عکس نوشته 28 مهر 1395
- ۰ نظر
- ۲۸ مهر ۹۵ ، ۰۵:۵۷
بهترین زمان برای این مراقبه شبها قبل از خواب است و باید بلافاصله بعد از انجام آن به خواب بروید. اگر میل دارید تا آن را صبحها انجام دهید لازم است بعد از اتمام مراقبه مدت پانزده دقیقه بخوابید. بنابراین یک ساعت را تنظیم کنید تا بعد از یک ربع شما را بیدار کند.
روی زمین یا در رختخواب خود بنشینید. هردو دست خود را به آسمان بلند کنید. دستها باید تا حد ممکن بالا نگه داشته شوند. اجازه دهید تا انرژی کیهانی در دستهای شما جریان پیدا کند. وقتی جریان انرژی در دستها برقرار میشود، دستها شروع به لرزیدن میکنند. اجازه بدهید تا لرزش اتفاق بیفتد. احساس کنید دستهای شما همانند شاخههای درختان در معرض جریان باد قرار گرفته است و این باد است که آنها را میلرزاند. ممکن است بعد از مدتی تمام بدن شروع به لرزیدن کند. بگذارید هرچه که میخواهد، اتفاق بیفتد.
در این حال و احساس، شما حضور بین زمین و آسمان، بالا و پایین را حس میکنید. اجازه دهید تا در این حس زیبا و حال عجیب غرق شوید. خود را شناور کنید و فقط لذت ببرید. با هستی یکی شوید.
یکی دو دقیقه بعد از این قسمت، پیشانی و کف هردو دست خود را روی زمین بگذارید و سجده کنید. در این زمان شما بمانند حاملی برای هدایت انرژی کیهانی به سوی زمین عمل میکنید. اجازه دهید آنچه از بالا دریافت کردید به زمین برود. بعد از مدتی دوباره به بالا برگردید و دستهای خود را به آسمان بلند کنید. بالا آمدن و سجده کردن باید برای هفت بار انجام شود. مدت کل این بخش پانزده دقیقه است. اگر تعداد دفعات سجده کمتر از هفت بار باشد باعث میشود تا نتوانید بخوابید و شما را بیقرار میکند. بعد از اتمام این قسمت به خواب بروید. انرژی ناشی از این مراقبه تمام بدن شما را احاطه میکند. صبح که از خواب بیدار میشوید به خوبی آن را احساس میکنید. وقتی این مراقبه در شب انجام میشود، روز بعدی روزی متفاوت است.
به یاد داشته باشید که شما مثل یک آهن ربا هستید ...که همه چیز را به سمت خود جذب می کنید ...
وقتی در ذهنتان به روشنی بدانید که چه می خواهید ، در حقیقت به آهن ربا یی تبدیل شده اید و تصاویر آن چیزها را کشیده اید و آن چیزهایی که شما می خواهید ، در بازگشت به سمت شما جذب می شوند ...
هرچه بیشتر تمرین کنید و شروع به دیدن قانون جاذبه ای کنید که چیزها را به سمت شما هدایت می کند ، به نیروی جذاب عظیم تری تبدیل می شوید.... چرا که شما نیروی ایمان ، باور و آگاهی را نیز به خود اضافه کرده اید ..... هیچ چیز محدود نیست ..... نه منابع و نه هیچ چیز دیگری ......تنها محدودیت در ذهن انسانها وجود دارد..... هنگامی که ما ذهنمان را به سوی قدرت خلاق نامحدودی باز می کنیم ، وفور و فراوانی را فرا می خوانیم و دنیای کامل جدیدی را می بینیم و تجربه می کنیم .....
بشر از 2 چیز ساخته شده است ....باورهایش و حقیقت .... وقتی باورهایتان را آزاد می گذارید ، راستی و درستی بیشتری را مشاهده خواهید کرد .بزرگترین انسانهایی که تا به حال زندگی کرده اند ، شهامت این را داشته اند که باورهایشان را آزاد بگذارند .... و آنها خود حقیقت شدند....آنها راه را به ما نشان دادند .....
