاسخ دهیم.شاید با خود بگویید ما در مقابل فلان کس یا فلان موضوع منفی نداده و تحمل‏کردیم اما دوباره منفی دیدیم این چه اصلی است؟خیر،شما در مقابل منفی مثبت دادید اما با احساسات و عواطف منفی؛یعنی ادای مثبت را درآوردید و این خلاف این اصل است؛پس قبل از دادن امواج و عمل مثبت،احساسات و عواطف را باید مثبت‏کرد و سپس عمل مثبت را انجام‏داد.

 

2- ردکردن:ماند را با زیرکی و درایت ردکرده و اثرات منفی آن را دریافت‏نکنیم و آنان را از خود دور کنیم؛مثل:حرف‏توی‏حرف‏آوردن یا توجه‏نکردن،سکوت‏کردن،سر راه هم قرارنگرفتن،ایجاد حساسیت نکردن(مثلاً سیگار نکش یک حرف حق است ولی یک‏بار گفتن آن کافی است.آمار نشان داده که اگر به این خانم و آقا این قدر گفته نمی‏شد سیگارنکش،سیگار را ترک‏می‏کرد ولی از بس گفته شده‏است،لج‏کرده و هنوز سیگارمی‏کشد،تا حالا که مشکل ریه پیداکرده‏است.)،چشم گفتن،چشم‏پوشی‏کردن از بعضی حقایق و واقعیت‏های زندگی. 

 

3- هدف ما از این پس این است:1- تقویت قوه‏ی آگاهی و شناسایی ماند و اینکه امواج ماند تازه‏ای دریافت نکنیم.2-خود نیز امواج ماند آزاد نکنیم.پس از مدتی به تطهیر و پاکیزگی روح خواهیم رسید.

دکتر بتسابه مهدوی
28 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

طریقهٔ استفاده کردن از نیروى حیات (چى)

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

در روز باید انسان‌ها نیروى حیات (چی) خود را صرف کارهاى مختلف نمایند، البته نه بیشتر و نه کمتر از حد توان، و حتماً باید در شرایط، مکان و زمان مناسب و مربوط به خود از آنها استفاده نمایند در غیر این‌صورت زندگى خود را خیلى سریع‌تر از وقت تعیین شده از دست مى‌دهند و آن هم با رنج و درد فراوان.

 

حالا بیائید شیوهٔ زندگى خود را عوض کنید، طورى که برنامه‌هاى درست تقویت انرژى حیات (چی) را کاملاً و با تمام وجود حس کنید. اگر به درجه‌اى برسید که بتوانید با تمام وجود علم انرژى حیات (چی) را حس کنید به بالاترین درجهٔ تکامل یعنى خودشناسى رسیده‌اید و هیچ‌گاه نخواهید مرد (جسم فانى است ولى روح همیشه جاویدان است، به‌شرطى که انسان به خودشناسى برسد).

 

کسى که نیروى حیات (چی) را کاملاً درک و حس کند هیچ‌گاه بیمار نمى‌گردد و حتى در سن خیلى زیاد از حافظه و چابکى بالائى برخوردار خواهد بود، طورى که دیگران مى‌گویند به فلان شخص نمى‌آید که پیرمرد ۱۲۰ ساله باشد، بلکه از لحاظ برخورد، حافظه، چابکى و نیرو حتى از یک جوان ۲۰ ساله هم قوى‌تر است. این‌گونه افراد هرچقدر پیرتر مى‌شوند داراى حافظه، روحیه، چابکى و انرژى زیادترى مى‌گردند.

 

ما فقط در داستان‌ها خوانده‌ایم و یا نهایتاً در روزنامه‌ها و مجلات مى‌خوانیم که فلانى در سن ۱۲۰ سالگى هنوز داراى هوش و چابکى دوران جوانى مى‌باشد و با این سن هنوز در مزرعه و یا جنگل و یا در جاهاى دیگر مشغول به کار خود مى‌باشد و تا به حال هم به دکتر مراجعه نکرده است. درست است، این مطالب داستان تخیلى نیست بلکه واقعیت دارد، زیرا این‌گونه افراد در شرایط، مکان و زمان مربوط به خود قرار گرفته و انرژى حیات (چی) را با تمام وجود خود حس کرده‌اند. حالا که این‌گونه اشخاص با تمام وجود خود انرژى حیات (چی) را حس مى‌کنند، انرژى حیات (چی) هم به آنها خوش آمد مى‌گوید و انرژى خود را تمام و کمال تحت اختیار شخص موردنظر قرار مى‌دهد و به قول معروف با یکدیگر دوست صمیمى شده و هیچ‌گاه همدیگر را ترک نمى‌کنند. تا دیر نشده با انرژى حیات (چی) خود دوست شوید و با تمام وجود آن را حس کرده و تحت نترل خود بگیرید.

دکتر بتسابه مهدوی
27 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی

درد، بیمارى ، مرگ

بتسابه مهدوی | پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ

دکتر بتسابه مهدوی

 

مثلث قدرت سلامتى در سه مورد صحبت مى‌کند که سه طرف ثلث قدرت را تشکیل مى‌دهد و اگر شخصى با این علم آشنا شود و آن را رعایت نماید هیچ‌ گاه بیمار نمى‌گردد و از طول عمر برخوردار مى‌گردد.

این سه مورد به شرح زیر مى‌باشد:

 

۱. درد، تجمع بارهاى الکتریکى در یک نقطه از بدن مى‌باشد.

 

۲. بیماری، کمبود و یا افزایش نیروى حیات چی یا بارهاى الکتریکی در یک نقطه از بدن مى‌باشد.

 

۳. مرگ، تخلیهٔ نیروى حیات چی یا بارهاى الکتریکی یا هاله‌هاى نورانى اطراف بدن از کل بدن مى‌باشد.

دکتر بتسابه مهدوی
27 آبان 1395

تهران

ارتباط با ما از راه کانال

https://telegram.me/naghshnegareh

  • بتسابه مهدوی