توتنها کسی هستی که می توانی راهبر ومدیر خود باشی .... هیچ کس نمی تواند مدیر وکارشناس توباشد ولحظه ای که مخالف این فکر کنی قدرت وانرژی خود را تلف کرده ای ..... موقعی که نمی دانی چه کاری باید انجام دهی - یا چطور یک موقعیت خاص را اداره کنی - یا چه مسیری را در پیش بگیری - یا چگونه چیزی را اثبات کنی - یا هرآنچه که ممکنست در آن نیاز به راهنمایی داشته باشی .... خواسته ات را در درون خودت ارزیابی کن... وباورکن که پاسخش را خواهی گرفت واینگونه است که به جوابی بی نقص خواهی رسید.... توبه تمامی خرد وعقل دسترسی داری .... به کل دانش و معرفت بشری.... تمام نیروی عظیم کائنات در درون توست.... به این دلیل است که تو خود راهبر ومدیر خودت هستی....
نیا یش و دعای خیر از بین برنده ی تمام حالات منفی است .پس دشمنانتان را نیایش و دعای خیر کنید.
اگر بر آنها نفرین بفرستید این نفرین به سوی شما باز خواهد گشت تا به شما آسیب برساند.
اگر شما آنها را دعا کنید تمام احساسات منفی و اختلافات را برطرف خواهید کرد و عشق این دعاهای خیر به سوی شما باز خواهد گشت... همچنان که تو دعای خیر می کنی احساسات خودت را به شکل یک فرکانس جدید انتقال میدهی ... که بازگشت آن برای تو مملو از احساسات مثبت و زیباست ...
ما قادر نیستیم تا تصویر بزرگتری از زندگیمان را ببینیم .
اما کائنات یا نیروی آفرینشگر قادر به دیدن تمام این تصویر است.
گاهی اوقات ما فکر می کنیم که بعضی چیزها به نفع ماست - اما وقتی اتفاق نمی افتد - و با گذر زمان می فهمیم که این امر به سود ما بوده است فکر می کنیم ما باید به کائناتی که همه ی خواسته های درونی ما را برآورده می کند ایمان داشته باشیم.
کائناتی که درونیات و خواسته های ما را در وجوه مختلف زندگی نمایان می سازد.
در قلب تو نیرویی بزرگ وجود دارد ... برای تجربه کردن این نیروی اصیل ، دفعه ی بعد که با شخصی در حال گفتگو هستی ،
تصور کن که کلماتت از قلبت می آید نه از زبانت .
در حال صحبت ، روی این موضوع متمرکز شو که کلمات از قلبت بیاید .
با انجام این کار ، احساس خواهی کرد ، یک موج شادی و لذت سرتاسر وجودت را فرا گرفته است ... با تمرین این کار ، تاثیر قلبت را بر شخص مقابلت می بینی ... نیروی قلب تو خیلی های دیگر را نیز متاثر می کند ، حتی اگر نتوانند در مسیر تشعشعات
قدرتمند آن قرار گیرند .... برای ارتباط با منبع شعور و خوبیهای جهان که در واقع هوش کائنات محسوب می شود ، تو باید خود را هم راستای با آن قرار دهی ... برای انجام دادن آنچه بزرگان قدیم انجام میدادند و بدست آوردن مداوم توانایی های نامحدود همه ی خردها ( همه ی قدرتها و تمام خوبیها ) ، که هریک از آنها دائما در دسترس هرکدام از ما هستند ، دانستن این نکته ضروری است که این نیروی خلاق نامحدود وجود دارد و تمام نیکی ها را در ذهن وقلب ما منتشر می کند ...
اگر می خواهی به تمام آنچه در رویاهایت میپرورانی برسی ، بدان که این تنها از طریق شادی و احساس خوب درونی ات ممکن است ... این سریع ترین راه است..... خوشی و احساس خوب تو میانبری است به تمام آنچه که میخواهی .....وقتی تو انتخاب میکنی که هم اکنون شاد باشی ، بی توجه به آنچه در اطرافت در حال اتفاق افتادن است ، کائنات ، شادی بیکران را در زندگیت جاری میسازد ... هیچ چیزی نمیتواند تصویر ذهنی تو را از شکل به هم پیوسته و منسجم آن خارج سازد مگر همان نیرویی که آنرا متولد کرده است... یعنی خود تو ...
دکتر بتسابه مهدوی
28 مهر 1395
تهران
بتسابه مهدوی
اصولاً تمام افراد و اجسام در اقیانوسی از انرژی شناورند. در اطراف ما انرژی های نورانی، انرژی فیزیکی ، انرژی های مکانیکی، انرژیهای رادیویی، انرژی های حرارتی، انرژی های تابشی، انرژی های مغناطیسی و انرژی های بیولوژیکی وجود دارد که از مراکز و مکان های مختلفی به بدن می رسند.
از خورشید، از ماه، از ستارگان منظومه شمسی، از کیهان و از خود زمین و بعضی از منابع ناشناخته. در درون خود ما نیز انرژی های زیادی وجود دارد. مانند انرژی حرارتی، انرژی فیزیکی، انرژی شیمیایی، انرژی مغناطیسی، انرژی نیروی جاذبه، انرژی مکانیکی و انرژی حیاتی، که این انرژی ها خود با انرژی های خارج بدن ارتباط مستقیم دارند و تحت تاثیر آنها قرار میگیرند. تعدادی از این انرژیها در اجسام بیجان نیز وجود دارد و اجسام بین خود انرژی رد و بدل میکنند.
بعضی از متخصصین میگویند که این انرژیها اصولاً انرژیهای آگاه هستند، یعنی انرژی هوشیار. به این معنی که هر انرژی میداند که چه باید بکند و البته برای اثبات این مسأله دلایلی نیز عرضه میکنند. به هر حال در کل جهان یک انرژی لایزال به نام Universal Energy یا انرژی کیهانی وجود دارد که به بدن ما و هر چیز دیگر می تابد.
انرژی درون بدن که وظیفهاش تنظیم کار اعضا و اندامهاست و انرژی حیاتی و یا به قول هندیها پرانا(Prana ) نام دارد، تحت تأثیر عمیق انرژی کیهانی است و با آن ارتباط دائمی و بسیار شدید دارد. این انرژی با انجام بعضی از ورزشهای خاص و تکنیکهای دقیق و عملی، مثل ورزش یوگا، در بدن نیرومندتر میشود. به این ترتیب که با این روش مقادیر زیادی انرژی از راه تنفس عمیق و دقیق وارد بدن می شود و این افزایش انرژی، هم به رفع مشکلات بدنی فردی که این ورزش را انجام میدهد، میانجامد و هم او میتواند با تمرین و تجربه، ناراحتیهای دیگران را با این انرژی افزودن یافتهی خویش، برطرف سازد.
برای دریافت انرژی از فضا، راههای مختلفی وجود دارد، مانند پابرهنه راه رفتن، به خصوص بر روی سبزهها برای جذب انرژی از زمین، تنفس عمیق برای جذب انرژی، نشستن زیر درختان تنومند و کهنسال و یا حرکت در جنگلهای انبوه برای جذب انرژی درختان و سرانجام از طریق دستهای دیگران.
مجسمهای از بودا(متفکر بزرگ) وجود دارد که در هزاران سال پیش نمایشگر اطلاع او از نحوهی جذب انرژی کیهانی است. به این ترتیب که دیده میشود یک دست او به سمت آسمان برای جذب انرژی کیهانی و یک دست او به سمت شخصی که میخواهد درمان شود، متوجه است، یعنی انرژی را از فضا گرفته و به سوی آن بیمار میتاباند. دستی که رو به فضا قرار دارد قادر است به میزان زیادی انرژی جذب کند و این شیوه، مورد استفادهی بسیاری از درمانگران است.
دکتر بتسابه مهدوی
27 مهر 1395
تهران
کل ماده که جهان ما از آن ساخته شده است، ارتعاش دارد؛ حتی کریستالها نیز که به نظر ما سخت و انعطاف پذیرند، از ذرات انرژی در حال ارتعاش تشکیل شدهاند. انسان ها، حیوانات، گیاهان، مواد معدنی، آب و هر چیز دیگری با فرکانس های متفاوتی که از فرکانسهای خاص خود آن ها و همنوایی آن ها با ارتعاشهای محیطشان درست شده است، دائم حرکت میکنند. سنت باطنی کهن، هزاران سال قبل، از این قوانین آگاه بوده است. فیزیک مدرن در سال های اخیر، این دانش را از طریق تحقیقات روشمند تایید کرده است.
برای مثال، دانشی که اکنون در مورد ساختار ماده داریم، ثابت میکند که تمام اتم ها و ذرات زیر اتمی یک ماده، درگیر حرکتی دائم و بسیار سریع هستند. در واقع، آن چه را که ما مادهای جامد میپنداریم، مجموعه ای بیشمار از ذرات ریز است که چنان به سرعت حرکت میکنند که به ما تصویر یک جسم جامد را می دهند. میتوانید با نگاه کردن به شروع حرکت پروانهی هواپیما این پدیده را بهتر درک کنید. در ابتدا تیغه های پروانه را به وضوح میبینید. سپس هر چه حرکت سریعتر می شود، تا این که به نظر میرسد در جایی که تیغه های پروانه بود فقط یک صفحهی گرد قرار دارد.
فیزیک نیز بر اساس علم ریاضی ثابت کرده است که ذراتِ دارای ارتعاش سریع، از لحاظ مکانیکی مثل یک جسم جامد رفتار میکنند و فضایی را که ذرات در آن در حرکتاند پر میکنند. با گذاشتن یک گیتار در کنار بلندگویی که از آن موسیقی پخش می شود، به آسانی خواهید دید، چگونه حرکات ذرات یک جسم به ارتعاش های محیط اطراف واکنش نشان میدهند. اگر گوشتان را نزدیک سیم های گیتار نگهدارید، نوای آرامی را می شنوید، یعنی سیمهای گیتار شروع به ارتعاش کرده اند. البته این پدیدهی همنوایی فقط به میدان انرژی صوتی اختصاص ندارد.
دکتر بتسابه مهدوی
26 مهر 1395
تهران
از عمر کره زمین حدود پنج میلیارد سال می گذرد. هر چه باشد درختان به مراتب زودتر از انسان ها پا به عرصه ی کره زمین گذاشته اند.
اما به وسیله تکامل، بسیاری از گیاهان تدریجاً در عرصه هایی از آب به وجود آمدند. اجداد درختان امروزی گیاهانی هستند که در میان آب زندگی می کردند.
صد میلیون سال به طول انجامید که درختان مرطوب از آب به خشکی راه یافتند و در یک زمان کوتاهی عرصه گیتی را با حضور خود مشجر کردند.
همان طوری که می بینید، گیاهان یا درختان وابسته به انسان ها نیستند و این انسان است که همه چیز خود را مدیون آن ها باید بداند و دین خود را به طریقی ادا نماید.
درختان مولد اکسیژن، غذا و آب هستند. انسان بدون غذا 4-3 هفته بدون آب تا دو هفته و بدون هوا فقط تا چهار دقیقه زنده می ماند.
در تمام متون دینی، تاریخی و قومی درختان نقش سمبولیک خود را دارند.
مثلاً در انجیل درخت زندگی(تویا) و در تورات درخت کابالا با ده صفیرا یا اماناسیون، درخت بودی به نام بودا که در زیر آن می توان مراقبه کرد تا به روشنایی هستی رسید یا گرازیل نزد ژرمن ها و غیره را می توان نام برد.
انسان های اولیه درختان را صوری از خداوند در حد خدا می پنداشتند. هر جا که درختان بیشتر احساس می شدند پیروان پرستش آن ها هم بیشتر بود و هم امیدها و نیایش ها در زیر درختان شدنی بود. قرن ها گذشت تا مبادرت به ساختن خانه خدا از چوب کلیسا، میعادگاه، قربانگاه کردند. اجداد انسان، درختان را مادر طبیعت می پنداشتند و بدنه درختان را عمود زندگی و وصلکننده زیر زمین با آسمان می دانستند.
گیاهان و یا درختان باعث زیبایی های سطح کره زمین شده اند. بدون وجود گیاهان هرگز امکان زندگی برای این مجموعه از پدیده های زنده و غیره وجود نداشت.
انسان هر روز بدون اینکه خود احساس کند تحت تأثیر انرژی گیاهان به ویژه درختان قرار می گیرد. تنها درخت در حالت زنده بودن نیست که انرژی ساطع می کند بلکه چوب خشک شده درختان، ویژگی خود را دارند.
درختان دارای روح اند و با درختان می توان مانند یک دوست خوب درد و دل کرد و گفته ها و ناگفته ها را با آن ها در میان گذاشت.
تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که از میان بیش از 500 هزار گونه گیاهی و هزاران گونه درختی که شناسایی شده اند، تنها دوازده درخت هستند که خاصیت انرژی دارند.
یعنی«انرژی درختی»
اولین درختی که بازگو می کنیم تا انرژی آن را به درستی بشناسیم، درخت نمدار است.
این درخت در ادبیات اروپایی به نام درخت عشق و در بسیاری از متون به جا مانده درخت سرنوشت خوانده می شود.
در قرون وسطی معروف به بید زنبور عسل بوده و به علت نرمی چوب در ابزارسازی، خلق آثار هنری چوبی در کلیساها و معابد و ساخت و سازهای موسیقی و... کاربرد داشته است.
از برگ شکوفه این درخت چای مدر، ضد آب آوردگی اندام ها، تصفیه خون و ضد کرامپ توصیه می شود. یعنی در میان گیاهان دارویی نقش بسزایی دارد. اسانس روغنی این گیاه ضد باکتری قوی است. از ذغال چوب درخت نمدار، مداد نقاشی، انواع مداد ساخته شده و درخت هنر نقاشی سیاه قلم بوده است و می باشد.
انسان تیپ نمدار:
کسی که مهربان، دلسوز و حامی است خصلت نمدار دارد و در نهایت مفهوم واژه ها از روحیه مادری برخوردار است. عقاید و افکار و رفتار دیگران را با کمک تجربه و خویشتن داری سنجیده و نفی نمی کند، بلکه به صورت لزوم به اصلاح آن می پردازد. او عقاید کامل به وحدت وجود در تمامی مراحل زندگی دارد.
تیپ نمدار به مشیت الهی وفادار و عصیان آدمی را در قدرت خلاقیت فرد و خروج از چارچوب ها ارزیابی می کند.
او معتقد است که هر حرکتی بازتاب جهانی دارد و مرگ هر درختی آغاز یک فاجعه گرچه کوچک است اما ظرفیت رشد دارد.
تیپ نمدار مسئولیت پذیر است، قابل اعتماد است، رازدار، ثابت قدم و استوار بوده است و همواره در پشت صحنه نقش آفرینی کرده و در روی صحنه محبوب و مهجور است.
با تماس این درخت یا چوب آن، نیروهای ارتعاشی از Enter tree وارد بدن فرد می گردد. این درخت معالج افراد خود کامه، دیکتاتورمنش و خود رأی می باشد.
می توان در جوار و یا زیر درخت نمدار به استراحت پرداخت و از انرژی آن استفاده نمود. در ایران استفاده از تصویر از انواع چوب و گردن بند و دست بند چوبی در استان های شمال و کردستان امری متداول است.
انرژی کیهانی هرچیزی در حال ارتعاش است
دکتر بتسابه مهدوی
26 مهر 1395
تهران
دکتر بتسابه مهدوی
سرخپوستان به هنگام ضرورت یک درخت کاج را براى چند دقیقه محکم در آغوش مىفشارند و یا پشت خود را به آن تکیه مىدهند و معتقد هستند که با این عمل مقدارى از نیروى حیاتى درخت به آنها منتقل مىشود.
دکتر 'مارسل فوژل' برندهٔ چند جایزهٔ علمى در زمینهٔ تحقیقات، نتایج تجربیات خود را به شرح زیر خلاصه مىنماید:
۱. گیاهان موجوداتى زنده و حساس هستند.
۲. انسان مىتواند با گیاه ارتباط فکرى دوجانبه داشته باشد.
۳. کلیهٔ ارگانیسمهاى زنده از تمامى سطح خود، نوع خاصى از انرژى ساطع مىکنند که انعکاسى از فعالیتهاى حایتى خاص موجود زنده است و همین پرتوهاى نورانى است که در اطراف موجود زنده میدان انرژى ایجاد مىکند و گهگاه بهصورت هالهاى نیمه روشن متجلى مىشود.
۴. انسان و گیاه مىتوانند انرژىهاى مفید حوزهٔ مغناطیسى اطراف خود را جذب کنند.
ارتباط با گیاهان
این حقیقت دارد که انسان مىتواند با گیاهان ارتباط برقرار کند و این کار را مىکند. گیاهان براى اندازهگیرى هیجانات انسان بسیار حساس هستند. آنها نیروهاى انرژىزا را که براى انسان مفید است بازتاب مىدهند. مىتوان این نیروها را دید! آنها حوزهٔ نیروى فرد را تغذیه مىکنند که در عوض انرژى را به گیاه باز مىگرداند.
سرخپوستان آمریکائى از این توانائىها آگاه بودند. وقتى که لازم بود به جنگل بروند، در حالىکه دست آنها را بهصورت کشیده در مىآورند، به درخت کاج تکیه مىکردند تا خود را با نیروى آن دوباره سرشار از انرژى کنند. دقیقاً همینطور هم مىشد، یعنى آنها با انرژى زیاد به سر کارهاى خود بازمىگشتند.
دکتر بتسابه مهدوی
25 مهر 1395
تهران
دکتر بتسابه مهدوی
وقتى بیمارى به کوهستان مىرود، بهدلیل اینکه در کوهستان اکسیژن کمتر مىشود، کمبود اکسیژن موجب افزایش گلبولهاى قرمز خون مىگردد و همین ازدیاد گلبولهاى قرمز خون است که باعث مداواى بیمارى شخص مىگردد. در ضمن در کوهستان انرژىهاى کیهانى (پرانا) بیشتر از نقاط دیگر یافت مىشود، که این انرژىها هم باعث مداواى بیمارى شخص مىگردد.
هر چقدر بیشتر صعود کنیم از اکسیژن هوا کاسته مىگردد و همچنین فشار هوا هم کم مىشود. به همین دلیل بیمار احساس سبکى و نشاط خاصى مىنماید (البته این موضوع را متذکر مىشوم که براى بیماران، ارتفاعات خیلى زیاد مناسب نمىباشد). اگر شخصى در ابتداى ورود به کوهستان احساس سنگینى بکند و یا اینکه نتواند کوهپیمائى نماید، نباید به خودش زیاد فشار آورد. شخص باید تا آنجائى که مىتواند بالا برود و اگر این کار را همیشه تکرار نماید بعد از مدتى (بستگى به شخص و بنیه او دارد) مىتواند خیلى راحتتر همان مسیر را طى نماید، آن هم با مسافتهاى بسیار طولانی. در واقع شخص بدن خود را کمکم با محیط اطراف (کوهستان) وفق داده که سرحالی، نشاط و سلامتى تن و روان از دستآوردهاى این ورزش مفرحبخش مىباشد.
تحقیقات نشان داده است که انسان در ارتفاع مقدارى از کارآئى بدن را از دست مىدهد که بستگى به ارتفاع محل دارد، براى مثال:
۱. در ارتفاع ۲۲۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، ۵ تا ۲۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۲۰ تا ۳۰ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۳. در ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متری، گاهى تا ۷۵ درصد کارآئى بدن خود را از دست مىدهیم.
۴. در ارتفاع ۶۰۰۰ متری، باید از اکسیژن اضافى استفاده نمائید.
شخص هرچه بیشتر در ارتفاع بماند، دستگاه تنفسى و بهطور کلى بدن او به ارتفاع بیشتر عادت مىکند و از افت حرکات بدنیش کمتر مىشود و پس از مدتى اقامت در محل جدید با شرایط سازگار و بازده کارى آنها تقریباً به حالت عادى برمىگردد.
همچنین عادت به ارتفاع بستگى به مدت زمان اقامت و ارتفاع محل دارد، براى مثال:
۱. در ارتفاع ۳۰۰۰ متری، ۷ تا ۱۰ روز اقامت لازم است.
۲. در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، ۱۵ تا ۲۱ روز اقامت لازم است.
البته این ارقام تقریبى است و در اشخاص مختلف فرق مىکند. 'بهترین مکان براى ساختن بیمارستانها، کوهستانها مىباشد' .